✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۳۳ تا ۳۷» 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️جالب توجه این
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات۳۳تا۳۷
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️بنابراین، جمله فوق، مخصوص آن گروه است که: خیره سرى و لجاجت را به حد اعلا رسانده، و آن چنان در استکبار و غرور و غفلت و گناه غرقند، که دیگر درهاى هدایت به روى آنها گشوده نخواهد شد، اینها هستند که: هر چند پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى هدایت آنها بکوشد، نتیجه اى ندارد، زیرا به خاطر اعمالشان آن چنان گمراه شده اند که دیگر قابل هدایت نیستند.
طبیعى است، چنین افرادى یار و یاورى نیز نمى توانند داشته باشند زیرا هر ناصر و یاور در زمینه مناسب اقدام مى کند.
ضمناً این تعبیر، خود دلیلى بر نفى جبر است، چرا که ناصر مربوط به جائى است که جوششى از درون خود انسان باشد، و نقش او نقش کمک و یارى باشد (دقت کنید).
تعبیر به ناصِرِیْن به صورت جمع شاید اشاره به آنست که گروه مؤمنان بر عکس این گروه، نه یک یار بلکه یاران و یاوران متعدد دارند، خدا یار آنهاست، پیامبران و بندگان صالح خدا یار آنها هستند و فرشتگان رحمت نیز یاورشان محسوب مى شوند.
در سوره مؤمن آیه ۵۱ مى خوانیم: إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الأَشْهادُ:
ما پیامبران خویش و همچنین مؤمنان را در زندگى این جهان، و در روز قیامت، روزى که شاهدان براى شهادت قیام مى کنند یارى خواهیم کرد .
و در سوره فصلت آیه ۳٠ مى خوانیم: إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاّ تَخافُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ:
کسانى که بگویند پروردگار ما اللّه است و در راه این عقیده، استقامت به خرج دهند، فرشتگان آسمان بر آنها نازل مى شوند و مى گویند نترسید و محزون نباشید و بشارت باد بر شما، بهشتى که به آن وعده داده شده اید .
* * *
نکته ها:
۱ ـ بلاغ مبین چیست!
در آیات فوق دیدیم: وظیفه اصلى همه پیامبران بلاغ مبین است (فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ اِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِیْنُ).
یعنى، رهبران الهى نمى توانند مخفیانه به دعوت خود ادامه دهند مگر این که: براى مدتى محدود و موقت باشد، برنامه مخفى کارى آن هم در عصر دعوت رسالت چیزى نیست که: قابل قبول و نتیجه بخش باشد، صراحت توأم با رشادت و قاطعیت، همگام با تدبیر، شرط این دعوت است.
به همین دلیل، در تاریخ همه پیامبران، مى خوانیم: آنها با این که: غالباً تنها بودند با بیانى صریح و عریان و آشکار، دعوت خود را ابراز مى داشتند، و به تمام پى آمدهاى آن تن در مى دادند.
و این چنین است راه و رسم همه رهبران راستین (اعم از پیامبران و غیر آنها) که: در اصل دعوت هرگز به اصطلاح دندان روى حرف نمى گذارند، و از سخنان دو پهلو استفاده نمى کنند، در بیان حقیقت چیزى فرو گذار نمى نمایند، و تمام عواقب این صراحت و قاطعیت را نیز به جان پذیرا هستند.
* * *
۲ ـ هر امتى رسولى دارد
در آیات فوق خواندیم: خداوند مى گوید: در میان هر امتى، رسولى مبعوث کردیم .
و به دنبال آن این سؤال پیش مى آید: اگر در هر امتى رسولى فرستاده شده باشد، باید پیامبران از تمام کشورهاى جهان برخاسته باشند، زیرا هر یک از آنها حداقل امتى هستند، در حالى که تاریخ چنین چیزى به ما نشان نمى دهد؟!
پاسخ این سؤال با توجه به یک نکته روشن مى شود و آن این که: هدف از فرستادن پیامبران این است که: دعوت الهى به گوش امتها برسد، و گرنه مى دانیم مثلاً در زمانى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در مکّه یا مدینه قیام کرد، در شهرهاى دیگر حجاز پیامبرى نبود، ولى فرستادگان رسول اللّه به آن مناطق گسیل شدند و صداى پیامبر را به گوش همگان رساندند.
علاوه بر این، خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) نامه هائى نوشت و با رسولانى به کشورهاى مختلف مانند: ایران و روم و حبشه فرستاد و پیام الهى را به آنها ابلاغ کرد.
هم اکنون ما امتى هستیم که دعوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را از وراء اعصار و قرون وسیله دانشمندان که پیام آوران آن پیامبرند شنیده ایم و منظور از مبعوث ساختن رسول در هر امتى چیزى غیر از این نیست.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
#امام_صادق(ع):
درسالی سرد و پر از زلزله که شرق وغرب زمین دراختلاف باشند منتظرفرج باشید!
📚(یومالخلاص،ص543،
📚بیان الائمه(ع)ج2،ص431)
⁉️عجایب آخرالزمان
⭕️ازدواج با حیوانات
✨ امام صادق (ع): آنگاه دیدی با حیوانات آمیزش و ازدواج می کنند منتظر آمدن قائم ما باشید...
🖌اکمال الدین ،ج 2،ص 650
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
☝️🎥تو قبر چه خبره ؟!
🎙استاد مسعود عـــالے
هر عیبی که از دیگران دیدید ستر و پوشیده نگهدارید، تا خداوند سبحان عیب های شما را در روز محشر بپوشاند.
👥ای انسان بدان:
تو خیاط هستی و زبانت سوزن.
اگر درست بدوزی وخیاطی کنی،یک لباس زیبا وگران قیمتی درست کرده ای.
📌و اگر سوزنت به خطا رفت فقط خودت را زخمی میکنی.
☝️گناهان بشر، بین خودشان و خدایشان هست و بین تو و گناهانشان هیچ مسألهی شخصی وجود ندارد.
پس زبانت را از آن ها آزاد کن،
تا خداوند تو را از ابتلاء و عذاب برهاند
#تلنگر
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: شصت 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی 6- ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﻳﻦ، ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻤﻈﻔﺮ، ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ
ترجمه کتاب الغدیر🔹
✅ قسمت: شصت و یک
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
14- ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺮﺑﻴﻨﻲ ﻗﺎﻫﺮﻱ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 977 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 217 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ) ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 4 ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ (ﺍﻟﺴﺮﺍﺝ ﺍﻟﻤﻨﻴﺮ) ﺻﻔﺤﻪ 364 ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻃﻠﺐ ﻋﺬﺍﺏ ﻧﻤﻮﺩ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺍﺳﺖ، ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﮔﻔﺘﻪ ﻛﻪ ﺍﻭ: ﻧﻀﺮ ﺑﻦ ﺣﺮﺙ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺣﺮﺙ ﺑﻦ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ، ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺍﻣﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ: " ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ " ﺑﺎﻭ ﺭﺳﻴﺪ ﺑﺮ ﻧﺎﻗﻪ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﻄﺢ ﺭﺳﻴﺪ، ﺷﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﻴﺪ، ﺳﭙﺲ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎ ﺍﻣﺮ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻜﺘﺎﺋﻲ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺗﻮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﻫﻴﻢ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﻣﺮ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﭘﻨﺞ ﻧﻮﺑﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﻢ ﻭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺰﻛﻴﻪ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻴﻢ، ﻭ ﺍﻣﺮ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﺎﻟﻪ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﺪﺍﺭﻳﻢ، ﻗﺒﻮﻝ
ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﺑﺤﺞ ﻧﻤﻮﺩﻱ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻧﻨﻤﻮﺩﻱ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﻋﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩﻱ ﺁﻳﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ؟ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻗﺴﻢ ﺑﺨﺪﺍﺋﻲ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ، ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺟﺰ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﻧﺒﻮﺩﻩ، ﺣﺮﺙ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻣﻴﮕﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ، ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﻨﮕﻲ ﺑﺒﺎﺭ ﻳﺎ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺑﺮﺳﺎﻥ، ﻗﺴﻢ ﺑﺨﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺷﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻨﮕﻲ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺪﻣﺎﻍ ﺍﻭ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺑﺮﺵ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ، ﺳﭙﺲ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: " ﺳﺎﻝ ﺳﺎﺋﻞ ﺑﻌﺬﺍﺏ ﻭﺍﻗﻊ "... ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺁﻳﺎﺕ. 15- ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﻴﺮﺍﺯﻱ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺳﺎﻝ 100 ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ (ﺍﻟﺎﺭﺑﻌﻴﻦ ﻓﻲ ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﮔﻮﻳﺪ: ﺣﺪﻳﺚ ﺳﻴﺰﺩﻫﻢ ﺍﺯ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺵ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ: ﭼﻮﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻐﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺭﺳﻴﺪ، ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻃﻠﺒﻴﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ، ﺩﺳﺖ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ، ﻭ ﻋﺎﺩ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻩ، ﻭ ﺍﻧﺼﺮ ﻣﻦ ﻧﺼﺮﻩ، ﻭ ﺍﺧﺬﻝ ﻣﻦ ﺧﺬﻟﻪ، ﻭ ﺍﺩﺭ ﺍﻟﺤﻖ ﻣﻌﻪ
ﺣﻴﺚ ﻛﺎﻥ، ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﻋﻨﻪ ﻭ ﺍﻋﻦ ﺑﻪ، ﻭ ﺍﺭﺣﻤﻪ ﻭ ﺍﺭﺣﻢ ﺑﻪ، ﻭ ﺍﻧﺼﺮﻩ ﻭ ﺍﻧﺼﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﺷﺎﻳﻊ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺒﻠﺎﺩ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﺙ ﺑﻦ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﻓﻬﺮﻱ ﺭﺳﻴﺪ، ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﺎﻗﻪ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪ... ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﮔﻔﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 16- ﺷﻴﺦ ﺯﻳﻦ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻣﻨﺎﻭﻱ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺳﺎﻝ 1031 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 221 ﮔﺬﺷﺖ)، ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ (ﻓﻴﺾ ﺍﻟﻘﺪﻳﺮ ﻓﻲ ﺷﺮﺡ ﺍﻟﺠﺎﻣﻊ ﺍﻟﺼﻐﻴﺮ) ﺟﻠﺪ 6 ﺻﻔﺤﻪ 218 ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺣﺪﻳﺚ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 17- ﺳﻴﺪ ﺍﺑﻦ ﻋﻴﺪ ﺭﻭﺱ ﺣﺴﻴﻨﻲ ﻳﻤﻨﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺳﺎﻝ 1041 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 222 ﮔﺬﺷﺖ) ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ (ﺍﻟﻌﻘﺪ ﺍﻟﻨﺒﻮﻱ ﻭ ﺍﻟﺴﺮ ﺍﻟﻤﺼﻄﻔﻮﻱ) ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 18- ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺑﺎﻛﺜﻴﺮ ﻣﻜﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1047 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 223 ﮔﺬﺷﺖ)، ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﻟﻴﻒ ﺧﻮﺩ (ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﻓﻲ ﻋﺪ ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﻟﺎﻝ) ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ. 19- ﺷﻴﺦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺻﻔﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺝ 2 ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ (ﻧﺰﻫﺖ)
ﺹ 242 ﺣﺪﻳﺚ ﻗﺮﻃﺒﻲ ﺭﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 20- ﺷﻴﺦ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻋﻠﻲ ﺣﻠﺒﻲ، ﺷﺎﻓﻌﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1044 ﺩﺭ ﺝ 3 (ﺍﻟﺴﻴﺮﻩ ﺍﻟﺤﻠﺒﻴﻪ) ﺹ 302 ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ: ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺍﻗﻄﺎﺭ ﻣﺨﺘﻠﻔﻪ ﺷﺎﻳﻊ ﻭ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺮﺙ ﺑﻦ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﻓﻬﺮﻱ ﺳﻴﺪ، ﺑﻤﺪﻳﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺍﻭ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻧﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺁﻣﺪ ﺗﺎ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺯﺍﻧﻮ ﺑﺰﻣﻴﻦ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ ﻣﺤﻤﺪ... ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺹ 131 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و چهارم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و پنجم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻خلاصه اینکه، معاویه با ایجاد اختلاف در جامعه امام و قتل و غارت شهرهای اسلامی، توان مقابله با خود را از بین برد. به همین دلیل، یاران امام در نبرد با لشکر دشمن، از خود سستی نشان می دادند و بسیاری از آن ها حاضر به جنگ نبودند. امام بارها مردم را نسبت به مقابله با لشکر معاویه، ترغیب کرد، امام با مشاهده رخوت و بی میلی آنان فرمود: «اگر هزار نفر یار داشتم، در این مورد تصمیم می گرفتم.» بعد از این ماجرا، بسیاری از اهل کوفه با ارسال نامه به معاویه، از وی امان خواستند.
🔻 گویا آن ها گمان می کردند روزی، لشکر کفر بر بلاد مسلمانان چیره می شود و ممکن است جان آن ها در این حملات به خطر افتد. اینجاست که سازش و مدارا با دشمن که امام در صفین نسبت به آن هشدار داده بود، آثار ناگوار خود را بر مردم گذاشت. همین مردم، دیگر توانایی مقابله با معاویه را نیز در زمان امام حسن علیه السلام نداشتند و علیرغم کوشش های فراوان امام مجتبی برای تشویق آنان به جنگ با جبهه کفر بنی امیه، همگی یکپارچه فریاد زدند: ما می خواهیم زنده بمانیم.
🔻حتی آثار این سازش تا مدت ها ادامه داشت و در زمان سیدالشهدا نیز جلوه کرد. بسیاری از مردم در زمان امام حسین نیز دچار رخوت و سستی در مبارزه با بنی امیه شده بودند و حاضر نشدند برای یاری امام، قیام کنند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هست مخصوص به ایشان لقب مولانا
حیف این لفظ که خرج دگرانش کردند
#امام_علی
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ ۚ بَلَىٰ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
آنها سوگندهاى شدید به خدا یاد کردند که: «هرگز خداوند کسى را که مى میرد، بر
نمى انگیزد!» آرى، (آنها در اشتباهند) این وعده قطعى خداست
(که همه مردگان را براى جزا باز مى گرداند). ولى بیشتر مردم نمى دانند.
(نحل/۳۸)
*
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ
هدف این است که آنچه را در آن اختلاف
مى کردند، براى آنها روشن سازد. و کسانى که کافر شدند، بدانند که خود دروغ مى گفتند.
(نحل/۳۹)
*
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ
(رستاخیز مردگان براى
ما مشکل نیست. زیرا) وقتى چیزى را اراده مى کنیم، سخن ما این است که مى گوییم: «موجود باش!» بى درنگ
موجود مى شود.
(نحل/۴۰)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات۳۳تا۳۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️بنابراین، جمله فو
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۳۸ تا ۴۰»
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🌧شأن نزول:
مفسران در شأن نزول آیه نخستین چنین نقل کرده اند که مردى از مسلمانان از یکى از مشرکان طلبى داشت، هنگامى که از او مطالبه کرد، او در پرداخت دین خود تعلل ورزید.
مرد مسلمان ناراحت شد و ضمن سخنانش چنین سوگند یاد کرد: قسم به چیزى که بعد از مرگ در انتظار او هستم... (و هدفش قیامت و حساب خدا بود)، مرد مشرک گفت: گمان مى برى ما بعد از مرگ زنده مى شویم؟! سوگند به خدا! که او هیچ مرده اى را زنده نخواهد کرد (این سخن را به این جهت گفت که: آنها بازگشت مردگان را به حیات و زندگى مجدد، محال، یا بیهوده مى پنداشتند). آیه فوق نازل شد و به او و مانند او پاسخ گفت، و مسأله معاد را با دلیل روشنى بیان کرد، در حقیقت گفتگوى این دو نفر سببى بود براى طرح مجدد مسأله معاد.
* * *
📝تفسیر:
معاد و پایان گرفتن اختلافها
در تعقیب بحثهائى که در آیات گذشته پیرامون رسالت پیامبران آمد این آیات با ذکر گوشه اى از مباحث معاد ، این بحثها را تکمیل مى کند.
نخست مى گوید: آنها مؤکداً سوگند یاد کردند که خداوند کسانى را که مى میرند هرگز مبعوث نمى کند، و به زندگى جدید باز نمى گرداند (وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لایَبْعَثُ اللّهُ مَنْ یَمُوتُ).
این انکار بى دلیل، آن هم انکارى توأم با قَسَم هاى مؤکد، نشانه اى از نادانى آنها و بى خبریشان بود، لذا قرآن در پاسخ آنها چنین مى گوید:
این وعده قطعى خداوند است (که همه مردگان را به حیات جدید باز مى گرداند تا نتیجه اعمالشان را ببینند) ولى غالب مردم نمى دانند و بر اثر ناآگاهى دست به انکار مى زنند (بَلى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ).
تعبیر به بَلى (آرى) و حَقّاً و سپس ذکر وعده، آن هم وعده اى که بر خدا است همگى نشانه تأکید و قطعیت مسأله معاد است.
اصولاً در مقابل کسى که، حقیقتى را با قاطعیت انکار مى کند، باید با قاطعیت سخن گفت، تا آثار سوء روانى آن نفى قاطع با اثبات قاطع بر چیده شود، و مخصوصاً باید روشن کرد که: این نفى، از بى اطلاعى و نادانى است تا اثر خود را به کلى از دست دهد.
* * *
پس از آن به بیان یکى از هدفهاى معاد، و بعد از آن، به ذکر قدرت خدا بر این کار ، مى پردازد، تا نشان دهد اگر سرچشمه انکار آنها این است که: بازگشت به حیات مجدد را از قدرت خدا دور مى دانند این اشتباه بزرگى است، و اگر منشأ این کار، بى هدف بودن معاد است آن نیز اشتباه دیگرى است.
نخست مى گوید: خداوند مردگان را مبعوث مى کند تا براى همگان روشن سازد آنچه را که در آن اختلاف داشتند (لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ).
و تا کسانى که این واقعیت را انکار کردند بدانند دروغ مى گفتند (وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کانُوا کاذِبِینَ).
چرا که آن جهان، جهان کشف غطاء، و کنار رفتن پرده ها، و آشکار شدن حقایق است، چنانکه در سوره ق آیه ۲۲ مى خوانیم: لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَة مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ: به انسان گفته مى شود: تو در غفلت از چنین روزى بودى، ولى ما پرده را از برابر دیدگانت بر داشتیم و امروز بسیار تیز بین هستى !
و در آیه ۹ سوره طارق مى خوانیم: یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ: رستاخیز روزى است که اسرار درون آشکار مى گردد .
و در آیه ۴۸ سوره ابراهیم مى خوانیم: وَ بَرَزُوا لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ: در آن روز همگى در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى شوند .
بالاخره آن روز، روز شهود، و کشف اسرار، و آشکار شدن پنهانیها، و ظهور و بروز است، و در چنین شرایط و محیطى اختلاف در عقیده معنى ندارد، هر چند ممکن است، بعضى از منکران لجوج براى تبرئه خویش به دروغ در بعضى از مواقف قیامت متوسل شوند، ولى آن یک امر استثنائى و زودگذر است! این درست به آن مى ماند که مجرمى را در پاى میز دادگاه حاضر کنند، او همه چیز را منکر شود، ولى بلافاصله نوار ضبط صوت و دست خط او و سایر مدارک زنده و حسى را به او ارائه دهند، و به اتفاق او تمام آثار جرم را از درون خانه و اطاقش بیرون بیاورند، اینجا است که دیگر جائى براى گفتگو باقى نمى ماند، و تسلیم مى شود ظهور حقایق در عالم قیامت حتى از این هم واضحتر و آشکارتر است!
گرچه حیات پس از مرگ و رستاخیز، اهداف متعددى دارد که در آیات قرآن به طور پراکنده به آنها اشاره شده است: تکامل انسان، اجراى عدالت، هدف دادن به زندگى این جهان، ادامه فیض خداوند و مانند آن.
ولى آیه مورد بحث، به هدف دیگرى اشاره مى کند، و آن بر طرف کردن اختلافات و بازگشت به توحید است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 ترجمه و شرح خطبه «۸۳» 🔹بخش دوم ✅ توصیه به تقوا ↩️اين احتمال نيز وجود دارد که اين تکرار، براى اف
📝ترجمه و شرح خطبه۸۳بخش سوم
🔺مذمت دنیا
🔸چهره واقعى دنيا!
امام(عليه السلام) در اين فراز، نکوهش شديدى از دنيا مى کند; چراکه در آخرين جمله هاى فراز قبل، سخن از سراى امتحان و عبرت بود و در اين فراز ويژگى هاى اين سراى امتحان و عبرت را با تعبيراتى بسيار گويا و رسا و تکان دهنده، شرح مى دهد و از سوى ديگر، در فراز گذشته سخن از تقوا بود و مى دانيم مانعِ بزرگ تقوا، حبّ دنيا و علاقه شديد به زندگى مادّى است و با نکوهش شديدى که امام(عليه السلام) از آن فرموده، قدر و قيمت دنيا و زرق و برق آن، در نظرها کاسته مى شود و انگيزه هاى تقوا قوى تر و موانع آن، ضعيف تر مى شود.
در آغاز اين فراز، به هشت ويژگى از ويژگى هاى دنيا اشاره کرده، مى فرمايد: «دنيا آبشخورش تيره، و ورودى به اين آبگاه، پُر گِلولاى است.» (فَإِنَّ الدُّنْيَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا، رَدِغٌ مَشْرَعُهَا).
معمولاً سطح بسيارى از رودخانه هاى بزرگ که انسانها از آب آن استفاده مى کنند از زمين هاى مجاور پايين تر است، به گونه اى که هرگز نمى توان درکنار آن رفت و از آب آن استفاده کرد، لذا بخشى از ساحل رودخانه را کنده و پايين مى برند و با يک شيب مناسب، راه وصول به آب را آسان مى سازند; عرب اين راه را «شريعه» يا «مشرع» مى نامد و آنجا که به آب منتهى مى شود «مشرب» ناميده مى شود; حال اگر اين راه، آلوده با گِلولاى و لجن باشد، يا محلّ وصول به آب، چنان باشد که آب را گِل آلود کند، استفاده از آب بسيار مشکل مى شود و به همين دليل اخيراً شريعه را به صورت مناسبى مى سازند، يا به آن، پلّه مى دهند تا هردومشکل حل شود.
امام(عليه السلام) در اين تشبيه زيبا، مواهب دنيا را به آب تشبيه مى کند; ولى متأسّفانه راه رسيدن به آن از لجن زارها مى گذرد و نقطه وصول به آب جايى است که آب را گل آلود مى کند; به همين دليل، اين آب، از دور تشنگان را به سوى خود دعوت مى کند، امّا هنگامى که بسوى آن گام برمى دارند به مشکلات عجيب، گرفتار مى شوند و هرگز به آب گوارا نيز دست نمى يابند و به راستى، مواهب دنيا اعمّ از: مال و مقام و تجمّلات، همه، همين گونه است; زيرا براى وصول به دنيا، انسان بايد از بسيارى از فضايل اخلاقى چشم بپوشد و تن به آلودگىِ دروغ و خيانت و تحمّل ذلّت و مانند آن بدهد، که هرکدام باتلاقى است، بر سر راه وصول به آن! و هنگامى که به آن مى رسد انواع مزاحمت ها و حسادت ها و تهاجم ها، اين آب را تيره و تار مى سازد.
در سومين و چهارمين توصيف، مى فرمايد: «چشم اندازش فريبنده، و باطن آن کُشنده است!» (يُونِقُ مَنْظَرُهَا، وَ يُوبِقُ مَخْبَرُهَا).
اين دوگانگى ظاهر و باطن که در دنياست، به صورت هاى گوناگونى در تعبيرات پيشوايان بزرگ اسلام آمده است; گاه دنيا را به مار خوش خطّ و خالى تشبيه کرده اند، که سمّ قاتل در درون آن است. (فَإِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْيَا مَثَلُ الْحَيَّةِ: لَيِّنٌ مَسُّهَا، وَ قَاتِلٌ سَمُّهَا).
و گاه تشبيه به زن زيبا و آرايش کرده اى شده که شوهرانش را يکى پس از ديگرى به قتل مى رساند.
وجود اين اوصاف براى دنيا براى هيچ انسان آگاهى، پوشيده نيست; دورنماها دل انگيز و فريبا و درون ها خطرناک و کشنده است.
در پنجمين وصف، اشاره به ناپايدارى و بى اعتبارى دنيا فرموده، چنين مى گويد: «دنيا فريبى است گذرا، و پرتوى است ناپايدار، و سايه اى است زوال پذير و تکيه گاهى است نااستوار!» (غُرُورٌ حَاِئلٌ، وَ ضَوْءٌ آفِلٌ، وَ ظِلٌّ زَائِلٌ، وَ سِنَادٌ مَائِلٌ).
بى شک دنيا زيبايى ها و فريبندگى هايى دارد; ولى تا انسان بخواهد از آن بهره اى بگيرد، پايان مى يابد. به همين جهت امام(عليه السلام) از آن تعبير به «غُرورٌ حَائِل» کرده; زيرا «غُرور» به معناى فريبندگى است که لازمه زيبايى هاى ظاهرى است (در حالى که «غَرور» (بر وزن قبول) به معناى شخص فريبکار است و لذا «شيطان» را «غَرور» گفته اند.
«حَائِل» هم به معناى گذرا آمده است و هم به معناى چيزى که ميان دو شيىء فاصله شود، که هردو به يک ريشه بازمى گردد.
مواهب دنيا درخششى دارد، به همين دليل امام(عليه السلام) از آن تعبير به «ضَوء» کرده ولى اين درخشش دوامى ندارد و به زودى غروب مى کند، از اين رو، از آن تعبير به «آفل» شده. به طور موقّت سايه اى آرام بخش دارد; امّا همچون سايه به دست آمده از تابش آفتاب است بر درختان، که دوامى ندارد و زوال مى يابد. و لذا «ظِلٌّ زَائِل» فرموده است.
مواهب دنيا مى تواند تکيه گاه باشد، امّا افسوس که اين تکيه گاه استوار نيست و به همين جهت فرموده است: «سِنَادٌ مَائِل»
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه 🎙خطبه: (۸۲) 🔷وصف دنیا 🎙 جلسه: پنجم ✅ نه جبر نه اختیار وظیفه چیست
شرح_صوتی_خطبه_۸۲_جلسه_۶_(غراء).mp3
10.03M
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه
🎙خطبه: (۸۲)
🔷وصف دنیا
🎙 جلسه: ششم
🔸آیا دغدغه دینی دارید ؟ آیا نگران دین و فرهنگ مردم هستید؟
@Nahjolbalaghe2