eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 ترجمه و شرح خطبه۸۳بخش سوم 🔸مذمت دنیا ↩️آرى: «همچون آنان عمل مى کنند، و همانندشان گام برمى دارند،
📝 ترجمه و شرح خطبه۸۳بخش چهارم 🔺صحنه هولناک محشر! 🔹در اين بخش از خطبه که به راستى خطبه اى است «غرّاء» و درخشان و بيدارگر، امام(عليه السلام) بعد از حمد و ثناى الهى و توصيه به تقوا و شرح بى وفايى و بى اعتبارى دنيا، به سراغ معاد مى رود و ترسيمى تکان دهنده از صحنه محشر و حال خلايق در آن روز مى کند، که غافل ترين افراد را بيدار مى سازد و به سوى آن هدف تربيتى که امام(عليه السلام) از اين خطبه دارد، گام به گام نزديک مى کند، به گونه اى که نشان مى دهد اين طبيب روحانى، براى درمان دردمندان کاملاً حساب شده قدم برداشته و برنامه ريزى مى کند. نخست مى فرمايد: «اوضاع اين جهانِ ناپايدار، همچنان ادامه مى يابد و زمانها پشت سر هم سپرى مى شود و رستاخيز نزديک مى گردد» (حَتَّى إِذَا تَصَرَّمَتِ الاُْمُورُ، وَ تَقَضَّتِ الدُّهُورُ، وَأَزِفَ النُّشُورُ). اين سه جمله اشاره هاى روشنى به پايان جهان دارد. در نخستين جمله: به گذشت و فناى همه چيز: عمرها، قدرتها، اموال و ثروتها و... اشاره مى کند. و در جمله دوم: به پايان گرفتن ماهها و سالها و قرنها و در جمله سوم: که نتيجه آن است نزديک شدن رستاخيز و آشکار شدن نشانه هاى آن. در اين که پايان جهان با انقلاب هاى هول انگيزى خواهد بود - آنچنان که قرآن مجيد در آيات فراوانى بيان کرده است - و دوران برزخ چگونه مى گذرد، امام(عليه السلام) اشاره اى ندارد، بلکه مستقيماً به سراغ رستاخيز مردگان و قيام آنها از قبرها، که قسمت حسّاس مطلب است، مى رود و مى فرمايد: «(در اين هنگام) آنها را از شکاف قبرها و آشيانه هاى پرندگان و لانه هاى درندگان و ميدان هاى هلاکت خارج مى کنند» (أَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرَائِحِ الْقُبُورِ، وَ أَوْکَارِالطُّيُورِ، وَ أَوْجِرَةِ السِّبَاعِ، وَ مَطَارِحِ الْمَهَالِکِ). گاه انسان به مرگ طبيعى و در ميان جمع از دنيا مى رود و او را به خاک مى سپارند و گاه ممکن است در بيابانى تنها چشم از جهان فروبندد و بدن بى جان او طعمه پرندگان شود، گاه ممکن است حيوان درنده اى او را بخورد و گاه ممکن است در دريا و صحرايى يکّه و تنها دار فانى را وداع کند و بدن او بپوسد و خاک شود و يا در زلزله ها، در زير آوارها از بين برود. امام(عليه السلام) مى فرمايد: خداوند از جايگاه همه آنها، در هرجا باشند، باخبر است و با فرمان رستاخيز، همه را از جايگاهشان به حرکت درمى آورد و براى حساب و کتاب آماده مى سازد. امام(عليه السلام) در ضمن، اشاره لطيفى به اين نکته دارد که هيچ کس نمى داند در پايان عمر، چگونه چشم از دنيا فرو مى بندند و قبر واقعى او کجاست و اين خود نکته اى است آموزنده و بيدارگر، و به گفته قرآن کريم: «وَ مَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَکْسِبُ غَداً وَ مَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْض تَمُوتُ; هيچ کس نمى داند فردا چه مى کند و هيچ کس نمى داند در کدامين سرزمين از دنيا مى رود.» اين سخن مانند بسيارى از آيات قرآن، معاد جسمانى را به طور صريح بيان مى کند; چراکه آنچه در قبرها يا آشيانه پرندگان و لانه هاى درندگان قرار دارد، خاکها و استخوانهاى اين بدن است وگرنه روح پس از جدايى از بدن، جايگاهش قبر نيست. شرح بيشتر را در اين زمينه در بحث نکات خواهيم داد. ممکن است در اينجا اين سؤال مطرح شود که از بسيارى از آيات قرآن برمى آيد که در پايان دنيا، زمين به کلّى ويران مى شود; با اين حال چگونه قبرها به حال خود باقى مى مانند؟ پاسخ اين سؤال نيز در بحث نکات خواهد آمد. سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى افزايد: «با شتاب به سوى فرمان (و دادگاه) پروردگار حرکت مى کنند، در حالى که گردن کشيده اند (و نگران سرنوشت خويشند و هنگامى که در دادگاه الهى حضور مى يابند) به صورت گروههاى خاموش، صف به صف ايستاده، به گونه اى که چشم به خوبى آنها را مى بيند و صداى دعوت کننده (الهى) به آنها مى رسد» (سِرَاعاً إِلَى أَمْرِهِ، مُهْطِعِينَ إِلَى مَعَادِهِ، رَعِيلا صُمُوتاً، قِيَاماً صُفُوفاً، يَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ، وَيُسْمِعُهُمُ الدَّاعِي).  اين جمله هاى کوتاه و پرمعنا، با آهنگ خاصى که دارد، ترسيمى گويا از وضع بندگان در صحنه محشر است; ترسيمى بسيار تکان دهنده و وحشت آفرين! همين تعبير و تعبيرات مشابهى در قرآن مجيد درباره حرکت انسانها در صحنه محشر آمده است، که گاهى تعبير به «سِرَاعاً» شده و گاه تعبير به «يَنْسِلُونَ» که آن نيز به معناى شتابان رفتن است و گاه تعبير به «کَاَنَّهُمْ إلَى نُصُب يُوفِضُونَ» که آن نيز به معناى حرکت سريع است. حرکت آنها به صورت گروهى و ايستادن آنها در صحنه محشر در صفوف مختلف، يا به خاطر اين است که، مردم به تناسب اعمال و رفتارشان از يکديگر جدا مى شوند و هر کس با همانندش، در يک صف قرار مى گيرد و طبعاً سرنوشت مشترکى دارد و يا از اين جهت است که هر گروهى که در گورستانى با هم بودند، با هم به حرکت درمى آيند. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام باقر(علیه‎السلام): ❤هر كس بعد از "وضو گرفتن" یك بار آیة الكرسى بخواند، ❤خدا ثواب چهل سال عبادت را به او عطا كند و مقامش، چهل درجه بالا می‎رود. 📕اصول کافی،ج۶ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مکالمه‌ی جذاب امیرالمومنین علیه‌السلام با یک عاشق بیابانگرد 🎙ستادپناهیان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: شصت و هشتم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی ﺗﺒﻄﻴﺢ- ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻤﻌﻨﻲ ﮔﺴﺘﺮﺩﻥ ﺳﻨﮓ ﺭﻳ
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: شصت و نهم 🔷واقعه غدیرخم ﺍﺯ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 191 ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺑﻜﻞ ﻓﻠﺎﻩ ﺗﻘﻮﺩ ﺍﻟﺠﻴﺎﺩ ﺗﻌﺜﺮ ﻓﻴﻬﺎ ﺑﺒﻴﺾ ﺍﻟﺎﺩﺍﺣﻲ ﻓﻴﻠﺠﻢ ﺍﻋﻨﺎﻗﻬﺎ ﺑﺎﻟﺠﺒﺎﻝ ﻭ ﻳﻨﻌﻞ ﺍﺭﺳﺎﻋﻬﺎ ﺑﺎﻟﺒﻄﺎﺡ ﻭ ﻣﻬﻴﺎﺭ ﺩﻳﻠﻤﻲ ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﻬﺮﻭﺍﻧﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺩﺍﻳﺮ ﺑﻪ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﺍﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻣﺮ ﺯﻧﺎﺷﻮﺋﻲ ﺍﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﻓﻤﺎ ﺍﺗﻔﻖ ﺍﻟﺴﻌﺪﺍﻥ ﺣﺘﻲ ﺗﻜﺎﻓﺌﺎ ﺍﻋﺰ ﺑﻄﻮﻥ ﻓﻲ ﺍﻋﺰ ﺑﻄﺎﺡ ﻭ ﻟﻮ ﻗﻴﻞ ﻏﻴﺮ ﺍﻟﺸﻤﺲ ﺳﻴﻘﺖ ﻫﺪﻳﻪ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﺒﺪﺭ ﻟﻢ ﺍﻓﺮﺡ ﻟﻪ ﺑﻨﻜﺎﺡ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 1 ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 199 ﺿﻤﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﺼﺎﺣﺐ ﺍﺑﻮﺍﻟﻘﺎﺳﻢ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻓﻜﻦ ﺳﺎﻣﻌﺎ ﻓﻲ ﻛﻞ ﻧﺎﺩﻱ ﻣﺴﺮﻩ ﺷﻮﺍﺭﺩ ﻓﻲ ﺍﻟﺪﻧﻴﺎ ﻭ ﻟﺴﻦ ﺑﻮﺍﺭﺣﺎ ﺣﻮﺍﻣﻞ ﺍﻋﺒﺎﺀ ﺍﻟﺜﻨﺎﺀ ﺧﻔﺎﺋﻔﺎ ﺻﻌﺪﻥ ﺍﻟﻬﻀﺎﺏ ﺍﻭ ﻫﺒﻄﻦ ﺍﻟﺎ ﺑﺎﻃﺤﺎ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﺎﺻﺮ ﺍﻟﺪﻭﻟﻪ ﺑﻌﻤﺎﻥ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﻟﻤﻦ ﺻﺎﻏﻴﺎﺕ ﻓﻲ ﺍﻟﺠﺒﺎﻝ ﻃﻠﺎﺋﺢ ﺗﺴﻴﻞ ﻋﻠﻲ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﻣﻨﻬﺎ ﺍﻟﺎﺑﺎﻃﺢ ﻭ ﺍﺑﻮ ﺍﺳﺤﻖ ﺍﺑﻦ ﺧﻔﺎﺟﻪ ﺍﻧﺪﻟﺴﻲ (ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 533 (ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﻣﻨﻈﻮﻣﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻓﺎﻥ ﺍﻧﺎ ﻟﻢ ﺍﺷﻜﺮﻙ ﻭ ﺍﻟﺪﺍﺭ ﻏﺮﺑﻪ ﻓﻠﺎ ﺟﺎﺩﻧﻲ ﻏﺎﺩ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﺰﻥ ﺭﺍﺋﺢ ﻭ ﻟﺎ ﺍﺳﺘﺸﺮﻓﺖ ﻳﻮﻣﺎ ﺍﻟﻲ ﺑﻪ ﺍﻟﺮﺑﺎ ﺟﻠﺎﻟﺎ ﻭ ﻟﺎ ﻫﺸﺖ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﺎﺑﺎﻃﺢ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺹ 37 ﺩﻳﻮﺍﻧﺶ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺗﺨﺎﻳﻞ ﻧﺨﻮﻩ ﺑﻬﻢ ﺍﻟﻤﺬﺍﻛﻲ ﻭ ﺗﻌﺴﻞ ﻫﺰﻩ ﻟﻬﻢ ﺍﻟﺮﻣﺎﺡ ﻟﻬﻢ ﻫﻤﻢ ﻛﻤﺎ ﺷﻤﺨﺖ ﺟﺒﺎﻝ ﻭ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻛﻤﺎ ﺩﻣﺜﺖ ﺑﻄﺎﺡ ﻭ ﺍﺯ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺹ 37 ﺩﻳﻮﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺳﮓ ﻭ ﺷﻐﺎﻝ ﮔﻮﻳﺪ: ﻳﺠﻮﻝ ﺑﺤﻴﺚ ﻳﻜﺸﺮ ﻋﻦ ﻧﺼﺎﻝ ﻣﻮﻟﻠﻪ ﻭ ﺗﺤﻤﻠﻪ ﺭﻣﺎﺡ ﻭ ﻃﻮﺭﺍ ﻳﺮﺗﻘﻲ ﺣﺪﺏ ﺍﻟﺮﻭﺍﺑﻲ ﻭ ﺁﻭﻧﻪ ﺗﺴﻴﻞ ﺑﻪ ﺍﻟﺒﻄﺎﺡ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﻗﺎﺿﻲ ﺍﻟﻘﻀﺎﻩ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﺑﺸﺮﻱ ﻛﻤﺎ ﺍﺳﻔﺮ ﻭﺟﻪ ﺍﻟﺼﺒﺎﺡ ﻭ ﺍﺳﺘﺸﺮﻑ ﺍﻟﺮﺍﺋﺪ ﺑﺮﻗﺎ ﺍﻟﺎﺡ ﻭ ﺍﺭﺗﺠﺰ ﺍﻟﺮﻋﺪ ﺑﻠﺞ ﺍﻟﻨﺪﻱ ﺭﻳﺎ ﻭ ﻳﺤﺪﻭ ﺑﻤﻄﺎﻳﺎ ﺍﻝ ﺭﻳﺎﺡ ﻓﺪﻧﺮ ﺍﻟﺰﻫﺮ ﻣﺘﻮﻥ ﺍﻟﺮﺑﻲ ﻭ ﺩﺭﻫﻢ ﺍﻟﻘﻄﺮ ﺑﻄﻮﻥ ﺍﻟﺒﻄﺎﺡ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮕﻲ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﺯﺣﻤﺖ ﻣﻨﺎﻛﺒﻪ ﺍﻟﺎﻋﺎﺩﻱ ﺯﺣﻤﻪ ﺑﺴﻄﺘﻬﻢ، ﻓﻮﻕ ﺍﻟﺒﻄﺎﺡ ﺑﻄﺎﺣﺎ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﮔﻮﻳﺪ: ﻏﻠﺎﻡ ﻛﻤﺎ ﺍﺳﺘﺨﺸﻨﺖ ﺟﺎﻧﺐ ﻫﻀﺒﻪ ﻭ ﻟﺎﻥ ﻋﻠﻲ ﻃﺶ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﺰﻣﻦ ﺍﺑﻄﺢ ﻭ ﺍﺭﺟﺎﻧﻲ (ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 544 (ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻭﺯﻳﺮ ﺷﻤﺲ ﺍﻟﻤﻠﻚ ﺳﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺹ 80 ﺩﻳﻮﺍﻧﺶ ﮔﻮﻳﺪ: ﻟﺎ ﻏﺮ ﻭ ﺍﻥ ﻓﺎﺿﺖ ﺩﻣﺎ ﻣﻘﻠﺘﻲ ﻭ ﻗﺪ ﻏﺪﺕ ﻣﻞ ﺀ ﻓﻮﺍﺩﻱ ﺟﺮﺍﺡ ﺑﻞ ﻳﺎ ﺍﺧﺎ ﺍﻟﺤﻲ، ﺍﺫﺍ ﺯﺭﺗﻪ ﻓﺤﻲ ﻋﻨﻲ ﺳﺎﻛﻨﺎﺕ ﺍﻟﺒﻄﺎﺡ ﻭ ﺷﻬﺎﺏ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ " ﺣﻴﺺ ﺑﻴﺺ " (ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 574 ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﺮ ﻗﺮﻳﺶ ﻣﺪﻓﻮﻥ ﺷﺪﻩ) ﺩﺭ ﺳﻮﮔﻮﺍﺭﻱ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﻛﻪ ﺑﻜﺸﺘﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺗﺠﺮﻱ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻜﻠﻨﺎ ﻓﻜﺎﻥ ﺍﻟﻌﻔﻮ ﻣﻨﺎ ﺳﺠﻴﻪ ﻓﻠﻤﺎ ﻣﻠﻜﺘﻢ ﺳﺎﻝ ﺑﺎﻟﺪﻡ ﺍﺑﻄﺢ ﻭ ﺣﻠﻠﺘﻢ ﻗﺘﻞ ﺍﻟﺎﺳﺎﺭﻱ ﻭ ﻃﺎﻟﻤﺎ ﻏﺪﻭﻧﺎ ﻋﻦ ﺍﻟﺎﺳﺮﺍ ﻧﻌﻒ ﻭ ﻧﺼﻔﺢ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺨﻮﺑﻲ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﻞ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﻮﻋﺎ ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﻃﻒ (ﻛﺮﺑﻠﺎ) ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻌﺾ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻓﺦ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﻞ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺟﺰ ﻣﻜﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻣﻜﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﻜﻪ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﺷﺶ ﻣﻴﻞ ﻣﺴﺎﻓﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺍﺑﻄﺢ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﻣﻜﻪ ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻭﺍﺩﻱ ﻣﺤﺼﺐ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﻳﻜﻲ ﻣﻨﻲ ﺩﺭ ﻃﺮﻑ ﺷﺮﻗﻲ ﻣﻜﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﻴﺴﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و شصت و دوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻حال
🌳 شجره آشوب« قسمت صد و شصت و سوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻سخن پایانی 🔻ممکن است امروز کسی بگوید چرا خودتان را جای امیرالمومنین (ع) جا میزنید و قیاس با حضرت میکنید ؟ مگر نمیدانید قیاس با معصوم اشتباه و حرام است ؟ ایا درست است که برای توجیه اهداف سیاسی خود از معصوم استفاده ابزاری کنید ؟ 🔻در پاسخ میگوییم دو نوع قیاس داریم یکی قیاس در رتبه و دیگری قیاس در فعل است آن چه در روایات از آن نهی شده قیاس در رتبه است یعنی رتبه و مقام هیچ کس مانند معصومین نیست اما خود قرآن دستور به الگو پذیری از سیره رفتاری و عملی معصوم را داده است. آیا لازمه الگو پذیری از معصوم مقایسه شرایط هر دو عصر نیست ؟ ما اگر شرایط را مقایسه نکنیم چگونه بفهمیم که باید مانند امام حسن آتش بس امضا کنیم یا باید مانند امام حسین بجنگیم ؟ هدف از طرح این مسائل، این نیست که بخواهیم خود و جبهه حق را امیرالمومنین معرفی کنیم و کسانی را که در جبهه نفوذی های دشمن قرار دارند اشخاصی مانند ابوموسی، اشعث، مغیره یا .... بلکه هدف، بیان سیره جبهه حق و اهل باطل و الگوهای نفوذی های دشمن است که بتوانیم در هر زمان و مکانی که وضعیت مانند وضعیت دوران امیرالمومنین شد، به درستی تصمیم گیری کنیم و جایگاه خود را در جبهه حق بدانیم. 🔻ما امیرالمومنین ع نیستیم اما شیعه و پیرو علی ع که هستیم. جالب اینکه همانند این شبهه را به خود علی ع هم وارد کردند . وقتی امیرالمومنین ع در کوفه سخن از مقاومت و الگوپذیری از پیامبر را مطرح کرد شخصی به امام نیز چنین انتقادی کرد. او به امام گفت: نه تو مانند پیامبر هستی و نه اصحاب تو آن هایی هستند که معرفی کردی. ما را به آنچه در طاقت ما نیست، مکلف نکن. امام به او فرمود: آیا من به شما گفتم که مثل محمد هستم و اصحاب من مانند اصحاب آن حضرت؟ من تنها برای شما مثل و نمونه معرفی کردم و امیدوارم که به آن ها اقتدا و تأسی کنید. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ✔️پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَىٰ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِّلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ آیا آنها مخلوقات خدا را ندیدند که سایه هایشان از راست و چپ حرکت دارند، در حالى که با خضوع براى خدا سجده مى کنند؟! (نحل/۴۸) * وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِن دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ (نه تنها سایه ها، بلکه) تمام آنچه در آسمان ها و زمین از جنبندگان وجود دارد، و همچنین فرشته گان، برای خدا سجده می کنند و تکبر نمی ورزند. (نحل/۴۹) * يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ۩ آنها (تنها) از (عذاب) پروردگارشان، که حاکم بر آنهاست، خائفند. و آنچه را مأموریت دارند انجام مى دهند. (نحل/۵۰) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۴۵ تا ۴۷» 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️مفسران تا آنج
📝 تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۴۸تا۵۰» ✅سجده همه جنبندگان حتى سایه هایشان براى خدا! این آیات بار دیگر به بحث توحید، باز مى گردد، نخست مى گوید: آیا آنها (مشرکان توطئه گر) مخلوقات خدا را ندیدند که چگونه سایه هاشان از راست و چپ حرکت دارند و با خضوع براى خدا سجده مى کنند (أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلى ما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَیْء یَتَفَیَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ). یَتَفَیَّؤُا از ماده فَیىء به معنى بازگشت و رجوع است. بعضى گفته اند: عرب سایه موجودات را به هنگام صبحگاهان، ظِلّ مى نامد و در عصرگاهان فَیىء ، و اگر مى بینیم به قسمتى از غنائم و اموال فیىء گفته مى شود، اشاره لطیفى به این حقیقت است که بهترین غنائم دنیا همچون سایه عصر گاه است که بزودى زائل و فانى مى شود. ولى، با توجه به این که: در آیه فوق به سایه هاى راست و چپ اشیاء اشاره شده و کلمه فَیىء براى همه آنها به کار رفته استفاده مى شود که فَیىء در اینجا معنى وسیعى دارد و هر گونه سایه را شامل مى شود. هنگامى که انسان در موقع طلوع آفتاب رو به طرف جنوب بایستد مى بیند قرص خورشید از سمت چپ، از افق مشرق، سر بر مى آورد، و سایه همه اجسام به طرف راست او مى افتند که همان طرف غرب است، این امر همچنان ادامه دارد و سایه ها مرتباً به طرف چپ جابه جا مى شوند، تا زوال ظهر در این هنگام، سایه ها به طرف چپ کاملاً تغییر مکان مى دهند تا هنگام غروب آفتاب که سایه هاى بزرگ و طولانى اجسام در طرف مشرق گسترده مى شوند و با غروب آفتاب، همه آنها پنهان مى گردند. در اینجا خداوند حرکت سایه هاى اجسام را در راست و چپ به عنوان نشانه اى از عظمتش معرفى مى کند و آنها را در حال سجده براى پروردگار و تواضع خضوع مى داند. * * * نقش سایه ها در زندگى ما بدون شک، سایه هاى اجسام نقش مؤثرى در زندگى ما دارند که شاید بسیارى از آن غافل باشند، و انگشت گذاردن قرآن روى مسأله سایه ها، براى توجه دادن به همین نکته است. سایه ها با این که: چیزى جز عدم نور نیستند فوائد فراوانى دارند: ۱ ـ همان گونه که نور آفتاب و اشعه حیاتبخش آن، مایه زندگى و رشد و نموّ موجودات است، سایه ها نیز براى تعدیل تابش اشعه نور، نقش حیاتى دارند، تابش یکنواخت آفتاب آن هم در یک مدت طولانى، همه چیز را پژمرده مى کند و مى سوزاند، ولى نوازش متناوب سایه ها آن را در حدّ متعادل و مؤثرى نگاه مى دارد. ۲ ـ براى آنها که بیابانگردند و یا گرفتار بیابان مى شوند، نقش مؤثر سایه ها در نجات انسانها فوق العاده محسوس است، آن هم سایه اى که متحرک است و در یک جا متمرکز نمى شود، و به هر سو حرکت مى کند، هماهنگ با خواسته ها و نیاز انسان! ۳ ـ موضوع مهم دیگر این که: بر خلاف تصور عمومى تنها نور سبب رؤیت اشیاء نیست، بلکه همواره باید نور با سایه ها و نیم سایه ها توأم گردد، تا مشاهده اشیاء تحقق پذیرد، به تعبیر دیگر اگر در اطراف موجودى نور یکسان بتابد به طورى که هیچگونه سایه و نیم سایه اى نداشته باشد هرگز چنین شیئى که غرق در نور است مشاهده نخواهد شد. یعنى همانطور که در تاریکى مطلق، چیزى قابل مشاهده نیست، در نور مطلق نیز قابل رؤیت نمى باشد، بلکه، دیدن اشیاء از آمیختن نور و ظلمت (نور و سایه ها) امکان پذیر مى شود. به این ترتیب، سایه ها نقش بسیار مؤثرى در مشاهده و تشخیص و شناخت اشیاء از یکدیگر دارند (دقت کنید). نکته دیگر این که: یمین (راست) در آیه فوق به صورت مفرد و شَمائل (جمع شَمْأَل بر وزن مشعل به معنى چپ) به صورت جمع آمده است. این تفاوت تعبیر، ممکن است به خاطر آن باشد که: سایه در آغاز صبح (براى کسانى که متوجه نقطه جنوب هستند) در طرف راست مى افتد سپس دائماً به طرف چپ حرکت مى کند تا به هنگام غروب که در افق مشرق محو مى گردد. این احتمال را نیز مفسران داده اند که: یمین گرچه مفرد است ولى گاهى از آن اراده جمع مى شود و در اینجا منظور جمع است. * * * در آیه گذشته، تنها سخن از سجده سایه ها ـ با آن مفهوم وسیعش ـ به میان آمده بود، ولى، در آیه بعد این مسأله را به عنوان یک برنامه عمومى براى همه موجودات مادى و غیر مادى، آسمانى و زمینى بیان کرده، مى گوید: آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان است و همچنین فرشتگان براى خدا سجده مى کنند (وَ لِلّهِ یَسْجُدُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرْضِ مِنْ دابَّة وَ الْمَلائِکَةُ). و آنها در این راه هیچگونه استکبار نمیورزند (وَ هُمْ لایَسْتَکْبِرُونَ) و در برابر خدا و فرمان او تسلیم محضند. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 ترجمه و شرح حکمت «۲۹۲» 🏴 مصیبت بزرگ رحلت پیامبر ✅ما ذا عَلى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أحْمَدَ        
📝 ترجمه و شرح حکمت «۲۹۳» 🔺مصاحبت احمق! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، از معاشرت با احمق نهى مى كند و دليل روشنى براى آن ذكر مى نمايد و مى فرمايد: «با احمق مصاحبت نكن كه كارهاى احمقانه خود را براى تو زيبا جلوه مى دهد و دوست دارد تو هم مثل او باشى»؛ (لاَ تَصْحَبِ آلْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَکَ فِعْلَهُ، وَيَوَدٌّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ). انسان، موجودى اجتماعى است، نه تنها به اين دليل كه مدنى بالطبع است وعشق به اجتماعى بودن در نهاد او نهفته شده، بلكه به دليل نيازهاى فراوان ومتنوعى كه دارد و نمى تواند بدون كمك گرفتن از ديگران به آن برسد. اضافه بر همه اينها تنهايى او را رنج مى دهد و كسل مى كند و هنگامى كه در جمع دوستان است احساس آرامش مى نمايد و غالبا در مشكلات، به وسيله درد دل كردن با ديگران تسلى خاطر پيدا مى كند. روى اين جهات هرگز نمى توان انسان را از زندگى اجتماعى جدا كرد. به همين دليل كسانى كه مدتى طولانى در سلول هاى انفرادى زندان محبوس مى شوند به بيمارى روانى گرفتار مى گردند. زندگى اجتماعى نيز خالى از آسيب ها نيست، زيرا اگر انسان دوستان مناسبى را براى خود انتخاب نكند چه بسا ضررهايى از دوستان متحمل مى شود كه بيش از زيان هاى زندگى فردى است. به همين دليل پيشوايان بزرگ دين همواره در اين موضوع هشدار داده وروشن ساخته اند با چه كسانى مى توان معاشر و مصاحب شد و با چه كسانى نمى توان معاشرت كرد. يكى از مهمترين هشدارها در روايات اسلامى درباره معاشرت با احمق است كه امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به آن اشاره كرده و همگان را از مصاحبت با آنها برحذر مى دارد. البته «مائق» به معناى كسى است كه حماقت او شديد باشد. چنين كسى از كارهاى احمقانه خود لذت مى برد و سعى مى كند آن را زينت دهد و جالب معرفى كند و اصرار دارد ديگران هم مانند او باشند. از آنجا كه در انسان چيزى به نام روحيه محاكات نهفته شده كه مى خواهد خود را شبيه ديگران كند چه بسا همنشينى با احمق تأثير خود را بگذارد و به تدريج به سوى او گرايش پيدا كند به خصوص اگر او كارهاى احمقانه خود را تبليغ و تزئين كند. در گفتار حكيمانه 38 امام عليه السلام به بُعد ديگرى از خسارات همنشينى با احمق اشاره كرده و خطاب به فرزندش امام حسن عليه السلام مى فرمايد: «يَا بُنَيَّ إِيَّاکَ وَمُصَادَقَةَ الاَْحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَکَ فَيَضُرَّکَ؛ فرزندم از دوستى با احمق برحذر باش؛ چراكه او مى خواهد به تو منفعت رساند؛ ولى زيان مى رساند (زيرا براثر حماقتش سود و زيان را تشخيص نمى دهد)». در تأييد اين سخن در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «مَنْ لَمْ يَجْتَنِبْ مُصَادَقَةَ الاَْحْمَقِ أَوْشَکَ أَنْ يَتَخَلَّقَ بِأَخْلاقِهِ؛ كسى كه از دوستى با احمق پرهيز نكند بيم آن مى رود كه اخلاق او را بپذيرد (و مانند او شود)». اهميت اين موضوع به اندازه اى است كه حتى در بعضى از روايات از اميرمؤمنان عليه السلام آمده است كه «دشمن عاقل از دوست احمق بهتر است؛ عَدُوٌّ عَاقِلٌ خَيْرٌ مِنْ صَدِيقٍ أَحْمَقَ». در حديث جامع و جالبى از امام سجاد عليه السلام مى خوانيم كه فرزند خود امام باقر عليه السلام را چنين نصيحت مى فرمود: «إِيَّاکَ يَا بُنَيَّ أَنْ تُصَاحِبَ الاَْحْمَقَ أَوْ تُخَالِطَهُ وَاهْجُرْهُ وَلا تُجَادِلْهُ فَإِنَّ الاَْحْمَقَ هُجْنَةٌ عين عَيَّابٌ غَائِباً كَانَ أَوْ حَاضِراً إِنْ تَكَلَّمَ فَضَحَهُ حُمْقُهُ وَإِنْ سَكَتَ قَصَرَ بِهِ عِيُّهُ وَإِنْ عَمِلَ أَفْسَدَ وَإِنِ اسْتَرْعَى أَضَاعَ لا عِلْمُهُ مِنْ نَفْسِهِ يُغْنِيهِ وَلا عِلْمُ غَيْرِهِ يَنْفَعُهُ وَلا يُطِيعُ نَاصِحَهُ وَلا يَسْتَرِيحُ مُقَارِنُهُ تَوَدُّ أُمُّهُ ثَكْلَتَهُ وَامْرَأَتُهُ أَنَّهَا فَقَدَتْهُ وَجَارُهُ بُعْدَ دَارِهِ وَجَلِيسُهُ الْوَحْدَةَ مِنْ مُجَالَسَتِهِ إِنْ كَانَ أَصْغَرَ مَنْ فِي الْمَجْلِسِ أَعْيَا مَنْ فَوْقَهُ وَإِنْ كَانَ أَكْبَرَهُمْ أَفْسَدَ مَنْ دُونَهُ؛ فرزندم از همنشينى ومعاشرت با احمق بپرهيز و از او دورى كن و با او گفتگو نكن، زيرا احمق، آدم پست و فرو مايه اى است؛ خواه غايب باشد يا ظاهر. اگر سخن بگويد حماقتش او را رسوا مى كند و اگر سكوت كند ناتوانى اش ضعف او را آشكار مى سازد و اگر كارى انجام دهد خراب مى كند، اگر مسئوليتى به عهده او بيندازند ضايع مى سازد. نه علم خودش او را بى نياز مى كند و نه علم ديگران به حال او سودى دارد. به سخن خيرخواه خود گوش نمى كند و همنشين خود را راحت نمى گذارد. مادرش آرزو مى كند كه اى كاش از دنيا برود و همسرش خواهان فقدان اوست و همسايه اش آرزوى رفتن از جوار او مى كند. اگر كمترين فرد مجلس باشد، افراد بالاتر از خود را به رنج مى اندازد و اگر بالاترين فرد مجلس باشد زيردستان را به فساد مى كشاند». ✔️پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤امام موسی کاظم(ع): 💠به خدا قسم خير دنيا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب: 👈حسن ظن واميدوارى او به خدا، 👈وخوش اخلاقى اش، 👈وخوددارى از غيبت مؤمنان... 📚:بحارالانوار؛ج6؛ص28 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅برتری درجه بهشت با این عمل 🎙استاد فرحزاد @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا