eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﴾﷽﴿✨ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ و دوزخیان، بهشتیان را صدا مى زنند که: «(ترحم کنید و) مقدارى آب، یا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشید.» آنها (در پاسخ) مى گویند: «خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است.» (اعراف/۵۰) *** الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ (همان) کسانى که دین و آیین خود را سرگرمى و بازیچه گرفتند. و زندگى دنیا آنان را مغرور ساخت. امروز ما آنها را فراموش مى کنیم، همان گونه که آنها دیدار چنین روزى را فراموش کردند و آیات ما را انکار مى نمودند. (اعراف/۵۱) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۴۶ تا۴۹)🔹 ↩️در بعضى از روایات نیز شاهد این جمع به خوبى دیده
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۵۰و۵۱)🔹 🔺نعمت هاى بهشتى بر دوزخیان حرام است پس از آن که بهشتیان و دوزخیان هر کدام در محل مناسب خود مستقر شدند گفتگوهائى در میان آنها رد و بدل مى شود که نتیجه آن، مجازات و کیفرى است روحانى و معنوى براى دوزخیان. نخست دوزخیان ـ که در وضع بسیار ناگوارى به سر مى برند ـ خطاب به بهشتیان فریاد مى زنند: مقدارى آب یا آنچه خداوند به شما روزى داده، به ما ببخشید (وَ نادى أَصْحابُ النّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفیضُوا عَلَیْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ). آرى آنها از بهشتیان تمناى آب و ارزاق بهشتى مى نمایند، تا عطش سوزان خود را تسکین بخشند و از آلام خود بکاهند. ولى بلافاصله بهشتیان دست رد بر سینه آنها گذارده، مى گویند: خداوند اینها را بر کافران تحریم کرده است (قالُوا إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْکافِرینَ). * * * و آن گاه سبب محرومیت آنها را تشریح مى کند و با ذکر صفات دوزخیان روشن مى سازد که این سرنوشت شوم را خودشان براى خویشتن فراهم ساخته اند، نخست مى فرماید: این دوزخیان محروم کسانى هستند که دین و مذهب خود را به سرگرمى و بازى گرفتند (الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً). و زندگى دنیا آنها را فریب داد و مغرور ساخت (وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا). این امور سبب شد که آنها در لجنزار شهوات فرو روند، همه چیز حتى رستاخیز را به دست فراموشى بسپارند و گفتار پیامبران و آیات الهى را انکار کنند، لذا به دنبال آن اضافه مى کند: امروز هم ما آنها را فراموش خواهیم کرد، همان گونه که آنها لقاى چنین روزى را فراموش کردند و همان گونه که آیات ما را انکار نمودند (فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ). بدیهى است منظور از نسیان و فراموشى که در اینجا به خدا نسبت داده شده این است که: با آنها آن چنان رفتار مى کند که شخص فراموشکار رفتار مى نماید درست مثل این که: انسان به دوست فراموشکارش مى فرماید: حالا که تو ما را فراموش کردى ما هم تو را فراموش خواهیم کرد . یعنى با تو رفتار فراموشکارانه مى کنیم. ضمناً از این آیه استفاده مى شود: نخستین مرحله گمراهى و انحراف آن است که انسان مسائل سرنوشت ساز خود را جدى نگیرد و با آنها به عنوان یک سرگرمى و بازیچه رفتار کند این موضوع سرانجام به کفر مطلق و انکار همه حقایق منتهى مى شود. * * * نکته ها: ۱ ـ قرآن گفتگوى دوزخیان با بهشتیان را با جمله نادى که معمولاً براى سخن گفتن از دور است ذکر کرده و این نشان مى دهد در میان این دو گروه فاصله بسیار زیادى است، و البته این موضوع هیچ بعید نیست که حتى تا میلیون ها فرسنگ فاصله سخن یکدیگر را بشنوند و حتى یکدیگر را در پاره اى از اوقات ببینند، و اگر ممکن بود این موضوع در گذشته براى بعضى مشکلى ایجاد کند در عصر و زمان ما که انتقال صداها و تصویرها از فاصله هاى بسیار دور در همین جهان حل شده است جاى تعجب نخواهد بود. * * * ۲ ـ نخستین تقاضاى دوزخیان در آیه فوق همان آب ذکر شده و این طبیعى است شخصى که در آتش مى سوزد قبل از هر چیز آب مى طلبد تا عطش سوزان خود را تسکین بخشد. * * * ۳ ـ جمله مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ: از آنچه خدا به شما روزى داده که تعبیرى است سربسته و توأم با یک نوع ابهام، نشان مى دهد: حتى دوزخیان نمى توانند از ماهیت و انواع نعمت هاى بهشتى آگاه شوند، این موضوع با بعضى از احادیث که مى گوید در بهشت نعمت هائى است که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و به فکر هیچ انسانى نگذشته است، کاملاً تطبیق مى کند.(۱) ضمناً از این که این جمله با أو عطف شده نشان مى دهد که: نعمت هاى دیگر بهشتى مخصوصاً میوه ها مى تواند جانشین آب گردد، و عطش سوزان انسان را تسکین بخشد. * * * ۴ ـ جمله إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْکافِرینَ: خداوند آنها را بر کافران حرام کرده اشاره به این است که بهشتیان از بخشیدن این نعمت ها مضایقه ندارند; زیرا نه چیزى از آنها کم مى شود و نه در درون سینه، کینه اى نسبت به کسى دارند، حتى نسبت به دشمنانشان. ولى وضع دوزخیان آن چنان است که نمى توانند از نعمت هاى بهشتى بهره گیرند، این تحریم، در حقیقت یک نوع تحریم تکوینى است، همانند محرومیت بسیارى از بیماران از غذاهاى لذیذ و رنگارنگ. * * * ۱ ـ من لا یحضره الفقیه ، جلد ۱، صفحه ۲۹۵ و جلد ۴، صفحه ۱۷، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۳ هـ ق ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱٠، صفحات ۴۷۶ و ۴۷۸ و جلد ۱۴، صفحه ۳۸۳ و جلد ۱۵، صفحه ۲۲۳، چاپ آل البیت ـ بحار الانوار ، جلد ۸، صفحات ۶۱، ۹٠، ۹۲ و...» @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه (۴۶)🔹 ✅با مردم مدارا کن! همان گونه که در ذکر سند ن
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه (۴۶)🔹 ↩️در دستور سوم براى اينکه معلوم شود اصل، رِفق است يا شدّت مى فرمايد: «مادام که مدارا کردن بهتر است مدارا کن; اما در آنجا که جز شدت عمل تو را بى نياز نمى کند تصميم به شدّت بگير»; (وَارْفُقْ مَا کَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ، وَاعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِينَ لاَ تُغْنِي عَنْکَ إِلاَّ الشِّدَّةُ). به اين ترتيب اصل و اساس در مناسبات ميان حاکميّت و مردم، بلکه در تمام مديريت ها رفق و مداراست; ولى اگر کسانى از مدارا کردن مدير خواستند سوء استفاده کنند، جز برخورد شديد چيز ديگرى کارساز نيست. در روايتى معتبر مى خوانيم که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْء إِلاَّ زَانَهُ وَلاَ نُزِعَ مِنْ شَيْء إِلاَّ شَانَهُ; رفق و مدارا بر هيچ چيز گذارده نمى شود مگر اينکه آن را زينت مى بخشد و از چيزى برگرفته نمى شود مگر اينکه آن را زشت و بدنما مى کند». چو پرخاش بينى تحمل بيار * که سهلى ببندد در کارزار به شيرين زبانى و لطف و خوشى * توانى که پيلى به مويى کَشى امروز هم مشاهده مى کنيم که بهترين راه براى مبارزه با مفاسد اجتماعى و امر به معروف و نهى از منکر استفاده از برخوردهاى محبّت آميز و منطق توأم با ادب و مداراست که اکثريت افراد از اين طريق رام مى شوند; ولى گروه اندکى هستند که جز با شدت عمل دست از اعمال خلاف برنمى دارند. در چهارمين، پنجمين و ششمين دستور مى فرمايد: «پر و بالت را براى مردم بگستران (و تواضع کن) و با چهره گشاده با آنان روبه رو شو و در برابر آنان نرم خو و ملايم باش»; (وَاخْفِضْ لِلرَّعِيَّةِ جَنَاحَکَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ، وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ). اين تعبيرات در واقع برگرفته از آيات شريفه قرآن است; در يک جا خطاب به پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «(وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنينَ); و پر و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنين فرود آر». و در جاى ديگر مى فرمايد: «(فَبِما رَحْمَة مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُم); به سبب رحمت الهى، در برابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى». در هفتمين و آخرين توصيه مى فرمايد: «و مساوات را در ميان آنها حتى در مشاهده و نگاه کردن با گوشه چشم و اشاره کردن و تحيّت و تعارفات رعايت کن تا زورمندان در نقض عدالت به نفع خودشان طمع نورزند و ضعيفان از عدالت تو مأيوس نشوند. والسّلام»; (وَآسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ وَالاِْشَارَةِ وَالتَّحِيَّةِ، حَتَّى لاَ يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِکَ، وَلاَ يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ، وَالسَّلاَمُ). اين دستور که هم در مورد زمامداران و مديران جامعه آمده و هم در کتاب القضاء در وظايف قضات ديده مى شود دستورى است شايد منحصراً در اسلام که قاضى يا فرماندار و زمامدار به هنگامى که ارباب رجوع نزد او مى آيند، همه را با يک چشم بنگرد; اگر احترام مى کند و برمى خيزد، براى همه برخيزد اگر تحيّت مى گويد و پاسخ سلام را به نحو اکمل ادا مى کند، با همه چنين باشد و حتى نبايد به بعضى با تمام چشم نگاه کند و بعضى ديگر با گوشه چشم. اين امر سبب مى شود که همه حساب خود را بکنند و بدانند جايى که در اين امور ساده مساوات و عدالت رعايت مى گردد نبايد انتظار داشت در امور مهم تبعيض واقع شود.» @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ما کتابى براى آنها آوردیم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهى شرح دادیم. (کتابى) که مایه هدایت و رحمت براى گروهى است که ایمان مى آورند. (اعراف/۵۲ *** هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ ۚ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ قَدْ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ(اعراف/۵۳) آیا آنها جز انتظار ظهور آیات (و فرا رسیدن تهدیدهاى الهى) را دارند؟! آن روز که ظهور آنها فرا رسد، (کار از کار گذشته، و پشیمانى سودى ندارد. و) کسانى که قبلاً آن را فراموش کرده بودند مى گویند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند. آیا(امروز) براى ما شفاعت کنندگانى وجود دارند که براى ما شفاعت کنند، یا (به ما اجازه داده شود به دنیا) بازگردیم، و اعمالى غیر از آنچه انجام مى دادیم، انجام دهیم؟!» (ولى) آنها سرمایه وجود خود را از دست داده اند. و معبودهایى را که به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان گم مى شوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفاعت کننده اى) (اعراف/۵۳) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۵۰و۵۱)🔹 🔺نعمت هاى بهشتى بر دوزخیان حرام است پس از آن که
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۵۲و۵۳)🔹 قرآن کتاب هدایت و رحمت آیه نخست اشاره به این است که: محرومیت کفار و سرنوشت شومشان نتیجه کوتاهى ها و تقصیرات خودشان است و گرنه از ناحیه خداوند هیچ گونه کوتاهى در هدایت، رهبرى، ابلاغ آیات و بیان درس هاى تربیتى نشده است، لذا مى فرماید: ما در هدایت و راهنمائى آنها چیزى فروگذار نکردیم کتابى براى آنها فرستادیم که تمام اسرار و رموز آن را با آگاهى کامل تشریح کردیم (وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکِتاب فَصَّلْناهُ عَلى عِلْم). کتابى که مایه هدایت و موجب رحمت براى جمعیتى است که ایمان مى آورند (هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْم یُؤْمِنُونَ). گر چه افراد لجوج و خودخواه از آن بى بهره مى مانند. * * * در آیه بعد، اشاره به طرز تفکر غلط تبهکاران و منحرفان در زمینه هدایت هاى الهى کرده، مى فرماید: گویا آنها انتظار دارند که سرانجام و نتیجه وعده ها و وعیدهاى الهى را با چشم خود ببینند (بهشتیان را در بهشت و دوزخیان را در دوزخ مشاهده کنند) تا ایمان بیاورند ! (هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّ تَأْویلَهُ). اما چه انتظار نابه جائى; زیرا هنگامى که نتایج و سرانجام این وعده هاى الهى را مشاهده کنند، کار از کار گذشته است و راهى براى بازگشت باقى نمانده است. مى فرماید: آن روز که تأویل آنها فرا رسد (کار از کار گذشته و پشیمانى سودى ندارد و) کسانى که قبلاً آن را فراموش کرده بودند، مى گویند: فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند (یَوْمَ یَأْتی تَأْویلُهُ یَقُولُ الَّذینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ). آرى، در آن هنگام آنها که کتاب خدا و برنامه هاى آسمانى او را به دست فراموشى سپردند، اعتراف مى کنند، که فرستادگان پروردگار به حق مبعوث شده بودند و گفتار آنها نیز همه حق بود. اما در این هنگام در وحشت و اضطراب فرو مى روند، به فکر چاره جوئى مى افتند و مى گویند: آیا شفیعانى براى ما وجود دارند که براى ما شفاعت کنند ؟! (فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَیَشْفَعُوا لَنا). و یا اگر شفیعانى براى ما در کار نیست، و اصولاً شایسته شفاعت نیستیم آیا ممکن است به عقب بازگردیم و اعمالى غیر آنچه انجام دادیم انجام دهیم ؟ (أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذی کُنّا نَعْمَلُ). و تسلیم حق و حقیقت باشیم. ولى افسوس این بیدارى بسیار دیر است، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه شایستگى شفاعت دارند; زیرا آنها سرمایه هاى وجود خود را از دست داده و گرفتار خسران و زیانى شده اند که تمام وجودشان را در برمى گیرد (قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ). و بر آنها ثابت مى شود که: بت ها و معبودهاى ساختگى آنان در آنجا هیچ گونه نقشى ندارند و در حقیقت همه آنها از نظرشان گم مى شوند (وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ). گویا دو جمله آخر آیه، پاسخى است به دو درخواست آنان، یعنى اگر بنا شود دست به دامن شفیعانى بزنند باید دست به دامن همان بت هائى بزنند که در دنیا در برابر آنها سجده مى کردند، در حالى که آن بت ها در آنجا هیچ گونه منشأ اثر نیستند. و اما بازگشت آنها به دنیا در صورتى امکان دارد که سرمایه اى در اختیار داشته باشند در حالى که آنها همه سرمایه هاى خود را از دست داده و گرفتار خسرانى شده اند که سراسر وجودشان را در برگرفته است. از این آیه استفاده مى شود که: اولاً ـ انسان در اعمال خود مختار و آزاد است و الا تقاضاى بازگشت به دنیا نمى کرد تا اعمال بد خود را جبران کند. ثانیاً ـ جهان دیگر جاى انجام عمل و کسب فضیلت و نجات نیست.» @Nahjolbalaghe2