قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۹)🔹 🔶ویژگیهای دنیا حرص در دنيا انسان را به جايى نمى رساند: امام(عليه
حضرت در سومين نکته مى فرمايد: «و به دنبال آن جدايى از اموالى است که گردآورى کرده و واتابيدن آنچه را تابيده است»; (وَمِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ فِرَاقُ مَا جَمَعَ، وَنَقْضُ مَا أَبْرَمَ!).
آرى چيزى نمى گذرد که انسان بايد بعد از آن همه تلاش و زحمت با تمام اموال نفيس خود وداع گويد و از آن همه تنها يک کفن سهم اوست که با خود به گور مى برد.
قرآن مجيد درباره کاخ هاى فرعونيان و باغ ها و مزارع آبادشان مى فرمايد: «(کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنّات وَعُيُون * وَ زُرُوع وَمَقام کَريم * وَنَعْمَة کانُوا فيها فاکِهينَ * کَذلِکَ وَأَوْرَثْناها قَوْماً آخَرينَ); چه بسيار باغ ها و چشمه ها که به جا گذاشتند * و کشتزارها و قصرهاى پر ارزش * و نعمت هاى فراوان ديگر که در آن غرق شادمانى بودند! * اين چنين بود (ماجراى آنان) و ما اين (نعمت ها) را ميراث براى اقوام ديگرى قرار داديم».
به دنبال اين سخن، امام(عليه السلام) در چهارمين نکته مى فرمايد: «اگر از آنچه (در داستان پيشينيان و در گذشته عمر خودت) وجود داشته است عبرت گيرى آنچه را باقى است حفظ خواهى کرد والسّلام»; (وَلَوِ اعْتَبَرْتَ بِمَا مَضَى حَفِظْتَ مَا بَقِيَ، وَالسَّلاَمُ).
اعتبار و عبرت اندوزى از سرنوشت پيشينيان از مسائل مهمّى است که مورد تأکيد فراوان قرآن مجيد و رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) و ائمه دين(عليهم السلام) است.
قرآن مى فرمايد: «(أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِى الاَْرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الاَْبْصارُ وَلکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتى فِى الصُّدُورِ); آيا آنان در زمين سير نکردند (تا آثار خاموش و بسيار عبرت آموز اقوام پيشين را ببينند) تا دل هايى داشته باشند که (حقيقت را) با آن درک کنند; و گوش هاى شنوايى که با آن (نداى حق را) بشنوند؟! زيرا (بسيار مى شود که) چشم هاى ظاهر نابينا نمى شود بلکه دل هايى که در سينه هاست (بر اثر غفلت و دنياپرستى) کور مى گردد».
اساساً بخش مهمى از آيات قرآن که بازگو کننده تاريخ اقوام پيشين است ناظر به همين مسأله است، زيرا هيچ درسى آموزنده تر از درس هاى برگرفته از تاريخ بشر نيست; ولى همان گونه که بسيارى از مردم به گفته قرآن از کنار آيات پروردگار در پهنه هستى بى تفاوت مى گذرند، از کنار آثار بازمانده پيشينيان نيز بى احساس عبور مى کنند و امروز که گردشگرى گسترش پيدا کرده، غالباً به عنوان آثار هنرى و تاريخى به آنها مى نگرند و صاحبان اين آثار پيوسته به آن افتخار مى کنند بى آنکه سرنوشت آينده خود را در اين آثار مطالعه کنند.
@Nahjolbalaghe2
1_1573293398.mp3
زمان:
حجم:
3.37M
شرح دعای روز سی ام ماه مبارک رمضان
ترجمه قرآن ۲۷.mp3
زمان:
حجم:
5.7M
📖 انس با قرآن :سوره بقره آیه ۱۹
🔹 جلسه بیست و ششم
🤔 چی باعث میشه که نور ایمان و هدایت از بین میره؟
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ
بزودى کسانى را که در روى زمین به نا حق تکبّر می ورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف مى سازم. (زیرا آنها چنانند که) اگر هر آیه و نشانه اى را ببینند، به آن ایمان نمى آورند. اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمى کنند. واگر طریق گمراهى را ببینند، آن را راه خود انتخاب مى کنند. (همه) اینها بخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند،
و از آن غافل بودند.
(اعراف/۱۴۶)
***
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ ۚ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و کسانى که آیات ما، و دیدار آخرت را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود مى گردد. آیا جز آنچه را عمل مى کردند پاداش داده مى شوند؟!
(اعراف/۱۴۷)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۴۴و۱۴۵)🔹 الواح تورات سرانجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و ق
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۴۶و۱۴۷)🔹
🔺سرنوشت متکبران
🔷بحثى که در این دو آیه آمده، در حقیقت یک نوع نتیجه گیرى از آیات گذشته در زمینه سرنوشت فرعون، فرعونیان و سرکشان بنى اسرائیل است، خداوند در این آیات، این حقیقت را بیان مى کند که:
اگر فرعونیان و یا سرکشان بنى اسرائیل با مشاهده آن همه معجزات و شنیدن آن همه آیات الهى، به راه نیامدند به خاطر آن است که: ما افراد متکبر و خودخواه را که در برابر حق جبهه گیرى مى کنند ـ به جرم اعمالشان ـ از قبول حق، باز مى داریم.
به تعبیر دیگر اصرار و ادامه به سرکشى و تکذیب آیات الهى، آن چنان در فکر و روح انسان اثر مى گذارد که به صورت موجودى انعطاف ناپذیر و غیر قابل نفوذ در برابر حق درمى آید.
لذا نخست مى فرماید: به زودى کسانى را که در زمین، به غیر حق تکبر ورزیدند از آیات خود، منصرف مى سازیم (سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ الَّذینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ).
و از اینجا روشن مى شود: آیه فوق، هیچ گونه منافاتى با دلائل عقلى ندارد که براى توجیه آن ـ همانند بسیارى از مفسران ـ مرتکب خلاف ظاهر شویم.
این یک سنت الهى است که نسبت به آنها که لجاجت و سرکشى را به آخرین حدّ مى رسانند، توفیق هر گونه هدایت و راهیابى را سلب مى کند.
و به تعبیر دیگر: این خاصیت اعمال زشت خود آنها است که با توجه به انتساب همه اسباب به خدا ـ که مسبب الاسباب نهائى است ـ به او نسبت داده شده است.
این موضوع نه موجب جبر است و نه محذور دیگر، تا بخواهیم دست به توجیه آیه بزنیم.
ضمناً باید توجه داشت ذکر بِغَیْرِ الْحَقِّ بعد از تکبر به عنوان تأکید است; زیرا همیشه تکبر، خودبرتربینى و تحقیر بندگان خدا، بدون حق است این تعبیر همانند آیه ۶۱ از سوره بقره مى باشد آنجا که مى فرماید: وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَق: آنها که پیامبران را به ناحق مى کشند .
به خصوص این که: با کلمه فِى الأَرْضِ همراه است، که به معنى سرکشى و طغیان در روى زمین مى آید، و مسلماً چنین عملى، همیشه به غیر حق است.
آنگاه به سه قسمت از صفات این گونه افراد متکبر و سرکش و چگونگى سلب توفیق حق پذیرى از آنها اشاره کرده مى فرماید:
آنها اگر تمام آیات و نشانه هاى الهى را ببینند، ایمان نمى آورند ! (وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَة لایُؤْمِنُوا بِها).
و نیز اگر راه راست و طریق درست را مشاهده کنند، انتخاب نخواهند کرد (وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الرُّشْدِ لایَتَّخِذُوهُسَبیلاً).
و به عکس، اگر راه منحرف و نادرست را ببینند، همان را راه خود انتخاب مى کنند (وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً).
بعد از ذکر این صفات سه گانه که همگى حکایت از انعطاف ناپذیریشان در برابر حق مى باشد، اشاره به دلیل آن کرده، مى فرماید: اینها همه به خاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوابِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ).
شک نیست که تنها با یک یا چند مرتبه، تکذیب آیات الهى، انسان استحقاق چنان سلب توفیقى پیدا نخواهد کرد، و راه توبه و بازگشت، هنوز به روى او باز است.
ولى بدون شک ادامه و اصرار در این راه، او را به جائى مى رساند که حسّ تشخیص نیک و بد و راه راست و منحرف ( رشد و غىّ ) از او سلب مى گردد.
* * *
آیه بعد، کیفر چنین اشخاصى را بیان کرده، مى فرماید: آنها که آیات ما را تکذیب کنند و لقاى رستاخیز را منکر شوند اعمالشان به کلى حبط و نابود مى گردد (وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الآْخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ).
حبط به معنى باطل و بى خاصیت نمودن عمل است، یعنى این گونه افراد حتى اگر کار خیرى انجام دهند، نتیجه اى براى آنها نخواهد داشت (توضیح بیشتر درباره این موضوع را در ذیل آیه ۲۱۷ سوره بقره بیان کرده ایم).(۱)
و در پایان آیه، چنین اضافه مى کند: این سرنوشت براى آنها، جنبه انتقامى ندارد، این نتیجه اعمال خود آنها است، بلکه عین اعمال آنها است که در برابرشان مجسم شده، آیا آنها جز اعمالى را که انجام مى دادند، جزا داده مى شوند ؟ (هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاّما کانُوا یَعْمَلُونَ).
این آیه، یکى دیگر از آیاتى است که دلیل بر تجسم اعمال، و حضور خود اعمال نیک و بد در قیامت مى باشد.
@Nahjolbalaghe2