eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۵۶ تا ۶۰» 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️من فکر کردم سا
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات: ۵۶تا ۶۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️این را نیز مى دانیم که: آنها براى زن، حقى در ارث قائل نبودند و براى تعدد زوجات، حدّ و مرزى قائل نمى شدند، به سادگى خوردن آب، ازدواج مى کردند و به آسانى آنها را طلاق مى دادند. ولى اسلام ظهور کرد و با این خرافه در ابعاد مختلفش سرسختانه جنگید، مخصوصاً تولد دختر را که ننگ مى دانستند در احادیث اسلامى به عنوان گشوده شدن ناودانى از رحمت خدا به خانواده معرفى کرد. و خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن قدر به دخترش بانوى اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) احترام مى گذاشت که مردم تعجب مى کردند، با تمام مقامى که داشت، دست دخترش را مى بوسید، و به هنگام مراجعت از سفر نخستین کسى را که دیدار مى کرد، دخترش فاطمه (علیها السلام) بود. به عکس هنگامى که مى خواست به سفر برود آخرین خانه اى را که خداحافظى مى کرد، باز خانه فاطمه(علیها السلام) بود. در حدیثى مى خوانیم: به پیامبر(صلى الله علیه وآله) خبر دادند، خدا به او دخترى داده است، ناگهان نگاه به صورت یارانش کرد، دید آثار ناخشنودى در آنها نمایان گشت! (گوئى هنوز رسوبات افکار جاهلى از مغز آنها برچیده نشده) پیامبر(صلى الله علیه وآله) فوراً فرمود: مَا لَکُمْ؟ رَیْحَانَةٌ أَشَمُّهَا وَ رِزْقُهَا عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ!: این چه حالتى است در شما مى بینم؟! خداوند گلى به من داده آن را مى بویم، و اگر غم روزى او را مى خورید، روزیش با خدا است . در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که فرمود: نِعْمَ الْوَلَدُ الْبَناتُ،مُلْطِفاتُ، مُجَهِّزاتُ، مُؤْنِساتُ، مُفْلِیاتُ: چه فرزند خوبى است دختر! هم پر محبت است، هم کمک کار، هم مونس است و هم پاک و پاک کننده . در حدیث سومى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده: مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَرَى تُحْفَةً فَحَمَلَهَا إِلَى عِیَالِهِ کَانَ کَحَامِلِ صَدَقَة إِلَى قَوْم مَحَاوِیجَ وَ لْیَبْدَأْ بِالْإِنَاثِ قَبْلَ الذُّکُورِ، فَإِنَّهُ مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فَکَأَنَّمَا أَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ: کسى که بازار مى رود و تحفه اى براى خانواده خود مى خرد، همچون کسى است که مى خواهد به نیازمندانى کمک کند (همان پاداش را دارد) و هنگامى که مى خواهد تحفه را تقسیم کند، نخست باید به دختر، و بعد به پسر بدهد، چرا که هر کس دخترش را شاد و مسرور کند، چنان است که گوئى کسى از فرزندان اسماعیل(علیه السلام)را آزاد کرده باشد . در حقیقت، این احترام به شخصیت زن سبب آزادى او در جامعه و پایان دادن به دوران بردگى زنان است. گر چه، در این زمینه، سخن بسیار است و در ذیل آیات مناسب بحث خواهد شد ولى از این واقعیت نمى توان به آسانى گذشت که با نهایت تأسف هنوز در جوامع اسلامى، آثارى از همان افکار جاهلى وجود دارد، و هنوز کم نیستند خانواده هائى که از تولد پسر خوشحال و از نوزاد دختر ناراحت مى شوند، و یا لااقل تولد پسر را بر دختر ترجیح مى دهند. البته ممکن است، شرائط خاص اقتصادى و اجتماعى در رابطه با وضع زنان در جوامع کنونى، یکى از علل این گونه عادات و رسوم غلط بوده باشد، ولى، هر چه هست، باید عموم مسلمانان راستین با این طرز فکر مبارزه کنند، و ریشه هاى اجتماعى و اقتصادى آن را بسوزانند که اسلام نمى پسندد بعد از چهارده قرن، پیروانش به افکار جاهلى باز گردند، و این یک نوع جاهلیت ثانوى است. حتى در جوامع غربى، که تصور مى کنند براى زن شخصیت والائى قائلند عملاً مى بینیم او را آن چنان تحقیر کرده اند که به صورت یک عروسک بى ارزش یا وسیله اى براى خاموش کردن آتش شهوت، و یا کالائى براى تبلیغ کالاهایشان در آورده اند. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 ترجمه و شرح حکمت «۲۹۵» 🔹دوستان و دشمنان امام(ع) در اين گفتار به نكته مهمى درباره شناخت دوستان ود
📝ترجمه و شرح حکمت:۲۹۶ 🔸به خودت ضرر میزنی ✅امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه، اشاره به نكته جالبى مى كند كه بعضى از افراد احمق و نادان مرتكب آن مى شوند: امام علیه السلام به كسى كه بر ضد دشمنش سعايت مى كرد؛ ولى در عين حال به خودش ضرر مى زد فرمود: «تو مانند كسى هستى كه نيزه بر خود مى زند تا كسى را كه پشت سرش سوار شده به قتل برساند»؛ (لِرَجُلٍ رَآهُ يَسْعى عَلى عَدوٍّ لَهُ، بِما فيهِ إِضرارٌ بِنَفْسِهِ: إِنَّما أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ). «طاعِن» از ريشه «طَعْن» شخصى است كه نيزه مى زند. «رِدْف» به معناى كسى است كه پشت سر ديگرى بر اسب يا شتر سوار مى شود. منظور اين است كه نيزه را در شكم خود فرو كند كه از پشت درآيد وبه شكم دشمنش كه پشت او سوار است برسد. اين نهايت بى عقلى و حماقت است كه براى صدمه زدن به ديگرى، خودش را از ميان بردارد. در افسانه هاى قديمى آمده است كه شخصى به همسايه اش بسيار حسادت داشت. به غلامش گفت: سر مرا از تن جدا كن و به پشتبام همسايه بينداز و بعد مأموران را خبر كن كه او قاتل است تا او را به عنوان قاتل تعقيب كنند و بگيرند. انگيزه اينگونه كارها گاه حسادت است و گاه حماقت و گاه هر دو و گاه ممكن است انسان، به دست ديگرى چنان گرفتار شود كه از زندگى سير گردد و جز اين راهى براى نجات خود نبيند. در عصر و زمان ما گروهى از وهابى هاى سلفى انتحارى كه از احمق ترين انسانها هستند، مواد منفجره به خود مى بندند و در ميان جمعيتى بى گناه، آن را منفجر مى كنند، خودشان بيش از همه متلاشى مى شوند تا ديگران را هم به قتل برسانند و از حماقت آنها اين است كه آن را وسيله اى براى قرب الى الله و جاى گرفتن در بهشت جاويدان مى دانند. سلفى هاى متعصب و خونخوار معمولا به سراغ افراد عقب مانده ذهنى مى روند و آنها را در جلساتى شستشوى مغزى مى دهند كه اگر صبح، دست به چنين كارى بزنيد، عصر در آغوش پيغمبر خدا صلی الله علیه و آله هستيد. آن سبك مغزان هم باور مى كنند و به سراغ چنين جنايت هولناكى مى روند و مصداق بارز كلام مولا على علیه السلام مى شوند. انگيزه سلفى هاى تكفيرى در اين كار، تعصب، حسادت وحماقت است. آنها فكر مى كنند شيعه در اين عصر و زمان با سرعت در دنيا پيشروى مى كند و كشورهاى اسلامى را يكى پس از ديگرى تحت تأثير خود قرار مى دهد و در خارج نيز معارف مكتب اهلبيت : برجسته تر از ساير گروه هاى مسلمان جلوه كرده و اين امر حسادت آنها را برانگيخته است. در زمانى كه اين بخش از سخن مولا را مى نويسيم، حكومت اسلامى شيعه با كمال قدرت بر ايران سلطه دارد، عراق نيز تحت سلطه حكومت شيعى است، در لبنان نيز به بركت پيروزى شگفت انگيز حزب الله بر دشمنان، شيعيان و پيروان مكتب اهلبيت : عظمت و قدرت فوق العاده اى پيدا كرده اند و در اين اواخر، در تركيه نيز آثار پيشرفت افكار شيعى ظاهر و آشكار گشته است. مرحوم علامه شوشترى، داستانى از جنگ جمل كه مى تواند يكى از مصداق هاى كلام امام علیه السلام باشد نقل مى كند، وى مى گويد: «عبدالله بن زبير» در روز جنگ جمل مهار شتر عايشه را در دست داشت. «مالك اشتر» براى جنگ با او آماده شد. ابن زبير مهار ناقه را رها كرد و به سوى مالك آمد. آنها با هم به جنگ پرداختند و هر دو بر زمين افتادند؛ ولى مالك اشتر گلوى ابن زبير را گرفته بود. ابن زبير فرياد مى زد: بياييد من و مالك، هر دو را به قتل برسانيد. اشتر مى گويد: من از اين خوشحال شدم كه نام مرا به عنوان «مالك» برد (كه مردم چندان با آن آشنا نبودند) اگر گفته بود «اشتر»، مردم مى ريختند و ما هر دو را مى كشتند. به خدا قسم از حماقت «ابن زبير» تعجب كردم كه فرياد مى زد: من و او هر دو را به قتل برسانيد؛ در حالى كه قتل هر دو نفر سودى به حال او نداشت. من او را رها كردم و فرار كرد در حالى كه زخم عميقى در يك طرف از صورت خود برداشته بود. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎امام صادق عليه ‏السلام : لَا يَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ يُكْتَبُ مُحْسِناً مَا دَامَ سَاكِتاً فَإِذَا تَكَلَّمَ كُتِبَ مُحْسِناً أَوْ مُسِيئا؛ بنده مؤمن تا زمانى كه خاموش باشد، نيكوكار نوشته مى‏ شود و چون سخن گويد، نيكوكار يا بد كردار نوشته شود. 📗[الکافی، ج2، ص116 ] @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: هفتاد و ششم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 1 " ﺍﻟﺎﺻﺎﺑﻪ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: هفتاد و هفتم 🔷واقعه غدیرخم ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺍﺯ ﻗﺘﺎﺩﻩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻋﺘﺒﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻟﻬﺐ ﺑﺮ ﺍﻳﺬﺍﺀ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ، ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﺴﺌﻠﺖ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻛﻪ ﺳﮓ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻣﺴﻠﻂ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ، ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﺍﺯ ﻗﺮﻳﺶ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﺐ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﻟﻲ ﺷﺎﻡ ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻲ ﺑﻨﺎﻡ (ﺯﺭﻗﺎﺀ) ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺷﻴﺮﻱ ﺑﺮ ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩﺵ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﻗﻮﻡ ﻋﺘﺒﻪ ﺭﺍ ﻳﺎﻓﺖ، ﺑﺎﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﻦ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩ. ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﻩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ: ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺷﻴﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺴﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ، ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺟﺎﻱ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﻋﺘﺒﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﻣﺠﺪﺩﺍ ﺷﻴﺮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﻌﺘﺒﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﻜﺎﻧﺪ. ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻧﻌﻴﻢ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻋﺮﻭﻩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ ﺍﺑﻮ ﻧﻌﻴﻢ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻛﻌﺐ ﻗﺮﻇﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ: ﺣﺴﺎﻥ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﺮﻭﺩﻩ: ﺳﺎﺋﻞ ﺑﻨﻲ ﺍﻟﺎﺷﻘﺮ ﺍﻥ ﺟﺌﺘﻬﻢ ﻣﺎ ﻛﺎﻥ ﺍﻧﺒﺎﺀ ﺍﺑﻲ ﻭﺍﺳﻊ ﻟﺎ ﻭﺳﻊ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﻪ ﻗﺒﺮﻩ ﺑﻞ ﺿﻴﻖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻘﺎﻃﻊ ﺭﺣﻢ ﻧﺒﻲ ﺟﺪﻩ ﺛﺎﺑﺖ ﻳﺪﻋﻮ ﺍﻟﻲ ﻧﻮﺭ ﻟﻪ ﺳﺎﻃﻊ ﺍﺳﺒﻞ ﺑﺎﻟﺤﺠﺮ ﻟﺘﻜﺬﻳﺒﻪ ﺩﻭﻥ ﻗﺮﻳﺶ ﻧﻬﺰﻩ ﺍﻟﻘﺎﺭﻉ ﻓﺎﺳﺘﻮﺟﺐ ﺍﻟﺪﻋﻮﻩ ﻣﻨﻪ ﺑﻤﺎ ﺑﻴﻦ ﻟﻠﻨﺎﻇﺮ ﻭ ﺍﻟﺴﺎﻣﻊ ﺍﻥ ﺳﻠﻂ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺎ ﻛﻠﺒﻪ ﻳﻤﺸﻲ ﺍﻟﻬﻮﻳﻨﺎ ﻣﺸﻴﻪ ﺍﻟﺨﺎﺩﻉ ﺣﺘﻲ ﺍﺗﺎﻩ ﻭﺳﻂ ﺍﺻﺤﺎﺑﻪ ﻭ ﻗﺪ ﻋﻠﺘﻬﻢ ﺳﻨﻪ ﺍﻟﻬﺎﺟﻊ ﻓﺎﻟﺘﻘﻢ ﺍﻟﺮﺍﺱ ﺑﻴﺎﻓﻮﺧﻪ ﻭ ﺍﻟﻨﺤﺮ ﻣﻨﻪ ﻓﻐﺮﻩ ﺍﻟﺠﺎﻳﻊ ﻣﻮﻟﻒ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺣﺴﺎﻥ ﺟﺰ ﺑﻴﺖ ﺍﻭﻝ ﻳﺎﻓﺖ ﻧﻤﻴﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﻴﺖ ﺍﻭﻝ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﺮﻭﺩﻩ: ﺍﺫ ﺗﺮﻛﻮﻩ ﻭ ﻫﻮ ﻳﺪﻋﻮﻫﻢ ﺑﺎﻟﻨﺴﺐ ﺍﻟﺎﻗﺼﻲ ﻭ ﺑﺎﻟﺠﺎﻣﻊ ﻭ ﺍﻟﻠﻴﺚ ﻳﻌﻠﻮﻩ ﺑﺎﻧﻴﺎﺑﻪ ﻣﻨﻌﻔﺮﺍ ﻭﺳﻂ ﺩﻡ ﻧﺎﻗﻊ ﻟﺎ ﻳﺮﻓﻊ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﻣﺼﺮﻭﻋﻬﻢ ﻭ ﻟﺎ ﻳﻮﻫﻦ ﻗﻮﻩ ﺍﻟﺼﺎﺭﻉ ﻭ ﺍﺑﻮ ﻧﻌﻴﻢ ﺍﺯ ﻃﺎﻭﻭﺱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ " ﻭ ﺍﻟﻨﺠﻢ ﺍﺫﺍ ﻫﻮﻱ " ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻋﺘﺒﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻟﻬﺐ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻡ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﮔﺎﺭﻡ ﻧﺠﻢ، ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺳﮕﻲ ﺍﺯ ﺳﮕﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺴﻠﻂ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ.. ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ. ﻭ ﺍﺑﻮ ﻧﻌﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻀﺤﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ: ﭘﺴﺮ ﺍﺑﻲ ﻟﻬﺐ ﮔﻔﺖ: ﺍﻭ ﻛﺎﻓﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻜﺴﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻭ ﺍﻟﻨﺠﻢ ﺍﺫﺍ ﻫﻮﻱ،ﺳﭙﺲ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻥ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ.... ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا