eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات(۵۰ الی۵۳)🔹 ⚖تبرئه یوسف از هر گونه اتهام تعبیرى که یوسف براى خ
✨﴾﷽﴿✨ 🔹 تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات (۵۰ الی۵۳)🔹 ✔️نکته ها: ۱ ـ نتیجه پاکدامنى در این فراز از داستان یوسف دیدیم که سرانجام دشمن سر سختش به پاکى او اعتراف کرد، و اعتراف به گنهکارى خویش و بى گناهى او نمود، این است، سرانجام تقوا و پاکدامنى و پرهیز از گناه، و این است مفهوم جمله: وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب: هر کسى تقوا پیشه کند خداوند راه گشایشى براى او قرار مى دهد * و از آنجا که گمان نمى کرد به او روزى مى دهد . تو پاک باش و در طریق پاکى استقامت کن! خداوند اجازه نمى دهد ناپاکان حیثیت تو را بر باد دهند!. * * * ۲ ـ شکست ها سبب بیدارى شکست ها همیشه شکست نیست، بلکه در بسیارى از مواقع ظاهراً شکست است، اما در باطن یک نوع پیروزى معنوى به حساب مى آید، اینها همان شکست هائى است که سبب بیدارى انسان مى گردد، و پرده هاى غرور و غفلت را مى درد و نقطه عطفى در زندگى انسان محسوب مى شود. همسر عزیز مصر (که نامش زلیخا یا راعیل بود) هر چند در کار خود گرفتار بدترین شکست ها شد، ولى این شکست در مسیر گناه، باعث تنبه او گردید، وجدان خفته اش بیدار شد، از کردار ناهنجار خود پشیمان گشت، و روى به درگاه خدا آورد. داستانى که در احادیث درباره ملاقاتش با یوسف، پس از آن که یوسف عزیز مصر شد، نقل شده نیز شاهد این مدعا است; زیرا رو به سوى او کرده گفت: الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَ الْعَبِیدَ مُلُوکاً بِطاعَتِهِ وَ جَعَلَ الْمُلُوکَ عَبِیداً بِالْمَعْصِیَة: حمد خداى را که بردگان را به خاطر اطاعت فرمانش، ملوک ساخت، و ملوک را به خاطر گناه، برده گردانید . و در پایان همین حدیث، مى خوانیم یوسف سرانجام با او ازدواج کرد. خوشبخت کسانى که از شکست ها پیروزى مى سازند، و از ناکامى ها کامیابى، و از اشتباهات خود راه هاى صحیح زندگى را مى یابند، و در میان تیره بختى ها، نیکبختى خود را پیدا مى کنند. البته، واکنش همه افراد در برابر شکست چنین نیست، آنها که ضعیف و بى مایه اند به هنگام شکست، یأس و نومیدى سراسر وجودشان را مى گیرد، و گاهى تا سر حد خودکشى پیش مى روند، که این شکست کامل است، ولى آنها که مایه اى دارند سعى مى کنند آن را نردبان ترقى خود قرار دهند، و از آن پل پیروزى بسازند!. * * * ۳ ـ برتر از آزادىِ ظاهرى دیدیم یوسف نه تنها به خاطر حفظ پاکدامنیش به زندان رفت، بلکه پس از اعلام آزادى نیز حاضر به ترک زندان نشد، تا این که فرستاده ملک باز گردد، و تحقیقات کافى از زنان مصر درباره او بشود و بى گناهیش اثبات گردد، تا سرفراز از زندان آزاد شود، نه این که به صورت یک مجرم آلوده و فاقد حیثیت مشمول عفو شاه گردد، که خود ننگ بزرگى است. و این درسى است براى همه انسان ها در گذشته و امروز و آینده. * * * ۴ ـ نفس سرکش علماى اخلاق براى نفس (احساسات و غرائز و عواطف آدمى) سه مرحله قائلند، که در قرآن مجید به آنها اشاره شده است: نخست، نفس امّاره نفس سر کش است که انسان را به گناه فرمان مى دهد، و به هر سو مى کشاند، و لذا امّاره اش گفته اند، در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن قدرت را نیافته که نفس سرکش را مهار زند، و آن را رام کند، بلکه، در بسیارى از موارد در برابر او تسلیم مى گردد، و یا اگر بخواهد گلاویز شود نفس سرکش او را بر زمین مى کوبد و شکست مى دهد. این مرحله همان است که در آیه فوق در گفتار همسر عزیز مصر به آن اشاره شده است، و همه بدبختى هاى انسان از آن است. مرحله دوم نفس لوّامه است که پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت، انسان به آن ارتقاء مى یابد، در این مرحله ممکن است بر اثر طغیان غرائز گهگاه مرتکب خلاف هائى بشود، اما فوراً پشیمان مى گردد و به ملامت و سرزنش خویش مى پردازد، و تصمیم بر جبران گناه مى گیرد، و دل و جان را با آب توبه مى شوید، و به تعبیر دیگر، در مبارزه عقل و نفس، گاهى عقل پیروز مى شود و گاهى نفس، ولى به هر حال کفه سنگین از آن عقل و ایمان است. البته، براى رسیدن به این مرحله، جهاد اکبر لازم است، و تمرین کافى و تربیت در مکتب استاد و الهام گرفتن از سخن خدا و سنت پیشوایان. این مرحله همان است که قرآن مجید در سوره قیامت به آن سوگند یاد کرده است، سوگندى که نشانه عظمت آن است: لاأُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ * وَ لاأُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ: سوگند به روز رستاخیز * و سوگند به نفس سرزنشگر ! مرحله سوم نفس مطمئنه است، و آن مرحله اى است که پس از تصفیه، تهذیب و تربیت کامل، انسان به مرحله اى مى رسد که غرائز سرکش در برابر او رام مى شوند، سپر مى اندازند، و توانائى پیکار با عقل و ایمان در خود نمى بینند! چرا که عقل و ایمان آن قدر نیرومند شده اند که غرائز نفسانى در برابر آن توانائى چندانى ندارد.⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹 تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات (۵۰ الی۵۳)🔹 ✔️نکته ها: ۱ ـ نتیجه پاکدامنى در این فراز از داس
↩️این همان مرحله آرامش و سکینه است، آرامشى که بر اقیانوس هاى بزرگ حکومت مى کند، اقیانوس هائى که حتى در برابر سخت ترین طوفان ها چین و شکن بر صورت خود نمایان نمى سازند. این مقام انبیاء و اولیا و پیروان راستین آنها است، آنهائى که در مکتب مردان خدا درس ایمان و تقوا آموختند، و سال ها به تهذیب نفس پرداخته و جهاد اکبر را به مرحله نهائى رسانده اند. این همان است که قرآن در سوره فجر به آن اشاره مى کند، آنجا که مى گوید: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلی فی عِبادی * وَ ادْخُلی جَنَّتی: اى نفس مطمئن و آرام * بازگرد به سوى پروردگارت که هم تو از او خشنود هستى، و هم او از تو * و داخل در زمره بندگان خاص من شو * و در بهشتم گام نه !. * * * پروردگارا! به ما کمک کن که در پرتو آیات نورانى قرآنت، نفس امّاره را به لوّامه ، و از آن به مرحله نفس مطمئنه ارتقاء بخشیم، روحى مطمئن و آرام پیدا کنیم که طوفان حوادث، متزلزل و مضطربش نسازد، در برابر دشمنان قوى و نیرومند، در مقابل زرق و برق دنیا بى اعتنا و در سختى ها شکیبا و بردبار باشیم! بارالها! اکنون که بیش از یکسال و نیم از انقلاب اسلامى ما مى گذرد، نشانه هائى از اختلاف کلمه در صفوف رزمندگان با نهایت تأسف آشکار گشته است، نشانه هائى که همه علاقمندان به اسلام و شیفتگان انقلاب و پاسداران خون هاى شهیدان را نگران ساخته!. خداوندا! به همه ما عقلى مرحمت فرما که بر هوس هاى سرکش پیروز گردیم، و اگر در اشتباهیم چراغ روشنى از توفیق و هدایت فراراه ما قرار ده! خداوندا! ما این راه را تا به اینجا با پاى خود نپیموده ایم، بلکه در هر مرحله تو رهبر و راهنماى ما بوده اى، لطفت را از ما دریغ مدار! و اگر ناسپاسى این همه نعمت ما را مستوجب کیفرت کرده است، پیش از آن که به دام مجازات بیفتیم ما را بیدار فرما! @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۲۵۷)🔹 ✅ پاداش شاد كردن ديگران: امام عليه السلام خطاب به كميل بن زياد نخع
✨﴾﷽﴿✨ 🔹 ترجمه و شرح حکمت (۲۵۸)🔹 امام عليه السلام در اين گفتار نورانى خود، يكى از طرق معنوى مبارزه با فقر را نشان مى‌دهد و مى‌فرمايد: «هر زمان فقير شديد با خداوند از طريق صدقه دادن (در راه او) تجارت (پرسود) كنيد»؛ (إذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللّهَ بِالصَّدَقَةِ). «أمْلَقْتُم» از ماده «مَلَق» (بر وزن علق) به معناى فقر است و هنگامى كه به باب افعال مى‌رود نيز فعل لازم است. اشاره به اين‌كه صدقه در هنگام نيازمندى، اثر معنوى مهمى در زدودن فقر دارد، همان‌گونه كه انسان، فقيرى را كمك مى‌كند، عنايت الهى نيز به يارى او برمى‌خيزد. قرآن مجيد مى‌فرمايد: «(مَنْ ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللهَ قَرْضا حَسَنا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ)؛ كيست كه به خدا وام نيكو دهد (و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند) تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند؟ و براى او پاداش پرارزشى است!». لطف و عنايت پروردگار عجيب است، بخشنده همه نعمت‌ها اوست با اين وجود گاه به بندگان مى‌گويد: از شما وام مى‌گيرم و گاه مى‌گويد: با من تجارت پرسودى داشته باشيد. ميان انفاق در راه خدا به هنگام نيازمند بودن و برخوردارى از نعمت پروردگار، رابطه آشكارى بر حسب ظاهر نمى‌بينيم؛ ولى به يقين اين از الطاف خفيه الهيه است. قابل انكار نيست كه شخص ايثارگر كه آنچه را خود به آن نياز دارد به ديگرى مى‌بخشد روح پاكى پيدا مى‌كند كه سرچشمه استجابت دعاست و دعاهاى او براى گشايش روزى به هدف اجابت نزديك مى‌شود. در احاديث اسلامى، رابطه صدقه با درمان بيمارى‌ها، رفع بلاها و خطرات وبه عنوان افزايش روزى با صراحت بيان شده است؛ از جمله در حكمت 137 گذشت كه امام عليه السلام مى‌فرمايد: «اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ؛ روزى را به‌وسيله صدقه بر خود فرود آوريد». در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم «إِنَّ الصَّدَقَةَ تَقْضِي الدَّيْنَ وَ تَخْلُفُ بِالْبَرَكَةِ؛ صدقه سبب اداى دين و برجاى نهادن بركت مى‌شود». اين سخن را با سخنى از رسول خدا صلي الله عليه وآله پايان مى‌دهيم كه فرمود: «أَكْثِرُوا مِنَ الصَّدَقَةِ تُرْزَقُوا؛ به نيازمندان زياد صدقه دهيد تا روزى شما وسيع شود». در اين روايات، تنها به رابطه صدقات با فزونى نعمت و دفع فقر اشاره شده، در حالى كه صدقه بركات و آثار فراوان ديگرى نيز دارد؛ صدقه رفع بلا مى‌كند، موجب پرورش فضايل اخلاقى است، دشمنى‌هاى قشرهاى مختلف جامعه را فرو مى‌نشاند و وسيله نجات در يوم المعاد است. قرآن مجيد مى‌گويد: «(مَا عِنْدَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاقٍ)؛ آنچه نزد شماست فانى مى‌شود؛ امّا آنچه نزد خداست باقى است». در آيه ديگر مى‌خوانيم: «(وَأَنفِقُوا فِى سَبِيلِ اللهِ وَلاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ)؛ و در راهِ خدا انفاق كنيد! و (با ترك انفاق،) خود را به دست خود، به هلاكت نيفكنيد! و نيكى كنيد! كه خداوند، نيكوكاران را دوست مى‌دارد». نيز مى‌فرمايد: «(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِىَ يَوْمٌ لّاَ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از آنچه به شما روزى داده‌ايم، انفاق كنيد! پيش از آن‌كه روزى فرا رسد كه در آن، نه خريد و فروش است (تا بتوانيد سعادت و نجات از كيفر را براى خود خريدارى كنيد)، و نه دوستى (و رفاقت‌هاى مادى سودى دارد)، و نه شفاعت؛ (زيرا شما شايسته شفاعت نخواهيد بود). و كافران، خود ستمگرند؛ (هم به خودشان ستم مى‌كنند، هم به ديگران)». انفاق منحصر به انفاق مالى نيست، هرچند بيشتر آيات و روايات، ناظر به انفاق‌هاى مالى است. انفاق علم و دانش، انفاق قدرت و مقام و انفاق نصح وخيرخواهى و خلاصه هرچيزى كه خداوند به انسان روزى داده بايد از آن براى نجات ديگران استفاده كرد و تعبير به (مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ) (از آنچه به شما روزى داده‌ايم) يا شبيه آن در آيات متعددى از قرآن مجيد، ممكن است اشاره به همين باشد.   @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚔این همه سلاحهای جنگی و ظهور "عج" با شمشیر ♻️آیت الله "ره" 👈حتما گوش بدین 🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨ 🔵❗️اَلْإِمَامُ اَلْبَاقِرُ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : إذا جَلَستَ إلى عالِمٍ فَكُن عَلى أن تَسمَعَ أحرَصَ مِنكَ عَلى أن تَقولَ ، و تَعَلَّمْ حُسنَ الاستِماعِ كَما تَتَعَلَّمُ حُسنَ القَولِ ، و لا تَقطَعْ عَلى أحَدٍ حَديثَهُ . 💫 امام باقر صلوات الله علیه می فرمایند : هر گاه در محضر دانشمندى نشستى براى شنيدن حريصتر باش تا براى سخن گفتن و همچنان كه خوب سخن گفتن را فرا مى گيرى، خوب گوش دادن را نيز بياموز و سخن هيچ كس را قطع مكن . 📚الاختصاص ج۱ ص۲۴۵ 📚بحارالأنوار ج۱ ص۲۲۲ 🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت پنجاه و چهارم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻ولی
🌳شجره آشوب« قسمت پنجاه و پنجم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻این سخن نشان میدهد که معاویه بیعت شکن نیست که او را فتنه گر بدانیم بلکه دولت کفریست که از ابتدا مخالف امیرالمومنین بود و بیعت نکرد. 🔻ایشان در روایتی دیگر آیه « كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ » را به بنی امیه تفسیر کردند. 🔻خلاصه اینکه حضرت در جنگ صفین، مانند کفار با لشکر بنی امیه برخورد می کرد؛ امر به تعقیب فراریان، کشتن مجروحان؛ زیرا آن ها گروهی بودند که دارای سازمان و انسجام بودند و رهبرشان یعنی معاویه، از ایشان پشتیبانی می کرد؛ چه پشتیبانی مالی و چه حمایت نظامی. 🔻اما در جنگ جمل، طلحه و زبیر و عایشه و یاران آن ها چنین سازمانی نداشتند و بعد از جنگ نیز سران آن ها یا کشته شدند یا همانند عایشه به مدینه بازگردانده شدند. 🔻نکته دیگر اینکه معاویه در نامه ای به امام علی علیه السلام، تصریح می کند که اهل شام از اطاعت امام سرباز زدند و خواستار تسلیم قاتلان عثمان از سوی امام شدند. معاویه در ادامه می گوید اگر امام چنین کاری می کرد امر حکومت به شورا سپرده می شد. مهم ترین قسمتی که معاویه به امام می گوید این است که: «حجت تو بر اهل شام مانند حجت تو بر اهل بصره نیست؛ زیرا اهل بصره با تو بیعت کردند ولی اهل شام، با تو بیعت نکردند.» 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا