قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و پنجاه و چهار 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 7- ﺣﻤﻮﺋﻲ ﻣﺜﻞ ﻫﻤ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و پنجاه و پنج
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﺍﻣﻴﻨﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻤﺎ ﻣﻴﻔﻬﻤﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﺣﺪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﻣﻨﺎﺩﻱ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﺭ ﻣﻠﻚ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻨﺎﻡ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﻭ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻋﻠﻢ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﺮ ﻧﻘﻞ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﮔﻨﺠﻲ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻛﺮﺩ ﻭﺩﺭ ﺹ 144 ﻛﺘﺎﺏ ﻛﻔﺎﻳﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﻃﺮﻱ ﻗﺎﺑﻲ ﺍﻟﻐﻨﺎﺋﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ، ﻭ ﺳﻠﻔﻲ، ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺠﻮﺍﻟﻴﻘﻲ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻮﻓﺎ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ، ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻮﻟﻴﺪ، ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻔﻬﻢ، ﻣﻔﺘﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻜﺮﻳﻢ ﻣﻮﺻﻠﻲ، ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻗﺎﺳﻢ ﻋﺪﻝ، ﺣﺎﻓﻆ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺒﺪﺭ، ﻓﻘﻴﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻐﻨﻲ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ، ﺻﺪﻗﻪ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻦ ﺷﺮﻭﺍﻥ ﻣﻘﺮﻱ، ﺻﺎﺣﺐ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻲ ﺩﻭﺍﻣﻲ، ﺍﺑﻦ ﺑﻄﻪ، ﺷﻴﺦ ﺍﻟﺸﻴﻮﺥ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺍﻟﻠﻄﻴﻒ، ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻘﺮﻱ، ﺍﺑﻦ ﺑﻜﺮﻭﺱ، ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻲ ﻭ ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻌﺪ ﺑﻦ ﻃﺮﻳﻒ ﺣﻨﻈﻠﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ (ﻉ) ﻛﻪ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﺭ ﻣﻠﻜﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ:
[ جلد سومﺻﻔﺤﻪ ۱۰۳]
ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ ﺳﭙﺲ ﺍﻣﻴﻨﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻋﻠﻢ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﺮ ﻧﻘﻞ
ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺁﺑﻲ ﺧﻮﺷﮕﻮﺍﺭﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻭﺟﻪ ﻭ ﻋﺎﻟﻴﺘﺮﻳﻦ ﻧﺤﻮﻩ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺍﺯ ﻋﺪﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ، ﺩﺭ ﻛﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺘﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺮﻓﻮﻉ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺩﺭ " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﺩﺭ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺳﻨﺪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻛﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻓﻈﺎﺑﻦ ﻧﺠﺎﺭ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻃﻮﺳﻲ (ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﻨﺪ) ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻤﺎ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻣﻲﺯﺩﻧﺪ: ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﻟﻄﺒﺮﻱ ﺩﺭ ﺹ 190" ﺭﻳﺎﺽ " ﻭ ﺹ 74 ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﻟﻌﻘﺒﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭﺹ 101 " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﺣﺪﻳﺚ ﺟﺎﺑﺮ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ. ﻭ ﻧﺼﺮ ﺑﻦ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺩﺭ ﺹ 257 ﻛﺘﺎﺏ ﺻﻔﻴﻦ (ﺩﺭ ﭼﺎﭖ ﻣﺼﺮ ﺹ 546 (ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ ﺑﻦ ﻧﻤﻴﺮ (ﺻﺤﻴﺢ ﻋﻤﻴﺮ ﺍﺳﺖ) ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ: ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺎ (ﺹ) ﻛﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ
ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪ: ﻟﺎ ﺳﻴﻒ ﺍﻟﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻭ ﻟﺎ ﻓﺘﻲ ﺍﻟﺎ ﻋﻠﻲ
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
Tahdir joze4.mp3
4.12M
🌿 صوت تندخوانی (تحدیر)
🌿 جزء چهارم قرآن
با صدای استاد معتز آقائی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۲ ـ سه روز م
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ البته، باید توجه داشت، منظور از: لعب در اینجا سرگرمى هاى بیهوده و به تعبیر دیگر بیهوده گرائى است، اما گاه مى شود لعب و بازى هدفى را تعقیب مى کند هدفى منطقى و عقلانى، مسلماً این گونه بازى ها از این حکم مستثنى است.
* * *
۴ ـ شهادت یحیى
نه تنها تولد یحیى شگفت انگیز بود، مرگ او هم از پاره اى جهات عجیب بود، غالب مورخان مسلمان، و همچنین منابع معروف مسیحى جریان این شهادت را چنین نقل کرده اند (هر چند اندک تفاوتى در خصوصیات آن در میان آنها دیده مى شود).
یحیى قربانى روابط نامشروع یکى از طاغوت هاى زمان خود با یکى از محارم خویش شد، به این ترتیب، که هیرودیس پادشاه هوسباز فلسطین ، عاشق هیرودیا دختر برادر خود شد، و زیبائى وى دل او را در گرو عشقى آتشین قرار داد، لذا تصمیم به ازدواج با او گرفت!.
این خبر، به پیامبر بزرگ خدا یحیى (علیه السلام) رسید، او صریحاً اعلام کرد: این ازدواج نامشروع است و مخالف دستورات تورات ، و من به مبارزه با چنین کارى قیام خواهم کرد.
سر و صداى این مسأله در تمام شهر پیچید، و به گوش آن دختر هیرودیا رسید، او که یحیى را بزرگترین مانع راه خویش مى دید، تصمیم گرفت در یک فرصت مناسب از وى انتقام گیرد، و این مانع را از سر راه هوس هاى خویش بردارد.
ارتباط خود را با عمویش بیشتر کرد، و زیبائى خود را دامى براى او قرار داد و آنچنان در وى نفوذ کرد که روزى هیرودیس به او گفت: هر آرزوئى دارى از من بخواه که منظورت مسلماً انجام خواهد یافت.
هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر یحیى (علیه السلام) را نمى خواهم!; زیرا او نام من و تو را بر سر زبان ها انداخته، و همه مردم به عیبجوئى ما نشسته اند، اگر مى خواهى دل من آرام شود، و خاطرم شاد گردد باید این عمل را انجام دهى!
هیرودیس که دیوانهوار به آن زن عشق مىورزید، بى توجه به عاقبت این کار تسلیم شد و چیزى نگذشت که سر یحیى را نزد آن زن بدکار، حاضر ساختند اما عواقب دردناک این عمل، سرانجام دامان او را گرفت.(۶)
در احادیث اسلامى مى خوانیم: سالار شهیدان امام حسین(علیه السلام) مى فرمود: از پستى هاى دنیا این که سر یحیى بن زکریا را به عنوان هدیه براى زن بدکاره اى از زنان بنى اسرائیل بردند .
یعنى شرائط من و یحیى از این نظر نیز مشابه است; چرا که یکى از هدف هاى قیام من مبارزه با اعمال ننگین طاغوت زمانم یزید است.
✍ پی نوشت:
۶ ـ از بعضى از اناجیل و پاره اى از روایات چنین استفاده مى شود: هیرودیس با زن برادر خود که در قانون تورات ممنوع بود ازدواج کرد، و یحیى سخت در این کار او را ملامت نمود، سپس آن زن به وسیله زیبائى دخترش، هیرودیس را وادار به قتل یحیى کرد (انجیل متى، باب ۱۴، شماره ۴ به بعد ـ انجیل مرقس، باب ۶، بند ۱۷ به بعد).
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش یازدهم ✅ آفرینش زمین ↩️ در اين عبارت به ارکان اصلى حيات و زندگى انسان و
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش ۱۲
🌧 ابر و باران
✅ ابرهاى باران زا و حيات زمين هاى مرده
امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه به يکى ديگر از مهم ترين نعمت هاى الهى که بدون آن حيات و زندگى بر صفحه زمين غير ممکن است اشاره مى فرمايد و با تعبيراتى بسيار زيبا و جالب و روح پرور آن را شرح مى دهد; مى گويد: «سپس خداوند هيچ يک از بلندى هاى زمين را که آب چشمه ها به نقاط مرتفع آن نمى رسد، و جدولهاى نهرها به آن راه ندارد، به حال خود وانگذاشت; بلکه (براى آبيارى آنها) ابرهايى آفريد تا قسمت هاى مرده آن را زنده کند و گياهان آن را بروياند». (ثُمَّ لَمْ يَدَعْ جُرُزَ الأَرْضِ الَّتِي تَقْصُرُ مِيَاهُ الْعُيُونِ عَنْ رَوَابِيهَا، وَ لاَ تَجِدُ جَدَاوِلُ الأَنْهَارِ ذَرِيعَةً إِلى بُلُوغِهَا، حَتَّى أَنْشَأَ لَهَا نَاشِئَةَ سَحَاب تُحْيِي مَوَاتَهَا، وَ تَسْتَخْرِجُ نَبَاتَهَا).
جالب اينکه امام(عليه السلام) به اقسام سه گانه آبيارى ها در اين بحث کوتاه اشاره کرده: آبيارى هايى که به طور طبيعى به وسيله چشمه هاى پر آب صورت مى گيرد و آبيارى هايى که از طريق کشيدن جدولهاى مختلف و هدايت آبِ نهرهاى طبيعى، از طريق اين جدولها، به مناطقى که آب از دسترس آن بيرون است، صورت مى گيرد و آبيارى از طريق باران که از همه مهم تر است; چرا که در زمين مناطقى وجود دارد که جز به وسيله آب باران آبيارى نمى شود و اين مناطق بسيار زياد است; اگر ابرها مأموريّت آبيارى اين مناطق را نداشتند. قسمت عمده روى زمين خشک و مرده بود.
اضافه بر اين، شکّى نيست که نهرها و چشمه ها نيز از آب باران مايه مى گيرند که «اگر باران به کوهستان نبارد بسالى دجله گردد، خشک رودى».
به هر حال، خداوند اين مأموريت مهم را بر دوش ابرها نهاده است.
امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن شرح اين مطلب را به زيباترين وجهى بيان فرموده است. مى گويد: «خداوند قطعات درخشنده و پراکنده و جداى ابرها را به هم پيوست، تا درياهايى از آب که در ابرها نهفته بود، سخت به حرکت درآمد (و آماده نزول شد) و برق در اطرافش درخشيدن گرفت و از درخشندگى آن در ابرهاى سفيد کوه پيکر و متراکم، چيزى کاسته نشد (و همچنان ادامه يافت) در حالى که (از شدّت سنگينى) به زمين نزديک شده بود. در اين هنگام، باد جنوب باران را همچون شيرى از پستان حيوان بدوشيد و به شدّت بر زمين فرو ريخت». (أَلَّفَ غَمَامَهَا بَعْد افْتِرَاق لُمَعِهِ،(وَ تَبَايُنِ قَزَعِهِ، حَتَّى إِذَا تَمَخَّضَتْ لُجَّةُ الْمُزْنِ فِيْهِ وَ الْتَمَعَ بَرْقُهُ فِي کُفَفِهِ، وَ لَمْ يَنَمْ وَمِيضُهُ فِي کَنَهْوَرِ رَبَابِهِ، وَ مُتَرَاکِمِ سَحَابِهِ، أَرْسَلَهُ سَحّاً مُتَدَارِکاً، قَدْ أَسَفَّ هَيْدَبُهُ، تَمْرِيهِ الْجَنُوبُ دِرَرَ أَهَاضِيبِهِ، وَ دُفَعَ شَآبِيبِهِ).
در اين تعبيرات زيبا، نکات علمى مهمّى نهفته است; نخست اشاره به مأموريّت بادها مى کند که قطعات پراکنده ابر را که از درياها بر خاسته اند به هم مى پيوندد تا بارانى گسترده و سيراب کننده به وجود آيد.
سپس به تراکم و فشار ابرها بر يکديگر که آنها را آماده نزول باران مى کند و آن گاه به نقش جرقّه هاى برق، در يارى ابرها و کمک کردن براى ريزش باران دارد، اشاره مى کند; زيرا مى دانيم برق ها که بر اثر الکتريسته مثبت و منفى ابرها به وجود مى آيد مقدار زيادى از هواى اطراف را جذب مى کند و از فشار هوا مى کاهد و در شرايط جوّى کم فشار، ابر آماده باران مى شود.
در ادامه اشاره به نقش بادها مى کند که همچون انگشتانى که شير را از پستان مى دوشد باران را از ابر جدا مى سازد و در همه جا پخش مى کند. همه اينها نشان مى دهد که خداوند حکيم براى آبيارى زمين هاى بلند و خشک تمام مقدّمات لازم را فراهم ساخته و تدبيرى عالى مقرّر فرموده است.
تعبير به: «دوشيدن ابرها بوسيله بادها»، نشان مى دهد که بادها نقش مهمى در ريزش باران دارند و در واقع چنين است; زيرا از يک سو، فضا را خنک تر مى کنند و از سوى ديگر از فشار جوّ مى کاهند که هر دو عاملى است براى فرو ريختن باران از ابرها.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم:
🔶هرکس، هنگامی که وارد خانه خود می شود، سوره حمد و توحید را قرائت نماید خداوند فقر را از خانه او دور کرده و برکت زندگی او را به حدّی زیاد می کند که به همسایگانش نیز می رسد.
@Nahjolbalaghe2
بهترین فرصت برای ترویج، تبیین و تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت.mp3
960K
#موعظه
✅ بهترین فرصت برای ترویج، تبیین و تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت
🎥حجت الاسلام ماندگاری
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و پنجاه و پنج 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﺍﻣﻴﻨﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻣ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و پنجاه و شش
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺷﻌﺮ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﻥ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﻳﻢ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻭ ﺟﺎﺕ ﺑﻌﻴﺴﻲ ﻛﺒﺪﺭ ﺍﻟﺪﺟﻲ ﻓﻘﺪ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺎﻃﻢ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻭ ﺟﺎﺕ ﺑﺴﺒﻄﻲ ﻧﺒﻲ ﺍﻟﻬﺪﻱ ﮔﺮﭼﻪ ﻣﺮﻳﻢ ﺑﺎ ﭘﺎﻙ ﺩﺍﻣﻨﻲ ﺯﻳﺴﺖ ﻭ ﻋﻴﺴﻲ ﺭﺍ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻣﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﻜﻲ ﺑﺪﺭﺧﺸﺪ ﺑﺪﻧﻴﺎ ﺁﻭﺭﺩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﭘﺎﻙ ﺩﺍﻣﻨﻲ ﺩﻭ ﺳﺒﻂ ﻭ ﻧﻮﺍﺩﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻱ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺠﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺗﻘﺪﻳﻢ ﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﻴﺖ ﺣﺴﺎﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺻﺤﻴﺤﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﺗﻨﺶ ﺯﻫﺮﺍ ﻣﺮﺿﻴﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻓﺤﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﺫﺭﻳﺘﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻨﺎﺭ: ﺗﺮﺟﻤﻪ - ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﻙ ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻧﺴﺎﺧﺖ ﻟﺬﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺫﺭﻳﻪ ﻭ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺳﺎﺧﺖ. 1- ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻛﻢ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺍﻟﻤﺴﺘﺪﺭﻙ ﺹ152 ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩﺵ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺳﺖ. 2- ﺧﻄﻴﺐ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺹ 54
3- ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ " ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﻟﻌﻘﺒﻲ " ﺹ 48 ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭ ﻓﻮﺍﺋﺪ. 4- ﺻﺪﺭ ﺍﻟﺤﻔﺎﻅ ﮔﻨﺠﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﻜﻔﺎﻳﻪ " ﺹ 222 ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺣﺬﻳﻔﻪ ﺑﻦ ﺍﻟﻴﻤﺎﻥ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻓﺤﺮﻣﻬﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻬﺎ ﻋﻠﻲ [ ﺻﻔﺤﻪ 105] ﺍﻟﻨﺎﺭ، ﻭ ﺩﺭ ﺹ 223 ﺑﺴﻨﺪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺑﻌﺒﺎﺭﺍﺕ ﺣﺬﻳﻔﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 5- ﺟﻠﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ ﺹ 257 ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﺣﻴﺎ ﺍﻟﻤﻴﺖ " ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﺰﺍﺭ ﻭ ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ ﻭ ﻋﻘﻴﻠﻲ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﺩﺭ " ﺟﻤﻊ ﺍﻟﺠﻮﺍﻣﻊ " ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﺒﺰﺍﺭ ﻭ ﺍﻟﻌﻘﻴﻠﻲ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺎ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺣﺬﻳﻔﻪ ﻳﻤﺎﻧﻲ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 6- ﻣﺘﻘﻲ ﻫﻨﺪﻱ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﻛﺘﺎﺏ " ﻛﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ " ﺟﻠﺪﺷﺸﻢ ﺹ 219 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ: ﺍﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻭ ﺍﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺩﺧﻠﻬﺎ ﺑﺎﺣﺼﺎﻥ ﻓﺮﺟﻬﺎ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻬﺎ ﺍﻟﺠﻨﻪ ﻳﻌﻨﻲ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﭘﺎﻙ ﺩﺍﻣﻨﻲ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺑﻮﺍﺳﻄﻪ ﻋﻔﺖ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺶ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺫﺭﻳﻪ ﺍﺵ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﻬﺸﺖ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. 7- ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺩﺭ " ﺻﻮﺍﻋﻖ "ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻲ ﺗﻤﺎﻡ ﻭ ﺍﻟﺒﺰﺍﺭ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻧﻌﻴﻢ ﺑﻬﻤﻴﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻓﺤﺮﻣﻬﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻨﺎﺭ، ﻭﺩﺭ ﺹ 112 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﺒﺰﺍﺭ ﻭ ﺍﺑﻲ ﻳﻌﻠﻲ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺎ ﻟﻔﻆ ﺩﻭﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 8- ﺷﺒﻠﻨﺠﻲ ﺩﺭ ﺹ 45 ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻟﻔﻆ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
Joze05.mp3
4.21M
🌱 تلاوت جزء پنجم قرآن کریم
🎙استاد: معتز آقایی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا
و مریم را در این کتاب یاد کن، آن هنگام که از خانواده اش در ناحیه شرقى (بیت المقدس) کناره گرفت.
(مریم/۱۶)
***
فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا
و میان خود و آنان حجابى افکند.
(تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح (و فرشته مقرب) خود را به سوى او فرستادیم.
و او در شکل انسانى بى عیب و نقص، بر مریم ظاهر شد.
(مریم/۱۷)
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا
گفت:
«من تنها فرستاده پروردگار توام. (آمده ام) تا پسر پاکیزه اى به تو ببخشم.»
(مریم/۱۹)
*
قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا
گفت: «چگونه ممکن است پسرى براى من باشد؟! در حالى که تاکنون انسانى با من تماس نداشته، و زن
آلوده اى نبوده ام!»
(مریم/۲۰)
*
قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا ۚ وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا
گفت: «این گونه پروردگارت فرموده: این کار بر من آسان است. (ما او را مى آفرینیم) تا او را براى مردم نشانه اى قرار دهیم.و رحمتى باشد از سوى ما. و این امرى است
پایان یافته (و گفتگو ندارد).»
(مریم/۲۱)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۲ الی ۱۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ البته، باید
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱۷ الی ۲۱
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🌱 سرآغاز تولد مسیح(علیه السلام)
ز
بعد از بیان سرگذشت یحیى (علیه السلام) رشته سخن را به داستان تولد عیسى(علیه السلام)و سرگذشت مادرش مریم مى کشاند; چرا که پیوند بسیار نزدیکى در میان این دو ماجرا است.
اگر تولد یحیى از پدرى پیر و فرتوت و مادرى نازا عجیب بود، تولد عیسى از مادر بدون پدر عجیب تر است.
اگر رسیدن به مقام عقل و نبوت در کودکى، شگفت انگیز است، سخن گفتن در گهواره آن هم از کتاب و نبوت، شگفت انگیزتر است.
و به هر حال هر دو آیتى است از قدرت خداوند بزرگ، یکى از دیگرى بزرگتر، و اتفاقاً هر دو مربوط به کسانى است که با هم قرابت بسیار نزدیک از جهت نسب داشتند; چرا که مادر یحیى خواهر مادر مریم بود، و هر دو زنانى نازا و عقیم بودند و در آرزوى فرزندى صالح به سر مى بردند.
نخستین آیه مورد بحث مى گوید: در کتاب آسمانى قرآن از مریم سخن بگو آنگاه که از خانواده خود، جدا شده و در یک منطقه شرقى قرار گرفت (وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیّاً).
او در حقیقت مى خواست مکانى خالى و فارغ از هر گونه دغدغه، پیدا کند که به راز و نیاز با خداى خود بپردازد و چیزى او را از یاد محبوب غافل نکند به همین جهت، طرف شرق بیت المقدس (آن معبد بزرگ) را که شاید محلى آرام تر و یا از نظر تابش آفتاب پاک تر و مناسب تر بود برگزید.
کلمه إِنْتَبَذَتْ از ماده نبذ به گفته راغب به معنى دور انداختن اشیاء غیر قابل ملاحظه است، و این تعبیر، در آیه فوق شاید اشاره به آن باشد که مریم به صورت متواضعانه، گمنام و خالى از هر گونه کارى که جلب توجه کند، از جمع، کناره گیرى کرد، و آن مکان از خانه خدا را براى عبادت انتخاب نمود.
* * *
در این هنگام، مریم حجابى میان خود و دیگران افکند تا خلوتگاه او از هر نظر کامل شود (فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً).
در این جمله، تصریح نشده است که: این حجاب براى چه منظور بوده، آیا براى آن بوده که: آزادتر و خالى از دغدغه و اشتغال حواس بتواند به عبادت پروردگار و راز و نیاز با او پردازد؟
یا براى این بوده است که: مى خواسته شستشو و غسل کند؟ آیه از این نظر ساکت است.
به هر حال در این هنگام ما روح خود (یکى از فرشتگان بزرگ) را به سوى او فرستادیم و او در شکل انسان کامل، بى عیب و نقص و خوش قیافه اى بر مریم ظاهر شد (فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیّاً).
* * *
پیدا است در این موقع، چه حالتى به مریم دست مى دهد، مریمى که همواره پاکدامن زیسته، در دامان پاکان پرورش یافته، و در میان جمعیت مردم ضرب المثل عفت و تقوا است، از دیدن چنین منظره اى که مرد بیگانه زیبائى به خلوتگاه او راه یافته، چه ترس و وحشتى به او دست مى دهد؟
لذا بلافاصله صدا زد: من به خداى رحمان از تو پناه مى برم اگر پرهیزکار هستى (قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیّاً).
و این نخستین لرزه اى بود که سراسر وجود مریم را فرا گرفت.
بردن نام خداى رحمان، و توصیف او به رحمت عامه اش از یکسو، و تشویق او به تقوا و پرهیزکارى از سوى دیگر، همه، براى آن بود که: اگر آن شخص ناشناس قصد سوئى دارد او را کنترل کند، و از همه بالاتر پناه بردن به خدا، خدائى که در سخت ترین حالات تکیه گاه انسان است و هیچ قدرتى در مقابل قدرت او عرض اندام نمى کند، مشکلات را حل خواهد کرد.
* * *
مریم با گفتن این سخن، در انتظار عکس العمل آن مرد ناشناس بود، انتظارى آمیخته با وحشت و نگرانى بسیار، اما این حالت دیرى نپائید، ناشناس زبان به سخن گشود و مأموریت و رسالت عظیم خویش را چنین بیان کرده گفت: من فرستاده پروردگار توام ! (قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ).
این جمله همچون آبى که بر آتش بریزد، به قلب پاک مریم آرامش بخشید.
ولى این آرامش، نیز چندان طولانى نشد; چرا که بلافاصله افزود: من آمده ام تا پسر پاکیزه اى از نظر خلق و خوى و جسم و جان به تو ببخشم ! (لاَِهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیّاً).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۷ 🔺 پرهیز از دنیا طلبی 🔸سرنوشت دنياپرستان: امام(عليه السلام) در اين كلام نورا
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۷
🔺پرهیز از دنیا طلبی
↩️امام صادق(عليه السلام) در تأكيد بر گفتار جدش اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد: «مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَينَ عَينَيهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ وَ لَمْ ينَلْ مِنَ الدُّنْيا إِلاَّ مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الاْخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْغِنَى فِى قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ; كسى كه صبح و شام كند در حالى كه بيشترين فكر او متوجه دنيا باشد خداوند فقر را پيش روى او قرار مى دهد و امور او را متشتت مى سازد و از دنيا چيزى بيش از آنچه براى او مقدر شده پيدا نمى كند اما كسى كه صبح و شام كند در حالى كه بيشترين فكر او متوجه آخرت باشد خداوند غنا و بى نيازى را در قلب او قرار مى دهد و كار او را سامان مى بخشد».[2]
سپس در ششمين و هفتمين وصف دنيا مى فرمايد: «كسى كه زر و زيورهاى دنيا در نظرش شگفت انگيز باشد نابينايىِ قلب خواهد داشت و آنكس كه عشق آن را به دل بگيرد درونش پر از غم و اندوه مى شود; اندوه هايى كه بر كانون قلبش پيوسته مى رقصند و همواره اندوه سنگينى او را مشغول مى سازد و غمى جانكاه او را محزون مى نمايد»; (وَمَنْ رَاقَهُ زِبْرِجُهَا أَعْقَبَتْ نَاظِرَيْهِ كَمَهاً، وَ مَنِ اسْتَشْعَرَ الشَّغَفَ بِهَا مَلاََتْ ضَمِيرَهُ أَشْجَاناً،"لَهُنَّ رَقْصٌ[3] عَلَى سُوَيْدَاءِ قَلْبِهِ هَمٌّ يَشْغَلُهُ[4]، وَ غَمٌّ يَحْزُنُهُ).
چه تعبير گويايى امام(عليه السلام) درباره دنياپرستان فرموده و حالاتى را كه ما پيوسته در آن ها مى بينيم به زيباترين وجه بيان فرموده است; زرق و برق دنيا انسان را كور مى كند و دلبستگى به آن غم و اندوه را بر قلب مسلط مى سازد زيرا اين دلبستگى سبب مى شود كه زياده خواهى كند و هرگاه به آنچه مى خواهد، نرسد اندوهگين مى شود و از آن دردناك تر زمانى است كه چيزى را از دست مى دهد.
از سوى ديگر حسودان پيوسته براى از بين بردن امكانات او نقشه مى كشند و دزدان و راهزنان در كمين مال و ثروت او هستند و حوادث پيش بينى نشده هر روز ممكن است بخشى از امكانات او را از ميان بردارد، طلبكاران از او مطالبه كنند و بدهكاران بدهى خود را نپردازند. مجموع اين عوامل غم و اندوه جاويدان را بر قلب او مسلط مى سازد.
«زبرج» به معناى زينت و «كمه» به معناى نابينايى و «شغف» به معناى عشق و علاقه شديد است.
«اشجان» جمع «شَجَن» (بر وزن عجم) به معناى حزن و اندوه است.
«رقص» در لغت به هرگونه حركت و جولان و غليان، اطلاق مى شود هر چند در اصطلاح عامه به حركات موزون طرب انگيز گفته مى شود و منظور امام(عليه السلام)اين است كه غم و اندوه، پيوسته در كانون دل مشغولى و نگرانى است و «غم» به معناى اندوه است و به گفته مجمع البحرين «هم» به معناى نگرانى اى است كه قبل از وقوع حادثه حاصل مى شود و «غم» به معناى اندوهى است كه به هنگام وقوع، حاصل مى گردد و «حزن» حالتى است كه بعد از گذشتن حادثه رخ مى دهد.
در خطبه 109 نهج البلاغه نيز آمده است: «وَ مَنْ عَشِقَ شَيئاً أَعْشَى بَصَرَهُ وَأَمْرَضَ قَلْبَه; كسى كه به چيزى عشق ورزد آن چيز چشم او را نابينا و قلب او را بيمار مى كند»."
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
🎙 تفسیر صوتی آیات ۱۶ تا ۲۱ سوره مبارکه مریم
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی👇