:📌 قسمت (1)
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙
✍ برگی از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام
🌸 امام باقر علیه السلام🌸
«به خدا سوگند شیوۂ علی علیه السلام چنان بود که مانند بنده گان غذا می خورْد و بر زمین می نشست.
دو پیراهنِ کهنه می خرید و غلامش را مُخیّر می نمود بهترینِ آنها را بردارد
و خود آن دیگری را می پوشید. و اگر دامان یا آستینش بلندتر بود آن را قطع می کرد.
در مدت 5 سال خلافتش آجری روی آجر نگذاشت و طلا و نقره ای نیاندوخت. هرگاه با دو کارِ خداپسند روبرو می شد، سخت ترینِ آنها را انتخاب می کرد.
به مردم نان گندم و گوشت می خورانید اما خود به منزلش رفته، نان جو با سرکه می خورد... .»
---------------------
📚 امالی شیخ صدوق،
مجلس 47، حدیث14
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۶۲ ✅داستان هاى راستین در آیات فوق، پس از شرح زندگى مسیح(علی
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۶۴
🔹دعوت به سوى وحدت
قرآن نخستین بار، در ضمن آیات گذشته مسیحیان را دعوت به استدلال منطقى کرد، و پس از مخالفت، دعوت به مباهله نمود و چون دعوت به مباهله به مقدار کافى در روحیه آنها اثر گذاشت، به دلیل این که حاضر به مباهله نشدند و شرایط ذمه را پذیرفتند، بار دیگر از این آمادگى روحى استفاده کرده، مجدداً شروع به استدلال مى کند، ولى این استدلال با استدلالات سابق تفاوت فراوان دارد.
در آیات گذشته دعوت به سوى اسلام با تمام خصوصیات بود ولى در این آیه دعوت به نقطه هاى مشترک میان اسلام و آئین هاى اهل کتاب است.
روى سخن را به پیامبر کرده، مى فرماید: بگو: اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما مشترک است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را شریک او قرار ندهیم و بعضى از ما بعضى دیگر را ـ غیر از خداوند یگانه ـ به خدائى نپذیرد (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَة سَواء بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ).
در واقع قرآن با این طرز استدلال، به ما مى آموزد: اگر کسانى حاضر نبودند در تمام اهداف مقدس، با شما همکارى کنند، بکوشید لااقل در اهداف مهم مشترک همکارى آنها را جلب کنید و آن را پایه اى براى پیشبرد اهداف مقدستان قرار دهید.
آیه فوق، یک نداى وحدت در برابر تمام مذاهب آسمانى است، به مسیحیان مى گوید: شما مدعى توحید هستید و حتى مى گویید مسأله تثلیث (اعتقاد به خدایان سه گانه) منافاتى با توحید ندارد، و لذا قائل به وحدت در تثلیث مى باشید .
و همچنین یهود در عین سخنان شرک آمیز که عُزَیر را فرزند خدا پنداشتند، مدعى توحید بوده و هستند.
قرآن به همه آنها اعلام مى کند: ما و شما در اصل توحید مشترکیم، بیایید دست به دست هم داده این اصل مشترک را بدون هیچ پیرایه اى زنده کنیم و از تفسیرهاى نابه جا که نتیجه آن شرک و دورى از توحید خالص است خوددارى نمائیم.
جالب این که: در این آیه، با سه تعبیر مختلف روى مسأله یگانگى خدا تأکید شده است:
اول با جمله أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ: جز خدا را نپرستیم .
و بعد با جمله لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً: کسى را شریک او قرار ندهیم .
و سومین بار با جمله وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ: بعضى از ما بعضى دیگر را ـ به جز خداى یگانه ـ به خدائى نپذیرد .
ضمناً جمله اخیر، اشاره لطیفى به این حقیقت است که مسیح(علیه السلام) یکى از افراد انسان و هم نوع ما است نباید او را به خدائى شناخت.
این احتمال نیز وجود دارد که: بعضى از علماى منحرف اهل کتاب، از مقام خود سوء استفاده مى کردند و حلال و حرام خدا را به دلخواه خویش تغییر مى دادند و دیگران از آنها پیروى مى کردند.
توضیح این که:
از آیات قرآن استفاده مى شود در میان علماى اهل کتاب جمعى بودند که احکام خدا را طبق منافع یا تعصب هاى خود تحریف مى کردند، و از نظر منطق اسلام کسى که از چنین افرادى دانسته بدون قید و شرط پیروى کند، یک نوع عبودیت و پرستش نسبت به آنها انجام داده است.
دلیل این موضوع روشن است; زیرا قانونگذارى و تشریع حلال و حرام مربوط به خدا است، هر کس دیگرى را در این موضوع صاحب اختیار بداند، او را شریک خدا قرار داده است.
مفسران در ذیل این آیه، چنین نقل کرده اند: عُدَىّ بن حاتم که قبلاً مسیحى بود، سپس اسلام آورد، بعد از نزول این آیه، از کلمه أَرباباً (خدایان) این چنین فهمید که قرآن مى گوید: اهل کتاب بعضى از علماى خود را مى پرستند، لذا به پیغمبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: ما هیچ گاه در زمان سابق، علماى خود را عبادت نمى کردیم!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: آیا مى دانستید که آنها به میل خود احکام خدا را تغییر مى دهند و شما از آنها پیروى مى کردید؟
عُدَىّ گفت: آرى.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: این همان پرستش و عبودیت است!(۱)
در حقیقت، اسلام بردگى و استعمار فکرى را یک نوع عبودیت و پرستش مى داند و به همان شدتى که با شرک و بت پرستى مبارزه مى کند، با استعمار فکرى که شبیه بت پرستى است نیز، مى جنگد.
ولى باید توجه داشت که أَرْباب صیغه جمع است، بنابراین نمى توان تنها از این آیه نهى از پرستش عیسى(علیه السلام) را استفاده کرد ولى ممکن است منظور از آیه هم نهى از عبودیت مسیح(علیه السلام) باشد و هم از عبودیت دانشمندان منحرف!
سپس در پایان آیه مى فرماید: اگر آنها (بعد از این دعوت منطقى به سوى نقطه مشترک توحید باز) سر برتابند و رویگردان شوند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم و تسلیم حق هستیم و شما نیستید (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنّا مُسْلِمُونَ).
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۳ ... جمله «هُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ» اشاره به اين است که عو
✨
🍃ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۳
... همچنين در جاى ديگرى از قرآن مجيد مى خوانيم:
«(وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي کُنّا نَعْمَلُ أَ وَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما يَتَذَکَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَجاءَکُمُ النَّذيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظّالِمينَ مِنْ نَصير);
آنها در دوزخ فرياد مى زنند: پرودگارا! ما را بيرون آور تا عمل صالحى انجام دهيم غير از آنچه انجام مى داديم (به آنها گفته مى شود:) آيا شما را به اندازه اى که هرکس اهل تذکر است در آن متذکّر مى شود عمر نداديم و انذار کننده (الهى) به سراغ شما نيامد؟ اکنون بچشيد که براى ستمکاران هيچ ياورى نيست».(15)
از کتاب تمام نهج البلاغه که همه نامه را ذکر کرده استفاده مى شود که امام(عليه السلام) بعد از ذکر شرايط بسيار سخت و دردناک دوزخ به بخشى از نعمت هاى بهشتى و رحمت گسترده الهى اشاره مى کند که مرحوم سيّد رضى به عنوان تلخيص از ذکر آن خوددارى کرده است.
بر اين اساس، امام(عليه السلام) در ادامه اين نامه بعد از ذکر عذاب بسيار خوفناک دوزخ و مواهب بسيار اميدوار کننده بهشت، به بيان يک اصل مهم اسلامى; يعنى لزوم جمع ميان خوف و رجا پرداخته و مى فرمايد: «اگر مى توانيد خوفتان از خداوند شديد باشد و در عين حال (بسيار) به خدا حسن ظن داشته باشيد (چنين کنيد و) ميان اين دو جمع نماييد، زيرا حسن ظن بنده (خاص خدا) به پروردگار خويش به اندازه خوفش از اوست و آنها که بيش از همه به خدا حسن ظن دارند کسانى هستند که بيش از همه از (عذاب او) ترسانند (و ميان خوف و رجاى آنها تعادل کامل برقرار است)»;
(وَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ يَشْتَدَّ خَوْفُکُمْ مِنَ اللهِ، وَأَنْ يَحْسُنَ ظَنُّکُمْ بِهِ، فَاجْمَعُوا بَيْنَهُمَا، فَإِنَّ الْعَبْدَ إِنَّمَا يَکُونُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِرَبِّهِ عَلَى قَدْرِ خَوْفِهِ مِنْ رَبِّهِ، وَإِنَّ أَحْسَنَ النَّاسِ ظَنّاً بِاللهِ أَشَدُّهُمْ خَوْفاً للهِِ).
در اينجا امام(عليه السلام) به مسأله مهم خوف و رجا اشاره فرموده و آنها را در حد توازن و تعادل براى مؤمنان لازم مى شمارد، همان گونه که شرح آن را در بحث نکات خواهيم داد و اين به آن جهت است که مخاطبان با شنيدن عذاب هاى شديد دوزخ که در کلام امام(عليه السلام) آمده از رحمت خدا مأيوس نشوند و با شنيدن نعمت هاى بى پايان بهشت، خود را ايمن از عذاب او نبينند.
🔹نکته:
🌱تعادل دو بال خوف و رجا:
رجا در واقع عامل حرکت به سوى سعادت و به منزله موتور محرّک دستگاه هاى عظيم توليدى است و خوف عامل بازدارنده در برابر طغيان ها و حرکات بى رويه است. همان گونه که وسيله نقليه فاقد موتور، از حرکت باز مى ماند و فاقد ترمز در برابر پرتگاه ها و جاده هاى خطرناک ايمنى ندارد، اين دو در وجود هر انسانى بايد به صورت متعادل باشند تا هم به سوى طاعات حرکت کند و هم از معاصى خوددارى نمايد.
اهمّيّت اين دو به اندازه اى است که در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم: در وصاياى لقمان مطالب شگفت انگيزى بود از جمله اينکه به فرزندش چنين گفت: از خداوند متعال آن گونه خائف باش که اگر تمام نيکى هاى جن و انس را به جا آورده باشى، از عذاب او (به علت پاره اى از لغزش ها) ترسان باشى و رجاى تو نسبت به خداوند بايد آن گونه باشد که اگر معاصى جن و انس را انجام داده باشى اميد به رحمت او داشته باشى. هنگامى که امام صادق(عليه السلام) اين حديث را از لقمان نقل کرد فرمود: پدرم چنين مى گفت:
«إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْد مُؤْمِن إِلاَّ وَ فِي قَلْبِهِ نُورَانِ نُورُ خِيفَة وَ نُورُ رَجَاء لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا وَلَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا;
هيچ بنده مؤمنى نيست مگر اينکه که در قلبش دو نور است نور خوف و نور رجا اگر اين يکى را وزن کنند ذره اى از آن يکى افزون تر نيست و اگر آن ديگر را وزن کنند ذره اى از اين زيادتر نخواهد بود».(16)
ابن ابى الحديد بعد از آنکه در شرح عبارت امام(عليه السلام) مى گويد: امام(عليه السلام) به محمد بن ابى بکر دستور مى دهد که حسن ظن به خدا و خوف از او را در خود جمع کند و اين مقام والايى است که جز صالحان آماده به آن نمى رسند، حديثى را از امام على بن الحسين(عليهما السلام) نقل مى کند که فرمود:
«لَوْ أنْزَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ کِتاباً أنّه مُعَذِّبٌ رَجُلاً واحِداً لَرَجَوْتُ اَنْ اَکُونَهُ اَوْ اَنَّهُ راحِمٌ رَجُلاً واحِداً لَرَجَوْتُ اَنْ أَکُونَهُ;
اگر خداوند متعال آيه اى نازل کند که يک نفر را در عالم عذاب مى کند، از آن بيم دارم که آن يک نفر من باشم و اگر بگويد يک نفر را در همه عالم مورد رحمت قرار مى دهد، اميد دارم آن يک نفر من باشم».(17)
ادامه در پست بعدی⬇️
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۳ ... همچنين در جاى ديگرى از قرآن مجيد مى خوانيم: «(وَهُمْ يَصْطَرِ
✨
🍃ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۳
... اين تعبيرات به خوبى نشان مى دهد که به هم خوردن تعادل خوف و رجا يا سبب غرور و دور ماندن از خدا مى شود، يا يأس از رحمت او را به دنبال دارد که آن هم مانعى بر سر راه اطاعت و بندگى است.
📚پی نوشت:
1 . «خطب» به معناى کار و حادثه مهم است ولى غالباً در حوادث ناخوشايند به کار مى رود.
2 . توبه، آيه 102.
3 . هود، آيه 105-108.
4 . بحارالانوار، ج 6، ص 154.
5 . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 15، صفحه 166.
6 . «طرداء» جمع «طريد» و به گفته بعضى جمع «طريدة» از ريشه «طرد» به معناى دور کردن گرفته شده و به معناى شخص تبعيد شده يا صيدى که صياد به دنبال آن مى دود و پيوسته او را از خود دور مى سازد نيز به کار رفته است.
7 . «نواصى» جمع «ناصيه» به معناى موى پيش سر است (نه به معناى پيشانى) بعضى از ارباب لغت که در اقليت هستند «ناصيه» را به معناى قسمت پيش سر يا موهاى آن تفسير کرده اند و بعضى اصل را قسمت پيش سر مى دانند و موى پيش سر را به مناسبت اينکه بر آن روييده ناصيه مى گويند; ولى موارد استعمال اين لغت در قرآن مجيد به خوبى نشان مى دهد که معناى اوّل (موى پيش سر) مناسب تر است، زيرا هم در قرآن و هم در بسيارى از دعاها ناصيه با واژه اخذ (گرفتن) همراه شده و به يقين آنچه را مى توان گرفت موى پيش سر است که طرف مقابل را وادار به تسليم مى کند نه خود پيش سر که قابل گرفتن نيست. در ضمن، اخذ به ناصيه در بسيارى از موارد، معناى کنايه دارد و آن سلطه بر شخص يا چيزى است.
8 . نساء، آيه 78 .
9 . الرحمن، آيه 41.
10 . منهاج البراعة، ج 19، ص 89 شبيه همين معنا در عوالى اللئالى، ج 1، ص 280 آمده است.
11 . بحارالانوار، ج 8، ص 288، ح 21.
12 . نساء، آيه 56.
13 . غافر، آيه 49 و 50 .
14 . زخرف، آيه 77.
15 . فاطر، آيه 37 .
16 . کافى، ج 2، ص 67، باب الخوف و الرجاء، ح 1.
17 . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 15، ص 167.
@Nahjolbalaghe2
💚امام رضا عليه السلام :
🍀هر كس به خدا خوش گمان باشد،
خداوند مطابقِ گمان او، با وى رفتار مى كند
و هركس به روزىِ كم راضى باشد،
خداوند عمل كم را از او مى پذيرد
و هركس به روزى حلال اندك خشنود باشد،
هزينه زندگى اش سبك مى شود
و خانواده اش در نعمت خواهند بود
و خداوند، او را از بيمارى و درمان دنيا
آگاه مى كند و به سلامت، از دنيا به
خانه سلامت (آخرت) بيرون مى بَرد🍀
📚كافى ، ج 8 ، ص 347، ح 546
🍃
🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شادی روح در گذشتگان فاتحه و صلوات📿
@Nahjolbalaghe2
پرسمان #مشاوره
💢درمان وسوسه و حدیث نفس 💢
1- گفتن أعوذ بالله من الشيطان الرجيم و پناه بردن به خدا. « وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّيَاطِينِ * وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ» ( المؤمنون : ٩٧ و ٩٨) «و بگو: پروردگارا! از وسوسه هاى شياطين به تو پناه مى برم. و پروردگارا! به تو پناه مى برم از اينكه [شيطان ها]نزد من حاضر شوند».
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ميفرمايند: شيطان پوزه اى مانند پوزه سگ دارد كه آن را بر روى دل آدمى مى گذارد و شهوت ها و لذّت ها را به او يادآورى مى كند و آرزوها را به سراغش مى آورد و در دلش وسوسه مى كند، تا او را درباره پروردگارش به شكّ اندازد، در اين هنگام اگر آدمى بگويد: «اعوذ باللّه السميع العليم من الشيطان الرجيم و اعوذ باللّه اَن يحضرون ان اللّه هو السميع العليم» پوزه اش را از روى دل كنار مى برد
2- ياد هميشگي خداوند. «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانَا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (الزخرف : ٣٦) و هركه از ياد [خداى] رحمان روى گرداند، شيطانى را بر او مى گماريم كه قرين او باشد».
3- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ميفرمايند: هر كس از اين وسوسه چيزى در خود ديد، سه مرتبه بگويد: «به خدا و پيامبرش ايمان آوردم»، وسوسه اش از بين مى رود.
4- امام على عليه السلام ميفرمايند: روزه گرفتن در سه روز از هر ماه ـ پنجشنبه اول و آخر ماه و چهار شنبه وسط آن و روزه ماه شعبان ـ وسواس سينه و پريشانى هاى دل را از بين مى برد.
5- امام على عليه السلام ميفرمايند: ياد ما اهل بيت، شفابخش هر ناخوشى و بيمارى و وسوسه ترديد آور است.
6- امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از وسوسه زياد ـ فرمود: اشكالى ندارد. مى گويى: «لا اله الاّ اللّه ».
7-
حضرت صادق آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
براى هر مؤمنى چهل روز نمى گذرد، مگر اين كه گرفتار حديث نفس مى شود. پس هر وقت حديث نفس بر كسى عارض شد، دو ركعت نماز بجا آورد و از شّر آن به خدا پناه ببرد.
چون يك روز حضرت آدم عليه السّلام از حديث نفس به خداوند عزّ و جل شكايت كرد.
حضرت جبرئيل عليه السّلام نازل شد و فرمود: بگو:لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهََ اِلاّ بِاللّهِ
حضرت آدم عليه السّلام تا اين ذكر را فرمود، حديث نفس او بر طرف شد.
سعيد بن يسار گويد: بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم: (من گاهى) اندوهگين شوم (و براى رفع آن از آن حضرت دستورى خواستم) فرمود: بسيار بگو:
«اللَّه اللَّه ربى لا اشرك به شيئا»
(پس هر گاه از وسوسه يا حديث نفس (خاطره هاى شيطانى) بترسى بگو:
«اللهم انى عبدك و ابن عبدك و ابن امتك ناصيتى بيدك عدل في حكمك، ماض في قضاؤك، اللهم انى أسألك بكل اسم هو لك أنزلته في كتابك
أو علمته أحدا من خلقك أو استأثرت به في علم الغيب عندك ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تجعل القرآن نور بصرى و ربيع قلبى و جلاء حزنى و ذهاب همى اللَّه اللَّه ربى لا اشرك به شيئا»
/پرسمان
🌺🌿
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃تبیین ولایت فقیه به زبان ساده
🔹استاد رحیمپورازغدی
#نهجالبلاغه
کارِ اندکی کِ ادامه_🌱_یابد،
ازکاربسیاری کهاز آن به
ستوه، آیی امیدوار
کننده تراست
#حکمت۲۷۸
🍂▪️🍂
▪️🍂
🍂
وقتےصداے اذان راشنیدے
شتاب ڪن
بیاد داشته باش
مردان دلیر سرزمینم
زیر رگبار، گلولہ و تانک
نماز اول وقتشان ترڪ نمیشد
نمـاز اول وقت،التمـاس دعـا
🍂
▪️🍂
🍂▪️🍂
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
#تخريب
#تجزيه
#كشتار_مردم
"افشاي پشت صحنه سياست تابستاني دشمن"
استاد متدين و وطن خواه!
سلام
براي مطالعه و امضاي نامه ۷۷۷۷ استاد بسيجي به مردم ايران به لينك زير برويد؛
http://www.basijasatid.ir/node/7429
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
💠دحوالارض یعنی چی؟
روز بیست و پنجم ذی القعده، هم زمان با دحوالارض یعنی1⃣ گسترش یافتن زمین است. در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیه السلام2⃣ حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهما السلام به دنیا آمده اند. 3⃣همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) معرفی شده است.4⃣ نیز روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان داشته و ثواب هفتاد سال روزه گرفتن دارد.
اعمال این روز چیست ❓
1⃣روزه
روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه اش مثل ❌روزه هفتاد سال ❌است؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او👈 عبادت صد سال👉 نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه دار باشد استغفار می کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده.
2⃣ نماز
آن دو رکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ.
3⃣ دعا
کفعمی در کتاب مصباح فرموده که خواندن این دعا مستحب است:
اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ..........(مراجعه به مفاتیح)
4⃣ذکر خداوند
معنای ذکر، فقط گفتن الفاظ و اوراد و نام های خداوند نیست. بهترین نوع ذکر خدا، به یاد خدا بودن و او را بر اعمال و گفتار و کردار خویش ناظردانستن است.
5⃣شب زنده داری
احیا و شب زنده داری که برابر با عبادت👈 صد سال 👉است.
6⃣غسل
انجام غسل مستحبی به نیت روز دحوالارض
7⃣زیارت امام رضا (ع)
زیارت حضرت امام رضا(ع) که میرداماد (ره) در رساله اربعه ایام خود در بیان اعمال روز دحو الارض آن را از افضل اعمال مستحبه دانسته است.
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
DoaKomeil971020[02].mp3
41.07M