قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺯﻳﺮ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺩﻳ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: ششصد و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﻭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﺍﻧﻴﺎﻓﺘﻢ: ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﻜﻪ، ﻳﻜﺒﺎﺭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻭﺣﻲ، ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻏﺮﻭﺏ ﻛﺮﺩﻩ، ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ، ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺑﺎﺑﻞ ﻛﻪ ﻣﻲﺭﻓﺖ ﺩﺭ ﺍﻓﻖ ﻓﺮﻭ ﺍﻓﺘﺪ ﻭ ﻏﺮﻭﺏ ﻛﻨﺪ، ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺑﺮ ﺁﻣﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻭﺣﻲ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﻧﺰﺩﻳﻜﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺬﺍﺭ
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 142]
ﻛﻦ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﭼﻬﻞ ﺗﻦ ﭘﻴﺮ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺷﻤﺎﻳﻢ ﻭ ﻣﻲﺩﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ
ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﮔﺎﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺗﻮﺍﻧﺎ، ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻋﻄﺎﻫﺎ ﻭ ﺑﺨﺸﺸﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﻡ. ﭘﺲ ﻛﺪﺍﻡ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﭘﺬﻳﺮﺍ ﻣﻲﺷﻮﻳﺪ، ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﺨﻦ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﺍ ﻧﭙﺬﻳﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻳﺎ ﻛﺴﻲ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻳﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ، ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﻣﻴﺎﺑﻲ ﺭﺳﻴﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﺮ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺳﺮﻭﺭﻱ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻋﺎﺩﺍﺕ ﻋﻠﻲ ﺑﺪﻭﺭ ﻧﺒﻮﺩ.
✅ ﺣﺪﻳﺚ ﺳﺮﺁﻏﺎﺯ ﺩﻋﻮﺕ ﺩﺭ ﺳﻨﺖ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻭ ﺍﺩﺏ
ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻭ ﺣﺎﻓﻈﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻓﺮﻗﻪ ﺷﻴﻌﻪ ﻭ ﺳﻨﻲ، ﺩﺭ ﺻﺤﺎﺡ ﻭ ﻣﺴﺎﻧﻴﺪ ﺧﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭﻋﺪﻩ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻛﻪ ﺳﺨﻦ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻗﺎﺑﻞ ﻭﺟﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻲ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺍﻳﻦ ﺳﺪﻳﺖ ﻏﻤﺰﻩ ﺯﻧﻨﺪ ﻳﺎ ﺩﺭ ﻣﺘﻦ ﺁﻥ ﺗﻮﻗﻔﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ ﭘﺬﻳﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﻭ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺭﺧﺎﻥ ﺍﺳﻠﺎﻣﻲ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻩ ﻗﺒﻮﻝ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﺴﻠﻢ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻨﻈﻮﻡ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺭﺷﺘﻪ ﺷﻌﺮ ﻭ ﻧﻈﻢ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺰﻭﺩﻱ ﺩﺭ ﺷﻌﺮ ﻧﺎﺷﻲ ﺻﻐﻴﺮ (ﻡ 365) ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﻠﺎﺣﻈﻪ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻧﻤﻮﺩ. ﻭ ﺍﻳﻨﻚ ﻟﻔﻆ ﺣﺪﻳﺚ: " ﻃﺒﺮﻱ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 216 ﺟﻠﺪ 2 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺣﻤﻴﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻠﻤﻪ، ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺣﺪﻳﺚ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻐﻔﺎﺭ ﺑﻦ ﻗﺎﺳﻢ ﺍﺯ ﻣﻨﻬﺎﻝ ﺑﻦ ﻋﻤﺮﻭ، ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺣﺎﺭﺙ ﺑﻦ ﻧﻮﻓﻞ ﺑﻦ ﺣﺎﺭﺙ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄﻠﺐ، ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻋﻠﻲ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺁﻳﻪ ﻭ ﺍﻧﺬﺭ ﻋﺸﻴﺮﺗﻚ ﺍﻟﺎﻗﺮﺑﻴﻦ ﺑﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻧﺎﺯﻝ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ
ﺑﻪ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻥ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺧﻮﻳﺶ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﻪ ﻣﻲﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻜﻨﻢ، ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻲ ﻣﻲﺑﻴﻨﻢ ﭘﺲ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﻱ، ﻧﻜﻨﻲ. ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻋﺬﺍﺑﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﺑﺎﻧﺪﺍﺯﻩ ﺻﺎﻋﻲ ﺧﻮﺭﺍﻙ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻦ ﻭ ﭘﺎﻱ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻱ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻨﻪ ﻭ ﻗﺪﺣﻲ ﺍﺯ
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 144]
ﺷﻴﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎﻟﺒﺮﻳﺰ ﻛﻦ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﮔﺮﺩ ﺁﻭﺭ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻣﻦ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﭼﻬﻞ ﺗﻦ - ﻳﻜﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻳﺎ ﻛﻤﺘﺮ - ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻧﺸﺎﻥ ﻋﻤﻮﻫﺎﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ: ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻭ ﺣﻤﺰﻩ ﻭ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﺍﺑﻮ ﻟﻬﺐ ﻧﻴﺰ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 جلسه نهم 📝 محور سخنرانی: ✔️ اورشلیم؛ م
10_Be_Vaghte_Shaam_1403_05_24_Mashhad_Moghadas_Aminikhaah.ir.mp3
50.2M
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه:
🔴 به وقت شام
🎤 جلسه دهم
📝 محور سخنرانی:
✔️ مظلومنمایی اسرائیلیان به کمک امپراطوری رسانهای
✔️ ظهور امام زمان (علیهالسلام) در کشاکش فتح بیتالمقدس
✔️ ظلمهای فراوان و مُهر ذلت و مسکنت بر پیشانی یهودیان تا قیامت
✔️ قاعده قرآنی: ملحق شدن انسان به قومی که رفتارش را قبول میکند
✔️ نسبت کشتن شتر حضرت صالح به همه قوم و عقوبت دستهجمعی ایشان به خاطر این گناه
✔️ عذاب الهی و کینه و نفرت یهودیان نسبت به یکدیگر
✔️ نعمت الهی و یکدلی و برادری مؤمنین با یکدیگر
✔️ لا یزورنی ویزور أباک وأخاک وأنت الا الصدیقون من أمتی
✔️ نکته اساسی در تحلیل یهود: نژادپرستی و غیرانسان دانستن غیریهودیان
✔️ تبیین نژادپرستی یهودیان بر اساس قرآن کریم
✔️ حفظ نژادپرستی و عقاید یهودیان حتی در دوره پراکندگی در کشورهای گوناگون
✔️ کوچ اجباری و بیرونکردن یهودیان توسط انگلیس، فرانسه و پرتغال در قرون وسطی
✔️ شورش و جدال مردم اروپا علیه یهودیان در قرن ۱۹
✔️ روایت یکی از سربازان عمرسعد از ماجرای حمل سر اباعبدالله (علیهالسلام)
✔️ ماجرای محبت یک راهب مسیحی به سر امام حسین (علیهالسلام) و مسلمان شدن او
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ
سپس اقوام دیگرى را پس از آنها پدید آوردیم.
(مؤمنون/42)
*
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ
هیچ امّتى بر اجل حتمى خود پیشى نمى گیرد، و از آن تأخیر نیز نمى کند.
(مؤمنون/43)
*
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ ۖ كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ ۚ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ ۚ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ
سپس پیامبران خود را یکى پس از دیگرى فرستادیم. هر زمان پیامبرى براى (هدایت) قومى مى آمد،او را تکذیب مى کردند. و ما این امّتهاى سرکش را یکى پس از دیگرى هلاک نمودیم، و آنها را خبرهایى قرار دادیم. (که تنها نامى از آنان باقى ماند.) دور باد (از رحمت خدا) قومى که ایمان نمى آورند!
(مؤمنون/44)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۳۱ الی ۴۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ لذا این گونه
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۴۲ الی ۴۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
اقوام سرکش یکى بعد از دیگرى هلاک شدند
پس از پایان داستان قوم ثمود، قرآن در آیات مورد بحث، اشاره به اقوام دیگرى که بعد از آنها و قبل از موسى(علیه السلام) روى کار آمدند کرده، مى گوید: بعد از آنان جمعیت هاى دیگرى را روى کار آوردیم (ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِینَ).
چرا که این قانون و سنت خداوند بزرگ است که، فیض خود را قطع نمى کند و اگر گروهى مانعى بر سر راه تکامل نوع بشر ایجاد کردند، آنها را کنار زده و این قافله را در مسیرش همچنان پیش مى برد.
* * *
اما این اقوام و طوائف گوناگون، هر کدام داراى زمان و اجل معینى بودند و هیچ امتى از اجل خود پیشى نمى گرفت و از آن عقب نمى افتاد (ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّة أَجَلَها وَ ما یَسْتَأْخِرُونَ).
بلکه، هنگامى که فرمان قطعى پایان حیات آنها صادر مى شد، از میان مى رفتند، نه یک لحظه زودتر و نه دیرتر.
أجل به معنى عمر و مدت چیزى است، و گاه، به نقطه پایان و انتها نیز اجل گفته مى شود، مثل این که مى گوئیم: اجل فلان بدهى فلان زمان است (یعنى سر رسید آن).
البته، اجل همان گونه که قبلاً هم گفته ایم دو گونه است: حتمى و مشروط یا معلق .
اجل حتمى، زمان پایان قطعى عمر شخص یا قوم یا چیزى است که هیچگونه دگرگونى در آن امکان ندارد، ولى اجل مشروط یا معلق، زمانى است که با دگرگون شدن شرائط و موانع، ممکن است کم و زیاد بشود، قبلاً در این زمینه به قدر کافى صحبت کرده ایم.(۱)
روشن است: آیه فوق به اجل حتمى اشاره مى کند.
* * *
آیه بعد، ناظر به این حقیقت است که: دعوت پیامبران در طول تاریخ هیچگاه قطع نشده، مى فرماید: ما سپس رسولان خود را یکى بعد از دیگرى فرستادیم (ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا).
تَتْرا از ماده وتر به معنى پى در پى در آمدن است، و تواتر اخبار به معنى خبرهائى است که یکى بعد از دیگرى مى رسد، و از مجموعه آنها انسان یقین پیدا مى کند، این ماده در اصل از وتر به معنى زه کمان گرفته شده است; چرا که زه به کمان چسبیده و پشت سر آن قرار گرفته است و دو سر کمان را به هم نزدیک مى کند.(۲)
به هر حال، این معلمان آسمانى یکى پس از دیگرى مى آمدند و مى رفتند، ولى اقوام سرکش همچنان بر کفر و انکار خود باقى بودند، به طورى که: هر زمان رسولى براى هدایت امتى مى آمد او را تکذیب مى کردند (کُلَّ ما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها کَذَّبُوهُ).
هنگامى که این کفر و تکذیب از حدّ گذشت، و به قدر کافى اتمام حجت شد ما این امتهاى سرکش را یکى بعد از دیگرى هلاک نمودیم و از صفحه روزگار محوشان کردیم (فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً).
آنچنان نابود شدند که تنها گفتگوئى از آنها در میان مردم باقى ماند، آرى ما آنها را احادیثى قرار دادیم (وَ جَعَلْناهُمْ أَحادِیثَ).
اشاره به این که: گاه امتى منقرض مى شود اما نفرات و آثار چشمگیرى از آنها در گوشه و کنار به صورت پراکنده باقى مى ماند، ولى گاه، چنان نابود مى شود که جز اسمى از آنها بر صفحات تاریخ، یا در گفتگوهاى مردم باقى نمى ماند و این امت هاى سرکش و طغیانگر از دسته دوم بودند.(۳)
و در پایان آیه، همچون آیات پیشین، مى گوید: دور باد از رحمت خدا قومى که ایمان نمى آورند (فَبُعْداً لِقَوْم لا یُؤْمِنُونَ). آرى این سرنوشت هاى دردناک نتیجه بى ایمانى آنها بود، و به همین دلیل، مخصوص آنها نیست، هر گروه بى ایمان، سرکش و ستمگر خواه ناخواه به چنین سرنوشتى گرفتار مى شود، چنان نابود مى گردد که تنها نامى از او در صفحات تاریخ و گفتگوها باقى مى ماند.
آنها نه تنها در این دنیا دور از رحمت خدا بودند، که در سراى دیگر نیز از رحمت الهى دورند; چرا که تعبیر آیه، مطلق است و همه را شامل مى شود.
* * *
۱ ـ شرح بیشتر در این زمینه را در جلد پنجم تفسیر نمونه ، صفحه ۱۴۸ به بعد، ذیل آیه ۲ سوره انعام مطالعه فرمائید.
۲ ـ از نظر ساختمان کلمه، تترا در اصل وترا بوده که واو آن تبدیل به ت شده.
۳ ـ أَحادِیثَ جمع حدیث است و تفسیرش همان است که در بالا گفتیم، ولى بعضى احتمال داده اند: جمع احدوثه باشد که به معنى اخبار عجیبى است که مردم پیرامون آن با یکدیگر گفتگو مى کنند ۲(تفسیر فخر رازى، ذیل آیه مورد بحث).
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
23.Mumenoon.042-44.mp3
2.4M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۴۲ الی ۴۴ سوره مبارکه مومنون
📝 مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۹ 🔸 نقاط ضعف عجيب اين انسان مغرور! امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه پرد
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۹
🔸 نقاط ضعف عجيب اين انسان مغرور!
↩️ انسانى كه اينقدر مرز زندگى و مرگش به هم نزديك است چگونه ممكن است مغرور شود و از باده قدرت سرمست گردد و دست به هر كارى بزند؟
همچنين هر انسانى به هنگامى كه فعاليت جسمانى شديدى داشته باشد و يا در گرماى هوا گرفتار شود عرق از روزنه هاى پوست او جارى مى گردد و بدن او را بدبو مى سازد يعنى عوامل تعفن به وسيله خود او بر بدنش آشكار مى شود.
از مجموع اين نقاط ضعف شش گانه به خوبى روشن مى شود كه چرا انسان مسكين و بيچاره است.
امام(عليه السلام) با اين گفتار حكيمانه اش نمى خواهد مقام انسان را كاهش دهد و يا از عظمت او بكاهد; انسانى كه خليفة الله و گل سرسبد آفرينش و مسجود فرشتگان الهى است. بلكه مى خواهد غرور و غفلت او را درهم بشكند; همان غرور و غفلتى كه او را آلوده انواع گناهان و ظلم و ستم ها و مفاسد بى شمار مى سازد.
جالب اين است كه ابن معروف (قاضى القضاة ابومحمّد عبيدالله بن احمد بن معروف، متولد 306) اشعارى دارد كه ظاهراً از كلام امام(عليه السلام) در آن الهام گرفته است. او مى گويد:
يا بُؤسَ للإنسانِ فى * الدُّنيا و إنْ نالَ الأمَل
يَعيشُ مَكشوفَ العِلَل * فيها و مَكتومَ الأجَل
بَيْنا يُرى فى صِحّة * مُغْتَبِطاً قِيلَ اعتَلَل
و بَينَما يُوجَدُ فيها * ثاوِياً قِيلَ انْتَقَل
فَأوْفَرُ الحَظِّ لِمَن * يَتْبَعُه حُسنُ العَمَل
بدا به حال انسان در دنيا هر چند به آرزوهاى (دراز) خود برسد.
زندگى مى كند در حالى كه عوامل بيمارى در او مكتوم و پايان عمرش نيز ناپيداست.
در حالى كه كاملاً در سلامت است به طورى كه مردم به حال او غبطه مى خورند ناگهان گفته مى شود كه بيمار شد.
و در حالى كه مشغول حركت به اين طرف و آن طرف است ناگهان مى گويند كه از اين جهان چشم فرو بست.
بنابراين بهره كامل از آن كسانى است كه اعمال نيك درپى داشته باشند.[2]
***
نكته ها:
1. نيرومند ضعيف!
انسان موجودى است از يك نظر بسيار قوى و نيرومند كه عرصه زمين و پهناى آسمان و اعماق درياها را جولانگاه خود قرار داده و تمام موجودات زمينى را مسخّر خود ساخته و از تمام مواهب اين جهان به نفع خود استفاده مى كند. ولى با تمام قدرتى كه دارد موجودى بسيار ضعيف و آسيب پذير است. يك پشه كوچك كه گاه با چشم هم ديده نمى شود او را آزار مى دهد يا بيمار مى كند و گاهى سبب مرگ او مى شود و از آن كوچك تر ميكروب ها و ويروس هاى بيمارى زا هستند كه ابداً با چشم ديده نمى شوند ولى اين موجودات نامرئى و ظاهراً بسيار ضعيف و ناتوان انسان هاى قوى و قهرمان را مى توانند از پاى درآورند.
اين تركيب عجيب انسان از قوت و ضعف ظاهراً براى اين است كه از طرفى بتواند مدارج ترقى و كمال را طى كند و از سويى ديگر گرفتار غرور و غفلت و خودبزرگ بينى نشود.
ازجمله مسائلى كه انسان با آن دست به گريبان است زمان اجل اوست كه كاملاً مخفى و پنهان است. اين نيز هشدارى براى انسان هاست كه آنى غافل نشوند و به گمان زندگى طولانى دست به هر كارى نزنند و فكر نكنند كه زمان توبه از گناه و جبران خطاها وسيع است چراكه هر لحظه ممكن است مرگ او فرارسد. يك جرعه آب يا يك لقمه غذا مى تواند گلوى او را بفشارد و در عين سلامتى، راهى ديار آخرت كند.
اين ها حقايقى است كه امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به آن اشاره فرموده و ريشه آن در قرآن مجيد است مى فرمايد: «(يُرِيدُ اللهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ وَخُلِقَ الاِْنسَانُ ضَعِيفاً); خدا مى خواهد كار را بر شما سبك كند; و انسان، ضعيف آفريده شده است».[3]
در جاى ديگر مى خوانيم: «(إِنَّ الاِْنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً); انسان، حريص آفريده شده * هنگامى كه ناراحتى به او رسد بسيار جزع و فزع مى كند».[4]"
✍ پی نوشت:
[2]. تاريخ بغداد، ج 10، ص 367.
[3]. نساء، آيه 28.
[4]. معارج، آيات 19 و 20.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🔸 تـفـاوت مـؤمـن و مـنـافـق!
☀️ امام علی علیه السلام :
✓ «مؤمن هرگاه بنگرد عبرت گيرد، و هرگاه خاموش باشد بينديشد، و هرگاه سخن گويد ياد خدا كند... و منافق هرگاه بنگرد نگاهش بيهوده است، و هرگاه خاموش باشد در سهو و غفلت است، و هرگاه سخن گويد لغو و باطل به زبان آورد».
⁙ «إنّ المؤمِنَ إذا نَظَرَ اعتَبرَ، و إذا سَكَتَ تَفَكَّرَ، و إذا تَكَلَّمَ ذَكَرَ ... و المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها، و إذا سَكَتَ سَها، و إذا تَكَلَّمَ لَغا».
📚 تحف العقول : ص٢١٢
@Nahjolbalaghe2