#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام رضا (عليه السلام) :
🌷 مردى نزد سرور ما رسول خدا (صلي الله عليه و آله) آمد و عرض كرد : به من اخلاقى بياموزيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد ، حضرت فرمودند : #دروغ_نگو.
📗 فقه الرضا (عليه السلام) ص۳۵۴
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🔺آرزو و تمنای جهنمیان
🎙دکتر رفیعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و شصت و چهار 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و شصت و پنج
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺍﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻓﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ)
ﻣﻲﺷﻨﺎﺧﺘﻴﻢ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ، ﺑﭙﺎ ﺧﻴﺰﻳﺪ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺳﻨﺖ ﻭ ﺭﻭﺵ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻭ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﻧﺒﺎﺷﻴﻢ ﺑﻴﻌﺘﻲ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﻥ ﺷﻤﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺷﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺟﺎﻱ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﺎﻥ ﻣﺼﺮﻱ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻫﺎﻟﻲ ﻣﺼﺮ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻗﻴﺲ ﺳﺮ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﻤﻠﻜﺖ ﻣﺮﺗﺐ ﮔﺸﺖ ﻭ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺟﺰ ﺩﻫﻜﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﻨﺎﻡ " ﺧﺮﺑﺘﺎ " ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻗﺘﻞ ﻭ ﻛﺸﺘﻦ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﺲ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻴﻌﺖ ﺑﺎ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻭ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﻛﺎﺭ ﻣﺸﻜﻠﻲ ﺑﻮﺩ، ﻣﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺑﻨﻲ ﻛﻨﺎﻧﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻭ ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻦ ﺣﺎﺭﺙ ﻣﻲﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﺨﺼﻲ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻗﻴﺲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭﭘﻴﻐﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻧﺰﺩ ﺗﻮ ﻧﻤﻲ ﺁﺋﻴﻢ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺖ، ﺯﻣﻴﻦ ﺯﻣﻴﻦ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺤﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺗﺎ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺴﻠﻤﻪ ﺑﻦ ﻣﺨﻠﺪ ﺑﻦ ﺻﺎﻣﺖ ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻗﺮﻳﻪ ﻗﻴﺎﻡ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺧﺒﺮ ﻣﺮﮒ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍﺑﻪ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﻫﻲ ﺍﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﺮﺩ.
[ جلد۳ ﺻﻔﺤﻪ ۱۲۰] ﻗﻴﺲ ﭘﻴﺎﻣﻲ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻛﻪ ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻋﻠﻴﻪ ﻣﻦ ﻗﻴﺎﻡ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻱ؟ ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﻣﺎﻳﻞ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﺗﺮﺍ ﺑﻜﺸﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ،
ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺷﺎﻡ ﻭ ﻣﺼﺮ ﻣﺮﺍﺑﺎﺷﺪ، ﺗﻮ ﺧﻮﻧﺖ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻛﻦ ﻭ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﺘﻦ ﻣﺪﻩ. ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺴﻠﻤﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻭ ﻧﻮﺷﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻭﺍﻟﻲ ﻣﺼﺮ ﺑﺎﺷﻲ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﺘﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ.
ﻗﻴﺲ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺭﺍﻱ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺍﻱ ﺧﺎﺹ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﻗﻴﺲ ﻭﺍﻟﻲ ﻣﺼﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻨﮓ ﺟﻤﻞ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺼﺮﻩ ﺑﻜﻮﻓﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻫﻢ ﭼﻨﺎﻥ ﻗﻴﺲ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻣﺼﺮ ﺭﺍ ﺑﻌﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻴﻢ ﺩﺭ ﺍﻭﻝ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺎﻭﻝ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺼﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﻨﺠﻢ ﺭﺟﺐ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﺁﻧﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻟﺨﻄﻂ ﻣﻘﺮﻳﺰﻱ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻟﺎﺳﺘﻴﻌﺎﺏ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻛﺘﺎﺑﻬﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺍﻭ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺟﻤﻞ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻤﺎﺩﻱ ﺍﻟﺎﺧﺮﻱ ﺳﺎﻝ 36 ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺑﻮﺩﻩ، ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻝ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ، ﺁﺭﻱ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺮ ﻣﻲﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺪﻣﺎﺕ ﺟﻨﮓ ﺟﻤﻞ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
4_654294566253366180.mp3
3.8M
تلاوت جزء ۱۷ قرآن کریم
🎙 استاد آقایی
« هرکس که در ماه رمضان يک آيه از قرآن تلاوت کند، ثواب کسى را دارد که در ماههاى ديگر کل قرآن را ختم کرده باشد.»
💚«قرائت قرآن به نیت تعجیل در فرج امام زمان» 💚
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ
و (عیسى گفت:) خداوند، پروردگار من
و پروردگار شماست. او را پرستش کنید. این است راه راست.
(مریم/۳۶)
*
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ ۖ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ
ولى (بعد از او) گروههایى از میان آنها اختلاف کردند. پس واى به حال کسانى که کافر شدند از حضور روز بزرگ (رستاخیز)!
(مریم/۳۷
*
أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا ۖ لَٰكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
روزى که نزد ما مى آیند، چه گوشهاى شنوا و چه چشمهاى بینایى پیدا مى کنند! ولى این ستمکاران امروز در گمراهى آشکارند.
(مریم/۳۸)
*
وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ
آنان را از روز حسرت [=روز رستاخیز که براى همه مایه تأسف است ]بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان مى یابد. ولى (امروز) آنها در غفلتند و ایمان نمى آورند.
(مریم/۳۹)
*
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ
ما، زمین و تمام
کسانى را که روى آن هستند، به ارث مى بریم. و همگى به سوى ما بازگردانده مى شوند.
(مریم/۴۰)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۳۴ الی ۳۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ نجاشى رو به
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۳۶ الی ۴۰
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔴رستاخیز روز حسرت و تأسف
آخرین سخن عیسى(علیه السلام) بعد از معرفى خویش با صفاتى که گفته شد، این است که: بر مسأله توحید، مخصوصاً در زمینه عبادت تأکید کرده، مى گوید: خداوند پروردگار من و شما است. او را پرستش کنید این است راه راست (وَ إِنَّ اللّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ).(۱)
و به این ترتیب مسیح(علیه السلام) از آغاز حیات خود، با هر گونه شرک و پرستش خدایان دوگانه و چندگانه، مبارزه کرد، و همه جا تأکید بر توحید داشت، بنابراین آنچه به عنوان تثلیث (خدایان سه گانه) در میان مسیحیان امروز دیده مى شود به طور قطع بدعتى است که بعد از عیسى(علیه السلام) گذاشته شده، و ما شرح آن را در ذیل آیه ۱۷۱ سوره نساء بیان کردیم.(۲)
گر چه، بعضى از مفسران احتمال داده اند: این جمله از زبان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)بوده باشد، به این معنى که: خداوند در این آیه، به او فرمان مى دهد: مردم را دعوت به توحید در عبادت کن و آن را به عنوان صراط مستقیم معرفى نما.
ولى آیات دیگر قرآن گواه بر این است که: این جمله گفتار حضرت مسیح(علیه السلام) و دنباله سخنان گذشته است، در سوره زخرف آیات ۶۳ تا ۶۴ مى خوانیم: وَ لَمّا جاءَ عِیسى بِالْبَیِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَ لاُِبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِیعُونِ * إِنَّ اللّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ:
هنگامى که عیسى دلائل روشن براى آنها آورد گفت: من دانش و حکمت براى شما آورده ام، آمده ام تا پاره اى از امور را که در آن اختلاف دارید روشن سازم، از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید، خداوند پروردگار من و شما است او را پرستش کنید، این است راه راست .
در اینجا تقریباً عین همان جمله را مى بینیم که از زبان عیسى نقل شده است (مانند همین مضمون در سوره آل عمران آیات ۵٠ و ۵۱ نیز آمده است).
* * *
ولى با این همه تأکیدى که مسیح(علیه السلام) در زمینه توحید و پرستش خداوند یگانه داشت بعد از او گروه ها از میان پیروانش راه هاى مختلفى را پیش گرفتند (و عقائد گوناگونى مخصوصاً درباره مسیح ابراز داشتند) (فَاخْتَلَفَ الاْ َحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ).
واى به حال آنها که راه کفر و شرک را پیش گرفتند، از مشاهده روز عظیم رستاخیز (فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ یَوْم عَظِیم).
تاریخ مسیحیت نیز به خوبى گواهى مى دهد که: آنها تا چه اندازه بعد از حضرت مسیح(علیه السلام) درباره او و مسأله توحید اختلاف کردند این اختلافات به اندازه اى بالا گرفت که قسطنطین امپراطور روم مجمعى از اسقف ها (دانشمندان بزرگ مسیحى) را تشکیل داد که یکى از سه مجمع معروف تاریخى آنها است.
اعضاى این مجمع به دو هزار و یکصد و هفتاد عضو رسید که همه از بزرگان آنها بودند، هنگامى که بحث درباره عیسى(علیه السلام) مطرح شد، علماى حاضر نظرات کاملاً مختلفى درباره او اظهار داشتند و هر گروهى عقیده اى داشت.
بعضى گفتند: او خدا است که به زمین نازل شده است! عده اى را زنده کرده و عده اى را میرانده سپس به آسمان صعود کرده است!.
بعضى دیگر گفتند: او فرزند خدا است!.
بعضى دیگر گفتند: او یکى از اقانیم ثلاثه (سه ذات مقدس) است، اب و ابن و روح القدس (خداى پدر، خداى پسر و روح القدس)!.
و بعضى دیگر گفتند: او سومینِ آن سه نفر است: خداوند معبود است، او هم معبود، و مادرش هم معبود!.
سرانجام بعضى گفتند: او بنده خدا است و فرستاده او.
و فرقه هاى دیگر هر کدام سخنى گفتند به طورى که اتفاق نظر بر هیچ یک از این عقائد حاصل نشد.
بزرگ ترین رقم طرفداران یک عقیده ۳٠۸ نفر بود که امپراطور آن را به عنوان یک اکثریت نسبى پذیرفت و به عنوان عقیده رسمى از آن دفاع کرد و بقیه را کنار گذاشت، اما عقیده توحید که متأسفانه طرفداران کمترى داشت در اقلیت قرار گرفت .(۳)
و از آنجا که انحراف از اصل توحید، بزرگترین انحراف مسیحیان محسوب مى شود، در ذیل آیه فوق دیدیم: چگونه خداوند آنها را تهدید مى کند که در روز عظیم رستاخیز در آن محضر عام و در برابر دادگاه عدالت پروردگار، سرنوشت شوم و دردناکى خواهند داشت.(۴)
✍ پی نوشت:
۱ ـ از نظر جمله بندى و ترکیب، این آیه، عطف است به سخنان عیسى(علیه السلام) که قبلاً آمد، سخنانى که با قالَ إِنِّى عَبْدُاللّه آغاز گردید، به این جمله پایان مى گیرد.
۲ ـ به تفسیر نمونه ، جلد ۴، صفحه ۲۲۴ مراجعه شود.
۳ ـ تفسیر فى ظلال القرآن ، جلد ۵، صفحه ۴۳۶.
۴ ـ مَشْهَد در آیه فوق، ممکن است مصدر میمى به معنى شهود باشد، و یا اسم مکان و اسم زمان به معنى محل یا زمان شهود، معانى اینها هر چند مختلف است، ولى از نظر نتیجه چندان تفاوتى با هم ندارند.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 تفسیر صوتی آیات ۳۴ تا ۳۵ سوره مبارکه مریم مفسّر : حجت الاسلام والمسلمین قرائتی @Nahjolbalaghe2
🎙 تفسیر صوتی آیات ۳۶ تا ۴۰ سوره مبارکه مریم
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ حضرت امام صادق عليه السلام
ذِكْرُ الْمَوْتِ يُمِيتُ الشَّهَوَاتِ فِي النَّفْسِ وَ يَقْطَعُ مَنَابِتَ الْغَفْلَةِ وَ يُقَوِّي الْقَلْبَ بِمَوَاعِدِ اللَّهِ تَعَالَى وَ يُرِقُّ الطَّبْعَ وَ يَكْسِرُ أَعْلَامَ الْهَوَى وَ يُطْفِئُ نَارَ الْحِرْصِ وَ يُحَقِّرُ الدُّنْيَا
ياد مرگ، خواهشهاى نفس را مى ميراند و رويشگاه هاى غفلت را ريشه كن مى كند و دل را با وعده هاى خدا نيرو مى بخشد و طبع را نازك مى سازد و پرچم هاى هوس را درهم مى شكند و آتش حرص را خاموش مى سازد و دنيا را در نظر كوچك مى كند.
مصباح الشریعه صفحه ۱۷
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
💚 عشق عبادت
🎥حجت الاسلام انصاریان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و شصت و پنج 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺍﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و شصت و شش
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﻣﺼﺮ ﺑﻜﻮﻓﻪ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﻱ ﺁﺫﺭﺑﺎﻳﺠﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻭ ﺳﭙﺮﺩ، ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ ﺩﻭﻡ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻳﻌﻘﻮﺑﻲ ﺹ 178 ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻗﻴﺲ ﺩﺭ ﺁﺫﺭﺑﺎﻳﺠﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﻭ ﻧﻮﺷﺖ: ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺧﺮﺍﺝ ﻭ ﻣﺎﻟﻴﺎﺕ
ﺭﺍ ﺑﺤﻖ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻴﺮ، ﺑﺎ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻭ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻧﺖ ﺑﺎ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻛﻦ، ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺘﻮ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮﻳﻨﺪ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯ، ﺿﻤﻨﺎ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺷﺒﻴﻞ ﺍﺣﻤﺴﻲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺑﺘﻮ ﺑﻨﻮﻳﺴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺑﺘﻮ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻧﻤﺎﻳﻢ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺮﺩﻱ ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡ، ﭘﺮﺩﻩ ﻭ ﺣﺎﺟﺐ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻭ
[ جلد سومﺻﻔﺤﻪ ۱۲۱]
ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﻱ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﺎﺯﻛﻦ ﻭ ﺗﻜﻴﻪ ﮔﺎﻫﺖ ﺣﻖ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﭼﻪ ﺁﻧﻜﺲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺣﻖ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺹ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ. ﭘﻴﺮﻭﻱ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻱ ﻧﻔﺲ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺸﻬﺎﻱ ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﻣﻜﻦ ﻛﻪ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻱ ﻧﻔﺲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﻲﺩﺍﺭﺩ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﺬﺍﺏ ﻭ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﺍﻱ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﺭﻭﺯ ﺣﺴﺎﺏ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻏﻴﺎﺙ ﮔﻮﻳﺪ: ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺷﺪ ﻧﺎﻣﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻘﻴﺲ ﻧﻮﺷﺖ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻀﻤﻮﻥ: ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪ: ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺷﺒﻴﻞ ﺍﺣﻤﺴﻲ ﺭﺍ ﺟﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻭ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺑﻴﺎ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﮔﺮﺩ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻫﻤﮕﻲ ﻣﻄﻴﻊ
ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺩ ﺭﺁﻣﺪﻥ ﺷﺘﺎﺏ ﻛﻦ ﻣﻦ ﺑﺰﻭﺩﻱ ﺩﺭ ﺍﻭﻝ ﻣﺎﻩ ﺩﺭ " ﺩﻭ ﻣﺤﻠﻪ " ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﻧﺘﻈﺎﺭ ﺗﻮ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺣﻜﻢ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ﻭ ﻣﻘﺪﺭ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ ﺷﺸﻢ ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺹ 91 ﻭ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 8 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺹ 14 ﺍﺯ ﺯﻫﺮﻱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﻱ ﮔﻮﻳﺪ: ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺭﺍ ﺑﺴﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﮕﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻋﺮﺍﻕ ﺗﺎ ﻣﺮﺯ ﺁﺫﺭﺑﺎﻳﺠﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﻤﺎﺭﺩ ﻭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻭﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺷﺮﻃﻪ ﺍﻟﺨﻤﻴﺲ - ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺧﺘﺮﺍﻋﺎﺕ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻬﻞ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻭ ﺗﺎ ﺩﻡ ﻣﺮﮒ ﺑﺎ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺑﺎﺷﻨﺪ - ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ، ﻗﻴﺲ ﺍﻳﻦ ﺳﭙﺎﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻋﺪﻩ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﻲ ﺣﺴﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻋﺮﺍﻕ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﮔﺮﻓﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
Joze18.mp3
4.41M
🔊 جزءخوانی قرآن کریم به #نیت_سلامتی_و_تعجیل_در_فرج امام زمان عليهالسّلام
📖 تلاوت جزء هجدهم قرآن کریم
🎙استاد: معتز آقایی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۳۶ الی ۴۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔴رستاخیز روز حس
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۳۶ الی ۴۰
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
آیه بعد، وضع آنها را در صحنه رستاخیز، بیان مى کند و مى گوید: آنها در آن روز که نزد ما مى آیند چه گوش هاى شنوا و چه چشم هاى بینائى پیدا مى کنند؟ ولى این ستمگران امروز که در دنیا هستند در گمراهى آشکارند (أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنا لکِنِ الظّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلال مُبِین).
روشن است: در نشأه آخرت، پرده ها از برابر چشم ها کنار مى رود، و گوش ها شنوا مى شود; چرا که آثار حق در آنجا به مراتب از عالم دنیا آشکارتر است.
اصولاً، مشاهده آن دادگاه و آثار اعمال، خواب غفلت را از چشم و گوش انسان مى برد، و حتى کوردلان، آگاه و دانا مى شوند، ولى چه سود که این بیدارى و آگاهى به حال آنها مفید نیست.
بعضى از مفسران کلمه الیَوْم در جمله لکِنِ الظّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلال مُبِین را به معنى روز قیامت گرفته اند، که مفهوم آیه این مى شود:
در آنجا بینا و شنوا خواهند شد اما این بینائى و شنوائى در آن روز سودى به حالشان نخواهد داشت، و در ضلال مبین خواهند بود.
ولى تفسیر اول صحیح تر به نظر مى رسد.(۵)
* * *
بار دیگر، روى سرنوشت افراد بى ایمان و ستمگر در آن روز تکیه کرده، مى فرماید: این کوردلان را از روز حسرت (روز رستاخیز) بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان مى گیرد، آنها در غفلت اند و ایمان نمى آورند (وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الاْ َمْرُ وَ هُمْ فِی غَفْلَة وَ هُمْ لایُؤْمِنُونَ).
مى دانیم روز قیامت نام هاى مختلفى در قرآن مجید دارد از جمله یوم الحسرة ، هم نیکوکاران تأسف مى خورند، اى کاش! بیشتر عمل نیک انجام داده بودند و هم بدکاران; چرا که پرده ها کنار مى رود و حقائق اعمال و نتائج آن بر همه کس آشکار مى شود.
جمله إِذْ قُضِیَ الاْ َمْرُ را بعضى مربوط به پایان گرفتن برنامه هاى حساب و جزا و تکلیف در روز رستاخیز دانسته اند، و بعضى آن را اشاره به فناء دنیا مى دانند.
طبق این تفسیر، معنى آیه چنین مى شود: آنها را از روز حسرت بترسان آن هنگامى که دنیا در حال غفلت و عدم ایمان آنها پایان مى گیرد، (ولى تفسیر اول صحیح تر به نظر مى رسد، به خصوص این که: در روایتى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر جمله إِذْ قُضِیَ الاْ َمْرُ چنین نقل شده: أَىْ قُضِىَ عَلى أَهْلِ الْجَنَّةِ بِالْخُلُودِ فِیْها، وَ قُضِىَ عَلى أَهْلِ النّارِ بِالْخُلُودِ فِیْها:
یعنى فرمان خلود درباره اهل بهشت و اهل دوزخ صادر شده .(۶)
* * *
آخرین آیه مورد بحث، به همه ظالمان و ستمگران هشدار مى دهد: این اموال که در اختیار آنها است، جاودانى نیست، همان گونه که حیات خود آنها هم جاودانى نمى باشد، بلکه، وارث نهائى همه اینها خدا است، مى فرماید:
ما زمین و تمام کسانى را که بر آن هستند به ارث مى بریم، و همگى سرانجام به سوى ما باز مى گردند (إِنّا نَحْنُ نَرِثُ الاْ َرْضَ وَ مَنْ عَلَیْها وَ إِلَیْنا یُرْجَعُونَ).(۷)
در حقیقت، این آیه هموزن آیه ۱۶ سوره مؤمن است که مى گوید: لِمَنِ
الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ: امروز (روز رستاخیز) مالکیت و حکومت از آن کیست؟ از آن خداوند یگانه پیروز است .
اگر کسى به این واقعیت، مؤمن و معتقد باشد، چرا براى به دست آوردن اموال و سایر مواهب مادى که چند روزى به امانت نزد ما سپرده شده و به سرعت از دست ما بیرون مى رود، تعدى و ظلم و ستم و پایمال کردن حقیقت یا حقوق اشخاص را روا دارد؟
✍ پی نوشت:
۵ ـ الف و لام در الیَوْم الف و لام عهد است، ولى طبق تفسیر اول عهد حضورى است و طبق تفسیر دوم عهد ذکرى .
۶ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۳۳۷.
۷ ـ آیا این آیه اشاره به رستاخیز است، یا زمان فناى دنیا؟
اگر اشاره به رستاخیز باشد، با جلمه وَ إِلَیْنا یُرْجَعُونَ (به سوى ما بازگردانده مى شوند) ظاهراً سازگار نیست و اگر اشاره به زمان فناى دنیا باشد با جمله وَ مَنْ عَلَیْها (آنها که بر روى زمین هستند) تناسب ندارد; زیرا در پایان دنیا کسى بر روى زمین زنده نیست که تعبیر مَنْ عَلَیْها درباره او درست باشد، و شاید، به همین جهت، بعضى از مفسران مانند علامه طباطبائى جمله را چنین معنى مى کند: إِنّا نَحْنُ نَرِثُ عَنْهُمُ الاْ َرْضَ: ما زمین را از آنها به ارث مى بریم ولى این تفسیر، نیز کمى خلاف ظاهر است; زیرا مَنْ عَلَیْها با واو عطف شده است.
احتمال دیگرى که در اینجا وجود دارد این است که: مفعول جمله نَرِثُ گاهى شخصى است که مال را مى گذارد، مانند و ورث سلیمان داود و گاهى اموالى است که به ارث مانده مانند: نرث الأرض و در آیه فوق هر دو تعبیر آمده است.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش سیزدهم ⚖ آزمایش حضرت آدم و بعثت پیامبر خاتم ↩️ سپس در ادامه اين سخن مى ا
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش چهاردهم
🔺روزى و عمر وسيله بزرگ آزمايش انسان
در ادامه بحث هاى گذشته پيرامون اتمام حجت از سوى پروردگار به وسيله فرستادن پيامبران و نزول کتب آسمانى و دلايل قوى و روشن، امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه به دو وسيله آزمون الهى نسبت به بندگان در مراحل مختلف تکليف اشاره مى کند.
نخست مى فرمايد: «خداوند روزى ها را مقدّر کرد و اندازه گيرى فرمود; گاه آن را زياد و گاه کم نمود; گاه با تنگى و گاه با وسعت، روزىِ (بندگان) را تقيسم کرد». (وَ قَدَّرَ الأرْزَاقَ فَکَثَّرَهَا وَ قَلَّلَها، وَ قَسَّمَهَا عَلَى الضِّيقِ والسَّعَة).
و از آنجا که ممکن است اين چنين توّهم شود که تفاوت گذاشتن ميان بندگان، با عدالت سازگار نيست در جمله بعد مى افزايد: «خداوند ارزاق را به طور عادلانه تقسيم کرد». (فَعَدَلَ فِيهَا).
اشاره به اين که عدالت به معناى مساوات و برابرى نيست; بلکه عدالت آن است که به هر کس آنچه مصلحت او است بدهند چنان که در حديثى از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله)آمده است که فرمود: خداوند مى فرمايد: «إِنَّ مِنْ عِبَادِىَ الْمُؤْمِنينَ مَنْ لاَيُصْلِحُهُ إِلاَّ الْفَاقَةَ وَ لَوْ أَغْنَيْتُهُ لأَفْسَدَهُ ذلِکَ، وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِي مَنْ لاَيُصْلِحُهُ إِلاَّ الصِّحَّةَ وَ لَوْ أَمْرضْتُهُ لأَفْسَدَهُ ذلِکَ...; بعضى از بندگان با ايمان من هستند که جز تنگدستى آنها را اصلاح نمى کند و اگر آنها را غنى سازم موجب فسادشان مى شود و بعضى از بندگان من هستند که جز سلامت (و غنا) آنها را اصلاح نمى کند و اگر آنها را بيمار (و فقير) کنم موجب فسادشان مى شود; (بنابراين به هر يک آنچه سبب صلاح حالشان مى شود مى دهم)».
سپس در اين زمينه شرح بيشترى مى دهد; مى فرمايد: «هدف از آن تقسيم اين بوده است که هر که را بخواهد به وسعت روزى، يا تنگى آن بيازمايد (و به تعبير ديگر:) به وسيله آن، شکر و صبر غنى و فقير را امتحان کند». (لِيَبْتَلِيَ مَنْ أَرَادَ بِمَيْسُورِهَا وَ مَعْسُورِهَا، وَ لِيَخْتَبِرَ بِذلِکَ الشُّکْرَ وَ الصَّبْرَ مِنْ غَنِيِّهَا وَ فَقِيرِهَا).
ممکن است اين تفاوت در اشخاص مختلف باشد; گروهى از نعمت فراوان بهره گيرند تا در ميدان آزمايش نشان دهند که آيا شکر اين همه نعمت را به جا مى آورند و بخشى از ثروت خداداد را در اختيار محرومان قرار مى دهند و آنچه را دارند در جاى خود مصرف مى کنند، يا به عکس، فزونى ثروت آنها را از خدا و خلق بيگانه مى کند و در غرور و غفلت فرو مى برد; يا اين که تنگى روزى، صبر و استقامت آنها را درهم مى شکند و آنان را به حرام و ناشکرى و اعتراض بر پروردگار وادار مى سازد.
حتّى در يک انسان ممکن است هر دو حالت واقع شود: گاه غنى و بى نياز، و گاه فقير و تنگدست; و هر کدام از اين دو، ميدان آزمون الهى است، ميدان آزمون شکر و صبر و عدم استقامت و بى تابى.
در ادامه اين سخن، به اين نکته اشاره مى کند که فقر و غنا و سلامتى و بيمارى، چنان از هم جدا نيستند که انسان بتواند بر يکى تکيه کند; بلکه چنان به هم نزديک يا آميخته اند که بر هيچ يک نمى توان اعتماد کرد; مى فرمايد: «سپس روزىِ وسيع را با باقى مانده فقر و بيچارگى درآميخت، و تندرستى را با حوادث دردناک توأم ساخت، و شادى و سرور را با غصّه و اندوه قرين کرد». (ثُمَّ قَرَنَ بِسَعَتِهَا عَقَابِيلَ فَاقَتِهَا، وَ بِسَلاَمَتِهَا طَوَارِقَ آفَاتِهَا، وَ بِفُرَجِ أَفْرَاحِهَا غُصَصَ أَتْرَاحِهَا).
تا هيچ کس در حال غنا و سلامت و شادى و سرور مغرور نگردد و همگان بدانند اين امور هميشه و همه جا و در مورد هر کس در معرض زوال و نابودى و تبديل به ضدّ است و به گفته شاعر:
بر مال و جمال خويشتن غرّه مشو کان را به شبى برند و اين را به تبى!
با توجّه به اينکه «عقابيل» جمع «عقبوله» (بر وزن جرثومه) به معناى بقاياى بيمارى و مشکلات و آثارى که از «تب» به صورت «تبخال» بر لبها باقى مى ماند، مى باشد; تعبير بالا نشان مى دهد که مشکلات و گرفتارى ها و آثار و بقاياى آن، همواره در کنار خوشى ها و راحتى ها قرار دارد و هرگز از آن جدا نمى شود و جمله «بِفُرَجِ أَفْرَاحِهَا غُصَصَ أَتْرَاحِهَا» تأکيد ديگرى بر اين معنا است; چرا که «أَتْرَاح» جمع «ترح» (بر وزن فرح) به معناى غم و اندوه است; در نتيجه امام(عليه السلام) مى فرمايد: «شادى ها با اندوه ها آميخته و غصّه ها در کنار شادمانى نشسته است».
دومين نکته اى که از امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن بيان مى فرمايد، زمان دار بودن زندگى است، که بالأخره پايانى دارد و دير يا زود به پايان مى رسد و چيزى که براى هيچ کس از آن گريزى نيست، مرگ است. مى فرمايد: «سرآمد زندگى و پايان عمر را آفريد، آن را گاه طولانى و گاه کوتاه قرار داد، و گاه مقدّم و گاه مؤخّر داشت». (وَ خَلَقَ الآجَالَ فَأَطَالَهَا وَ قَصَّرَهَا، وَ قَدَّمَهَا وَ أَخَّرَهَا).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2