eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👂گوش خود را به خوب گوش دادن عادت بده و به چیزی که در صلاح و خیر تو افزایشی نمی‌دهد، گوش فرا مده. 📝 غررالحکم ح ۶۲۳۴ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
23.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅زندگینامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم 1⃣قسمت:اول(حجرالاسود) @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: بیست و پنجم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍ
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: بیست و ششم 🔷واقعه غدیرخم ↩️ﻭ ﺍﺑﻮ ﻋﻤﺮﻭ ﻛﺸﻲ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 30 ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﻋﺎﻣﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﺎﺧﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﻣﺮﻳﻢ ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ، ﺍﺯ ﻣﻨﻬﺎﻝ ﺍﺑﻦ ﻋﻤﺮﻭ، ﺍﺯ ﺯﺭ ﺑﻦ ﺣﺒﻴﺶ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻗﺼﺮ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ ﻭ ﺳﻮﺍﺭﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺣﻤﺎﻳﻞ ﻭ ﻟﺌﺎﻡ ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﻳﺎ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ، ﻭ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﻛﺎﺗﻪ، ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﻳﺎ ﻣﻮﻟﺎﻧﺎ، ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻫﺴﺖ؟ ﺧﺎﻟﺪ ﺑﻦ ﺯﻳﺪ ﺍﺑﻮ ﺍﻳﻮﺏ، ﻭ ﺧﺰﻳﻤﻪ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﺫﻭ ﺍﻟﺸﻬﺎﺩﺗﻴﻦ، ﻭ ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩﻩ، ﻭ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺑﻦ ﺑﺪﻳﻞ ﺑﻦ ﻭﺭﻗﺎﺀ ﺑﭙﺎ ﺧﺎﺳﺘﻨﺪ، ﻭ ﻫﻤﮕﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﺎﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﻨﻴﺪﻧﺪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﻛﻪ ﻣﻴﻔﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺲ ﺑﻦ ﻣﺎﻟﻚ ﻭ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻪ ﻣﺎﻧﻊ ﺷﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﻳﺪ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﻫﻴﺪ؟ ﺯﻳﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻳﺪ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ؟ ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﻋﻨﺎﺩ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﻛﻦ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﺷﺪ ﻭ ﻗﺪﻣﻬﺎﻱ ﺍﻧﺲ ﺑﻦ ﻣﺎﻟﻚ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﺮﺹ ﺷﺪ ﭘﺲ ﺍﻧﺲ ﺑﻦ ﻣﺎﻟﻚ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻣﻨﻘﺒﺘﻲ ﻭ ﻓﻀﻴﻠﺘﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﺮﮔﺰ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻧﻜﻨﺪ، ﻭ ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ، ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻝ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻭ ﻧﺸﺎﻧﻲ ﻣﻴﺪﺍﺩﻧﺪ، ﭘﺲ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﺋﻲ ﻭ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ؟ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻭ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﺎﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺯ ﻣﺤﺪﺛﻴﻦ ﻣﺘﺎﺧﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﻭﻗﺎﻳﻊ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺑﺬﻛﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﻧﻤﻴﻜﻨﻴﻢ. ﺷﻬﻮﺩ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﻭ ﺑﻨﺎﻡ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺤﺪﻳﺚ ﻏﺪﻳﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﻛﺒﺎﻥ (ﻗﺎﻓﻠﻪ) ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﮔﺬﺷﺖ. 1- ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻬﻴﺜﻢ ﺑﻦ ﺗﻴﻬﺎﻥ (ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺑﺪﺭ). 2- ﺍﺑﻮ ﺍﻳﻮﺏ ﺧﺎﻟﺪ ﺑﻦ ﺯﻳﺪ ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ. 3- ﺣﺒﻴﺐ ﺑﻦ ﺑﺪﻳﻞ ﺑﻦ ﻭﺭﻗﺎﺀ ﺧﺰﺍﻋﻲ. [ ﺻﻔﺤﻪ 52] 4- ﺧﺰﻳﻤﻪ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﺫﻭ ﺍﻟﺸﻬﺎﺩﺗﻴﻦ (ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺑﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﻴﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻳﺎﻓﺘﻪ). 5- ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺑﺪﻳﻞ ﺑﻦ ﻭﺭﻗﺎﺀ- ﺩﺭ ﺻﻔﻴﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻳﺎﻓﺘﻪ. 6- ﻋﻤﺎﺭ ﺑﻦ ﻳﺎﺳﺮ (ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺑﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﻴﻦ ﺑﺪﺳﺖ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ). 7- ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻦ ﺷﻤﺎﺱ ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ 8- ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩﻩ ﺧﺰﺭﺟﻲ (ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺑﺪﺭ ﺍﺳﺖ).9- ﻫﺎﺷﻢ ﻣﺮﻗﺎﻝ ﺑﻦ ﻋﺘﺒﻪ (ﭘﺮﭼﻤﺪﺍﺭ ﻋﻠﻲ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﻴﻦ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻳﺎﻓﺘﻪ). ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺴﺒﺐ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﻏﺪﻳﺮ ﺩﭼﺎﺭ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩﻱ ﺍﺯ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻣﻨﺎﺷﺪﻩ ﺭﻭﺯ ﺭﺣﺒﻪ ﻭ ﺭﻭﺯ " ﻭﺭﻭﺩ ﺳﻮﺍﺭﺍﻥ " ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺟﻤﻌﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﻠﻴﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻛﺘﺐ ﻣﻌﺎﺟﻢ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﺑﺪﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺁﻥ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ: 1- ﺍﺑﻮ ﺣﻤﺰﻩ ﺍﻧﺲ ﺑﻦ ﻣﺎﻟﻚ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ 93/91/99. 2- ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ 72/71. 3- ﺟﺮﻳﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺠﻠﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ 54/51. 4- ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﺧﺰﺭﺟﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ 68/66. 5- ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﻣﺪﻟﺞ. 6- ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻦ ﻭﺩﻳﻌﻪ. ﻳﻚ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺍﺣﺎﺩﻳﺜﻲ ﻛﻪ ﺻﺮﺍﺣﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎﻳﻨﻜﻪ ﺍﻧﺲ ﺑﻪ ﻣﺎﻟﻚ ﺑﺴﺒﺐ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﺑﺎﺛﺮ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻛﻪ ﺍﻳﻬﺎﻡ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻭ ﺩﺍﺭﺩ [ ﺻﻔﺤﻪ 53] ✔️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد ونوزدهم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻در نتیجه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیستم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻قدم بعدی اشعث در حکمیت این بود که وی بعد از پافشاری بر یمنی بودن یکی از طرف های مذاکره، اصرار بر انتخاب ابوموسی داشت. طبری می نویسد «آنگاه مردم شام گفتند: «ما عمرو بن عاص را انتخاب مى‏كنيم» اشعث بن قيس و آن گروه كه بعدا جزء خوارج شدند گفتند: «ما به ابو موسى رضايت مى‏دهيم.» 🔻 على گفت: «در آغاز كار نافرمانى من كرديد اينك ديگر نافرمانى نكنيد. رأى من نيست كه اين كار را به ابو موسى واگذارم.» اشعث و زيد بن حصين و مسعر بن فدكى گفتند: «جز به او رضايت ندهيم كه او ما را از آنچه در آن افتاديم بر حذر ميداشت» 🔻دلیل اشعث برای انتخاب ابوموسی گفتیم که اشعث به عنوان نفوذی جبهه بنی امیه یا استکبار و یاران او، تلاش کرد تا به هر نحوی، ابوموسی، به عنوان داور در مذاکره انتخاب شود. 🔻 همچنین پیش از این گفتیم که اشعث در یکی از ملاقات های خود با عتبه بن ابوسفیان دیدار کرد و عتبه به او پیشنهاد صلح را دارد. حال در یک گزارش دیگر آمده است عتبه به معاویه می گوید: 🔻 بهترین گزینه برای سپاه امام علی به عنوان داور، ابوموسی است. این گزارش، پشت پرده اصرار اشعث درباره اشعث ابوموسی را نشان می دهد. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
🤲دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان @Nahjolbalaghe2
جزء 23.mp3
4.04M
💠فایل صوتی: تند خوانی جزء بیست‌وسوم قرآن کریم 🔹 با صدای استاد معتز آقایی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ ما در آسمان برجهایى قرار دادیم. و آن را براى بینندگان آراستیم. (حجر/۱۶) * وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ و آن را از هر شیطان رانده شده اى حفظ کردیم. (حجر/۱۷) * إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرادهد) که «شهابى آشکار» او را تعقیب مى کند (و مى راند). (حجر/۱۸) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه حجر آیات(۱۰ الی۱۵)🔹 🔴لجاجت و انکار محسوسات در این آیات، به عنوان دلدارى پیامبر
🔹تفسیر سوره مبارکه حجر آیات (۱۶ الی۱۸)🔹 ☄شیاطین با شهب رانده مى شوند؟ این آیات، اشاره به گوشه اى از نظام آفرینش، به عنوان دلیلى بر توحید و شناخت خدا است و بحثهائى را که در زمینه قرآن و نبوت در آیات گذشته آمد، تکمیل مى کند. نخست، مى گوید: ما در آسمان برج هائى قرار دادیم (وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً). بُرُوج جمع برج در اصل به معنى ظهور است، و به همین جهت، آن قسمت مخصوصى از دیوار اطراف شهر، یا محل اجتماع لشکر که بروز و ظهور خاصى دارد، برج نامیده مى شود، و نیز به همین جهت، هنگامى که زن، زینت خود را آشکار سازد: تَبَرَّجَتِ الْمَرْئَةُ مى گویند. به هر حال، برجهاى آسمانى اشاره به منزلگاه هاى خورشید و ماه است، و به تعبیر دقیق تر، هنگامى که: ما از کره زمین به ماه و خورشید نگاه مى کنیم، در هر فصل و موقعى از سال آنها را در مقابل یکى از صورتهاى فلکى مى بینیم و مى گوئیم خورشید مثلاً در برج حمل، یا ثور، یا میزان، و عقرب و قوس است. بدیهى است، وجود این برجهاى آسمانى و منزلگاههاى ماه و خورشید، و آن نظام خاصى که براى حرکت آنها در این برجها وجود دارد ـ که تقویم مجسم جهان هستى ما را تشکیل مى دهد ـ دلیل روشنى است بر علم و قدرت آفریدگار، این نظام شگرف، با این حساب دقیق و مستمر، بیانگر نقشه و هدفى است که در آفرینش این جهان بوده، و هر چه در آن بیشتر بیندیشیم، ما را به آفریننده جهان نزدیکتر مى سازد. پس از آن اضافه مى کند: ما آسمان و این صورتهاى فلکى را براى بینندگان زینت بخشیدیم (وَ زَیَّنّاها لِلنّاظِرِینَ). در یک شب تاریک و پر ستاره، نظرى به آسمان بیفکنید، ستارگانى که در هر گوشه و کنار به صورت گروه، گروه، دور هم جمع شده اند را مشاهده مى کنید، گوئى هر دسته براى خود انجمنى دارند، و آهسته نجوى مى کنند، بعضى، خیره، خیره، به ما نگاه کرده اصلاً چشمک نمى زنند، بعضى، مرتباً چشمک مى زنند، گوئى ما را به سوى خود مى خوانند، بعضى، آن چنان مى درخشند که خیال مى کنیم، دارند به ما نزدیک مى شوند، و بعضى، با نور کم رنگ خود، گوئى از آن اعماق آسمانهاى دور فریاد بى صدائى مى کشند که ما هم اینجائیم! این منظره زیباى شاعرانه که شاید براى بعضى بر اثر تکرار مشاهده، عادى جلوه کند بیش از آنچه فکر کنیم دیدنى و جالب و شوق انگیز است. گاهى، که ماه با اشکال مختلفش، در جمع آنها ظاهر مى شود، چهره تازه و اعجاب انگیز دیگرى، به خود مى گیرند. بعد از غروب آفتاب، یکى بعد از دیگرى ظاهر مى شوند، گوئى از پشت پرده بیرون مى دوند، و به هنگام طلوع صبح، فرار کرده و در برابر نیروى خیره کننده آفتاب، خود را پنهان مى کنند. از این گذشته، از نظر زیبائى هاى علمى و اسرار بسیار فراوان، چهره آسمان آن چنان زیبا است که هزاران سال است چشم همه دانشمندان را به خود مشغول داشته به ویژه امروز که، با نیرومندترین تلسکوپ ها و دوربین هاى عظیم نجومى به سوى آن خیره مى شوند، و هر زمان اسرار تازه اى از این عالم پر غوغا، و در عین حال خاموش، براى مردم جهان کشف مى کنند. راستى چرخ، با این اختران، نغز و خوش و زیباستى !... * * * در آیه بعد اضافه مى کند: ما این آسمان را از هر شیطان رجیم و شوم و ملعون محفوظ داشته ایم (وَ حَفِظْناها مِنْ کُلِّ شَیْطان رَجِیم). * * * مگر آن شیطان هائى که هوس استراق سمع (و خبرگیرى دزدکى) کنند، که شهاب آشکار آنها را تعقیب مى کند و به عقب مى راند (إِلاّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِینٌ). * * * شیاطین با شهب از آسمان رانده مى شوند!! آیه اخیر، از آیاتى است که مفسران در تفسیر آن، بسیار سخن گفته اند و هر یک مسیر خاصى را پیموده و برداشت معینى از آن دارند. و از آنجا که عین همین مضمون در سوره صافات (آیات ۶ و ۷) و سوره جنّ (آیه ۹) آمده، و از مسائلى است که ممکن است براى افراد ناآگاه سؤالهاى بدون جوابى ترسیم کند، لازم است نخست، نظرى به آراء مفسران بزرگ اسلامى بیفکنیم، سپس آنچه را که ترجیح مى دهیم، بیان نمائیم: ۱ ـ بعضى مانند نویسنده تفسیر فى ظلال به راحتى از این آیات و مانند آن گذشته و به عنوان این که: اینها حقایقى است که درک آن براى ما ممکن نیست و باید به آنچه در عمل واقعى ما در این زندگى مؤثر است، بپردازیم، به تفسیر اجمالى قناعت کرده، و از توضیح و تبیین این مسأله صرف نظر نموده اند. او چنین مى نویسد: شیطان چیست؟ و چگونه مى خواهد استراق سمع کند؟ و چه چیزى را استراق مى کند؟ همه اینها از غیبهاى الهى است که از خلال نصوص نمى توان به آن دست یافت، و پرداختن به آن نتیجه اى ندارد، زیرا بر عقیده ما چیزى نمى افزاید، و جز اشتغال فکر انسان به امرى که به او ارتباط خاصى ندارد و او را از انجام عمل حقیقیش در این زندگى باز مى دارد، ثمره اى نخواهد داشت،⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه حجر آیات (۱۶ الی۱۸)🔹 ☄شیاطین با شهب رانده مى شوند؟ این آیات، اشاره به گوشه اى
↩️به علاوه، درک تازه اى نسبت به حقیقت جدیدى به ما نمى دهد! ولى، نباید تردید داشت که: قرآن یک کتاب بزرگ انسان سازى و تربیت و حیات است، اگر چیزى ارتباط به حیات انسانها نداشته باشد، مطلقاً در آن مطرح نخواهد شد، همه آن درس است، درس زندگى. اضافه بر این، هیچ کس نمى تواند این سخن را بپذیرد که در قرآن حقایق ناگشودنى باشد، مگر، قرآن نور و کتاب مبین نیست؟ و مگر، براى فهم و تدبر و هدایت مردم نازل نشده؟ چگونه فهم این آیات به ما ارتباط ندارد؟ به هر حال، ما این طرز موضع گیرى را در برابر این گونه آیات و مانند آن نمى پسندیم. ۲ ـ جمع قابل توجهى از مفسران، مخصوصاً مفسران پیشین، اصرار دارند معنى ظاهرى آیات را کاملا حفظ کنند، یعنى: سماء اشاره به همین آسمان، و شهاب اشاره به همین شهاب است (همین سنگریزه هاى سرگردانى، که در این فضاى بیکران در گردشند و گاه، گاه که در حوزه جاذبه زمین قرار مى گیرند، و به سوى زمین کشیده مى شوند و بر اثر سرعت برخورد با امواج هوا، داغ و سوزان و شعلهور و خاکستر مى شوند). و شیطان همان موجودات خبیثه متمردند که مى خواهند به آسمانها بروند و گوشه اى از اخبار این عالم ما که در آسمانها منعکس است، از طریق استراق سمع (گوش دادن مخفیانه) در یابند، و به دوستان خود در زمین برسانند، ولى شهابها همچون تیر به سوى آنها پرتاب مى شوند و آنها را از رسیدن به این هدف باز مى دارند. ۳ ـ جمعى دیگر از مفسران، مانند مفسر عالیقدر مؤلف المیزان و طنطاوى در تفسیر الجواهر تعبیرات آیات فوق را از قبیل تشبیه و کنایه و ذکر امثال و به اصطلاح، بیان سمبولیک دانسته، و این تشبیه و کنایه را به صورتهاى گوناگونى بیان داشته اند: الف ـ در تفسیر المیزان چنین مى خوانیم: توجیهات مختلفى را که مفسران براى استراق سمع کردن شیاطین، و رانده شدن آنها به وسیله شهب، بیان کرده اند، مبتنى بر چیزى است که احیاناً از ظاهر آیات و روایات به ذهن مى رسد، که: افلاکى محیط به زمین است و در آنها گروههائى از فرشتگان قرار دارند و هر کدام از این افلاک درهائى دارند که جز از آنها نمى توان وارد شد، و گروهى از این فرشتگان، شهابها را بر دست دارند، و منتظر شیاطین استراق سمع کننده هستند، تا آنها را با آن بکوبند و برانند! در حالى که، امروز روشن شده است این گونه نظریات، بى اساس است، نه چنان افلاکى وجود دارد و نه آن درها و نه مانند آن. آنچه به عنوان یک احتمال مى توان در اینجا گفت; این است: این گونه بیانات در کلام الهى از قبیل امثالى است که براى روشن شدن حقایق غیر حسى در لباس حسى ذکر مى شود، همان گونه که خداوند مى فرماید: وَ تِلْکَ الأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ: اینها مثلهائى است که براى مردم مى زنیم و جز عالمان آنها را درک نمى کنند . امثال این تعبیرات در قرآن فراوان است، مانند: عرش، کرسى، لوح، کتاب. بنابراین، منظور از آسمان ـ که جایگاه فرشتگان است، ـ یک عالم ملکوتى و ماوراء طبیعى است، که از این جهان محسوس، برتر و بالاتر است، و منظور از نزدیک شدن شیاطین به این آسمان، براى استراق سمع، و پرتاب کردن شهب به آنها آنست که: آنها مى خواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده آگاهى یابند، ولى آنها شیاطین را با انوار معنوى ملکوتى که تاب تحمل آن را ندارند مى رانند. ب ـ طنطاوى در تفسیر معروف خود، مى گوید: آن گروه از دانشمندان حیله گر و ریاکار و مردم عوامى که از آنها پیروى مى کنند شایستگى و اهلیت آن را ندارند که از عجائب آسمانها و شگفتیهاى عالم بالا و کرات بى کرانش و نظم و حسابى که بر آنها حکومت مى کند، آگاه شوند، خداوند این علم و دانش را از آنها ممنوع ساخته، و این آسمان پر ستاره زیبا و مزین را با آن همه اسرارش در اختیار کسانى گذاشته که عقل و هوش و اخلاص و ایمان دارند. طبیعى است، گروه اول، از نفوذ در اسرار این آسمان، منع مى شوند، و هر شیطان رانده شده درگاه الهى، خواه از جنس بشر باشد، یا غیر بشر، حق وصول به این حقایق را ندارد، و هر گاه به آن نزدیک شود، رانده و مطرود مى گردد، این گونه افراد، ممکن است سالها زندگى کنند و بعد بمیرند ولى هرگز به این اسرار، دست نیابند، آنها چشمهاى باز دارند و لیکن چشم آنها قدرت دید این حقایق را ندارد، مگر نه این است که: علم را جز عاشقانش و جمال را جز عارفانش درک نمى کنند و نمى بینند . ✔️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح خطبه (۷۹) بخش دوم🔹 🔶از پيشگويى هاى منجّمان بپرهيزيد: در اين بخش از خطبه، امام(عليه ال
🔹ترجمه و شرح خطبه (۷۹)بخش دوم🔹 ↩️گروه سوم، که معتقدند کواکب آسمان از طريق آثار طبيعى در اوضاع زمين تأثير ب محدود۵ه اين تأثير کجا است؟ و تا چه حدّ است؟ د۴قيقاً بر ما روشن نيست. ما مى دانيم تابش خورشيد در همه چيز مؤثّر است، کره ماه در جزر و مدّ تأثير دارد، نور ستارگان نيز بى اثر نيست، امّا آيا اينها در حوادث زندگى ما نيز مؤثرند يا نه؟ آيا مثلاً آتشفشان هاى خورشيد در هيجانات فکرى انسانها که در روى زمين زندگى مى کنند و در نتيجه در بروز جنگ ها و نزاع ها مؤثّر است يا نه؟ و مسايلى ديگر از اين قبيل; آنها بر ما پوشيده است و حکم قطعى در اين باره، از قبيل قول به غير علم است و سخن بدون دليل; بنابراين چنين سخنى شرعاً مجاز نيست، مگر اين که با دلايل علمى و قطعى، اين تأثيرات و مانند آن ثابت شود. به تعبيرى ديگر: آنچه از تأثيرات طبيعى اوضاع فلکى در زمين و زندگى انسانها ثابت شده اِخبار از آن مانعى ندارد و آنچه مشکوک است تنها به صورت احتمال مى توان از آنها سخن گفت و حکم قطعى جايز نيست و در هر حال اعتقاد به چنين تأثيرى به صورت اجمالى نه کفر است و نه خلاف شرع و رواياتِ نهى از فرا گرفتنِ علم نجوم، هرگز ناظر به آن نيست و منجّمين پيشين نيز، در احکامشان ناظر به اين امور نبودند. از کلمات منجّمين پيشين استفاده مى شود که آنها براى ستارگان طبايعى قايل بودند; بعضى داراى طبيعت گرم، بعضى داراى طبيعت سرد و مانند اينها. بى شک قايل شدن به وجود اين طبايع براى ستارگان ناشى از استحسانات و پندارها بود ولى بر اساس آن احکامى صادر مى کردند و مى گفتند چون در اين ماه، فلان ستاره، با فلان ستاره نزديک شده و طبيعت اين دو، چنين اقتضاء مى کند، پس فلان حوادث درروى زمين هماهنگ با آن طبايع، ظهور و بروز خواهد کرد که چون بر پايه پندار و استحسان بود، به هيچ وجه نمى توانست دليلى بر حکم قطعى در اين امور شود و شايد به همين دليل «منجّمين اسلامى» در غالب اين موارد تکيه بر احتمال مى کردند و مى گفتند: «احتمال بروز چنين حوادثى وجود دارد.» گروه چهارم، که حالات کواکب و ستارگان را نشانه ها و علاماتى براى حوادث آينده مى دانستند، يا اين که مى گفتند سنّت الهى بر اين جارى شده که به هنگام ظهور کيفيّات فلکى و تغييرات ستارگان، فلان حادثه در کره زمين رخ دهد بى آن که قايل به تأثير يا الوهيّت و ربوبيّت براى کواکب آسمان باشند، اعتقادشان موجب کفر نبود; امّا چون سخنى بدون دليل و قولى بدون علم داشتند و بر استنباط هاى ظنّى يا وهمى تکيه مى کردند، کارشان حرام بود; زيرا مى دانيم در اسلام هر سخنى که بدون علم و يقين و بدون حجّت شرعيّه از انسان صادر شود، حرام و گناه است. قرآن مجيد مى فرمايد: «وَ لاَتَقْفُ مَا لَيْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ; از آنچه علم به آن ندارى پيروى نکن.(4)» و نيز به عنوان نکوهش مى فرمايد: «أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَتَعْلَمُونَ; آيا درباره خدا چيزى مى گوييد که نمى دانيد.»(5) در جاى ديگر درباره گروهى از کفّار مى فرمايد: «وَ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْم إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لاَيُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً; آنها هرگز به اين سخنى که مى گويند علم ندارند تنها از گمانِ (بى پايه) پيروى مى کنند و گمان، هرگز انسان را از حقّ بى نياز نمى کند(6)». از سوى ديگر مى دانيم علم غيب، مخصوص به خدا است، او است که مى داند هر کسى سرانجام به سوى کدام مسير حرکت مى کند و آينده او چگونه است، در چه زمان و زمينى از جهان چشم مى پوشد و در جوامع انسانى چه حوادثى روى مى دهد. البتّه «اولياء اللّه» با تعليم الهى به قسمتى از اين امور آگاهى دارند، ولى از بعضى حوادث مانند «قيام قيامت» يا «ظهور مصلح جهانى» آگاه نيستند; ولى غير از معصومين(عليهم السلام) هر کس ادّعاى علم غيب کند قابل قبول نيست، خواه اين ادّعا از طريق علم نجوم باشد يا ارتباط با ارواح يا اخبار جنّ و يا غير آنها. از آنچه در بالا گفته شد به خوبى روشن مى شود که چرا امام(عليه السلام) در اين خطبه شريفه، علم نجوم را سرچشمه کهانت و منجّم را به منزله کاهن و کاهن را بمنزله ساحر و ساحر را همانند کافر شمرده است و نيز روشن مى شود چگونه تصديق منجّمان سبب تکذيب قرآن است و چگونه تکيه بر سخن آنان سبب بى نياز شمردن خويشتن از توکلّ بر خدا و استعانت به ذات پاک او است. در واقع سخن امام(عليه السلام) ناظر به گروههاى مختلفى از منجّمان است که يا اعتقاد به تأثير استقلالى نجوم داشتند، يا به دلالت و حکايتِ اوضاعِ نجوم، از حوادث زمين معتقد بودند و يا مانند آن. اسلام بر اين بخش از علم نجوم، که پايه و مايه اى نداشت و متّکى بر اوهام و پندارها بود، خط بطلان کشيد، ولى علم نجوم به معناى: «آگاهى بر آثار و اسرار ستارگان» را محترم شمرد و مسلمانان رابه فراگيرى آن دعوت کرد.⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح خطبه (۷۹)بخش دوم🔹 ↩️گروه سوم، که معتقدند کواکب آسمان از طريق آثار طبيعى در اوضاع زمين
↩️3- چگونگى پيدايش پيش گويى هاى نجومى در اينکه انگيزه پيدايش علم نجوم به معناى خرافىآن - نه به معناى علمى آن- چه بوده؟ دقيقاً روشن نيست; ولى امورى را مى توان به عنوان احتمال قابل ملاحظه، در اين مسأله مؤثّر دانست: 1- تقارنِ اتّفاقىِ بعضى از حوادث زمينى با اوضاع فلکى. 2- استحسانات و تخيّلاتى که در بسيارى از مسايل اجتماعى پايه تحليل ها قرار مى گيرند. 3- اصرار بشر - مخصوصاً سلاطين و صاحبان قدرت - براى دانستن حوادث آينده و آن چه مربوط به آنها بود. 4- استفاده از آن براى توجيه مکتب جبر; به اين گونه که بگويند: حوادثِ زندگىِ ما، معلول اوضاع افلاک است، چه بخواهيم يا نخواهيم اين حوادث صورت مى گيرد. 5- توجيه مسايل سياسىِ موردِ نظر، از طريق اينکه اوضاع افلاک چنين دلالت مى کند و کسى نمى تواند با آن مقابله نمايد، براى کوبيدن افکار مخالفان سياسى. * در اينجا سؤال ديگرى مطرح است و آن اينکه در بعضى از روايات اسلامى درباره پرهيز از عقد ازدواج در هنگامى که قمر در عقرب است (ماه مقابل صورت فلکى عقرب قرار گرفته است) دستوراتى وارد شده، آيا اين دليل بر آن نيست که اوضاع افلاک در زندگى انسانها تأثير طبيعى دارد؟ پاسخ اين سؤال، چندان پيچيده نيست. زيرا ما تأثير طبيعى اوضاع فلکى را در زندگى انسانها انکار نکرديم; چرا که تمام اجزاى جهان، يک واحد به هم پيوسته است و در يکديگر تأثير دارد. آنچه ما گفتيم اين بود که اثبات تأثير طبيعى اوضاع افلاک در زندگى انسانها در هر مورد و بدون استثنا، نياز به دليل و برهان دارد و با خيال و پندار و استحسان نمى توان چيزى را اثبات کرد; حال اگر از طريق معصومين(عليهم السلام) مطلبى در اين زمينه ثابت شود، به همان مقدار که ثابت شده قابل قبول و مورد پذيرش است. بنابراين روايات «قمر در عقرب» ناقض بحث هاى بالا نيست. ✔️پایان... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح_صوتی_خطبه_۷۹_(چند_تفاوت_مرد_و_زن).mp3
7.41M
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه 🎙خطبه: (۷۹) @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر بردبار نیستی خود را بردبار جلوه ده، زیرا کمتر کسی است که خود را شبیه گروهی کند و بزودی یکی از آنها نشود. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1717936287.m4a
4.63M
🎙نیت کارهای خیر هدیه به امام زمان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅زندگینامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم 1⃣قسمت:دوم(زهد و پارسایی) @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا