قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۱۵۰و۱۵۱)🔹 🔴عکس العمل شدید در برابر گوساله پرستان در این
قرآن در اینجا عکس العمل هارون براى برانگیختن عواطف موسى(علیه السلام)و بیان بى گناهى خود را چنین منعکس مى کند، گفت: فرزند مادرم! این جمعیت
نادان مرا در ضعف و اقلیت قرار دادند آن چنان که نزدیک بود مرا به قتل برسانند، بنابراین من بى گناهم، بیگناه! کارى نکن که دشمنان به شماتت من برخیزند و مرا در ردیف این جمعیت ظالم و ستمگر قرار مده (قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنیفَلا تُشْمِتْ بِیَ الأَعْداءَ وَ لاتَجْعَلْنی مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ).
تعبیر به إِبْنَ أُمّ در این آیه و یا یَا ابْنَ أُمّ در آیه ۹۴ سوره طه (فرزند مادرم) با این که: موسى و هارون از یک پدر و مادر بودند، به خاطر تحریک عواطف موسى(علیه السلام)در این حال بوده است.
سرانجام این جریان اثر خود را گذارد و بنى اسرائیل به زودى متوجه زشتى اعمال خویش شدند و تقاضاى توبه کردند.آتش خشم موسى کمى فرو نشست و به درگاه پروردگار متوجه شد و عرض کرد: پروردگارا من و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت بى پایانت داخل کن، تو مهربان ترین مهربانانى (قالَ رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لاِ َخی وَ أَدْخِلْنا فی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُالرّاحِمینَ).
تقاضاى بخشش و آمرزش براى خود و برادرش نه به خاطر آن است که گناهى از آنها سرزده، بلکه:
یک نوع خضوع به درگاه پروردگار و بازگشت به سوى او و ابراز تنفر از اعمال زشت بت پرستان.
و همچنین سرمشقى است براى همگان تا فکر کنند جائى که موسى و برادرش که انحرافى پیدا نکرده بودند چنین تقاضائى از پیشگاه خدا کنند، دیگران باید حساب خود را برسند و سرمشق بگیرند و رو به درگاه پروردگار آورده، از گناهان خود تقاضاى عفو و بخشش کنند، و چنان که دو آیه قبل نشان مى دهد، بنى اسرائیل نیز چنین کردند.
🔹نکته:
مقایسه اى میان تواریخ قرآن و تورات کنونى
همان طور که از آیات فوق و آیات سوره طه استفاده مى شود، گوساله را بنى اسرائیل ساخته، نه هارون، و طبق آیات سوره طه ، شخصى از میان بنى اسرائیل به نام سامرى اقدام به چنین کارى کرد.
اما هارون برادر و معاون و یاور موسى از پاى ننشست و حداکثر تلاش و کوشش را به کار برد، آن چنان که نزدیک بود او را به قتل برسانند.
ولى عجیب این است که تورات کنونى گوساله سازى و دعوت به بت پرستى را به هارون، برادر و جانشین و وزیر موسى(علیه السلام) نسبت مى دهد! در فصل ۳۲ از سفر خروج تورات چنین مى خوانیم:
و هنگام دیدن قوم که موسى از فرود آمدن از کوه درنگ مى نماید، آن قوم نزد هارون جمع آمده وى را گفتند که: برخیز و از براى ما خدایانى بساز که در پیشاپیش ما بروند.
زیرا که این موسى مردى که ما را از ملک مصر بیرون آورد نمى دانیم که وى را چه واقع شد.
و هارون به ایشان گفت: گوشواره هاى زرینى که در گوش هاى زنان و پسران و دختران شمایند، بیرون کرده نزد من بیاورید ـ پس تمامى قوم گوشواره هاى زرینى که در گوشهاى ایشان بودند بیرون کرده به هارون آوردند.
و آنها را از دست ایشان گرفته، آن را به آلت حکاکى تصویر نموده، از آن گوساله اى ریخته شده ساخت و گفتند که اى اسرائیل اینانند خدایان تو که تو را از زمین مصر بیرون آوردند... .
و به دنبال آن مراسمى را که هارون براى قربانى کردن در برابر این بت تعیین کرده بود بیان مى کند!
سپس ضمن شرح مفصلى اشاره به بازگشت موسى (علیه السلام) و خشمناک شدن او و انداختن الواح تورات کرده مى گوید:
و موسى به هارون گفت که این قوم به تو چه کردند که به این گناه عظیم ایشانرا مرتکب گردانیدى؟!
و هارون گفت که غضب آقایم افروخته نشود که این قوم را مى دانى که مایل به بدى هستند... !
آنچه در بالا گفته شد قسمتى از داستان گوساله پرستى بنى اسرائیل در تورات کنونى با عین عبارت بود، در حالى که خود تورات اشاره به مقام برجسته هارون در فصول دیگر کرده از جمله تصریح مى کند بعضى از معجزات موسى(علیه السلام) به دست هارون آشکار گشت (فصل هشتم از سفر خروج تورات ).
و هارون را به عنوان پیغمبر از طرف موسى(علیه السلام) معرفى مى کند (فصل هشتم از سفر خروج).
و در هر صورت براى هارون که رسماً جانشین موسى(علیه السلام) بود و عارف به معارف شریعت او، مقام والائى قائل است، اما خرافه را ببینید که او را بت ساز و عامل بت پرستى معرفى نموده و حتى دربرابراعتراضموسى(علیه السلام) به هارون عذر بدتر از گناه از او نقل کرده است که چون این قوم مایل به بدى بودند من هم به بدى تشویقشان کردم! در حالى که قرآن دامان این دو رهبر را از هر گونه آلودگى به شرک و بت پرستى پاک مى داند.
تنها در اینجا نیست که تاریخ قرآن مظهر پاکى انبیاء و پیامبران، و تاریخ تورات کنونى مملوّ از انواع اهانت ها و خرافات نسبت به ساحت قدس آنها است و به عقیده ما یکى از طرق شناسائى اصالت قرآن و تحریف تورات و انجیل کنونى همین بررسى و مقایسه میان تواریخى است که در این کتب پیرامون زندگى انبیاء آمده است»
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح خطبه (۳۲)بخش دوم🔹 ⚖شناخت دنیا طلبان ...↩️بعضى از مردم (با ايمان و فداکار، م
✨﴾﷽﴿✨
🔹 ترجمه و شرح خطبه (۳۲)بخش دوم🔹
↩️و به تعبير ديگر، آنها افراد بى کفايت و ضعيفى هستند که بر ناتوانى و بى کفايتى خود پرده زهد و قناعت مى افکنند و نقطه ضعف خود را به صورت نقطه قوّت نشان مى دهند، در حالى که بويى از پارسايى و قناعت نبرده و در باطن، دنياپرستانى شکست خورده اند.
البتّه اين گروه بر دو قسمند: گاه براى فريب مردم و سرپوش گذاشتن بر ضعفهاى خود به چنين لباسى درمى آيند و گاه حتّى خود را نيز فريب مى دهند و کم کم، باور مى کنند که پارسا و زاهدند، نه ضعيف و ناتوان.
واژه مراح و مغدى به گفته بسيارى از ارباب لغت و مفسران نهج البلاغه، اسم مکان است و به معناى «محل استقرار چارپايان در شب و صبح» است، ولى بعضى آن دو را، اسم زمان مى دانند و به «زمان رفت و آمد شبانه و روزانه» تفسير کرده اند. و در هر صورت، انتخاب اين واژه ها براى بيان حال آنان اشاره لطيفى به حماقت و ابلهى آنان است که ضعف ها را در نظر خود و ديگران قوّت و قدرت نشان مى دهند و دنياپرستى را در چهره زهد و پارسايى ظاهر مى کنند.
در اين که فرق ميان گروه چهارم و نخست از يک سو و گروه چهارم و سوم از سوى ديگر چيست؟ گفتوگو است. آنچه مناسب تر به نظر مى رسد، اين است که گروه نخست، دنياپرستانى هستند که به خاطر ضعف و ناتوانى و بى کفايتى در گوشه اى خزيده و به سراغ مال و جاه و مقامى نمى روند، ولى اصرار ندارند که اين ضعف و ناتوانى را به صورت نقطه قوّتى نشان دهند، در حالى که گروه چهارم، از اين ضعف و ناتوانى خود براى کسب و جاهت در جامعه بهره گيرى کرده و آن را نوعى قناعت و زهد مى شمرند و ملک آزادگى و کنج قناعت را گنجى مى دانند که براى سلاطين با شمشير ميسّر نيست.
و امّا تفاوت گروه چهارم با گروه سوم، اين است که گروه سوم از طريق رياکارى خود را به مقاماتى مى رسانند و با استفاده از تزوير به مقاصد نامشروعشان مى رسند.
به تعبير ديگر، آنچه را ظالمانِ زورمدار از حطام دنيا، با ظلم و زور به چنگ مى آورند، اينها از طريق رياکارى و فريب مردم به دست مى آورند.
دين خود را به دنيا مى فروشند و متاع دنيا را به بهاى دين فروشى به چنگ مى آورند، در حالى که گروه چهارم، به جاه و مقامى نايل نمى شوند! امّا همين اندازه دل خوش کرده اند که مردم آنها را قانع و زاهد مى پندارند.
البته گروه نخست و چهارم، هر دو در اين مشترکند که اگر ميدانى براى ظلم و فساد پيدا کنند از دو گروه ديگر، چيزى کم ندارند.
***
نکته:
اين چهار گروه خطرناک در هر جامعه اى وجود دارند:
امام (عليه السلام) در بيان چهار گروه اجتماعى در بالا، بحق داد سخن داده و پيروان راستين ولايت را از خطرات بزرگى که از ناحيه اين چهار گروه (فاسدان بى کفايت، ظالمان زورمدار، دنياپرستان رياکار و زاهدان دروغين) متوجه آنها و جامعه بشرى مى شود آگاه ساخته است و نشانه هاى هر يک را برشمرده و ويژگيهاى روحى و جسمانى آنان را ذکر فرموده تا با اين علامات آنها را بشناسند و در دام آنان گرفتار نشوند.
اين چهار گروه، از نظر تباهى درون و فساد عقيده و دلبستگى به دنيا و جاه و مقام، مشترکند. و اختلاف آنها در دامها و در فراهم بودن اسباب و مقدمات نيل به اين مقصود است.
به تعبيرى ديگر، اين چهار گروه را به دو دسته مى توان تقسيم کرد: يک دسته به مقاصد نامشروعشان مى رسند، با اين تفاوت که جمعى با زور و گروهى با تزوير و رياکارى.
ولى دسته دوم، به مقصودشان، از زخارف دنيا نائل نمى شوند، با اين تفاوت که گروهى، اين ناکامى را در چهره زهد و قناعت نشان مى دهند و دسته اى ديگر، اقدامى در اين زمينه ندارند.
اگر تاريخ را بدقّت بررسى کنيم، مى بينيم که در هر عصر و زمانى اين چهار گروه بوده و هستند، هر چند با پيشرفت جامعه بشرى شگردهاى آنها پيچيده تر و دامها فريبنده تر و نقشه هايشان مرموزتر مى شود.
با نهايت تأسّف جوامع اسلامى امروز نيز از اين حکم مستثنا نيستند و در آتش تباهى اين چهار گروه مى سوزند و ناآگاهان در دامهايشان دست و پا مى زنند و فرياد مى کشند.
اگر پيروان حق سخنان امام (عليه السلام) را در اين فراز، دقيقاً به خاطر بسپارند و در جلسات خود به تحليل دقيق آن بپردازند و آگاهيهاى لازم را به افراد پاکدلِ جامعه بدهند و براى افشا کردن توطئه هاى اين چهار گروه تلاش تبليغاتى مستمرى داشته باشند، به يقين از خطر آنها به مقدار زياد کاسته خواهد شد.»
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه_های_کودکانه | کی از همه مفیدتره
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
🗣قرائت : سوره عادیات
📚منبع : سایت وولک
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ
کسانى که گوساله را (به خدایى) برگزیدند، بزودى خشمى از جانب پروردگارشان، و ذلتى (بزرگ) در زندگى دنیا به آنها مى رسد.
و اینچنین، کسانى را که (بر خدا) افترا مى بندند، کیفر مى دهیم!
(اعراف/۱۵۲)
***
وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
و کسانى که گناه کردند، و بعد از آن توبه نمودندو ایمان آوردند، (مشمول عفو او مى شوند. زیرا) پروردگار تو، در پى آن، آمرزنده و مهربان است.
(اعراف/۱۵۳)
***
وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ ۖ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ
هنگامى که خشم موسى فرو نشست. الواح (تورات) را بر گرفت. و در نوشته هاى آن، هدایت و رحمتى بود براى کسانى که از پروردگار خویش مى ترسند (و از مخالفت فرمانش بیم دارند).
(اعراف/۱۵۴)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
قرآن در اینجا عکس العمل هارون براى برانگیختن عواطف موسى(علیه السلام)و بیان بى گناهى خود را چنین منعک
تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات🔹(۱۵۲الی۱۵۴)🔹
🔹الواح یا نسخه هاى هدایت
همان طور که گفتیم واکنش شدید موسى(علیه السلام) سرانجام کار خود را کرد، و گوساله پرستان بنى اسرائیل که اکثریت قوم را تشکیل مى دادند از کار خود پشیمان شدند، این پشیمانى در چند آیه قبل نیز، (آیه ۱۴۹) منعکس است.
ولى براى این که تصور نشود: تنها این ندامت و پشیمانى براى توبه آنها از چنین گناه عظیمى کافى بوده است، قرآن چنین اضافه مى کند:
کسانى که گوساله را معبود خود انتخاب کردند به زودى خشم پروردگار و ذلت در زندگى این جهان به آنها خواهد رسید (إِنَّ الَّذینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِالدُّنْیا).
و نیز براى این که تصور نشود این قانون اختصاصى به آنها دارد، اضافه مى کند: همه کسانى که افترا (بر خدا) مى بندند را این چنین کیفر مى دهیم (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرینَ).
تعبیر به إِتَّخَذُوا اشاره به این است که: بت هیچ گونه واقعیتى ندارد، تنها انتخاب و قرارداد مردم بت پرست است که به آن شخصیت و ارزش موهومى مى دهد و لذا کلمه عِجْل را پشت سر این جمله مى آورد، یعنى آن گوساله پس از انتخاب براى پرستش باز همان گوساله بود!
اما در این که این غضب و ذلت چه بوده است؟
قرآن در آیه فوق صریحاً چیزى ذکر نکرده، و تنها با اشاره سربسته اى گذشته است، ولى ممکن است اشاره به بدبختى ها، گرفتارى ها و مشکلاتى بوده باشد که بعد از این ماجرا و قبل از حکومت در بیت المقدس، دامان اسرائیلیان را گرفت.
یا اشاره به مأموریت عجیب کشتار یکدیگر باشد که به عنوان کیفر و مجازات در برابر چنین گناه سنگینى به آنها داده شد که شرح آن در جلد اول همین تفسیر، ذیل آیه ۵۴ سوره بقره گذشت.
در اینجا ممکن است این سؤال پیش بیاید که ما شنیده ایم با ندامت و پشیمانى، حقیقت توبه تحقق مى یابد، چگونه بنى اسرائیل که از کار خود پشیمان شدند مشمول عفو خدا واقع نشدند؟!
پاسخ این سؤال این است: ما هیچ دلیلى نداریم که پشیمانى به تنهائى در همه جا کافى بوده باشد، درست است که ندامت یکى از ارکان توبه است، ولى یکى از ارکان، نه همه ارکان.
گناه بت پرستى و سجده در برابر گوساله آن هم در آن مقیاس وسیع و گسترده.
آن هم در آن مدت کوتاه.
آن هم براى ملتى که آن همه معجزات دیده بودند، گناهى نبود که به این آسانى بخشوده شود و مثلاً با گفتن یک استغفر اللّه همه چیز پایان یابد.
بلکه باید این ملت غضب پروردگار را ببیند و طعم ذلت را در این زندگى بچشد و شلاق کیفر کسانى که به خدا افترا مى بندند را بر پیکر خود احساس کند تا بار دیگر به این آسانى و سادگى به فکر چنین گناه عظیمى نیفتد.
* * *
در آیه بعد این موضوع را تکمیل کرده و به صورت یک قانون کلّى چنین مى فرماید: اما آنها که اعمال بدى انجام دهند، سپس توبه کنند (و شرائط توبه همگى انجام گیرد) و ایمان خود به خدا را تجدید نمایند و از هر گونه شرک و نافرمانى بازگردند، پروردگار تو بعد از آن، آنها را مى بخشد، او بخشنده و مهربان است (وَ الَّذینَ عَمِلُوا السَّیِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْبَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ).
* * *
آخرین آیه مورد بحث، مى فرماید: هنگامى که آتش خشم موسى فرو نشست (و آن نتیجه اى را که انتظار داشت گرفت) موسى(علیه السلام) دست کرد و الواح تورات را از زمین برداشت، الواحى که نوشته هاى آن سراسر هدایت و رحمت بود، اما هدایت و رحمت براى کسانى که احساس مسئولیت مى کردند و از خدا مى ترسیدند و در برابر فرمانش تسلیم بودند (وَ لَمّا سَکَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْواحَ وَ فی نُسْخَتِها هُدىً وَرَحْمَةٌ لِلَّذینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ).
* * *
نکته ها:
۱ ـ آیا دو آیه اول جمله معترضه است یا...
در این که آیا دو آیه اول بحث، جمله معترضه است که در وسط داستان بنى اسرائیل به عنوان تذکرى به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان نازل شده است.
و یا پیام خداوند به موسى(علیه السلام)بعد از ماجراى گوساله پرستى است؟
بعضى از مفسران احتمال اول و بعضى احتمال دوم را پذیرفته اند، آنها که احتمال اول را پذیرفته اند، به جمله إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ: پروردگار تو بعد از توبه، آمرزنده مهربان است استدلال کرده اند; زیرا جمله، به صورت خطاب به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است.
و آنها که احتمال دوم را پذیرفته اند، به جمله سَیَنالُهُمْ غَضَبٌ: به زودى خشم خدا دامنشان را خواهد گرفت که به صورت فعل مضارع آمده تمسک جسته اند.
ولى ظاهر آیات نشان مى دهد: اینها قسمتى از خطاب خداوند به موسى (علیه السلام)به دنبال ماجراى گوساله پرستى است، و فعل مضارع سَیَنالُهُمْ گواه خوبى براى این موضوع است، و هیچ مانعى ندارد که إِنَّ رَبَّکَ خطاب به موسى(علیه السلام)باشد.⬇️
↩️۲ ـ چرا ایمان پس از توبه آمده؟
در این که چرا ایمان در آیه فوق پس از توبه آمده است، با این که تا ایمان نباشد، توبه تحقق نمى پذیرد؟!
پاسخ این سؤال نیز از اینجا روشن مى شود که پایه هاى ایمان به هنگام گناه، متزلزل مى گردد و یک نوع سستى پیدا مى کند، تا آنجا که در روایات اسلامى مى خوانیم: شراب خوار به هنگامى که شراب مى خورد ایمان ندارد ، و زناکار نیز به هنگام زنا ایمان ندارد !
یعنى ایمان فروغ خود را از دست مى دهد و کم نور و تاریک و کم اثر مى شود.
اما هنگامى که توبه انجام گرفت بار دیگر فروغ اصلى را پیدا خواهد کرد آن چنان که گوئى ایمان بار دیگر تجدید شده است.
ضمناً از این که در آیات فوق، تنها روى ذلت در حیات دنیا تکیه شده، چنین استفاده مى شود که: پس از ندامت و پشیمانى از جریان بت پرستى و چشیدن مجازات هاى این جهان، توبه بنى اسرائیل از این گناه پذیرفته شد آن چنان که کیفر آنها را در آخرت از بین برد، اگر چه بار گناهان دیگرشان که از آن توبه نکردند همچنان بر دوش آنها سنگینى مى کند.»
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت(۱۸۷)🔹 بايد آماده بود: امام(عليه السلام) در اين عبارت بسيار كوتاه و پرمعن
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۸۸)🔹
🔺سرانجام مبارزه با حق:
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى از كسانى سخن مى گويد كه به مقابله با حق بر مى خيزند. مى فرمايد: «آن كس كه در برابر حق قد علم كند (و به مبارزه برخيزد) هلاك خواهد شد»; (مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ).
اين كلام حكمت آميز با همين عبارت در لابه لاى خطبه شانزدهم نهج البلاغه آمده است كه شرح آن را در جلد اول در ذيل همان خطبه (صفحه 651) بيان كرديم و حاصل آن اين است كه هرگز به مخالفت و مقابله با حق برنخيزيد، زيرا حق قدرتى دارد كه انسان را بر زمين مى كوبد; اگر در كوتاه مدت انجام نشود در دراز مدت انجام خواهد شد و تاريخ، به ويژه تاريخ اسلام، نشان مى دهد آنها كه به مقابله با حق برخاستند چگونه طومار زندگانى شان در هم پيچيده شد. نيز با توجّه به اين كه حق به معناى واقعيت هاى ثابت است و واقعيت ها آثارى دارد و هر چه با آثارش به مخالفت برخيزند از ميان نمى رود، از اين رو سرانجام بر انسان غلبه مى كند و او را در هم مى شكند. درست مانند اين كه انسان بداند فلان راه، مستقيم و راه ديگر بيراهه است، اگر به مخالفت با راه مستقيم برخيزد و به بيراهه رود هرقدر تلاش و كوشش كند به مقصد نمى رسد و سرانجامش هلاكت است.
بعضى از شارحان نهج البلاغه تفسیر دیگرى براى این جمله برگزیده اند و آن این که هرگاه کسى در میان مردم نادان به دفاع از حق برخیزد جان خود را به خطر انداخته چرا که افراد جاهل و متعصب و لجوج با این گونه افراد مخالفند و مفهوم آن این مى شود که هر کس دفاع از حق کند باید هزینه هاى این دفاع را در برابر مردم نادان بپردازد.
ولى این تفسیر به هیچ وجه مناسب چنین گفتار حکیمانه اى نیست، زیرا اولاً در بعضى از متون لغت صریحا آمده است که جمله «أبْدى صَفْحَتَهُ لَهُ» به معناى به مخالفت برخاستن است و مرحوم علامه شوشترى موارد فراوانى از کلمات عرب نقل کرده که جمله «مَنْ أبْدى صَفْحَتَهُ لَهُ» به معناى به مخالفت برخاستن است.(1)
ثانیاً در خطبه شانزدهم، پیش و پس از آن جمله هایى آمده است که به خوبى نشان مى دهد امام(علیه السلام) در این جمله از بدکاران سخن مى گوید که به مخالفت با حق برمى خیزند.
در شرح نهج البلاغه محمد عبده احتمال دیگرى نیز در تفسیر این جمله ذکر شده و آن این که منظور از «أبْدى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ» به معناى روى گردانیدن از حق است که آن هم سبب هلاکت انسان مى شود; ولى با توجه به این که کلمه «أبْدى» به معناى آشکار کردن است این تفسیر نیز بعید به نظر مى رسد.(2)
به هر حال مفهوم این جمله این است که امام(علیه السلام) به همه کسانى که به مخالفت با حق برمى خیزند هشدار مى دهد که به عاقبت سوء کار خود بیندیشند و از این راه باز گردند. همان گونه که پیش از این اشاره شد این جمله در کتاب شریف کافى نیز به عنوان بخشى از یک روایت آمده و مرحوم ملا صالح مازندرانى در شرح آن مى گوید: مفهوم جمله این است کسى که آشکارا در برابر حق به خصومت برخیزد هلاک خواهد شد.
مشابه همین معنا در گفتار حکیمانه 408 نیز آمده است آنجا که مى فرماید: «مَنْ سارَعَ الْحَقَّ سَرَعَهُ; آن کس که با حق بجنگد حق او را بر زمین خواهد کوبید».(3)
قرآن مجید نیز درباره حق و باطل چنین مى گوید: «(بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ); بلکه ما حق را بر باطل مى کوبیم و آن را هلاک مى سازد و این گونه باطل محو و نابود مى شود».(4)
منظور از «حق» در کلام نورانى بالا اصل خداشناسى و آیین اسلام و فروع دین و حقوق الله و حقوق الناس به طور عام است، زیرا حق در اصل به معناى مطابقت و هماهنگى با واقع و نقطه مقابل آن «باطل» است. به همین دلیل به ذات پاک خداوند، به طور مطلق «حق» اطلاق مى شود چون واقعیتى است انکارناپذیر.
در کتاب «وجوه القرآن» براى کلمه حق موارد استعمال دوازده گانه اى در قرآن مجید ذکر شده است: حق به معناى ذات پاک خداوند و به معناى قرآن، اسلام، توحید، عدل، صدق، طرز صحیح، علانیه، شایستگى، واجب شدن، وام و بهره و براى هر کدام از اینها آیه اى از آیات قرآن مجید را شاهد آورده است(5). (6)
****
پی نوشت:
(1). شرح نهج البلاغه مرحوم شوشترى، ج 4، ص 543.
(2). فى ظلال نهج البلاغه، ذیل حکمت مورد بحث.
(3). شرح اصول کافى، ج 11، ص 421.
(4). انبیاء، آیه 18.
(5). براى توضیح بیشتر مى توانید به تفسیر نمونه، ج 8، ذیل آیه 55 سوره یونس; ج 11، ذیل آیه 8 سوره حجر و ج 26، ذیل آیه 39 سوره نبأ مراجعه فرمایید.
(6). سند گفتار حکیمانه: این کلام نورانى جزئى از خطبه شانزدهم نهج البلاغه است که ما در بخش سوم، آن را تفسیر کرده ایم. نویسنده کتاب مصادر آن را از کتاب هاى متعددى نقل کرده که بسیارى از مؤلفان آنها پیش از سید رضى مى زیسته اند; از جمله شیخ طوسى در تلخیص الشافى...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ادامه شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه ✅حکمت های(۱۶۹ الی ۱۷۲) 🎙استاد نظافت ✔️برگرفته از سایت بنیا
شرح_صوتی_حکمت_۱۷۳_و_۱۷۴_و_۱۷۵.mp3
9.14M
🔹ادامه شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
✅حکمت های(۱۷۳ الی ۱۷۵)
🎙استاد نظافت
✔️برگرفته از سایت بنیاد مجازی نهج البلاغه
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه_های_کودکانه | نذر برای بچه ها
🎙 با اجرای نورالزینب خانم حافظی
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
وَاخْتَارَ مُوسَىٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَاتِنَا ۖ فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ ۖ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا ۖ إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاءُ وَتَهْدِي مَن تَشَاءُ ۖ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۖ وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ
موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى میعادگاه ما برگزید. و هنگامى که زمین لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاک شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر مى خواستى، آنها و مرا پیش از این هلاک مى کردى. آیا ما را به آنچه بى خردان ما انجام داده اند، (مجازات و) هلاک مى کنى؟! این، جز آزمایش تو، چیز دیگرى نیست. هر کس را بخواهى (و سزاوار ببینى)، بوسیله آن گمراه مى سازى. و هر کس را بخواهى، هدایت مى کنى. تو ولىِّ مایى، پس ما را بیامرز، و بر ما رحم کن، و تو بهترین آمرزندگانى.
(اعراف/۱۵۵)
***
۞ وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ ۚ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ ۖ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ ۚ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ
و براى ما، در این دنیا و سراى دیگر، نیکى مقرّر فرما. چه این که ما به سوى تو بازگشت کرده ایم.» (خداوند در برابر این تقاضا، به موسى) گفت: «مجازاتم را به هر کس بخواهم (و سزاوار ببینم) مى رسانم. و رحمتم همه چیز را فرا گرفته. و آن را براى کسانى که تقوا پیشه کنند، و زکات بپردازند، و کسانى که به آیات ما ایمان مى آورند، مقرّر خواهم داشت.
(اعراف/۱۵۶)
@Nahjolbalaghe2