قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ صفات برجسته
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ ۲ ـ سه روز مشکل در سرنوشت انسان
تعبیر به سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً نشان مى دهد: در تاریخ زندگى انسان و انتقال او از عالمى به عالم دیگر، سه روز سخت وجود دارد، روز گام نهادن به این دنیا یَوْمَ وُلِدَ و روز مرگ و انتقال به جهان برزخ یَوْمَ یَمُوتُ و روز برانگیخته شدن در جهان دیگر وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً .
و از آنجا که این سه روز انتقالى طبیعتاً با بحران هائى روبرو است، خداوند سلامت و عافیت خود را شامل حال بندگان خاصش قرار مى دهد، و آنها را در این سه مرحله طوفانى، در کنف حمایت خویش مى گیرد.
هر چند این تعبیر تنها در دو مورد در قرآن مجید آمده است، در مورد یحیى(علیه السلام)و عیسى(علیه السلام)، اما در مورد یحیى(علیه السلام) تعبیر قرآن، امتیاز خاصى دارد، چرا که گوینده این سخن خدا است، در حالى که در مورد مسیح(علیه السلام) گوینده، خود او است.
ناگفته پیدا است کسانى که: در شرائط مشابهى با این دو بزرگوار باشند مشمول این سلامت خواهند بود.
جالب این که: در روایتى از امام على بن موسى الرضا(ع) مى خوانیم: إِنَّ أَوْحَشَ ما یَقُومُ عَلى هذَا الْخَلْقِ فِى ثَلاثِ مَواطِنَ: یَوْمَ یُولَدُ وَ یَخْرُجُ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ فَیرَى الدُّنْیا، وَ یَوْمَ یَمُوتُ فَیُعایِنُ الآخِرَةَ وَ أَهْلَها، وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً، فَیَرى أَحْکاماً لَمْ یَرَها فِى دارِ الدُّنْیا وَ قَدْ سَلَّمَ اللّهُ عَلى یَحْیى فِى هذِهِ الْمَواطِنِ الثَّلاثِ وَ آمَنَ رَوْعَتَهُ فَقالَ وَ سَلامٌ عَلَیْهِ...:
وحشتناک ترین دوران زندگى انسان سه مرحله است: آن روز که متولد مى شود و چشمش به دنیا مى افتد، و آن روز که مى میرد و آخرت و اهل آن را مى بیند و آن روز که برانگیخته مى شود و احکام و قوانینى را مى بیند که در این جهان حکم فرما نبود، خداوند سلامت را در این سه مرحله شامل حال یحیى نمود و او را در برابر وحشت ها امنیت و آرامش داد و فرمود: وَ سَلامٌ عَلَیٌهِ... .(۳)
پروردگارا! در این سه موطن حساس و بحرانى سلامت را به ما مرحمت کن. * * *
۳ ـ نبوّت در خردسالى
درست است که دوران شکوفائى عقل انسان، معمولاً حد و مرز خاصى دارد ولى مى دانیم همیشه در انسان ها افراد استثنائى وجود داشته اند، چه مانعى دارد که خداوند این دوران را براى بعضى از بندگانش، به خاطر مصالحى فشرده تر کند و در سال هاى کمترى خلاصه نماید، همان گونه که براى سخن گفتن معمولاً گذشتن یکى دو سال از تولد لازم است، در حالى که مى دانیم: حضرت مسیح(علیه السلام)در همان روزهاى نخستین زبان به سخن گشود، آن هم سخنى بسیار پر محتوا که طبق روال عادى در شأن انسان هاى بزرگسال بود، چنان که در تفسیر آیات آینده به خواست خدا خواهد آمد.
از اینجا روشن مى شود: اشکالى که پاره اى از افراد، به بعضى از ائمه شیعه کرده اند که: چرا بعضى از آنها در سنین کم، به مقام امامت رسیده اند؟ نادرست است.
در روایتى از على بن اسباط یکى از یاران امام جواد محمد بن على التقى(ع) مى خوانیم که مى گوید: به خدمت او رسیدم من درست به قامت او خیره شدم، تا به ذهن خویش بسپارم و به هنگامى که به مصر باز مى گردم کم و کیف شکل و شمایل را براى یاران نقل کنم، درست در همین هنگام که در چنین فکرى بودم، آن حضرت نشست (گوئى تمام فکر مرا خوانده بود) رو به سوى من کرده گفت:
اى على بن اسباط! خداوند کارى را که در مسأله امامت کرده، همانند کارى است که در نبوت کرده است، گاه مى فرماید: وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً: ما به یحیى در کودکى فرمان نبوت و عقل و درایت دادیم .
و گاه درباره انسان ها مى فرماید: حَتّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِیْنَ سَنَة...: هنگامى که انسان به حد بلوغ کامل عقل به چهل سال رسید... .
بنابراین، همان گونه که ممکن است خداوند حکمت را به انسانى در کودکى بدهد در قدرت او است که آن را در چهل سال بدهد.(۴)
ضمناً، این آیه پاسخ دندان شکنى است براى خرده گیرانى که مى گویند: على(ع) نخستین کسى نبود که از میان مردان به پیامبر(ص) ایمان آورد; چرا که در آن روز کودکى ده ساله بود و ایمان کودک ده ساله پذیرفته نیست.
ذکر این نکته نیز در اینجا بى مناسبت نیست که در حدیثى از امام على بن موسى الرضا مى خوانیم: جمعى از کودکان در زمان کودکى آن حضرت به سراغش آمده گفتند:
إِذْهَبْ بِنا نَلْعَبُ: بیا برویم و با هم بازى کنیم !
او در جواب فرمود: ما لِلَّعْبِ خُلِقْنا: ما براى بازى کردن آفریده نشده ایم .
اینجا است که خداوند درباره او فرمود: وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً .(۵)
✍ پی نوشت:
۳ ـ عیون اخبار الرضا .
۴ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۳۲۵.
۵ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۳۲۵.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
پیامبر اکرم «صلی الله و علیه و آله و سلم» فرمودند:
هر کس دختری داشته باشد و آن را تباه نسازد و خوارش نکند و پسرش را بر وی برتری ندهد، خدا او را به بهشت میبرد.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و پنجاه و چهار 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 7- ﺣﻤﻮﺋﻲ ﻣﺜﻞ ﻫﻤ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و پنجاه و پنج
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﺍﻣﻴﻨﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻤﺎ ﻣﻴﻔﻬﻤﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﺣﺪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﻣﻨﺎﺩﻱ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﺭ ﻣﻠﻚ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻨﺎﻡ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﻭ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻋﻠﻢ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﺮ ﻧﻘﻞ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﮔﻨﺠﻲ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻛﺮﺩ ﻭﺩﺭ ﺹ 144 ﻛﺘﺎﺏ ﻛﻔﺎﻳﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﻃﺮﻱ ﻗﺎﺑﻲ ﺍﻟﻐﻨﺎﺋﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ، ﻭ ﺳﻠﻔﻲ، ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺠﻮﺍﻟﻴﻘﻲ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻮﻓﺎ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ، ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻮﻟﻴﺪ، ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻔﻬﻢ، ﻣﻔﺘﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻜﺮﻳﻢ ﻣﻮﺻﻠﻲ، ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻗﺎﺳﻢ ﻋﺪﻝ، ﺣﺎﻓﻆ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺒﺪﺭ، ﻓﻘﻴﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻐﻨﻲ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ، ﺻﺪﻗﻪ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻦ ﺷﺮﻭﺍﻥ ﻣﻘﺮﻱ، ﺻﺎﺣﺐ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻲ ﺩﻭﺍﻣﻲ، ﺍﺑﻦ ﺑﻄﻪ، ﺷﻴﺦ ﺍﻟﺸﻴﻮﺥ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺍﻟﻠﻄﻴﻒ، ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻘﺮﻱ، ﺍﺑﻦ ﺑﻜﺮﻭﺱ، ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻲ ﻭ ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻌﺪ ﺑﻦ ﻃﺮﻳﻒ ﺣﻨﻈﻠﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ (ﻉ) ﻛﻪ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﺭ ﻣﻠﻜﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ:
[ جلد سومﺻﻔﺤﻪ ۱۰۳]
ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ ﺳﭙﺲ ﺍﻣﻴﻨﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻋﻠﻢ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﺮ ﻧﻘﻞ
ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺁﺑﻲ ﺧﻮﺷﮕﻮﺍﺭﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻭﺟﻪ ﻭ ﻋﺎﻟﻴﺘﺮﻳﻦ ﻧﺤﻮﻩ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺍﺯ ﻋﺪﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ، ﺩﺭ ﻛﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺘﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺮﻓﻮﻉ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺩﺭ " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﺩﺭ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺳﻨﺪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻛﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻓﻈﺎﺑﻦ ﻧﺠﺎﺭ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻃﻮﺳﻲ (ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﻨﺪ) ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻤﺎ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻣﻲﺯﺩﻧﺪ: ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﻟﻄﺒﺮﻱ ﺩﺭ ﺹ 190" ﺭﻳﺎﺽ " ﻭ ﺹ 74 ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﻟﻌﻘﺒﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭﺹ 101 " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﺣﺪﻳﺚ ﺟﺎﺑﺮ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ. ﻭ ﻧﺼﺮ ﺑﻦ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺩﺭ ﺹ 257 ﻛﺘﺎﺏ ﺻﻔﻴﻦ (ﺩﺭ ﭼﺎﭖ ﻣﺼﺮ ﺹ 546 (ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ ﺑﻦ ﻧﻤﻴﺮ (ﺻﺤﻴﺢ ﻋﻤﻴﺮ ﺍﺳﺖ) ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ: ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺎ (ﺹ) ﻛﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ
ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪ: ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
Tahdir joze4.mp3
4.12M
🌿 صوت تندخوانی (تحدیر)
🌿 جزء چهارم قرآن
با صدای استاد معتز آقائی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۲ ـ سه روز م
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ البته، باید توجه داشت، منظور از: لعب در اینجا سرگرمى هاى بیهوده و به تعبیر دیگر بیهوده گرائى است، اما گاه مى شود لعب و بازى هدفى را تعقیب مى کند هدفى منطقى و عقلانى، مسلماً این گونه بازى ها از این حکم مستثنى است.
* * *
۴ ـ شهادت یحیى
نه تنها تولد یحیى شگفت انگیز بود، مرگ او هم از پاره اى جهات عجیب بود، غالب مورخان مسلمان، و همچنین منابع معروف مسیحى جریان این شهادت را چنین نقل کرده اند (هر چند اندک تفاوتى در خصوصیات آن در میان آنها دیده مى شود).
یحیى قربانى روابط نامشروع یکى از طاغوت هاى زمان خود با یکى از محارم خویش شد، به این ترتیب، که هیرودیس پادشاه هوسباز فلسطین ، عاشق هیرودیا دختر برادر خود شد، و زیبائى وى دل او را در گرو عشقى آتشین قرار داد، لذا تصمیم به ازدواج با او گرفت!.
این خبر، به پیامبر بزرگ خدا یحیى (علیه السلام) رسید، او صریحاً اعلام کرد: این ازدواج نامشروع است و مخالف دستورات تورات ، و من به مبارزه با چنین کارى قیام خواهم کرد.
سر و صداى این مسأله در تمام شهر پیچید، و به گوش آن دختر هیرودیا رسید، او که یحیى را بزرگترین مانع راه خویش مى دید، تصمیم گرفت در یک فرصت مناسب از وى انتقام گیرد، و این مانع را از سر راه هوس هاى خویش بردارد.
ارتباط خود را با عمویش بیشتر کرد، و زیبائى خود را دامى براى او قرار داد و آنچنان در وى نفوذ کرد که روزى هیرودیس به او گفت: هر آرزوئى دارى از من بخواه که منظورت مسلماً انجام خواهد یافت.
هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر یحیى (علیه السلام) را نمى خواهم!; زیرا او نام من و تو را بر سر زبان ها انداخته، و همه مردم به عیبجوئى ما نشسته اند، اگر مى خواهى دل من آرام شود، و خاطرم شاد گردد باید این عمل را انجام دهى!
هیرودیس که دیوانهوار به آن زن عشق مىورزید، بى توجه به عاقبت این کار تسلیم شد و چیزى نگذشت که سر یحیى را نزد آن زن بدکار، حاضر ساختند اما عواقب دردناک این عمل، سرانجام دامان او را گرفت.(۶)
در احادیث اسلامى مى خوانیم: سالار شهیدان امام حسین(علیه السلام) مى فرمود: از پستى هاى دنیا این که سر یحیى بن زکریا را به عنوان هدیه براى زن بدکاره اى از زنان بنى اسرائیل بردند .
یعنى شرائط من و یحیى از این نظر نیز مشابه است; چرا که یکى از هدف هاى قیام من مبارزه با اعمال ننگین طاغوت زمانم یزید است.
✍ پی نوشت:
۶ ـ از بعضى از اناجیل و پاره اى از روایات چنین استفاده مى شود: هیرودیس با زن برادر خود که در قانون تورات ممنوع بود ازدواج کرد، و یحیى سخت در این کار او را ملامت نمود، سپس آن زن به وسیله زیبائى دخترش، هیرودیس را وادار به قتل یحیى کرد (انجیل متى، باب ۱۴، شماره ۴ به بعد ـ انجیل مرقس، باب ۶، بند ۱۷ به بعد).
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش یازدهم ✅ آفرینش زمین ↩️ در اين عبارت به ارکان اصلى حيات و زندگى انسان و
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش ۱۲
🌧 ابر و باران
✅ ابرهاى باران زا و حيات زمين هاى مرده
امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه به يکى ديگر از مهم ترين نعمت هاى الهى که بدون آن حيات و زندگى بر صفحه زمين غير ممکن است اشاره مى فرمايد و با تعبيراتى بسيار زيبا و جالب و روح پرور آن را شرح مى دهد; مى گويد: «سپس خداوند هيچ يک از بلندى هاى زمين را که آب چشمه ها به نقاط مرتفع آن نمى رسد، و جدولهاى نهرها به آن راه ندارد، به حال خود وانگذاشت; بلکه (براى آبيارى آنها) ابرهايى آفريد تا قسمت هاى مرده آن را زنده کند و گياهان آن را بروياند». (ثُمَّ لَمْ يَدَعْ جُرُزَ الأَرْضِ الَّتِي تَقْصُرُ مِيَاهُ الْعُيُونِ عَنْ رَوَابِيهَا، وَ لاَ تَجِدُ جَدَاوِلُ الأَنْهَارِ ذَرِيعَةً إِلى بُلُوغِهَا، حَتَّى أَنْشَأَ لَهَا نَاشِئَةَ سَحَاب تُحْيِي مَوَاتَهَا، وَ تَسْتَخْرِجُ نَبَاتَهَا).
جالب اينکه امام(عليه السلام) به اقسام سه گانه آبيارى ها در اين بحث کوتاه اشاره کرده: آبيارى هايى که به طور طبيعى به وسيله چشمه هاى پر آب صورت مى گيرد و آبيارى هايى که از طريق کشيدن جدولهاى مختلف و هدايت آبِ نهرهاى طبيعى، از طريق اين جدولها، به مناطقى که آب از دسترس آن بيرون است، صورت مى گيرد و آبيارى از طريق باران که از همه مهم تر است; چرا که در زمين مناطقى وجود دارد که جز به وسيله آب باران آبيارى نمى شود و اين مناطق بسيار زياد است; اگر ابرها مأموريّت آبيارى اين مناطق را نداشتند. قسمت عمده روى زمين خشک و مرده بود.
اضافه بر اين، شکّى نيست که نهرها و چشمه ها نيز از آب باران مايه مى گيرند که «اگر باران به کوهستان نبارد بسالى دجله گردد، خشک رودى».
به هر حال، خداوند اين مأموريت مهم را بر دوش ابرها نهاده است.
امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن شرح اين مطلب را به زيباترين وجهى بيان فرموده است. مى گويد: «خداوند قطعات درخشنده و پراکنده و جداى ابرها را به هم پيوست، تا درياهايى از آب که در ابرها نهفته بود، سخت به حرکت درآمد (و آماده نزول شد) و برق در اطرافش درخشيدن گرفت و از درخشندگى آن در ابرهاى سفيد کوه پيکر و متراکم، چيزى کاسته نشد (و همچنان ادامه يافت) در حالى که (از شدّت سنگينى) به زمين نزديک شده بود. در اين هنگام، باد جنوب باران را همچون شيرى از پستان حيوان بدوشيد و به شدّت بر زمين فرو ريخت». (أَلَّفَ غَمَامَهَا بَعْد افْتِرَاق لُمَعِهِ،(وَ تَبَايُنِ قَزَعِهِ، حَتَّى إِذَا تَمَخَّضَتْ لُجَّةُ الْمُزْنِ فِيْهِ وَ الْتَمَعَ بَرْقُهُ فِي کُفَفِهِ، وَ لَمْ يَنَمْ وَمِيضُهُ فِي کَنَهْوَرِ رَبَابِهِ، وَ مُتَرَاکِمِ سَحَابِهِ، أَرْسَلَهُ سَحّاً مُتَدَارِکاً، قَدْ أَسَفَّ هَيْدَبُهُ، تَمْرِيهِ الْجَنُوبُ دِرَرَ أَهَاضِيبِهِ، وَ دُفَعَ شَآبِيبِهِ).
در اين تعبيرات زيبا، نکات علمى مهمّى نهفته است; نخست اشاره به مأموريّت بادها مى کند که قطعات پراکنده ابر را که از درياها بر خاسته اند به هم مى پيوندد تا بارانى گسترده و سيراب کننده به وجود آيد.
سپس به تراکم و فشار ابرها بر يکديگر که آنها را آماده نزول باران مى کند و آن گاه به نقش جرقّه هاى برق، در يارى ابرها و کمک کردن براى ريزش باران دارد، اشاره مى کند; زيرا مى دانيم برق ها که بر اثر الکتريسته مثبت و منفى ابرها به وجود مى آيد مقدار زيادى از هواى اطراف را جذب مى کند و از فشار هوا مى کاهد و در شرايط جوّى کم فشار، ابر آماده باران مى شود.
در ادامه اشاره به نقش بادها مى کند که همچون انگشتانى که شير را از پستان مى دوشد باران را از ابر جدا مى سازد و در همه جا پخش مى کند. همه اينها نشان مى دهد که خداوند حکيم براى آبيارى زمين هاى بلند و خشک تمام مقدّمات لازم را فراهم ساخته و تدبيرى عالى مقرّر فرموده است.
تعبير به: «دوشيدن ابرها بوسيله بادها»، نشان مى دهد که بادها نقش مهمى در ريزش باران دارند و در واقع چنين است; زيرا از يک سو، فضا را خنک تر مى کنند و از سوى ديگر از فشار جوّ مى کاهند که هر دو عاملى است براى فرو ريختن باران از ابرها.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم:
🔶هرکس، هنگامی که وارد خانه خود می شود، سوره حمد و توحید را قرائت نماید خداوند فقر را از خانه او دور کرده و برکت زندگی او را به حدّی زیاد می کند که به همسایگانش نیز می رسد.
@Nahjolbalaghe2
بهترین فرصت برای ترویج، تبیین و تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت.mp3
960K
#موعظه
✅ بهترین فرصت برای ترویج، تبیین و تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت
🎥حجت الاسلام ماندگاری
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و پنجاه و پنج 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﺍﻣﻴﻨﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻣ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و پنجاه و شش
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺷﻌﺮ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﻥ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﻳﻢ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻭ ﺟﺎﺕ ﺑﻌﻴﺴﻲ ﻛﺒﺪﺭ ﺍﻟﺪﺟﻲ ﻓﻘﺪ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺎﻃﻢ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻭ ﺟﺎﺕ ﺑﺴﺒﻄﻲ ﻧﺒﻲ ﺍﻟﻬﺪﻱ ﮔﺮﭼﻪ ﻣﺮﻳﻢ ﺑﺎ ﭘﺎﻙ ﺩﺍﻣﻨﻲ ﺯﻳﺴﺖ ﻭ ﻋﻴﺴﻲ ﺭﺍ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻣﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﻜﻲ ﺑﺪﺭﺧﺸﺪ ﺑﺪﻧﻴﺎ ﺁﻭﺭﺩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﭘﺎﻙ ﺩﺍﻣﻨﻲ ﺩﻭ ﺳﺒﻂ ﻭ ﻧﻮﺍﺩﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻱ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺠﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺗﻘﺪﻳﻢ ﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﻴﺖ ﺣﺴﺎﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺻﺤﻴﺤﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﺗﻨﺶ ﺯﻫﺮﺍ ﻣﺮﺿﻴﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻓﺤﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﺫﺭﻳﺘﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻨﺎﺭ: ﺗﺮﺟﻤﻪ - ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﻙ ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻧﺴﺎﺧﺖ ﻟﺬﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺫﺭﻳﻪ ﻭ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺳﺎﺧﺖ. 1- ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻛﻢ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺍﻟﻤﺴﺘﺪﺭﻙ ﺹ152 ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩﺵ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺳﺖ. 2- ﺧﻄﻴﺐ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺹ 54
3- ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ " ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﻟﻌﻘﺒﻲ " ﺹ 48 ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭ ﻓﻮﺍﺋﺪ. 4- ﺻﺪﺭ ﺍﻟﺤﻔﺎﻅ ﮔﻨﺠﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﻜﻔﺎﻳﻪ " ﺹ 222 ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺣﺬﻳﻔﻪ ﺑﻦ ﺍﻟﻴﻤﺎﻥ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻓﺤﺮﻣﻬﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻬﺎ ﻋﻠﻲ [ ﺻﻔﺤﻪ 105] ﺍﻟﻨﺎﺭ، ﻭ ﺩﺭ ﺹ 223 ﺑﺴﻨﺪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺑﻌﺒﺎﺭﺍﺕ ﺣﺬﻳﻔﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 5- ﺟﻠﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ ﺹ 257 ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﺣﻴﺎ ﺍﻟﻤﻴﺖ " ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﺰﺍﺭ ﻭ ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ ﻭ ﻋﻘﻴﻠﻲ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﺩﺭ " ﺟﻤﻊ ﺍﻟﺠﻮﺍﻣﻊ " ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﺒﺰﺍﺭ ﻭ ﺍﻟﻌﻘﻴﻠﻲ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺎ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺣﺬﻳﻔﻪ ﻳﻤﺎﻧﻲ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 6- ﻣﺘﻘﻲ ﻫﻨﺪﻱ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﻛﺘﺎﺏ " ﻛﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ " ﺟﻠﺪﺷﺸﻢ ﺹ 219 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ: ﺍﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻭ ﺍﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺩﺧﻠﻬﺎ ﺑﺎﺣﺼﺎﻥ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻬﺎ ﺍﻟﺠﻨﻪ ﻳﻌﻨﻲ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﭘﺎﻙ ﺩﺍﻣﻨﻲ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺑﻮﺍﺳﻄﻪ ﻋﻔﺖ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺶ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺫﺭﻳﻪ ﺍﺵ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﻬﺸﺖ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. 7- ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺩﺭ " ﺻﻮﺍﻋﻖ "ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻲ ﺗﻤﺎﻡ ﻭ ﺍﻟﺒﺰﺍﺭ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻧﻌﻴﻢ ﺑﻬﻤﻴﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻓﺤﺮﻣﻬﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻨﺎﺭ، ﻭﺩﺭ ﺹ 112 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﺒﺰﺍﺭ ﻭ ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺎ ﻟﻔﻆ ﺩﻭﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 8- ﺷﺒﻠﻨﺠﻲ ﺩﺭ ﺹ 45 ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻟﻔﻆ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2