🌸🌿
📕نهج البلاغه/خطبه ۱۱۴ فراز آخر در اندرز به مردم
🌼ارزيابي دنيا و آخرت
هيچ چيز بدتر از شر و بدي نيست جز كيفر و عذاب آن، و هيچ چيز نيكوتر از خير و نيكي وجود ندارد جز پاداش آن، همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن است، و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن است، پس كفايت مي كند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانيهاي آخرت. آگاه باشيد، هرگاه از دنياي شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياي شما افزايش يابد، چه بسا كاهش يافته هايي كه سودآور است، و افزايش داشته هايي كه زيان آور بود، همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده تر از چيزي است كه شما را از آن باز داشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزي است كه بر شما حرام كرده اند، پس آنچه را اندك است براي آنچه بسيار است ترك كنيد، و آنچه را بر شما تنگ گرفته اند به خاطر آنچه كه شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد. خداوند روزي شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرمود، پس نبايد روزي تضمين شده را بر آنچه كه واجب شده مقدم داريد، با اينكه به خدا سوگند آنچنان ناداني و شك و يقين به هم آميخته است كه گويا روزي تضمين شده بر شما واجب است، و آنچه را كه
واجب كرده اند، برداشتند. پس در اعمال نيكو شتاب كنيد، و از فرا رسيدن مرگ ناگهاني بترسيد، زيرا آنچه از روزي كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمي شود باز گرداند، آنچه امروز از بهره دنيا كم شده را مي توان فردا به دست آورد اما آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست، به آينده اميدوار و از گذشته نااميد باشيد، (از خدا بترسيد و جز بر مسلماني نميريد)
پایان خطبه ۱۱۴
🌺🌷🌸
۱۱۵- و من خطبة له ( عليه السلام )
> في الاستسقاء <
اللَّهُمَّ قَدِ انْصَاحَتْ جِبَالُنَا وَ اغْبَرَّتْ أَرْضُنَا وَ هَامَتْ دَوَابُّنَا وَ تَحَيَّرَتْ فِي مَرَابِضِهَا وَ عَجَّتْ عَجِيجَ الثَّكَالَي عَلَي أَوْلَادِهَا وَ مَلَّتِ التَّرَدُّدَ فِي مَرَاتِعِهَا وَ الْحَنِينَ إِلَي مَوَارِدِهَا اللَّهُمَّ فَارْحَمْ أَنِينَ الْآنَّةِ وَ حَنِينَ الْحَانَّةِ اللَّهُمَّ فَارْحَمْ حَيْرَتَهَا فِي مَذَاهِبِهَا وَ أَنِينَهَا فِي مَوَالِجِهَا اللَّهُمَّ خَرَجْنَا إِلَيْكَ حِينَ اعْتَكَرَتْ عَلَيْنَا حَدَابِيرُ السِّنِينَ وَ أَخْلَفَتْنَا مَخَايِلُ الْجُودِ فَكُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ وَ الْبَلَاغَ لِلْمُلْتَمِسِ نَدْعُوكَ حِينَ قَنَطَ الْأَنَامُ وَ مُنِعَ الْغَمَامُ وَ هَلَكَ السَّوَامُ أَلَّا تُؤَاخِذَنَا بِأَعْمَالِنَا وَ لَا تَأْخُذَنَا بِذُنُوبِنَا وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِالسَّحَابِ الْمُنْبَعِقِ وَ الرَّبِيعِ الْمُغْدِقِ وَ النَّبَاتِ الْمُونِقِ سَحّاً وَابِلًا تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ مُحْيِيَةً مُرْوِيَةً تَامَّةً عَامَّةً طَيِّبَةً مُبَارَكَةً هَنِيئَةً مَرِيعَةً زَاكِياً نَبْتُهَا ثَامِراً فَرْعُهَا نَاضِراً وَرَقُهَا تُنْعِشُ بِهَا الضَّعِيفَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُحْيِي بِهَا الْمَيِّتَ مِنْ بِلَادِكَ اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا وَ تَجْرِي بِهَا وِهَادُنَا وَ يُخْصِبُ بِهَا جَنَابُنَا وَ تُقْبِلُ بِهَا ثِمَارُنَا وَ تَعِيشُ بِهَا مَوَاشِينَا وَ تَنْدَي بِهَا أَقَاصِينَا وَ تَسْتَعِينُ بِهَا ضَوَاحِينَا مِنْ بَرَكَاتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ عَطَايَاكَ الْجَزِيلَةِ عَلَي بَرِيَّتِكَ الْمُرْمِلَةِ وَ وَحْشِكَ الْمُهْمَلَةِ وَ أَنْزِلْ عَلَيْنَا سَمَاءً مُخْضِلَةً مِدْرَاراً هَاطِلَةً يُدَافِعُ الْوَدْقُ مِنْهَا الْوَدْقَ وَ يَحْفِزُ الْقَطْرُ مِنْهَا الْقَطْرَ غَيْرَ خُلَّبٍ بَرْقُهَا وَ لَا جَهَامٍ عَارِضُهَا وَ لَا قَزَعٍ رَبَابُهَا وَ لَا شَفَّانٍ ذِهَابُهَا حَتَّي يُخْصِبَ لِإِمْرَاعِهَا الْمُجْدِبُونَ وَ يَحْيَا بِبَرَكَتِهَا الْمُسْنِتُونَ فَإِنَّكَ تُنْزِلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَ تَنْشُرُ رَحْمَتَكَ وَ أَنْتَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ .
#تفسير ما في هذه الخطبة من الغريب
قال السيد الشريف رضي الله عنه : قوله ( عليه السلام ) انصاحت جبالنا أي تشققت من المحول يقال انصاح الثوب إذا انشق و يقال أيضا انصاح النبت و صاح و صوح إذا جف و يبس كله بمعني. و قوله و هامت دوابُّنا أي عطشت و الهُيام العطش. و قوله حدابير السنين جمع حِدْبار و هي الناقة التي أنضاها السير فشبه بها السنة التي فشا فيها الجدب قال ذو الرمة :
حَدَابِيرُ ما تَنْفَكُّ إلاّ مُنَاخَةً * عَلي الخَسْفِ أوْ نَرْمِي بِهَا بَلَدَاً قَفْرَا
و قَوَْلُهُ : و لا قزع ربابها القزع القطع الصغار المتفرقة من السحاب. و قوله و لا شَفَّان ذهابها فإن تقديره و لا ذات شَفَّان ذهابها و الشَفَّان الريح الباردة و الذهاب الأمطار اللينة فحذف ذات لعلم السامع به .#
.
📕نهج البلاغه/خطبه ۱۱۵ در طلب باران
🌧دعا براي طلب باران
خداوندا! كوههاي ما از بي آبي شكاف خورده، و زمين ما غبارآلود، و دامهاي ما در آغلهاي خود سرگردانند، و چون زن بچه مرده فرياد مي كشند، و از رفت و آمد بي حاصل به سوي چراگاهها و آبشخورها، خسته شده اند، بار خدايا! بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور، خدايا به سرگرداني آنها در راهها و ناله هاشان در خوابگاهها رحمت آور. بار خدايا! هنگامي به سوي تو بيرون آمديم كه خشكسالي پياپي هجوم آورده، و ابرهاي پرباران از ما پشت كرده و خشك و نامهربان بدون بارش قطره اي باران گذشتند خدايا! تو اميد هر بيچاره و حل كننده مشكلات هر طلب كننده مي باشي، خدايا تو را مي خوانيم، در اين هنگام كه همه نااميد شدند، و ابر رحمت بر ما نمي بارد، و حيوانات ما نابود گرديدند، ما را به كردار ما عذاب نكني، و به گناهان ما كيفر ندهي. خدايا! رحمت خود را با ابر پرباران، و بهار پرآب، و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما، باراني درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما باز گرداند. خدايا! ما را با باراني سيراب كن كه زنده كننده، سيراب سازنده، فرا گيرد و به همه جا رونده، پاكيزه و بابركت، گوارا و پرنعمت، گياه آن بسيار، شاخه هاي آن به بار نشسته، برگهايش تازه و آبدار، تا با چنان باراني بنده ناتوان را توان بخشي، و شهرهاي مرده ات را زنده سازي. خدايا! باراني ده كه بسيار ببارد تا زمينهاي بلند ما پرگياه شود، و در زمينهاي پست روان گردد، و نعمتهاي فراوان در اطراف ما گسترش يابد، تا با آن ميوه هاي ما بسيار، گله هاي ما زنده و فراوان، و سرزمينهاي دورتر از ما نيز بهره مند گردند، و روستاهاي ما از آن نيرومند شوند، اينها همه از بركات گسترده و بخششهاي فراوان تو باشد كه بر سرزمينهاي فقرزده و حيوانات وحشي ما نازل مي گردد. خداوندا! باراني ده! دانه درشت كه پياپي براي سيراب شدن گياهان ما ببارد، چنانكه قطرات آن يكديگر را برانند، و دانه هاي آن به شدت بر هم كوبيده شوند، نه رعد و برقي بي باران، و ابري بي ثمر، و كوچك و پراكنده، و نه دانه هاي ريز باران همراه با بادهاي سرد. خدايا باراني پرآب فرو فرست كه قحطي زدگان به نعمتهاي فراوان رسند، و آثار خشكسالي از ميان برود كه همانا، تويي خداوندي كه پس از نااميد شدن مردم باران را فرو مي فرستي، و رحمت خود را همه جا گسترش مي دهي و تويي سرپرست نظام آفرينش كه به ستودن سزاواري.
۱۱۶- و من خطبة له ( عليه السلام )
> و فيها ينصح أصحابه <
أَرْسَلَهُ دَاعِياً إِلَي الْحَقِّ وَ شَاهِداً عَلَي الْخَلْقِ فَبَلَّغَ رِسَالَاتِ رَبِّهِ غَيْرَ وَانٍ وَ لَا مُقَصِّرٍ وَ جَاهَدَ فِي اللَّهِ أَعْدَاءَهُ غَيْرَ وَاهِنٍ وَ لَا مُعَذِّرٍ إِمَامُ مَنِ اتَّقَي وَ بَصَرُ مَنِ اهْتَدَي مِنْهَا وَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِيَ عَنْكُمْ غَيْبُهُ إِذاً لَخَرَجْتُمْ إِلَي الصُّعُدَاتِ تَبْكُونَ عَلَي أَعْمَالِكُمْ وَ تَلْتَدِمُونَ عَلَي أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَرَكْتُمْ أَمْوَالَكُمْ لَا حَارِسَ لَهَا وَ لَا خَالِفَ عَلَيْهَا وَ لَهَمَّتْ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ نَفْسُهُ لَا يَلْتَفِتُ إِلَي غَيْرِهَا وَ لَكِنَّكُمْ نَسِيتُمْ مَا ذُكِّرْتُمْ وَ أَمِنْتُمْ مَا حُذِّرْتُمْ فَتَاهَ عَنْكُمْ رَأْيُكُمْ وَ تَشَتَّتَ عَلَيْكُمْ أَمْرُكُمْ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ اللَّهَ فَرَّقَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أَلْحَقَنِي بِمَنْ هُوَ أَحَقُّ بِي مِنْكُمْ قَوْمٌ وَ اللَّهِ مَيَامِينُ الرَّأْيِ مَرَاجِيحُ الْحِلْمِ مَقَاوِيلُ بِالْحَقِّ مَتَارِيكُ لِلْبَغْيِ مَضَوْا قُدُماً عَلَي الطَّرِيقَةِ وَ أَوْجَفُوا عَلَي الْمَحَجَّةِ فَظَفِرُوا بِالْعُقْبَي الدَّائِمَةِ وَ الْكَرَامَةِ الْبَارِدَةِ أَمَا وَ اللَّهِ لَيُسَلَّطَنَّ عَلَيْكُمْ غُلَامُ ثَقِيفٍ الذَّيَّالُ الْمَيَّالُ يَأْكُلُ خَضِرَتَكُمْ وَ يُذِيبُ شَحْمَتَكُمْ إِيهٍ أَبَا وَذَحَةَ .
# قال الشريف : الوذحة الخنفساء و هذا القول يومئ به إلي الحجاج و له مع الوذحة حديث ليس هذا موضع ذكره .#
.
📕نهج البلاغه/خطبه ۱۱۶ در اندرز به ياران
🌺فراز ۱
ويژگيهاي پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)
خداوند پيامبر (ص) را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد، پيامبر (ص) بدون سستي و كوتاهي، رسالت پروردگارش را رسانيد، و در راه خدا با دشمنانش بدون عذرتراشي جنگيد، پيامبر (ص) پيشواي پرهيزكاران، و روشني بخش چشم هدايت شدگان است. (و از همين خطبه است)
فراز ۲🌺
اندرز ياران
مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است باخبر بوديد، از خانه ها كوچ مي كرديد، در بيابانها سرگردان مي شديد، و بر كردارتان اشك مي ريختيد، و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مي زديد، سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مي كرديد، و هر كدام از شما تنها بكار خود مي پرداختيد، و به ديگري توجهي نداشتيد. افسوس، آنچه را به شما تذكر دادند فراموش كرديد، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد، گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاي شما آشفته شده است.
فراز ۳🌺
تعريف ياراني كه به شهادت رسيدند
به خدا سوگند! دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايي اندازد، و مرا به كسي كه نسبت به من سزاوارترست ملحق فرمايد به خدا سوگند! آنان مردمي بودند، نيك انديش، ترجيح دهنده بردباري، گويندگان حق، و ترك كنندگان ستم، پيش از ما به راه راست قدم گذاشته، و شتابان رفتند، در به دست آوردن زندگي جاويدان آخرت، و كرامت گوارا، پيروز گرديدند.
فراز ۴♨️
خبر از خونريزي و شكمبارگي حجاج بن يوسف ثقفي.
آگاه باشيد! به خدا سوگند پسركي از طايفه ثقيف (حجاج بن يوسف) بر شما مسلط مي گردد كه هوسباز و گردنكش و ستمگر است، سبزه زارهاي شما را (اموال و دارايي های شما را مي چرد و چربي شما را آب مي كند، ابووذحه: بس كن.
(وذحه، نوعي سوسك است، چون ماجرايي با حجاج دارد، او را (ابووذحه) خطاب فرمود، كه اينجا جاي آوردن آن نيست (مي گويند وذحه، سوسك مخصوصي است حجاج را گزيد كه بدنش ورم كرد و مرد)
✨ #کانال_نهج_البلاغه✨ 🌷