eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و هشتاد و هفت 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی 10- ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻫﺮﻳﺮﻩ ﻭ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و هشتاد و هشت 🔷 ↩️ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﻣﺘﻨﺎﻋﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻳﻚ ﻋﻤﻞ ﻣﺴﺘﺤﺐ، ﺩﺭ ﻣﺎﻫﻴﺖ‌ﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻳﺎ ﺩﺭ ﻣﺎﻫﻴﺘﻬﺎﻱ ﻣﺘﺤﺪ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎﻥ ﻋﻤﻞ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺛﻮﺍﺏ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﮔﺮﺩﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺬﻛﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﻣﺘﺮﺗﺐ ﺷﺪﻥ ﺛﻮﺍﺏ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﺮ ﻳﻚ ﻋﻤﻞ ﻣﻨﺤﺼﺮﺍ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻛﺸﻒ ﺁﻥ ﻋﻤﻞ ﺍﺯ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻧﻔﺲ، ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺷﻜﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺍﻋﻤﺎﻝ (ﻣﺴﺘﺤﺒﻪ) ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﻭﺍﺟﺒﺎﺕ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻳﺎ ﺩﻭﺭﻱ ﻭ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﻣﻜﺮﻭﻫﺎﺕ ﻋﻠﺎﻭﻩ ﺑﺮ ﺗﺮﻙ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺤﺮﻡ ﻭ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺛﺒﺎﺕ ﻭ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺍﻣﺮ (ﻣﻮﻟﻲ) ﻛﺸﻒ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﺩﺍﻝ ﺑﺮ ﺍﻣﺘﺜﺎﻝ ﺍﻭ ﻭ ﺧﻀﻮﻉ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻭ ﻭ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻭﺳﺖ ﻭ ﺑﻬﻤﻴﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻛﺎﻣﻞ (ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ) ﻣﻴﺸﻮﺩ، ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺗﻘﺮﺏ ﻣﻴﺠﻮﻳﺪ ﺑﻤﻮﻟﺎﻱ ﺧﻮﺩ (ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺴﺘﺤﺒﻪ) ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻥ ﺣﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﺩ، ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﻛﻪ ﺑﺨﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 9 ﺻﺤﻴﺢ ﺧﻮﺩ ﺹ 214 ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻫﺮﻳﺮﻩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻱ ﻋﺰ ﻭ ﺟﻞ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻣﺎ ﻳﺰﺍﻝ ﻋﺒﺪﻱ ﻳﺘﻘﺮﺏ ﺍﻟﻲ ﺑﺎﻟﻨﻮﺍﻓﻞ ﺣﺘﻲ ﺍﺣﺒﻪ، ﻓﺎﺫﺍ ﺍﺣﺒﺒﺘﻪ ﻛﻨﺖ ﺳﻤﻌﻪ ﺍﻟﺬﻱ ﻳﺴﻤﻊ ﺑﻪ ﻭ ﺑﺼﺮﻩ ﺍﻟﺬﻱ ﻳﺒﺼﺮ ﺑﻪ ﻭ ﻳﺪﻩ ﺍﻟﺘﻲ ﻳﺒﻄﺶ ﺑﻬﺎ ﻭ ﺭﺟﻠﻪ ﺍﻟﺘﻲ ﻳﻤﺸﻲ ﺑﻬﺎ.. ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ﻳﻌﻨﻲ: ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﻦ ﺑﺴﺒﺐ ﻧﺎﻓﻠﻪ‌ﻫﺎ ﺑﻤﻦ ﻧﺰﺩﻳﻜﻲ ﻣﻴﺠﻮﻳﺪ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ، ﭘﺲ ﻭﻗﺘﻴﻜﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﮔﻮﺵ ﺍﻭ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺍﻭ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺍﻭ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻗﺒﻀﻪ ﻛﻨﺪ ﻭ ﭘﺎﻱ ﺍﻭ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﺍﻩ ﺭﻭﺩ. ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ: ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻧﻮﺍﻣﻴﺲ ﻋﺪﺍﻟﺖ (ﺍﻟﻬﻲ) ﻟﺰﻭﻣﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺍﺟﺮ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﺮ ﺍﺗﻴﺎﻥ ﺑﻮﻇﻴﻔﻪ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﺗﺮﻙ ﻋﻤﻞ ﺣﺮﺍﻡ ﻣﺘﺮﺗﺐ ﺷﻮﺩ، ﺟﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﻄﺎﻳﺎ ﻭ ﻣﻮﺍﻫﺒﻲ ﻛﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﻧﻌﻤﺖ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻭ ﺧﺮﺩ ﻭ ﻋﺎﻓﻴﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺣﻴﺎﺕ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻋﻤﻞ ﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ، ﺣﺘﻲ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺻﺎﻟﺤﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﻣﻮﺍﻫﺐ ﻭ ﻋﻄﺎﻳﺎ ﺍﻟﻬﻴﻪ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ‌ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﻣﻨﺘﻬﺎﻱ ﺍﻭ ﺑﺴﻲ ﻛﻮﭼﻚ ﻭ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻋﻨﺎﻳﺎﺕ ﻋﺎﻟﻴﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺗﻔﻀﻞ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۲۵ تا ۲۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ در حدیث دیگرى
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۲۵ تا ۲۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️۲ ـ کهف در کجا بوده است؟ در این که: اصحاب کهف در کدام منطقه از روى زمین زندگى مى کردند؟ و این غار در کجا قرار داشته؟ در میان دانشمندان و مفسران گفتگو بسیار است. گر چه، پیدا کردن دقیق محل این ماجرا تأثیر زیادى در اصل داستان، نکات تربیتى آن و اهمیت تاریخیش نمى گذارد و این تنها ماجرائى نیست که ما اصل داستانش را شناخته ایم ولى از پاره اى از جزئیاتش، اطلاع کافى نداریم، اما مسلماً دانستن محل این حادثه مى تواند کمک به فهم بیشتر خصوصیات آن کند. به هر حال، در میان احتمالات و اقوالى که در این زمینه وجود دارد دو قول به صحت نزدیک ترند: نخست این که: این حادثه در شهر افسوس واقع شده و این غار در نزدیکى آن قرار داشته است. ویرانه هاى این شهر، هم اکنون در نزدیکى ازمیر در ترکیه به چشم مى خورد، و در کنار قریه ایاصولوک در کوه ینایرداغ هم اکنون غارى دیده مى شود که فاصله چندانى از افسوس ندارد. این غار، غار وسیعى است که مى گویند: آثار صدها قبر در آن به چشم مى خورد و به عقیده بسیارى، غار اصحاب کهف همین است. به طورى که ارباب اطلاع نقل کرده اند، دهانه این غار به سوى شمال شرقى است، و همین سبب شده که بعضى از مفسران بزرگ در اصالت آن تردید کنند، در حالى که این وضع مؤید اصالت آن است; زیرا قرار گرفتن آفتاب به هنگام طلوع در سمت راست غار، و در هنگام غروب در سمت چپ، مفهومش آن است که دهانه غار به سوى شمال و یا اندکى متمایل به شمال شرقى باشد. عدم وجود مسجد و معبدى در حال حاضر در کنار آن، دلیلى بر نفى اصالت آن نیز نخواهد بود، چه این که: ممکن است با گذشتن حدود ۱۷ قرن آثار آن معبد از بین رفته باشد. دومین غار، غارى است که در نزدیکى پایتخت اردن یعنى شهر عمان واقع شده است، در نزدیکى روستائى به نام رجیب . در بالاى این غار، آثار صومعه اى دیده مى شود که طبق پاره اى از قرائن، مربوط به قرن پنجم میلادى است که، بعد از غلبه مسلمین بر آنجا تبدیل به مسجد شده و محراب و مأذنه دارد. * * * ۳ ـ جنبه هاى آموزنده این داستان این ماجراى عجیب تاریخى، که قرآن آن را خالى از هر گونه خرافه، مطالب بى اساس و ساختگى آورده است، مانند همه داستان هاى قرآن، مملوّ از نکات سازنده تربیتى است که در لابلاى تفسیر آیات، به آنها اشاره شد، ولى لازم مى دانیم، در اینجا نیز به عنوان جمع بندى به آنها اشاره کنیم تا به هدف اصلى قرآن نزدیک تر شویم. الف: نخستین درس این داستان، همان شکستن سدّ تقلید، و جدا شدن از هم رنگى با محیط فاسد است، جوانمردان اصحاب کهف همان گونه که دیدیم استقلال فکرى خود را در برابر اکثریت گمراه محیط، از دست ندادند، و همین امر، سبب نجات و رستگاریشان شد. اصولاً، انسان باید سازنده محیط باشد، نه سازش کار با محیط و به عکسِ آنچه سست عنصرانِ فاقد شخصیت، مى گویند که: خواهى نشوى رسوا هم رنگ جماعت شو ، افراد با ایمان، و صاحبان افکار مستقل، مى گویند: هم رنگ جماعت شدنت رسوائى است ! ب: هجرت از محیط هاى آلوده، درس دیگرى از این ماجراى عبرت انگیز است، آنها خانه هاى شاهانه، مرفه و مملوّ از نعمت هاى مادى را رها کردند و به انواع محرومیت ها در غارى که فاقد همه چیز بود، تن در دادند، تا ایمان خود را حفظ کنند، و تقویت دستگاه ظلم و جور و کفر و شرک ننمایند.(۵) ج: تقیّه ـ به معنى سازنده اش ـ درس دیگر این داستان است، آنها اصرار داشتند وضعشان براى مردم شهر، روشن نشود و همچنان در پرده اسرار بماند، مبادا بیهوده جانشان را از دست دهند، و یا به اجبار آنها را به همان محیط فاسد بازگردانند. مى دانیم: تقیّه، چیزى جز این نیست که انسان موضع واقعى خود را در جائى که افشاگرى بى نتیجه است، مکتوم دارد تا نیروى خود را براى موقع مبارزه و ضربه زدن بر دشمن حفظ کند.(۶) د: عدم تفاوت در میان انسان ها در مسیر اللّه و قرار گرفتن وزیر در کنار چوپان و حتى، سگ پاسبانى که راه آنها را مى سپرد، درس دیگرى در این زمینه است، تا روشن شود، امتیازات دنیاى مادى، و مقامات مختلف آن، کمترین تأثیرى در جدا کردن صفوف رهروان راه حق، ندارد که راه حق راه توحید است و راه توحید، راه یگانگى همه انسان ها است. ✍پی نوشت: ۵ ـ در زمینه اهمیت هجرت در اسلام و فلسفه آن، بحث مشروحى در جلد چهارم، صفحه ۹٠ به بعد آورده ایم. ۶ ـ در زمینه تقیّه به عنوان سپر دفاعى، به طور مشروح در جلد دوم تفسیر نمونه ، صفحه ۳۷۳ به بعد، بحث کرده ایم، و مدارک فقهى آن را در کتاب القواعد الفقهیه آورده ایم. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش پنجم ✅ رمز و راز آفرینش ↩️ اين موضوع، هم اشاره اى است به قدرت پروردگار و
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱بخش پنجم ✅رمز و راز آفرینش ↩️حتّى اشياى متضاد، با يکديگر همکارى دارند و از جمع ميان ضدّين نتايج عالى برمى خيزند! اشباه و نظاير به هم مى پيوندند و مجموعه کاملى را به وجود مى آورند و تنوّع عجيبى که در ميان موجودات از نظر حدود و اندازه ها و غرايز و هيئت ها وجود دارد، مجموعه بديع و شگفت انگيزى ايجاد کرده، که عالى ترين دليل بر قدرت خالق و علم بى پايان اوست. جمعى از «مفسّران نهج البلاغه» «قرائِن» را در عبارت فوق به معناى نفوس آدمى گرفته اند، که خداوند آنها را با بدن ها که در ظاهر با هم متضادّند - يکى از عالم مادّه و ديگرى از عالم مجرّدات است - پيوند داده است. گر چه يکى از معانى «قرينه» (که جمع آن قرائن است)، در لغت، «نفس انسانى» شمرده شده; ولى دليلى ندارد که جمله فوق را محدود به نفوس انسانى کنيم; بلکه هدف، بيان جمع ميان اضداد و وصل قرينه ها و همگون ها در سرتاسر جهان آفرينش است که وجود انسان يکى از مصاديق آن مى باشد و اصولا اطلاق «قرينه» به نفس انسان، به خاطر مقرون بودن آن با بدن انسان است. امام(عليه السلام) در پايان اين سخن، در يک نتيجه گيرى روشن مى فرمايد: «اينها مخلوقات شگفت انگيزى است که خداوند آفرينش آنها را استوار و توأم با حکمت ساخت و آن سان که مى خواست ايجاد و ابداع فرمود». (بَدَايَا خَلاَئِقَ أَحْکَمَ صُنْعَهَا، وَ فَطَرَهَا عَلَى مَا أَرَادَ وَ ابْتَدَعَهَا)!(7) *** نکته: روشن ترين راه خداشناسى: تاکيد امام بر اين نکته که به کنه ذات خدا نينديشيد! بلکه در جهان آفرينش و خلقت او تفکّر کنيد، يک اصل اساسى در بحث هاى مربوط به معرفة الله است. چرا که اوّلى انسان را به سوى شرک و تشبيه مى برد و دومى به سوى ايمان و توحيد; توحيدى آميخته با عشق و محبت و اخلاص. دلايل و براهين ديگر خداشناسى، مانند: برهان وجوب و امکان، غنا و فقر که بر محور دور و تسلسل و مانند آن دور مى زند، دلايل خشکى هستند که معرفت مى آورند، ولى عشق و محبّت و اخلاص در آن نيست; ولى دقّت در نظام آفرينش موجودات، سرچشمه فيّاض عشق و محبّت است. هنگامى که به عظمت آسمان ها، و ستاره ها، که تنها در کهکشان ما ميلياردها از آن وجود دارد - در حالى که به گفته دانشمندان بيش از يک ميليارد کهکشان در اين جهان موجودات است - مى انديشيم. و هنگامى که، در جهان فوق العاده کوچک سلول هاى بدن انسان، که ساختمان هر کدام به اندازه يک شهر صنعتى اسرارآميز است، دقّت مى کنيم; و هنگامى که در تنوّع عجيب گياهان و حيوانات، فکر مى کنيم و درگفته دانشمندان که مى گويند: هنوز ميليون ها نوع گياه و حيوان در اعماق جنگل ها و درياها وجود دارد که بشر آنها را نديده و نشناخته است، باريک مى شويم و مى دانيم که اين تنوع و تکثّر عجيب، همه و همه به دو موجود ساده به نام «آب» و «خاک» باز مى گردد. و هنگامى که ظرافت گل ها، لطافت گلبرگها، نظم بى نظير گردش خون در مويرگ ها، جهان اسرارآميز روح و فکر و مغز و اعصاب، فکر مى کنيم و مى دانيم اينها تنها گوشه اى از شگفتى هاى جهان آفرينش است، بى اختيار با قافله جهان هستى که همه تسبيح گويان به سوى ذات پاکش در حرکتند، همصدا مى شويم و زمزمه «سُبْحانَکَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا»(8) و نغمه «رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلا»(9) سر مى دهيم; در حالى که قلب ما سرشار از عشق و محبّت به خداوند و ايمان، به قدرت و عظمت او مى باشد. تعبيراتى که امام(عليه السلام) درخطبه بالا ذکر فرموده، اشارات پر معنايى به اين حقايق است. ✍پی نوشت: 7. جمله بالا از نظر ترکيب نحوى چنين است: «بَدَايَا» خبر است براى مبتداى محذوفى که «هذِهِ» باشد و اضافه «بَدَايَا» به «خَلاَئِق» از قبيل اضافه صفت به موصوف است که در اصل به معناى «خَلاَئِقَ بَدَايَا» است، «بدايا» جمع «بديئه» به معناى موجود بديع وشگفت انگيز است. 8. سوره بقره، آيه 32. 9. سوره آل عمران، آيه 191. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: الشّاخِصُ في طَلَبِ الرِّزقِ الحَلالِ كَالمُجاهِدِ في سَبيلِ اللّه ِ استوار در جُستن روزى حلال ، همانند مجاهد در راه خداست جامع الأحاديث للقمّی صفحه ۹۰ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجت الاسلام حسيني قمي 11-10-402.mp3
42.16M
🎙 حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسینی قمی ▫️موضوع: مدیر و فرمانده تراز اسلامی در بیان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام @Nahjolbalaghe2