eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح حکمت(۱۸۵)🔹 ✅آنچه مى گويم حق است: امام(علیه السلام) براى رفع ابهام از پیشگویى هایى که د
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۸۶)🔹 🔺سرنوشت ظالم آغازگر: امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود هشدار شدیدى به ظالمان و ستمگران مى دهد و مى فرماید: «آن ستمگر که ابتداى به ظلم مى کند فرداى قیامت دست خود را از پشیمانى (به دندان) مى گزد»; (لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ). امام(علیه السلام) این سخن را از آیه 27 سوره فرقان برگرفته است آنجا که مى فرماید: «(وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا); و (همان) روزى که ستمکار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مى گزد و مى گوید: اى کاش با رسول (خدا) راهى بر گزیده بودم». نکته شایان توجه این است که امام(علیه السلام) در اینجا ظالم را مقدم به «بادى» کرده یعنى آن کسى که ابتداى به ظلم مى کند، از این نظر که شخص دوم اگر مقابله به مثل کند ظلم نیست بلکه احقاق حقى است و اگر بیش از مقابله به مثل کند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه کسى که ابتدا به ظلم کرده نیست و تعبیر به «عَضَّة» (به دندان گزیدن) کنایه از شدت ناراحتى است، زیرا انسان هنگامى که به ناراحتى هاى شدید گرفتار مى شود; ناراحتى هایى که از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده مى خواهد از خود انتقام بگیرد و براى این کار به آزار خویشتن مى پردازد; گاه بر سر و صورت خود مى کوبد و گاه دست خود را که با آن کار خلافى انجام داده مى گزد و همه اینها نشانه ناراحتى شدید از کار خویشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود است. در حدیثى از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) مى خوانیم: «فى رَجُلَیْنِ یَتَسابّانِ فَقالَ: الْبادی مِنْهُما أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَیْهِ ما لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ; امام(علیه السلام) در مورد دو نفر که به هم دشنام مى دادند فرمود: آن کس که ابتدا کرده ظالم تر است و گناه او و گناه نفر دیگر بر اوست مادامى که مظلوم از حد تعدى نکند».(1) جمله اخیر (ما لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ) ممکن است اشاره به آن قسم از سب باشد که مظلوم در انجام آن مجاز است مثل این که کسى به دیگرى بگوید: «لعنة الله علیک» و او در جوابش بگوید: «علیک لعنة الله» ولى در همان کتاب اصول کافى و بعضى کتب دیگر به جاى «ما لَمْ یَتَعَدَّ»، «ما لَمْ یَعْتَذِرَ» آمده است(2) اشاره به این که اگر شخص دشنام دهنده عذرخواهى کند و از کار خود توبه کرده و جبران نماید گناه او برداشته مى شود. این نسخه صحیح تر به نظر مى رسد، زیرا درباره نفر دوم تعبیر به «وِزْر» شده که نشان مى دهد او هم گناه کار است خواه تعدى کند یا تعدى نکند; ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پیش آید مشکل حل مى شود.(3) درباره ندامت ظالم و عاقبت کار او احادیث دیگرى نیز از معصومان(علیهم السلام) نقل شده از جمله در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ; ستمگرى پشیمانى است». با این که مى دانیم ظلم سبب پشیمانى است ولى به قدرى این رابطه شدید است که حضرت فرموده ستمگرى عین پشیمانى است. در حکمت 341 خواهد آمد که امام على بن ابى طالب(علیه السلام) فرموده است: «یَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم» و شبیه همین تعبیر در حکمت 241 آمده است: «یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ» و مفهوم هر دو این است که روزى که خداوند از ظالم انتقام مى گیرد بسیار شدیدتر است از روزى که ظالم به مظلوم ستم مى کند. در مورد تجسم اعمال در روز قیامت از بعضى روایات استفاده مى شود که ظلم به صورت ظلمت و تاریکى مجسم مى شود همان گونه که در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «اتَّقُوا الظُّلْمَ فَاِنَّهُ ظُلُماتٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ; از ظلم بپرهیزید که در روز قیامت ظلمت و تاریکى است». نیز از روایات استفاده مى شود از جمله گناهانى که کیفر و عقوبت آن در این دنیا دامان انسان را مى گیرد ظلم است، همان گونه که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «ما مِنْ أَحَد یَظْلِمُ بِمَظْلَمَة إلاّ أَخَذَهُ اللهُ بِها فی نَفْسِهِ وَمالِهِ; هیچ کس به دیگرى ستم نمى کند مگر این که خداوند انتقام او را در جان یا مال او خواهد گرفت». این سخن را با حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم که فرمود: «إنَّ أسْرَعَ الْخَیْرِ ثَواباً الْبِرُّ وَإنَّ أسْرَعَ الشَّرِ عِقاباً الْبَغْىُ; چیزى که ثواب آن بسیار زود به انسان مى رسد نیکوکارى است و چیزى که مجازات آن زود دامن انسان را مى گیرد ظلم و ستم است» * پی نوشت: (1). کافى، ج 2، ص 322، ح 3. (2). همان، ص 360. (3). بحث بیشتر درباره این موضوع را مى توانید در کتاب «انوار الفقاهة» در بحث مکاسب محرمه، ص 214 به بعد مطالعه فرمایید. @Nahjolbalaghe2
4_293413254921716497.mp3
4.06M
تندخوانی جزء بیست و نهم قرآن کریم 🎙استاد معتز آقائی @Nahjolbalaghe2
دعای روز بیست‌و‌نهم ماه مبارک رمضان
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_29.mp3
2.18M
شرح دعای روز بیستم و نهم ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترجمه قرآن ۲۶.mp3
5.75M
📖 انس با قرآن :سوره بقره آیه ۱۷ و ۱۸ 🔹 جلسه بیست و پنجم 🤔 چرا خدا نور هدایت رو از بعضیا می گیره؟ چه کار کنیم که خدا نور هدایت رو به ما بده؟ 📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید 🎈 💌 @Nahjolbalaghe2
🔴 فردا عید فطر نیست 🔹ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری اعلام کرد هلال ماه شوال در غروب روز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت رؤیت نشد و فردا دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ مطابق با ۳۰ رمضان المبارک ۱۴۴۳ خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ قَالَ يَا مُوسَىٰ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ (خداوند) فرمود: «اى موسى! من تو را با رسالتهاى خویش، و با سخن گفتنم (با تو)، بر مردم برترى دادم و برگزیدم. پس آنچه را به تو داده ام بگیر. واز شکرگزاران باش.» (اعراف/۱۴۴) *** وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا ۚ سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ و براى او در الواح (تورات) اندرزى از هر موضوعى نوشتیم. و هر چیزى را (که مورد نیازشان بود) شرح دادیم، پس (به او گفتیم:) آن را با جدیّت بگیر. و به قوم خود دستور بده: به نیکوترین آنها عمل کنند. (و آنها که به مخالفت برخیزند، کیفرشان دوزخ است.) و بزودى جایگاه فاسقان رابه شما نشان خواهم داد!» (اعراف/۱۴۵) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ تفسیر سوره مبارکه اعراف آیه (۱۴۳) ↩️گویا خداوند با این کار مى خواست دو چیز را به موسى(علی
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۴۴و۱۴۵)🔹 الواح تورات سرانجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و قوانین آئین خود را بر موسى(علیه السلام) نازل کرد. نخست به او فرمود: اى موسى! من تو را بر مردم برگزیدم، و رسالات خود را به تو دادم، و تو را به موهبت سخن گفتن با خودم نائل کردم (قالَ یا مُوسى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النّاسِ بِرِسالاتی وَ بِکَلامی). اکنون که چنین است آنچه را به تو دستور داده ام بگیر و در برابر این همه موهبت، از شکرگزاران باش (فَخُذْما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشّاکِرینَ). آیا از این آیه استفاده مى شود که: تکلّم با خدا از امتیازات مخصوص موسى(علیه السلام) در میان پیامبران بود؟ یعنى تو را از میان پیامبران براى این کار برگزیدم؟ حق این است که آیه فوق، در صدد اثبات چنین مطلبى نیست، بلکه به قرینه ذکر رسالات، که همه پیامبران دارا بودند، هدف آیه، بیان دو امتیاز بزرگ موسى(علیه السلام) بر توده مردم است: یکى دریافت رسالات خدا. و دیگرى گفتگوى با پروردگار که هر دو مقام رهبرى او را در میان امت خویش تثبیت مى کرد. آنگاه اضافه مى کند: در الواحى که بر موسى(علیه السلام) نازل کردیم، از هر موضوعى پند و اندرز کافى و شرح و بیان مسائل مورد نیاز در امور دین و دنیا و فرد و اجتماع، براى او نوشتیم (وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْء مَوْعِظَةً وَ تَفْصیلاً لِکُلِّ شَیْء). سپس به او دستور دادیم که با نهایت جدیت و قوت اراده، این فرمان ها را برگیر (فَخُذْها بِقُوَّة). و به قوم خود نیز فرمان ده که بهترین آنها را انتخاب کنند (وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها). و نیز به آنها اخطار کن که مخالفت با این فرمان ها و فرار از زیر بار مسئولیت ها و وظائف، نتیجه دردناکى دارد، و پایانش دوزخ است و به زودى جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهیم داد (سَأُریکُمْ دارَ الْفاسِقینَ). نکته ها: ۱ ـ معنى لوح ظاهر آیه این است که خداوند، الواحى بر موسى(علیه السلام) نازل کرد که شرایع و قوانین تورات در آن نوشته شده بود، نه این که: الواحى در دست موسى(علیه السلام)بود و به فرمان خدا این دستورات در آن منعکس گردید. اما این که: این الواح چگونه بوده ؟ و از چه جنس و ماده اى؟ در قرآن، بحثى از آن به میان نیامده، تنها کلمه الواح به طور سربسته آمده است، و این کلمه جمع لوح است، که در اصل از ماده لاحَ یَلُوحُ به معنى ظاهر شدن و درخشیدن، گرفته شده و چون با نوشتن بر روى یک صفحه، مطالب آشکار مى گردد و مى درخشد، به صفحه اى که بر آن چیزى مى نویسند، لوح مى گویند.(۱) ولى در روایات و گفتار مفسران احتمالات گوناگونى پیرامون کیفیت و جنس این لوح آمده است، که چون هیچ کدام جنبه قطعى نداشت از ذکر آنها خوددارى شد. ۲ ـ خدا چگونه با موسى(علیه السلام) مختلف قرآن استفاده مى شود که: خداوند با موسى(علیه السلام)سخن گفت، سخن گفتن خدا با موسى(علیه السلام) از این طریق بوده است که امواج صوتى را در فضا یا اجسام مى آفرید. گاهى این امواج صوتى از لابلاى شجره وادى ایمن . و گاهى در کوه طور به گوش موسى(علیه السلام) مى رسید. و این که: بعضى از افرادى که جمود بر الفاظ دارند پنداشته اند این گونه آیات دلیل بر تجسم خدا است، بسیار بى اساس است. البته شک نیست که این کلام چنان بوده است که: موسى(علیه السلام) با شنیدن آن، شک نداشت که از طرف خداوند و براى سخن گفتن با او است. این علم براى موسى(علیه السلام) یا از طریق وحى و الهام حاصل شده بود و یا از قرائن دیگر. ۳ ـ محتواى الواح! از تعبیر مِنْ کُلِّ شَیْء مَوْعِظَةً چنین استفاده مى شود که: همه مواعظ و اندرزها و مسائل لازم در الواح موسى(علیه السلام)نبود; زیرا مى گوید: از هر چیزى، اندرزى براى او نوشتیم . و این به خاطر آن است که آئین موسى(علیه السلام)آخرین آئین و شخص موسى(علیه السلام)خاتم انبیاء نبود، و مسلماً در آن زمان به مقدار استعداد مردم، احکام الهى نازل گشت. ولى هنگامى که مردم جهان به آخرین مرحله از تعلیمات انبیاء رسیدند، آخرین دستور که شامل همه نیازمندى هاى مادى و معنوى مردم بود نازل گردید. و از اینجا روشن مى شود این که: در بعضى از روایات در زمینه ترجیح مقام على(علیه السلام) بر مقام موسى(علیه السلام) آمده است که على(علیه السلام) آگاه به همه قرآن بود و در قرآن بیان همه چیز آمده است: نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء (۲) در حالى که در تورات بخشى از این مسائل آمده، طبق همین مطلب است.(۳) ۴ ـ منظور از أَحْسَنِها این که: در آیه بالا مى خوانیم: بهترین این دستورات را بگیرند ، نه به این معنى است که در میان آنها، بد و خوب بوده است و آنها وظیفه داشته اند خوب ها را بگیرند و بدها را رها کنند، و یا خوب و خوب تر داشته، و موظف بوده اند تنها خوب ترها را انتخاب نمایند.⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۴۴و۱۴۵)🔹 الواح تورات سرانجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و ق
بلکه گاهى کلمه افعل تفضیل به معنى صفت مشبّهه مى آید و آیه مورد بحث ظاهراً از این قبیل است، یعنى احسن به معنى حسن است، اشاره به این که: جمیع این دستورات حسن است و نیک. این احتمال نیز در آیه فوق وجود دارد که احسن به همان معنى بهتر و افعل تفضیل بوده باشد، اشاره به این که: در میان این دستورات، امورى مجاز شمرده شده است (همانند قصاص) و امورى از آن بهتر معرفى شده (همانند عفو و گذشت). یعنى به پیروانت بگو: تا مى توانند آنچه بهتر است انتخاب کنند، فى المثل عفو را بر قصاص (جز در موارد خاص) ترجیح دهند.(۴) * * * ۵ ـ منظور از دارَ الْفاسِقینَ در مورد جمله سَأُریکُمْ دارَ الْفاسِقینَ: به زودى خانه فاسقان را به شما نشان مى دهم ظاهر این است که: منظور از آن، دوزخ مى باشد، که قرارگاه کسانى است که از اطاعت فرمان خدا و انجام وظائف خویش خارج شده اند. این احتمال را نیز بعضى از مفسران داده اند که: منظور این است: اگر با این دستورات مخالفت کنید، به همان سرنوشتى گرفتار خواهید شد که قوم فرعون، فاسقان و گنهکاران دیگر، به آن گرفتار شده اند، و سرزمین شما تبدیل به دار فاسقان خواهد شد.(۵) * * * ۱ ـ تفسیر تبیان ، جلد ۴، صفحه ۵۳۹، مکتب الاعلام الاسلامى، طبع اول، ۱۴٠۹ هـ ق. ۲ ـ نحل، آیه ۸۹. ۳ ـ براى توجه به این روایات به تفسیر نور الثقلین ، جلد ۲، صفحه ۶۸، مؤسسه اسماعیلیان قم، طبع چهارم، ۱۴۱۲ هـ ق ـ بحار الانوار ، جلد ۳۵، صفحه ۴۳۲ ـ بصائر الدرجات ، صفحه ۲۴۷، مؤسسه اعلمى تهران، ۱۴٠۴ هـ ق ـ الفصول المهمة فى اصول الائمة ، جلد ۱، صفحه ۴٠۵، مؤسسه معارف اسلامى امام رضا(علیه السلام)، طبع اول، ۱۴۱۸ هـ ق، مراجعه شود. ۴ ـ این احتمال نیز وجود دارد که: ضمیر أَحْسَنِها به قُوّة یا أخذ به قوة باز گردد، اشاره به این معنى که آنها را به بهترین نوع از جدیت و قوت و قدرت بگیرند. ۵ ـ تفسیر المنار ، جلد ۹، صفحه ۱۹۳ ـ بحار الانوار ، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۶ ـ مجمع البیان ، جلد ۴، صفحه ۳۵۵، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بیروت، طبع اول، ۱۴۱۵ هـ ق ـ جامع البیان ، جلد ۹، صفحات ۷۹ و ۸٠، دار الفکر بیروت، ۱۴۱۵ هـ ق. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۹)🔹 🔶ویژگیهای دنیا حرص در دنيا انسان را به جايى نمى رساند: امام(عليه
حضرت در سومين نکته مى فرمايد: «و به دنبال آن جدايى از اموالى است که گردآورى کرده و واتابيدن آنچه را تابيده است»; (وَمِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ فِرَاقُ مَا جَمَعَ، وَنَقْضُ مَا أَبْرَمَ!). آرى چيزى نمى گذرد که انسان بايد بعد از آن همه تلاش و زحمت با تمام اموال نفيس خود وداع گويد و از آن همه تنها يک کفن سهم اوست که با خود به گور مى برد. قرآن مجيد درباره کاخ هاى فرعونيان و باغ ها و مزارع آبادشان مى فرمايد: «(کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنّات وَعُيُون * وَ زُرُوع وَمَقام کَريم * وَنَعْمَة کانُوا فيها فاکِهينَ * کَذلِکَ وَأَوْرَثْناها قَوْماً آخَرينَ); چه بسيار باغ ها و چشمه ها که به جا گذاشتند * و کشتزارها و قصرهاى پر ارزش * و نعمت هاى فراوان ديگر که در آن غرق شادمانى بودند! * اين چنين بود (ماجراى آنان) و ما اين (نعمت ها) را ميراث براى اقوام ديگرى قرار داديم». به دنبال اين سخن، امام(عليه السلام) در چهارمين نکته مى فرمايد: «اگر از آنچه (در داستان پيشينيان و در گذشته عمر خودت) وجود داشته است عبرت گيرى آنچه را باقى است حفظ خواهى کرد والسّلام»; (وَلَوِ اعْتَبَرْتَ بِمَا مَضَى حَفِظْتَ مَا بَقِيَ، وَالسَّلاَمُ). اعتبار و عبرت اندوزى از سرنوشت پيشينيان از مسائل مهمّى است که مورد تأکيد فراوان قرآن مجيد و رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) و ائمه دين(عليهم السلام) است. قرآن مى فرمايد: «(أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِى الاَْرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الاَْبْصارُ وَلکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتى فِى الصُّدُورِ); آيا آنان در زمين سير نکردند (تا آثار خاموش و بسيار عبرت آموز اقوام پيشين را ببينند) تا دل هايى داشته باشند که (حقيقت را) با آن درک کنند; و گوش هاى شنوايى که با آن (نداى حق را) بشنوند؟! زيرا (بسيار مى شود که) چشم هاى ظاهر نابينا نمى شود بلکه دل هايى که در سينه هاست (بر اثر غفلت و دنياپرستى) کور مى گردد». اساساً بخش مهمى از آيات قرآن که بازگو کننده تاريخ اقوام پيشين است ناظر به همين مسأله است، زيرا هيچ درسى آموزنده تر از درس هاى برگرفته از تاريخ بشر نيست; ولى همان گونه که بسيارى از مردم به گفته قرآن از کنار آيات پروردگار در پهنه هستى بى تفاوت مى گذرند، از کنار آثار بازمانده پيشينيان نيز بى احساس عبور مى کنند و امروز که گردشگرى گسترش پيدا کرده، غالباً به عنوان آثار هنرى و تاريخى به آنها مى نگرند و صاحبان اين آثار پيوسته به آن افتخار مى کنند بى آنکه سرنوشت آينده خود را در اين آثار مطالعه کنند. @Nahjolbalaghe2
🌙 دعای روز سی‌ام ماه رمضان
1_1573293398.mp3
3.37M
شرح دعای روز سی ام ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترجمه قرآن ۲۷.mp3
5.7M
📖 انس با قرآن :سوره بقره آیه ۱۹ 🔹 جلسه بیست و ششم 🤔 چی باعث میشه که نور ایمان و هدایت از بین میره؟ 📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید 🎈 💌 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ بزودى کسانى را که در روى زمین به نا حق تکبّر می ورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف مى سازم. (زیرا آنها چنانند که) اگر هر آیه و نشانه اى را ببینند، به آن ایمان نمى آورند. اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمى کنند. واگر طریق گمراهى را ببینند، آن را راه خود انتخاب مى کنند. (همه) اینها بخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند. (اعراف/۱۴۶) *** وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ ۚ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ و کسانى که آیات ما، و دیدار آخرت را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود مى گردد. آیا جز آنچه را عمل مى کردند پاداش داده مى شوند؟! (اعراف/۱۴۷) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۴۴و۱۴۵)🔹 الواح تورات سرانجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و ق
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۴۶و۱۴۷)🔹 🔺سرنوشت متکبران 🔷بحثى که در این دو آیه آمده، در حقیقت یک نوع نتیجه گیرى از آیات گذشته در زمینه سرنوشت فرعون، فرعونیان و سرکشان بنى اسرائیل است، خداوند در این آیات، این حقیقت را بیان مى کند که: اگر فرعونیان و یا سرکشان بنى اسرائیل با مشاهده آن همه معجزات و شنیدن آن همه آیات الهى، به راه نیامدند به خاطر آن است که: ما افراد متکبر و خودخواه را که در برابر حق جبهه گیرى مى کنند ـ به جرم اعمالشان ـ از قبول حق، باز مى داریم. به تعبیر دیگر اصرار و ادامه به سرکشى و تکذیب آیات الهى، آن چنان در فکر و روح انسان اثر مى گذارد که به صورت موجودى انعطاف ناپذیر و غیر قابل نفوذ در برابر حق درمى آید. لذا نخست مى فرماید: به زودى کسانى را که در زمین، به غیر حق تکبر ورزیدند از آیات خود، منصرف مى سازیم (سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ الَّذینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ). و از اینجا روشن مى شود: آیه فوق، هیچ گونه منافاتى با دلائل عقلى ندارد که براى توجیه آن ـ همانند بسیارى از مفسران ـ مرتکب خلاف ظاهر شویم. این یک سنت الهى است که نسبت به آنها که لجاجت و سرکشى را به آخرین حدّ مى رسانند، توفیق هر گونه هدایت و راهیابى را سلب مى کند. و به تعبیر دیگر: این خاصیت اعمال زشت خود آنها است که با توجه به انتساب همه اسباب به خدا ـ که مسبب الاسباب نهائى است ـ به او نسبت داده شده است. این موضوع نه موجب جبر است و نه محذور دیگر، تا بخواهیم دست به توجیه آیه بزنیم. ضمناً باید توجه داشت ذکر بِغَیْرِ الْحَقِّ بعد از تکبر به عنوان تأکید است; زیرا همیشه تکبر، خودبرتربینى و تحقیر بندگان خدا، بدون حق است این تعبیر همانند آیه ۶۱ از سوره بقره مى باشد آنجا که مى فرماید: وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَق: آنها که پیامبران را به ناحق مى کشند . به خصوص این که: با کلمه فِى الأَرْضِ همراه است، که به معنى سرکشى و طغیان در روى زمین مى آید، و مسلماً چنین عملى، همیشه به غیر حق است. آنگاه به سه قسمت از صفات این گونه افراد متکبر و سرکش و چگونگى سلب توفیق حق پذیرى از آنها اشاره کرده مى فرماید: آنها اگر تمام آیات و نشانه هاى الهى را ببینند، ایمان نمى آورند ! (وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَة لایُؤْمِنُوا بِها). و نیز اگر راه راست و طریق درست را مشاهده کنند، انتخاب نخواهند کرد (وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الرُّشْدِ لایَتَّخِذُوهُسَبیلاً). و به عکس، اگر راه منحرف و نادرست را ببینند، همان را راه خود انتخاب مى کنند (وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً). بعد از ذکر این صفات سه گانه که همگى حکایت از انعطاف ناپذیریشان در برابر حق مى باشد، اشاره به دلیل آن کرده، مى فرماید: اینها همه به خاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوابِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ). شک نیست که تنها با یک یا چند مرتبه، تکذیب آیات الهى، انسان استحقاق چنان سلب توفیقى پیدا نخواهد کرد، و راه توبه و بازگشت، هنوز به روى او باز است. ولى بدون شک ادامه و اصرار در این راه، او را به جائى مى رساند که حسّ تشخیص نیک و بد و راه راست و منحرف ( رشد و غىّ ) از او سلب مى گردد. * * * آیه بعد، کیفر چنین اشخاصى را بیان کرده، مى فرماید: آنها که آیات ما را تکذیب کنند و لقاى رستاخیز را منکر شوند اعمالشان به کلى حبط و نابود مى گردد (وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الآْخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ). حبط به معنى باطل و بى خاصیت نمودن عمل است، یعنى این گونه افراد حتى اگر کار خیرى انجام دهند، نتیجه اى براى آنها نخواهد داشت (توضیح بیشتر درباره این موضوع را در ذیل آیه ۲۱۷ سوره بقره بیان کرده ایم).(۱) و در پایان آیه، چنین اضافه مى کند: این سرنوشت براى آنها، جنبه انتقامى ندارد، این نتیجه اعمال خود آنها است، بلکه عین اعمال آنها است که در برابرشان مجسم شده، آیا آنها جز اعمالى را که انجام مى دادند، جزا داده مى شوند ؟ (هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاّما کانُوا یَعْمَلُونَ). این آیه، یکى دیگر از آیاتى است که دلیل بر تجسم اعمال، و حضور خود اعمال نیک و بد در قیامت مى باشد. @Nahjolbalaghe2