قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه (۵۱)🔹 🔺از ظلم و ستم به مردم بپرهيزيد! منظور از اصحاب خراج مأموران جمع آور
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح نامه (۵۱)🔹
↩️البته بسيار مى شد که بخش مهمى از خراج ميان همه مسلمانانى که در دسترس بودند به طور مساوى در حکومت هاى عدل (مانند حکومت اميرمؤمنان على(عليه السلام)) و به صورت غير مساوى (مانند حکومت خلفا) تقسيم مى شد.
دليل تساوى بر تقسيم، آن است که اراضى خراجيه که خراج از آن جمع آورى مى شود ملک عموم مسلمانان است و همه به طور مساوى در آن سهيم هستند. در ضمن منظور از تساوى، عدم فرق ميان افراد به حسب شخصيت اجتماعيشان است که فلان کس شيخ قبيله است و فلان شخص آدم سرشناسى است و ديگرى کارگر ساده; ولى بر حسب مسئوليت ها مانند قضاوت و فرماندارى و فرماندهى لشکر و امثال آن به يقين تفاوت گذارده مى شد.
*
در گرفتن خراج انصاف را رعايت کنيد:
امام(عليه السلام) پس از بيان يک سلسله کليات در بخش پيشين اين نامه، در اين بخش انگشت روى جزئيات مسائل گذارده و اوامر و نواهى خاصى براى کارگزاران خراج صادر مى فرمايد.
در آغاز چنين مى گويد: «حال که چنين است انصاف را از سوى خود نسبت به مردم رعايت کنيد و در برابر نيازمندى هايشان (که پاسخ گفتن به آن مشکلاتى دارد) صبر و شکيبايى به خرج دهيد، زيرا شما خزانه داران رعيّت و وکلاى امّت و سفيران ائمه و پيشوايان هستيد»; (فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ، وَاصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ، فَإِنَّکُمْ خُزَّانُ الرَّعِيَّةِ، وَ وُکَلاَءُ الاُْمَّةِ، وَ سُفَرَاءُ الاَْئِمَّةِ).
منظور از انصاف از سوى خود ـ همان گونه که در روايات وارد شده است ـ اين است که آنچه براى خود مى پسندند براى آنها بپسندند و آنچه براى خويش ناخوش مى دارند براى آنها ناخوش دارند. يا به تعبير ديگر همان گونه که حق خود را از آنها مى گيرند، حقوق آنها را نيز به آنها بپردازند.
در حديثى مى خوانيم مردى اعرابى خدمت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) آمد در حالى که پيامبر سوار بر مرکب به سوى يکى از غزوات در حرکت بود. آن مرد عرب رکاب پيغمبر را گرفت و عرض کرد: «يَا رَسُولَ اللهِ عَلِّمْنِي عَمَلاً أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ; اى رسول خدا! عملى به من ياد ده که اگر انجام دهم داخل بهشت شوم». پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «مَا أَحْبَبْتَ أَنْ يَأْتِيَهُ النَّاسُ إِلَيْکَ فَأْتِهِ إِلَيْهِمْ وَمَا کَرِهْتَ أَنْ يَأْتِيَهُ النَّاسُ إِلَيْکَ فَلاَ تَأْتِهِ إِلَيْهِمْ; آنچه دوست دارى مردم براى تو انجام دهند براى آنان انجام ده و آنچه دوست ندارى که مردم درباره تو انجام دهند درباره آنها انجام نده». اين را فرمود و اضافه کرد: «خَلِّ سَبِيلَ الرَّاحِلَةِ; دست از مرکب بردار و آن را به حال خود واگذار» (يعنى تمام خواسته تو در اين دو جمله بود).
امام(عليه السلام) در جمله هاى بالا سه منصب براى عاملان خراج بيان فرمود که اشاره به سه مسئوليت مهم آنهاست.
نخست خازن رعيّت، به معناى حافظ اموال آنها بودن تا در مصارفش صرف شود. ديگر اينکه آنها وکيلان امّتند که مفهومش آن است که حقوق مردم را از کسانى که حق بر ذمه آنهاست به طور کامل دريافت مى دارند. سوم اينکه آنها سفيران امامان هستند که بايد با همان اخلاق و روش پيشوايان بزرگ با مردم رفتار کنند، بنابراين هم اخذ حقوق مى کنند و هم حفظ آن و هم با اخلاق حسنه با آنان رفتار مى کنند.
آن گاه امام(عليه السلام) آنها را از شش چيز نهى مى کند. در نخستين نهى مى فرمايد: «هيچ کس را به سبب عرض حاجتش شرمنده نسازيد»; (وَلاَ تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ).
يعنى چنان با مردم رفتار کنيد که از عرض حاجت خود شرمنده نشوند. مثلاً اگر بعضى گوسفندان آنها مورد علاقه آنهاست يا بعضى از بخش هاى زراعت مورد توجّه آنهاست، چنان با آنها رفتار کنيد که بتوانند مقصود خود را اظهار دارند و خراج و زکات را از بخش ديگر مطالبه کنيد.
حضرت در دومين نهى خود مى فرمايد: «و کسى را از خواسته (مشروعش) باز مداريد»; (وَلاَ تَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ).
اشاره به اينکه اگر آنها در نحوه تقسيم اموال و اخذ خراج خواسته هاى مشروعى داشته باشند آنها را رعايت کنيد.
در سومين نهى، آنها را از گرفتن وسايل ضرورى زندگى (و به اصطلاح مستثنيات دين) باز مى دارد و مى فرمايد: «و هرگز براى گرفتن خراج از بدهکار، لباس تابستانى يا زمستانى و يا مرکبى که با آن به کارهايشان مى رسند و يا برده اى را (که از کمک او براى زندگى بهره مى گيرند) به فروش نرسانيد»; (وَلاَ تَبِيعُنَّ لِلنَّاسِ فِي الْخَرَاجِ کِسْوَةَ شِتَاء وَلاَ صَيْف، وَلاَ دَابَّةً يَعْتَمِلُونَ عَلَيْهَا وَلاَ عَبْداً).
اين دستور يکى از احکام کاملا انسانى اسلام است که اجازه نمى دهد حتى از بدهکاران، ضروريات زندگى آنها را براى اداى دين بستانند، بلکه اگر مال ديگرى دارد از آن بايد بهره گرفت و اگر ندارد بايد به او مهلت داد تا زمانى که قدرت بر اداى دين خود پيدا کند.«
@Nahjolbalaghe2
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_های_کودکانه | مرد ناشناس
🎙 با اجرای نورالزینب خانم حافظی
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۶۳الی۱۶۶)🔹 یکى به خاطر این که در پیشگاه خدا معذور باشند و
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۶۳الی۱۶۶)🔹
↩️از مجموع این دو، چنین استفاده مى شود: هر دو گروه مجازات شدند، ولى مجازات مسخ، تنها مربوط به گنهکاران بود، و مجازات دیگران احتمالاً هلاکت و نابودى، هر چند گنهکاران نیز چند روزى پس از مسخ شدن ـ طبق روایات ـ هلاک شدند.
* * *
۴ ـ آیا مسخ، جسمانى بوده یا روحانى؟
مسخ یا به تعبیر دیگر، تغییر شکل انسانى به صورت حیوان مسلماً موضوعى بر خلاف جریان عادى طبیعت است.
البته موتاسیون و جهش و تغییر شکل حیوانات به صورت دیگر، در موارد جزئى دیده شده است، و پایه هاى فرضیه تکامل در علوم طبیعى امروز بر همان بنا نهاده شده.
ولى مواردى که در آن موتاسیون و جهش دیده شده، صفات جزئى حیوانات است، نه صفات کلى، یعنى هرگز دیده نشده: نوع حیوانى بر اثر موتاسیون تبدیل به نوع دیگر شود، بلکه خصوصیاتى از حیوان ممکن است دگرگون گردد، و تازه جهش در نسل هائى که به وجود مى آیند دیده مى شود، نه این که: حیوانى که متولد شده است با جهش تغییر شکل دهد.
بنابراین دگرگون شدن صورت انسان یا حیوانى به صورت نوع دیگر امرى است خارق العاده.
اما بارها گفته ایم، مسائلى بر خلاف جریان عادى طبیعى وجود دارد، گاهى به صورت معجزات پیامبران.
و زمانى به صورت اعمال خارق العاده اى که از پاره اى از انسان ها سر مى زند ـ هر چند پیامبر نباشند ـ (که البته با معجزات، متفاوت است).
بنابراین، پس از قبول امکان وقوع معجزات و خارق عادات، مسخ و دگرگون شدن صورت انسانى به انسان دیگر، مانعى ندارد.
و همان طور که در بحث اعجاز انبیاء گفته ایم، وجود چنین خارق عاداتى نه استثناء در قانون علیت است، و نه بر خلاف عقل و خرد، بلکه تنها یک جریان عادى طبیعى در این گونه موارد شکسته مى شود که نظیرش را در انسان هاى استثنائى کراراً دیده ایم.
بنابراین، هیچ مانعى ندارد که: مفهوم ظاهر کلمه مسخ را که در آیه فوق و بعضى دیگر از آیات قرآن آمده است، بپذیریم و بیشتر مفسران هم همین تفسیر را پذیرفته اند.
ولى بعضى از مفسران که در اقلیت هستند معتقدند: مسخ به معنى مسخ روحانى و دگرگونى صفات اخلاقى است، به این معنى که صفاتى همانند میمون یا خوک در انسان هاى سرکش و طغیانگر پیدا شد، رو آوردن به تقلید کورکورانه و توجه شدید به شکم پرستى و شهوت رانى که از صفات بارز این دو حیوان بود در آنها آشکار گشت.
این احتمال از یکى از قدماى مفسرین به نام مجاهد نقل شده است.
و این که بعضى ایراد کرده اند: مسخ بر خلاف قانون تکامل و موجب بازگشت و عقب گرد در خلقت است، درست نیست; زیرا قانون تکامل مربوط به کسانى است که در مسیر تکاملند، نه آنها که از مسیر انحراف یافته و از محیط شرائط این قانون به کنار رفته اند.
فى المثل یک انسان سالم در سنین طفولیت مرتباً رشد و نمو مى کند، اما اگر نقائصى در وجود او پیدا شود، ممکن است نه تنها رشد و نموش متوقف گردد، که رو به عقب برگردد، و نمو فکرى و جسمانى خود را تدریجاً از دست بدهد.
ولى در هر حال، باید توجه داشت: مسخ و دگرگونى جسمانى متناسب با اعمالى است که انجام داده اند، یعنى چون عده اى از جمعیت هاى گنهکار بر اثر انگیزه هواپرستى و شهوت رانى دست به طغیان و نافرمانى خدا مى زدند و جمعى با تقلید کورکورانه از آنها، آلوده به گناه شدند، لذا به هنگام مسخ، هر گروه به شکلى که متناسب با کیفیت اعمال او بوده ظاهر مى شده است.
البته در آیات مورد بحث، تنها سخن از قرده (میمون ها) به میان آمده است و از خنازیر (خوک ها) سخنى نیست، ولى در آیه ۶٠ سوره مائده گفتگو از جمعیتى به میان آمده است که به هنگام مسخ به هر دو صورت فوق (بعضى قرده و بعضى خنازیر) تغییر چهره دادند، که به گفته بعضى از مفسران مانند ابن عباس ، آن آیه نیز درباره همین اصحاب سبت است که پیرمردان سرجنبانانِ شکم پرست و شهوت پرستشان به خوک، و جوانان مقلّد، چشم و گوش بسته ـ که اکثریت را تشکیل مى دادند ـ به میمون تغییر چهره دادند.
ولى در هر حال، باید توجه داشت طبق روایات، مسخ شدگان تنها چند روزى زنده مى ماندند و سپس از دنیا مى رفتند، و نسلى از آنها به وجود نمى آمد.«
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۶۳الی۱۶۶)🔹 ↩️از مجموع این دو، چنین استفاده مى شود: هر دو گ
↩️۵ ـ خلاف کارى زیر پوشش کلاه شرعى
گر چه در آیات فوق، اشاره اى به حیله گرى اصحاب سبت در زمینه گناه نشده است، ولى همان طور که اشاره کردیم، بسیارى از مفسران در شرح این آیات اشاره به داستان کندن حوضچه ها و یا نصب قلاب ها در دریا در روز شنبه کرده اند، و در روایات اسلامى نیز این موضوع دیده مى شود.
بنابراین، مجازات و کیفر الهى که با شدت درباره این گروه جارى شد، نشان مى دهد: چهره واقعى گناه هرگز با دگرگون ساختن ظاهر آن و به اصطلاح کلاه شرعى درست کردن، دگرگون نمى گردد، حرام، حرام است، خواه صریحاً انجام گیرد، یا زیر لفافه هاى دروغین و عذرهاى واهى.
آنها که تصور مى کنند: گناه را مى توان با تغییر چهره صورى تبدیل به یک عمل مجاز کرد، در حقیقت خود را فریب مى دهند، و بدبختانه این کار در میان بعضى از بیخبرانى که خود را به دین منتسب مى کنند، فراوان دیده مى شود، و همان است که چهره مذهب را در نظر افراد دورافتاده سخت بدنما کرده است.
عیب بزرگى که این عمل دارد ـ علاوه بر زشت نشان دادن چهره مذهب ـ این است که: گناه را در نظرها کوچک مى کند و از اهمیت آن مى کاهد و افراد را چنان جسور در برابر گناه مى سازد، که پس از انجام این گونه کارها کم کم آماده براى انجام گناهان به طور صریح و آشکار مى شوند.
در نهج البلاغه مى خوانیم که على(علیه السلام) از پیامبر(صلى الله علیه وآله)چنین نقل مى کند:
روزى فرا مى رسد که مردم به وسیله اموالشان آزمایش مى شوند، بر خدا منت مى گذارند که دیندارند، و در عین حال در انتظار رحمت اویند و از مجازات او خود را در امان مى بینند، و به دنبال آن مى افزاید: یَسْتَحِلُّونَ حَرامَهُ بِالشُّبُهاتِ الْکاذِبَةِ وَ الأَهْواءِ السّاهِیَةِ فَیَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِیذِ وَ السُّحْتَ بِالْهَدِیَّةِ وَ الرِّبا بِالْبَیْعِ:
حرام خدا را با شبهات دروغین و خیالات واهى حلال مى شمرند، شراب را تحت عنوان نبیذ و رشوه را به عنوان هدیه (و حق و حساب) و ربا را به نام بیع، براى خود حلال مى پندارند .
باید توجه داشت: انگیزه این گونه حیله ها، یا پوشیدن چهره زشت باطنى خود در افکار عمومى است، و یا فریب دادن وجدان و کسب آرامش کاذب درونى.
* * *
۶ ـ أشکال مختلف آزمون هاى الهى
درست است که ماهى گرفتن از دریا براى ساحل نشینان کار خلافى نیست ولى گاهى ممکن است خداوند براى امتحان و آزمایش، جمعیتى را موقتاً از این موضوع نهى کند، تا مقدار فداکارى آنها روشن شود، و این یکى از أشکال امتحان خداوند است.
به علاوه روز شنبه در آئین یهود، روز مقدسى بود و دستور داشتند براى احترام آن روز و رسیدن به عبادت و برنامه هاى مذهبى دست از کسب و کار بکشند، اما ساحل نشینان ایله همه این مسائل را نادیده گرفتند و آن چنان مجازات شدند که زندگینامه آنها درس عبرتى براى آیندگان شد.»
@Nahjolbalaghe2
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_های_کودکانه | داستان شهادت امام علی عزیز و مهربون
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
🔲✨دو فراز زیبا از سوره های قمر، الرحمن و حشر، با تصاویر دیدنی.
🤲اللهم عجل لولیک الفرج