eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹ادامه خطبه (۱۷) بخش اول🔹 و تعبير به حمّال در مورد گناهان ديگران نيز تعبير جالب ديگرى است، گويى گنا
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح خطبه(۱۷)بخش دوم🔹 🔴جاهلان عالم نما! 💡امام(عليه السلام) بعد از توصيف جامعى که درباره گروه اوّل بيان فرمودند به اوصاف گروه دوّم مى پردازد و از کسى سخن مى گويد که در جهل و نادانى غوطه ور است، ولى خود را دانا مى پندارد و بى آن که اسباب بزرگى آماده کند تکيه بر جاى بزرگان مى زند. در مرحله اوّل پنج صفت براى چنين کسى بيان مى کند. نخست اين که «او مردى است که انبوهى از جهل و نادانى را در خود جمع کرده است» (وَ رَجُل قَمَشَ جَهْلا). با توجّه به تعبيراتى که ارباب لغت در معناى قَمْش ذکر کرده اند که آن را به معناى جمع و جور کردن اشياى پراکنده و بدون تناسب و نيز اشياى بى ارزش يا کم ارزش دانسته اند، نکته اين تعبير در کلام امام(عليه السلام) به خوبى روشن مى شود که اين نادانهاى عالم نما به دنبال شبه معلوماتى مى روند که نه ارزشى دارد و نه تناسب منطقى در جمع آن ديده مى شود. مرحوم «علامه خويى» در شرح اين کلام مى گويد: منظور اين است که مطالبى را از دهان اين و آن و از روايات غير معتبر و از طريق قياس و استحسان و منابعى از اين قبيل، جمع آورى مى کند (که حجمش زياد امّا ارزشش بسيار کم يا بى ارزش است). در دوّمين توصيف مى فرمايد: «او با سرعت در ميان مردم نادان به هر سو مى شتابد (تا مريدان و يارانى از جنس خود برگرد خويش جمع کند.)» (مُوضِع(1) في جُهّالِ الاُمَّةِ). بديهى است که چنين افرادى خريدارانى جز آن گروه ندارند و براى آنان در ميان خردمندان جايى نيست. هدفشان جلب نظر جهّال و نفوذ در ميان آنهاست چرا که از ورود به جرگه خردمندان مأيوس و نااميدند. در سوّمين توصيف مى افزايد: «او در تاريکيهاى فتنه ها به پيش مى دود» (عاد(2) في اَغْباشِ الْفِتْنَةِ). با توجّه به اين که «غَبَش» (مفرد اَغْباش) طبق تصريح ارباب لغت(3) به معناى شدّت ظلمت يا ظلمت آخر شب است که بهترين موقع براى پيشرفت کار سارقان و دزدان مى باشد روشن مى شود که اين گونه افراد، هميشه به دنبال آن هستند که از آب گل آلود فتنه ها، ماهى بگيرند. هميشه از روشنايى مى گريزند و به ظلمات و تاريکيها که بهترين جا براى فريب مردم نادان است، پناه مى برند; چرا که اگر ظلمت فتنه فرو نشيند و آفتاب علم و دانش سرزند چهره واقعى آنان نمايان مى گردد و نزد خاص و عام رسوا مى شوند. در چهارمين توصيف به يکى ديگر از بدبختيهاى بزرگ چنين کسى اشاره کرده، مى فرمايد: «او از ديدن منافع پيمان صلح در ميان مردم نابيناست» (عَم بِما في عَقْد الْهُدْنَةِ(4)). روشن است که منظور از «هدنة» (آرامش) در اين جا، صلح ميان مسلمانان و غير مسلمين نيست; چرا که اين سخن درباره کسى است که به گواهى جمله هاى بعد، به عنوان قاضى در ميان مردم مطرح شده است. بنابراين منظور ايجاد صلح و مصالحه در ميان توده هاى مردم و حلّ منازعات از طريق مصالحه است; و به تعبيرى ديگر «هدنه» در اين جا نقطه مقابل «فتنه» است که در جمله قبل آمده بود. اصولا اين قبيل افراد، هميشه خواهان اين هستند که آتش اختلاف شعله ور باشد تا به نيّات پليد و مقاصد شوم خود برسند; در حالى که اگر مى دانستند آرامش و صلح در ميان مردم به نفع همه افراد است و درگيرى و نزاع براى هيچ کس سودى ندارد، به سراغ اين امور نمى رفتند. آرى! اين گونه اشخاص از درک اين حقيقت و مشاهده آن نابينا هستند. در پنجمين توصيف مى فرمايد: «انسان نماها او را عالم و دانشمند مى نامند در حالى که چنين نيست!» (قَدْ سَمّاهُ اَشْباهُ النّاسِ عالِماً وَ لَيْسَ بِهِ). اصولا همان جاذبه اى که ذرّات اين جهان را در زمين و آسمان به هم پيوند مى دهد و هر موجودى گرايش به همانند خود دارد، در ميان اين گروه و پيروانشان نيز ديده مى شود. چه تعبير زيبايى! که از پيروان اين عالم نماها به عنوان «اَشْباهُ النّاس» ياد مى کند، اشاره به اين که انسان نماهايى در خدمت اين عالم نماها هستند و دو چهره ساختگى و کاذبى از واقعيّتها دارند. بديهى است شباهت آنها با انسانها همچون شباهت پيشوايانشان به عالمان و دانشمندان، يک شباهت صورى بيش نيست و اين تعبير هميشه در اين گونه موارد که تنها شباهت صورى وجود دارد به کار مى رود; مانند: «يا اَشْباهَ الرِّجالِ وَ لا رِجالَ» که در خطبه 27 «نهج البلاغه» آمده است. بعد از اين توصيف هاى پنجگانه، امام به بخشى از کارهاى زشت و نادرست اين گروه مى پردازد که نتيجه مستقيم همان صفات و نقاط ضعف بارز آنهاست; مى فرمايد: «صبح که از خواب برمى خيزد کارى جز انباشتن چيزهايى که اندکش بهتر از بسيار است، ندارد» (بَکَّرَ فَاستَْکْثَرَ مِنْ جَمْع; ما قَلَّ مِنْهُ خَيْر مِمّا کَثُرَ).(5).....ادامه دادد @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت چهل و چهارم ❇️ به نمایندگی از مردم مصر 🔻با تحصن مردم مصر در مسجد مدینه و درخواست آنها مبنی بر عزل استاندار مصر توسط عثمان و کارساز نشدن وساطت طلحه و عایشه، به ناچار من سراغ عثمان رفتم و در خواست مردم را به سمع او رساندم و خواستار عزل استاندار مصر و رسیدگی به جرم های او شدم. او ابتدا این درخواست را پذیرفت اما بعد از مدتی تحت تاثیر اطرافیانش از این کار امتناع کرد و بر شدت ناراحتی مردم مصر افزود. ❇️ قبول درخواست عثمان برای بازگرداندن مردم مصر 🔻[ تحمل حضور مردم مصر در شهر مدینه برای عثمان مشکل شده بود، روزی به منزل ما آمد و با توجه به منزلت من نزد آن مردم، درخواست کرد تا آنان را به شهرشان بازگردانم. پرسیدم: ] با چه وعده ای مردم مصر را به شهرشان برگردانم؟ 🔻[ گفت: هر نظری که تو داشتی و برای اصلاح امور پیشنهاد کردی، می‌پذیرم و خلاف خواسته تو رفتار نمی کنم. گفتم: ] 🔻بارها و بارها با تو سخن گفته‌ام و به توافق‌هایی با هم رسیده‌ایم؛ اما بعد از جدا شدن از یکدیگر، تو سخن دیگری را مطرح می‌کنی و تغییر موضع می‌دهی و همه این‌ها کار مروان بن حکم و سعید بن عاص و معاویه است که تحت تاثیر آنها قرار می‌گیری و سخنان آنان را گوش می دهی و برخلاف سخنان من رفتار می کنی! ❇️ پیشنهاد به عثمان؛ سخن گفتن با مردم 🔻[ عثمان قول داد که این بار به نظر من عمل خواهد کرد و نظر مشاوران خود را نادیده خواهد گرفت، بعد از این صحبت ها، من با مردم مصر صحبت کردم و آن‌ها را برای بازگشت به مصر آماده ساختم؛ اما شهر مدینه هنوز در التهاب به‌سر می‌برد و لازم بود برای آرام کردن آن اقدامی شود. از این رو به عثمان پیشنهاد کردم با مردم سخن بگوید و مردم را از مسائل موجود باخبر کند. 🔻[عثمان به مسجد آمد و خطبه ای خواند و به اشتباهات خویش اعتراف و توبه خود را اعلام کرد. ] ❇️ مروان؛ مانع اصلاحات عثمان 🔻[ پس از توبه عثمان در مسجد مدینه، مروان او را توبیخ کرد و او را به پس گرفتن سخنانش وادار ساخت و از قول عثمان به مردم اعلام کرد که خلیفه به هیچ یک از درخواستهای معترضان توجهی نخواهد کرد. با شنیدن این خبر، خشمناک به دیدار عثمان رفتم و به او گفتم: ] 🔻 ای عثمان! آیا تاثیر پذیری از مروان بس نیست؟! مروان تو را رها نخواهد کرد، تا زمانی که از دین خارجت کند و عقلت را برباید. او می خواهد تو را همانند شتری که در کاروان به پشت سر شتران دیگر بسته شده است، به هر سمتی که می‌خواهد بکِشد. به خدا سوگند که مروان نه در دین خود بصیرتی دارد و نه در کار خویش اندیشه درستی به کار می بندد. به خدا سوگند! به روشنی می بینم که تو را در چنان ورطه هلاکتی بیندازد که امکان بیرون آمدن از آن نباشد. 🔻 اما من، پس از این دیگر نزد تو نخواهم آمد و از من عتابی نخواهی شنید که به خدا سوگند، شرف و اعتبار خویش را از بین برده و اختیارت را از کف داده ای. 📚منابع: ۱. أنساب الأشراف، ج۶، ص۱۳۴ ۲. العقد الفرید، ج۴، ص۲۸۸ ۳. تاریخ طبری، ج۳، ص۳۹۳ ۴. أنساب الأشراف، ج۶، ص۱۷۶ و ۱۷۹ و ۱۸۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
🌱 ➕ آن گاه كه و نيازمند شديد🍁 با ، با خدا تجارت کنید. ☘ ۲۵۸ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام سجاد علیه السلام: حق مادرت این است که بدانی او با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست و خلاصه تمام جوارحش تو را حفاظت نموده و از تو نگهداری کرده و از این کارش هم خرم و شاد بوده. @Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ ۞ فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللَّهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُوا ۚ أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ ۖ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا چرا درباره منافقین دو دسته شده اید؟! (بعضى جنگ با آنها را ممنوع و بعضى مجاز مى دانید.) در حالى که خداوند بخاطر اعمالشان، (افکار) آنها را کاملاً وارونه کرده است. آیا شما مى خواهید کسانى را که خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه کرده، هدایت کنید؟! در حالى که هر کس را خداوند گمراه کند، هرگز راهى براى (هدایت) او نخواهى یافت. (نساء/88) صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم