قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آلعمران 🌷آیه ۵۶ 🔻سرنوشت پیروان و مخالفان مسیح(علیه السلام) آیه اول و دوم دن
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۵۹
🔹شأن نزول:
همان طور که در آغاز سوره، مشروحاً بیان شد، مقدار زیادى از آیات این سوره در پاسخ گفتگوهاى مسیحیان نجران، نازل شده است، چون آنها در یک هیأت شصت نفرى به اتفاق چند نفر از رؤسا و بزرگان خود به عنوان نمایندگى براى گفتگو با پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به مدینه وارد شده بودند.
از جمله مسائلى که در این گفتگو مطرح شد این بود که: آنها از پیامبر(صلى الله علیه وآله)پرسیدند: ما را به چه چیز دعوت مى کنى؟
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: به سوى خداوند یگانه، و این که از طرف او رسالت خلق را دارم و مسیح(علیه السلام) بنده اى از بندگان او است، و حالات بشرى داشت و مانند دیگران غذا مى خورد.
آنها این سخن را نپذیرفتند و به ولادت عیسى(علیه السلام) بدون پدر اشاره کرده و آن را دلیل بر الوهیت او خواندند، آیات فوق، نازل شد و به آنها پاسخ داد و چون حاضر به قبول پاسخ نشدند، آنها را دعوت به مباهله کرد که شرح آن به زودى خواهد آمد.(۱)
🌿تفسیر:
🔻نفى الوهیت مسیح(علیه السلام)
همان گونه که در شأن نزول آمد، این آیات، ناظر به کسانى است که ولادت حضرت مسیح(علیه السلام) بدون پدر را، دلیل بر فرزندى او نسبت به خدا، و یا الوهیتش مى گرفتند، آیه نخست مى گوید:
مَثَل عیسى نزد خدا همچون مثل آدم است که او را از خاک آفرید، سپس به او فرمود: موجود باش، او نیز بلافاصله موجود شد !
✨(إِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُراب ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ).
و با این استدلال کوتاه و روشن، به ادعاى آنها پاسخ مى گوید که اگر مسیح (علیه السلام) بدون پدر به دنیا آمد، جاى تعجب نیست، و دلیل بر فرزندى خدا یا عین خدا بودن نمى باشد; زیرا موضوع آفرینش آدم(علیه السلام)، از این هم شگفت انگیزتر بود، او بدون پدر و مادر به دنیا آمد، سپس به غافلان مى فهماند: هر کارى در برابر اراده حق، سهل و آسان است تنها کافى است بفرماید: موجود باش! آن هم موجود مى شود !
اصولاً مشکل و آسان نسبت به مخلوقات است که قدرت محدودى دارند و اما آن کس که قدرتش نامحدود است، تقسیم کارها به مشکل و آسان، براى او مفهومى ندارد، براى او آفریدن یک برگ، یا آفرینش یک جنگل در هزاران کیلومتر یکسان است، و آفرینش یک ذره خاک با منظومه شمسى، مساوى است.
در دومین آیه، براى تأکید آنچه در آیات قبل آمد، مى فرماید: اینها را (که درباره حضرت مسیح(علیه السلام) و چگونگى ولادت او و مقاماتش) بر تو مى خوانیم حقى است از سوى پروردگارت، و چون حق است، هرگز از تردید کنندگان در آن مباش ! (الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرینَ).
در مورد جمله الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ مفسران دو احتمال داده اند:
نخست این که: جمله مرکب از مبتدا و خبر باشد (اَلْحَقُّ مبتدا ، مِنْ رَبِّکَ خبر ) بنابراین معنى آن چنین مى شود: حق همواره از طرف پروردگار خواهد بود ; زیرا حق به معنى واقعیت است، و واقعیت عین هستى است، و هستى ها همه از وجود او مى جوشد، باطل، عدم و نیستى است و با ذات او بیگانه است.
دیگر این که: جمله مزبور خبر مبتداى محذوفى است که ذلِکَ الأَخْبارُ بوده باشد، یعنى: این خبرهایى که به تو داده شد، همگى حقایقى است از طرف پروردگار و هر دو معنى با آیه سازگار است.
📚۱ ـ مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۲۱، صفحه ۲۷۷، ۳۴۵ و ۳۴۸.
@Nahjolbalaghe2
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تلاوت آیات قرآن کریم به همراه تصاویر
📖سوره الرحمن آیات 29 تا 36
#عروسقرآن
@Nahjolbalaghe2
✨﷽✨
♨نامه امیرالمومنین امام علی علیهالسلام به یکی از کارمندان حکومتی که اختلاس کرده بود:
✍چون فرصت به دست آوردى به مردم خيانت كردى و هر چه از اموالى كه براى بيوهزنان و يتيمان نهاده بودند ربودى، مثل گرگی تيزچنگ که بره مجروح را مىربايد.
اموال مسلمانان را با دلى آسوده ربودی، بدون آنكه خود را در اين اختلاس گناهكار پندارى.
واى بر تو! چنان مىپنداشتی كه ميراث پدر و مادرت را مىبرى.
سبحان الله؛ آيا به قيامت ايمان نداری؟ آيا از روز حساب بيمناک نیستی؟
چگونه آشاميدن و خوردن بر تو گواراست در حالی که آنچه مىخورى و مىنوشی از حرام است.
از خداوند بترس و اموال اين قوم را بازگردان كه اگر چنين نكنى و خداوند مرا بر تو پيروزى دهد، با اين شمشير، كه هر كس را ضربتى زدهام به دوزخش فرستادهام، تو را نيز خواهم زد.
به خدا سوگند، اگر از حسن و حسين نیز چنين عملى سر مىزد، نه با ايشان مدارا و مصالحه مىنمودم و نه هيچيك از خواستههایشان را برآورده میکردم، تا آنگاه كه حق را از ايشان بستانم.
به خدا سوگند كه آنچه تو به حرام از اموال مسلمانان بردهاى، اگر به حلال به دست من مىرسيد، دلم نمىخواست براى بازماندگانم به ميراث نهم!!
📚نامه 41 نهج البلاغه
🌺🌿🌺
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃شرح نامه ۲۷ بخش ۳ ( مکارم شیرازی ) 🔻هشدارهاى پى در پى: امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه
✨
🍃ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۳
... در حديثى از امام جواد(عليه السلام) از پدرانش نقل شده که فرمود: به امير مؤمنان عرض کردند: مرگ را براى ما توصيف کن فرمود: از شخص آگاهى سؤال کرديد:
«هُوَ أَحَدُ ثَلاَثَةِ أُمُور يَرِدُ عَلَيْهِ إِمَّا بِشَارَةٌ بِنَعِيمِ الاَْبَدِ وَإِمَّا بِشَارَةٌ بِعَذَابِ الاَْبَدِ وَإِمَّا تَحْزِينٌ وَتَهْوِيلٌ وَأَمْرُهُ مُبْهَمٌ لاَ تَدْرِي مِنْ أَيِّ الْفِرَقِ هُوَ فَأَمَّا وَلِيُّنَا الْمُطِيعُ لاَِمْرِنَا فَهُوَ الْمُبَشَّرُ بِنَعِيمِ الاَْبَد;
يکى از سه حالت به هنگام مرگ بر انسان وارد مى شود يا بشارت به نعمت هاى جاودانى يا بشارت به عذاب جاودانى و يا حالت اندوه و ترس و سرنوشت مبهم که نمى داند سرانجام به کدام گروه ملحق خواهد شد اما دوستان ما که مطيع اوامر ما باشند (جزء گروه اوّلند و) بشارت به نعمت هاى جاودانى داده خواهند شد».(4)
در اواخر اين روايت نيز آمده که بعضى از گروه سوم مدتى در دوزخ مى مانند; سپس شفاعت اهل بيت شامل حال آنها مى شود و گروهى بعد از مدتى طولانى مشمول شفاعت مى شوند.
از اينجا روشن مى شود آنچه ابن ابى الحديد از عبارات امام(عليه السلام) در اينجا به نفع مذهب خود استفاده کرده که «هر کس وارد دوزخ شد تا ابد در آن مى ماند (و گنه کاران با کافران يکسانند و راه خروجى از عذاب الهى براى آنها نيست)، زيرا اگر راه نجاتى وجود داشت مى بايست بفرمايد: مرگ گاهى آغازگر شرّى است که به دنبالش ممکن است خير باشد و چنين نفرموده است».(5) اين سخن نادرست است و با ساير کلمات امام(عليه السلام) و آيات متعدّدى از قرآن مجيد ناسازگار مى باشد; بلکه منظور امام در اينجا بيان حال دو گروه مؤمنان خالص و کافران است. اما کسانى که به تعبير آيه شريفه 102 سوره توبه:
«(خَلَطُوا عَمَلا صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً); اعمال نيک را با اعمال بد آميخته اند»; به يقين مورد توجّه امام(عليه السلام) در اين عبارت نبوده است.
آن گاه امام(عليه السلام) شرط ورود در بهشت و سبب ورود در دوزخ را در دو جمله کوتاه بيان فرموده و مى فرمايد:
«پس چه کسى از عمل کننده براى بهشت، به بهشت نزديک تر است و کدام فرد از عمل کننده براى آتش، به آتش و عذاب نزديک تر؟»;
(فَمَنْ أَقْرَبُ إِلَى الْجَنَّةِ مِنْ عَامِلِهَا، وَمَنْ أَقْرَبُ إِلَى النَّارِ مِنْ عَامِلِهَا).
اشاره به اينکه اساس کار بر اعمال انسان ها گذارده شده است نه تمنيّات و آرزوها; اين اعمال است که انسان را بهشتى يا دوزخى مى کند و حتى شفاعت شفيعان در حاشيه قرار دارد.
شايان توجّه است که امام(عليه السلام) در اينجا مى فرمايد عاملان بهشت از همه به بهشت نزديک ترند و عاملان دوزخ به دوزخ و نمى فرمايد: عاملان اعمال صالح و عاصيان; اين کنايه لطيفى است که عمل صالح گويى بهشت است و معصيت گويى دوزخ.
سپس امام(عليه السلام) به اين نکته اشاره مى فرمايد که مرگ، هيچ کس را رها نمى کند و فرار از چنگال آن براى احدى ممکن نيست و چون چنين است بايد آن را بسيار جدى گرفت; مى فرمايد: «شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد (و صيد شدگان به وسيله آن) اگر بايستيد شما را دستگير خواهد کرد و اگر فرار کنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما با شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت در هم پيچيده مى شود (و پايان عمر دور نيست)»;
(وَأَنْتُمْ طُرَدَاءُ(6) الْمَوْتِ، إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ، وَإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ، وَهُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيکُمْ(7)، وَالدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُمْ).
تعبير به «طُرَدَاءُ الْمَوْتِ»
يکى از معانى آن، صيدى است که صياد به دنبال آن مى رود و مفهومش اين است که اين صياد به قدرى چيره دست است که انسان ها که صيد او هستند چه بايستند و چه فرار کنند آنها را خواهد گرفت و احدى از چنگال او رهايى نمى يابد. همان گونه که در قرآن مجيد آمده است:
«(أَيْنَما تَکُونُوا يُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِي بُرُوج مُّشَيَّدَة);
هرجا باشيد مرگ شما را در مى يابد، هرچند در برجهاى محکم باشيد».(8)
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2