.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ
و بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى پرستند، اگر (دنیا به آنها رو کند و) خیرى به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا مى کنند. اما اگر مصیبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مى شوند (و به کفر رو مى آورند). (به این ترتیب) هم دنیا را از دست داده اند، و هم آخرت را. و این همان خسران و زیانِ آشکار است.
(حج/11)
*
يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ
او جز خدا چیزى را مى خواند که نه زیانى به او مى رساند، و نه سودى. این همان گمراهىِ بسیار عمیق است.
(حج/12)
*
يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ ۚ لَبِئْسَ الْمَوْلَىٰ وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ
او کسى را مى خواند که زیانش از نفعش نزدیکتر است. چه بد سرپرست و یاورى، و چه بد مونس
و همنشینى!
(حج/13)
***
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ
خداوند کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند،
در باغهاى بهشتى وارد مى کند که نهرها از پاى درختانش جارى است.(آرى،) خدا هرچه را اراده کند انجام مى دهد.
(حج/14)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۸ الی ۱۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔸 باز هم مجادله به
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۱ الی ۱۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔴 آنها که بر لب پرتگاه کفرند!
در آیات گذشته، سخن از دو گروه در میان بود: گروه پیروان گمراه، و رهبران گمراه کننده، اما در آیات مورد بحث، سخن از گروه سومى است که همان افراد ضعیف الایمان هستند.
قرآن در توصیف این گروه، چنین مى گوید: بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى پرستند، اما ایمان قلبى شان بسیار سطحى و ضعیف است (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللّهَ عَلى حَرْف).
تعبیر به عَلى حَرْف ، ممکن است اشاره به این باشد که: ایمان آنها بیشتر بر زبانشان است، و در قلبشان جز نور ضعیف بسیار کم رنگى از ایمان نتابیده است.
و ممکن است، اشاره به این باشد که آنها در متن ایمان و اسلام قرار ندارند، بلکه در کنار و لبه آنند; زیرا یکى از معانى حرف لبه کوه و کناره اشیاء است.
و مى دانیم: کسانى که در لبه چیزى قرار گرفته اند مستقر و پا بر جا نیستند، و با تکان مختصرى از مسیر خارج مى شوند، چنین است حال افراد ضعیف الایمان که با کوچکترین چیزى ایمانشان بر باد فنا مى رود.
آن گاه قرآن به تشریح تزلزل ایمان آنها پرداخته مى گوید: آنها چنانند که اگر دنیا به آنها رو کند و نفع و خیرى به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا مى کنند! و آن را دلیل بر حقانیت اسلام مى گیرند، اما اگر به وسیله گرفتارى ها و پریشانى و سلب نعمت مورد آزمایش قرار گیرند دگرگون مى شوند و به کفر رو مى آورند ! (فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ).
گوئى آنها دین و ایمان را به عنوان یک وسیله نیل به مادیات پذیرفته اند که: اگر این هدف تأمین شد، دین را حق مى دانند و گر نه بى اساس!.
ابن عباس و جمعى دیگر از مفسران پیشین، در شأن نزول این آیه، چنین نقل کرده اند: گاهى گروهى از بادیه نشینان خدمت پیامبر مى آمدند.
اگر حال جسمانى آنها خوب مى شد، اسب آنها بچه خوبى مى آورد، زن آنها پسر مى زائید و اموال و چهار پایان آنان فزونى مى گرفت، خشنود مى شدند و به اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) عقیده پیدا مى کردند!.
اما اگر بیمار مى شدند، همسرشان دختر مى آورد و اموالشان رو به نقصان مى گذاشت، وسوسه هاى شیطانى قلبشان را فرا مى گرفت و به آنها مى گفت: تمام این بدبختى ها به خاطر این آئینى است که پذیرفته اى و آنها هم روى گردان مى شدند!.(۲)
قابل توجه این که: قرآن در مورد روى آوردن دنیا به این اشخاص، تعبیر به خیر مى کند، و در مورد پشت کردن دنیا تعبیر به فتنه (وسیله آزمایش) نه شرّ ، اشاره به این که: این حوادث ناگوار، شرّ و بدى نیست، بلکه وسیله اى است براى آزمایش.
و در پایان آیه اضافه مى کند: و به این ترتیب آنها هم دنیا را از دست داده اند و هم آخرت را (خَسِرَ الدُّنْیا وَ الآخِرَةَ).
و این روشن ترین خسران و زیان است که انسان هم دینش بر باد رود و هم دنیایش (ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ).
در حقیقت، این گونه افراد دین را تنها از دریچه منافع مادى خود مى نگریستند و معیار و محک حقانیت آن را روى آوردن دنیا مى پنداشتند.
این گروه که در عصر و زمان ما نیز تعدادشان کم نیست، و در هر جامعه اى وجود دارند، ایمانى آلوده به شرک و بت پرستى دارند، منتها بت آنها همسر، فرزند، مال، ثروت، گاو و گوسفند آنها است، بدیهى است چنین ایمان و اعتقادى سست تر از تار عنکبوت است!.
البته، بعضى از مفسران این آیه را اشاره به منافقان دانسته اند، اگر منظور منافقى باشد که به هیچ وجه، ایمان در دل او نیست، این بر خلاف ظاهر آیه است; زیرا جمله یَعْبُدُ اللّه و همچنین، اطْمَأَنَّ بِهِ و جمله انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ نشان مى دهد: قبلاً ایمان ضعیفى داشته است، و اگر منظور منافقانى است که بهره بسیار کمى از ایمان دارند، با آنچه گفتیم، منافاتى ندارد و قابل قبول است.
آیه بعد، به عقیده شرک آلود این گروه، مخصوصاً بعد از انحراف از توحید و ایمان به خدا اشاره کرده، مى گوید: او جز خدا کسى را مى خواند که نه زیانى مى تواند به او برساند، و نه سودى (یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللّهِ ما لا یَضُرُّهُ وَ ما لا یَنْفَعُهُ).
اگر به راستى او خواهان منافع مادى و گریزان از زیان است، و به همین دلیل، معیار حقانیت دین را اقبال و ادبار دنیا مى گیرد، پس چرا به سراغ بت هائى مى رود که نه امیدى به نفعشان است، نه ترسى از زیانشان؟ موجوداتى بى خاصیت و فاقد هر گونه اثر در سرنوشت انسان ها؟!
آرى، این گمراهى بسیار عمیقى است (ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ).
فاصله آن از خط صراط مستقیم آنچنان زیاد است که امید بازگشتشان به سوى حق بسیار کم است.
✍ پی نوشت:
۲ ـ تفسیر فخر رازى ، جلد ۲۳، صفحه ۱۳ ـ تفسیر قرطبى ، جلد ۶، صفحه ۴۴٠۹.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
22.Hajj.12-14.mp3
2.07M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۱۲ الی ۱۴ سوره مبارکه حج
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۰۵ 🔺 دنیاطلبان متظاهر به دین 🔸 اين مرد لجوج را رها كن: ↩️ اين آيه و روايت از
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۰۵
🔺 دنیاطلبان متظاهر به دین
🔸 اين مرد لجوج را رها كن:
↩️ "پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: اسلامت را مى پذيرم ولى چيزى از اموالت را نمى گيرم و آن را تخميس نمى كنم زيرا تو به آن ها خيانت كردى. عرض كردم: هنگامى كه آن ها را كشتم بت پرست بودم اكنون مسلمان شده ام. فرمود: بسيار خوب، اسلام، گذشته ها را مى پوشاند. چيزى نگذشت كه اين خبر (قتل سيزده نفر) به قبيله ثقيف رسيد كه در طائف بودند. آن ها تصميم گرفتند با طائفه ما بجنگند سپس صلح كردند كه سيزده ديه پرداخت شود و غائله پايان يابد.[12] آرى اين است سابقه مغيرة بن شعبه.
ابن ابى الحديد اين داستان را نقل كرده و بعد از آن مى افزايد: جمعى از اصحاب ما چنين مى گويند: كسى كه اسلام آوردنش اين گونه باشد و پايان كارش خبر متواترى باشد كه تا پايان عمرش على(عليه السلام) را بر منابر لعن مى كرد و در ميان اين آغاز و پايان، كارش فسق و فجور و پر كردن شكم و هوس بازى جنسى و همراهى با فاسقان و صرف وقت در غير اطاعت خدا بود چگونه ممكن است كسى به او علاقه داشته باشد و ما چه عذرى داريم اگر فسق او را براى مردم آشكار نسازيم.[13]
اين گفتار ابن ابى الحديد در واقع اشاره به داستان عدالت صحابه است كه اهل سنت همه آن ها را از خوب و بد و زشت و زيبا و مؤمن و فاسق، محترم مى شمارند. مقصود ابن ابى الحديد اين است كه آيا كسى را با اين زندگى سراسر كثيف و آلوده تنها به عنوان اين كه جزء صحابه بوده يعنى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را ديده مى توان تبرئه كرد يا او را عادل شمرد؟[14] [15]
✍پی نوشت:
[12]. اغانى، ج 16، ص 80 طبق نقل شرح نهج البلاغه علامه شوشترى (بهج الصباغه)، ج 9، ص593.
[13]. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 20، ص 10.
[14]. كسانى كه بخواهند اطلاعات بيشترى درباره مغيره و كارهاى زشت و كثيف او پيدا كنند مى توانند به تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر، ج 60، ص 13 تا 63 مراجعه كنند.
[15]. سند گفتار حكيمانه: در مصادر آمده است كه اين گفتار حكيمانه را ابن عساكر در تاريخ دمشق در شرح حال مغيرة بن شعبه و ابن قتيبه در الامامة و السياسة با تفاوتى نقل كرده اند و (قبل از سيد رضى) مرحوم شيخ مفيد آن را در كتاب مجالس آورده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 288)
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🔸 آيـينـه عبـرت!
☀️ امام علی علیه السلام :
✓ «هر كه به دنيا بنگرد [و آن را آيينه عبرت سازد] ، دنيا او را بينا مىگردانَد و آن كه به دنيا [به عنوان هدف] بنگرد، دنيا كورش مىسازد ».
⁙ «في صِفَةِ الدُّنيا ـ : مَن أبصَرَ بِها بَصَّرَتهُ ، ومَن أبصَرَ إلَيها أعمَتهُ».
📚 نهج البلاغه: خطبه٨٢
@Nahjolbalaghe2
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#موعظه
🌧 بخشش و انفاق به شیوه صحیح!
🎙حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
@Nahjolbalaghe2