eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: بیستم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ﺩﻫﻨﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺗﻦ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨ
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: بیست و یکم 🔷واقعه غدیرخم ↩️ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺍﺳﺤﻖ ﺍﺯ ﺳﻌﻴﺪ ﺑﻦ ﻭﻫﺐ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺭﺣﺒﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻭﻟﻲ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻭﻟﻲ ﺍﻭﻳﻢ، ﺍﻳﻦ ﻋﻠﻲ ﻭﻟﻲ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﺍﺭ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻦ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻨﺪ؟ ﺳﻌﻴﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﭘﻬﻠﻮﻱ ﻣﻦ ﺷﺶ ﺗﻦ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ، ﻭ ﺣﺎﺭﺛﻪ ﺑﻦ ﻧﺼﺮ ﮔﻔﺖ، ﺷﺶ ﺗﻦ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ، ﻭ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﻳﺜﻴﻊ ﮔﻔﺖ: ﺷﺶ ﺗﻦ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ، ﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﺫﻱ ﻣﺮ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺍ (ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﻮﻗﺎ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ) ﺑﻴﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ: ﺍﺣﺐ ﻣﻦ ﺍﺣﺒﻪ ﻭ ﺍﺑﻐﺾ ﻣﻦ ﺍﺑﻐﻀﻪ. ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 1 ﺷﺮﺡ " ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ " ﺻﻔﺤﻪ 209 ﮔﻮﻳﺪ: ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﺳﻌﻴﺪ ﺍﺯ ﺷﺮﻳﻚ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ- ﻗﺎﺿﻲ (ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 177 (ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﺑﻌﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺍﺩﻋﺎﻳﺶ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻤﻘﺪﻡ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺪﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﺘﻬﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻴﺎﻧﺎﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﻠﺎﻑ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﻲ‌ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎﺋﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ (ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻧﭽﻪ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺷﺶ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺭﺍﺳﺖ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﻭ ﺷﺶ ﺗﻦ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭼﭗ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﭙﺎ ﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺷﻨﻴﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺩﺳﺘﻬﺎﻱ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻭ ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ، ﻭ ﻋﺎﺩ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻩ، ﻭ ﺍﻧﺼﺮ ﻣﻦ ﻧﺼﺮﻩ، ﻭ ﺍﺧﺬﻝ ﻣﻦ ﺧﺬﻟﻪ، ﻭ ﺍﺣﺐ ﻣﻦ ﺍﺣﺒﻪ، ﻭ ﺍﺑﻐﺾ ﻣﻦ ﺍﺑﻐﻀﻪ. ﻭ ﺑﺮﻫﺎﻧﻪ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺣﻠﺒﻲ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 3 " ﺳﻴﺮﻩ ﺍﻟﺤﻠﺒﻴﻪ " ﺹ 302 ﮔﻮﻳﺪ: ﺑﺘﺤﻘﻴﻖ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻬﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧﻄﺒﻪ ﺑﭙﺎ ﺧﺎﺳﺖ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﻤﺪ ﻭ ﺛﻨﺎﻱ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﻧﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ: ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﻓﺘﻢ- ﻳﺎ- ﺑﻤﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺭﺳﻴﺪﻩ، ﺑﺮﻧﺨﻴﺰﻧﺪ، ﺗﻨﻬﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﻭ [ ﺻﻔﺤﻪ 41] ﮔﻮﺵ ﺁﻧﻬﺎ (ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭﻙ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﺮﺧﻴﺰﻧﺪ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﻔﺪﻩ ﺗﻦ ﺻﺤﺎﺑﻲ (ﻳﻌﻨﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺑﭙﺎ ﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺳﻲ ﺗﻦ، ﺩﺭ ﻣﻌﺠﻢ ﺍﻟﻜﺒﻴﺮ- ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺗﻦ- ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺗﻦ- ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺎﻧﻬﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ ﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻨﻴﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻳﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻥ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩ ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ. ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﻓﻬﺬﺍ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﻭ ﺍﺯ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ؟ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﺳﺎﺧﺖ، ﻭ ﻋﻠﻲ ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻬﻪ ﺑﺮ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺯ ﻣﺘﺎﺧﺮﻳﻦ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺣﺪﻳﺚ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺬﻛﺮ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺎﺷﺪﻩ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺫﻛﺮ ﻭ ﺷﺮﺡ ﺁﻧﻬﺎ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺎﻧﭽﻪ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻣﻴﻨﻤﺎﺋﻴﻢ: ✔️ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و چهاردهم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻تلاش
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پانزدهم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻بعد از این ماجرا: «گويند، اشعث بن قيس هم به قوم خود كه پيش او جمع شده بودند گفته بود، روز گذشته جنگ نابودكننده را ديديد كه چگونه بود و به خدا سوگند اگر فردا هم روياروى شويم همانا نابودى عرب و درمانده شدن نواميس است. 🔻جاسوسان اين سخن او را به اطلاع معاويه رساندند كه گفت اشعث راست مى‏گويد اگر فردا روياروى شويم و جنگ كنيم روميان به زن و فرزند شامى‏ها حمله خواهند كرد و دهقانان ايرانى به زن و فرزند عراقى‏ها حمله خواهند كرد و اين موضوع را فقط خردمندان درك مى‏كنند اكنون قرآنها را بر سر نيزه‏ها كنيد.» 🔻در گزارشی آمده است که: «اشعث بن قيس با عده زيادى از مردم يمن نزد على آمدند و گفتند: آنچه را كه آنان مى‏گويند بپذير، در آن صورت مردم انصاف را در مورد تو رعايت مى‏كنند. به خدا سوگند، اگر از آنان‏ قبول نكنى كسى همراه تو باقى نمى‏ماند. و تير و سنگى همراه تو نخواهيم انداخت و در هيچ جايگاهى همراه تو نخواهيم بود.» 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
🤲دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ *بنام خداوند بخشنده مهربان* الر، این آیات کتاب الهى، و قرآن مبین است. (حجر/۱) * رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ کافران (هنگامى که آثار شوم اعمال خود را ببینند،) چه بسا آرزو مى کنند که اى کاش مسلمان بودند! (حجر/۲) * ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ آنها را به حال خود واگذار تا بخورند، و (از دنیا) بهره گیرند، و آرزوها آنان را غافل سازد. ولى بزودى خواهند فهمید! (حجر/۳) * وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ ما اهل هیچ شهر و دیارى را هلاک نکردیم جز این که اجل معیّن (و زمان تغییرناپذیرى) داشتند. (حجر/۴) * مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ هیچ گروهى از اجل خود پیشى نمى گیرد. و از آن عقب نخواهد افتاد. (حجر/۵) *** @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹 تفسیر سوره مبارکه ابراهیم🔹 ↩️ ادامه آیات (۴۶ الی ۵۲) ↩️ این آیه با این تعبیر خاص، دلیل دیگرى بر
🔹تفسیر سوره مبارکه حجر آیات(۱ الی ۵)🔹 🔴آرزوهاى بى جا! باز در آغاز این سوره با حروف مقطعه الف، لام، راء برخورد مى کنیم، که نمایانگر ترکیب این کتاب بزرگ آسمانى ـ که راهگشاى همه انسانها به سوى سعادت مى باشد، ـ از حروف ساده الفباء است، همین ماده خامى که در اختیار همه افراد بشر، حتى کودکان دو سه ساله قرار دارد، و این نهایت درجه اعجاز است که از چنان مصالحى چنین محصول بى نظیرى ساخته شود. و لذا بلا فاصله بعد از آن مى گوید: اینها آیات کتاب آسمانى و قرآن آشکار است (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآن مُبِین). مى دانیم: تِلْکَ اسم اشاره به دور است، در حالى که قاعدتاً باید در اینجا هذِهِ (اسم اشاره به نزدیک) به کار رود، ولى، چنان که سابقاً هم گفته ایم، در ادبیات عرب (و حتى در زبان فارسى) گاهى براى بیان عظمت چیزى از اسم اشاره به دور، استفاده مى شود، یعنى آن چنان عظمت دارد که گوئى در آسمانها در یک فاصله دور دست، از ما قرار گرفته. این درست به آن مى ماند که گاهى در حضور شخص بزرگى مى گوئیم: اگر آن سرور اجازه دهند، ما دست به چنین اقدامى مى زنیم کلمه آن در اینجا براى بیان عظمت مقام او است، همان گونه که ذکر قرآن به صورت نکره نیز براى بیان عظمت است. به هر حال، ذکر قرآن بعد از کتاب ، در حقیقت به عنوان تأکید است، و توصیف آن به مُبِین براى این است که: بیان کننده حقایق و روشنگر حق از باطل مى باشد. و این که: بعضى از مفسران احتمال داده اند: کتاب در اینجا اشاره به تورات و انجیل است، بسیار بعید به نظر مى رسد. * * * پس از آن، به آنها که در لجاجت و مخالفت با این آیات روشن الهى، اصرار مىورزند هشدار مى دهد، که روزى فرا مى رسد اینها از نتائج شوم کفر و تعصب کورکورانه و لجاجت خویش پشیمان خواهند شد و چه بسا این کافران آرزو مى کنند: اى کاش! مسلمان بودند (رُبَما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کانُوا مُسْلِمِینَ). بنابراین، منظور از یَوَدُّ (دوست مى دارند) ـ همان گونه که در تفسیر المیزان بیان شده ـ دوست داشتن به معنى تمنّى و آرزو کردن است، و ذکر کلمه لَوْ دلیل بر آنست که آنها آرزوى اسلام را در زمانى مى کنند که قدرت بازگشت به سوى آن را ندارند، و این خود قرینه اى خواهد بود بر این که: این تمنّى و آرزو در جهان دیگر و پس از مشاهده نتائج اعمالشان است. حدیثى که از امام صادق(علیه السلام) در این زمینه نقل شده نیز، کاملاً این معنى را تأیید مى کند: یُنادِى مُناد یَوْمَ الْقِیامَةِ یَسْمَعُ الْخَلائِقُ اِنَّهُ لایَدْخُلُ الْجَنَّةَ اِلاّ مُسْلِمٌ فَثَمَّ یَوَدُّ سائِرُ الخَلائِقِ اِنَّهُمْ کانُوا مُسْلِمِیْنَ: روز قیامت که مى شود کسى صدا مى زند ـ به گونه اى که همه مردم مى شنوند ـ (که امروز) جز افرادى که اسلام آورده اند داخل بهشت نمى شوند در این هنگام، سایر مردم آرزو مى کنند: اى کاش مسلمان بودند . و نیز از پیامبر بزرگ اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده: هنگامى که دوزخیان در دوزخ گرد مى آیند و گروهى از مسلمانان خطاکار را، با آنها قرار مى دهند، کفار به مسلمین مى گویند: مگر شما مسلمان نبودید؟ در پاسخ مى گویند: آرى بودیم، آنها مى گویند: پس اسلام شما هم نیز به حالتان سودى نداشت! چون شما هم با ما در یک جا هستید!. مسلمانان مى گویند: ما گناهان (بزرگى) داشتیم که به خاطر آن به این سرنوشت گرفتار شدیم (این اعتراف به گناه و تقصیر و آن سرزنش دشمن سبب مى شود که) خداوند دستور مى دهد، هر فرد با ایمان و مسلمانى در دوزخ است را خارج سازید در این هنگام، کفار مى گویند: اى کاش ما نیز اسلام آورده بودیم ! این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که: در میان کافران افرادى هستند که هنوز پرتوى از وجدان بیدار در دلهاى آنها هست و هنگامى که دعوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، و این آیات کتاب مبین، با آن محتواى دلپسند را مى بینند در اعماق دل به آن علاقمند مى شوند، و آرزو مى کنند: اى کاش! مسلمان بودند، ولى تعصب ها و لجاجت ها و یا منافع مادى، به آنها اجازه نمى دهد این واقعیت بزرگ را بپذیرند، لذا همچنان در زندان کفر و بى ایمانى، محصور مى مانند. یکى از دوستان با ایمان و مجاهد ما که به اروپا رفته بود، مى گفت: هنگامى که من مزایاى اسلام را براى یکى از مسیحیان مى شمردم او که آدم منصفى بود در پاسخ به من گفت: من به راستى به شما تبریک مى گویم که پیرو چنین مذهبى هستید، ولى چه کنیم، که شرائط زندگى ما به ما اجازه نمى دهد که دست از آئین خود برداریم! جالب این که: در بعضى از روایات اسلامى مى خوانیم: هنگامى که فرستاده پیامبر(صلى الله علیه وآله) نامه آن حضرت را براى قیصر روم آورد، او به طور خصوصى در برابر فرستاده پیامبر(صلى الله علیه وآله) اظهار ایمان نمود، و حتى میل داشت رومیان را به آئین توحید بخواند، اما فکر کرد،⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه حجر آیات(۱ الی ۵)🔹 🔴آرزوهاى بى جا! باز در آغاز این سوره با حروف مقطعه الف، لام
↩️قبلاً آنها را آزمایش کند همین که لشکریانش احساس کردند: او مى خواهد آئین نصرانیت را ترک گوید، قصر او را محاصره کردند او فوراً به آنها اظهار داشت: منظورم آزمایش شما بود به جاى خود برگردید، سپس به فرستاده پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفت: من مى دانم پیامبر شما از ناحیه خدا است. و همان شخص است که ما انتظار او را داشتیم، اما، چه کنم که من مى ترسم حکومتم از دستم برود و جانم در خطر است. ولى به هر حال، باید توجه داشت: این دو تفسیر هیچگونه تضادى با هم ندارند و ممکن است آیه، اشاره به پشیمانى گروه هائى از کافران در آن جهان و این جهان باشد، در حالى که، نه آنجا و نه اینجا قدرت بازگشت ـ به جهات متفاوتى ـ ندارند! (دقت کنید). * * * آن گاه با لحنى بسیار کوبنده، مى گوید: اى پیامبر! اینها را به حال خود بگذار (تا همچون چهار پایان) بخورند، و از لذتهاى این زندگى ناپایدار، بهره گیرند، و آرزوها آنها را از این واقعیت بزرگ غافل سازد ولى به زودى خواهند فهمید (ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ). اینها چون حیواناتى هستند که: جز اصطبل و علف، و جز لذت مادى، چیزى نمى فهمند، و هر حرکتى دارند، براى رسیدن به همین ها است. پرده هاى غرور و غفلت و آرزوهاى دور و دراز، چنان بر قلب آنها چیره شده، و آنها را به خود مشغول ساخته که، دیگر توانائى درک واقعیتى را ندارند. اما آن گاه که سیلى اجل به صورت آنها نواخته شود، و پرده هاى غفلت و غرور، از مقابل چشمانشان کنار رود، و خود را در آستانه مرگ و یا در عرصه قیامت ببینند، آرى، آن گاه مى فهمند که: چه اندازه در غفلت و تا چه حد زیانکار و بدبخت بوده اند، و چگونه گرامى ترین سرمایه ها را براى هیچ، از دست دادند؟! * * * در آیه بعد براى این که: گمان نکنند، این مهلت و تمتع از لذائذ دنیا پایان ناپذیر است، اضافه مى کند: ما هیچ گروهى را در هیچ شهر و آبادى نابود نکردیم مگر این که: آنها، اجل معین و زمان تغییرناپذیرى داشتند (وَ ما أَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَة إِلاّ وَ لَها کِتابٌ مَعْلُومٌ). * * * و هیچ امت و جمعیتى از اجل معین خود پیشى نمى گیرد، و هیچیک نیز عقب نخواهد افتاد (ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّة أَجَلَها وَ ما یَسْتَأْخِرُونَ). سنت الهى همه جا این بوده که به قدر کافى براى تجدید نظر و بیدارى و آگاهى مهلت بدهد، حوادث دردناک، و وسائل رحمت را یکى پس از دیگرى مى فرستد، تهدید مى کند، تشویق مى کند، اخطار مى نماید تا حجت بر همه، تمام شود. ولى هنگامى که این مهلت، به پایان رسید، سرنوشت قطعى دامنشان را خواهد گرفت، ـ دیر و زود، به خاطر مصالح تربیتى، ممکن است ـ اما ـ به اصطلاح ـ سوخت و سوز ندارد! آیا توجه به همین واقعیت کافى نیست تا همگان از سرنوشت گذشتگان عبرت گیرند، و از مدت مهلت الهى براى بازگشت و اصلاح ، استفاده کنند؟ آیا باید باز هم نشست تا سرنوشت شوم اقوام گمراه و ستمگر پیشین درباره خود ما نیز تکرار گردد، و به جاى این که: از پیشینیان عبرت گیریم، عبرتى شویم براى آیندگان؟! ضمناً، از دو آیه اخیر فلسفه بیان تاریخ گذشتگان به طور مکرر در آیات قرآن حتى در همین سوره اى که از آن بحث مى کنیم روشن مى شود. * * * نکته: آرزوهاى دراز، عامل بزرگ غفلت بدون شک امید و آرزو و یا به تعبیر عرب أَمَل عامل حرکت چرخهاى زندگى انسانها است، که اگر یک روز از دلهاى مردم جهان برداشته شود، نظام زندگى به هم مى ریزد، و کمتر کسى دلیلى بر فعالیت، تلاش و جنب و جوش خود پیدا مى کند! حدیث معروفى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شد: اَلأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِى وَ لَوْلاَ الأَمَل ما رَضَعَتْ والِدَةٌ وَلَدَها وَ لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَراً: امید، مایه رحمت امت من است، اگر نور امید نبود، هیچ مادرى فرزند خود را شیر نمى داد، و هیچ باغبانى نهالى نمى کاشت اشاره به همین واقعیت است. ولى همین عامل حیات و حرکت، اگر از حدّ بگذرد و به صورت آرزوى دور و دراز در آید بدترین عامل انحراف و بدبختى است، و درست، همانند آب باران که مایه حیات است اما این آب، اگر از حدّ گذشت مایه غرق شدن و نابودى خواهد شد. این آرزوى کشنده، همان است که آیات فوق، روى آن تکیه کرده و آن را مایه بى خبرى از خدا و حق و حقیقت مى شمارد، این آرزوها و امیدهاى دور و دراز، چنان انسان را به خود مشغول مى دارد، و غرق در عالمى از تخیّل مى سازد، که از زندگى و هدف نهائیش به کلى بیگانه مى شود. حدیث معروفى که در نهج البلاغه از على(علیه السلام) نقل شده نیز بیان گویائى براى این واقعیت است آنجا که مى فرماید: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوى وَ طُولُ الأَمَلِ، فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمّا طُولُ الأَمَلِ فَیُنْسِی الآخِرَةَ:⬇️