1_8510387_5800906963122390763.mp3
10.8M
🎙 تلاوت ترتیل جزء سوم قرآن کریم
✅استاد پرهیزگار
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ صفات برجسته
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ ۲ ـ سه روز مشکل در سرنوشت انسان
تعبیر به سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً نشان مى دهد: در تاریخ زندگى انسان و انتقال او از عالمى به عالم دیگر، سه روز سخت وجود دارد، روز گام نهادن به این دنیا یَوْمَ وُلِدَ و روز مرگ و انتقال به جهان برزخ یَوْمَ یَمُوتُ و روز برانگیخته شدن در جهان دیگر وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً .
و از آنجا که این سه روز انتقالى طبیعتاً با بحران هائى روبرو است، خداوند سلامت و عافیت خود را شامل حال بندگان خاصش قرار مى دهد، و آنها را در این سه مرحله طوفانى، در کنف حمایت خویش مى گیرد.
هر چند این تعبیر تنها در دو مورد در قرآن مجید آمده است، در مورد یحیى(علیه السلام)و عیسى(علیه السلام)، اما در مورد یحیى(علیه السلام) تعبیر قرآن، امتیاز خاصى دارد، چرا که گوینده این سخن خدا است، در حالى که در مورد مسیح(علیه السلام) گوینده، خود او است.
ناگفته پیدا است کسانى که: در شرائط مشابهى با این دو بزرگوار باشند مشمول این سلامت خواهند بود.
جالب این که: در روایتى از امام على بن موسى الرضا(ع) مى خوانیم: إِنَّ أَوْحَشَ ما یَقُومُ عَلى هذَا الْخَلْقِ فِى ثَلاثِ مَواطِنَ: یَوْمَ یُولَدُ وَ یَخْرُجُ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ فَیرَى الدُّنْیا، وَ یَوْمَ یَمُوتُ فَیُعایِنُ الآخِرَةَ وَ أَهْلَها، وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً، فَیَرى أَحْکاماً لَمْ یَرَها فِى دارِ الدُّنْیا وَ قَدْ سَلَّمَ اللّهُ عَلى یَحْیى فِى هذِهِ الْمَواطِنِ الثَّلاثِ وَ آمَنَ رَوْعَتَهُ فَقالَ وَ سَلامٌ عَلَیْهِ...:
وحشتناک ترین دوران زندگى انسان سه مرحله است: آن روز که متولد مى شود و چشمش به دنیا مى افتد، و آن روز که مى میرد و آخرت و اهل آن را مى بیند و آن روز که برانگیخته مى شود و احکام و قوانینى را مى بیند که در این جهان حکم فرما نبود، خداوند سلامت را در این سه مرحله شامل حال یحیى نمود و او را در برابر وحشت ها امنیت و آرامش داد و فرمود: وَ سَلامٌ عَلَیٌهِ... .(۳)
پروردگارا! در این سه موطن حساس و بحرانى سلامت را به ما مرحمت کن. * * *
۳ ـ نبوّت در خردسالى
درست است که دوران شکوفائى عقل انسان، معمولاً حد و مرز خاصى دارد ولى مى دانیم همیشه در انسان ها افراد استثنائى وجود داشته اند، چه مانعى دارد که خداوند این دوران را براى بعضى از بندگانش، به خاطر مصالحى فشرده تر کند و در سال هاى کمترى خلاصه نماید، همان گونه که براى سخن گفتن معمولاً گذشتن یکى دو سال از تولد لازم است، در حالى که مى دانیم: حضرت مسیح(علیه السلام)در همان روزهاى نخستین زبان به سخن گشود، آن هم سخنى بسیار پر محتوا که طبق روال عادى در شأن انسان هاى بزرگسال بود، چنان که در تفسیر آیات آینده به خواست خدا خواهد آمد.
از اینجا روشن مى شود: اشکالى که پاره اى از افراد، به بعضى از ائمه شیعه کرده اند که: چرا بعضى از آنها در سنین کم، به مقام امامت رسیده اند؟ نادرست است.
در روایتى از على بن اسباط یکى از یاران امام جواد محمد بن على التقى(ع) مى خوانیم که مى گوید: به خدمت او رسیدم من درست به قامت او خیره شدم، تا به ذهن خویش بسپارم و به هنگامى که به مصر باز مى گردم کم و کیف شکل و شمایل را براى یاران نقل کنم، درست در همین هنگام که در چنین فکرى بودم، آن حضرت نشست (گوئى تمام فکر مرا خوانده بود) رو به سوى من کرده گفت:
اى على بن اسباط! خداوند کارى را که در مسأله امامت کرده، همانند کارى است که در نبوت کرده است، گاه مى فرماید: وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً: ما به یحیى در کودکى فرمان نبوت و عقل و درایت دادیم .
و گاه درباره انسان ها مى فرماید: حَتّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِیْنَ سَنَة...: هنگامى که انسان به حد بلوغ کامل عقل به چهل سال رسید... .
بنابراین، همان گونه که ممکن است خداوند حکمت را به انسانى در کودکى بدهد در قدرت او است که آن را در چهل سال بدهد.(۴)
ضمناً، این آیه پاسخ دندان شکنى است براى خرده گیرانى که مى گویند: على(ع) نخستین کسى نبود که از میان مردان به پیامبر(ص) ایمان آورد; چرا که در آن روز کودکى ده ساله بود و ایمان کودک ده ساله پذیرفته نیست.
ذکر این نکته نیز در اینجا بى مناسبت نیست که در حدیثى از امام على بن موسى الرضا مى خوانیم: جمعى از کودکان در زمان کودکى آن حضرت به سراغش آمده گفتند:
إِذْهَبْ بِنا نَلْعَبُ: بیا برویم و با هم بازى کنیم !
او در جواب فرمود: ما لِلَّعْبِ خُلِقْنا: ما براى بازى کردن آفریده نشده ایم .
اینجا است که خداوند درباره او فرمود: وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً .(۵)
✍ پی نوشت:
۳ ـ عیون اخبار الرضا .
۴ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۳۲۵.
۵ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۳۲۵.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
پیامبر اکرم «صلی الله و علیه و آله و سلم» فرمودند:
هر کس دختری داشته باشد و آن را تباه نسازد و خوارش نکند و پسرش را بر وی برتری ندهد، خدا او را به بهشت میبرد.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و پنجاه و چهار 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 7- ﺣﻤﻮﺋﻲ ﻣﺜﻞ ﻫﻤ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و پنجاه و پنج
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﺍﻣﻴﻨﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻤﺎ ﻣﻴﻔﻬﻤﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﺣﺪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﻣﻨﺎﺩﻱ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﺭ ﻣﻠﻚ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻨﺎﻡ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﻭ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻋﻠﻢ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﺮ ﻧﻘﻞ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﮔﻨﺠﻲ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻛﺮﺩ ﻭﺩﺭ ﺹ 144 ﻛﺘﺎﺏ ﻛﻔﺎﻳﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﻃﺮﻱ ﻗﺎﺑﻲ ﺍﻟﻐﻨﺎﺋﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ، ﻭ ﺳﻠﻔﻲ، ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺠﻮﺍﻟﻴﻘﻲ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻮﻓﺎ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ، ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻮﻟﻴﺪ، ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻔﻬﻢ، ﻣﻔﺘﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻜﺮﻳﻢ ﻣﻮﺻﻠﻲ، ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻗﺎﺳﻢ ﻋﺪﻝ، ﺣﺎﻓﻆ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺒﺪﺭ، ﻓﻘﻴﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻐﻨﻲ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ، ﺻﺪﻗﻪ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻦ ﺷﺮﻭﺍﻥ ﻣﻘﺮﻱ، ﺻﺎﺣﺐ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻲ ﺩﻭﺍﻣﻲ، ﺍﺑﻦ ﺑﻄﻪ، ﺷﻴﺦ ﺍﻟﺸﻴﻮﺥ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺍﻟﻠﻄﻴﻒ، ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻘﺮﻱ، ﺍﺑﻦ ﺑﻜﺮﻭﺱ، ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻲ ﻭ ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻌﺪ ﺑﻦ ﻃﺮﻳﻒ ﺣﻨﻈﻠﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ (ﻉ) ﻛﻪ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﺭ ﻣﻠﻜﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ:
[ جلد سومﺻﻔﺤﻪ ۱۰۳]
ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ ﺳﭙﺲ ﺍﻣﻴﻨﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻋﻠﻢ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﺮ ﻧﻘﻞ
ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺁﺑﻲ ﺧﻮﺷﮕﻮﺍﺭﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻭﺟﻪ ﻭ ﻋﺎﻟﻴﺘﺮﻳﻦ ﻧﺤﻮﻩ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺍﺯ ﻋﺪﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ، ﺩﺭ ﻛﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺘﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺮﻓﻮﻉ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺩﺭ " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﺩﺭ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺳﻨﺪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻛﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻓﻈﺎﺑﻦ ﻧﺠﺎﺭ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻃﻮﺳﻲ (ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﻨﺪ) ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻤﺎ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻣﻲﺯﺩﻧﺪ: ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﻟﻄﺒﺮﻱ ﺩﺭ ﺹ 190" ﺭﻳﺎﺽ " ﻭ ﺹ 74 ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﻟﻌﻘﺒﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭﺹ 101 " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﺣﺪﻳﺚ ﺟﺎﺑﺮ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ. ﻭ ﻧﺼﺮ ﺑﻦ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺩﺭ ﺹ 257 ﻛﺘﺎﺏ ﺻﻔﻴﻦ (ﺩﺭ ﭼﺎﭖ ﻣﺼﺮ ﺹ 546 (ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ ﺑﻦ ﻧﻤﻴﺮ (ﺻﺤﻴﺢ ﻋﻤﻴﺮ ﺍﺳﺖ) ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ: ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺎ (ﺹ) ﻛﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ
ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪ: ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2