eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
31 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۳۸ 💥ارزشها و آداب معاشرت با مردم (اخلاقی،اجتماعی،تربیتی) ✅به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: پسرم! چهار چيز از من يادگير (در خوبيها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آنها عمل كني زيان نبيني. الف: خوبيها ۱- همانا ارزشمندترين بي نيازي عقل است، ۲- و بزرگ ترين ترس بي خردي است، ۳- ترسناك ترين تنهايي خودپسندي است ۴- و گرامي ترين ارزش خانوادگي، اخلاق نيكوست. ب: هشدارها ۱- پسرم! از دوستي با احمق بپرهيز، همانا مي خواهد به تو نفعي رساند اما دچار زيان مي كند. ۲- از دوستي با بخيل بپرهيز، زيرا از آنچه كه سخت به آن نيازي داري از تو دريغ مي دارد. ۳- و از دوستي با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايي تو را مي فروشد. ۴- و از دوستي با دروغگو بپرهيز، كه او به سراب ماند، دور را به تو نزديك، و نزديك را دور مي نماياند. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
/حکمت ۳۸ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لِابْنِهِ الْحَسَنِ ( عليه السلام ) يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّي
✨ ✅شرح حکمت ۳۸ (مکارم شیرازی) 💥چهار نكته سرنوشت‌ ساز: امام(علیه السلام) در این گفتار پربار حکمت آمیزش خطاب به فرزندش امام حسن مجتبى(علیه السلام) و در واقع خطاب به همه انسان ها مى فرماید: «فرزندم! چهار چیز و چهار چیز را از من حفظ کن که با آن هر کار کنى به تو زیان نخواهد رسید»; (قَالَ لاِْبْنِهِ الْحَسَنِ(علیه السلام): یَا بُنَیَّ، احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً، وَأَرْبَعاً، لاَ یَضُرُّکَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ). در اینجا این سؤال پیش مى آید که امام(علیه السلام) چرا نفرمود من هشت چیز را به تو توصیه مى کنم، بلکه فرمود: چهار چیز و چهار چیز. پاسخ سؤال این است که امام مى خواهد بدین وسیله مخاطب را متوجه تفاوت این دو را با هم سازد، زیرا چهار قسمت اول ناظر به صفات «اخلاقى» است و چهار قسمت دوم ناظر به امور «رفتارى» و اضافه بر این چهار قسمت اول از باب اوامر است و چهار قسمت دوم از باب نواهى. امام در چهار قسمت اول نخست مى فرماید: «(فرزندم) بالاترین سرمایه ها عقل است»; (إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ). انسانى که داراى عقل کافى است هم از نظر معنوى غنى است و هم از نظر مادى; از نظر معنوى عقل، او را به سوى خدا و اعتقاد صحیح و فضایل اخلاقى و اعمال صالحه دعوت مى کند، زیرا عواقب شوم رذایل اخلاقى را به خوبى درک مى نماید و او را از آن باز مى دارد و در امور مادى با حسن تدبیر و همکارى صحیح با دیگران و تشخیص دوست و دشمن و درک فرصت ها و استفاده صحیح از نیروى دیگران به فواید و برکات مادى مى رساند، بنابراین سرمایه پیروزى در دنیا و آخرت عقل است. استثنایى که بعضى از شارحان به این اصل کلى زده اند که منظور از عقل، آنجاست که از طریق مشورت نتوان کارى کرد صحیح به نظر نمى رسد، زیرا در مورد مشورت نیز عقل است که انسان را به استفاده از افکار دیگران و عمل کردن به نتیجه مشورت دعوت مى کند. در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «قِوَامُ الْمَرْءِ عَقْلُهُ وَلاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَقْلَ لَهُ; اساس کار انسان عقل اوست و آن کس که عقل ندارد دین ندارد».(1) در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان مى خوانیم: «اَلْعَقْلُ مَرْکَبُ الْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ مَرْکَبُ الْحِلْمِ; عقل مرکب علم و دانش و علم مرکب حلم (و اخلاق) است».(2) در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَیْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِل; خداوند چیزى برتر از عقل در میان بندگانش تقسیم نکرده، لذا خواب عاقل برتر از بیدارى (و شب زنده دارى) جاهل است».(3) در حدیث دیگرى در کتاب شریف کافى «اصبغ بن نباته» از على(علیه السلام) نقل مى کند که جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: من مامورم تو را در میان سه چیز مخیر سازم که یکى را بر گزینى و آن دو را رها سازى. آدم گفت: آن سه چیز کدام است؟ جبرئیل گفت: عقل و حیا و دین است. آدم گفت: من عقل را برگزیدم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما برگردید و عقل را رها کنید. آنها گفتند: اى جبرئیل «إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَکُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَیْثُ کَانَ; ما ماموریم هر جا که عقل است با او باشیم. جبرئیل گفت پس به ماموریت خود عمل کنید و به آسمان رفت».(4) البته منظور از عقل در اینجا کمال عقل است، زیرا آدم داراى عقل بود که در این گزینش آن را برگزید. نقطه مقابل جمله اول چیزى است که امام(علیه السلام) در دومین جمله از گفتار حکیمانه خود بیان کرده است. مى فرماید «بزرگ ترین فقر حماقت و نادانى است»; (وَأَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ). زیرا آدم احمق هم آخرت خود را به باد مى دهد و هم دنیایش را. او منافع زودگذر را بر سعادت جاویدانش مقدم مى دارد و لذت ناپایدار را بر سعادت پایدار. به همین دلیل روز رستاخیز دستش از حسنات تهى است و پشتش از بار سیئات سنگین. در دنیا نیز بر اثر ندانم کارى ها دوستان خود را از دست مى دهد و منافع آنى را بر درآمدهاى آینده مقدم مى شمرد. بخل و تنگ نظرى که لازمه حماقت است مردم را به او بدبین مى کند و تدبیر لازم براى تمشیت امور مادى را از دست مى دهد وبه همین دلیل فقر عقل باعث فقر در زندگى مادى او نیز مى شود. 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hekmat 038.mp3
10.54M
🔹شرح‌حکمت ۳۸ ارزشها و آداب معاشرت با مردم(اخلاقی،اجتماعی،تربیتی) 👤استاد نظافت کانال: ✨‌قرآن‌‌و‌نهج‌البلاغه✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹تلاوت واقعا احساسی سورة ایات ۶۱ الی ۷۷ با ترجمه فارسی که قلبها را تکان میدهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره نوح ... نه آن چنان خشن است که نتوانید بر آن استراحت و رفت و آمد کنید، و نه آن
۲۱قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلاّ خَساراً ۲۲وَ مَکَرُوا مَکْراً کُبّاراً ۲۳وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدّاً وَ لا سُواعاً وَ لا یَغُوثَ وَ یَعُوقَ وَ نَسْراً ۲۴وَ قَدْ أَضَلُّوا کَثِیراً وَ لا تَزِدِ الظّالِمِینَ إِلاّ ضَلالاً ۲۵مِمّا خَطِیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ أَنْصاراً ترجمه: ۲۱ ـ نوح (بعد از نومیدى از هدایت آنها) گفت: پروردگارا! آنها نافرمانى من کردند و از کسانى پیروى نمودند که اموال و فرزندانشان چیزى جز زیانکارى بر آنها نیفزوده است! ۲۲ ـ و (این رهبران گمراه) مکر عظیمى به کار بردند. ۲۳ ـ و گفتند: دست از خدایان و بت هاى خود بر ندارید (به خصوص) بت هاى ودّ ، سُواع ، یَغُوث ، یعوق و نسر را رها نکنید! ۲۴ ـ و آنها گروه بسیارى را گمراه کردند، خداوندا! ظالمان را جز ضلالت میفزا ! ۲۵ ـ (آرى، سر انجام) همگى به خاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا یاورانى براى خود نیافتند! تفسیر⬇️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
۲۱قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلاّ خَس
✨ ✅ادامه تفسیر سوره نوح لطف حق با تو مداراها کند... هنگامى که نوح، آخرین تلاش خود را در طى صدها سال به کار زد، و آن قوم ، جز گروه اندکى، همچنان بر کفر، بت پرستى، گمراهى و فساد اصرار ورزیدند، از هدایت آنها مأیوس شد، رو به درگاه خدا آورد، و ضمن مناجات مستدلى از خداوند تقاضاى مجازات براى آنها کرد، چنان که در آیات مورد بحث مى خوانیم: نوح گفت: پروردگارا! آنها نافرمانى من کردند، و از کسى پیروى نمودند که اموال و فرزندانش چیزى جز زیانکارى بر او نیفزوده است (قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلاّ خَساراً). اشاره به این که: رهبران این قوم، جمعیتى هستند که تنها امتیازشان اموال و فرزندان زیاد است، آن هم اموال و فرزندانى که جز در مسیر فساد به کار گرفته نمى شود، نه خدمتى به خلق مى کنند، و نه خضوعى در برابر خالق دارند، و این امکانات فراوان، مایه غرور، طغیان و سرکشى آنها شده است. اگر به تاریخ بشر نگاه کنیم، مى بینیم بسیارى از رهبران اقوام مختلف از همین قماش مردم بوده اند، کسانى که تنها امتیازشان اندوختن اموال حرام، و به وجود آوردن فرزندان ناصالح، سپس سرکشى، طغیان، و سر انجام تحمیل افکار خود بر توده هاى مستضعف و به زنجیر کشیدن آنها بوده است. و مى افزاید: این رهبران ضال و مضل مکر عظیمى به کار بردند (وَ مَکَرُوا مَکْراً کُبّاراً). کُبّار که صیغه مبالغه از کبر است و در اینجا به صورت نکره ذکر شده، نشان مى دهد: آنها طرح هاى شیطانى عظیم و گسترده اى براى گمراه ساختن مردم، و ممانعت از قبول دعوت نوح ریخته بودند، اما این طرح ها چه بوده است؟ درست مشخص نیست. احتمال دارد: همان مسأله بت پرستى بوده باشد; زیرا طبق بعضى از روایات، بت پرستى قبل از نوح سابقه نداشت، بلکه قوم نوح آن را به وجود آوردند، و مسأله از اینجا سر چشمه گرفت که در فاصله زمان آدم و نوح، مردان صالحى بودند که مردم به آنها اظهار علاقه مى کردند، شیطان (و انسان هاى شیطان صفت) از علاقه مردم سوء استفاده نمود، و آنها را تشویق به ساختن مجسمه آن بزرگان و گرامى داشت آن مجسمه ها کرد. اما چیزى نگذشت که نسل هاى بعد، رابطه تاریخى این موضوع را فراموش کرده، تصور نمودند این مجسمه ها موجوداتى محترمند که باید مورد پرستش قرار گیرند، و به این ترتیب، به پرستش بتها سرگرم شدند، و مستکبران ظالم با اغفال آنها از این طریق، آنان را به بند کشیدند، و مکر بزرگ واقع شد. آیه بعد، مى تواند گواه این مطلب باشد; زیرا بعد از اشاره سر بسته به این مکر بزرگ مى افزاید: رؤساى آنها گفتند: دست از خدایان و بت هاى خود برندارید (وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ). و هرگز دعوت نوح را به خداى یگانه نپذیرید، خدائى که هرگز دیده نمى شود، و با دست قابل لمس نیست!. مخصوصاً روى پنج بت تأکید کردند، و گفتند: بت هاى ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر را هرگز رها نکنید، و دست از دامنشان نکشید ! (وَ لا تَذَرُنَّ وَدّاً وَ لا سُواعاً وَ لا یَغُوثَ وَ یَعُوقَ وَ نَسْراً). از قرائن چنین استفاده مى شود که: این پنج بت امتیازات ویژه اى داشتند، و مورد توجه خاص آن قوم گمراه بودند، به همین دلیل، رهبران فرصت طلب آنان نیز روى عبادت آنها تکیه مى کردند. در این که: این پنج بت از کجا پیدا شدند؟ روایات گوناگونى وجود دارد: ۱ ـ بعضى گفته اند: اینها نام پنج مرد صالح است که قبل از نوح مى زیستند، هنگامى که از دنیا رفتند، مجسمه هاى آنان را به عنوان یادگار به تحریک ابلیس ساختند و گرامى داشتند، و تدریجاً به صورت بت پرستى در آمد. ۲ ـ بعضى گفته اند: اینها نام هاى پنج فرزند آدم است که هر کدام از دنیا مى رفت، مجسمه او را براى یاد بود مى ساختند، ولى مدتى بعد، این مسائل فراموش شد و در عصر نوح(علیه السلام) موج پرستش آنها بالا گرفت. ۳ ـ بعضى دیگر معتقدند: اینها نام بت هائى است که در عصر خود نوح(علیه السلام)ساخته شد، و این به خاطر آن بود که نوح مردم را از طواف قبر آدم جلوگیرى مى کرد، گروهى به تحریک ابلیس به جاى آن، مجسمه هائى ساختند و به پرستش آنها مشغول شدند.(۱) اتفاقاً، این بت هاى پنجگانه به عرب جاهلى منتقل شد، و هر قبیله اى یکى از این بت ها را براى خود برگزیدند، البته بسیار بعید است که خود آن بت ها منتقل شده باشد، بلکه ظاهر این است: نام آنها منتقل شد و بت هائى به این نام ها ساختند. ولى بعضى از مفسران از ابن عباس نقل کرده اند: این بت هاى پنجگانه در طوفان نوح، دفن شد و در عصر جاهلیت عرب، شیطان آنها را بیرون کشید و مردم را به پرستش آن دعوت نمود.(۲) ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح نامه ۲۳ در تاريخ بشر، شبيه اين حادثه کم نيست که افراد يا گروه ها و کشورهاى نيرومندى ب
✨ ✅ادامه شرح نامه ۲۳ آنچه در بخش اخير اين وصيّت نامه آمده همان است که امير مؤمنان على(عليه السلام) بارها در نهج البلاغه و غير آن بيان فرموده. امام(عليه السلام) که جاى خود دارد، مؤمنان عادى هم هرگز از مرگ نمى ترسند مخصوصاً اگر مرگ آميخته با شهادت در راه خدا باشد. کسانى از مرگ مى ترسند که يا ايمان به زندگى پس از مرگ ندارند و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى کنند يا اينکه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند ولى پرونده اعمالشان به گونه اى سياه و تاريک است که مى دانند مرگ براى آنان آغاز ناراحتى و عذاب است; اما آنها که هم ايمان به آخرت دارند و هم پرونده اعمالشان پاک و نورانى است، دليلى ندارد که از مرگ بترسند، بلکه به بيان امام(عليه السلام) در خطبه 5 نهج البلاغه علاقه آنها به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است (وَاللهِ لاَبْنُ أبى طالب آنَس بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ أُمِّهِ). بى جهت نيست که طبق روايت مشهور هنگامى که عبد الرحمن ملجم مرادى فرق نازنين امام(عليه السلام) را در محراب عبادت شکافت، امام(عليه السلام) فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة; به پروردگار کعبه رستگار شدم». با توجّه به اينکه «قارب» طبق آنچه در لسان العرب و بعضى از کتب آمده است به معناى کسى است که شبانه به دنبال آب مى رود و يا کسى که فاصله ميان او و سرچشمه آب يک شب راه است، استفاده مى شود که جمله «کَقارِب وَرَدَ وَ طالِب وَجَدَ» اشاره به اين است که من مرگ و شهادت را همچون تشنه کامى که زودتر از آنچه فکر مى کرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را که سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن زورمندان از خدا بى خبر که وقتى در چنگال مرگ گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى کشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به دنيا مى کنند. مرحوم سيّد رضى در پايان اين نامه مى گويد: «قالَ السَّيِّدُ الشَّريفُ رَحْمَةُ اللهِ عَلَيْهِ: أقولُ: وَقَدْ مَضى بَعْضُ هذا الْکَلامُ فيما تَقَدَّمَ مِنَ الْخُطَبِ، إلاّ أنَّ فيهِ هاهُنا زِيادَةٌ أَوْجَبَتْ تَکْريرُهُ; بخشى از اين سخن در گذشته در ضمن خطبه هاى پيشين (خطبه 149)  گذشت ولى به جهت اضافه اى که در اينجا بود آن را تکرار نموديم». 🔹🔹نکته ها: 1. قصاص يا عفو؟ همان گونه که در بالا اشاره شد حکم قصاص در اسلام براى حفظ جامعه انسانى از شر اشرار تشريع شده است و همان گونه که قرآن کريم مى فرمايد: (وَلَکُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِى الاَْلْبابِ)(3) و آنها که در زمان ما با حکم قصاص مخالفت مى کنند، در واقع ترحم بر پلنگ تيزدندان دارند و به بى گناهان جامعه که گرفتار اين گرگ صفتان مى شوند، اهمّيّتى نمى دهند. همواره افراد شرورى پيدا مى شوند که اگر احساس امنيت از قصاص کنند، کسى نمى تواند جلودار آنها باشد. يکى از عوامل افزايش قتل نفس در بعضى از جوامع همان الغاى حکم حکيمانه قصاص است. ولى اسلام براى اينکه جلو خشونت ها را تا حد ممکن بگيرد و کسانى را که بر اثر هيجان هاى آنى يا فريب خوردن، دست به قتل نفس زده اند از نظر دور ندارد، در کنار حکم قصاص، حکم عفو را قرار داده است و اولياى خدا همواره اين گزينه را انتخاب مى کردند و به همين دليل امام(عليه السلام) در وصيّت بالا فرزندان و ياران نزديک خود را توصيه به عفو قاتل مى کند آن هم قاتلى همچون ابن ملجم. در اينجا اين سؤال پيش مى آيد که با اين توصيه امام(عليه السلام) چرا فرزندان گرامى آن حضرت قصاص را ترجيح دادند؟ پاسخ اين سؤال با توجّه به يک نکته روشن مى شود و آن اينکه احساسات مردم در برابر اين جنايت به قدرى شديد بود که عفو ابن ملجم سبب ناآرامى جامعه آن روز مى شد و عاشقان امام(عليه السلام) قدرت تحمل چنين عفوى را نداشتند. به علاوه اگر ابن ملجم را زندانى مى کردند، جمعيّت به زندان هجوم مى بردند و اگر آزادش مى گذاشتند او را قطعه قطعه مى کردند، پس بهتر اين بود که با قصاص آرامش به جامعه باز گردد. ✅ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴۵- و من كتاب له ( عليه السلام ) >إلي عثمان بن حنيف الأنصاري و كان عامله علي البصرة و قد بلغه أنه دعي إلي وليمة قوم من أهلها، فمضي إليها قوله < أَمَّا بَعْدُ يَا ابْنَ حُنَيْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَي مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَي طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ فَانْظُرْ إِلَي مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَي مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَي ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ فَوَاللَّهِ مَا كَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاكُمْ تِبْراً وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً وَ لَا أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً وَ لَا حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً وَ لَا أَخَذْتُ مِنْهُ إِلَّا كَقُوتِ أَتَانٍ دَبِرَةٍ وَ لَهِيَ فِي عَيْنِي أَوْهَي وَ أَوْهَنُ مِنْ عَفْصَةٍ مَقِرَةٍ بَلَي كَانَتْ فِي أَيْدِينَا فَدَكٌ مِنْ كُلِّ مَا أَظَلَّتْهُ السَّمَاءُ فَشَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ آخَرِينَ وَ نِعْمَ الْحَكَمُ اللَّهُ وَ مَا أَصْنَعُ بِفَدَكٍ وَ غَيْرِ فَدَكٍ وَ النَّفْسُ مَظَانُّهَا فِي غَدٍ جَدَثٌ تَنْقَطِعُ فِي ظُلْمَتِهِ آثَارُهَا وَ تَغِيبُ أَخْبَارُهَا وَ حُفْرَةٌ لَوْ زِيدَ فِي فُسْحَتِهَا وَ أَوْسَعَتْ يَدَا حَافِرِهَا لَأَضْغَطَهَا الْحَجَرُ وَ الْمَدَرُ وَ سَدَّ فُرَجَهَا التُّرَابُ الْمُتَرَاكِمُ وَ إِنَّمَا هِيَ نَفْسِي أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَي لِتَأْتِيَ آمِنَةً يَوْمَ الْخَوْفِ الْأَكْبَرِ وَ تَثْبُتَ عَلَي جَوَانِبِ الْمَزْلَقِ وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَي مُصَفَّي هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَي تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَوْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَي وَ أَكْبَادٌ حَرَّي أَوْ أَكُونَ كَمَا قَالَ الْقَائِلُ : وَ حَسْبُكَ دَاءً أَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَةٍ * وَ حَوْلَكَ أَكْبَادٌ تَحِنُّ إِلَي الْقِدِّ أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَكْلُ الطَّيِّبَاتِ كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا أَوْ أُتْرَكَ سُدًي أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ الضَّلَالَةِ أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِيقَ الْمَتَاهَةِ وَ كَأَنِّي بِقَائِلِكُمْ يَقُولُ إِذَا كَانَ هَذَا قُوتُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الْأَقْرَانِ وَ مُنَازَلَةِ الشُّجْعَانِ أَلَا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً وَ الرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً وَ النَّابِتَاتِ الْعِذْيَةَ أَقْوَي وَقُوداً وَ أَبْطَأُ خُمُوداً. وَ أَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ وَ الذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ وَ اللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَي قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا وَ لَوْ أَمْكَنَتِ الْفُرَصُ مِنْ رِقَابِهَا لَسَارَعْتُ إِلَيْهَا وَ سَأَجْهَدُ فِي أَنْ أُطَهِّرَ الْأَرْضَ مِنْ هَذَا الشَّخْصِ الْمَعْكُوسِ وَ الْجِسْمِ الْمَرْكُوسِ حَتَّي تَخْرُجَ الْمَدَرَةُ مِنْ بَيْنِ حَبِّ الْحَصِيدِ . >وَ مِنْ هَذَا الْكِتَابِ ، وَ هُوَ آخِرُهُ < إِلَيْكِ عَنِّي يَا دُنْيَا فَحَبْلُكِ عَلَي غَارِبِكِ قَدِ انْسَلَلْتُ مِنْ مَخَالِبِكِ وَ أَفْلَتُّ مِنْ حَبَائِلِكِ وَ اجْتَنَبْتُ الذَّهَابَ فِي مَدَاحِضِكِ أَيْنَ الْقُرُونُ الَّذِينَ غَرَرْتِهِمْ بِمَدَاعِبِكِ أَيْنَ الْأُمَمُ الَّذِينَ فَتَنْتِهِمْ بِزَخَارِفِكِ فَهَا هُمْ رَهَائِنُ الْقُبُورِ وَ مَضَامِينُ اللُّحُودِ وَ اللَّهِ لَوْ كُنْتِ شَخْصاً مَرْئِيّاً وَ قَالَباً حِسِّيّاً لَأَقَمْتُ عَلَيْكِ حُدُودَ اللَّهِ فِي عِبَادٍ غَرَرْتِهِمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ أُمَمٍ أَلْقَيْتِهِمْ فِي الْمَهَ
اوِي وَ مُلُوكٍ أَسْلَمْتِهِمْ إِلَي التَّلَفِ وَ أَوْرَدْتِهِمْ مَوَارِدَ الْبَلَاءِ إِذْ لَا وِرْدَ وَ لَا صَدَرَ هَيْهَاتَ مَنْ وَطِئَ دَحْضَكِ زَلِقَ وَ مَنْ رَكِبَ لُجَجَكِ غَرِقَ وَ مَنِ ازْوَرَّ عَنْ حَبَائِلِكِ وُفِّقَ وَ السَّالِمُ مِنْكِ لَا يُبَالِي إِنْ ضَاقَ بِهِ مُنَاخُهُ وَ الدُّنْيَا عِنْدَهُ كَيَوْمٍ حَانَ انْسِلَاخُهُ اعْزُبِي عَنِّي فَوَاللَّهِ لَا أَذِلُّ لَكِ فَتَسْتَذِلِّينِي وَ لَا أَسْلَسُ لَكِ فَتَقُودِينِي وَ ايْمُ اللَّهِ يَمِيناً أَسْتَثْنِي فِيهَا بِمَشِيئَةِ اللَّهِ لَأَرُوضَنَّ نَفْسِي رِيَاضَةً تَهِشُّ مَعَهَا إِلَي الْقُرْصِ إِذَا قَدَرْتُ عَلَيْهِ مَطْعُوماً وَ تَقْنَعُ بِالْمِلْحِ مَأْدُوماً وَ لَأَدَعَنَّ مُقْلَتِي كَعَيْنِ مَاءٍ نَضَبَ مَعِينُهَا مُسْتَفْرِغَةً دُمُوعَهَا أَ تَمْتَلِئُ السَّائِمَةُ مِنْ رِعْيِهَا فَتَبْرُكَ وَ تَشْبَعُ الرَّبِيضَةُ مِنْ عُشْبِهَا فَتَرْبِضَ وَ يَأْكُلُ عَلِيٌّ مِنْ زَادِهِ فَيَهْجَعَ قَرَّتْ إِذاً عَيْنُهُ إِذَا اقْتَدَي بَعْدَ السِّنِينَ الْمُتَطَاوِلَةِ بِالْبَهِيمَةِ الْهَامِلَةِ وَ السَّائِمَةِ الْمَرْعِيَّةِ طُوبَي لِنَفْسٍ أَدَّتْ إِلَي رَبِّهَا فَرْضَهَا وَ عَرَكَتْ بِجَنْبِهَا بُؤْسَهَا وَ هَجَرَتْ فِي اللَّيْلِ غُمْضَهَا حَتَّي إِذَا غَلَبَ الْكَرَي عَلَيْهَا افْتَرَشَتْ أَرْضَهَا وَ تَوَسَّدَتْ كَفَّهَا فِي مَعْشَرٍ أَسْهَرَ عُيُونَهُمْ خَوْفُ مَعَادِهِمْ وَ تَجَافَتْ عَنْ مَضَاجِعِهِمْ جُنُوبُهُمْ وَ هَمْهَمَتْ بِذِكْرِ رَبِّهِمْ شِفَاهُهُمْ وَ تَقَشَّعَتْ بِطُولِ اسْتِغْفَارِهِمْ ذُنُوبُهُمْ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ فَاتَّقِ اللَّهَ يَا ابْنَ حُنَيْفٍ وَ لْتَكْفُفْ أَقْرَاصُكَ لِيَكُونَ مِنَ النَّارِ خَلَاصُكَ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح_صوتی_نامه_۴۵_جلسه_۱_(ضیافت_اشرافی).mp3
10.2M
✅شرح نامه ۴۵ 🔹جلسه اول /بنیاد‌مجازی‌نهج‌البلاغه کانال نهج‌البلاغه 🌺✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دعوت حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان به پویش ملی توسل به باب الحوائج ✅قرار ما امشب راس ساعت ۲۰ رهپویان‌بصیرت 🇮🇷 @Rahpooyan_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا