#دلنوشته
💕نیمه شب
کاش نیمه شب ها آزاد بودم از بند دنیا، مثل غلام سیاهی رها شده.
😞😔
” خدااااا… باز این گنهکار آمده با همان کوله بار گناه ديشبي قدری بیشتر، خدا، ببین… دوباره این روسیاه آمده “.
جزئیات پرونده ام به خاطرم می آمد، ناله هایم ضجه می شد، بالا می گرفت، خودم را می رساندم به زمین، این صورت آن صورت روی مهر تربت، در گوش سجاده پچ پچ می کردم، صدایم در آسمان می پیچید، التماس و انکسار موج می زد در هروله شبانه ام بین قنوت و سجود؛ “ای خدای علی، بحق علی، بگذر…. “
😭😭😭
اشک هم می دانست کی سرازیر شود تا به رحم بیاید دل مالکی از مملوکش، خالقی از مخلوقش.
⚜مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمالِكُ وَاَ نَا الْمَمْلُوكُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ اِلا الْمالِكُ…
کاش هر نیمه شب مناجات هایم اینچنین بود، بعد از یک روز ظلماني، شبی پر از نور را تجربه می کردم
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
#دلنوشته -مهدوی
گاهـــی کارا بدجوری به هم گره میخوره...
از اون گره های کور که نه با دست باز میشه و نه با دندون
از اون گره ها که ما قدرت باز کردنش رو نداریم.
این جاست که حواسمون یکم جمع میشه...چی کار کردم که گره افتاده؟
این موقع است که به زمین و زمان چنگ میندازیم تا یکی کمکمون کنه
تا ما رو از شــرّ این گره نجات بده.
از همه کمک میخواییم ... اگه یکم آدم دینداری باشیم توسل میکنیم
و همه رو واسطه قرار میدیم بلکه گره باز بشه...
اما بعضی گره ها... !
گاهی این گره ها یه امتحانه...یه امتحان بزرگ که ببینن تو چند مرده حلاجی؟
توی حرف زدن که همه خوبن...اما کسی که توی شرایط قرار بگیره و
دلسرد نشه،خسته نشه کـــَـمه!!!
گاهی هم بر میگرده به نیت هامون " الاعمالُ بالنیّات " ...
یعنی کارامون با نیت خالصانه نبوده...
آقا جان نمی دونم " گیـــر" این گره های کور شده زندگی ما کجاست...
امـــا شما قطعا آگاهی دارید.کمکمون کنید.
ما جز شمـــا کسی رو نداریم...درسته کارامون قلبتون رو میشکنه.
درسته هــِی عهد می بندیم و میزنیم زیرش.
اما مادر و پدر حتـــی اون بچه ی بدشون رو هم دوست دارن.
شما هم مـــا رو دوست دارید؟
میشه کمکمــون کنید؟!!
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
| #دلنوشته♥️ |
فضای مجازے را دوست ندارم !
-آمده بودیم بجنگیم
پاتک خوردیم!
-آمده بودیم مفید باشیم
دچارِ سرگردانی شدیم
-آمده بودیم خوبی ها را جار بزنیم
اسیرِ بدی هایش شدیم
-آمده بودیم برای مهدے(عج) یارگیری کنیم!
واردِ ارتش شیطان شدیم!
-آمده بودیم ندانسته ها را یاد بگیریم !
داریم فراموش می کنیم همان دانسته ها را!
-آمده بودیم ، که بگوییم : آری ،ما هم هستیم!
درگیرِ دیده شدن شدیم و نیت ها ،یادمان رفت.
-آمده بودیم و آمده بودیم،
خوب آمدیم ... بـد نرویم!