قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۹۸ الی ۱۰۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ☀️ منزلگاه افر
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۹۸ الی ۱۰۲
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ سپس، به شرح حال کافران مى پردازد، هم عاقبت اعمالشان و هم صفاتى را که موجب آن سرنوشت مى گردد، بیان مى دارد و چنین مى گوید: ما جهنم را در آن روز، به کافران عرضه مى داریم (وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذ لِلْکافِرِینَ عَرْضاً).
جهنم با عذاب هاى رنگارنگش و مجازات هاى مختلف دردناکش، در برابر آنها کاملاً ظاهر و آشکار مى شود که: همین مشاهده و ظهورش در برابر آنان، خود عذابى است دردناک و جانکاه، چه رسد به این که گرفتار آن شوند.
* * *
کافران کیانند؟ و چرا گرفتار چنان سرنوشت مى شوند؟ در یک جمله کوتاه آنها را چنین معرفى مى کند: همانان که چشم هایشان در پرده بود، و نتوانستند چهره حق را ببینند و به یاد من بیفتند (الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاء عَنْ ذِکْرِی).
و همانها که گوش داشتند اما قدرت شنوائى نداشتند (وَ کانُوا لایَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً).
در حقیقت، آنها مهمترین وسیله حق جوئى و درک واقعیات و آنچه عامل سعادت و شقاوت انسان مى شود، را از کار انداخته بودند، یعنى چشم هاى بینا و گوش هاى شنوا را بر اثر اندیشه هاى غلط و تعصب ها و کینه توزى ها و صفات زشت دیگر در حجابى سخت و سنگین فرو برده بودند.
جالب این که: در مورد چشم مى گوید: چشم هایشان در پوششى دور از یاد من قرار داشت، اشاره به این که: چون در پوشش و حجاب غفلت بودند آثار خدا را ندیدند و چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند ، و خدا را فراموش کردند.
آرى، چهره حق آشکار است، و همه چیز این جهان با انسان سخن مى گوید تنها یک چشم بینا و یک گوش شنوا لازم است و بس!
به تعبیر دیگر، یاد خدا چیزى نیست که با چشم دیده شود، آنچه دیده مى شود آثار او است، اما آثار او، سبب یاد او است.
* * *
آیه بعد، به یک نقطه انحراف فکرى آنها که پایه اصلى انحرافات دیگرشان بوده است اشاره کرده، مى گوید: آیا کافران گمان کردند مى توانند بندگان مرا به جاى من ولىّ و سرپرست خود انتخاب کنند ؟ (أَ فَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیاءَ).
آیا این بندگانى که معبود واقع شدند، همچون مسیح و فرشتگان هر قدر مقامشان والا باشد، از خود چیزى دارند که بتوانند از دیگران حمایت کنند؟ یا به عکس، خود آنها هم هر چه داشتند از ناحیه خدا بود، حتى خودشان نیز، نیازمند به هدایت او بودند، این حقیقتى است که: آنها فراموشش کردند و در شرک فرو رفتند.
در پایان آیه، براى تأکید بیشتر مى فرماید: ما جهنم را براى منزلگاه کافران آماده ساختیم و از آنها در این منزل پذیرائى مى کنیم ! (إِنّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلاً).
نُزُل (بر وزن رسل) هم به معنى منزلگاه آمده، و هم به معنى چیزى که براى پذیرائى مهمان آماده مى شود.
بعضى گفته اند: نخستین چیزى است که با آن از مهمان پذیرائى مى کنند، همانند شربت یا میوه اى که در آغاز ورود مهمان براى او مى آورند!
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام على عليه السلام:
در دوستى با دوستت، اندازه نگه دار، چه بسا كه روزى دشمنت شود؛ و در دشمنى با دشمنت، از حدّش تجاوز مكن، چه بسا كه روزى دوستت گردد
📚 حکمت ۲۶۸ نهج البلاغه
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# موعظه
🔴 کدام کار ما پودر و نابود میشود؟
🎙 استاد قرائتی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و چهل 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 4- ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺭﺟﺎﻝ ﺻﺪﻗﻮ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و چهل و یک
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺍﺑﻮ ﺍﺳﺤﻖ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺫﺭ ﻏﻔﺎﺭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺭﻭﺯﻱ ﻧﻤﺎﺯ ﻇﻬﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ، ﺳﺎﺋﻠﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺣﺎﺟﺘﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻛﺴﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﺎﺳﺨﻲ ﻧﺪﺍﺩ ﻭ ﺑﻮﻱ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻧﻨﻤﻮﺩ، ﺳﺎﺋﻞ ﺩﺳﺘﻬﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﻱ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺎﺵ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺗﻮ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻴﺰﻱ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻭ ﻛﺴﻲ ﺑﻤﻦ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻧﻜﺮﺩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﻠﻲ (ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ) ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺭﻛﻮﻉ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﻛﻪ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﻱ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﺑﺴﻮﻱ ﺳﺎﺋﻞ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻋﻠﻲ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺍﻭﺑﻴﺮﻭﻥ
[ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ 86]
ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻛﺮﻡ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﻱ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻣﻮﺳﻲ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺭﺏ ﺍﺷﺮﺡ ﻟﻲ ﺻﺪﺭﻱ، ﻭ ﻳﺴﺮﻟﻲ ﺍﻣﺮﻱ، ﻭ ﺍﺣﻠﻞ ﻋﻘﺪﻩ ﻣﻦ
ﻟﺴﺎﻧﻲ، ﻳﻔﻘﻬﻮﺍ ﻗﻮﻟﻲ، ﻭ ﺍﺟﻌﻞ ﻟﻲ ﻭﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﻫﻠﻲ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺍﺧﻲ، ﺍﺷﺪﺩ ﺑﻪ ﺍﺯﺭﻱ ﻭ ﺍﺷﺮﻛﻪ ﻓﻲ ﺍﻣﺮﻱ. (ﺁﻳﺎﺕ 25 ﺗﺎ 32 ﺍﺯ ﺳﻮﺭﻩ ﻃﻪ) ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺳﻴﻨﻪﺍﻡ ﺭﺍ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﻓﺮﻣﺎ، ﻛﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺁﺳﺎﻥ ﮔﺮﺩﺍﻥ، ﮔﺮﻩ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﺑﮕﺸﺎﻱ ﺗﺎ ﺳﺨﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭﺯﻳﺮﻡ ﮔﺮﺩﺍﻥ. ﭘﺸﺖ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺤﻜﻢ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﻣﻦ ﺷﺮﻳﻚ ﮔﺮﺩﺍﻥ. ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺗﻮ ﺩﺭﺟﻮﺍﺏ ﻣﻮﺳﻲ ﺣﺎﺟﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻱ: ﺳﻨﺸﺪ ﻋﻀﺪﻙ ﺑﺎﺧﻴﻚ ﻭ ﻧﺠﻌﻞ ﻟﻜﻤﺎ ﺳﻠﻄﺎﻧﺎﻓﻠﺎ ﻳﺼﻠﻮﻥ ﺍﻟﻴﻜﻤﺎ. (ﺑﺰﻭﺩﻱ ﺑﺎﺯﻭﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺴﺒﺐ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﻣﺤﻜﻢ ﻣﻲﺳﺎﺯﻳﻢ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﺩﻫﻴﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻭ ﺗﺴﻠﻂ ﺭﺍ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﺳﺖ ﺭﺳﻲ ﺑﺸﻤﺎ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ). ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭ ﺍﻧﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻧﺒﻴﻚ ﻭ ﺻﻔﻴﻚ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭ ﺍﺷﺮﺡ ﻟﻲ ﺻﺪﺭﻱ ﻭ ﻳﺴﺮﻟﻲ ﺍﻣﺮﻱ ﻭ ﺍﺟﻌﻞ ﻟﻲ ﻭﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﻫﻠﻲ ﻋﻠﻴﺎ ﺍﺷﺪﺩ ﺑﻪ ﻇﻬﺮﻱ. (ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺗﻮﻫﺴﺘﻢ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺳﻴﻨﻪ ﻣﺮﺍ ﻧﻴﺰ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﻓﺮﻣﺎ ﻭ ﻛﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺁﺳﺎﻧﻲ ﺑﺨﺶ
ﻭ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻓﺮﻣﺎ، ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺑﺴﺒﺐ ﺍﻭ ﭘﺸﺖ ﻣﺮﺍ ﻣﺤﻜﻢ ﺳﺎﺯ. ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﮔﻮﻳﺪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﻋﺎﻱ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﻱ ﻣﺤﻤﺪ، ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ: ﺍﻧﻤﺎ ﻭﻟﻴﻜﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﻪ ﻭ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ... ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺁﻳﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺷﺎﻥ ﻧﺰﻭﻝ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻋﺪﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ
[ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ 87]
ﺍﺯ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻭ ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻭ ﻣﻮﺍﻇﺒﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﻨﺎﺩﺵ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﻤﻠﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ: 1 - ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺝ 2 ﺹ 165 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ، ﻭﻋﺘﺒﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﻜﻴﻢ، ﻭ ﻣﺠﺎﻫﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا
بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟
(کهف/۱۰۳)
***
الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا
همان کسانى که سعى و تلاششان در زندگى دنیا گم (و نابود) شده. در حالى که، مى پندارند کار نیک انجام مى دهند.»
(کهف/۱۰۴)
*
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا
آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند. به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد. از این رو روز قیامت، میزانى براى (سنجش اعمال) آنها برپا نخواهیم کرد.
(کهف/۱۰۵)
*
ذَٰلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا
(آرى،) این گونه است! کیفرشان دوزخ است، بخاطر آن که کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به استهزا گرفتند.
(کهف/۱۰۶)
*
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا
)امّا کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى بهشت برین محلّ پذیرایى آنان خواهد بود.
(کهف/۱۰۷)
*
خَالِدِينَ فِيهَا لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا
آنها جاودانه در آن خواهند ماند.
و هرگز خواهان نقل مکان از آن جا نیستند.
(کهف/۱۰۸)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۹۸ الی ۱۰۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ سپس، به شرح
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۰۳ الی ۱۰۸
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔴زیانکارترین مردم
این آیات، و آیات آینده تا پایان این سوره، در عین این که توضیحى است براى صفات افراد بى ایمان، یک نوع جمع بندى است براى تمام بحث هائى که در این سوره گذشت، مخصوصاً بحث هاى مربوط به داستان اصحاب کهف و موسى و خضر و ذو القرنین و تلاش هاى آنها در برابر مخالفانشان.
نخست، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت ترین افراد بشر، مى پردازد، اما براى تحریک حس کنجکاوى شنوندگان، در چنین مسأله مهمى آن را در شکل یک سؤال مطرح مى کند و به پیامبر، دستور مى دهد: بگو آیا به شما خبر دهم زیانکارترین مردم کیست ؟! (قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاْ َخْسَرِینَ أَعْمالاً).
* * *
بلافاصله، خود پاسخ مى گوید، تا شنونده مدت زیادى در سرگردانى نماند: زیانکارترین مردم کسانى هستند که کوشش هایشان در زندگى دنیا گم و نابود شده، با این حال گمان مى کنند کار نیک انجام مى دهند ! (الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً).
مسلماً، مفهوم خسران تنها این نیست که: انسان منافعى را از دست بدهد بلکه خسران واقعى آن است که، اصل سرمایه را نیز از کف دهد، چه سرمایه اى برتر و بالاتر از عقل، هوش، نیروهاى خداداد، عمر و جوانى و سلامت؟ همین ها که محصولش اعمال انسان است و عمل ما، تبلورى است از نیروها و قدرت هاى ما.
هنگامى که این نیروها تبدیل به اعمال ویرانگر یا بیهوده اى شود، گوئى همه آنها گم و نابود شده اند، درست به این مى ماند که: انسان سرمایه عظیمى همراه خود به بازار ببرد، اما در وسط راه آن را گم کند و دست خالى برگردد.
البته، در صورتى که انسان بداند سرمایه خویش را از دست داده ـ گر چه خسران کرده ـ اما خسران خطرناکى نیست; چرا که این زیان درس هائى براى آینده به او مى آموزد که گاهى این درس ها معادل آن سرمایه یا بیشتر از آن است و به این ترتیب، در واقع چیزى را از دست نداده است.
اما زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى، از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها نتیجه اى برده، نه از زیانش درسى آموخته، و نه از تکرار این کار در امان است.
جالب این که: در اینجا تعبیر به أَخْسَرِینَ أَعْمالاً شده، در حالى که باید أَخْسَرِینَ عَمَلاً باشد (چون تمیز معمولاً مفرد است) این تعبیر، ممکن است اشاره به این باشد که: آنها فقط در یک بازار عمل گرفتار زیان و خسران نشده اند
بلکه، جهل مرکبشان، سبب خسران در همه برنامه هاى زندگى و تمام اعمال و کارهایشان شده است.
به تعبیر دیگر، گاه انسان در یک رشته تجارت زیان مى کند، و در یک رشته دیگر سود، و در پایان سال آنها را روى هم محاسبه کرده، مى بیند چندان زیانى نکرده است، ولى بدبختى آن است که انسان در تمام رشته هائى که سرمایه گذارى کرده، زیان کند.
ضمناً، تعبیر به گم شدن گویا اشاره به این حقیقت است که اعمال انسان به هر صورت، در عالم نابود نمى شود، همان گونه که ماده و انرژى هاى جهان هر چند دائماً تغییر شکل مى دهند، اما به هر حال از بین نمى روند، ولى گاه گم مى شوند، چون آثار آنها به چشم نمى خورد و هیچ گونه استفاده از آن نمى گردد، همانند سرمایه هاى گم شده اى که از دسترس ما خارج و بلا استفاده است.
درباره این که: چرا انسان گرفتار چنین حالتى از نظر روانى مى شود در نکات بحث خواهیم کرد.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱بخش دهم ✅ ویژگی های فرشتگان ↩️ از سوى ديگر، آگاهى از حضور فرشتگان در سرتاسر ج
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش یازدهم
✅ آفرینش زمین
🔹ظاهر شدن خشکى ها و آرام شدن درياها
در خطبه اوّل «نهج البلاغه» خوانديم که امام(عليه السلام) هنگام شرح آفرينش زمين فرمود: «خداوند نخست آبى جارى ساخت که امواجى متلاطم و متراکم داشت و آن را بر پشت تندبادى شديد، سوار کرد; سپس به وسيله باد و طوفان شديد، امواج آب را به هم زد تا کف هايى بر روى آب نمايان شد و از آن کف هاى عظيم، آسمانها (و زمين) را آفريد».
در اين بخش از خطبه مورد بحث نيز، اشاره به مطلبى همانند آن مى کند: با تعبيرات تازه و جالب! نخست مى فرمايد: «زمين را بر روى امواج پر هيجان و درياهاى مملو از آب قرار داد» (کَبَسَ الأَرْضَ عَلى مَوْرِ أَمْوَاج مُسْتَفْحِلَة، وَلُجَجِ بِحَار زَاخِرَة).
«امواجى که قسمتهاى بالاى آن متلاطم بود و پيوسته به هم مى خورد و لايه اى از کف - همانند کفهاى دهان شتر - به هنگام مستى، بر روى آنها پديد آمد!»
(تَلْتَطِمُ أَوَاذِيُّ أَمْوَاجِهَا، وَ تَصْطَفِقُ مُتَقَاذِفَاتُ أَثْبَاجِها، وَ تَرْغُو زَبَداً کَالْفُحُولِ عِنْدَ هِيَاجِهَا).
البته تعبيراتى مانند موج، دريا و کف و امثال آن براى امورى که قبل از آفرينش اين جهان وجود داشت يعنى در آن زمانى که نه آبى بود نه دريا نه کف ها و نه حتّى شب و روز، تشبيهاتى است که مى تواند شَبَحى از آن جريان ها را در برابر ما مجسّم سازد.
اين تعبيرات ممکن است اشاره به موادّ مذابى باشد که در آغاز آفرينش وجود داشت و پيوسته بر اثر انفجارات عظيم متلاطم بود و به هم مى خورد و بخشهايى از موادّ آن، شبيه کف هاى عظيم، بر روى اين موادِ مذابِ بسيار گسترده، نمايان گشت که با حرکات دَوَرانى و يا بر اثر انفجارهاى درونى که هيچ کس جز خدا نمى داند، به فضا پرتاب شد و زمين و کواکب و سيّارات را به وجود آورد.
سپس امام(عليه السلام) به مرحله ديگرى از مراحل پيدايش جهان اشاره کرده، مى فرمايد: «قسمتهاى سرکش آب پرتلاطم، بر اثر سنگينى، خضوع نموده و هيجان آن بر اثر تماس با سينه زمين فرو نشست و کاملا تسليم و رام شد; چرا که زمين با پشت، بر آن مى غلتيد». (فَخَضَعَ جِمَاحُ الْمَاءِ الْمُتلاَطِمِ لِثِقَلِ حَمْلِهَا، وَ سَکَنَ هَيْجُ ارْتِمَائِهِ إِذْ وَطِئَتْهُ بِکَلْکَلِهَا، وَ ذَلَّ مُسْتَخْذِياً إِذْ تَمَعَّکَتْ عَلَيْهِ بَکَوَاهِلِهَا).
«و به اين ترتيب آبها بعد از آن همه سر و صدا که بر اثر امواج خروشان پيدا شده بود، ساکن و آرام شد و همچون اسب افسار شده اى اسير و رام گشت!». (فَأَصْبَحَ بَعْدَ اصْطِخَابِ أَمْوَاجِهِ، سَاجِياً مَقْهُوراً، وَ فِي حَکَمَةِ الذُّلٌ مُنْقَاداً أَسِيراً).
از اين تعبيرات چنين استفاده مى شود که پيدايش زمين (و کرات ديگر آسمانى) بر روى مادّه مذاب نخستين، تدريجاً سبب آرامش آن گرديد و شور و هيجانش فرو نشست.
اين احتمال نيز وجود دارد که اين تعبيرات اشاره به باران هاى سيلابى آغاز پيدايش کره زمين باشد که اقيانوس هاى بسيار متلاطمى را تشکيل داد، ولى امواج خروشان آن تدريجاً تحت تأثير جاذبه زمين فرو نشست و آرامشى نسبى در سطح اقيانوس ها پيدا شد و خشکى ها تدريجاً از زير آب، سر برآورد، چه آنکه در جمله هاى بعد مى افزايد: «زمين آرام شد و خشکى هاى آن، از دل امواج تدريجاً ظاهر و گسترده گشت و آب را از کبر و غرور و نشاط بى حد، باز داشت و از شدّت حرکاتش کاست، و بعد از آن همه جوش و خروش ساکن شد و پس از آن همه جستوخيز متکبّرانه، به جاى خود ايستاد». (وَ سَکَنَتِ الأَرْضُ مَدْحُوَّةً فِي لُجَّةِ تَيَّارِهِ، وَرَدَّتْ مِنْ نَخْوَةِ بَأْوِهِ وَ اعْتِلاَئِهِ، وَ شُمُوخِ أَنْفِهِ وَ سُمُوِّ غُلَوَائِهِ وَ کَعَمَتْهُ عَلَى کِظَّةِ جَرْيَتِهِ، فَهَمَدَ بَعْدَ نَزَقَاتِهِ، وَ لَبَدَ بَعْدَ زَيَفَانِ وَ ثَبَاتِهِ).
به اين ترتيب، طوفانهاى نخستين فرو نشست و باران هاى سيلابى قطع شد و امواج خروشان درياها بعد از آن همه جست و خيز آرام گرفت و کره زمين آماده براى پذيرش حيات و پيمودن مراحل آمادگى براى اين موضوع شد، همانگونه که امام(عليه السلام) در فراز بعد به آن اشاره خواهد فرمود.
بعضى از شارحان «نهج البلاغه» از تعبيرات بالا چنين استفاده کرده اند که آفرينش آب در فضا پيش از پيدايش کره زمين بوده; ولى همانگونه که در بالا اشاره شد تعبير به آب ممکن است اشاره به موادّ مذاب سيّالى بوده باشد که قبل از پيدايش آسمان و زمين وجود داشت و از درون آن، سيّارات و کرات و از جمله کره زمين به وجود آمد.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ حضرت رسول الله (ص)
🍒 هر كس از ترس فقر #ازدواج نكند به خداوند بدگمان شده است زيرا خداوند مىفرمايد: اگر تهيدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود، بى نياز مىكند. ❤
📗 كافى، ج ۵، ص ۳۳۰
@Nahjolbalaghe2
حجت الاسلام رفيعي 02-12-10.mp3
28.34M
#موعظه
🎙 حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
📝موضوع: گناهانی که سبب سلب نعمت میشود.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و چهل و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺍﺑﻮ ﺍﺳﺤﻖ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﺩﺭ ﺗ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و چهل و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
2- ﻭﺍﺣﺪﻱ ﺩﺭ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺍﻟﻨﺰﻭﻝ ﺹ 147 ﺍﺯ ﺩﻭ ﻃﺮﻳﻖ ﻭ ﺑﺪﻭ ﺳﻨﺪ. 3- ﻓﺨﺮ ﺭﺍﺯﻱ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﺒﻴﺮ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺹ 431 ﺍﺯ ﻋﻄﺎ ﺍﺯ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻳﻢ. 4- ﺍﻟﺨﺎﺯﻥ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﺝ 1 ﺹ 496. 5- ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺒﺮﻛﺎﺕ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﺟﻠﺪ ﻳﻜﻢ ﺻﻔﺤﻪ 496
6- ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﺟﻠﺪ ﻳﻜﻢ ﺻﻔﺤﻪ 496 7- ﺍﺑﻦ ﺻﺒﺎﻍ ﻣﺎﻟﻜﻲ ﺩﺭ " ﻓﺼﻮﻝ ﺍﻟﻤﻬﻤﻪ " ﺹ 123 ﺣﺪﻳﺚ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 8- ﺍﺑﻦ ﻃﻠﺤﻪ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﺩﺭ " ﻣﺎﻟﺐ ﺍﻟﺴﻮﻭﻝ " ﺹ 31 ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺑﻲ ﺫﺭ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 9- ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺠﻮﺯﻱ ﺩﺭ " ﺍﻟﺘﺬﻛﺮﻩ " ﺹ 9 ﺍﺯ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﺍﺯ ﺳﺪﻱ ﻭ ﻋﺘﺒﻪ ﻭ ﻏﺎﻟﺐ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 10- ﺍﻟﻜﻨﺠﻲ ﺍﻟﺸﺎﻓﻌﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﻜﻔﺎﻳﻪ " ﺹ 106 ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺍﻧﺲ ﻭ ﺩﺭﺹ 122 ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻭ ﺳﻨﺪ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﻟﻌﺮﺍﻗﻴﻦ ﻭ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻧﻌﻴﻢ ﻭ ﻗﺎﺿﻲ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻲ. 12- ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭ " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﺹ 188 ﺑﺪﻭ ﻃﺮﻳﻖ ﻭ ﺩﻭ ﺳﻨﺪ. 13- ﺣﻤﻮﻳﻲ ﺩﺭ " ﻓﺮﺍﺋﺪ " ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻢ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻭ ﺳﻨﺪ ﻭﺍﺣﺪﻱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﺳﻲ ﻭ ﻧﻬﻢ ﺍﺯ ﺍﻧﺲ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﺴﻨﺪ ﻭ ﻃﺮﻳﻖ ﺩﻳﮕﺮﻱ، ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﭼﻬﻠﻢ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﻋﻤﺎﺭ ﻳﺎﺳﺮ. 14- ﻗﺎﺿﻲ ﻋﻀﺪ ﺍﻳﺠﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﻤﻮﺍﻗﻒ " ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺹ 276. 15- ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ " ﺍﻟﺮﻳﺎﺽ " ﺟﻠﺪ ﺩﻭﻡ ﺹ 227
ﺍﺯ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻭﺍﺣﺪﻱ ﻭ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻔﺮﺝ ﻭ ﻓﻀﺎﻳﻠﻲ، ﻭ ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ [ ﺻﻔﺤﻪ 88] ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 206 ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺘﺎﺑﺶ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﺬﺧﺎﻳﺮ " ﺹ 102ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻭﺍﻗﺪﻱ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2