قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۴۲ 🍃مریم بانوى برگزیده الهى این آیات، بار دیگر، به داستان مر
✨
✅ادامه تفسیر سوره آلعمران
🌷آیه ۴۴
🔹سرپرستى مریم
این آیه اشاره به گوشه دیگرى از داستان مریم نموده، مى فرماید: آنچه را درباره سرگذشت مریم و زکریا براى تو بیان کردیم از خبرهاى غیبى است که به تو وحى مى کنیم (ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیهِ إِلَیْکَ).
زیرا این داستان ها به این صورت (صحیح و خالى از هر گونه خرافه) در هیچ یک از کتب پیشین که تحریف یافته است، وجود ندارد و سند آن تنها وحى آسمانى قرآن است.
آن گاه در ادامه این سخن، مى گوید: در آن هنگام که آنها قلم هاى خود را براى (قرعه کشى و) تعیین سرپرستى مریم، در آب افکندند، تو حاضر نبودى و نیز هنگامى که (علماى بنى اسرائیل براى کسب افتخار سرپرستى او) با هم کشمکش داشتند حضور نداشتى و ما همه اینها را از طریق وحى به تو گفتیم (وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ).
همان گونه که در تفسیر آیات قبل گفته شد، مادر مریم پس از وضع حمل، نوزاد خود را در پارچه اى پیچیده، به معبد آورد، و به علما و بزرگان بنى اسرائیل خطاب کرد: این نوزاد براى خدمت خانه خدا نذر شده است، سرپرستى او را بر عهده بگیرید و از آنجا که مریم از خانواده اى بزرگ و معروف به پاکى و درستى بود (خانواده عمران)، عابدان بنى اسرائیل، براى سرپرستى او بر یکدیگر پیشى مى گرفتند، و به همین جهت، چاره اى جز قرعه نیافتند، به کنار نهرى آمدند و قلم ها و چوب هایى که به وسیله آن قرعه مى زدند، حاضر کردند و نام هر یک را به یکى از آنها نوشتند، هر قلمى در آب فرو مى رفت برنده قرعه نبود، تنها قلمى که روى آب باقى ماند، قلمى بود که نام زکریا بر آن نوشته شده بود.
و به این ترتیب، سرپرستى زکریا نسبت به مریم مسلّم شد و در واقع از همه سزاوارتر بود; زیرا علاوه بر دارا بودن مقام نبوت، شوهر خاله مریم بود.
قُرْعَه آخرین راه حل اختلاف
از این آیه و آیاتى که در سوره صافات درباره یونس آمده، استفاده مى شود: براى حل مشکل و یا در هنگام مشاجره و نزاع، و هنگامى که کار به بن بست کامل مى رسد، و هیچ راهى براى پایان دادن به نزاع دیده نمى شود، مى توان از قرعه استمداد جست.
همین آیات، به ضمیمه روایات پیشوایان اسلام(۱) سبب شده که قاعده قرعه به عنوان یکى از قواعد فقهى در کتب اسلامى شناخته شود و از آن بحث گردد.
اما همان طور که در بالا اشاره شد، قرعه مشروط به وجود بن بست کامل است، بنابراین، هر گاه طریق دیگرى براى حل مشکل پیدا شود، از قرعه نمى توان استفاده کرد.
طرز قرعه کشى در اسلام صورت خاصى ندارد، بلکه مى توان از چوبه هاى تیر یا سنگ ریزه، یا کاغذ و مانند آن طورى استفاده کرد که تبانى و زدوبند در آن راه نداشته باشد.
روشن است: در اسلام از طریق قرعه کشى نمى توان برد و باخت کرد; زیرا این موضوع مشکلى نبوده که براى حل آن متوسل به قرعه شویم و چنان درآمدى مشروع نیست.
این نکته نیز، لازم به یادآورى است که قرعه مخصوص منازعات و اختلافات میان مردم نیست، بلکه بن بستهاى دیگر را نیز مى توان با آن گشود، مثلاً همان طور که در احادیث وارد شده، اگر انسان منحرفى با گوسفندى آمیزش جنسى کند، سپس آن را در میان گله گوسفندان رها نماید و شناخته نشود، باید به قید قرعه یکى از آنها را خارج ساخت و از خوردن گوشت آن اجتناب نمود; زیرا کنار گذاشتن همه آنها زیان بزرگى است و استفاده از گوشت همه آنها نیز جایز نمى باشد. در اینجا قرعه حل مشکل مى کند.
📚۱ ـ ال تهذیب ، جلد ۶، صفحه ۲۳۳، باب ۹٠: باب... و حکم القرعة، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ هـ ش ـ من لا یحضره الفقیه ، جلد ۳، صفحه ۸۹، باب الحکم بالقرعة، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ هـ ق ـ وسائل الشیعه ، جلد ۲۷، صفحه ۲۵۷، باب ۱۲: باب الحکم بالقرعة فى القضایا المشکلة...، چاپ آل البیت ـ بحار الانوار ، جلد ۱٠۱، صفحه ۳۲۳، باب ۶: القرعة.
#تفسیرسورهآلعمران