eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح حکمت ۴۳ 🔹مجاهدى وارسته: امام(عليه السلام) در اين گفتار پرمايه خود تعريف و تمجيدى از يكى از
✨ ✅ادامه شرح حکمت ۴۳ ... بعضى گفته اند در جنگ صفين و نهروان در لشكر على(عليه السلام) بود در حالى كه از بعضى از روايات استفاده مى شود هنگامى كه امير مؤمنان از صفين بازگشت قبرى را در بيرون دروازه كوفه ديد. از صاحب آن پرسيد عرض كردند: قبر خباب است. او فرزندى داشت، كه در زمان پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) متولد شده و حضرت نام «عبداللّه» را بر او نهاد. به اين ترتيب او هم جزء صحابه محسوب مى شد. او مردى پارسا و از شيعيان مخلص على(عليه السلام) بود كه خوارج وى و همسرش را به طرز بسيار بى رحمانه اى كشتند; او را ذبح و شكم همسرش را كه باردار بود پاره كردند. امير مؤمنان هنگامى كه جنايات خوارج را برمى شمرد، شهادت عبدالله را مطرح فرمود و آنها را مسئول خون او دانست(3). (4) 📚پی نوشت: (1). مائده، آیه 119. (2). فجر، آیه 28. (3). استیعاب و أسد الغابه در شرح حال «خباب بن الارت» و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 171. (4). سند گفتار حکیمانه: طبق بعضى از روایات، امام(علیه السلام) این جمله حکمت آمیز و جمله 44 را یک جا بیان فرمود و آن زمانى بود که از صفین باز مى گشت. هنگامى که به دروازه کوفه رسید هفت قبر در طرف راست دروازه مشاهده فرمود و گفت: این قبرها چیست؟ عرض کردند: اى امیر مؤمنان بعد از آنى که شما به سوى میدان صفین حرکت کردید «خباب بن ارتّ» (که از یاران قدیمى پیغمبر اکرم بود از دنیا رفت و وصیت کرده بود که او را در بیرون دروازه کوفه دفن کنند در حالى که در آن زمان مردم، مردگان خود را در اطراف خانه خویش دفن مى کردند (بعضى دیگر نیز که چنین دیدند مردگان خود را در کنار قبر خباب دفن کردند) آن گاه امام(علیه السلام) جمله بالا را بیان فرمود و سپس رو به سوى قبرهاى آنان کرد و جمله معروف: «السلام علیکم یا اهل الدیار...» را بیان فرمود. به هر حال این گفتار حکیمانه را پیش از سیّد رضى، نصر بن مزاحم در کتاب صفین و طبرى در تاریخ معروف خود و جاحظ در البیان و التبیین و ابو نعیم در حلیة الاولیاء و گروه دیگر نقل کرده اند (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 40 با تلخیص).   ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۴۸ 🍃رازداری و پیروزی(اخلاقی،سیاسی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ ✅و درود خدا بر او فرمود: پيروزي در دورانديشي، و دورانديشي در بكارگيري صحيح انديشه، و انديشه صحيح به رازداري است. ⚘@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hekmat 048.mp3
3.98M
✅شرح‌حکمت ۴۸ 🔹راز داری و پیروزی(اخلاقی‌سیاسی) 👤استاد نظافت کانال: ✨‌قرآن‌‌و‌نهج‌البلاغه✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_26537.mp3
1.94M
✅ سوره‌ الانشقاق 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۲۳ شأن نزول: در تفسیر مجمع البیان از ابن عباس نقل شده که
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران ... و به همین دلیل، براى خود مصونیتى در مقابل مجازات الهى قایل بودند، لذا قرآن در این آیه مى گوید: این اعمال و رفتار به خاطر آن است که گفتند: جز چند روزى آتش دوزخ به ما نمى رسد (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُودات) و اگر مجازاتى داشته باشیم بسیار محدود است. مَعْدُود یعنى قابل شمارش، و معمولاً به اشیاء کم گفته مى شود; زیرا اشیاء زیاد قابل شمارش نیستند یا شمارش آنها مشکل است. منظور از أَیّاماً مَعْدُودات ، یا همان چهل روزى است که آنها در غیاب موسى(علیه السلام) گوساله پرستى کردند، و این گناه عظیمى بود که حتى خودشان نمى توانستند آن را انکار کنند. و یا منظور روزهاى معدودى از عمرشان بود که به گناهان فوق العاده صریح دست زده بودند، تا آنجا که خودشان هم قادر به انکار، یا توجیه و پرده پوشى بر آن نبودند. سپس مى افزاید: آنها این امتیازات دروغین را به خدا نسبت مى دادند و این افترا و دروغى را که به خدا بسته بودند آنها را در دینشان مغرور ساخته بود (وَ غَرَّهُمْ فی دینِهِمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ). اما قرآن مجید در سومین و آخرین آیه مورد بحث، خط بطلان بر تمام این ادعاهاى واهى و خیالات باطل مى کشد و مى فرماید: پس چگونه خواهد بود هنگامى که آنها را در روزى که در آن شکى نیست جمع کنیم، و به هر کس آنچه را به دست آورده، داده شود، و به آنها ستم نخواهد شد ؟ (فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْم لا رَیْبَ فیهِ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْس ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ). آرى، در آن روز همه در دادگاه عدل الهى حاضر خواهند شد، هر کس نتیجه کشته خود را درو مى کند، و اعمال هر کس به او تسلیم مى شود و مجازات آنها هر چه باشد هرگز ظالمانه نیست; زیرا محصول اعمال خود آنها است، و آن روز است که مى فهمند، هیچ امتیازى بر دیگران ندارند و عدل الهى همه را شامل مى شود. ضمناً از جمله ما کَسَبَتْ به روشنى این معنى به دست مى آید که پاداش و کیفر قیامت و نجات و بدبختى در جهان دیگر، تنها بستگى به اعمال خود انسان دارد نه به پندارهاى واهى و خیالات باطل. 🔹نکته ها: ۱ ـ فریب وجدان آیا ممکن است انسان دروغى بگوید و یا افترائى به خدا ببندد و بعد خودش تحت تأثیر آن واقع گردد، و به آن مغرور شود، آن چنان که قرآن در آیات فوق درباره یهود نقل مى کند؟ آیا این باورکردنى است؟ پاسخ این سؤال چندان مشکل نیست; زیرا مسأله فریب وجدان از مسائل مسلّم روان شناسى امروز است که گاهى دستگاه فکر و اندیشه در پى اغفال وجدان برمى آید، و چهره حقیقت را در نظر وجدانِ خویش دگرگون مى سازد. بسیار دیده ایم افراد آلوده به گناهان بزرگى همچون قتل و سرقت، و یا اعتیادهاى گوناگون با این که زشتى اعمال خود را به خوبى درک مى کنند براى به دست آوردن آرامش کاذب وجدان، مى کوشند مردم را مستحق این گونه اعمال، جلوه دهند و یا این که براى توجیه اعتیادهاى زیان بار خود گرفتارى هاى زندگى و مشکلات طاقت فرساى اجتماعى را بهانه مى کنند، تا پناه بردن خویش را به مواد مخدر توجیه نمایند. به علاوه، این گونه افترائات و امتیازات دروغین را نسل هاى پیشین اهل کتاب درست کرده بودند و تدریجاً براى نسل هاى آینده که از واقعیت آگاهى چندانى نداشتند، (و براى کشف حقیقت به خود زحمت نمى دادند) به صورت عقیده مسلّمى در آمده بود. ۲ ـ مسلمانان و اعتقاد به کیفر محدود ممکن است گفته شود: اعتقاد به عذاب و کیفر محدود در میان ما مسلمانان نیز هست زیرا ما معتقدیم که مسلمانان براى همیشه در عذاب الهى نمى مانند، و بالاخره ایمان آنها موجب نجات آنان مى شود. ولى باید به این نکته توجه داشت که: ما هرگز معتقد نیستیم یک مسلمان گنهکار و آلوده به انواع جنایات فقط چند روزى عذاب الهى مى بیند، بلکه ما معتقدیم سالیان دراز که مدت آن را جز خدا نمى داند گرفتار مجازات خواهد بود، ولى، مجازات او به خاطر ایمانش ابدى و جاویدان نمى باشد و اگر در میان مسلمانان راستى افرادى پیدا شوند که چنین امتیازى براى خود قایل باشند و معتقد گردند که: در پناه نام اسلام و ایمان به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام)، مجازند هر گناهى را مرتکب شوند و مجازات آنها چند روزى بیش نخواهد بود، سخت در اشتباه اند و از روح اسلام و تعلیمات آن بر کنار مى باشند. گذشته از این ما امتیازى در این مسأله براى مسلمانان قایل نیستیم بلکه معتقدیم پیروان هر امتى در عصر و زمان خود که به پیامبر عصر خود ایمان داشته و ضمناً مرتکب گناهى شده اند مشمول این قانون هستند از هر نژادى که باشند، در حالى که یهود این امتیاز را براى نژاد اسرائیل قایل بودند، نه براى اقوام دیگر. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران ... و به همین دلیل، براى خود مصونیتى در مقابل مجازات الهى قایل بودند،
✅ادامه پست قبل⬆️⬇️ قرآن به این امتیاز دروغین آنها پاسخ گفته و در سوره مائده آیه ۱۸ مى گوید: بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ: شما هم بشرى همچون سایر افراد بشر هستید . ۱ ـ در تورات فعلى در سِفْر لاویان ، فصل بیستم، جمله ۱٠ چنین مى خوانیم: و کسى که با زن غیرى زنا کند یعنى با زن همسایه خود (مثلاً) زنا نماید، البته زانى و زانیه کشته شوند
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۲۵ /به مامور جمع آوري ماليات /فراز آخر 🔸 در رساندن حيوانات آن را به دست چوپاني كه خيرخواه و مهربان، امين و حافظ، كه نه سختگير باشد و نه ستمكار، نه تند براند و نه حيوانات را خسته كند، بسپار، سپس آنچه از بيت المال جمع آوري شد براي ما بفرست، تا در نيازهايي كه خدا اجازه فرمود مصرف كنيم، هرگاه حيوانات را به دست فردي امين سپردي، به او سفارش كن تا: (بين شتر و نوزادش جدايي نيفكند، و شير آن را ندوشد تا به بچه اش زياني وارد نشود، در سوار شدن بر شتران عدالت را رعايت كند، و مراعات حال شتر خسته يا زخمي را كه سواري دادن براي او سخت است بنمايد، آنها را در سر راه به درون آب ببريد، و از جاده هائي كه دو طرف آن علفزار است به جاده بي علف نكشاند و هر چندگاه شتران را مهلت دهد تا استراحت كنند و هرگاه به آب و علفزار رسيد، فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند.) تا آنگاه كه به اذن خدا بر ما وارد شوند، فربه و سرحال، نه خسته و كوفته، كه آنها را بر اساس رهنمود قرآن، و سنت پيامبر (ص) تقسيم نماييم، عمل به دستورات يادشده مايه بزرگي پاداش و هدايت تو خواهد شد. انشاءالله. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۲۵ /به مامور جمع آوري ماليات /فراز آخر 🔸 #حمايت‌از‌حقوق‌حيوانات در رساندن ح
✨ ✅شرح نامه ۲۵ بخش دوم دستوراتی در نحوه گرفتن زکات ( مکارم شیرازی ) 🌷نهايت احترام به خواسته هاى زکات دهندگان: آن گاه مى افزايد: «اگر زکات، زکات طلا و نقره (درهم و دينار و يا قيمت زکات غلات بود) هرچه مى دهد بپذير (و با او گفتگو درباره کم و زياد آن نکن، او به تو اعتماد کرده تو هم به او اعتماد کن)»; (فَخُذْ مَا أَعْطَاکَ مِنْ ذَهَب أَوْ فِضَّة). «و اگر گوسفند و گاو و شترى دارد بدون اذن او داخل نشو، زيرا بيشتر آنها از آن اوست»; (فَإِنْ کَانَ لَهُ مَاشِيَةٌ(1) أَوْ إِبِلٌ فَلاَ تَدْخُلْهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَإِنَّ أَکْثَرَهَا لَهُ). سپس مى افزايد: «آن گاه که داخل شدى همچون شخص مسلّط و سخت گير نسبت به او رفتار نکن، چهارپايى را فرار نده و ناراحت نساز و صاحبش را درباره آن ناراحت نکن»; (فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلاَ تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّط عَلَيْهِ وَلاَ عَنِيف(2) بِهِ، وَلاَ تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَلاَ تُفْزِعَنَّهَا(3)، وَلاَ تَسُوأَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا). منظور از اين جمله آن است که احترام مالکان اموال را در مورد اموالشان حفظ کن، سرزده وارد آغل گوسفندان يا شتران نشو و به صورت افراد طلب کار و زورگو چيزى را مطالبه نکن حتى نسبت به چهارپايان نيز مدارا نما; حرکت يا صدايى که باعث وحشت آنها شود انجام مده، چرا که هم اين حيوانات و هم صاحب آنها ممکن است ناراحت شوند. و اين نهايت محبّت و ادبى است که امام(عليه السلام) به آن توصيه مى کند که حتى حقوق حيوانات هم به هنگام جمع آورى زکات رعايت بشود، چه رسد به حقوق و احترام انسان ها. آن گاه براى اينکه تقسيم عادلانه باشد و در انتخاب گوسفند يا شتر زکات نگرانى براى صاحبان اموال پيدا نشود و در انتخاب، اجحاف و ظلمى بر مالک و بيت المال حاصل نگردد، دستور به قرعه کشى مى دهد و هنگام قرعه کشى انتخاب را به صاحب مال وا مى گذارد و مى فرمايد: «(به هنگام گرفتن حق بيت المال) حيوانات را به دو بخش تقسيم کن سپس صاحب مال را مخير کن که يک قسمت را برگزيند و بعد از انتخاب، متعرض آنچه او انتخاب کرده نشو. سپس باقيمانده را نيز به دو بخش تقسيم کن و باز او را مخير نما (تا يکى را انتخاب کند) و هرگاه يکى را برگزيد در اين انتخاب نيز متعرض آنچه برگزيده نشو و همچنان اين تقسيم را ادامه مى دهى (و صاحب مال را مخير مى سازى يکى را انتخاب کرده کنار بگذارد) تا آنجا که باقيمانده به اندازه (زکات و) حق خداوند در مال او باشد آن گاه حق خدا را از او بگير»; (وَاصْدَعِ(4) الْمَالَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ، فَإِذَا اخْتَارَ فَلاَ تَعْرِضَنَّ لِمَا اخْتَارَهُ. ثُمَّ اصْدَعِ الْبَاقِيَ صَدْعَيْنِ، ثُمَّ خَيِّرْهُ، فَإِذَا اخْتَارَ فَلاَ تَعْرِضَنَّ لِمَا اخْتَارَهُ. فَلاَ تَزَالُ کَذَلِکَ حَتَّى يَبْقَى مَا فِيهِ وَفَاءٌ لِحَقِّ اللهِ فِي مَالِهِ; فَاقْبِضْ حَقَّ اللهِ مِنْهُ). آن گاه امام(عليه السلام) مى افزايد: «و اگر صاحب مال پشيمان شد و از تو تقاضا کرد که تقسيم را تجديد کنى، تقاضاى او را بپذير و آن دو دسته را با هم بار ديگر مخلوط کن سپس همان گونه که در بار اوّل انجام دادى، تقسيم را تکرار کن تا حق خدا را در مال او دريافت دارى»; (فَإِنِ اسْتَقَالَکَ(5) 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۵۲/به فرمانداران شهرها پس از ياد خدا و درود! نماز ظهر را با مردم وقتي بخوانيد كه آفتاب به طرف مغرب رفته، سايه آن به اندازه ديوار خوابگاه بز گردد، و نماز عصر را با مردم هنگامي بخوانيد كه خورشيد سفيد و جلوه دارد، در پاره اي از روز كه تا غروب مي شود دو فرسخ راه پيمود. و نماز مغرب را با مردم زماني بخوانيد كه روزه دار افطار، و حاجي از عرفات به سوي مني كوچ مي كند. و نماز عشاء را با مردم وقتي بخوانيد كه شفق پنهان مي گردد تا يك سوم از شب بگذرد و نماز صبح را با مردم هنگامي بخوانيد كه شخص چهره همراه خويش را بشناسد، و در نماز جماعت در حد ناتوان آنان نماز بگذاريد، و فتنه گر مباشيد. ⚘ @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_نامه_۵۲.mp3
6.15M
✅شرح نامه ۵۲ 🔹وقتهای نماز پنجگانه /بنیاد‌مجازی‌نهج‌البلاغه کانال نهج‌البلاغه 🌺✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_26538.mp3
3.12M
✅ سوره‌ المطففین 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✅ادامه پست قبل⬆️⬇️ قرآن به این امتیاز دروغین آنها پاسخ گفته و در سوره مائده آیه ۱۸ مى گوید: بَلْ أ
✨ 🌱ادامه تفسیر سوره آل‌عمران 🌷آیه۲۶ شأن نزول: مفسر معروف طبرسى در مجمع البیان دو شأن نزول براى آیه اول ذکر کرده است که هر دو یک حقیقت را تعقیب مى کنند: ۱ ـ هنگامى که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مکّه را فتح نمود، به مسلمانان نوید داد که: به زودى کشورهاى ایران و روم نیز زیر پرچم اسلام قرار خواهند گرفت، منافقان که دل هایشان به نور ایمان روشن نشده بود، و روح اسلام را درک نکرده بودند، این مطلب را اغراق آمیز تلقى کرده و با تعجب گفتند: محمّد(صلى الله علیه وآله) به مدینه و مکّه قانع نیست و طمع در فتح ایران و روم دارد در این هنگام، آیه اول نازل شد.(۱) ۲ ـ هنگامى که پیغمبر گرامى(صلى الله علیه وآله) به اتفاق مسلمانان مشغول حفر خندق در اطراف مدینه بود و با نظم خاصى مسلمانان، گروه، گروه با سرعت و جدیت، مشغول حفر خندق بودند تا پیش از رسیدن سپاه دشمن، این وسیله دفاعى، تکمیل گردد، ناگهان در میان خندق سنگ سفید بزرگ و سختى پیدا شد که مسلمانان از شکستن و حرکت دادن آن عاجز ماندند. سلمان به حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید و جریان را عرض کرد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) وارد خندق شد، کلنگ را از سلمان گرفت و محکم بر سنگ فرود آورد، از برخورد کلنگ با سنگ، جرقه اى جستن کرد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) تکبیر فتح و پیروزى گفت. مسلمانان نیز با او هم صدا شده و آهنگ تکبیر در همه جا پیچید. بار دیگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) کلنگ را بر سر سنگ فرود آورد و مجدداً جرقه اى جستن کرد و قسمتى از سنگ شکست و صداى تکبیر پیروزى پیامبر و مسلمانان، فضاى اطراف را پر کرد. براى سومین بار، کلنگ را بلند کرد و بر بقیه سنگ محکم کوبید، مجدداً از برخورد کلنگ با سنگ، جرقه اى جستن نمود و اطراف خود را روشن ساخت، و بقیه سنگ درهم شکسته شد، و براى سومین بار صداى تکبیر در خندق پیچید. سلمان عرض کرد: امروز وضع عجیبى از شما مشاهده کردم! پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: در میان جرقه اى که بار اول جستن کرد، کاخ هاى حیره و مدائن را دیدم و برادرم جبرئیل به من بشارت داد آنها در زیر پرچم اسلام قرار خواهند گرفت! در درون جرقه دوم کاخ هاى روم را دیدم، و هم او به من خبر داد که در اختیار پیروانم قرار خواهد گرفت. در سومین جرقه، کاخ هاى صنعاء و سرزمین یمن را دیدم و او به من بشارت داد که مسلمانان بر آن پیروز مى شوند و من در آن حال، تکبیر پیروزى گفتم، اى مسلمانان به شما مژده باد!... مسلمانان راستین از خوشحالى در پوست نمى گنجیدند و خدا را شکر مى کردند. اما منافقان، چهره در هم کشیده و با ناراحتى و به صورت اعتراض، گفتند: چه آرزوى باطل و چه وعده محالى؟! اینها از ترس جان خود، حالت دفاعى به خویش گرفته اند و مشغول حفر خندق هستند و با آن دشمن محدود، یاراى جنگ ندارند، خیال فتح کشورهاى بزرگ جهان را در سر مى پرورانند، در این موقع آیات مورد بحث نازل شد و به آنها پاسخ گفت.(۲) تفسیر: همه چیز به دست اوست! در آیات قبل، سخن از امتیازاتى بود که اهل کتاب (یهود و نصارى) براى خود قایل بودند و خود را از خاصان خداوند مى پنداشتند (علاوه بر این مدعى بودند حاکمیت و مالکیت نیز از آن آنها است) خداوند در این دو آیه، ادعاى باطل آنان را با این بیان جالب رد مى کند، مى فرماید: بگو: بارالها! مالک ملک ها توئى، تو هستى که به هر کس بخواهى و شایسته بدانى حکومت مى بخشى و از هر کس بخواهى حکومت را مى ستانى 🌺(قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ). هر کس را بخواهى بر تخت عزت مى نشانى، و هر کس را اراده کنى بر خاک مذلت قرار مى دهى 🌺(وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ). و در یک جمله کلید تمام خوبى ها به دست تواناى تو است، زیرا تو بر هر چیز توانائى 🌺 (بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ). ناگفته پیدا است منظور از اراده و مشیت الهى در این آیه این نیست که بدون حساب و بى دلیل، چیزى را به کسى مى بخشد و یا از او مى گیرد، بلکه مشیت او از روى حکمت و مراعات نظام و مصلحت و حکمت جهان آفرینش و عالم انسانیت است، گاه این حکومت ها به خاطر شایستگى ها است، و گاه حکومت ظالمان هماهنگ ناشایستگى امت ها است. این نکته نیز قابل توجه است که لفظ خَیْر افعل التفضیل است و معادل فارسى آن بهتر ، و براى برترى چیزى بر چیز دیگر ذکر مى شود ولى، در بسیارى از موارد، به معنى خوب (بدون مفهوم صفت تفضیلى) نیز به کار مى رود و ظاهر این است که در آیه مورد بحث، به معنى دوم است. یعنى سرچشمه تمام خوبى ها از او و به دست او است. 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2