نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 365 (1401.2.31 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۶۵ (۲۰) (۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ۱۹شوال / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 اصول و مبانیِ سلوکی استاد حسنزاده آملی
✅ پرداختن به اصول و مبانیِ سلوکی علامه حسنزاده اهمیت دارد. این اصول باید به ما خط بدهد؛ ضوابط بدهد؛ فرقان بدهد تا بتوانیم راه درست را از نادرست تشخیص بدهیم. یکی از اصول سلوک حضرت استاد این است که باید تابع شریعت باشیم و دستورات باید از شریعت برآمده باشد و با مرّ شریعت سازگار باشد. این موضوع را در جلسه قبل توضیح دادیم. حضرت استاد متعلق به نحلۀ ملا حسینقلی همدانی است. این نحله چگونه به دین نگاه میکند؟ آنها عالِم دیناند؛ مجتهدند. از طرف دیگر محققانِ حقائقِ توحیدیاند؛ از سوی دیگر، در سلوک صاحبنظر و مجتهدند و با متن دینی این مباحث را حلوفصل کردند. اساساً نوع نگاهشان به دین و آیات و روایات، به گونهای است که آنها را به این سمت سوق میدهد؛ یعنی باید بر اساس شریعت عمل کنند.
🔵 صورت کتبیۀ انسان کامل
✅ قرآن صورت کتبیۀ انسان کامل است. این موضوع را در جلسۀ قبل توضیح دادیم. قرآن صورت کتبیۀ انسان کامل است، یعنی هر چه در انسان کامل میگذرد، در قرآن آمده است. از حضرت آیتالله بهجت پرسیدند که ما چگونه خدمت امام زمان برسیم؟ ایشان فرمودند: با قرآن. قرآن همان امام زمان است؛ هر چه در امام زمان هست در قرآن هم هست. میخواهی به خدمت امام زمان برسی، با همین قرآن محشور باش. کسانی که خوب با قرآن محشور شوند، (درمییابند که) در قرآن تا آخرین مرحله انسانی، آمده است. این قرآن همانی است که حضرت رسول تا آخر رفته است. اگر کسی این تلقی از قرآن را داشته باشد، نمیتواند آن را دست بزند؛ اوج اینجا است؛ بالاتر از آن دیگر وجود ندارد. هر عارفی به هر جایی برسد و ادعائی کند، به پایِ قرآن نمیرسد.
🔵 انتقاد از مدعیانِ عرفانِ اهل بیتی
✅ حضرت استاد مکرر میفرمود: قرآن صورت کتبیۀ انسان کامل است؛ انسان کامل نهایی که «فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ» و حضرت رسول اوج همه اینها است و اهل بیتی که از آنها بالاتر وجود ندارد. اگر کسی این تلقی را داشته باشد، تن به غیرِ قرآن و غیرِ اهل بیت نخواهد داد. این معنا ندارد که کسی بدون توجه به قرآن کار را پیش ببرد.
✅ برخی خیلی اهل بیتی هستند؛ قرآن را کنار میگذارند؛ اندوخته خودشان هم اندک است. بعد میگویند این سخن و راه اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین است! این که نشد. این جفا است. شما سخنان اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین را به فهم اولیه خودتان تنزل دادهاید؛ در این زمینه هم که قدمی برنداشتهاید. این که نشد عرفان اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین. این عرفان اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین نیست. این که ضعیفترین تقریر است.
✅ آیات و روایات خیلی واضح است. چرا اینگونه معنا میکنید؟ چرا آن اوج را متوجه نمیشوید؟ بندهخدایی حرف عرفا را شنیده بود، اما نمیدانست که این «عزّ قدس» چیست. اصلاً نمیدانست جریان چیست. این که نشد. نمیدانی و بعد میگویی این عرفان خالص اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین است!
✅ کسانی که میخواهند عرفان اهل بیتی را سروسامان بدهند، کتابی را به اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین منتسب کردهاند که این کتاب نوشتههایی از غزالی و دیگران است و از نظر تاریخی این کتاب گم شده بود و گفتهاند این کتاب برای اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین است. این که نمیشود. این عرفان اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین نیست. (شما معصوم را در حد غزالی پایین آوردهاید). شما از عرفان اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین چه میدانید؟ اگر راست میگویید، بحث اسمای امام صادق را حل کنید. اگر راست میگویید، بحثِ خَلق را حل کنید که امام صادق علیهالسلام بیان کرده است. این چیزی که میگویید، خیلی سطحی است و اسم آن را عرفان اهل بیتی میگذارید، درحالیکه در آن ضعف و انحراف و خلل وجود دارد. در آن عمق نیست. این که نمیشود.
✅ برخی عمر میگذارند تا کلام اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین را بفهمند؛ اما تو که اصلاً نمیدانی جنس سلوک و حقایق چیست، تو که نمیدانی بیان امام صادق علیهالسلام به چه چیزی اشاره میکند، پس از عرفان دین و اهل بیت چه میگویی؟ آیا کسی که فقط عربی بلد است، میتواند در فقه نظر بدهد و اجتهاد کند؟ آیا فقها به چنین فردی اجازه میدهند در فقه نظر دهد؟ باید استخوان خرد کنی تا بفهمی. باید ذائقۀ فهمِ احکامیِ اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین را پیدا کنی. باید معاریض کلامشان را بفهمی. چرا در فقه این روش رامیپذیریم، ولی در عرفان نه؟
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۶۵ (۲۰) (۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ۱۹شوال / شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
✅ کسی که نمیداند، برای خودش طرح سلوکی میدهد؛ طرح حقایق و مکاشفات میدهد؛ اما هیچ کدام پایه ندارد. به تعبیر حضرت استاد، باید زباندان شد؛ اهل فهم حقایق شد؛ قدرت فهم حقایق را پیدا کرد. باید زبان مردم را فهمید که چه خبر است. اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین بسیاری از قَدَرهای عارفان را خط دادند و یاد دادند و به مقصد رساندند. سلمان فارسی از جمله آنها است. حتی ابوذر را اجازه نمیدهید به آن حرفها ورود کند و میگویید ابوذر نمیتواند. (پس چگونه به همه اجازه میدهید در این زمینه حرف بزنند و قلم بزنند). مگر میشود هر کسی در این وادی نظر دهد و عرفان اهل بیتی راه بیندازد؟! بهترین تقریر عرفان اهل بیتی که باید بر آن مُصرّ بود، همان راهی است که حضرت استاد حسنزاده آملی رحمتاللهعلیه رفتهاند.
✅ برخی میگویند که این عرفان مخلوط با سخنان ابنعربی است، اما مگر این آقایان مجتهد نیستند، نمیفهمند ابنعربی چه گفته است و درست است یا نه؟ اینها مجتهدند؛ اهل شهودند؛ تجربههای فراوان در طول تاریخ دارند، دقت میکنند و بعد به جمعبندی میرسند.
✅ علامه طباطبایی میفرماید: نگویید توحید عرفانی، بلکه بگویید توحید قرآنی. چرا که این توحید، همان است که قرآن گفته است و از ظهورات قرآن استفاده میشود. اینطور نیست که اگر چیزی را خلاف قرآن بیابد، آن را بپذیرد. حضرت استاد حسنزاده و مرحوم قاضی، همگی قَدَر بودند. وقتی ایشان میفرماید: قرآن صورت کتبیه انسان کامل است، یعنی هر چه که در اوج عرفان میخواهید، در قرآن هست. انسان کامل در اینجا یعنی رسولالله نه انبیایی که مادون ایشان هستند. قرآن کتاب مُهیمن است و کتاب رسول خاتم است. اگر کسی این را بخواهد جدی بگیرد، واقعاً خاضع میشود به هر آنچه قران گفته است.
✅ حضرت استاد میفرمود: باید به فهم خطاب محمدی ارتقا یافت. هر کس نمیتواند حروف مقطعه را بفهمد؛ برخی از آیات را نمیتواند بفهمد. برخی از آیات سلوکی است که اگر به برخی از آقایان فقیه و اصولی بدهید، چندین طرح میدهند که همه آنها عقیم است. اما اگر این آیات را به عارفان بدهند، طرحی میدهند که همه آنها قابل قبول است. مشکل عرفا این است که افراد مقابلشان به سطح فهم کلام ایشان نرسیدهاند، لذا زمینه فهماندن حرف ایشان وجود ندارد. برخی ادعای عرفان اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین میکنند، ولی به نظرم این ادعایشان جفای به اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین است.
🔵 کشف اتم محمدی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
✅ کشف اتم یعنی برترین کشف. میگویند: ذوق خاتم، خاتمِ اذواق است و بالاتر از آن کشفی وجود ندارد. این نگاه را با استدلال و با کشف و با خود آیات و روایات فهمیدهاند. این بینادهای سهگانه آنها را به این مطلب رسانده است که میگویند: جز راه رسول، جز راه اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین و جز راه قرآن، راهی نداریم! یعنی راه درستی که به اوج برسد نداریم. هم صراط داریم و هم سبل. هر سبیلی به لحاظ اصلش درست است، اما هر سبیلی صراط نمیشود. صراط اوجی است که دیگری نیست که آن را به هم بزند. بهترین اذواق و ختمِ اذواق است.
🔵 دفترچه راهنما
✅ یک بیان دیگری هم هست که حضرت استاد تأکید میکردند. سازندۀ هر دستگاه و صنعتی، دفترچهای مینویسد که نحوه استفاده آن را توضیح داده است. مثل یخچال یا چرخ خیاطی. بعد ایشان میفرمود: قرآن دستورالعمل انسان است. این صنعت مهم الهی که انسان است، دستورالعمل میخواهد و دستورالعملش قرآن است. «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»؛ قطعاً اين قرآن به [آيينى] كه خود پايدارتر است راه مىنمايد. (إسراء، آیۀ ۹). یعنی ریز و درشتِ راهِ کمال در قرآن آمده است. سلوک و دستورالعمل را باید از قرآن یاد گرفت. این بیان راه را خیلی باز میکند. خدایی که خالق این صنعت است، میداند که راه درست او چیست. بهترین و برترین و استوارترین راه، راهی است که خداوند در قرآن فرموده است. بر این اساس، حضرت استاد مکرر ارجاع به قرآن میداد و از آن نکتهها استخراج میکرد.
🔵 اجتهاد در شریعت و طریقت و حقیقیت
✅ سه مرحلۀ اجتهادی داریم. یک کار اجتهادی به لحاظ احکام است؛ یک کار اجتهادی به لحاظ سلوک و طریقت است؛ یک کار اجتهادی هم به لحاظ کشف حقیقت است. کسی که میخواهد در شریعت نظر بدهد، باید در احکام مجتهد باشد تا نظر اسلام را درباره مسائل ظاهر بگوید؛ باید در طریقت مجتهد باشد تا بگوید کدام سلوک را قرآن میپذیرد و کدام را نمیپذیرد. در حقیقت هم باید مجتهد باشد تا بفهمد و تشخیص دهد که قرآن در باب حقیقت چه گفته است. این سه ساحت اجتهادی است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ✅ کسی که نمیداند، برای خودش طرح سلوکی میدهد؛ طرح حقایق و مکاشفات مید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
✅ نوعِ کسانی که در فضای عرفانی نظر میدهند، مجتهد در شریعت و طریقت و حقیقت هستند. اما بسیاری از کسانی که در فضای احکامی نظر میدهند، در همان حد هستند و اصلاً مجتهد در طریقت و حقیقت نیستند. همانطور که برای فتوادادن در فضای شریعت به خواندن کتابهای تخصصی و مفصلی نیاز است، نظردادن در فضای طریقتی و حقیقیتی هم کتاب دارد و باید کتابهایی خواند.
✅ علامه طباطبایی وقتی در المیزان به مباحث سلوکی میرسد، کم نمیآورد. زوایایی را توضیح میدهند که دیگران به آن توجه نکردهاند. چون علامه در فضای سلوکی نفس کشیده و کار کرده است. علامه طباطبایی در زمینه عرفان کتابهای فراوانی خوانده است؛ بزرگانی در این مسیر دیده است و تبیین اجتهادی مرحوم قاضی را دیده است. علامه طباطبایی میفرماید: وقتی ما به مرحوم قاضی رسیدیم تازه فهمیدیم چه خبر است. رسالهالولایه علامه طباطبایی یک دور کار اجتهادی در فضای سلوک است. این سه ساحت، همه ساحات اجتهادی است. کسانی که میخواهند در فضای سلوکی دستورالعمل دهند، باید در هر سه ساحت مجتهد باشند.
✅ جالب است سنت صدرایی و محققان صدرایی، عملاً آمادۀ دو ساحت بعدی میشوند، البته بیشتر در ساحت حقایق است، ولی در سلوک هم برای خودش انظاری پیدا میکنند. در اجتهاد قرار نیست که حرف آن صاحب کتاب پذیرفته شود، بلکه بسیاری از کسانی هستند که به این حرف رسیدند، گفتند این حرف قیصری با قرآن نمیسازد و اشکال گرفتهاند. قرار نیست که ما هر چه صدرا گفته است بپذیریم، بلکه کار اجتهادی در معارف را تمرین میکنیم. همانطور که مکاسب میخوانیم تا کار اجتهاد در فقه را تمرین کنیم. باید این حوزهها خوانده شود، عملاً کسانی که سنت معقول ما را میخوانند و به فصوص و مصباح میرسانند، این سنت، زمینه اجتهاد در طریقت و حقیقت را فراهم میکند. در بعضی از کتب عرفان نظری گاهی چندین صفحه آیات و روایات آورده میشود و به زیبایی معنا میشود که انسان دلش نمیآید خواندن آن را رها کند.
✅ حضرت استاد، مجتهد و فقیه در همه ساحات سهگانه بود. طهارت و تهذیب و تزکیه را از قرآن گرفته است. ایشان میفرمود: شب و روز خودمان را میسازیم و باید از محرمات دوری جست و واجبات را انجام داد. هر چه در قرآن آمده است در این بیان آمده است. قرآن خواندن هم دستور اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین است و هم خود قرآن. تحصیل علم مناسب هم در فرهنگ قرآنی آمده است. در روایات آمده است بِدان و بعد عمل کن. حضرت استاد در آبادکردن سحر هم نوعاً آیات و روایات را آورده است. در وضو و محاسبه و کشیک نفس هم همینطور. ما چیزی را ندیدیم که از جنس آیات و روایات نباشد. در مراقبه هم که در بحث عرفان در وادی عمل بیست و پنج جلسه به آن پرداختیم، به این نتیجه رسیدیم که آیات و روایات در این زمینه بسیار است. در فقه گاهی ما با یکیدو آیه و روایت بحث را فیصله میدهیم، ولی در این مباحث گاهی سیصدچهارصد آیه و روایت را باید کنار هم بچینیم (و بعد نتیجه بگیریم).
✅ «دستورالعمل انسان، فقط و فقط قرآن كريم و سنّت رسول خاتم و آل او عليهمالسّلام است و جز آن هوا و هوس است. اگر ما را گفتارى بود همان حقايق است كه به قالب الفاظ دگر به فراخور فهم و بينش ما در آمد.» اصل این است که دین آمده است برای رساندن انسان به کمال؛ و معنا ندارد که دین چیزی را توصیه کند و جنبه سلوکی نداشته باشد؛ یعنی تا میگوییم سعادت یعنی مسیر سلوک.
✅ در تفسیر سوره حمد بیان کردیم که قرآن یک سلوک عام دارد؛ چه انسان بد باشد و چه خوب. این سلوک است. تمام دین سلوک خوب را توضیح میدهد و سلوک بد را مذمت میکند.قرار است سلوک باشد. کسی که این را بفهمد، تمام دین حرف از سلوک میزند. حتی جایی که دین دارد معرفت میگوید، سلوک میگوید. یعنی حقیقت را بدان و طبق آن عمل کن. مثلاً بدان خداوند برای تو کافی است و بعد توکل کن. از این منظر، تمام قرآن سلوک است. اگرچه از یک منظر هم تمام قرآن معارف است. لذا تنها راهی که داریم برویم، قرآن است. برخی میخواهند راههای دیگری باز کنند؛ اگر راه دیگری باز میکنند، باید صحۀ قرآن روی آن باشد تا بپذیریم.
🔵 شریعت عندالخلق و عندالحق
✅ برخی میگویند: همین عدم مخالفت کافی است؛ همین که مخالفت نکند و نمیدانیم، اشکال ندارد. اما برخی میگویند: باید سازگار باشد نه عدم مخالفت. حتی به همین قدر که مخالفت ندارد کافی نیست، بلکه باید با اصول و امهات قرآن بسازد که بشود سازگاری. این نیاز به مجهتد دارد تا بتواند بفهمد که آیا با اصول و امهات سازگاری دارد یا خیر. ابنعربی ظاهراً در فصّ یعقوبی یک بحثی دارد: «شریعت عندالخلق و شریعت عندالله».
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ نوعِ کسانی که در فضای عرفانی نظر میدهند، مجتهد در شریعت و طریقت و حقیقت
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش چهارم
✅ «كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَىٰ نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ» (آل عمران، آیۀ ۹۳). ما در تورات ننوشتیم، ولی حضرت یعقوب برای خودش این را حرام کرد. این میشود تشریع عندالخلق که یک بحث جدی سنگینی دارد و یک بحث اجتهادی است. بنده خودم معتقدم باید به سازگاری با قواعد کتاب و سنت بِکِشد.
✅ «اذْكُرُوا اللَه ذِكْرًا كَثِيرًا» (احزاب، آیۀ ۴۱). میدانیم که ذکرگفتن در فرهنگ قرآنی یکی به زبان است و یکی به دل است و یکی هم به توجه به حق؛ ولو به اسمی از اسمای حق و الوهیت حق. ولو اینکه در دل کاری نمیکند، در زبان هم نمیگوید، ولی همهاش توجه به حضرت حق است. این هم«اذْكُرُوا اللَه ذِكْرًا كَثِيرًا» است. این سازگاری است. برخی اصطلاح میگذارند: وِرد و ذکر و تمرکز و توجه. ولی فرهنگ قرآنی را که میبینیم، همین تمرکز و توجه را هم شامل میشود. این خود اجازهدادن است. البته باید برای اهلش باشد. قرآن هیچ چیز را فروگذار نکرده است. لذا در مسیر سعادت، هر چه بخواهی هست، فقط باید یاد گرفت که طبق قواعد عام چگونه بهدست بیاوریم و به ظهور برسانیم. اگر شریعت عندالخلق اینگونه باشد، درست است.
✅ برخی میگویند: مخالف نباشد کافی است. اما بنده معتقدم که باید سازگاری باشد. و حتی ابنعربی هم به سازگاری اشاره کرده است. البته باید ضوابطش را بداند. در مواردی بعضی میگویند: اگر میخواهی بهترین ذوق را داشته باشی، باید تمام حیطههای انسانی را در کار روحی درگیر کنی. چون در آیه اینگونه است؛ در روایت اینگونه است. برخی نمیدانند در دعا که دست را به سمت بالا میگیریم، برای چیست. چرا اوج ارتباط با خدا و قویترین ارتباط، سجده است؟! ما بلد نیستیم، ولی این آقایان توضیح دادهاند. ببینید که چه گفتهاند. وقتی میگویند، طبق آن ضابطه درمیآید. و بعد دیگران میتوانند از آن استفاده کنند. تو اهل بشو، حروف مقطعه قرآن با تو حرف میزنند. تو اهلش بشو، قرآن خودش حرف میزند و سلوک و معارف از آن درمیآید.
✅ اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین گاهی حرف را زدهاند و برای ما توضیح هم دادهاند، اما ما متوجه نمیشویم. هر کنشی در نماز و دعا و ذکر،حتی الفاظ ذکری که انتخاب میکنند، برای خودش دلیل و معنا دارد. ما اصلاً چیزی از اینکه اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین از این اسمای ذاتیه چگونه استفاده کردهاند سر درنمیآوریم. اهلش که بشویم، خواهیم دید که اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین و قرآن خیلی از چیزها در این زمینه گفتهاند. سازگاری با شریعت هم ضوابط دارد، ولی هر کسی از پس آن برنمیآید.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 366 (1401.3.7 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eita
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۶۶ (۲۱) (۷ خرداد ۱۴۰۱ ۲۶شوال / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 اصول و مبانی سلوکی استاد حسن زاده آملی
✅ دستورات سلوکی حضرت استاد علامه حسنزادهآملی رحمتاللهعلیه بیان شد. این دستورالعملها یکی از مباحثی است که ما باید در عرفان در وادی عمل به آن میپرداختیم. یکی از دستورالعملها، دستورالعملهای حضرت استاد است. به دلیل اینکه ایشان از قلههای حوزوی هستند، باید به دستورات سلوکی ایشان پرداخت. سپس به اصول و مبانی حضرت استاد رسیدیم. اصول سلوکی یعنی اصولی که سلوک بر مبنای آن سامان مییابد. اصل اول این است که سلوک باید بر مبنای شریعت باشد.
🔵 اصل اول: بر اساس شریعت بودن
✅ این اصل را در جلسه قبل توضیح دادیم.
🔵 اصل دوم: عرفان سازگار با زندگی و حیات اجتماعی
۱. عرفان منزوی و منفی
✅ پایۀ برخی دستورات عرفانی و برخی عرفانها این است که انسان را به انزوای مطلق میکشانند و بعد میخواهند او را به مقامات و کمالات برسانند. در این عرفانها تقریباً مسئولیت اجتماعی انسان به حداقل و گاهی به صِفر میرسد. حتی برخی از عرفانها که در حوزه اسلامی هم شکل گرفته است، همینطورند و میگویند شما کاری به اجتماع نداشته باشید. مسئولیت اجتماعی یا مسئولیت خانوادگی و یا شغلداشتن را به حداقل میرسانند. در این برداشت از عرفان، عملاً انسان باید از همه بِبرد و حتی در برخی مواقع خانواده و جامعه را مزاحم خودش بداند. به عبارت دیگر، این تلقی از عرفان که عرفان منفی است، توصیه به گوشهنشینی و انزوا میکند تا انسان را در ساحت فردی به کمال برساند. این عرفانی است منفی؛ عرفانی است غیر حاضر در صحنه اجتماع؛ عرفانی است منزوی. دستهای از عرفانها به این سبکاند. روح کار اسلامی این نیست؛ آنچه از حضرت رسولالله رسیده است، این نیست. شریعت این نگاه را نمیپذیرد. و این با واقعیت انسانی هم جور درنمیآید.
✅ اگر عرفان منفی را بخواهیم در جامعه گسترش دهیم، جامعه از هم میپاشد و سلوک اندیشه اجتماعی نخواهد داشت و بنیاد جامعه برکنده میشود و به حذف انسان منجر میگردد. و عملاً انسان باید در زحمت بیفتد و عملاً به ضد خود تبدیل میشود. به شکل محدود، برای اوحدی شاید محقق شود، ولی به شکل عمومی این راه بسته است. سلوک به شکل عمومی معنا ندارد. در این صورت، یا به حذف جامعه میانجامد و یا به حذف این عرفان.
۲. طرح عرفان سازگار با اجتماع
۳. طرح عرفانی در متن اجتماع
✅ در متن جامعه باید سلوک کرد. در این طرح، کار و خانواده و جامعه و مسئولیت اجتماعی کنار گذاشته نمیشود. این امور به گونهای معنا میشود که خود اینها میشود سلوک. در این دیدگاه، انسان مناسب با اجتماع، هیچ چیز را حذف نمیکند و در دل اجتماع میخواهد سلوک کند. در این طرح، باید در جامعه باشی و سلوک کنی. جامعه و خانواده و شغل باید باشد؛ سلوک اساسی این است. به نظرم حضرت استاد به این سبک نزدیک است. این سبک همان سنت ملاحسینقلی همدانی است.
✅ یکی از شاگردان حضرت استاد میگفت: ایشان ما را نه از درس و بحث انداخت، نه از زندگی؛ با این حال، ما را به سلوک کشاند. این را میگوییم عرفان مثبت؛ عرفان فعال؛ عرفان حاضر در اجتماع بدون هیچ گونه تعارض و تهافت. اینکه هم خانواده و هم اجتماع و هم شغل باید باشد و هم عرفان باید باشد، این یک تلائم خاصی میطلبد. این یک بحث جدی است؛ اگر به لحاظ حکمت عملی رسیدیم که این شئون اجتماعی باید باشد و در عین حال باید عرفان هم باشد، باید مفصل بحث شود که الان فرصتش نیست.
✅ عرفان حضرت استاد، عرفانی است مثبت؛ عرفانی است در دل زندگی اجتماعی؛ به گونهای که از شئون اجتماعی و خانوادگی و شغلی، هیچ کم نمیشود. به بیان دیگر، نه از عرفان کم گذاشته میشود و نه از حیات و مسئولیت اجتماعی. این عرفان نیاز به یک پشتوانههایی دارد.
🔵 اوج عرفان؛ بقای بعد از فنا
✅ برخی عرفانها دنیا را به گونهای نگاه میکنند که کلاً باید آن را کنار گذاشت. برخی دنیا را تماماً رنج و زحمت میدانند؛ برخی از عرفانهای هندی این گونهاند. برخی از عرفانها می گویند: اوج فنا است و هیچ بازگشتی در کار نیست. این نگاه با واقعیت هیچ انسانی سازگار نیست. برخی از اندیشهها میگویند: اوج فنا نیست، بلکه باید به بقای بعد الفناء رسید. در بقای بعد از فنا انسان حقانی میشود. اما جهت اینسویی و خَلقیاش هم باید مراعات کرد و حقِّ حق را هم ادا کرد.
✅ هر یک از این آموزهها مبنا قرار گیرد، رویکردها متفاوت میشود. در عرفانهای منفی، نوع نگاه آنها به انسان و بدن و دنیا به گونهای است که آنها را به سمت منفی بودن میبرد. در مقابل عرفانی وجود دارد که نگاهشان به انسان و دنیا به گونهای است که تبدیل به عرفان مثبت میشود.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۶۶ (۲۱) (۷ خرداد ۱۴۰۱ ۲۶شوال / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 اصو
🔴 بخش دوم
🔵 دو دیدگاه نسبت به دنیا
✅ به دنیا از یک منظر به لهو و لعب و متاع غرور و تفاخر نگاه میشود. ولی از یک جهت همین دنیا فعل و جلوۀ خدا و زیباییهای خدا است. جای کار است؛ جای رسیدن به خدا است. دنیا فی حد نفسه بد نیست. باید دید از چه جهت دنیا بد است. نه اینکه دنیا از همه جهت بد است که اگر اینگونه باشد، باید آن را کنار گذاشت و تبدیل میشود به عرفان منفی. اما اگر دنیا از جهاتی خوب و از جهاتی بد باشد، انسان باید مراقب باشد به جهات بد آن مبتلا نشود. باید مراقب بود برای تو متاع غرور نشود؛ برای دنیا کار نکن؛ در دنیا غرق نشو؛ برای دنیا زندگی نکن؛ رکون به دنیا پیدا نکن.
✅ واقعیتها اندیشه عرفان مثبت است. عرفان منفی واقعیت نیست. حقیقت این نیست که دنیا از هر نظر بد است. حقیقت جامعه این نیست که جامعه همه جهاتش بد است. بلکه اندیشه درست این است که «الخلق عیالالله»؛ خلق عیال خدا هستند و جامعه جهات مثبت هم پیدا میکند و این طور نیست که فقط جهات منفی داشته باشد.
✅ بدن هم مَرکب تو است و هم مرتبۀ نازلۀ تو است و حقی دارد که حق آن را باید اداء کرد. انسان کامل حق هر چیز را اداء میکند حتی حق بدنش را. از این منظر، نوع نگاه به دنیا و بدن و جامعه و نوع نگاه به شغل که کَلِّ بر دیگران بودن، مانع سلوک است. توضیح میدهند که چرا باید کار و شغل داشت و حتی فایده شغل این است که انسان را مشغول میکند تا نفس او را مشغول نکند. مؤمن باید عزت داشته باشد؛ مسلمان و سالک باید عزت داشته باشد. عزت نفس را نباید گرفت در عین حال نفس را باید خاضع کرد.
✅ الحمدلله، افزون بر این عقلانیت، شریعتی داریم که اینها را به ما آموخته است. شریعت ختمی عملاً ما را به یک عرفان مثبت میکشاند. حضرت رسولالله فرمودند: رهبانیت امت من در جهاد است. «النکاح سنّتی، فمن رغب عن سنتی فلیس منی». حضرت این را نسبت به عملکرد عثمان بن مظعون که از شاگردان سلوکی حضرت بوده است میفرماید.
✅ علامه طباطبایی در بررسیهای اسلامی، جلد اول صفحه ۵۰ میفرماید: اسلام هم عرفان مثبت دارد و هم عرفان منفی. شریعت ما را به صحنۀ اجتماع و نگاه به این سو کشانده است، در عین اینکه تمام نگاه ما باید به سلوک و خدا باشد. این نوع نگاه را اسلام گفته است. مبانی حِکمیعرفانی ما هم این راه را باز کرده است. این باعث شده است که نوع دستورات حضرت استاد این گونه است که از سلوک هیچ کم نمیشود، در عین حال در دل اجتماع هستی. خود این نگاه به ما یک منطق میدهد. اینطور نیست که از سلوک کم کنی یا از شئون اجتماعیات کم کنی. این دو باید در کنار هم باشند. علامه میفرماید: فطرت و عقل و دین ما هم با این عرفان سازگار است.
🔵 ذکر نمونههایی از توصیههای حضرت علامه حسنزاده آملی
۱. نباید حق همسر را خورد و از آن کم کرد.
✅ چه مرد و چه زن اگر در سلوک هستند، نباید حق همسر خود را کم کنند. اینکه تو در سلوک هستی، نباید آن بنده خدا را در زحمت بیندازی و گرفتارش کنی. شخصی آمد خدمت حضرت استاد و گفت: میخواهم زنم را طلاق دهم! ایشان پرسید چرا؟ گفت: او مانع سلوک من است! ایشان فرمودند: برو، اینطوری نمیشود سلوک کرد. این کار معنا ندارد.
۲. درباره نسبت درس و سلوک
✅ طلبهها که شغلشان درس است، وقتی درس میخوانند آن قوّت مراقبه نیست. ایشان میفرمود: شما هم مراقبه داشته باشید و هم درس بخوانید، اما همین که درس را برای خدا میخوانید، میشود سلوک. بهتدریج این درس خواندنت هم میشود سلوک و آن حضور و مراقبه همه جا را در بر میگیرد.
۳. نسبت شغل و سلوک
✅ غیر از طلبهها که از ایشان دستور میگرفتند، ایشان ابتدا میفرمود: در همان شغلی که هستی، کار خودت را درست انجام بده و اینگونه انجام بده. تعامل با خدا را در شغل خودت پیاده کن. مثلاً بازاری هستی، در عین حالی که در بازار هستی، میل به مال و زرنگیهای مالی که نوعی دیگران را پسزدن است و سبقتگرفتنها در آن هست، نباید در تو باشد. و گاهی خود ایشان برای افراد توضیح میداد که در شغلشان چگونه باید باشند. گاهی خود شغل مانع نیست، اما شیوهای خاص در شغل مانع سلوک است. آن شیوه باید اصلاح شود. و گاهی شیوهها به گونهای است که با فضای سلوک سازگار است. در هر شغلی که هستیم، با اتقان عمل کنیم و در عین حال به این صورت که در دل آن کار سلوک باشد؛ یعنی مداقههایی که از نظر سلوک ما را ارتقا دهد. تعامل با همسر چگونه باید باشد؛ دلسوزی باید چگونه باشد؛ چگونه باید خود را شکست؛ اینها را باید آورد در صحنه اجتماع.
✅ یکی از کارهای حضرت استاد این است که نوع دستورات ایشان به گونهای است که دستورات سلوکی باید به گونهای باشد که با اجتماع سازگارباشد. مثلاً بینالطلوعین را آبادکردن. این امر مانع حضور فعال در اجتماع نیست، بلکه این خلوت و عزلت صحنۀ اجتماعی را تقویت میکند و قرار نیست صحنه اجتماعی را به هم بزند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم 🔵 دو دیدگاه نسبت به دنیا ✅ به دنیا از یک منظر به لهو و لعب و متاع غرور و تفاخر نگ
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
✅ مراقبه یعنی همه جا جانب خدا را رعایت کن؛ همه جا با خدا باش و خدا را ببین در صحنههای اجتماعی. اگر حجت خدا اینجا باشد و نزد ما باشد، با او چگونه تعامل میکنیم؟ همانطور با خدا تعامل کنیم؛ چرا که او همه جا هست. مراقبه مانع نیست؛ محاسبه مانع نیست؛ بینالطلوعین مانع نیست؛ بلکه همۀ اینها ممد و معدّ هستند برای کار اجتماعی. حتی حرفشنیدن و دنبال علم رفتن هم مانع ورود به صحنه اجتماع نمیشود. یکی از دستورات حضرت استاد این بود «با همه باش و بی همه باش». با این نگاه شما از صحنۀ اجتماع جدا نمیشوید.
✅ فرصت نشد مبانی اندیشگانی ایشان را بگوییم. هم ریشه عقلانی و فطری و دینی داشتنش را نگفتیم. اگر این درست شود، خیلی از مسائل درست میشود. این یک نقدی است بر اینکه عرفان انزواطلب درست نیست. در سال آینده اگر امکانش بود، احتمالاً برخی از تجربیات سلوکی و دستورات سلوکی ایشان را بیان میکنیم. انشاءالله.
🔵 اصل سوم: عقلانیت سلوکی
✅ عقلانیت در سلوک خیلی مهم است. برخی به گونهای دستور میدهند که شخص سالک از هم میپاشد. مثلاً برخی به گونهای دستور میدهند که مقدار خاصی غذا بخورد که شخص بعد از چند سال حتی هیچ ماهیچهای در بدن نداشته باشد و یک اسکلتی از آن باقی میماند. این دستورات غیرعقلانی است. در دستورات استاد باید عقلانیت در کار باشد و دستورات به گونهای باشد که با واقعیت زندگی سازگار باشد. ایشان چون خودش طبیب بود، این مراعات را هم میکرد. عقلانیت سلوکی ایشان و بنیادهای معرفتی ایشان، باعث شده بود که دستورات ایشان حفظ مزاج و اعتدال بدن را خیلی در کارش جدی میگرفت.
✅ ایشان تأکید میکرد: انسان کامل کسی است که حق هر ذی حقی را میدهد. بدن هم حقی دارد و باید حق آن را ادا کرد. ایشان نمیگذاشت در کارش افراط و تفریط بیاید. کسانی که در سنت فلسفی باشند، نوعاً یک عقلانیتی در کارشان هست، در کار ایشان هم هست. یادم هست حضرت استاد میگفت: یک وقت خدمت حضرت علامه رسیدم. علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه از من پرسید چه کار میکنید؟ گفتم: دیدم دارد مرا میبرد و مرا میسوزاند؛ خودم را انصراف دادم به این سو. که بعد حضرت علامه فرمود: همین کار، کار خوبی است. قرار است ما به کمال برسیم نه اینکه خودمان را از بین ببریم. این عقلانیت را در کار حضرت استاد میبینیم.
✅ باید با نشاط کار سلوکی کرد. «آقاى من، در نزد اولياء اللّه مجرّب است كه إكثار ذكر شريف «يا حيّ يا قيّوم يا من لا اله إلّا انت» موجب حيات عقل است. وقتى را با خدايت خلوت كن كه بدن استراحت كرده باشد و از خستگى بدر آمده باشد و در حال امتلاء و اشتهاء نباشد در آن حال با كمال حضور و مراقبت و ادب مع اللّه، خداوند سبحان را بدان ذكر شريف میخوانى. عدد ندارد. اختيار مدّت با خود جنابعالى است مثلاً در حدود بيست دقيقه يا بيشتر و بهتر اينكه كمتر از يك اربعين نباشد، بيشترش چه بهتر. قرائت قرآن مجيد در شب و روز ترك نشود هر چند بقدر پنجاه آيه بوده باشد. طهارت را حفظ كنيد حتى با طهارت بخوابيد. آقاى من، بايد با تأنى و رفق و مدارا براه بود نه با سرعت و اضطراب. جسارة عرض میكنم هيچ چيز از خدا جز خدا مخواه كه چون كه صد آمد نود هم پيش ما است، از تو حركت از خدا بركت. نامهها دريافت خواهى نمود. اين عطيه فريدهايست كه بحضور آن حبيب اللّه تقديم داشتم » (هزار و يك كلمه، ج۱، ص ۱۹۳).
🔵 اصل تدریج و استمرار
✅ یک نکته دیگر در کار ایشان بود. اصل تدریج و استمرار در اینکه از خود کار بکِشیم. برنامه داشته باش و از خودت کار بکش، ولی استمرار داشته باشد. آرام و آرام. آهسته آهسته. به نظرم این روش درست است: عقلانیت سلوکی به اضافه ناظربودنِ شریعت و سازواری با زندگی اجتماعی.
🔵 اصل چهارم: تأکید بر حرفشنیدن و معرفت به نفس و عرفان نظری
🔵 اصل پنجم: توجه به اوج و انتها و حرکت بیپایان و قانعنشدن در مسیر سلوک
🔵 اصل ششم: تبیین حکمتهای سلوکی و حکمت دستورالعملهای سلوکی و چشم و چراغ کردن و تبیین این اندیشه برای کار سلوکی. یعنی کار سلوکی باید با تبیین همراه باشد.
✅ این سه اصل آخر را انشاءالله در سال آینده بحث خواهیم کرد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از نسیم حکمت
🔰 نشست علمی
🔹مرکز تخصصی اخلاق بنیاد علمی فرهنگی هاد با همکاری گروه عرفان موسسه امام خمینی ره برگزار می کند:
«چیستی و ابعاد اخلاق عرفانی»
با حضور حضرت استاد یزدان پناه
🕔 زمان: دوشنبه 23 خرداد 1401. ساعت 17 تا 19
🕌 مکان: خیابان صفاییه، بعد از کوچه ممتاز، مدرسه الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🔗 این نشست به صورت زنده از کانال تربیت معنوی به آدرس زیر، پخش خواهد شد:
@tarbiatemanavi
https://eitaa.com/nasimehekmat
هدایت شده از نسیم حکمت
🔰 میلاد امام رئوف
میلاد ثامنالحجج آقا علیبن موسیالرضا علیهماالسلام، را به همه عاشقان حضرتش تبریک میگوییم.
امام رضا (علیه السلام):
اول عبادة الله معرفته و اصل معرفته توحیده
آغاز بندگی خداوند شناخت اوست و پایه شناختش توحید اوست.
📚 توحید صدوق، ص۳۵
#امام_رضا علیه السلام
#همه_خادم_الرضاییم
@nasimehekmat
هدایت شده از نسیم حکمت
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹با توجه ضرورت پرداختن به حکمت عملی که سلسله جلیله حکماء تراث ارزشمندی از خویش در این موضوع برجای گذاشته اند، جناب استاد یزدان پناه از سال تحصیلی 99-1398 درسی را با عنوان «حکمت عملی» به صورت خصوصی آغاز کردند.
🔸بنای این درس بر این بود که بخشی از کار بر عهده استاد و بخشی از آن نیز بر عهده دوستان حاضر در درس باشد. لذا ارایه برخی جلسات با دوستان حاضر در درس است.
✅ از آنجا که جای خالی این درس در میان دروس حوزه احساس می شد و از سویی ضرورت هایی که به حسب نیازهای امروزین نسبت به این رشته درسی وجود دارد و هر روز بیش از پیش خود را نشان می دهد، جناب استاد تصمیم گرفتند که از سال تحصیلی آینده (1401-1402) این درس به صورت عمومی برگزار شود.
🔹از این رو صوت های این درس که طی سه سال گذشته برگزار شد، در کانال «حکمت عملی»، جهت بهرمندی سرورانی که به این درس علاقه داشته و بنا دارند از سال آینده در این درس شرکت نمایند، بارگذاری شد.
⏱ لازم به ذکر است این درس، روزهای چهارشنبه دوساعت به ظهر برگزار می شود.
🔻برای عضویت در این کانال، بر روی آدرس زیر ضربه بزنید:
https://eitaa.com/joinchat/3376480438C2b85b8c662
https://eitaa.com/nasimehekmat
110127_001.mp3
11.38M
🔰#صوت_جلسه
#نشست_علمی
💠 چیستی و ابعاد اخلاق عرفانی💠
👤 با حضور استاد یزدانپناه
📆٢٣خرداد ماه ١۴٠١
#استاد_یزدان_پناه
#اخلاق_عرفانی
@tarbiatemanavi
@nasimehekmat