eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🔴❗️پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله فرمودند: أيُّها النّاسُ ، هذهِ دارُ تَرَحٍ لا دارُ فَرَحٍ ، ودارُ الْتِواءٍ لا دارُ اسْتِواءٍ ، فمَن عَرَفها لَم يَفْرَحْ لِرَجاءٍ ، ولَم يَحْزَنْ لِشَقاءٍ . 🔶🔸اى مردم ! دنيا سراى غم است نه سراى شادى ، سراى دشوارى است نه سراى آسودگى. پس ، هر كه آن را شناخت با اميدى شاد نشد و با سختى و عسرتى اندوهگين نگشت . 📜أعلام الدين ،ص۳۴۳ 💞🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ و ما نوح را به سوى قومش فرستادیم (. او به آنها گفت): «من براى شما بیم  دهنده اى آشکارم. (هود/۲۵) *** أَن لَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۖ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ جز خداى یگانه را نپرستید. زیرا بر شما از عذاب روز دردناکى مى ترسم!» (هود/۲۶) * فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ اشراف کافر قومش (در پاسخ او) گفتند: «ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى بینیم. و کسانى را که از تو پیروى کرده اند، جز افراد پست ساده لوح، مشاهده نمى کنیم. و براى شما فضیلتى نسبت به خود نمى بینیم. بلکه گمان مى کنیم که شما دروغگو هستید.» (هود/۲۷) " قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ (نوح) گفت: «اى قوم من! به من خبر دهید اگر من دلیل روشنى از پروردگارم داشته باشم، و او از سوى خود رحمتى که شما از آن بى خبرید، به من داده باشد (آیا باز هم رسالت مرا انکار مى کنید)؟! آیا ما مى توانیم شما را به پذیرش این دلیل روشن مجبور سازیم، با این که شما کراهت دارید»؟! (هود/۲۸) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات (۲۳و۲۴)🔹 در تعقیب آیات گذشته، که حال گروهى از منکران وحى الهى را
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۲۵ الی۲۸)🔹 🔴سرگذشت تکان دهنده نوح(علیه السلام) و قومش همان گونه که در آغاز سوره بیان کردیم، در این سوره، براى بیدار ساختن افکار و توجه دادن به واقعیات زندگى و سرنوشت شوم تبهکاران، و بالاخره بیان راه پیروزى و موفقیت، قسمت هاى قابل ملاحظه اى از تاریخ انبیاء پیشین بیان شده است: نخست، از داستان نوح(علیه السلام)پیامبر اولوا العزم شروع مى کند، و ضمن ۲۶ آیه نقاط اساسى تاریخ او را به صورت تکان دهنده اى شرح مى دهد. بدون شک، داستان قیام نوح(علیه السلام)، مبارزه سرسختانه و پى گیرش با مستکبرین عصر خویش، و سرانجام شوم آنها، از عبرت انگیزترین فرازهاى تاریخ بشر است، که در هر گامى از آن، درس عبرت مهمى نهفته است. آیات فوق، نخستین مرحله این دعوت بزرگ را بیان کرده مى فرماید: ما نوح را به سوى قومش فرستادیم، او به آنها اعلام کرد که: من بیم دهنده آشکارى هستم (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذیرٌ مُبینٌ). تکیه روى مسأله انذار و بیم دادن ، با این که پیامبران هم بیم دهنده بودند و هم بشارت دهنده، به خاطر آن است که، ضربه هاى نخستین انقلاب باید از اعلام خطر و انذار شروع شود; چرا که تأثیر این کار در بیدار ساختن خفتگان و غافلان از بشارت، بیشتر است. اصولاً، انسان تا احساس خطر مهمى نکند، از جا حرکت نخواهد کرد، و به همین دلیل، انذارها و اعلام خطرهاى انبیاء، به صورت تازیانه هائى بر ارواح بى درد گمراهان، چنان فرود مى آمد تا هر کس قابلیت حرکتى داشت، به حرکت در آید! و نیز به همین دلیل، در آیات زیادى از قرآن (مانند ۴۹ حج ـ ۱۱۵ شعراء ـ ۵٠ عنکبوت ـ ۴۲ فاطر ـ ۷٠ ص ـ ۹ احقاف ـ ۵٠ ذاریات و آیات دیگر) همه، روى همین کلمه نَذِیر به هنگام بیان دعوت انبیاء تکیه شده است. * * * در آیه بعد، پس از ضربه نخستین، محتواى رسالت خود را در یک جمله خلاصه مى کند و مى گوید: رسالت من این است که غیر از اللّه دیگرى را پرستش نکنید (أَنْ لاتَعْبُدُوا إِلاَّ اللّهَ). و بلا فاصله، پشت سر آن، همان مسأله انذار و اعلام خطر را تکرار مى کند و مى گوید: من بر شما از عذاب روز دردناکى بیمناکم (إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْم أَلیم).(۱) در حقیقت، توحید و پرستش اللّه (خداى یگانه یکتا) ریشه و اساس و زیربناى تمام دعوت پیامبران است، و به همین دلیل، در مورد سایر پیامبران همان گونه که در آیه دوم این سوره و آیه ۴٠ سوره یوسف و ۲۳ سوره اسراء نیز آمده، همین تعبیر مشاهده مى شود که آنها دعوتشان را در توحید خلاصه مى کردند. اگر به راستى همه افراد جامعه، جز اللّه را پرستش نکنند، و در مقابل انواع بت هاى ساختگى اعم از بت هاى برونى و درونى، خودخواهى ها، هوا و هوس ها، شهوت ها، پول، مقام و جاه و جلال و زن و فرزند سر تعظیم فرود نیاورند، هیچ گونه نابسامانى در جوامع انسانى به وجود نخواهد آمد. اگر انسان خودکامه ناتوانى را به صورت یک بت در نیاورند، و در مقابل او سجده نکنند، و فرمانش را به کار نبندند، نه استبداد و استعمارى به وجود خواهد آمد، و نه آثار شوم آن، نه ذلت و اسارت پیش مى آید و نه وابستگى و طفیلى گرائى، و تمام این بدبختى ها که دامان افراد و جوامع را مى گیرد، به خاطر همان انحراف از پرستش اللّه، و روى آوردن به پرستش بت ها و طاغوت ها است. * * * اکنون ببینیم، نخستین عکس العمل طاغوت ها، خودکامگان و صاحبان زر و زور آن عصر، در برابر این دعوت بزرگ و اعلام خطر آشکار چه بود؟ مسلماً، چیزى جز یک مشت عذرهاى واهى، بهانه هاى دروغین و استدلال هاى بى اساس، که برنامه همه جباران را در هر عصر و زمان تشکیل مى دهد، نبود. آنها سه پاسخ یا سه ایراد در برابر دعوت نوح داشتند: نخست، اشراف و ثروتمندانى که از قوم نوح کافر بودند، گفتند: ما تو را جز انسانى همانند خود نمى بینیم (فَقالَ الْمَلاَ ُ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراکَ إِلاّ بَشَراً مِثْلَنا). در حالى که، رسالت الهى را باید فرشتگان به دوش کشند، نه انسان هائى همچون ما، به گمان این که مقام انسان، از فرشته پائین تر است، و یا درد انسان را فرشته بهتر از انسان مى داند! باز در اینجا، به کلمه مَلاَء بر خورد مى کنیم، که اشاره به صاحبان زر و زور و افراد چشم پرکن توخالى است، که در هر جامعه اى سرچشمه اصلى فساد و تباهى را تشکیل مى دهند، و پرچم مخالفت در برابر پیامبران را همین ها برافراشته مى دارند. پاسخ دیگر آنها این بود که، گفتند: اى نوح ما در اطراف تو، و در میان آنها که از تو پیروى کرده اند، کسى جز یک مشت اراذل و جوانان کم سن و سال ناآگاه و بى خبر، که هرگز مسائل را بررسى نکرده اند نمى بینیم (وَ ما نَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذینَ هُمْ أَراذِلُنا بادِیَ الرَّأْیِ).⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۲۵ الی۲۸)🔹 🔴سرگذشت تکان دهنده نوح(علیه السلام) و قومش همان گون
↩️أَراذِل جمع ارذُل (بر وزن اهرم) است، و آن خود نیز جمع رذل مى باشد که به معنى موجود پست و حقیر است، خواه انسان باشد، یا چیز دیگر. البته شک نیست، گروندگان و ایمان آورندگان به نوح، نه از اراذل بودند، و نه حقیر و پست، بلکه به حکم این که، پیامبران، قبل از هر چیز، به حمایت مستضعفان و مبارزه با مستکبران مى پرداختند، نخستین گروهى که دعوت پیامبران را لبیک مى گفتند، همان گروه محروم، فقیر و کم درآمد بودند، که در نظر مستکبران که مقیاس شخصیت را تنها زر و زور مى دانستند، افرادى پست و حقیر به شمار مى آمدند. و این که، آنها را به عنوان بادِىَ الرَّأى (ظاهربین، بى مطالعه، و کسى که با یک نظر عاشق و خواهان چیزى میشود) نامیدند، در حقیقت به خاطر آن بود که، لجاجت و تعصب هاى ناروائى را که دیگران داشتند، آنها نداشتند، بلکه بیشتر، جوانان پاکدلى بودند که در نخستین تابش، حقیقت را در قلب خود به سرعت احساس مى کردند، و با هوشیارى ناشى از حقیقت جوئى نشانه هاى صدق را در گفته ها و اعمال پیامبران به زودى درک مى کردند. بالاخره، سومین پاسخ آنها این بود که، مى گفتند: قطع نظر از این که تو انسان هستى نه فرشته، و علاوه بر این که ایمان آورندگان به تو نشان مى دهد که دعوتت محتواى صحیحى ندارد اصولاً ما هیچ گونه برترى براى شما بر خودمان نمى بینیم تا به خاطر آن از شما پیروى کنیم (وَ ما نَرى لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْل). و به همین دلیل، ما گمان مى کنیم: شما دروغگو هستید (بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبینَ). * * * آیات بعد، پاسخ هاى منطقى نوح را در برابر این ماجرا جویان بیان مى کند، نخست مى گوید: اى قوم! اگر من داراى دلیل و معجزه آشکارى از سوى پروردگارم باشم، و مرا در انجام این رسالت مشمول رحمت خود ساخته باشد، و این موضوع بر اثر عدم توجه بر شما مخفى مانده باشد آیا باز هم مى توانید رسالت مرا انکار کنید، و از پیروى من دست بردارید؟! (قالَ یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى بَیِّنَة مِنْ رَبِّی وَ آتانی رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ). در این که، این پاسخ مربوط به کدام یک از ایرادهاى سه گانه مستکبران قوم نوح است، مفسران گفتگوهاى فراوانى دارند، ولى با دقت روشن مى شود که، این پاسخ جامع مى تواند، جواب گوى هر سه ایراد گردد، زیرا نخستین ایرادشان این بود که چرا تو انسان هستى؟! او در پاسخ مى گوید: درست است که من انسانى هستم همچون شما، ولى مشمول رحمت الهى واقع شده ام، و دلیل و بیّنه آشکارى به من داده است، بنابراین، انسانیتم نمى تواند مانع این رسالت بزرگ باشد، و لزومى ندارد که فرشته باشم. دومین ایراد آنها این بود که، پیروان تو افراد بى فکر و ظاهربین هستند، او مى گوید: شما بى فکر هستید که این حقیقت روشن را انکار مى کنید; زیرا دلائلى با من است که براى هر فرد حقیقت جوئى کافى و قانع کننده است، مگر افرادى چون شما که زیر پوشش غرور، خودخواهى، تکبر و جاه طلبى، چشم حقیقت بینشان از کار افتاده باشد. سومین ایراد آنها این بود که، مى گفتند: ما هیچ برترى براى شما بر خود نمى یابیم . و او در پاسخ مى گوید: چه برترى از این بالاتر، که خداوند مرا مشمول رحمتش ساخته و مدارک روشن در اختیارم گذاشته است. بنابراین، هیچ دلیلى ندارد که شما مرا دروغگو بپندارید; زیرا که نشانه هاى صدق گفتار من آشکار است. و در پایان آیه، مى گوید: آیا من مى توانم شما را بر پذیرش این بینه روشن مجبور سازم در حالى که خود شما آمادگى ندارید، و از پذیرش و حتى تفکر و اندیشه پیرامون آن کراهت دارید (أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ). * * * ۱ ـ با این که دردناک بودن، صفت عذاب است، ولى در آیه فوق، صفت براى یوم قرار داده شده است، این یک نوع اسناد مجازى لطیف است که، در ادبیات زبان هاى مختلف مى آید، در فارسى نیز مى گوئیم: فلان روز، روز دردناکى بود، با این که خود روز دردناک نبوده، بلکه حوادثش دردناک بوده است. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه (۶۰)🔹 ⛔️نهی سپاهیان از آزار مردم نبايد سپاهيان به مردم مسير زيان برسانند:
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۶۱)🔹 🔭نامه در یک نگاه: این نامه همان گونه که از عنوانش پیداست نامه عتاب آمیزى است که امام(علیه السلام) به کمیل بن زیاد که فرماندار منطقه آبادى در اطراف بغداد و در نزدیکى شهر انبار بود مرقوم داشت، زیرا او مرتکب یک خطاى نظامى شده بود و مناطق حساس تحت نفوذ خود را رها کرده و به سراغ مناطق دیگرى رفته بود و همین امر سبب شد که غارتگران لشکر شام و معاویه ضربه سنگینى بر مردم منطقه وارد سازند. ماجرا به گونه اى که «ابن اثیر» مورخ معروف در کتاب «کامل» نوشته است چنین بود: در سال 39 هجرت، معاویه، سفیان بن عوف را با شش هزار مرد جنگى به مرزهاى عراق فرستاد و دستور داد به سراغ منطقه «هیت» بیاید و آنجا را از مناطق دیگر جدا سازد سپس به سراغ شهر «انبار» و بعد «مدائن» برود و ضرباتى بر مردم آنجا وارد سازد (و گروهى از اهل آنجا را به قتل برساند و خون هاى بى گناهان را بریزد). سفیان هنگامى که به «هیت» آمد کسى را ندید که از آنجا دفاع کند. به «انبار» آمد که در آنجا یکى از پادگان هاى على(علیه السلام) براى حفظ مرزها مستقر بود و پانصد نفر از آن نگهدارى مى کردند در حالى که بیشتر آن جمعیت پراکنده شده بودند و سبب پراکندگى آنها این بود که به «کمیل بن زیاد» خبر رسید گروهى از اهل «قرقیسا»; (یکى از شهرهاى شام نزدیک مرزهاى عراق که مرکز تجارى مهمى میان عراق و شام محسوب مى شد) مى خواهند به «هیت» حمله کنند او بدون کسب اجازه از امیرمؤمنان على(علیه السلام) به سوى «قرقیسا» رفت و «هیت» را خالى گذارد و همراهان سفیان آمدند و جنایات زیادى در آنجا مرتکب شدند; اموال زیادى را از انبار غارت کردند و به سوى معاویه برگشتند. به محض اینکه این خبر به على(علیه السلام) رسید، گروهى از سپاهیان خود را به تعقیب آنها فرستاد; ولى آنها منطقه را ترک کرده بودند. امام(علیه السلام) کمیل را سرزنش کرد و نامه مورد بحث را براى وى مرقوم داشت. *** يکى از کارهاى زشت و وحشتناک معاويه اين بود که براى تضعيف روحيه مردم عراق گروهى از سپاهيان غارتگر خود را مى فرستاد تا در مرزهاى عراق نفوذ کنند و گروهى از مردم بيگناه را در آبادى ها و شهرک هاى نزديک به مرز به قتل برسانند و اموالشان را غارت کنند و اين کار را به طور مکرر انجام مى داد. از جمله اين موارد، حمله سپاه او به شهر «هيت» محل فرماندارى «کميل بن زياد» بود. ماجرا از اين قرار بود که کميل به گمان خود، براى مقابله به مثل کردن، سپاهى را که در اختيار داشته به سوى «قرقيسيا» که از شهرهاى مرزى شام بود فرستاد و محل فرماندهى خود را که «هيت» و اطراف آن بود خالى کرد. معاويه با خبر شد و گروهى از لشکر خود را به آنجا فرستاد و منشأ مفاسدى شد. امام(عليه السلام) در اين نامه کوتاه کميل بن زياد را مورد عتاب و سرزنش قرار داد که چرا مرتکب اين کار خلاف شده و محلى را که بايد از آن پاسدارى کند رها کرده و محلى را که مربوط به او نيست بدون کسب اجازه از امام مورد حمله قرار داده است و نکاتى را به او گوشزد مى کند که مى تواند سرمشقى براى همه سربازان و افسران اسلام باشد. در آغاز نامه مى فرمايد: «اما (بعد از حمد و ثناى الهى) تضييع انسان چيزى را که بر عهده او واگذار شده و اصرار بر انجام آنچه وظيفه او نيست يک ناتوانى آشکار و فکر باطل و هلاک کننده است»; (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ تَضْيِيعَ الْمَرْءِ مَا وُلِّيَ، وَتَکَلُّفَهُ مَا کُفِيَ، لَعَجْزٌ حَاضِرٌ، وَ رَأْيٌ مُتَبَّرٌ. منظور از «ما وُلِّىَ» منطقه «هيت» و منظور از «ما کُفِىَ» «قرقيسيا» و امثال آن است. اين کار درست به اين مى ماند که سيلابى حرکت کرده، انسان خانه خود را که در معرض سيلاب است رها کند و در فکر اين باشد که سيلاب را به خانه دشمن هدايت نمايد. حضرت در ادامه مى افزايد: «مشغول شدن تو به حمله به اهل قرقيسيا و رها ساختن پادگان هايى که حفظش را بر عهده تو واگذار کرده ايم ـ در حالى که هيچ کس از آن دفاع نمى کرد و لشکر دشمن را از آن دور نمى ساخت ـ يک فکر نادرست و پراکنده و بيهوده است»; (وَإِنَّ تَعَاطِيَکَ الْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِيسِيَا، وَتَعْطِيلَکَ مَسَالِحَکَ الَّتِي وَلَّيْنَاکَ لَيْسَ بِهَا مَنْ يَمْنَعُهَا، وَلاَ يَرُدُّ الْجَيْشَ عَنْهَا لَرَأْيٌ شَعَاعٌ). سپس امام در ادامه اين سخن مفاسد کارى را که او انجام داده برايش بر مى شمارد و مشکلات حاصل شده را با شش جمله بيان مى کند: نخست مى فرمايد: «بدان تو در حقيقت پلى شده اى براى دشمنانى که مى خواستند بر دوستانت حمله کنند»; (فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ الْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِکَ عَلَى أَوْلِيَائِکَ). تعبير به «جسر» (پل) اشاره به اين است که تو زمينه نفوذ آنها را در منطقه تحت فرمانت بدون توجّه و بر اثر اشتباه در محاسبه فراهم ساختى; منطقه را خالى کردى و به سراغ جاى ديگرى رفتى که از حوزه مأموريت تو خارج بود⬇️