قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه ابراهیم آیات(۴ الی۷)🔹 🔷روزهاى حسّاس زندگى در آیات گذشته سخن از قرآن مجید و آثا
🔹تفسیر سوره مبارکه ابراهیم آیات (۴تا۷)🔹
جالب اینکه در مورد شکر با صراحت مى گوید: لاََزِیدَنَّکُمْ (مسلّماً نعمتم را بر شما مى افزایم) امّا در مورد کفران نعمت نمى گوید شما را مجازات مى کنم بلکه تنها مى گوید: عذاب من شدید است. و این تفاوت تعبیر دلیل بر نهایت لطف پروردگار است.
نکته ها:
۱. یادآورى ایّام الله
همان گونه که در تفسیر آیات فوق گفتیم، اضافه ایّام به الله اشاره به روزهاى سرنوشت ساز و مهمّ زندگى انسان هاست که به خاطر عظمتش به نام
۷ . تَاَذَّنَ از باب تفعّل و به معنى اعلام با تأکید است، زیرا مادّه إفعال از آن (ایذان) به معنى اعلام است و چون به باب تفعّل درآید اضافه و تأکید از آن استفاده مى شود.
الله اضافه شده است. و نیز اینکه یک نعمت بزرگ الهى شامل حال قوم و ملّتى شایسته و یا یک مجازات بزرگ و دردناک الهى دامنگیر ملّتى سرکش و طغیانگر شده است که در هر دو صورت شایسته یادآورى است.
در روایاتى که از ائمّه معصومین(علیهم السلام) به ما رسیده، ایّام الله به روزهاى گوناگونى تفسیر شده است.
در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: ایّامُ اللهِ، یَومَ یَقومُ القائِمُ(علیه السلام) وَ یَومُ الکَرَّةِ وَ یَومُ القِیامَةِ: ایّام الله روز قیام مهدى موعود و روز رجعت و روز قیامت است .
و در تفسیر علىّ بن ابراهیم قمّى آمده: ایّام الله سه روز است. روز قیام مهدى(علیه السلام) و روز مرگ و روز رستاخیز .
در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: ایّامُ اللهِ نَعمائُهُ وَ بَلائُهُ بِبَلائِهِ سُبحانَهُ: ایّام الله (روزهاى) نعمت هاى او و آزمایش هاى او بهوسیله بلاهاى اوست .
همان گونه که بارها گفته ایم، هرگز این گونه احادیث دلیل بر انحصار نیست، بلکه بیان بخشى از مصداق هاى روشن است.
به هر حال، یادآورى روزهاى بزرگ (اعمّ از روزهاى پیروزى یا روزهاى سخت و طاقت فرسا) نقش مؤثّرى در بیدارى و هوشیارى ملّت ها دارد و با الهام از همین پیام آسمانى است که ما خاطره روزهاى بزرگى را که در تاریخ اسلام بوده همواره جاودان مى داریم و هر سال براى تجدید این خاطره ها روزهاى معیّنى را اختصاص مى دهیم که در آن به تاریخ گذشته بازمى گردیم،و درس هاى مهمّى از آن مى آموزیم; درس هایى که براى امروز ما فوق العاده مؤثّر است.
و نیز در تاریخ معاصر خود بهویژه در تاریخ پرشکوه انقلاب اسلامى ایران، روزهاى فوق العاده اى وجود دارد که مصداق زنده ایّام الله است و باید در هر سال خاطره آنها را زنده کرد که آمیخته با خاطره شهیدان و رزمندگان و مجاهدان و مبارزان بزرگ است و سپس از آنها الهام گرفت و میراث بزرگشان را پاسدارى کرد.
و بر همین اساس، باید یاد این روزهاى بزرگ در متن کتاب هاى درسى در مدارس ما و در تعلیم و تربیت فرزندان ما داخل گردد و وظیفه ذَکِّرهُم (آنها را یادآورى کن) درباره نسل هاى آینده نیز اجرا شود.
در قرآن مجید نیز کراراً ایّام الله تذکّر داده شده، یعنى هم نسبت به بنى اسرائیل و هم نسبت به مسلمانان، روزهاى نعمت و مجازات خاطرنشان گردیده است.
۲. راه و رسم جبّاران
کراراً در آیات قرآن مى خوانیم که فرعونیان پسران بنى اسرائیل را سرمى بریدند و زنانشان را زنده نگه مى داشتند. این تنها کار فرعون و فرعونیان نبود بلکه در طول تاریخ، شیوه هر استعمارگرى چنین بوده است که بخشى از نیروهاى فعّال و پرخاشگر و پرمقاومت را نابود مى کردند و بخش دیگرى را تضعیف کرده و در مسیر منافع خود به کار مى انداختند که بدون این کار ادامه استعمار و استثمار براى آنها ممکن نبوده است.
ولى مهم این است که بدانیم گاهى حقیقتاً پسران را نابود مى کنند (همچون فرعونیان) و گاهى از طریق مبتلا ساختن آنها به انواع موادّ مخدر و مشروبات الکلى و غوطهور ساختن آنها در فحشا، نیروى فعّال آنها را از کار مى اندازند و از آنها مرده زنده نمایى مى سازند.
این همان چیزى است که مسلمانان باید به دقّت مراقب آن باشند که اگر نسل جوان با وسایل مختلف سرگرم شد و نیروى ایمان و قدرت جسمانى خود را از دست داد، باید بدانند که اسارت و بردگى براى آنها قطعى است.⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه ابراهیم آیات (۴تا۷)🔹 جالب اینکه در مورد شکر با صراحت مى گوید: لاََزِیدَنَّکُمْ (
↩️۳. آزادى، برترین نعمت
جالب اینکه در آیات مورد بحث پس از ذکر ایّام الله، تنها روزى که صریحاً روى آن انگشت نهاده شده است، روز نجات بنى اسرائیل از چنگال فرعونیان است (إِذْ أَنجَیکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ) با اینکه در تاریخ بنى اسرائیل روزهاى بزرگى که خداوند در پرتو هدایت موسى به آنها نعمت هاى بزرگ بخشید فراوان بوده، ولى ذکر روز نجات در آیات مورد بحث دلیل بر اهمّیّت فوق العاده آزادى و استقلال در سرنوشت ملّت هاست.
آرى، هیچ ملّتى تا از وابستگى نرهد و از چنگال اسارت و استثمار آزاد نشود، نبوغ و استعداد خود را ظاهر نخواهد ساخت و در راه الله که راه مبارزه با هر گونه شرک و ظلم و بیدادگرى است گام نخواهد گذاشت.
به همین دلیل رهبران بزرگ الهى، نخستین کارشان این بود که ملّت هاى اسیر را از اسارت فکرى و فرهنگى و سیاسى و اقتصادى برهانند، سپس روى آنها کار کنند و برنامه هاى توحیدى و انسانى پیدا کنند.
۴. شکر، مایه فزونى نعمت و کفر موجب فناست
بى گمان خداوند در برابر نعمت هایى که به ما مى بخشد، نیازى به شکر ما ندارد و اگر دستور به شکرگزارى داده، آن هم موجب نعمت دیگرى بر ما و یک مکتب عالىِ تربیتى است.
مهم این است که بدانیم حقیقت شکر چیست تا روشن شود که رابطه آن با افزونى نعمت از کجاست و چگونه مى تواند خود یک عامل تربیت بوده باشد؟
حقیقت شکر تنها تشکّر زبانى یا گفتن الحمدلله و مانند آن نیست، بلکه شکر داراى سه مرحله است. نخستین آنکه به دقّت بیندیشیم که بخشنده نعمت کسیت و همین توجّه و ایمان و آگاهى، اوّلین پایه شکر است. سپس مرحله زبان فرامى رسد. ولى از آن بالاتر، مرحله سوم یا مرحله عمل است و شکر عملى آن است که درست بیندیشیم هر نعمتى براى چه هدفى به ما داده شده است، آن را در مورد خودش صرف کنیم، که اگر نکنیم کفران نعمت کرده ایم.
همان گونه که بزرگان فرموده اند: الشُّکرُ صَرفُ العَبدِ جَمیعَ ما أنعَمَ اللهُ تَعالى فیما خُلِقَ لاِجلِهِ .
راستى چرا خدا به ما چشم داد؟ و چرا نعمت شنوایى و گویایى بخشید؟ آیا جز این بوده که عظمت او را در این جهان ببینیم، راه زندگى را بشناسیم و با این وسایل در مسیر تکامل گام برداریم، حق را درک و از آن دفاع کنیم و با باطل بجنگیم؟اگر این نعمت هاى بزرگ خدا را در این مسیرها صرف کردیم، شکر عملى اوست.و اگر وسیله اى شد براى طغیان و خودپرستى و غرور و غفلت و بیگانگى و دورى از خدا، این عین کفران است.
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: أدنَى الشُّکرَ رؤیَةُ النّعمَة مِنَ اللهِ مِن غَیرِ عِلَّة یَتَعَلَّقُ القَلبُ بِها دونَ اللهِ، وَالرّضا بِما أعطاهُ، وَ أن لا تُعصِیَهُ بِنِعمَة وَتُخالِفَهُ بِشَىء مِن أمرِهِ وَ نَهیِهِ بِسَبَب مِن نِعمَتِهِ: کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانى بى آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود و خدا را فراموش کنى، و همچنین راضى بودن به نعمت او و اینکه نعمت خدا را وسیله عصیان او قرار ندهى، و اوامر و نواهى او را با استفاده از نعمت هایش زیر پا نگذارى .
و از اینجا روشن مى شود که شکر قدرت، علم و دانش، نیروى فکر و اندیشه، نفوذ اجتماعى، مال و ثروت و سلامت و تندرستى، هر کدام از چه راهى است و کفران آنها چگونه است.
حدیثى که از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر نورالثقلین نقل شده نیز دلیل روشنى بر این تفسیر است، آنجا که مى فرماید: شُکرُ النِّعمَةِ إجتِنابُ المَحارِمِ: شکر نعمت آن است که از گناهان پرهیز شود .
و نیز از اینجا رابطه میان شکر و فزونى نعمت روشن مى شود، زیرا هرگاه انسان ها نعمت هاى خدا را در جهت همان هدف هاى واقعى نعمت صرف کردند، عملاً به اثبات رساندند که شایسته اند و این لیاقت، سبب فیض بیشتر و موهبت افزون تر مى شود.
✔️ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹 ترجمه و شرح حکمت (۲۷۰)🔹 🔷سرنوشت زيورآلات كعبه: سيّد رضى شأن ورودى براى اين كلام حكيمانه امام علي
🔹ترجمه و شرح حکمت (۲۷۱)🔹
⚖حکم سرقت از بیت المال
✅حكم حكيمانه:
همانگونه كه در ترجمه اين كلام شريف آمد به گفته سيّد رضى؛، اين سخن را امام عليه السلام هنگامى فرمود كه «دو نفر را كه از بيت المال سرقت كرده بودند نزد آن حضرت آوردند؛ يكى غلامى بود مربوط به بيت المال و ديگرى غلامى متعلق به مردم»؛ (رُوِيَ أَنَّهُ عليه السلام رُفِعَ إِلَيْهِ رَجُلانِ سَرَقَا مِنْ مَالِ اللَّهِ أَحَدُهُمَا عَبْدٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَالآْخَرُ مِنْ عُرُوضِ النَّاسِ).
«عروض» ـ به گفته لسان العرب ـ جمع عَرض به معناى متاع است، بنابراين «عُرُوضُ النّاس» يعنى غلامى كه از امتعه و دارايى مردم محسوب مى شده نه بيت المال؛ ولى در بيشتر نسخ به جاى «عروض»، «عُرض» به معناى توده مردم يا ساير مردم آمده است.
امام عليه السلام در اينجا حكم حكيمانه اى صادر كرد و فرمود: «اما اين يكى (كه برده بيت المال است) خود از مال الله به شمار مى آيد و حدى بر او جارى نخواهد شد»؛ (فقال عليه السلام: أمَّا هذَا فَهُوَ مِنْ مَالِ اللّهِ وَلاَ حَدَّ عَلَيْهِ). سپس به عنوان دليل افزود: «بخشى از مال الله بخش ديگرى را خورده»؛ (مَالُ اللّهِ أَكَلَ بَعْضُهُ بَعْضاً). اشاره به اينكه او فى الجمله حق داشته است كه از بيت المال چيزى بردارد، چراكه نفقه او بر بيت المال است، بنابراين اجراى حد درمورد او دليلى ندارد. اما نفر دوم بايد مشمول حد شديد باشد (كه در اينجا منظور حدّ سرقت است و به دنبال آن امام عليه السلام دستور داد) دست او را قطع كردند»؛ (وَأَمَّا الاْخَرُ فَعَلَيْهِ الْحَدُّ آلشَّدِيدُ فَقَطَعَ يَدَهُ).
اين حكم در كتاب حدود در ميان فقهاى شيعه مسلم است كه اگر برده اى جزء غنائم جنگى باشد و چيزى از غنيمت را سرقت كند مشمول حكم قطع دست نمى شود. مرحوم صاحب جواهر بعد از ذكر اين حكم كه در متن شرايع آمده مى گويد : «بِلا خِلافٍ أجِدُهُ فيهِ»؛ (هيچ اختلافى در اين حكم در ميان فقهاى اصحاب نيافتم) و بعد به حديث بالا استدلال مى كند، سپس دليل ديگرى را كه در متن شرايع آمده ذكر مى كند كه اگر چنين برده اى قطع دست شود نه تنها به نفع بيت المال نيست، بلكه ضرر بيشترى به بيت المال مى خورد و مى دانيم يكى از فلسفه هاى اجراى اين حد، دفع ضرر است و ضرر را نبايد با ضرر دفع كرد. البته اين نكته جالبى است، خواه به عنوان علت پذيرفته شود و يا به عنوان حكمت و يا مؤيد. در پايان مى افزايد: حاكم شرع او را تأديب مى كند به گونه اى كه بار ديگر بر اين كار جرأت نكند.
اين نكته نيز حائز اهميت است كه نفر دوم كه دستور قطع دست او داده شد در يك مورد از اجراى حد معاف مى شود و آن اين است كه از كسانى باشد كه سهمى در بيت المال داشته باشند در اين صورت اگر بيش از سهم خود به مقدار نصاب دزدى نكند قطع دست نمى شود. ولى فقهاى اهل سنت راه ديگرى را در اين مسئله پيموده و گفته اند كسى كه چيزى از مال غنيمت را پيش از قسمتش بدزدد، خواه بيش از حق او باشد يا نه، قطع دست نمى شود، چون مخلوط شدن حقش با بيت المال مصداق شبهه ومانع از قطع دست است. اين در صورتى است كه حقى در غنيمت داشته باشد به اين طريق كه با اذن صاحب خود در ميدان جنگ شركت كرده باشد. و اگر حقى نداشته باشد و صاحب آن غلام حقى در غنيمت داشته باشد باز قطع دست نمى شود، زيرا سهم مشاع صاحبش مصداق شبهه است كه مانع قطع دست مى شود.
همانگونه كه ملاحظه مى كنيد اين فتوا با اينكه مخالف كلام اميرمؤمنان على عليه السلام است استدلال بسيار ضعيفى دارد، زيرا آميخته شدن حق انسان با بيت المال در صورتى كه بيش از حدِّ خود را به مقدار نصاب سرقت كند شبهه اى ندارد. همچنين آميخته شدن حق صاحب غلام با بيت المال، آن هم موجب شبهه مانع از اجراى حد نمى شود. فرض كنيد كسى پيدا شد كه صد برابر حق خود را از بيت المال سرقت كرد، باز هم بگوييم شبهه است و مانع اجراى حد؟ هيچ فقيه آگاهى مى تواند چنين سخنى را بپذيرد؟ به همين دليل در فقه ما بيشتر فقها پذيرفته اند كه در چنين صورتى حد جارى مى شود، بلكه بعضى معتقدند اگر شريك به اندازه سهم خود نيز سرقت كند در حالى كه مى داند مال مشترك است و تقسيم نشده است و پيش از تقسيم، تصرف در آن جايز نيست، در اين صورت نيز حد بر او جارى مىشود؛ ولى بسيارى آن را مصداق شبهه گرفته اند كه در اين فرض، حد اجرا نمى شود و كلام امام عليه السلام را بر غير اين صورت بايد حمل كرد.
شايان توجه است كه اين حديث شريف با سند صحيح از امام باقر عليه السلام در ضمن قضاوت هاى اميرمؤمنان على عليه السلام نقل شده و در ذيل آن آمده است: «ثُمَّ أَمَرَ أَنْ يُطْعَمَ السَّمْنَ وَ اللَّحْمَ حَتَّى بَرَأَتْ مِنْهُ؛ امام عليه السلام بعد از قطع دست او دستور داد غذاهاى مقوى از گوشت و روغن به او بخورانند تا زمانى كه دستهايش التيام پيدا كند و بتواند به خانه خود بازگردد».
✔️پایان شرح حکمت (۲۷۱)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه ✅حکمت: (۲۶۹) 🔷حاکمی عادل، حکومتی شفاف @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۲۷۰و_۲۷۱.mp3
زمان:
حجم:
4.61M
🔹شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
🔷حکمت(۲۷۰): حکم زیور آلات کعبه
🔷 حکمت(۲۷۱): حکم حکیمانه
@Nahjolbalaghe2
.
✨﴾﷽﴿✨
✅-تعریف رجعت:
خداوند به هنگام ظهور امام زمان(عج) عده ای از اموات که دارای ایمان خالص یا شرک خالص بوده اند را به همان صورتی که در زمان حیات داشته اند به دنیا باز می گرداند.
♦️2-در دوران گذشته هم افراد زیادی بودند که با معجزه پیامبر دوران خود زنده شده و به دنیا برگشته اند.
♦️3-حضرت موسی با 70 نفر از بنی اسرائیل به کوه طور رفت و بعد از شنیدن سخن خدا ایمان نیاوردند با صاعقه آسمانی همگی کشته شدند و بعد با درخواست حضرت موسی دوباره زنده شده و به شهر بازگشتند.
♦️4-در قرآن داستان رجعت ارمیا(عزیر) آمده است که خداوند 100 سال او را میراند و سپس زنده کرد تا قیامت را باور کند.
♦️5-در عالم برزخ به مومن پیشنهاد رجعت میشود که بنابر اختیار خود می تواند قبول یا رد کند.
♦️6-درآیات زیادی ازقرآن به رجعت اشاره شده مانند آیه 83 سوره نمل :
و روزی که ما از هر امتی گروهی از کسانی که آیات ما راتکذیب میکردند برمی انگیزیم و آنها (برای سوال) نگه داشته میشوند.
♦️7-رجعت کنندگان بر اساس نقشی که درفرآیند ظهور دارند به تدریج رجعت میکنند.
♦️8-طبق یک روایت عمر زندگی مجدد آنان 30 ماه یا همان دو و نیم سال است /(روایت از امام کاظم (ع) در مختصر بصائر الدرجات ص 28)
♦️9-طبق همان روایت مورد قبل مرگ آنها با هم و یک دفعه بعد از اتمام دوره رجعت آنان در یک شب رخ میدهد.
♦️10- طبق روایت امام صادق تعداد کل رجعت کنندگان 75000 هزار نفر است .
♦️11- اولین کسی که رجعت میکند امام حسین (ع) است.
امام صادق(ع): اولین کسی که در میان هفتادو پنج هزار نفر گرد وخاک از سر خود پاک میکندحسین بن علی (ع) می باشد.(مختصر بصائر الدرجات ص 211)
♦️12-همه ائمه دارای رجعت هستند و برای امامت بر دنیا مجددا به این دنیا باز میگردند.
♦️13- امام صادق(ع) : از ما نیست کسی که به رجعت ما ایمان نداشته باشد.(من لا یحضره الفقیه ج 3 ص 458)
♦️14-امام سجاد(ع):پیامبرتان و امیر المومنین و ائمه به سوی شما باز میگردند.(تفسیر القمی ج 2 ص 147)
♦️15-در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: مصدق برجعتکم: یعنی من به رجعت و بازگشت شما ایمان دارم.
♦️16-برای مدت زندگی ائمه بعد از رجعت زمان های طولانی ذکر شده به حدی که ابروان امام رشد کرده و جلوی چشم امام را میگیرد.
♦️17-با توجه به اینکه معصوم را باید معصوم غسل و کفن کند یکی از فلسفه های رجعت امام حسین انجام مراسم غسل و کفن امام زمان (روحی فداه) بعد از شهادتش می باشد.
♦️18-طبق روایتی خود امام زمان نیز در انتهای رجعت ائمه مجددا به این دنیا رجعت میکند و سالهای طولانی امامت میکند.
♦️19-برای بعضی از معصومین مانند امام حسین (ع) و امام علی(ع) چند رجعت در روایت ذکر شده است و آنها چندین بار به این دنیا رجعت میکنند.
♦️20-امام حسین به همراه یاران خود در کربلا به این دنیا رجعت میکنند و یزید بن معاویه و یاران او بدون کم و کاست همه رجعت میکنند سپس امام به همراه یارانش همه آنها را به قتل می رساند.(تفسیر العیاشی ج 2 ص 282)
#امام_زمان
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
@Nahjolbalaghe2
2.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓آخرالزمان کی هست؟
🎙استاد مسعود عالی
@Nahjolbalaghe2