.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ
سپس گروه دیگرى را بعد از آنها به وجود آوردیم.
(مؤمنون/31)
*
فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ
و در میان آنان پیامبرى از خودشان فرستادیم که: «خداى یگانه را بپرستید. که جز اومعبودى براى شما نیست. آیا (با این همه، از شرک) پرهیز نمى کنید؟!»
(مؤمنون/32)
*
وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ
ولى اشرافیان (خودخواه) از قوم او که کافر بودند، و دیدار آخرت را تکذیب مى کردند،
و در زندگى دنیا به آنان ناز و نعمت داده بودیم، گفتند: «این بشرى است مثل شما. از آنچه شما مى خورید مى خورد. و از آنچه مى نوشیدمى نوشد! (پس چگونه مى تواند پیامبر باشد؟!)
(مؤمنون/33)
*
وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ
و اگر از بشرى همانند خودتان اطاعت کنید، در این صورت به یقین شما زیانکارید.
(مؤمنون/34)
*
أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ
آیا او به شما وعده مى دهدهنگامى که مُردید و خاک
و استخوانهایى (پوسیده) شدید، (از قبرها) بیرون آورده مى شوید؟!
(مؤمنون/35)
*
۞ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ
دور است، دور است این وعده هایى که به شما داده مى شود!
(مؤمنون/36)
*
إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ
به یقین غیراز این زندگى دنیاى ما، چیزى (در کار) نیست. پیوسته گروهى ازمامى میریم، و نسل دیگرى زنده مى شود.
و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد!
(مؤمنون/37)
*
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ
او فقط مردى است که بر خدا دروغ بسته.
و ما هرگز به او ایمان نخواهیم آورد!»
(مؤمنون/38)
*
قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ
(پیامبرشان) گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تکذیب آنان یارى کن!»
(مؤمنون/39)
*
قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَّيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ
(خداوند) فرمود: «بزودى پشیمان خواهند شد.
(امّا زمانى که دیگر سودى به حالشان ندارد.)»
(مؤمنون/40)
*
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً ۚ فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
سرانجام صیحه (مرگبار آسمانى) آنها را بحق فرو گرفت. و ما آنها را همچون خاشاکى بر سیلاب قرار دادیم. دور باد قوم ستمکار (از رحمت خدا)!
(مؤمنون/41)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۶ الی ۳۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ و بعد از حمد و
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۳۱ الی ۴۱
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
سرنوشت غم انگیز یک قوم دیگر (قوم ثمود)
این آیات، به بحث پیرامون اقوام دیگرى که بعد از نوح(علیه السلام) بر سر کار آمدند پرداخته و منطق آنها را که هماهنگ منطق کفار پیشین بوده، همچنین سرنوشت دردناکشان را شرح مى دهد، و بحث هائى را که در آیات گذشته ذکر شد تکمیل مى کند.
نخست مى گوید: ما بعد از آنها جمعیت دیگرى را به وجود آوردیم و قوم تازه اى به روى کار آمدند (ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِینَ).
قرن از ماده اقتران به معنى نزدیکى است، لذا به جمعیتى که در عصر واحد زندگى مى کنند قرن گفته مى شود.
و گاه به زمان آنها نیز قرن مى گویند، اندازه گیرى مدت قرن به سى سال، یا صد سال صرفاً جنبه قراردادى دارد و تابع سنت هاى اقوام مختلف مى باشد.
* * *
از آنجا که بشر نمى تواند بدون یک رهبر الهى باشد، خداوند پیامبر بزرگى را براى نشر دعوت توحید، آئین حق و عدالت به سوى آنها فرستاد، چنان که آیه بعد مى گوید: ما در میان آنها رسولى از خودشان فرستادیم که پروردگار یکتا را بپرستید و جز او معبودى براى شما نیست (فَأَرْسَلْنا فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِله غَیْرُهُ).
این همان چیزى بود که نخستین پایه دعوت همه پیامبران را تشکیل مى داد این نداى توحید بود که زیر بناى همه اصلاحات فردى و اجتماعى است.
آن گاه این رسول الهى براى تأکید بیشتر به آنها مى گفت: آیا در برابر این دعوت صریح، باز هم از شرک و بت پرستى پرهیز نمى کنید ؟ (أَ فَلا تَتَّقُونَ).
در این که: این قوم کدامیک از اقوام بودند؟ و پیامبرشان چه نام داشت؟ مفسران با بررسى آیات مشابه آن در قرآن دو احتمال داده اند:
نخست این که: منظور قوم ثمود است که در سرزمینى در شمال حجاز زندگى مى کردند و پیامبر بزرگ الهى صالح (علیه السلام) براى هدایت آنها مبعوث شد، آنها کفر ورزیدند و راه طغیان پیش گرفتند، سرانجام به وسیله صیحه آسمانى (صاعقه اى مرگبار) از میان رفتند.
شاهد این تفسیر، مجازات صیحه است که در پایان آیات مورد بحث، براى آنها ذکر شده، و در سوره هود ، آیه ۶۷ نیز صریحاً درباره قوم صالح آمده است.
دیگر این که: منظور قوم عاد است که پیامبرشان هود (علیه السلام) بود و در بعضى از آیات قرآن سرگذشت آنها بلافاصله بعد از سرگذشت نوح(علیه السلام) آمده و این خود قرینه اى بر این تفسیر است.(۱)
اما با توجه به این که: مجازات این قوم، طبق آیات ۶ و ۷ سوره الحاقه تندباد شدیدى بود که هفت شب و هشت روز آنها را در هم مى کوبید، روشن مى شود تفسیر اول صحیح تر است.
* * *
به هر حال، ببینیم عکس العمل این قوم سرکش در برابر نداى توحیدى این پیامبر بزرگ چه بود؟
قرآن در آیه بعد مى گوید: آن جمعیت اشرافى خودخواه که خداوند یگانه را انکار کردند و لقاى آخرت و رستاخیز را تکذیب نمودند، و ما آنها را نعمت فراوانى در این زندگى دنیا بخشیده بودیم، گفتند: این فقط انسانى است مثل شما، از آنچه شما مى خورید، مى خورد، و از آنچه مى نوشید، مى نوشد (وَ قالَ الْمَلاَ ُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ الآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا ما هذا إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَ یَشْرَبُ مِمّا تَشْرَبُونَ).
آرى، جمعیتى که در ناز و نعمت به سر مى بردند و به تعبیر قرآن ملأ بودند (ظاهرى چشم پر کن و درونى از نور حق تهى داشتند) چون دعوت این پیامبر بزرگ را مخالف هوس هاى خود مى دیدند، و مزاحم منافع نامشروع، استکبار و برترى جوئى بى دلیلشان مشاهده مى کردند، و به خاطر همین ناز و نعمت ها از خدا دور افتاده بودند، و سراى آخرت را انکار نمودند، به ستیزه بر خاستند، درست با همان منطقى که سرکشان قوم نوح(علیه السلام) داشتند.
آنان انسان بودن این رهبران الهى، خوردن و نوشیدن آنها را همانند سایر مردم، دلیلى بر نفى رسالتشان گرفتند، در حالى که این خود تأییدى بر رسالت این بزرگ مردان بود که آنها از میان توده هاى مردم، برمى خاستند که دردها و نیازهاشان را به خوبى درک کنند.
✍ پی نوشت:
۱ ـ به سوره هود ، آیه ۵٠ و سوره اعراف ، آیه ۶۵ و سوره شعراء ، آیه ۱۲۳ مراجعه فرمائید.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
🎙 تفسیر صوتی آیات ۳۱ الی ۴۱ سوره مبارکه مومنون
📝 مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۸ 🌾 ثمره حلم و بردباری 🔹 بهترين ياور در برابر سفيهان: امام(عليه السلام) در
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۸
🌾 ثمره حلم و بردباری
🔹 بهترين ياور در برابر سفيهان:
↩️ آنچه مسلم است اين است كه انسان نبايد تسليم عواطف ناشى از شهوت و غضب شود به گونه اى كه اختيار را از او سلب كند و در مسير قوه وهميه قرار گيرد بلكه واجب است مالك نفس خويش باشد. حتى قصاص و انتقام و ايستادنش در برابر شخص متجاوز بايد به مقتضاى عقل باشد نه براى ارضاى عواطف و متابعت از هواى نفس و شهوات زيرا امتياز انسان نسبت به حيوان در همين است و پيروى از حلم از وظايف انسان است نه پيروى از هوى، و آن چيزى است كه ذخيره او براى قيامت مى شود و مقتضاى عقل همين است.[7]
از بعضى روايات معصومين(عليهم السلام) استفاده مى شود كه آن بزرگواران حتى طرز حلم كردن و برخورد با سفيهان و جاهلان را به ما آموخته اند.
در حديث معروف عنوان بصرى كه خدمت امام صادق(عليه السلام) براى آموختن علم آمد ازجمله مطالبى كه امام(عليه السلام) به او فرمود اين بود: من نُه چيز را به تو سفارش مى كنم كه براى همه سالكان الى الله نيز همان را توصيه مى نمايم. سه نكته درباره رياضت نفس است و سه نكته درباره حلم و سه نكته درباره علم. آن ها را به خاطر بسپار و در آن سستى مكن.
عنوان بصرى مى گويد: تمام فكر و قلبم را متوجه آن حضرت ساختم. فرمود: اما آنچه درباره رياضت نفس است اين است كه هرگز چيزى را كه به آن تمايل ندارى نخور كه موجب حماقت است و هنگامى كه سير شدى دست به سوى غذا مبر و هنگامى كه مى خواهى چيزى بخورى بايد از حلال باشد و نام خدا را ببرى... .
و اما سه نكته اى كه درباره حلم است: اگر كسى به تو بگويد: اگر يك سخن نسنجيده درباره من بگويى ده برابر آن را درباره تو مى گويم، تو در مقابل چنين شخصى بايد بگويى: اگر ده گفتار نسنجيده بگويى حتى يكى هم نخواهم گفت و كسى كه به تو دشنام و نسبت بد بدهد به او بگو: اگر در آنچه مى گويى صادق هستى از خدا مى خواهم مرا ببخشد و اگر كاذب هستى از خدا مى خواهم تو را ببخشد. وهرگاه به تو وعده شروبدى بدهد تو وعده نصيحت وخيرخواهى به او بده.
اما آن سه چيز كه درمورد علم است اين است كه آنچه رانمى دانى از علما بپرس و بپرهيز از اين كه براى آزار و آزمودن از آن ها سؤال كنى، و از اين كه تنها به رأى خود چيزى را عمل كنى بپرهيز و راه احتياط را در پيش گير ... .[8]
نقطه مقابل حلم; حدّت، تندى و پرخاشگرى است. افرادى را سراغ داريم كه با شنيدن يك جمله نامناسب از يك فرد نادان ناگهان تبديل به كوره اى از آتش مى شوند و عكس العمل هاى تند و شديدى نشان مى دهند كه هم از مقام آن ها كاسته مى شود و هم شخص نادان را جسورتر مى كند و هم كسى به يارى آن ها برنمى خيزد.
لذا در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «الحِلمُ يُطْفِئُ نارَ الغضَبِ والحِدّةُ تُؤجِّجُ إحراقَه; حلم و بردبارى آتش غضب را خاموش مى كند اما حدت و تندى بر آتش آن مى افزايد».[9]
در حكمت 255 از نهج البلاغه نيز خوانديم: «الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ; حدت و تندى و تندخويى نوعى از جنون و ديوانگى است».
جالب اين كه افراد سفيه و نادان دوست دارند عكس العملى در برابر آن ها نشان داده شود تا به كار خود ادامه دهند و عقده دل را بگشايند اما هنگامى كه به آن ها بى اعتنايى شود غمگين مى شوند. آيا بهتر نيست با بى اعتنايى آن ها را غمگين و مأيوس سازيم همانگونه كه اميرمؤمنان(عليه السلام) مى فرمايد: «إذا حَلُمتَ عن السَّفيهِ غَمَمْتَه فَزِدْه غمّاً بحِلْمِكَ عنه; هنگامى كه در برابر شخص سفيه و نادان بردبارى نشان دهى غمگين مى شود. حال كه چنين است با حلم خود بر غم و اندوه او بيفزا»[10]. [11]
✍پی نوشت:
[7]. شرح كافى، ج 8، ص 310.
[8]. بحارالانوار، ج 1، ص 226.
[9]. غررالحكم، ح 6450.
[10]. غررالحكم، ح 6389.
[11]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در اين جا منبع ديگرى براى اين گفتار موجز حكمت آميز ذكر نكرده و ما هم جستوجو كرديم و منبع ديگرى جز نهج البلاغه نيافتيم جز اين كه در غررالحكم نيز با عين همين عبارت ذكر شده است. (غررالحكم، ح 6379) همچنين دانشمند معروف، واسطى نيز كه در قرن ششم مى زيسته در كتاب عيون الحكم و المواعظ آن را آورده است. (عيون الحكم و المواعظ، ص 38)"
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#درمحضر_اهلبیت
💚 هوس خانوادهام!
☀️ امام سجاد علیه السلام :
✓ «اين كه با چند درهم، به بازار بروم تا با آنها براى خانوادهام ـ كه هوس مقدارى گوشت كردهاند ـ ، گوشت بخرم، نزد من، محبوبتر از آن است كه بندهاى را آزاد كنم».
⁙ «لَأَن أدخُلَ السّوقَ ومَعي دَراهِمُ أبتاعُ بِهِ لِعِيالي لَحما وقَد قَرِموا، أحَبُّ إلَيَّ مِن أن اُعتِقَ نَسَمَةً».
📚 الكافی: ج٤ ص١٢ ح١٠
@Nahjolbalaghe2
سخنرانی صبح 1403.09.02.mp3
25.73M
#موعظه
🎤 سخنرانی | ایام فاطمیه
🎙 حجت الاسلام والمسلمین لقمانی
@Nahjolbalaghe2