✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه مائده آیه های(۴۹و۵۰)🔹
در این آیه، بار دیگر خداوند به پیامبر خود تأکید مى کند که در میان اهل کتاب بر طبق حکم خداوند داورى کند و تسلیم هوا و هوس هاى آنها نشود، مى فرماید: بین آنان طبق آنچه خدا نازل کرده داورى کن و از خواسته ها و هوس هاى آنها پیروى مکن (وَ أَنِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ).
تکرار این دستور، یا به خاطر مطالبى است که در ذیل آیه آمده، یا به خاطر آن است که موضوع این داورى با موضوع داورى آیات گذشته تفاوت داشته است، در آیات پیش، موضوع زناى محصنه بود و در اینجا موضوع، قتل یا نزاع دیگر .
پس از آن، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) هشدار مى دهد: اینها تبانى کرده اند که او را از آئین حق و عدالت منحرف سازند، باید مراقب آنها باشد، مى فرماید: بر حذر باش، مبادا تو را نسبت به بعضى از آنچه بر تو نازل شده منحرف سازند (وَ احْذَرْهُمْ أَنْ یَفْتِنُوکَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللّهُ إِلَیْکَ).
سپس اعلام مى دارد: اگر اهل کتاب در برابر داورى عادلانه تو تسلیم نشوند، و به آن پشت کنند، بدان، این نشانه آن است که گناهان آنها دامانشان را گرفته است، توفیق را از آنها سلب کرده و خدا مى خواهد آنها را به خاطر بعضى از گناهانشان مجازات کند (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنـَّما یُریدُ اللّهُ أَنْ یُصیبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ).
ذکر بعض گناهان (نه همه آنها) ممکن است به خاطر آن باشد که مجازات همه گناهان در زندگى دنیا انجام نمى شود و تنها قسمتى از آن دامن انسان را مى گیرد و بقیه به جهان دیگر موکول مى شود.
در این که: کدام کیفر دامن آنها را گرفت، در آیه صریحاً ذکرى از آن به میان نیامده، ولى احتمال دارد اشاره به همان سرنوشتى باشد که دامان یهود مدینه را گرفت و به خاطر خیانت هاى پى در پى مجبور شدند، خانه هاى خود را رها کرده و از مدینه بیرون روند.
و یا این که: عدم توفیق آنها در پیروى از حق، خود یک نوع مجازات براى گناهان پیشین آنها بود; زیرا سلب موفقیت، خود یک نوع مجازات محسوب مى شود.
به عبارت دیگر، گناهان پى در پى و لجاجت، کیفرش محروم ماندن از احکام عادلانه و سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است.
و در پایان آیه مى فرماید: اگر آنها در راه باطل این همه پافشارى مى کنند، نگران مباش; زیرا بسیارى از مردم فاسقند (وَ إِنَّ کَثیراً مِنَ النّاسِ لَفاسِقُونَ).
در اینجا ممکن است این ایراد بشود که: آیه فوق دلیل بر این است که: امکان انحراف از حق، درباره پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز تصور مى شود و لذا خداوند به او هشدار مى دهد، آیا این تعبیر با معصوم بودن پیامبران سازگار است؟
پاسخ این ایراد این است که:
معصوم بودن، هرگز به این معنى نیست که گناه بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام محال مى گردد، و گرنه فضیلتى براى آنها محسوب نمى شود، بلکه منظور این است: آنها با توانائى بر گناه، مرتکب گناه نمى شوند، هر چند این عدم ارتکاب به خاطر تذکرات الهى بوده باشد.
به عبارت دیگر، یاد آورى هاى خود خداوند ،جزئى از عامل مصونیت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) از گناه مى باشد.
توضیح بیشتر درباره مقام عصمت پیامبران و امامان به خواست خدا در ذیل آیه تطهیر (آیه ۳۳، سوره احزاب ) خواهد آمد.
* * *
در این آیه، به عنوان استفهام انکارى مى فرماید: آیا اینها که مدّعى پیروى از کتب آسمانى هستند، انتظار دارند با احکام جاهلى و قضاوت هاى آمیخته با انواع تبعیضات در میان آنها داورى کنى (أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ).
در حالى که هیچ نوع داورى براى افراد با ایمان بالاتر و بهتر از حکم خدا نیست، مى فرماید: چه کسى براى افرادى که یقین به خدا و قیامت دارند بهتر از خدا حکم مى کند (وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْماً لِقَوْم یُوقِنُونَ).
همان طور که در ذیل آیات سابق گفتیم، در میان طوائف یهود نیز تبعیضات عجیبى بود، مثلاً: اگر کسى از طایفه بنى قریظه فردى از طایفه بنى نضیر را به قتل مى رساند، قصاص مى شد، و در صورت عکس، قصاص نمى کردند، و یا به هنگام گرفتن دیه، دو برابر دیه مى گرفتند، قرآن مى گوید: این گونه تبعیضات نشانه احکام جاهلیت است، و در میان احکام الهى هیچ گونه تبعیض در میان بندگان خدا نیست.
در کتاب کافى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
اَلْحُکْمُ حُکْمانِ: حُکْمُ اللّهِ وَ حُکْمُ الْجاهِلِیَّةِ فَمَنْ أَخْطَأَ حُکْمَ اللّهِ حَکَمَ بِحُکْمِ الْجاهِلِیَّةِ:
حکم، دو گونه بیشتر نیست: یا حکم خدا است، یا حکم جاهلیت و هر کس حکم خدا را رها کند به حکم جاهلیت تن در داده است .
از اینجا روشن مى شود، افراد با ایمانى که با داشتن احکام آسمانى به دنبال قوانین ساختگى ملل دیگرى افتاده اند، در حقیقت در مسیر جاهلیت گام نهاده اند.
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و شصت و یکم
❇️ خبر خیانت نمایندگان در حکمیت و آمادگی برای جنگ
🔸عبداللّٰهبنعبّاس را به عنوان جانشین خود میفرستم
[ با رسیدن ماه رمضان که هنگام بیان نتیجه حَکمیت بود، معاویه بههمراه چهارصد تَن وارد « دومةالجندل» شد. فرماندار من در آن منطقه اصرار میکرد که من نیز در آن منطقه حضور داشته باشم. به وی گفتم: ]
🔻ای فرزند حرّ، من گرفتار گروه خوارج هستم و باید مراقب آنها باشم. اگر آنها را رها کنم و مدتی در اینجا نباشم، فتنهای که دراین شهر برپا میکنند، بزرگتر از جنگ با اهل شام خواهدبود؛ ولی ابوموسیاشعری که مردم به حَکم بودن او رضایت دارند، میآید و عبداللّٰهبنعبّاس را هم به عنوان جانشین خودم میفرستم و حضور او به منزلهٔ حضور من خواهد بود.
🔸 آن دو مردی که برای حَکمیت انتخاب کرده بودید خیانت کردند
[ هنگامی که خبر حَکمیت و خیانت نمایندگان و فرار ابوموسیاشعری به مکه را دریافت کردم، خطاب به مردم گفتم: ]
🔻خدا را سپاس، هرچند دشواریهای فراوان و حوادثی بزرگ در این روزگار پدید آورد.
شهادت میدهم جز خدای یگانه، معبودی نیست و شهادت میدهم محمّد صلیاللهعلیهوآله بنده و فرستادهٔ اوست.
اما بعد، بدانید که نافرمانی از دستور خیرخواه مهربان و دانای باتجربه، موجب حسرت و سرگردانی است و پشیمانی در پی دارد.
🔻من در این حَکمیت، رأی و نظر خود را با شما در میان نهادم و نظر خالص خود را در اختیار شما قرار دادم. ایکاش اطاعت میشد! ولی شما همانند مخالفانی ستمکار و پیمانشکنانی نافرمان، از پذیرش آن سر باز زدید؛ تا آنجا که نصیحت کنندهٔ خیرخواه در کار خود به تردید افتاد [ که چگونه خیرخواهی خود را به شما تفهیم کند! ]
داستان من و شما چنان است که شاعر «هوازنی» سروده است:
در سرزمین «منعرج» دستور لازم را دادم، اما نپذیرفتید.
و فردا صبح به فایدهٔ آن آگاه شدید.
🔻بدانید، آن دو مردی که برای حَکمیت انتخاب کرده بودید، خیانت کردند و حکم قرآن را پشت سر خویش انداختند و از خود نظری ساختند و پرداختند که خلاف نظر قرآن بود. آنچه قرآن زنده کرده بود، نابود ساختند و آنچه قرآن از بین برده بود، احیا کردند و در نهایت، با یکدیگر نیز اختلاف پیدا کردند و هیچکدام راه درست را نپیمودند و نظر صحیحی ارائه نکردند. پس خداوند و رسولش و مؤمنان شایسته از آن دو برائت میجویند!
اکنون آمادهٔ جهاد باشید و مقدمات لازم را برای حرکت فراهم آورید و صبح روز دوشنبه در اردوگاه حاضر شوید. انشاءالله.
🔸ابوموسی اشعری را هوای نفس به گمراهی کشاند
[ ابوموسی اشعری پس از اینکه فریب عمروبنعاص را خورد، دیگر روی بازگشت به کوفه را نداشت و از خجالت به شهر مکه فرار کرد. در نامهای به وی نوشتم: ]
🔻تو را هوای نفس به گمراهی کشید و غرور نیز به ورطهٔ سقوط کشانید؛ پس، از خداوند درخواست توبه و جبران کن که خدا توبهپذیر است و جبران هم میکند. خدا هم میبخشد و هم سرزنش نمیکند و محبوبترین بندگانش کسانی هستند که تقوا را رعایت میکنند.
🔸دعوت از خوارج برای جنگ با دشمن
[ نامهای به خوارج نوشتم و از آنها خواستم برای جنگ مجدد با معاویه آماده شوند: ]
🔻بسمالله الرحمن الرحیم
از بندهٔ خدا علی، امیرالمؤمنین، به عبداللهبنوهبراسبی و یزیدبنحصین و کسانی که نزد ایشاناند
سلام بر شما. آن دو مردی که به داوری آنان رضایت داده بودیم، با کتاب خدا مخالفت ورزیدند و بدون استفاده از راهنماییهای خداوند، از هوای نفس خود پیروی کردند و چون به سنت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و به حکم قرآن عمل نکردند، ما از حکم آنان برائت جستیم و بر همان اعتقاد اول خود هستیم. خدایتان رحمت کند. پیش من آیید که ما در حال حرکت برای جنگ با دشمن خود و دشمن شما هستیم، تا خداوند میان ما و ایشان حکم فرماید، که او بهترین حکمکنندگان است.
[ اما آنان در پاسخ نامهٔ من نوشتند: اما بعد، غضب تو برای خدا نبود؛ بلکه برای نفس خود غضب کردی! بنابراین، اگر قبول کنی که در پذیرش حَکمیت مرتکب کفر شدهای و هماکنون از آن گناه بزرگ پشیمان هستی و توبه کردهای، ما نیز دربارهٔ پیشنهاد تو فکر میکنیم. در غیر این صورت به تو اعلان جنگ میدهیم؛ زیرا خداوند توطئهٔ خائنان را به نتیجه نمیرساند! ]
📚منابع:
۱. أنسابالاشراف، ج۲، ص۳۴۶، رقم ۴۱۹
۲. نهجالبلاغه، خطبه ۳۵
۳. تاریخ طبری،ج۴، ص۵۶
۴. الکامل، ج۳، ص۳۳۸
۵. مروجالذهب، ج۲، ص۴۴۶
۶. نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۷
۷. الامامة و السیاسة، ص۱۶۰
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
بخشنده باش اما ..mp3
3.36M
#قصه_های_کودکانه | بخشنده باش اما
🎙 با اجرای نورالزینب و نورالزهرا خانم حافظی
📚 در باغ نهج البلاغه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
۞ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
《صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم》
اى کسانى که ایمان آورده اید! یهود و نصارى را دوست و تکیه گاه خود، انتخاب نکنید. آنها اولیاى یکدیگرند. و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند،از آنها
هستند. خداوند، گروه ستمکاران را هدایت نمى کند.
(مائده/۵۱)
@Nahjolbalaghe2