قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۰۵ 🔺 دنیاطلبان متظاهر به دین 🔸 اين مرد لجوج را رها كن: ↩️ اين آيه و روايت از
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۰۵
🔺 دنیاطلبان متظاهر به دین
🔸 اين مرد لجوج را رها كن:
↩️ "پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: اسلامت را مى پذيرم ولى چيزى از اموالت را نمى گيرم و آن را تخميس نمى كنم زيرا تو به آن ها خيانت كردى. عرض كردم: هنگامى كه آن ها را كشتم بت پرست بودم اكنون مسلمان شده ام. فرمود: بسيار خوب، اسلام، گذشته ها را مى پوشاند. چيزى نگذشت كه اين خبر (قتل سيزده نفر) به قبيله ثقيف رسيد كه در طائف بودند. آن ها تصميم گرفتند با طائفه ما بجنگند سپس صلح كردند كه سيزده ديه پرداخت شود و غائله پايان يابد.[12] آرى اين است سابقه مغيرة بن شعبه.
ابن ابى الحديد اين داستان را نقل كرده و بعد از آن مى افزايد: جمعى از اصحاب ما چنين مى گويند: كسى كه اسلام آوردنش اين گونه باشد و پايان كارش خبر متواترى باشد كه تا پايان عمرش على(عليه السلام) را بر منابر لعن مى كرد و در ميان اين آغاز و پايان، كارش فسق و فجور و پر كردن شكم و هوس بازى جنسى و همراهى با فاسقان و صرف وقت در غير اطاعت خدا بود چگونه ممكن است كسى به او علاقه داشته باشد و ما چه عذرى داريم اگر فسق او را براى مردم آشكار نسازيم.[13]
اين گفتار ابن ابى الحديد در واقع اشاره به داستان عدالت صحابه است كه اهل سنت همه آن ها را از خوب و بد و زشت و زيبا و مؤمن و فاسق، محترم مى شمارند. مقصود ابن ابى الحديد اين است كه آيا كسى را با اين زندگى سراسر كثيف و آلوده تنها به عنوان اين كه جزء صحابه بوده يعنى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را ديده مى توان تبرئه كرد يا او را عادل شمرد؟[14] [15]
✍پی نوشت:
[12]. اغانى، ج 16، ص 80 طبق نقل شرح نهج البلاغه علامه شوشترى (بهج الصباغه)، ج 9، ص593.
[13]. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 20، ص 10.
[14]. كسانى كه بخواهند اطلاعات بيشترى درباره مغيره و كارهاى زشت و كثيف او پيدا كنند مى توانند به تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر، ج 60، ص 13 تا 63 مراجعه كنند.
[15]. سند گفتار حكيمانه: در مصادر آمده است كه اين گفتار حكيمانه را ابن عساكر در تاريخ دمشق در شرح حال مغيرة بن شعبه و ابن قتيبه در الامامة و السياسة با تفاوتى نقل كرده اند و (قبل از سيد رضى) مرحوم شيخ مفيد آن را در كتاب مجالس آورده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 288)
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🔸 آيـينـه عبـرت!
☀️ امام علی علیه السلام :
✓ «هر كه به دنيا بنگرد [و آن را آيينه عبرت سازد] ، دنيا او را بينا مىگردانَد و آن كه به دنيا [به عنوان هدف] بنگرد، دنيا كورش مىسازد ».
⁙ «في صِفَةِ الدُّنيا ـ : مَن أبصَرَ بِها بَصَّرَتهُ ، ومَن أبصَرَ إلَيها أعمَتهُ».
📚 نهج البلاغه: خطبه٨٢
@Nahjolbalaghe2
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#موعظه
🌧 بخشش و انفاق به شیوه صحیح!
🎙حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و سی و پنج 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﮔﻔﺖ: ﺑﮕﺬﺭ ﻛﻪ ﻣﻦ ﮔﻮﻳﻨﺪ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و سی و شش
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺨﻠﺎﻑ، ﻣﺮﻭﺍﻥ ﻧﻴﺰ ﺟﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺯ ﻣﻜﺎﺭﻡ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺑﺮ ﺗﻦ ﻭﻱ ﻛﺮﺩ. ﺳﺮ ﺯﻣﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﻜﻪ ﺑﺎ ﻫﺸﺎﻡ ﺑﻪ ﺗﺮ ﺷﺮﻭﺭﻱ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺭﺍ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﻣﻴﺪﺍﻧﻨﺪ. ﻫﺸﺎﻡ ﻛﻪ ﺗﻜﻴﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﺍﺳﺖ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺵ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ. ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻛﻤﻴﺖ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻭﻱ ﺩﺳﺖ ﻫﺸﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﻪ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻣﻲﺑﻴﻨﻲ ﺑﺮ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﻣﻦ ﺑﻴﻔﺰﺍ ﻭ ﺧﺎﻟﺪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﻣﺪﻩ، ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﻧﻮﺷﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﻥ 40 ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﻭ 30 ﺟﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻛﻤﻴﺖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻟﺪ ﻧﻴﺰ ﻧﻮﺷﺖ ﻛﻪ ﺯﻥ ﻛﻤﻴﺖ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﻛﻨﺪ ﻭ 20 ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﻭ 30 ﺟﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﻭﻱ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺧﺎﻟﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺮﺩ.
[جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 48]
ﺍﻏﺎﻧﻲ ﺟﻠﺪ 15 ﺻﻔﺤﻪ 119 - 115، ﻋﻘﺪ ﺍﻟﻔﺮﻳﺪ ﺟﻠﺪ 1 ﺻﻔﺤﻪ 189 ﻫﺸﺎﻡ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻠﻚ ﺩﻝ ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﻛﻨﻴﺰﻱ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ
ﺻﺪﻭﻓﺶ " ﻣﻲﮔﻔﺘﻨﺪ. ﻭﻱ ﺍﻫﻞ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺸﺎﻡ ﺧﺮﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﻨﻴﺰ ﺭﺍ، ﺳﺮ ﺯﻧﺶ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺧﻮﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﺳﺨﻦ ﻧﻜﻨﺪ. ﻛﻤﻴﺖ ﺑﺮ ﻫﺸﺎﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻳﺎﻓﺖ. ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﭼﺮﺍ ﻏﻤﻨﺎﻛﻲ؟ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻨﺖ ﻧﻜﻨﺎﺩ. ﻫﺸﺎﻡ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻤﻴﺖ ﺑﺎﺯ ﮔﻮ ﻛﺮﺩ، ﻛﻤﻴﺖ ﺳﺎﻋﺘﻲ ﺳﺎﻛﺖ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺳﺮﻭﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ: ﺗﻮ " ﺻﺪﻭﻑ " ﺭﺍ ﺳﺮ ﺯﻧﺶ ﻛﺮﺩﻱ ﻳﺎ ﺍﻭ ﺗﺮﺍ؟ ﻭ ﺳﺮ ﺯﻧﺶ ﭼﻮﻥ ﺗﻮﺋﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺳﺮ ﺍﻓﺮﺍﺯﻱ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻣﻠﺎﻣﺖ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﻨﺸﻴﻦ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﻣﻬﺮ ﺍﻭ ﺩﺍﺭﻱ. ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥ ﻧﻤﻲ ﺭﻭﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﺋﻲ ﺗﺤﻤﻞ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ. ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻲ، ﭘﺲ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺭﻭﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺻﺪﻭﻑ ﺭﻓﺖ. ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﻫﺸﺎﻡ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻛﻤﻴﺖ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺸﺎﻡ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﻭ ﺻﺪﻭﻑ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻤﻴﺖ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جزئیات نخستین ماهگرفتگی سال ۱۴۰۳ در ایران
🔹ساعت ۵:۴۲ بامداد امروز چهارشنبه ۲۸ شهریور نخستین ماهگرفتگی قابل مشاهده سال در ایران رخ میدهد.
🔹این ماهگرفتگی جزئی، که تنها بخش کوچکی از ماه را در سایه زمین قرار میدهد به دلیل نزدیکی به طلوع خورشید فرصت محدودی برای مشاهده خواهد داشت.
@Nahjolbalaghe2