✳️ #و_النجم_اذا_هوی (1)
✔️ آیت الله #جوادی_آملی:
🔸 «وَ النَّجْمِ إِذا هَوي» يعني «قَرُبَ»؛ نزديک شد.
🔹 وجود مبارک پيغمبر(صلي الله عليه و آله) که به معراج رفته است، از معراج که بر ميگردد، مثل ستارهاي است که به شما نزديک شده است. بعد از اوج گرفتن حالا دارد پايين ميآيد و به شما نزديک ميشود که رهاورد اين سفر را به شما ابلاغ کند.
@Nardebane_feghahat
✳️ #و_النجم_اذا_هوی (2)
✔️ النَّجْمُ: رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ قَدْ سَمَّاهُ اللَّهُ فِی غَیْرِ مَوْضِعٍ فَقَالَ «وَ النَّجْمِ إِذا هَوی»
🔸 علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- النَّجْمُ پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که در چند مورد از آن جناب به نجم تعبیر شده یکی در این آیه «وَ النَّجْمِ إِذا هَوی» است.
📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۲۲۲ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۸۸/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۶۷/ القمی، ج۲، ص۳۴۳/ نورالثقلین
@Nardebane_feghahat
✳️ #و_النجم_اذا_هوی (3)
🔹 بَیْنَا النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) جَالِسٌ إِذْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ مَنْ أَخْیَرُ النَّاسِ بَعْدَکَ یَا رسول الله؟ فَأَشَارَ إِلَی نَجْمٍ فِی السَّمَاءِ فَقَالَ مَنْ سَقَطَ هَذَا النَّجْمُ فِی دَارِهِ فَقَالَ الْقَوْمُ فَمَا بَرِحْنَا حَتَّی سَقَطَ النَّجْمُ فِی دَارِ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَقَالَ علیبنأبیطالب (علیه السلام) فَقَالَ بَعْضُ أَصْحَابِهِ مَا أَشَدَّ مَا رَفَعَ بِضَبْعِ ابْنِ عَمِّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی فِی عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی أَنَا أَوْحَیْتُهُ إِلَیْهِ.
📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۲۳۰ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۲۸۰/ فرات الکوفی، ص۴۴۹
@Nardebane_feghahat
✳️ #و_النجم_اذا_هوی (4)
🔸 در تفسير قمى در ذيل آيه (وَ النَّجْمِ إِذا هَوى) امام (علیهالسلام) فرموده: نجم، رسول خدا است، منظور از جمله (إِذا هَوى) سرازير شدن آن جناب است در هنگامى كه به معراج رفته بود.
🔹 مؤلف: قمى روايتى ديگر به سند خود از پدرش از حسين بن خالد از حضرت رضا (علیهالسلام) نقل كرده كه در آن هم نجم به رسول خدا تفسير شده، و البته اين تفسير به باطن است نه اينكه به معناى نجم بودن آن جناب باشد.
📚 ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی ج19 ص51
@Nardebane_feghahat
4_5920201831547408152.mp3
7.52M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الصلاة- جلسه چهل و هشتم» 136
🔸 مستحبات و مکروهات رکوع
#فقه
#تدریس_شرایع
@Nardebane_feghahat
✔️ آیا میرزای شیرازی تحت تاثیر سید جمالالدین اسدآبادی فتوای تنباکو را نوشته است؟
🔹 جرعهای از دریا ج2 ص373 (آیت الله شبیری زنجانی)
@Nardebane_feghahat
✔️ در اغلب کشورهای اسلامی از عربزبان و ترکزبان و اردو زبان، در این دو قرن اخیر، شاعرانی میتوان یافت که مدافعِ اندیشه وحدت اسلامی یا انترناسیونالیسم اسلامیاند و ما در زبان فارسی در این حال و هوا فقط یک شاعر داریم و آن اقبالِ لاهوری است که از خاکِ هندوستان برخاسته است. در ایران، با این همه شاعر خُرد و کلانی که داشتهایم، هیچ شاعر درجه یک و حتی درجه دویی هم نداریم که از انترناسیونالیسم اسلامی سخن گفته باشد.
📚 با چراغ و آینه، شفیعی کدکنی ص53
@Nardebane_feghahat
✔️ آیتالله شبیری زنجانی (مدظلهالعالی):
🔸 نزد مرحوم آقای داماد درس صوم و بحث زکات فطره میخواندیم. موضوع بحث این بود که ملاک در پرداخت زکات فطره، قوت غالب شخص است یا قوت غالب بلد.
🔹 درس آقای داماد تمام شده بود. من به ایشان عرض کردم قائل دیگری هم هست که ملاک زکات فطره را قوت غالب شخص در ماه رمضان میداند. ایشان با تعجب گفت: نشنیدهام. آقای جوادی آملی هم آنجا بود.
گفتم: قاآنی میگوید:
اگر زکات دهی فطره مرا «مِی» ده
که قوت غالب من باده بوده در رمضان
🔹 آقای جوادی از این تعبیر اینجانب خیلی خوشش آمده بود.
📚 جرعهای از دریا ج3 ص521
@Nardebane_feghahat
هدایت شده از نردبان فقاهت
✳️ #شرایع_الإسلام (7)
✔️ معروف است که شیخ جعفر کاشف الغطاء میگفت: من سیصد مرتبه کتاب شرایع را درس گفتم.
📚 قصص العلماء ص225
@Nardebane_feghahat
✳️ #مرحوم_آیت_الله_میرزا_علی_شیرازی (1)
🔸 یک سال حضرت آیة الله بروجردی (اعلی الله مقامه) از مرحوم میرزا علی شیرازی(ره) برای منبر در منزل خودشان در دهه عاشورا دعوت کردند، منبر خاصی داشت، غالبا از نهجالبلاغه تجاوز نمیکرد. ایشان در منزل آیة الله منبر میرفت و مجلسی را که افراد آن اکثرا از اهل علم و طلاب بودند، سخت منقلب میکرد، به طوری که از آغاز تا پایان منبر ایشان، جز ریزش اشکها و حرکت شانهها چیزی مشهود نبود!
📚 عدل الهی، استاد مطهری ص213
@Nardebane_feghahat
شعری در مورد شهر «نجفآباد» اصفهان و مفاخر آن مشاهده کردم که بسیار زیباست:
در غرب صفاهان شده بنیاد یکی شهر
با مشورت حضرت شیخ علم الدهر
از مال نجف گشت چو این بادیه آباد
خواندند چنین خطه به دنیا نجفآباد
وقتی که شترها به قدمگاه رسیدند
خوابیده که گویی به سرانجام رسیدند
بردند خبر را به سوی شیخ بهایی
کی شیخ چه باشد سبب خیر و رهایی؟
گفتا که همانجا ز زر و سیم و طلاها
سازید یکی شهر مجلل ز بناها
چون میر شنید این سخن شیخ بگفتا
در حیرتم از خواب شب پیش، شگفتا
چون دوش بخسبیدم و در خواب بدیدم
از شاه نجف این سخن انگار شنیدم
آن مال که کردید بدین جای روانه
باید بشود صرف بدان سوی و کرانه
یک شهر بسازید بدانجا همه آباد
نامش بگذارید به گیتی نجفآباد
آیند در آینده از ان شهر بزرگان
عالم صفتان، حافظ دین، ام شهیدان
یاری برسانند به اسلام و به قرآن
زاییده شود بس که مشاهیر و بزرگان
القصه چنین شد که بنا شد نجفآباد
تا هست زمان باد سرایش همه آباد
تعبیر شده خواب بیا و تو نگه کن
بر شهر شهیدان نجفآباد گذر کن
بر سر در هر کوچه ببین نام شهیدان
گلزار شهیدان تو نگو روضه رضوان
سیصد نفر از مردم این شهر به یک روز
گشتند همه شاهد و شمع گیتی افروز
داریم شهیدی که ببالیم به ایشان
گویم ز محمد پسر اسلام و قرآن
سردار فراوان شده مشهود به درگاه الهی
از نام چه پرسی که حبیب است و الهی
بشناس صداقتی که شد محرم اسرار
سردار شهید است یکی از صف بسیار
در هشت نجف کاظمی آن مرد دلاور
فرمانده دوران دفاع است و تکاور
از رفتن مردان خدایی بکشم آه
چون خرمیان، صالحی و تقی جراح
محسن حججی رفت که باشد ز مشاهیر
تا نام بزرگش بشود ثبت به ادوار
نام دو هزار و پانصد از جمع شهیدان
ثبت است از این خطه به تاریخ و به دوران
از نام بزرگان و مشاهیر چه پرسی
از این همه عالم تو به یکبار چه پرسی
از نام مشاهیر چو پرسید بدانید
آنقدر زیاد است شمردن نتوانید
داریم یکی اعلم اعلام به این شهر
چون منتظری نیست کسی مجتهد دهر
چون ایزدی ان مرد خدایی که شنیده؟
در پاکی و تقوا و صفا کس نشنیده
شیخی است محمدحسن عالم و دانا
بنوشته فضیله السیاده همه یکجا
تدریس نموده است بسی فقه و مبانی
گفته است چهل بار ز سر لعمه ثانی
از مادر خود باشد از این بوم و از این بر
سید علی حسینی خامنه ای رهبر کشور
سد هاشم واعظ پدر مادر رهبر
زاییده شده در نجفآباد ز مادر
در صحن گوهرشاد یکی هست شبستان
نامش نجفآبادی و از عهد بزرگان
سد هاشم ما بود در آن صحن و شبستان
مشهور به تفسیر و تعالیم ز قرآن
در فقه و اصول است یکی یوسفی اش نام
تفسیر و حدیثش شده مشهور به ایام
استاد به شهر نجف و قم، پدر او
محمود پدر بوده و هادی پسر او
داریم ابوالقاسم داور ز فقیهان
شاگرد جمال است و مدرس به خراسان
سید علی مجتهد از اهل همینجاست
آن مرجع تقلید زمان زاده اینجاست
فخری به علوم نجم و شعر است و ریاضی
فهمید کج قبله به این شهر و اراضی
ناصر شده نامش که دهد نصر به مردم
حجت شده فامیل و شده حجت مردم
چون حجت بالغ بنویسد به کتابی
گردیده در ان رد همه دین بهایی
بنیانگر فرهنگ و ادب مسجدی اش نام
شاگرد به کاشی بود ان مرد نکونام
چون گشت به یک حوزه علمیه نیازی
گشته است بنا با نظر شیخ ریاضی
سلمان زمان حاج علی اسوه اخلاق
باشد پدر منتظری شهره به آفاق
احمد حججی باشد و شاگرد به خاتون
دینداری ما گشته از او شهره گردون
در علم ریاضی و پزشکی و سیاست
داریم بسی صاحب اسما و کیاست
در هوش بری گشت نخستین متخصص
چون ناصر فاتح شده استاد و مدرس
گشته است گلستان ز گلستانی و اولاد
این شهر که نامش شده شهر نجفآباد
هاشم پدر خانه شد آوازه ایام
آموخته او فلسفه و حکمت اسلام
فرزند ذکورش همه با علم و کیاست
فرزند اناثش همه با فهم و فراست
داریم محمدعلی هادی سیاس
نامش به سیاست شده آویز ثریاست
سرتیپ دلاور رمضانی خلبان است
اصلش نجفآبادی و این فخر زمان است
داریم شهیدان ز رجالان سیاسی
دکتر حسن آیت ما را بشناسی
داریم ابوالقاسم پاینده به این شهر
شد ترجمه قرآن و بنازیم به این فخر
چون نهج فصاحه چه کسی کرده کتابت
هم اهل کتاب است و هم او اهل سیاست
محبوب دل مردم و رهبر حسناتی
بهرش همه تقوا و صفا گشته صفاتی
در راه هنر نام معین را همه دانند
استاد گر این است دگر ها همه خامند
آواز خوشش پیر و جوان را بکند مست
سلطان صدا بوده و سلطان ترانه است
ای وای قلم خسته شد از این همه گفتار
هرگز نتوان گفت تمامیت بسیار
این ها که شمردیم کمی از صف بسیار
پندار که مشتی است شده از سر خروار
از مرحمت حضرت ارباب علی شد
این شهر بنا با نظر و امر ولی شد
ارباب، خودت حفظ نما خطه آباد
شهری که شداز بهر تونامش نجف آباد
این بیت بگویم که کنم قافیه کامل
جمع آمده این نام مشاهیر ز فاضل
خاک نجف آباد عجب خاک عجیبی است
هر لحظه دلاور بدمد از دلش انگار
منبع:
@MashahirNajafabad
@Nardebane_feghahat
✳️ #مرحوم_آیت_الله_میرزا_علی_شیرازی(2)
✔️ استاد مرتضی مطهری(ره):
🔸 از كودكی با نام «نهج البلاغه» آشنا بودم و آن را در میان كتابهای مرحوم پدرم (اعلی اللّه مقامه) می شناختم... اما اعتراف میكنم كه مانند همهی طلاب و همقطارانم با دنیای نهجالبلاغه بیگانه بودم؛ بیگانهوار با آن برخورد میكردم، بیگانهوار میگذشتم.
🔹 تا آنكه در تابستان سال ۱۳۲۰ پس از پنج سال كه در قم اقامت داشتم، برای فرار از گرمای قم به اصفهان رفتم. تصادف كوچكی مرا با فردی آشنا با نهج البلاغه آشنا كرد {مرحوم میرزا علی شیرازی}. او دست مرا گرفت و اندكی وارد دنیای نهج البلاغه كرد. آن وقت بود كه عمیقاً احساس كردم این كتاب را نمیشناختم و بعدها مكرّر آرزو كردم كه ای كاش كسی پیدا شود و مرا با دنیای قرآن نیز آشنا سازد.
🔸 از آن پس چهرهی نهج البلاغه در نظرم عوض شد، مورد علاقهام قرار گرفت و محبوبم شد؛ گویی كتاب دیگری است غیر آن كتابی كه از دوران كودكی آن را میشناختم. احساس كردم كه دنیای جدیدی كشف كردهام.
📚 مجموعه آثار شهید مطهری ج16 ص346
@Nardebane_feghahat