eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1_5080406798851112968.mp3
1.41M
ای اهل حرم؛ میر وعلمدار نیامد علمدار نیامد ؛ علمدار نیامد. سقای حسین، سید وسالار نیامد علمدار نیامد؛ علمدار نیامد. حسین. حسین. حسین. لطفا این کلیپ صوتی رو تا آخر گوش کنید؛ دلتون شکست ما رو هم دعا کنید. 🚩التماس دعا🚩 ⬇️⬇️ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ ✅بزرگواری بعضی انسان ها پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که بر پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله بنام حسین که فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه ی زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان هم خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی امام حسین است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزای حسین بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری می انداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی راستین بوده است ... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔴وقایع صبح تا غروب روز عاشورا 🏴طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک، واقعه کربلا به حساب گاه‌شماری شمسی روز  21 مهر سال 59 هجری شمسی بوده است. 👇 https://eitaa.com/ebrahimhadii313/744
. 🏴🎙گزارش ساعت به ساعت روز بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی) 👇 https://eitaa.com/ATASH_B_EKHTIARAN/20509
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
⚘eitaa.com/Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨ ✨وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ إِلَي بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ  فاطر(9) 🍃و خداوند است كه بادها را فرستاد تا ابر را برانگيزاند، پس آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم، و به وسيله ى آن زمين را بعد از مردنش زنده نموديم. رستاخيز نيز چنين است. 🔹چنانكه با اراده ى خداوند، حركت ابر و باد و ريزش باران، زمين مرده را زنده كرده و گياهان سر ازخاك بر مى آورند، با اراده اى ديگر و وقوع زلزله اى عظيم، مردگان از خاك بر مى خيزند و زنده مى شوند. 💥اين بهار نو ز بعد برگ ريز هست برهان بر وجود رستخيز(562) ----- 562) مثنوى مولوى. 🔻- وزش بادها، حرگت ابرها و ريزش باران ها، تصادفى نيست، با اراده الهى است. «اللّه... ارسل الرياح فتثير... فسقناه» 🍂- در هستى، برنامه و نظم و تدبير حاكم است. «ارسل... فتثير... فسقناه... فاحيينا» 🌹- براى فهم غيب، از شهود استفاده كنيد. «كذلك النشور» ⬇️⬇️ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدای مهربان ذکر مشکل گشای پیامبراکرم.ص پیامبر خد(صل الله علیه واله )فرمود: هرکس زیاد((استغفرالله ربی واتوب الیه ))بگوید چندین اثارهمم درزندگی برای اورابگشاید ۱_خدواندگره غمهای اورا بگشاید ۱_ از هر تنگنایی بیرونش برد ۱_ازجایی که گمان نمی برد روزیش را می رساند، اعلام الدین ،حدیث ۳۹۴ میزان حکمه ج ۳ ص ۷۰ التماس دعا
44.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 ✅کتاب "امام علی صدای عدالت انسانی" مقدمه ای بر نهج البلاغه 💥معرفت‌جرج‌‌جرداق مسیحی ‌نسبت به امیرالمومنین علی‌‌علیه السلام ⬇️⬇️ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 ✍ برگی از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام قسمت (۴) #حديث 🔷سیّد بن طاوس نقل می‌کند:
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 ✍ برگی از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام قسمت(۵) 🌸ابن شهر آشوب در "فضایل" از طریق عامّه از "ابن عباس" نقل کرده است که گفت: ✅به رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم )عرض کردم: آیا عبور از آتش دوزخ، برگۂ عبور و گذرنامه لازم دارد؟  فرمودند: بله. سوال کردم: آن چیست؟ فرمودند: 💠«دوستی و محبت علی ابن ابیطالب (علیه السلام )...»💠        ----------------------------- 📚 مَناقب ابن شهر آشوب، ج2 ص156 📚 بحارالانوار،  ج39 ص302 📚 فضایل و مَناقب،  ج1 ص146 @Nahjolbalaghe2