eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و چهل و هشت 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ (ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻧﻴﺰ ﺍ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و چهل و نه 🔷 ↩️ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻣﺠﺘﺒﻲ ﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺹ ﺯﺑﻴﺮ ﺑﻦ ﺑﻜﺎﺭ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﻣﻔﺎﺧﺮﺍﺕ " ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ: ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ، ﻭ ﻭﻟﻴﺪ ﺑﻦ ﻋﻘﺒﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻣﻌﻴﻂ، ﻭ ﻋﺘﺒﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻦ ﺣﺮﺏ، ﻭ ﻣﻐﻴﺮﻩ ﺑﻦ ﺷﻌﺒﻪ، ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺟﻤﻊ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﺭﺩﻧﺎﻛﻲ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻈﻴﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻱ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﺣﺴﻦ ﭘﺴﺮ ﻋﻠﻲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺳﺨﻨﺎﻧﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻣﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﻲ‌ﻧﻬﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻲ‌ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺍﻭ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﻣﻲ‌ﮔﺮﺩﺩ. ﻣﺎ، ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭼﻴﺰﻫﺎﺋﻲ ﻣﻲ‌ﺷﻨﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﻣﺎﺳﺖ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﭼﻪ ﻣﻲ‌ﮔﻮﺋﻴﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺗﻮ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﻫﻴﻢ ﻭ ﻧﻜﻮﺵ ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ ﻛﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﻗﺎﺗﻞ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺒﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﻳﻢ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻭ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ (ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ) ﺑﺎ ﻣﺎ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ ﻛﻨﺪ. [ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۴۴] ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ، ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻜﻨﻴﺪ، ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﻧﻨﺸﺴﺘﻢ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻭ ﻭﻋﻴﺐ ﺟﻮﺋﻴﺶ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﻤﻨﺎﻙ ﺳﺎﺧﺖ. ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﻬﺮ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﺷﺪﻩ ﺗﻮ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻜﻦ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺤﻀﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﻮﺩ، ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺟﺎﻧﺐ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﺩﻫﻢ. ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺗﺮﺱ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺣﻖ ﻣﺎ ﻏﻠﺒﻪ ﻛﻨﺪ؟ ﻭ ﻳﺎ ﺳﺨﻦ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺳﺨﻦ ﻣﺎ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻳﺎﺑﺪ؟ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍﺣﺎﺿﺮ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻣﺮ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺵ ﻣﻲ‌ﺭﺳﺪ، ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻛﻨﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻝ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺧﻠﺎﻑ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ، ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﻪ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻴﺪ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺳﺨﻦ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻬﻴﭻ ﻭﺟﻪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﻴﺐ ﮔﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻋﺎﺭ ﻭ ﻧﻨﮕﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻤﻲ ﭼﺴﺒﺪ، ﻓﻘﻂ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﻨﮓ (ﺗﻬﻤﺖ) ﺍﻭ ﺭﺍ ﻫﺪﻑ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ. ﭘﺪﺭﺕ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ ﻭ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺧﻠﻔﺎﻱ ﻗﺒﻞ ﺭﺍ ﻧﺎﺧﻮﺵ ﺩﺍﺷﺖ ﺳﭙﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ، ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ؟ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻳﻚ ﻳﻚ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩ. ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ (ﻉ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻪ ﻣﻘﺼﺪﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ؟ ﺳﻘﻒ ﺑﺮ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﺪ ﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻟﻬﻲ ﮔﺮﺩﻧﺪ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺘﻜﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻛﻪ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻝ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ! ﻣﻦ، ﺍﺯ ﺑﺪﻳﻬﺎﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻲ‌ﺑﺮﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺭ ﺳﺎﺯﻱ؟ ﺕ! ﺩﺭ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻣﻜﺎﻥ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻧﻴﺮﻭ ﻭ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﻳﺎﺭﻱ ﻓﺮﻣﺎ ﺍﻱ ﺧﺪﺍﺋﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا و این گونه آن را قرآنى عربى (و فصیح و گویا) نازل کردیم، و انواع وعیدها (و انذارها) را در آن بازگو نمودیم، شاید آن تقوا پیشه کنند. یا برایشان سبب یادآورى شود. (طه/۱۱۳) *** فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۗ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ ۖ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا پس بلند مرتبه است خداوندى که فرمانرواى حقیقى است! و (اى پیامبر) نسبت به (تلاوت) قرآن، پیش از آن که وحى آن بر تو تمام شود، شتاب مکن. و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن.» (طه/۱۱۴) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۰۵ الی ۱۱۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی و به این ترتیب
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۱۳و۱۱۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی بگو: خداوندا علم مرا افزون کن آیات فوق، در واقع اشاره اى است به مجموع آنچه در آیات قبل پیرامون مسائل تربیتى مربوط به قیامت و وعد و وعید، آمده است. مى فرماید: این گونه ما آن را به صورت قرآنى عربى (فصیح و گویا) نازل کردیم و انواع تهدیدها را به عبارات و بیانات مختلف بیان نمودیم، شاید آنها تقوى پیشه کنند یا لااقل تذکرى براى آنها گردد (وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً وَ صَرَّفْنا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً). تعبیر به کَذلِکَ در واقع، اشاره به مطالبى است که قبل از این آیه، بیان شده است، و درست به این مى ماند که: انسان مطالب بیدارکننده و عبرت انگیزى براى دیگرى بگوید، و بعد اضافه کند: این چنین باید پند داد، (بنابراین نیاز به تفسیرهاى دیگرى که بعضى از مفسران در اینجا گفته اند و از معنى آیه دور است نداریم). کلمه عَرَبِى گر چه به معنى زبان عربى است، ولى در اینجا از دو نظر به فصاحت و بلاغت و رسا بودن مفاهیم قرآن اشاره دارد: نخست این که: اصولاً زبان عربى ـ به تصدیق زبان شناسان جهان ـ یکى از رساترین لغات، و ادبیات آن از قوى ترین ادبیات است. دیگر این که: جمله صَرَّفْنا اشاره به بیانات مختلفى است که قرآن از یک واقعیت دارد، مثلاً مسأله وعید و مجازات مجرمان را، گاهى در لباس بیان سرگذشت امت هاى پیشین، گاهى به صورت خطاب به حاضران، گاهى در شکل ترسیم حال آنها در صحنه قیامت و گاه به لباس هاى دیگر بیان مى کند. تفاوت جمله لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ با جمله یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً ممکن است از این نظر باشد که: در جمله نخست مى گوید: هدف، پیدایش تقوا به صورت کامل است، و در جمله دوم هدف آن است که اگر تقواى کامل حاصل نشود، لااقل بیدارى و آگاهى حاصل گردد که تا حدودى او را محدود کند و در آینده سرچشمه حرکت و جنبش شود. این احتمال، نیز وجود دارد که: جمله اول، اشاره به تحقق تقوا براى ناپرهیزگاران و دوم اشاره به تذکر و یادآورى براى پرهیزگاران است، چنان که در آیه ۲ سوره انفال مى خوانیم: إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً: وقتى که آیات قرآن بر مؤمنان خوانده مى شود بر ایمانشان افزوده مى گردد . در حقیقت، در آیه فوق اشاره به دو اصل از اصول مؤثر تعلیم و تربیت شده است: نخست، مسأله صراحت در بیان، رسا بودن عبارات و روشن و دلنشین بودن آنها. و دیگر بیان مطالب در لباس هاى گوناگون که موجب تکرار و ملالت نشود، و سبب نفوذ در دل ها گردد. * * * آیه بعد، اضافه مى کند: بلند مرتبه است خداوندى که سلطان بر حق است (فَتَعالَى اللّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ). ممکن است ذکر کلمه حَق بعد از کلمه مَلِک به خاطر این باشد که مردم معمولاً از کلمه مَلِک (سلطان) خاطره بدى دارند، ظلم و ستم و خودکامگى از آن در ذهنشان تداعى مى شود، لذا بلافاصله مى فرماید: خداوند ملک بر حق است . و از آنجا که گاه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به خاطر عشق به فراگیرى قرآن و حفظ آن براى مردم به هنگام دریافت وحى عجله مى کرد، و مهلت نمى داد جبرئیل سخن خود را کامل کند، در دنباله این آیه چنین به او تذکر داده مى شود: نسبت به قرآن پیش از آن که وحى آن تمام شود، عجله مکن (وَ لاتَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى إِلَیْکَ وَحْیُهُ). و بگو پروردگارا! علم مرا افزون کن (وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً). از بعضى دیگر از آیات قرآن نیز استفاده مى شود که: پیامبر به هنگام نزول وحى شور مخصوصى داشت که سبب مى شد براى دریافت وحى عجله کند مانند: لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ * إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ * فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ: زبانت را به خاطر عجله به هنگام دریافت وحى حرکت مده * بر ما است که آن را در سینه تو جمع کنیم تا بتوانى آن را تلاوت نمائى * سپس هنگامى که ما آن را بر تو خواندیم از تلاوت آن پیروى کن . ✔️نکته ها: ۱ ـ حتى در گرفتن وحى عجله مکن جمله هاى اخیر درس هاى آموزنده اى در برداشت، از جمله، نهى از عجله به هنگام دریافت وحى. بسیار دیده شده افرادى به هنگام شنیدن سخن یک گوینده، هنوز مطلب تمام نشده، به تکرار یا تکمیل آن مى پردازند، این امر، گاهى ریشه کم صبرى دارد، گاهى غرور و اظهار وجود، و گاهى نیز عشق و علاقه زیاد به دریافت مطلب و یا انجام مأموریتى انسان را بر این کار وادار مى کند که در این صورت انگیزه مقدسى دارد. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
20.Taha.13-14.mp3
1.59M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۱۱۳ و۱۱۴ سوره مبارکه طه مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امیرالمومنین علیه‌السلام درباره حضرت مهدی علیه‌السلام می‌فرمایند: 🔸️یقینا او زمین را از هر شخص فریبکاری پاک خواهد ساخت و بر اساس عدالت رفتار خواهد کرد و با ترازوی عدل میانتان بپا خواهد خاست. 🔹️لَيُطَهِّرَنَّ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ غَاشٍّ وَ لَيَعْمَلَنَّ بِالْعَدْلِ وَ لَيَقُومَنَّ فِيكُمْ بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ. 📚 بحار الأنوار، ج۵۱، ص ۱۲۰. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و چهل و نه 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻣ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و پنجاه 🔷 ↩️ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻓﺖ. ﮔﻮﻳﻨﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﻤﺪ ﻭﺛﻨﺎﻱ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺫﻛﺮ ﻧﺎﻡ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﻜﻮﻫﺲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻧﺴﺒﺘﻬﺎﻱ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ، ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺧﻠﺎﻓﺘﺶ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﻌﺖ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺍﻣﺘﻨﺎﻉ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻛﺮﺍﻩ ﺑﻴﻌﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻮﻥ ﻋﻤﺮ ﻫﻢ ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺳﺘﻢ ﻛﺸﺖ ﻭ ﺑﻨﺎﺭﻭﺍ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﻧﻤﻮﺩ.... ﺑﻌﺪ ﺣﻮﺍﺩﺛﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮﻗﻮﻉ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﻨﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﮔﻔﺖ. ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠﺐ، ﺩﺭ ﻣﺮﺯ ﺁﻥ ﻧﺒﻮﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻛﺸﺘﻦ ﺧﻠﻔﺎ، ﻭ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰﻳﻬﺎﻱ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﺑﻪ ﻣﻠﻚ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﻲ ﺑﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺣﺮﻳﺼﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻧﺎﺭﻭﺍﺋﻲ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻴﺪ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﺍﻱ ﺣﺴﻦ، ﺗﻮ ﭼﻨﻴﻦ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﻣﻲ‌ﺭﺳﻲ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻫﻴﭻ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻱ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﺪﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻲ‌ﺍﻧﺪﻳﺸﻲ ﻛﻪ ﺻﻠﺎﺣﻴﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻮﻟﻴﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﻠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺣﺪﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺭ ﺳﺨﺮﻳﻪ ﻭ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍ ﻫﺴﺘﻲ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻋﻤﻞ ﺑﺪ ﭘﺪﺭ ﺗﻮﺍﺳﺖ ﻏﺮﺽ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺠﻠﺲ ﺍﺣﻀﺎﺭﻧﻤﻮﺩﻳﻢ، ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭ ﭘﺪﺭﺕ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﻫﻴﻢ. ﺍﻣﺎ ﭘﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻛﺎﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺨﺎ، ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍﺣﺖ ﻛﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻣﺎﺋﻲ، ﻣﺎ ﻫﺮ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺗﻮ ﻋﻤﻞ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﻢ. ﻭ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﻴﻢ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻢ، ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻳﻢ. ﺁﻳﺎ ﺗﻮ ﻣﻲ‌ﺗﻮﺍﻧﻲ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﮕﻴﺮﻱ، ﻭ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﻨﻲ؟ ﺍﮔﺮ ﺧﻴﺎﻝ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻲ، ﺑﺮ ﺧﻠﺎﻑ ﺣﻖ ﺳﺨﻨﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻳﻢ، ﺳﺨﻨﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻛﻦ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻲ ﺭﺩ ﻛﻨﻲ، ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻭ ﭘﺪﺭﺕ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﻱ! ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2