هدایت شده از فرهنگی مدرسه علمیه نرجس(س) سبزوار سطح ۱ و ٢
🔴عاملی: دختران فلسطینی را عریان کردند و به سگها دادند تا گاز بگیرند و فیلمبرداری کردند
▪️آیت الله سید حسن عاملی در خطبههای نماز جمعه امروز اردبیل گفت: این هفته پلیس اسرائیل ۵ زن و دختر و فلسطینی را عریان کرده و سگهای پلیس را برای گاز گرفتن بدن عریان آنها به جان آنها انداخت و از آنها فیلمبرداری کرد.
▪️با این تعرض به ناموس فلسطینیها کل فلسطین یکپارچه در ماتم، غیض، غضب و آتش است.
▪️اسرائیل وارد منزل یک فلسطینی میشود زن خانه و دختر جوان او و سه عروس او را عریان میکنند سپس سگهای پلیس را وادار می کنند که بدن عریان آنها را گاز بگیرد سپس از این حالت شنیع فیلمبرداری میکنند.
▪️آنگاه تمام جواهر و پول نقد خانه را میدزدند آیا جرمی مانده که اسرائیل مرتکب آن نشده باشد؟ نهادهای بین المللی که ادعای دفاع از حقوق زن را دارند چرا اینجا حرفی نمیزنند؟
▪️چرا به محض وقوع این جنایت بلینکن با نتانیاهو تماس گرفت و حمایت خود را از اسرائیل مورد تاکید قرار داد من از ملت بزرگ ایران میپرسم اگر ایران باخانم ها این جنایت را انجام میداد آیا ۲۰۰ کانال معاند و کشورهای اروپایی و آمریکا ساکت مینشینند یا طوفان به پا میکنند؟
▪️آیا زنهای فلسطینی انسان نیستند یا مردان فلسطینی مرد نیستند؟ از اینجا معلوم میشود شعار “زن زندگی آزادی” از طرف کانالهای معاند و کشورهای مخالف به هیچ وجه برای احیاء حقوق زن نیست بلکه یک شعار کاملاً سیاسی است.
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخن_بزرگان
🔹️زنبور باشید
زنبور روی گل می نشیند و مگس اینهمه گل را رها کرده و روی زشتی می نشیند.
مثل زنبور باشید و خوبی های مردم را ببینید،
🔹️بعضی ها مثل مگس می مانند و فقط دنبال عیب و بدی مردم می گردند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
قسم به خدایی که جز او خدایی نیست،
خداوند مومن را پس از توبه و استغفار عذاب نمی کند مگر به دو چیز:
سوظن به خدا، و غیبت مردم…
غیبت واقعا گرفتاری می آورد.
خـــ❤️ــداوند توفیق خوش گمانی به خودش
و غیبت نکردن را به ما بدهد که گرفتار عذاب الهی نشویم.
🎙آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
#سوال
🔴 چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟
#پاسخ
✅ جواب این سوال در تعریف بدبختی و بیچارگی است. واقعا بدبختی چیست؟
کسی که معاد را باور کرده و زندگی خود را منحصر به این دنیا نکرده و حیات اصلی را در عالمی دیگر می داند، چه چیزی را بدبختی می داند؟
وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ؛(عنکبوت/۶۴) زندگانى این دنیا چیزى جز لهو و لعب نیست. اگر بدانند، سراى آخرت سراى زندگانى است.
کسی که دنیا را مزرعه آخرت می داند، به نیکی دریافته که این دنیا، محل آسایش و استراحت نیست. بلکه میدانی برای عمل و تلاش است.
فرض کنید که مسابقه ای برگزار شده، و شرکت کنندگان باید مسیری بیست کیلومتری را بدوند، یک نفر با رنج و زحمت زیاد با سرعت به سمت انتهای مسیر می شتابد. در راه می بیند که یک عده نشسته اند و مشغول خوردن غذا هستند، عده دیگری نشسته اند و با یکدیگر گفتگو می کنند و ... آیا این دونده، هرگز خود را بدبخت و بیچاره می خواند؟ یا مسرور است که متوجه بهترین عمل شده و مشغول انجام آن است؟
با این نگاه آنچه در ابتدا اسم بدبختی به آن داده ایم، بستری برای رشد و تعالی می شود، تا آنجا که بدترین محیط ها، عالی ترین ثمرات را به بار می نشاند:
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَكَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ؛ (تحریم/۱۱) و نیز خداى تعالى براى كسانى كه ایمان آوردند مثلى مىزند و آن داستان همسر فرعون است كه گفت: پروردگارا نزد خودت برایم خانهاى در بهشت بنا كن و مرا از فرعون و عمل او نجات بده و از مردم ستمكار برهان.
و خدای تعالی نیز بندگان را متفاوت آفریده و هر کدام از آنها را به شکلی مورد آزمایش و امتحان قرار می دهد:
در حدیثی قدسی از قول خدای تعالی آمده است: بعضى را كور و بعضى را بینا، بعضى را كوتاه قد و برخى را بلند قد، بعضى را زیبا و بعضى را زشت، بعضى را عالم و برخى را جاهل، بعضى را فقیر و بعضى را غنى كردم، بعضى را مطیع و برخى را عاصى، برخى را بیمار و عدهاى را سالم، بعضى را زمین گیر و برخى بدون عیب هستند.
همه این كارها لازمه خلقت بود. براى این كه آن شخص سالم و بى عیب به آن شخص معیوب نگاه كند و به خاطر سلامتىاش به من شكر و حمد بگوید. و یا آن كه عیبدار است به شخص سالم نگاه كند به من متوسل شود تا به او هم سلامتى بدهم. و همچنین به بلاى من صبر كند تا به او پاداش خوب بدهم. یا این كه شخص غنى به فقیر نگاه كند به خاطر ثروتى كه به وى دادهام به من حمد نماید، و یا شخص فقیر با دیدن شخص غنى از من ثروت بخواهد و یا این كه مؤمن به كافر نگاه كند به خاطر هدایتى كه دادهام به من حمد و سپاس گوید...
📚الجواهر السنیة-كلیات حدیث قدسى ص ۱۸
🔴 حکایت زینب کذابه
زنی ادعا میکرد زینب است و به دعای پدرش امام علی(ع) عمری ابدی یافته است. مأمون او و امام رضا(ع) را با یکدیگر روبهرو کرد تا مشخص شود کدامیک راست میگوید. در این هنگام امام رضا(ع) پیشنهاد عجیبی داد.
🔴 روایتی از کتاب فرائد السمطین نقل میشود:
ابوالفضلبن ابینصر حافظ میگوید در کتاب عیسیبن مریم عمانی خواندم که روزی از روزها امام رضا(ع) بر مأمون وارد شد، در حالیکه «زینب کذّابه» که ادعا میکرد دختر علیبن ابیطالب است و علی(ع) برای او دعا کرده که تا روز قیامت زنده بماند، نزد او بود.
مأمون به امام رضا(ع) گفت: «به خواهرت سلام کن.» حضرت فرمود: «به خدا سوگند، او خواهر من نیست و علیبن ابیطالب پدر او نیست.» زینب هم گفت: «به خدا سوگند، او برادر من نیست و علیبن ابیطالب پدر او نیست.» مأمون گفت: «دلیل این سخن شما چیست؟»
حضرت فرمود: «ما اهل بیت گوشتمان بر درندگان حرام است، او را پیش درندگان بینداز، اگر راست بگوید، درندگان از خوردن گوشتش خودداری میکنند.» زینب گفت: «با این شیخ (امام رضا) آغاز کن.» مأمون گفت: «سخن منصفانهای گفتی.» حضرت فرمود: «باشد.»
در این حال درِ جایگاه حیوانات وحشی را گشودند، آنان را مهیای غذا کردند و امام رضا (ع) به سوی آنها پایین رفت. هنگامی که چشم آنان به حضرت افتاد، همه دم تکان دادند و در برابر حضرت سرِ تعظیم فرود آوردند. حضرت میان آنها دو رکعت نماز خواند و از آنجا خارج شد.
آنگاه مأمون به زینب دستور داد او پایین برود؛ اما امتناع کرد. از این رو، او را گرفتند، پیش آنها افکندند، آنها هم او را خوردند!
پس از آن مأمون بر این مقام حضرت حسادت ورزید.
پس از مدتی امام رضا(ع) بر مأمون وارد شد و او را نگران یافت، به او فرمود: «تو را نگران میبینم.» مأمون گفت: آری، صحرانشینی به درِ دارالاماره آمده، هفت تار مو به من داده و معتقد است اینها از محاسن رسول خداست و درخواست جایزه کرده است.
اگر راست بگوید و من به او جایزه ندهم، شرافت (نسبی) خود را زیر پا گذاشتهام. اگر دروغ بگوید و به او جایزه بدهم، مرا به استهزا گرفته است. نمیدانم چه کنم!
امام رضا(ع) فرمود: «موها را به من بده. وقتی آنها را دید، بویید و فرمود: «این چهار تار مو از محاسن رسول خداست، اما بقیه از محاسن او نیست.» مأمون گفت: «از کجا میگویی؟» فرمود: «آتش بیاورید.» موها را در آتش افکند. آن سه تار موی بدلی سوخت و آن چهار تار موی اصلی سالم ماند و آتش بر آنها تأثیری نداشت.
مأمون گفت: «آن صحرانشین را بیاورید.» وقتی در برابر او ایستاد، دستور داد گردنش را بزنند. صحرانشین گفت: «به چه جرمی؟» مأمون گفت: «درباره موها راستش را بگو.» گفت: «چهار تار مو از محاسن رسول خدا (ص) و سه تار آن از محاسن خودم است.»
منبع:
کتاب مستدرک عوالمالعلوم، محقق: آيتالله سيد محمدباقر موحد ابطحي اصفهاني، انتشارات بنیاد بینالمللی فرهنگی هنری امام رضاع
هدایت شده از فرهنگی مدرسه علمیه نرجس(س) سبزوار سطح ۱ و ٢
🍂خداوند توفیقی داد تا اخر ماه صفر برم حرم امام رضا❤
همینطور که در حال پیاده رویم بودم؛زحمات مردم رو رصد میکردم.چقدر تلاش برای برپایی موکبها و.🤔
تا تشنه میشدی،حتی لوله کشیهای موقت هم انجام داده بودن و لیوانهای یک مصرف که دم دست بود😊
با خودم فکر میکردم 🤔چقدر جمعیت و چقدر لیوان یکبارمصرف در حال دور ریختنه🤨.(هم اسرافه هم برای محیط زیست مضر)
خوب لیوانهای دیگه هم چون جاگیره خیلیها بر نمیدارن
تا دستم رو دراز کردم لیوان بردارم؛دیدم خانم کنار دستیم میگفت چه خوبه که لیوانتون رو بعد از آب خوردن،تابزنین و بزارین تو کیفتون و تاوقتی دچارمشکل نشده،تو همون آب بخورین.
گفتم عه مگه پاره نمیشه،امتحانش کردم چه ایده جالبی😉.
تا اخرین روزی که مشهد بودم حداقل ۲۰تالیوان کمتر مصرف کردم.
چقدر بعضی آدمها اهل تفکرن.
درترویج این ایده وفکرزیبا ماهم سهیم باشیم.
درحفظ حریم جامعه ی مهدوی همه مسئولیم👌
#محیط زیست
#ظهور
#اسراف
#تفکر
هدایت شده از فرهنگی مدرسه علمیه نرجس(س) سبزوار سطح ۱ و ٢
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
🌷در زیارت وداع میگیم؛
🌷إجْعَلونی مِنْ همّکم / منو بذارید جزو همّ (دغدغه) تون!
🌷چجوری ما میشیم دغدغهی امام رضا علیهالسلام؟
🏴 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🏴
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•