نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 350 (1400.8.22 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۰ (۵) (۲۲ آبان ۱۴۰۰/ ۷ ربیعالثانی / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 توصیههای سلوکی برای طلبه مبتدی
✅ پس از ارتحال علامۀ ذوالفنون حسنزاده آملی رحمتاللهعلیه، در عرفان در وادی عمل به مکتب سلوکی ایشان میپردازیم. در حوزه چنین الگوهایی به بار نشستهاند و عینیت یافتهاند و به مقامات عالی رسیدهاند. چنین شخصیتهایی برای دیگران الگو و راهگشا هستند و معمولاً راهی را که خودشان طی کردهاند، توضیح میدهند. لذا بررسی مکتب سلوکی ایشان ضرورت دارد.
✅ ایشان میفرمودند: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» ما مشتاقان علم را دیدهایم که از «ضَرَبَ، ضَرَبا» شروع کردند و به مراحل نهایی رسیدند. بنابراین، باید به نحوۀ عمل این بزگان توجه کرد که چگونه عمل کردهاند. باید علاوه بر کارهای علمی، آهستهآهسته طهارت و تهذیب را ادامه داد و به نهایت رساند. حضرت استاد هم برای مبتدیها و هم برای مُنتهیها دستوراتی داشتند. مبتدی کسی است که عرفان نظری نخوانده است. اکنون به دستوراتی که برای مبتدیها داشتند میپردازیم.
1️⃣ تحصیل و طهارت
✅ طلبه دو کار اصلی دارد: یکی تحصیل و کار علمیِ جدی و دیگری طهارت معنوی. معنای طهارت واضح است و منظور، آن طهارتِ قرآنی است که دل از هر کدورتی پاک شود. رفتار و خُلقیات و نیّات و اعتقادات ما از هر گونه ظلمت و تاریکی پاک شود. باید به لحاظ قلبی طهارت پیدا شود. طهارت و تحصیل دستورِ کلانی است که در دستورات بعدی باز میشود. ایشان میفرمود: ما شب و روز داریم خود را میسازیم. این بیان ایشان، خیلی معنا دارد که علم و عمل انسانسازند. بنابراین، گناهکردن و خطاکردن یعنی ما عملاً خود را بد میسازیم. حتی نیتهایی که به لحاظ سطح اول مباح است، کدورت میآورد. از ابتدا باید شروع کرد و کمکم به عمق رفت. نیات و خطورات و بسیاری از اعمال قلبی را باید درست کرد. ما در بحث «عملِ مطلق» در عرفان در وادی عمل دربارۀ این موضوع صحبت کردیم.
2️⃣ قرآن خواندن
✅ حضرت استاد معتقد بود هر طلبه باید هر روز یک جزء قرآن بخواند.
3️⃣ حرف شنیدن
✅ ایشان نسبت به طلبههای مبتدی و متوسط این نظر را داشت که «باید حرف شنید» و باید سخنهای مناسب فضای روحی معنوی شنید. برخی از حرفها که میشنویم ما را تنزل میدهد. اما برخی از سخنها مناسب فضای روحی معنوی است و چشم و گوش ما را باز میکند و به مراحل بعدی میکشاند. باید حرفهایی از سنخ معارف شنید تا فضای معنوی ما سامان یابد.
🔵 اعتقاد پاک
✅ ایشان معتقد بود همین فلسفهای که میخوانید و اصطلاحاتی که یاد میگیرید و واجبتعالی و صفاتش را اثبات میکنید، همینها شما را میشوراند. یعنی یک باور عقلانی میآورد که «عالم دست خدا است». تا همین اندازه دانستن این مطالب خیلی مباحث را روشن میکند. انسان ابتدا معارف را به صورت علمی میشنود؛ کسی که در مسیر معارف دینی با رویکرد معنوی است تا این را میشنود، یک نتیجه مستقیم بیِّن در آن هست. تا این را ادامه دهد، جان را شخم میزند و این خیلی اثر دارد. این همان اعتقاد پاک است. «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»؛ سخنان پاكيزه به سوى او بالا مىرود و كار شايسته به آن رفعت مىبخشد. (فاطر، آیۀ۱۰). اعتقاد پاک است که ما را بالا میبرد. اعتقاد پاک نسبت به ملکوت و حقایق ماورائی، چشم ما است و موجب دیدنِ ماوراء میشود و موجب فهم درست میشود.
✅ لذا ایشان تاکید میکرد «حرف بشنوید». نفسِ این شنیدن انسان را میشوراند و دیدِ او را تغییر میدهد. اول عقلانی است و بعد از مدتی میبیند که دل هم با آن گره خورده است. ضمن بحث «ایمان» بیان شد یکی از راههای تحصیل ایمان، علم است.
🔵 کرنش به حقیقت
✅ اگر علم خوب بیاید، فطرت ما حقیقتجو است و نسبت به حقیقت کرنش دارد. فطرت ما حقیقتجو است. نظام عالم اینگونه است. تا این را میبیند، بر اساس آن باور میکند. اساس فطرت ما این است.
🔵 باور قلبی
✅ فرعون یقین داشت که موسی حق است، اما علوّ و استکبار نگذاشت همراهی کند. «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا»؛ و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند. (نمل، آیۀ۱۴). فطرت انسان، وقتی دید چیزی هست، همراهی میکند. اینطور نیست که بگوید هست که هست؛ من چه کار کنم! بلکه بر اساس آن تعامل میکند و این میشود باور قلبی. لذا ایمان هم افزوده میشود.
🔵 شکوفایی فطرت
✅ نفسِ دانستن و مکرر دانستن، فطرت ما را شکوفا میکند. یعنی فطرتی که ما داریم و مکرر میشنویم خوب جا میافتد. بعد بر اساس آن تعامل میکنیم. بعد از مدتی باور قلبی سنگین پدید میآید و این میشود ایمان.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۰ (۵) (۲۲ آبان ۱۴۰۰/ ۷ ربیعالثانی / شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
🔵 علم؛ راه میانبر
✅ بنده معتقدم یکی از راههای میانبر برای رسیدن به ایمان قوی همین علم است. ولی باید دانست که با علم چگونه تعامل کنیم. برخی در علم، درگیر الفاظ میشوند و در علم به دنبال حقیقت نیستند. در برخی جدل خیلی پررنگ است و مجادله میکنند و از این کار لذت میبرند. برخی طالب حقیقتاند و از علم حقیقت میخواهند. در علم این خاصیت هست که ما را به حقیقت برساند. اما برخی از علم جدل میخواهند. برخی از علم شئونات اجتماعی میخواهند! هر یک از اینها لوازمی دارد.
✅ علم برای این است که ما را بشوراند؛ علم برای این نیست که انسان وجاهت اجتماعی پیدا کند، بلکه اگر وجاهتی پیدا شد، باید این وجاهت خرج علم شود، نه اینکه علم خرج وجاهت اجتماعی شود. ما به دنبال این هستیم که حقایقی بر ما منکشف شود. علم حصولی است، ولی ما را به سمت حقیقت میکشاند.
🔵 دیدن ماورا
✅ صدرا قبل از تفسیر قرآن، مفاتیحالغیب را نوشت. این کتاب که شامل اندیشههای فلسفی و عرفانی است، به عنوان مقدمۀ تفسیر صدرا است؛ چون صدرا معتقد بود که اینها برای فهم قرآن لازم است. حضرت استاد میفرمود: حرف زیاد بشنوید. این شنیدن جان ما را شخم میزند. چشم ما چگونه محسوسات را میبیند، همینطور جان ما با علم ماورا را میبیند. اگر کسی رسید و شهود داشت، خوشا به حال او. اما ما که معمولاً شهود نداریم، راهش علم حصولی است.
🔵 ایمان برتر
✅ بعضیها علم حصولی را خیلی میکوبند. با همین علم حصولی باید چشم و گوش باز شود و فهمید جریان چیست و چگونه باید کار کرد. در قرآن آمده است باید توکل کنی؛ همه چیز دست خدا است. ما میشنویم که همه چیز دست خدا است، این علم است؛ اما اگر به صورت شهودی به این امر برسیم، میشود ایمان برتر. باید زیاد حرف شنید.
🔵 محرومیت
✅ برخی طلاب سالیانِ سال در حوزه درس خواندهاند، اما از معارف هیچ نشنیدهاند! این خیلی حیف است و محرومیت است. در حوزه حتی کار لغوی کردن، خدمت به دین است و ارزش دارد، اما نباید کمی در باب معارف حرف شنید؟ این احتیاج دارد به حرفشنیدن.
🔵 حل مسائل پیچیده
✅ سنت معقول در حوزه، قرار است این راه را باز کند و این کار را انجام داده است. اول بدایه و نهایه خوانده میشود، بعد میبینید خیلی از مسائل حل شده است. بوعلی در اشارات بحث جودِ الهی را توضیح میدهد که خداوند متعال چگونه جواد است و فیاضِ علیالاطلاق بودن حقتعالی را توضیح میدهد. اگر در معارف جلو بیایید، بسیاری از مسائل حل میشود. نود تا نود و پنج درصد آنچه در متون دینی آمده است حل میشود. در مباحث حکمت متعالیه ضمن بحث «تحقق فلسفه اسلامی» توضیح دادیم، عمده مباحث معارفی دین با مباحث حِکمی و عرفانی، که صدرا آورده است، حل میشود. مثلاً مسئلۀ بداء که مسئلۀ پیچیدهای است، با مبانی حکمت متعالیه حل شده است. ذهنیتِ درست پیداکردن مهم است که با تحصیل علم حاصل میشود. با ذهنیت غلط هر چه عبادت انجام شود، درست نیست.
🔵 چرا الان؟
✅ یکی از شاگردان امام صادق صلواتاللهعلیه ظاهراً در سن پیری از امام میپرسد: آیا خدا جسم است؟ امام میفرماید: آیا الان وقت پرسیدن این سوال است؟ یعنی این مسئله را باید در جوانی درست میکردی و بر اساس آن عمل میکردی نه الان. باید حرف شنید. اگر تصویر ما در فضای ذهن درست شود، باعث میشود تعاملات ما هم با عالم درست شود. مثلاً کودکانی که احساس میکنند غول وجود دارد، مخصوصاً در شب، با آن تعامل میکنند. بر مبنای یک امر موهوم تعامل میکنند. خاصیت علم و بهدست آوردن تصویر درست، باعث تعامل درست میشود.
🔵 مو را از ماست کشیدن!
✅ حضرت استاد میفرمود: من کتاب معرفت نفس را نوشتم؛ چرا؟ چون کاری مهمتر از خودسازی نداریم و خودسازی مبتنی بر خودشناسی است. لذا باید یک دوره در باب نفس حرف شنید تا ببینیم که چگونه اثر دارد. یک دور این مباحث را بخوانیم مشاهده میکنیم که چقدر اثر دارد و چقدر انسان را به دقت و ظرافت میکشاند. و بعد انسان میفهمد که اتحاد عمل و عامل چگونه اثر میکند. قبل از دانستن این مباحث دقت و ظرافت نداشت، اما پس از دانستن این مباحث، نسبت به خودش مو را از ماست میکشد. اول خودشانسی و بعد خودسازی است.
🔵 هر روز یک نکتۀ معرفتی بشنوید
✅ باید معارفی از سنخ معنویت یا معارف معنوی را شنید؛ معارفی که رنگوبوی معنویت داشته باشد. آنچه قرآن و دین از معارف گفته است، چه در مَلَک و چه در باب انسان کامل و چه در باب معاد و چه در باب خداوند، همه از سنخ معارف است. باید حرف شنید. حرفشنیدن اثر دارد. انسان باید در این خصوص حرف زیاد بشنود تا نگاهش تغییر کند. همین ادامه پیدا کند، بهتدریج تبدیل میشود به ذکر. ابتدا ذهن را درگیر میکند و بعد جان را. بعضی از بزرگان تأکید دارند هر روز یک نکتۀ معرفتی و معنوی بشنوید.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 علم؛ راه میانبر ✅ بنده معتقدم یکی از راههای میانبر برای رسیدن به ایمان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
🔵 پایگاه معرفت
✅ حضرت استاد از پایگاه معرفت شروع میکنند. یعنی فضای معرفتی را خوب میبستند و بعد کار را شروع میکردند. ایشان ابتدا، اتحاد عاقل و معقول را توضیح میدادند و بعد میگفتند شب و روز در حال ساختن خود هستیم. از پایگاه محکم عقلانی و دینی و شهودی شروع میکردند و پایه را محکم میکردند.
✅ من به تجربه دیدهام، کسانی که بدون پایگاه معرفتی، در فضای اخلاقی و روحی افراد را نگاه میدارند، اینها افراد را سست بار میآورند؛ مگر کسی که به صورت جبلّی، مُنِّه ذاتی نسبت به معنویت دارد و تا چند کلمه میشوند، پرواز میکند. این راه بسته نیست، اما افراد را متوسط بار میآورد. ولی راه درست، معرفتی است که به عمق میرساند. ما مکرر دیدهایم، ایشان اندیشههایی دارد و توحید ناب را میفرمود و چقدر از این توحید ناب استفاده میکرد و همهاش میشد عشق و حال. اما عشق و حالی که سراسر معرفت است. شما الهینامۀ ایشان را ببیند که چقدر از فضای معرفتی اشباع شده است، اما همهاش معنویت است.
🔵 منطق پشت سر عمل
✅ در حوزه برخی خیلی زود در حدّ عمل سیر میدهند. این خوب است، ولی سیر نازل است. مثلاً در برخی از مجالس با ثواب و حورالعین کار را حل و فصل میکنند. اینها هست و پابرجا است، ولی آنها نمیدانند ثواب چیست و نمیدانند که همین الان هم ثواب برایشان هست. عمل بر مبنای منطق نازل در همین حد است. اما اگر کسی معرفت افراد را بالا ببرد، آن وقت عمل بالا میرود و عمق پیدا میکند. منطق پشت عمل است که موجب ارتفاع عمل یا ضعف آن میشود. عمل گاهی بالا میرود و گاهی پایین میآید و این بالا و پایین شدنها به خاطر منطق پشت سر عمل است.
🔵 دست به کار شو!
✅ پس این سبک، ما را به این نتایج میرساند: ۱. نگاه ما را تغییر میدهد. ۲. باور قلبی برای ما میآورد. ۳. به ذکر تبدیل میشود. ۴. حضرت استاد میفرمود: تا میدانی، دست به کار شو. وقتی فهمیدی، دست به کار شو؛ چرا ایستادی؟
🔵 عزم جدی
✅ ایشان در علم توقف نمیکرد. همین امر در ایشان باعث شد که یک عزم جدّی داشت و در کمتر کسی من چنین عزمی دیدم. مثلاً علام طباطبایی به ایشان فرمود یک چله بگیر. ایشان هشتدَه چله را به هم وصل کردند. ایشان میدانست چه خبر است و کوتاه نیامد. لذا توصیه ایشان این بود که حرف بشنوید.
🔵 شخمخوردنِ جان
✅ طلاب سال اول طلبگی هم میتوانند و باید حرف بشنوند. اما اینکه حرف را از چه کسی بگیرند مهم است و اینکه چه سنخ حرفی بشنوند. این حرفها را باید شنید تا جان شخم بخورد و شورانده شود. ایشان همیشه میفرمود: «العلم امام العمل.» این علم خودش شده است حقیقت. علم پیشوا است؛ علم حصولی او تبدیل شده است به علم شهودی.
🔵 قانع نشو!
✅ ایشان یک اصلی داشت. اینکه انسان مقام فوق تجرد دارد. یعنی انسان در هیچ جایی توقف ندارد. ایشان این موضوع را یک فصل مستقل کرده است و به آن پرداخته است. ملائکه حد یقفی دارند، اما انسان هیچ حد یقفی ندارد. یعنی، به هر جا رسیدی توقف نکن! هر چیز معنوی به تو دادند، قانع نشو!
🔵 بس نیست!
✅ حضرت استاد مبانی دینی و فلسفی آن را هم بیان کردند. امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه میفرمایند: «كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إلاّ وِعاءَ العِلمِ؛ فإنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ»؛ هر ظرفى وقتى چيزى در آن گذارند، گنجايش خود را از دست مىدهد، مگر ظرف دانش كه با افزودن آن گنجايشش بيشتر مىشود. (نهجالبلاغه، حکمت ۲۰۵). بعضیها تا به یک جایی و مرحلهای میرسند میگویند «بَس است» من رسیدم و تمام شد. اما در کار حضرت استاد، «بَس است» وجود نداشت.
🔵 سلوک ابدی
✅ ایشان خبر داشتند که حقیقت عالم چگونه است. ایشان هم در کار علمی و هم در کار معنوی، در هر دو میگفتند: «قانع نشو!» این یک شیوه است که در مکتب ایشان به جایی قانعشدن وجود ندارد. میتوان گفت تجلی ذاتی، ولی در آنجا هر قدر جلو بروی، تمام نمیشود.
✅ توصیه بنده این است که طلاب از همان ابتدا باید حرف بشنوند. مثلاً کلمات حضرت امام (ره) معنویمعرفتی و از سنخ سلوک است. از علامه طباطبایی و از حضرت استاد حسنزاده بهره بگیرید و استفاده کنید.
🔵 الهینامه
✅ من به طلاب مبتدی توصیه میکنم الهینامه حضرت استاد حسنزاده را بخوانند. به شما نگاه و خط و میل میدهد و نوعی کشش به سمت معارف معنوی بهدست میدهد. اما وقتی طلبه جلوتر رفت، باید معقول بخواند.
🔵 کار سلوکی جدی
✅ اگر طلبه بخواهد کار سلوکی جدی کند، باید معقول بخواند. البته بعدها اگر ادامه دهد، جوری میشود که فضای معرفتیاش، فضای معنوی دارد. وقتی به شرح فصوص برسد، میبیند که همهاش فضای معرفتی و معنوی است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 351 (1400.8.29 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۱ (۶) (۲۹ آبان ۱۴۰۰/ ۱۴ ربیعالثانی / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 مکتب سلوکی علامۀ ذوالفنون حسنزادۀ آملی
✅ امسال به جای بحث از اسمای حسنای الهی، بهدلیل ارتحال علامۀ ذوالفنون حسنزادۀ آملی رحمتاللهعلیه به مکتب سلوکی ایشان میپردازیم. اولین نکتهای که از ایشان نقل کردیم این بود که «ره چنان رو که رهروان رفتند». سپس نسبت به کسانی که مراحلی را طی کردهاند (و به عرفان نظری رسیدهاند) نکاتی را بیان کردیم.
✅ این بزرگان الگوهایِ عینی ما هستند؛ یعنی این راه را خودشان رفتهاند و تجربههای فراوانی بهدست آوردهاند و خودشان نماد دستوراتی هستند که توصیه میکنند. به صورت عملی هم اجرا شده و به اوج و قله رسیدهاند. بنابراین، جا دارد که به مکتب سلوکی آنها بپردازیم.
✅ حضرت استاد میفرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» فعالیت درسی و بحثی باید داشت و در کنار آن باید به سمت عمل و سلوک و تهذیب و طهارت هم خیز برداشت. ایشان هم برای طلبههای مُنتهی و هم برای کسانی که تازه شروع کردهاند و مبتدی و متوسطاند، توصیههایی داشتند. اکنون به توصیههایی که به عموم طلاب داشتند میپردازیم.
🔵 دستور اول تا سوم
✅ (دستور اول:) پایۀ اصلی سخنان حضرت استاد، تحصیل و طهارت است. این دو باید با هم جمع شوند. ایشان بر انجام واجبات و ترک محرمات تأکید میکردند. ایشان میفرمودند ما با علم و عمل خود را میسازیم؛ ببینیم چگونه خود را میسازیم. علم و عمل شامل نیّات و خطورات هم میشود و از واجبات و محرماتی که در شریعت آمده فراتر میرود. دستور دوم قرآنخواندن و دستور سوم حرفشنیدن است.
🔵 حرفشنیدن
✅ باید حرف شنید. طلبه در آغاز راه نباید بگوید که چیزی نخواندهام؛ بلکه باید در کنار دروس طلبگی در بحثهایی شرکت کند که بار معرفتیسلوکی دارد. الحمدلله الان به گونهای است که فایلهای صوتیِ خیلی خوبی فراهم است که انسان میتواند آنها را گوش دهد. از این طریق انسان میتواند حرف بشنود و باید کارهایی را انجام دهد که لطف معرفتیمعنویسلوکی دارد.
🔵 الهینامه
✅ خوب است از این دست آثار را انتخاب کند و با آنها مأنوس شود. مثلاً الهینامه استاد حسنزاده را بخواند. این کتاب در سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ نوشته شده است که ایشان چلههای سنگین میگرفتند. الهینامه احوال معنوی ایشان است که نگاشته شده است. این کتاب را باید بر اساس معرفت خواند؛ یعنی باید بنیادهای معرفتیاش پابرجا باشد.
🔵 معرفت نفس
✅ طلبه در سال سومچهارم میتواند معرفت نفس را شروع کند. اکثر طلبهها با دیپلم وارد حوزه میشوند و از سال سومچهارم هم میتوانند بدایهالحکمه را شروع کنند. وقتی بعضی از شاگردان از ایشان میپرسیدند برای مردم از کجا شروع کنیم؟ ایشان میفرمودند از معرفت نفس. خود ایشان هم از معرفت نفس شروع میکردند.
✅ کارهای علمیمعرفتی حتماً باید در کار ما باشد. هر هفته باید حرف بشنویم. هر هفته باید دوسه فایل صوتی گوش داده شود. بهگونهای که با این حرفها درگیر شود.
🔵 تعامل طهارتی
✅ در کنار این حرفها، حضرت استاد توضیحاتی با عنوان جوانب کار علمی داشتند. هر کس در هر کاری که هست، به تناسب کارش، چه طلبه و چه بازاری و چه کارمند، معمولاً یک ساعت مستوعبی (همهشمول) دارد برای کاری که انجام میدهد. مثلاً طلبه در طول روز حداقل هشتدَه ساعت درگیرکار علمی است. یعنی یا استاد دارد یا کتاب میخواند یا مباحثه دارد. این هشتدَه ساعت خیلی مهم است. با این زمان طولانی چه کار کنیم و چگونه با آن تعامل طهارتی کنیم؟ تعامل علمی باید سر جای خودش باشد، ولی آن هشتدَه ساعتی که بیشترین درگیری با آن داریم، در طهارت باید محور باشد. چون یک بار و دو بار نیست، بلکه هر روز است و هر بار در حال تعامل در این فضاها هستیم: گاهی با همحجرهای و گاهی با خانواده. در تحصیل طهارت این نکته را خیلی مراقب باشید.
✅ اگر با خانواده بداخلاقی کنید، این بداخلاقی آدم را بیچاره میکند.
🔵 قاعده کلی
✅ قاعده کلی این باشد آنجایی که بیشترین درگیری و تعامل و بیشترین ساختنِ جان را دارید، آنجا را مواظب باشید. بر آن مبنایی که حضرت استاد میفرمود: علم و عمل انسانساز است و ما دائماً در حال ساختن خود هستیم.
✅ چرا نسبت به همبحث خود بداخلاق میشوی؟ چرا وقتی میفهمی که حق با او است، کوتاه نمیآیی؟ چرا راه باز میکنی که به شکلی از آن مخمصه فرار کنی؟ چرا با همسرت اینگونه بداخلاقی میکنی؟
🔵 بهترین راه خودسازی
✅ بهترین راه خودسازی این است که در کنار همسرت باشی و خودت و زندگیات را هم آباد کنی! هم خدا خشنود شود و هم خودت را آباد کنی. اینجا بهترین جا و بهترین راه برای خودسازی است. خانواده حالا دو تا حرف زد، چرا اینقدر آن را کِش میدهی.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۱ (۶) (۲۹ آبان ۱۴۰۰/ ۱۴ ربیعالثانی / شنبه) 🔴 بخش او
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 بخش دوم
✅ آقازاده آیتالله بهجت نقل میکرد، یک بار خانم ایشان تندی کردند و آقازاده ایشان گفت: من میدیدم که حق با پدر است، ولی پدر چیزی نگفت. بعد از پدر پرسید چرا جوابش را ندادید؟ ایشان فرمود: فکر میکنی من جواب بدهم، تمام میشود. چرا ادامه بدهم. خیال میکنی تمام میشود. تمامش کن! هرچند حق با تو باشد. باور کنید هرجا که حق با شما باشد و کوتاه بیایید، خانمتان یاد میگیرد که در شما انصاف و خضوع است؛ یاد میگیرد. اگر هم یاد نگرفت، بگذارید ادمه دهد!
✅ بندهخدایی میگفت من با الاغ، عالِمی را با همسرش از یک منطقه به منطقه دیگری میبُردم. در طول این مسیر خانمش دائماً از آن عالِم ایراد میگرفت و میگفت: خدا تو را ذلیل کند. این عالم هیچ حرفی به همسرش نزد. در مسیر نزدیک به امامزادهای رسیدند آن زن گفت: انشاءالله این امامزاده تو را بکُشد! فقط در اینجا آن عالم به او گفت: امامزاده هیچوقت آدم نمیکُشد!
✅ نسبت به همۀ آن توهینها او فقط همین جمله را به زبان آورد. آن شخص به عالِم گفت: با این وضعیتی که این زن دارد، چرا طلاقش نمیدهی؟ او گفت: شرّ این خانم را جز من کسی نمیتواند جمع کند. من باید خودم تحمل کنم. این عالم در حال آبادکردنِ خودش بوده است.
🔵 همراهی نه زودباوری
✅ «وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ»؛ و از ايشان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مىدهند و مىگويند: «او زودباور است.» بگو: «گوش خوبى براى شماست.» (توبه، آیۀ۶۱). رسولالله میدانست اینگونه نیست، ولی همراهی میکرد. یعنی همین که رسولالله گوش میدهد، گمان نکنید که نمیداند چه خبر است. او میدانست، ولی با آنها همراهی میکرد.
✅ تعامل با همسر در طلبگی خیلی مؤثر است.
🔵 ۴. آبادکردن سحر
✅ حضرت استاد خیلی بر آبادکردن سحر تأکید داشتند. بحثهای سلوکیِ فنّیای دارد که کمی از آنها خواهیم گفت. سحر را آباد کنید.
🔵 خلوتکردن با خدا
✅ شما در طول روز چندین ساعت نزد این استاد و آن استاد میروید و درس میگیرید؛ یک ساعت هم پیش خدا بروید، خدا به شما درس دهد. منظور خلوتکردن با خدا است. سحر بهترین زمان برای خلوتکردن با خدا است. سحر را آباد کنید، همه چیزتان آباد میشود.
🔵 سحر
✅ منظور از سحر، نیم ساعت یا چهل و پنج دقیقه قبل از اذان صبح تا طلوع آفتاب که شامل بینالطلوعین هم میشود. بینالطلوعین خیلی مهم است که باید آن را آباد کرد. این رفتار عمومیِ ما شود. برخی گفتهاند هر کس به قدری که توان دارد شروع کند. از اول نباید به خود فشار آورد. مثلاً حضرت امام نیم ساعت بعد از بینالطلوعین میخوابیدند. هر کس به قدری که توان دارد، از این فرصت استفاده کند؛ توان خود را ببیند و خلاف توان نباشد. اما باید (نفس را) عادت داد.
🔵 یک دقیقه یک دقیقه!
✅ اگر کسی بتواند بیست دقیقه قبل از اذان صبح بیدار شود و نماز صبح را بخواند و کمی تعقیبات را ادامه دهد، برای شروع خوب است. کمکم زمان را زیاد کند تا همۀ بینالطلوعین را بگیرد. بدن برنامه خواب را به حسب عادت تنظیم میکند. یعنی حتی کسانی که نمیتوانند سحر بیدار شوند، یک دقیقه یک دقیقه بدن را عادت دهند تا زمان بیدارشدن به بیست دقیقه قبل از اذان صبح برسد.
🔵 کسی که سحر ندارد، ز خود خبر ندارد
✅ تأکید استاد این بود که «کسی که سحر ندارد، ز خود خبر ندارد». چون سحر وقت خلوت است. انسان در طول سال گهگاهی وقت خلوت پیدا میکند. مثلاً گاهی در شب قدر این اتفاق میافتد. گاهی در سفر به مشهد احساس میکند توانسته است بین خودش و خدا یا امام معصوم خلوت کند و ارتباط برقرار کند.
✅ گویا تمام زندگی پر از اشتغالات است و انسان گهگاهی در برخی از موقعیتها فرصت خلوت و کار معنوی پیدا میکند، مانند شب قدر یا زیارت رفتن. اما سحر، وقت خلوت هر روز است. ممکن است ده سحر بنشینیم و حالی دست ندهد. اشکال ندارد.
🔵 برنامه برای سحر
✅ انسان باید برنامه سحر داشته باشد. وقتی برنامه باشد، وقت خلوت پیدا میشود. هر کس سحر ندارد، ز خود خبر ندارد، به این امر اشاره میکند. این برنامه به قدری جذاب است و نورانیت دارد که انسان را به حدی میرساند که احساس میکند تمام روز یک طرف و سحر یک طرف. حتی گاهی حاضر است از روز بیفتد ولی از سحر نیفتد. اگرچه انسان باید برنامه درسی و بحثی را هم در نظر بگیرد. اما نوع تشنگی و علاقه و اینکه جان را صیقل میزنیم و نورانی میکنیم، در سحر محقق میشود.
🔵 از سالک سر میرود، ولی سحر نمیرود
✅ برخی کل روزشان را سحر کردهاند و همۀ لحظاتشان خلوت است. اما معمولاً باید از سحر شروع کرد. حضرت استاد گاهی میفرمودند: «از سالک سر میرود، ولی سحر نمیرود.» سحر به این شکل که کسی ممکن است خوابش بگیرد، در شرایط نشسته میخوابد تا برنامه سحرش به هم نخورد؛ البته با حفظ شرایط بدن.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔴 بخش دوم ✅ آقازاده آیتالله بهجت نقل میکرد، یک بار خانم ایشان تندی کردند و آقازاده ایشا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
🔵 اهمیت برنامۀ سحر
✅ اهمیت برنامۀ سحر خیلی زیاد است. برنامه سحر در نهایت میشود حدود دو ساعت. شهید مطهری رحمتاللهعلیه در این اواخر سه تا سه ساعت و نیم برنامه داشتند. اما کسی که میخواهد دست به کار شود، در آغاز به هر مقداری که طبع و بدنش کشش دارد، به همان مقدار برنامهریزی کند (و به خود زیاد فشار نیاورد). اگر کسی به هر نحوی برای نماز شب برنامهریزی کرد و نشد، بعداً قضای آن را را بهجا بیاورد.
✅ هر چه سن بالاتر میرود، رطوبت رأس کمتر میشود و میتواند راحتتر بلند شود. هر بدنی که بیشتر گرم باشد، زودتر بلند میشود. برنامه داشته باشید و آن را به هم نزنید.
🔵 استفاده از گوشی در سحر ممنوع!
✅ اینطور هم نباشد که وقت سحر بلند شوید و این گوشی موبایل دستتان باشد و جواب این و آن را بدهید. مطلقاً از این کار پرهیز کنید. یعنی فقط با خدا بنشین (و اغیار را از دل بیرون کن).
✅ حتی اگر کسی هیچ کاری نکند و فقط با خدا بنشیند و رو به قبله بنشیند، همین مقدار کافی است. خود این زمان اثر دارد.
🔵 راهبری سحر
✅ کسی که سحر دارد و بینالطلوعین بیدار است، همین سحر و بینالطلوعین راهبر است و به او خط میدهد که چه کار کند و چه کار نکند. یعنی همین که مناسبت پیدا کردید، القائاتی میآید که انسان خودش میفهمد. سحر راهبر انسان است؛ به این معنا که به او خط میدهد و میگوید چه کار کند. درست مانند استاد که به او میگوید چه کار کند، سحر هم خودش راهبر او میشود.
✅ استاد حسنزاده شعری دارند با عنوان «یُمن سحر». «از یُمن سحر راه نمودند حسن را». خودشان هم میفرمودند: سحر داشته باشید؛ سحر به شما میگوید که چه کار کنید. سحر هم قوت و غذای جان است و هم راهنما. «از سالک سر برود، سحر نرود». «آنکه سحر ندارد، ز خود سحر ندارد». «الهی، خروس را سحر باشد، حسن را نباشد». چرا؟ این امر را در درسهایشان توضیح دادهاند.
🔵 بهترین وقت خلوت
✅ این مطالب هم اسرار است و هم چشم و گوش را باز میکند. ما این مطالب را هم در شریعت داریم و هم در سلوک. سحر، خلوت است. بهترین وقت خلوت سحر است. برای ما خلوت میآورد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 اهمیت برنامۀ سحر ✅ اهمیت برنامۀ سحر خیلی زیاد است. برنامه سحر در نهایت می
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش چهارم
🔵 قوت و غذای جان
✅ سحرهم قوت و غذای جان است و هم راهبر. اگر سحر درست شود، همه چیز را آباد میکند. باور کنید اگر کسی برنامه سحر را ادامه دهد، همین سحر خودش را در روز سرریز میکند.
🔵 تأثیر زمان و مکان
✅ نفسِ وقت و مکان اثر دارد، مانند حضور در حرم یا مساجد که حال را خوش میکند. چرا؟ چون محل رفت و آمد ملائکه است و دل در آنجا آباد میشود. هرجا اشراق نور مؤمن باشد، آنجا آباد میشود. القائات خوش دارد.
✅ جلسه حرام القائات بد دارد. یعنی دمبهدم القائات شیطانی میآید؛ چه بخواهی چه نخواهی! همانطور که مکان تأثیر دارد، وقت هم تأثیر دارد.
🔵 ابنالوقت و أبوالوقت
✅ «اوقات را در تأثير دعا و احوال داعى، دخلى بسزا است و اگر ابنالوقت و بالاتر از آن أبوالوقت شدهاى طوبى لك و حسن مآب» (فصل پنجم رساله نور علی نور، ص ۵۶). اگر کسی اهلش باشد، میداند از هر وقتش چگونه استفاده کند. اگر کسی از محرم و صفر و ماه مبارک رمضان خوب استفاده کند، ابنالوقت است. درست مانند بازاری که تا میبیند یک سود خوبی میآید، آن را میقاپد. بازاری در معامله و قاپیدنِ سود، ابنالوقت است. انسان باید همین حال را نسبت به احوال معنوی داشته باشد (و فرصت را غنیمت شمرد) و حال را از دست ندهد.
🔵 منصرف نشو!
✅ برخی تا حال خوش معنوی به آنها دست میدهد، زود خودشان را منصرف میکنند! حیف نیست؟ تو که داری پرواز میکنی، چرا خودت را مشغول میکنی؟ چنین شخصی ابنالوقت نیست.
🔵 زمانهای معنادار
✅ بر همین اساس، باید وَفَیات و ولادتهای اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین برای ما معنادار باشد. تمام وفیات و ولادتها میتواند برای ما معنادار باشد. تمام اوقاتی که شریعت به آن اشاره کرده است مانند سحر و رمضان و محرم و اربعین کلیمی و ذیقعده و ذیالحجه و حتی شب جمعه و روز جمعه، همه اینها قابل استفاده است. اما ما اینها را از دست میدهیم.
✅ در روایات آمده است که دو بار اعمال بالا میرود: دوشنبه و پنجشنبه. در شریعت از این دست چیزها خیلی آمده است. سحر را آباد کنید، خیلی از چیزها را آباد میکند. بالاتر از ابنالوقت، ابوالوقتشدن است؛ یعنی همۀ وقتها وقت او است و وقت خاص نمیخواهد و هر زمانی برایش سحر و هر زمانی برایش رمضان است.
✅ «مطلقا شب را در ادعيه و اذكار و خلوت و فكر شأنى شايان است. ليل غيب است و انسان را به غيب و باطن میكشاند و میرساند» (فصل پنجم رساله نور علی نور، ص ۵۶).
✅ ما اینجا که هستیم، محو و غرق اینجا هستیم. اما در شب که نوع کار ما کم میشود و نوعی خفتگی پیش میآید، در این صورت، راه برای سیر معنوی باز میشود. بوعلی و شیخ اشراق و عرفا توضیح میدهند که هر وقت از این حواس رهایی یافتیم، آنسویی میشویم و در شب تمثلات مثالی میبینیم. چون اعضا و جوارح ما مشغول است، لذا نمیتواند متوجه آنسو شود.
✅ باطن ما میتواند کار کند، به شرطی که شرایطش فراهم شود. شب یک نوع در خفا بُردن است و یک نوع آمادهشدن برای خلوت است. این سخن ایشان مبانی و عمقی دارد. باید انسان را بشناسیم. ایشان توضیح دادهاند که حواس پنجگانه چگونه باید جمع شود تا انسان متوجه آنسو شود. چرا وقت درسخواندن سروصدا مانع است؟ چون غوغا به پا میکند و نمیگذارد شرایط فراهم شود. مشکل ما این است. باید به یک تمرکز و توحد برسیم. شب خاصیت دارد و مُمَهّد برای این کار است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 352 (1400.9.6 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eita
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۲ (۷) (۶ آذر ۱۴۰۰/ ۲۱ ربیعالثانی/ شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 الگوی کامل
✅ در بحث عرفان در وادی عمل بهدلیل ارتحال حضرت استاد حسنزاده آملی رحمتاللهعلیه به مکتب سلوکی ایشان میپردازیم. ایشان یک الگوی کامل هستند که در حوزه به بار نشسته و راهی که در حوزه رفتهاند، جواب داده است. در حوزه به اوج و قله رسیدند؛ هم در فضای سلوک و هم در فضای علمی. این الگو به قدری شفاف و واضح است که نمیتوان در آن خدشه کرد. با توجه به این موضوع، لازم است به مکتب سلوکی ایشان بپردازیم و ببینیم ایشان بر مبنای تجربیات خودشان چه راهی را پیشنهاد میدهند. به همین دلیل به مکتب سلوکی ایشان میپردازیم.
✅ ایشان برای حوزه الگو هستند. این الگوها مانند علامه طباطبایی و حضرت امام که میوههای ناب حوزه هستند، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند و بررسی کنیم که آنها چگونه به این مراحل رسیدهاند. اینها الگوهای خوبی هستند و میتوانند راه را برای ما باز کنند.
✅ علامه حسنزاده این مباحث را بیان هم کردهاند خودشان فرمودهاند که چه باید کرد. ما در جلسات قبل این بیان استاد که فرمودند: «ره چنان رو که رهروان رفتند» را توضیح دادیم. دربارۀ طلبههای منتهی، فقط این نکته را گفتیم که عرفان نظری چگونه به کار آنها میآید. بقیه آن باقی ماند که در جای خودش انشاءالله به آن میپردازیم.
🔵 توصیههایی برای طلبههای مبتدی و متوسط
✅ دربارۀ طلابی که به مراحل پایانی نزدیک نشدند، ایشان مسئله سلوک را در کنار کار علمی به صورت جدی مطرح میکردند. اصل صحبت ایشان این بود: هم تحصیل و هم طهارت. هر طلبهای این دو را باید با هم داشته باشد.
✅ ممکن است در بعضی از مراکز علمی فقط بعد علمی مطرح باشد، ولی در حوزه کسی به لحاظ طهارت، در مسیر خلاف حرکت کند، در واقع او با فضای حوزوی سازگار نیست. این یک نحوه تناقض است و خود فرد هم این تناقض را احساس میکند. یعنی اگر در حوزه درس بخوانی و علامۀ دهر هم بشوی، ولی اگر از لحاظ معنوی دمبهدم سقوط کنی، این جز خسارت و تناقض نیست. در حوزه اگر طهارت نباشد، احساس تناقض میکنیم. ما در مسیر رسولالله آمدهایم، مگر میشود اینگونه بود. لذا ایشان همیشه میگفت: تحصیل و طهارت.
🔵 حلال و حرام
✅ اولین توصیه ایشان این بود که مراقب حلال و حرام باشید. ما با عمل خود هر روز و شب خود را میسازیم و علم و عمل انسانساز است. حتی واجبات و محرمات و بالاتر از آنها را هم میگیرد.
🔵 خواندن قرآن
✅ دومین توصیه ایشان قرآن خواندن است. روزی یک جزء باید خوانده شود. ابتدا حدود دو صفحه باشد و بهتدریج زیاد شود تا به یک جز در روز برسد. یک جز قرائت قرآن حدود بیست دقیقه زمان میبرد که میتوان این زمان را به چند قسمت تقسیم کرد. سومین توصیه تحصیل علم مناسب است.
🔵 ۴. آبادکردن سحر
✅ حضرت استاد بر آبادکردن سحر تأکید میکردند و میگفتند طلبه باید سحرش را آباد کند. از نظر ایشان، سحر نیم ساعت قبل از اذان صبح و گاهی یک ساعت و نیم قبل از آن و بعد از اذان تا طلوع آفتاب است. بیان ایشان همیشه این بود و در لابهلای آثارشان هم آمده است که سحر خودش به انسان خط میدهد که انسان چه کار کند. یعنی سحر داشته باشید و برنامه شما باشد. هر قدری که برنامه شد، روی آن بایستید و در رختخواب نروید! یاد بگیرید که چگونه تنظیم کنید که به مزاجتان فشار نیاید. مثلاً اگر غذای سنگین خورده و نمیتواند بینالطلوعین بنشیند، برای آن باید فکری کرد.
🔵 مباهات
✅ اگر تصمیم گرفت و انجام داد و خوابش برد، این همان است که در روایات آمده است که خداوند به او مباهات میکند در برابر فرشتگان. خدا این کار را خوش دارد.
🔵 اشراقات دل
✅ وقتی سحر را آباد کرد، کمکم خود سحر راه اشراقات دل را باز میکند و به او نشان میدهد که چه برنامهای مفید است. اینطور نیست که هر کس هر چیز به ذهنش بیاید درست باشد؛ قواعد کلی برنامه را باید دانست. ذکر و قرآن و تعقیبات و دعا قواعدی دارد که باید طبق آن عمل شود. آن قواعد را که دانست و طبق آن عمل کرد، القائات خوشی به او دست میدهد. به او راه را نشان میدهند و میگویند چه کار کن.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۲ (۷) (۶ آذر ۱۴۰۰/ ۲۱ ربیعالثانی/ شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
🔵 استاد درونی
✅ وقتی صفحۀ دل را پاک کنیم، همانطور که استاد بیرونی میتواند راهنمایی کند، استاد درونی هم میتواند راهنمایی کند. این را میگویم، ولی این گفته، مستمسک نشود که هر کس بگوید در سحر اینگونه به من رسید و اینگونه عمل کردم. مسلمات واضح است. مثلاً بندهخدایی قرار است با قرآنخواندن بالا رود؛ قرآنخواندن همه را بالا میبَرَد، ولی به او القاء میشود که باید قرآن بخوانی. آن قرآن خواندنی که بال پرواز میشود و پرواز میدهد، به او القا میشود.
🔵 سحر راهبر است
✅ اگر صفحۀ دل صاف شود، این آینه اشراقات آنسویی را به خوبی میگیرد. در این صورت، به شما برنامه میدهد و خودتان میفهمید که باید چه کار کنید و بهتدریج به همین شکل راهنمایی میشوید. حضرت استاد میفرمود: این امر مجرّب است که کسی در سحر برنامه داشته باشد، خود سحر او را راهنمایی میکند. کسی که علم مناسب کسب کرده و حرف شنیده باشد، مسلمات را خوب تشخیص میدهد و راه برایش باز میشود. برخی مواقع ما چون هیچ حرفی نشنیدهایم، هرچه میآید قبول میکنیم. اینطور نباشد. باید مسلمات پابرجا باشد. در تحصیل علم مناسب انسان میتواند این مسلمات را بهدست بیاورد و بفهمد و چشم گوشش باز شود.
🔵 خواطر
✅ خواطر باید دستهبندی شود. با چه معیاری بفهمیم که خواطر شیطانی یا نفسانی یا رحمانی یا مَلکی است؟ ما خیلی از موارد داریم که میتواند به ما راه نشان دهد و برای خودش معیار دارد. معیار اول و مهمترین معیار شریعت است. میزان عام شریعت است.
🔵 سلوک بیش از احکام
✅ ما هنوز یک دور آیات و روایات را نخواندیم که چقدر در باب سلوک با ما سخن گفته است. باور کنید آیات و روایات بیش از احکام، دربارۀ سلوک حرف زده است. ولی ما از آنها بیخبریم. اگر انسان حرف زیاد بشنود، راه برایش باز میشود.
🔵 بندگی
✅ اگر کسی مغز بندگی را خوب بفهمد، میفهمد که باید چه کار کند. وقتی کسی درباره بندگی حرف زیاد بشنود، همین حرفشنیدن دربارۀ بندگی، کلید حل همه مشکلات است. اگر بندگی خوب دنبال شود، بندگی قبلی را تصحیح میکند و بندگی بعدی را به او نشان میدهد و همین بندگی راه را باز میکند. کار را که انجام میدهد، بعد چیزی در دلش میآید و میفهمد که هنوز بنده نیست. این کجا به دست میآید و شفاف میشود؟ در سحر.
🔵 وقت خلوت
✅ سحر وقت خلوت است. ما وقت خلوت میخواهیم و شریعت هم به ما داده است. حضرت استاد میفرمودند: هر چه دارم از وقت سحر دارم. سحر، خواب انسان را شفاف میکند؛ نیت انسان را پاک میکند؛ قوت و غذا به انسان میدهد؛ بارقههای ناب به انسان میدهد؛ حتی کار علمی ناب به انسان میدهد.
🔵 القای در سحر
✅ بندهخدایی میگفت: من یک مشکل علمی داشتم که در یک سحر به من القا شد و آن را بسط دادم و به صورت کتاب درآوردم. کلید کل آن کتاب آن القای در سحر است. این موارد چه زمانی بهدست میآید؟ وقتی به توحّد برسیم. این توحّد در سحر پیش میآید. ما وقتهای دیگری هم داریم. این نمازهایی که میخوانیم، وقت خلوت است. همین نمازهای پنجگانه وقت خلوت است.
🔵 آرامِ آرام
✅ یکی از خوبیهای سحر این است که همه چیز آرام گرفته است. بدن آرام گرفته است. یعنی استراحتش را کرده و غوغایش به حداقل رسیده است. غوغاها به حداقل رسیده است. غذا خورده شده و هضم شده است و شکم هم خالی است. وقتی شکم پر است، نه کار علمی قوی میشود داشت و نه کار روحی شدید. تا غذا میخوریم، نفس مشغول حل و هضم غذا میشود. اما وقت سحر چون غذا خورده شده است، آن وقت، حال مناسب است.
🔵 گرسنگی مفید
✅ کسانی گرسنگی مفید دارند، نه مضرّ. گرسنگی مضر به بدن ضرر میزند. گرسنگی مفید آنی است که انسان احساس میکند سبک است. این حالت خیلی وقت نابی است. این وقت معمولاً به طور طبیعی در وقت سحر ایجاد میشود. روح از توجه به بدن فارغ است و وقت سِیر است. غوغاها خوابیده و همه جا آرام است. این زمان خیلی میتواند مفید باشد. به ویژه سحرهای زمستان که بهار مؤمن است. فقط باید تدبیر کرد که انسان عادت کند. میشود مثل همان کسی که درسخواندن را عادت خود کرده است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 استاد درونی ✅ وقتی صفحۀ دل را پاک کنیم، همانطور که استاد بیرونی میتواند
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
🔵 خواب منقطع
✅ درباره رسولالله آمده است که خواب ایشان مثل ما نبود. کمی میخوابیدند و بلند میشدند و وضو میگرفتند و بعد چند رکعت نماز میخواندند و دوباره دراز میکشیدند و دوباره بلند میشدند و بیرون میرفتند میفرمودند: «رَبَّنا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا»(آل عمران، آیۀ ۱۹۱) و بعد وضو میگرفتند و به نماز میایستادند و نماز را طولانی بهجا میآوردند. حساب رسولالله جدا است و ما مثل ایشان نمیتوانیم (عمل کنیم). اما هر قدری که توان داریم، همان مقدار را انجام دهیم؛ مثلاً وقتی بیدار میشویم بگوییم: «یا الله»، «یا امام زمان» یا بگوییم: «بسم الله الرحمن الرحیم». بعد از مدتی این عادت را عمق دهیم. باید سعی کرد عادت، باطن و عمقش را از بین نبرد. یعنی آن سمتوسویِ باطنی از او گرفته نشود.
🔵 القای قبل از نماز
✅ توجه باطنی چند شیوه دارد. حضرت استاد حسنزاده میفرمود: هر وقت به نماز میایستم، جریان آن مرد روستایی را به یاد میآورم. آن مرد روستایی در طویله گاوی داشت و پلنگ (یا شیری) آمد و گاو را خورد و جای آن نشست. شب سروصدایی شد و آن روستایی به طویله رفت و دست پشت این پلنگ میکشید و میگفت: آرام باش؛ آرام باش. مولوی از زبان آن پلنگ (یا شیر) میگوید: اگر برقی بدرخشد، زَهرهات آب میشود. حضرت استاد با این القایی که شده بود به نماز میایستاد که اگر پردهها کنار رود، زَهرهات آب میشود.
🔵 استمرار القا
✅ هر القای خوش معنوی که در سحر به شما میدهند و مثلاً ذکر یا نماز شما را به سمت باطن میبرد، این القا را همیشه استمرار دهید. مثلاً اگر حرم رفتید و یک القای اثرگذار برای شما پیش آمد، همیشه آن را به خود تذکر دهید. عادت خیلی خوب است؛ به شرطی که سمتوسوی باطنی گم نشود. باید عادت کنیم به سمت باطن برویم. وقتی اینگونه شد، بهتدریج میبینید که چقدر اوضاع خوب و آرام میشود. بهتدریج میفهمید که کدام غوغاها مؤثر است و رهزنی میکند و باید آن را برداریم. مثلاً اگر در درسخواندن با کسی زیاد بحث کنیم، نمیتوانیم مطالعه کنیم. آن بحثکردن را ترک میکنیم.
🔵 چرا ادامه میدهی؟
✅ حالا خانواده یک حرفی زد، تو چرا آن را ادامه میدهی؟ با این ادامهدادن سحرت از دست میرود. اینجا هم یاد بگیریم، سحر را داشته باشیم و در سحر برنامه داشته باشیم و به اوضاع برنامه سحر مسلط شویم، همراه با سمتوسوی باطنی.
🔵 گوشمالی
✅ هر چه برای ما غوغا به پا میکند، باید از آن دوری کنیم. بعضی از آنها دست ما نیست، ولی بعضی از آنها که دست ما است، باید تدبیر کنیم. طلبهای فصوص میخواند و خوب هم میخواند. جروبحثی با خانمش پیدا کرد. حق هم با آن طلبه بود، ولی او زیادهروی کرد و هر چه زبانش آمد گفت. بعد از مدتی پشیمان شد. آن طلبه گفت: دیدم پشیمانی کاری را حل نمیکند و درس فصوص پیش نمیرود. چرا؟ تا میآمد سر درس، یک جایِ خانه خراب میشد و باید میرفت لولهکش بیاورد و درست کند. این طلبه دید دوسه هفته است که اوضاعش به هم ریخته است. کسی که اهلش باشد، گوشمالی میشود. بعد از خانمش عذرخواهی کرد. باز هم کار درست نشد. سرانجام رفت برای خانمش طلا و جواهر خرید. وقتی خانمش راضی شد، راه باز شد. (با لحن خنده) تقاضا میکنم کار را به جایی نرسانید که مجبور شوید طلا و جواهر برای خانواده بخرید! بایدخیلی مراقب بود که این موارد پیش نیاید. وقتی غضب میآید، همه چیز کنار میرود؛ هیچ تصویری؛ هیچ اعتقاد پاکی؛ هیچ حضور معاللهی (باقی نمیماند). ما گرفتار میشویم و این غوغاها جلوی ما را میگیرد.
🔵 برنامه برای همیشه
✅ همین سحر نشان میدهد که چه کارهایی را نباید کرد؛ چون انسان میبیند در سحر و توحدش اثر میگذارد. بعد یاد میگیرد چه غذایی بخورد؛ اول صبح چه برنامهای داشته باشد؛ آخر شب چه برنامهای داشته باشد؛ همه را یاد میگیرد و این برنامه را ادامه میدهد. بعد این برنامه را محدود به چهل روز نکند، بلکه آن را تا آخر عمر داشته باشد. تصمیمش این باشد که تا آخر عمر سحرش آباد باشد.
🔵 راه بیستساله
✅ حضرت استاد میفرمود: این سحر راهبر شما است. انسان را تنظیم میکند و بلکه القائات و اشراقاتی میآید و گاهی با این اشراقات معنوی راه بیست ساله را میشود در یک سحر رفت؛ به شرطی که استمرار داشته باشد. حتی اگر به هر دلیلی چند روز از دست ما در رفت، مأیوس نشویم و بگوییم: از اول ادامه میدهم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 خواب منقطع ✅ درباره رسولالله آمده است که خواب ایشان مثل ما نبود. کمی میخ
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش چهارم
🔵 گزیدهای از رسالۀ نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور
✅ «اوقات را در تأثير دعا و احوال داعى، دخلى بسزا است و اگر ابنالوقت و بالاتر از آن أبوالوقت شدهاى طوبى لك و حسن مآب. مطلقا شب را در ادعيه و اذكار و خلوت و فكر شأنى شايان است. ليل غيب است و انسان را به غيب و باطن میكشاند و میرساند. (شب کثرت را بر میدارد و انسان را به توحد و باطن میرساند). بعضى از مشايخم از استادش حكايت كرد كه گفت: خداوند سبحان میفرمايد: اللّيل لي. (ظاهراً علامه طباطبایی از مرحوم قاضی نقل کردهاند).
✅ حقتعالى فرموده است: «انَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِىَ أشَدُّ وَطْاً وَ اقْوَمُ قَيلاً. انَّ لَكَ فِى النَّهارِ سَبْحاً طَويلا» (مزمل، ۷ و ۸). روز بر اثر كسب معاش و تحصيل معاد و تزاول هركس در حرفه و صنعت و شغلى كه دارد فراغ بال داشتن دشوار است، مگر براى اوحدى از افراد كه مظهر اسم شريف «يا من لا يشغله شأن عن شأن» میباشد كه ضابط جميع حضراتست و او را حضرتى از حضرتى باز نمیدارد به تحقيقى كه در فصّ اسحاقى «فصوص الحكم» به منصّه ظهور رسيده است.
✅ امّا شب هنگام انزواى از خلق و انقطاع از مشاغل روز است كه انسان را به خلوت و وحدت مىكشاند و خلوت و وحدت به توحّد میرسانند و تا انسان را به خلوت و وحدت میكشاند و خلوت و وحدت به توحّد میرسانند، و تا انسان به توحّد نرسيده است به ادراكات عقلى و سير انفسى نائل نمیگردد كه تعلّق با تعقّل جمع نمیشود. و ما هر چه را كه ادراك میكنيم از حيث احديّت وجودى خود ادراك میكنيم نه با تفرّغ [ق صح] بال.
✅ و سير نفس به تعبير علاّمه ابن فنّارى در «مصباح الانس» (ص ۲۹۵ ط ۱) عبارت از تلبّس نفس به احوال متعاقبه است و اين احوال و اردات نورى است كه عائد نفس مستعدّ صافى سائر میگردد، و شب را در صفاى نفس و عروج آن دخلى تمام است «سبحان الّذى أسرى بعبده ليلا» حكم روى وصف عنوانى عبد رفته است. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى انْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمودا» (اسراء، ۲و۸۰). نكته ۴۸۳ «هزار و يك نكته» در اين مقام مطلوب است.
✅ آيات و روايات در حثّ و ترغيب در خلوت و تهجّد شب و استغفار اسحار بسيار است. آن نيكبختى كه در ورطه من كيستم افتاد به دنبال درمان دردش میرود و به نگهداشتن برنامه و يافتن استاد و دل بهدست آوردن چاره خود میكند و چنين كس را با شب انس سرشار است كه صاحبدل است و طالب ديدار است» (رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، فصل پنجم در بيان اوقات و امكنه دعا، ص۵۶).
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 353 (1400.9.13 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۳ (۸) (۱۳ آذر ۱۴۰۰ ۲۸ربیعالثانی / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 مکتب سلوکی علامه حسنزاده آملی
✅ حضرت علامه حسنزاده آملی رحمتالهعلیه میفرمودند: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» درباره طلبههای منتهی که عرفان نظری را به پایان رساندهاند، یکی از دستورات را بیان کردیم و بقیه را باید در جای خود به آن پرداخت. این موضوع فقط برای منتهیها نیست، بلکه حضرت استاد برای کسانی که در ابتدا یا اواسط طلبگی هستند، هم دستوراتی داشتند. وقتی ایشان اشارات درس میدادند، برای طلبههایی که در وسط راه بودند، این توصیهها را داشتند و در لابهلای آثارشان هم آمده است.
✅ قاعدۀ کلی ایشان تحصیل و طهارت است. یعنی طلبه هم کار درسی داشته باشد و هم سلوک را ادامه دهد. بعد به این موضوع پرداختیم که ما شب و روز در حال ساختنِ خود هستیم. علم و عمل انسانساز است. این بحث در آثار ایشان زیاد آمده است. در اکثر درسها و توضیحاتشان این مطلب را میفرمودند که ما هر لحظه خود را میسازیم.
✅ اولین دستور ایشان انجام واجبات و ترک محرمات است. از سبک توضیح ایشان یک قاعده کلی بهدست میآید. ما در هر نیت و خطور قلبی و در هر گفته و نگاه و اشارۀ خود، با خود چه کار میکنیم. همۀ اینها را توضیح میدادند. دومین دستور قرآن خواندن و سومین دستور تحصیل علم مناسب به ویژه علم روحی و معرفتی است. انسان باید مباحث معرفتی بشنود. در آغاز طلبگی درس بخواند و از درس کم نگذارد و صرف و نحو را خوب بخواند؛ ولی باید حرف روحیمعنوی هم بشنود تا چشم و گوشش باز شود و عزم برایش ایجاد شود. این امر خیلی مؤثر است.
4⃣ آبادکردن سحر و خلوت داشتن
🔵 آهسته و پیوسته
✅ در مورد سحر تأکید میکنیم افراد نباید به خودشان فشار بیاورند. قاعدۀ حضرت استاد این بود که باید (انجام امور معنوی) بهتدریج و آهستهآهسته باشد. همان طور که در کار علمی نباید فشار آورد، در کار روحی هم نباید بیگُدار به آب زد.
🔵 بیملال
✅ در تعابیر دینی آمده است: آنقدر عبادت نکنید تا ملالآور شود. این قاعده را اجرا کنیم. کار روحی را ملالآور نکنید؛ بگذارید شیرینیِ آن باقی بماند. در مورد غذاخوردن هم میگویند به مقداری بخورید که گرسنگی برطرف شود و آنقدر سیر نشوید که بیمیل شوید. در مسائل روحی هم همینگونه است. بگذارید لطفش باقی بماند. بدن را نباید از بین بُرد. این بدن مرکَبِ کار ما است و نباید آن را از بین برد. لذا بیگدار به آب نزنید.
✅ سحر از حدود دو ساعت قبل از اذان صبح است تا طلوع آفتاب. از ابتدا برنامۀ سحر به این شکل اجرا نشود. ابتدا نماز صبح درست شود و بعد بهتدریج نماز شب اضافه شود و بعد بهتدریج تعقیبات نماز صبح. در نهایت، بهتدریج کل سحر آباد شود. تا اینکه نفس عادت کند. درست مانند درسخواندن. از اول ما با روزی پانزده ساعت کار علمی شروع نکردیم. کار علمی را بهتدریج زیاد کردیم. در درسخواندن هم سفارش شده هر چهل و پنج دقیقه یک استراحت کوتاه داشته باشیم. کاری نکنید که به بدن فشار بیاید و بیفتیم.
🔵 ترس استاد
✅ من از این میترسم که کسی این بحثها را بشنود و از ابتدا برای خودش برنامۀ سنگین و فشرده بچیند (و نتواند آن را جمعوجور کند). اینطور نباشد. ببینید چقدر تاب و تحمل دارید. مزاجها متفاوت است و باید تدبیر مزاج کرد.
🔵 وقتِ جایگزین
✅ اگر کسی به هر دلیلی نتوانست سحر را آباد کند، یک وقت دیگری در نظر بگیرد. خود استاد میفرمود: علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه دستوری دادند که باید سحر آن را اجرا میکردم. به ایشان گفتم وقتی در ماه مبارک رمضان سحری میخورم، خوب نمیتوانم آن دستور را اجرا کنم و جان آماده نیست. (وقتی انسان غذا میخورد، جان نمیتواند پرواز کند). به ایشان گفتم آیا میتوانم آن را نزدیک غروب بیاورم که در این زمان غذا تحلیل رفته و روح آزاد شده است؟ علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه فرمود: بله. من از استادم مرحوم قاضی همین سؤال را پرسیدم؛ ایشان این آیه را خواند: «وَ هُوَ الَّذي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً»؛ و اوست كسى كه براى هر كس كه بخواهد عبرت گيرد يا بخواهد سپاسگزارى نمايد، شب و روز را جانشين يكديگر گردانيد. (فرقان، آیۀ ۶۲). آیات قرآن فضای سلوکی دارند و این را اهلش میدانند.
✅ اگر نتوانستید سحر برنامه داشته باشید، یک وقت دیگر قرار دهید. مثلاً ظهر هم زمان خوبی است، چون نفس درگیر هضم غذا نیست. بعد از نماز مغرب و عشاء هم خوب است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۳ (۸) (۱۳ آذر ۱۴۰۰ ۲۸ربیعالثانی / شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
🔵 بهترین زمان
✅ به طور کلی، هر وقت انسان حال معنوی بهتری دارد و میتواند خلوتی داشته باشد، عبادت خاص خودش را همان موقع قرار دهد. بهترین زمان، سحر است. اما اگر به هر دلیلی مزاج فردی همراهی نمیکند، مثلاً رطوبت رأسش زیاد است و زیاد میخوابد و خیلی سختش است و اگر هم بنشیند، احساس حضور ندارد، اشکال ندارد و آن وقت را تغییر دهد.
🔵 فشار ممنوع
✅ نفسِ بیداربودن در بینالطلوعین مفید و مؤثر است، حتی اگر انسان کار دیگری کند؛ مثلاً ورزش کند. اما اگر نمیتوانید به خودتان فشار نیاورید. قاعده در کار روحی این باشد: «آهسته و پیوسته و بهتدریج». به گونهای که بعد از مدتی احساس کنید جلوتر رفتهاید و احساس سختی و ملامت ندارید. بعضی تا این دست مطالب را میشنوند بهسرعت ادامه میدهند؛ درحالیکه اینجا احتیاج به سرعت نیست. هر کس طبع خودش را ببیند؛ قوتش را ببیند و طبق آن عمل کند.
🔵 آبادکردن همۀ عمر
✅ حرف روحی و معنوی بشنوید؛ تشنگی ایجاد کنید که در انجام کار معنوی و عبادی اثر دارد. بعضی از این حرفها و حرف شنیدنها، گاهی کل عمر را آباد میکند. آهستهآهسته ادامه دهید (و عجله نکنید). آهسته و پیوسته کار روحی را ادامه دهید و پس از مدتی برای شما آشکار میشود که کار نیکوکردن از پر کردن است. باید مراقب بود ملال نباشد و به گونهای نباشد که بدن بپاشد.
🔵 محک درونی
✅ سحر راهبر ما است. به طور کلی، در کارهای روحی، که سحر بهترین وقت آن است، انسان خودش به یک محکهای درونی ناب میرسد؛ به مقدار صفا، انسان میرسد. برخی میگویند: طهارت جدی باشد؛ صفا جدی باشد، خودش پاسخگوی شما است که چه کار کنید؛ خودش میشود محک جان.
✅ وقتی صفا پیدا کنید، صفحۀ جان به سمت بالا میشود و اشراقات میآید. یا القا میآید یا خواطر رحمانی و مَلِکی القا میشود. هر چه طهارت بیشتر باشد، کشف نابتر میشود. به تعبیری که از علامه طباطبایی نقل است: هر چه مراقبهام در روز بیشتر بود، مکاشفاتم در شب زلالتر بود.
🔵 زغال خیس
✅ هر کس مراتب طهارت را رعایت کند، کمکم میبیند، همه چیز درست میشود. جان ما مانند زغالی خیس است که آمادگی آتشگرفتن ندارد. کمکم این سحر، خیسیِ زغال ما را میگیرد و بهتدریج گرم و داغ میشود و خودش هم آتش میگیرد. جان ما هم در سحر اینگونه است. اینکه سحر راهبر است به این اشاره دارد. این را اجرا کنید.
🔵 برنامۀ مادامالعمر
✅ برنامه داشته باشید؛ یک روز و دو روز نَه؛ چلّه هم نَه، بلکه تا آخر عمر و تا هر جایی که توان دارید، آن را ادامه دهید. اگر کسی این برنامه را ادامه دهد و هیچ توقفی نداشته باشد، جانش آماده میشود. به گونهای میشود که صفحۀ جانش رو به سمت آسمان میشود و حقایقی را از آنجا میگیرد و لطافتهایی پیدا میکند و اشک و نالههایی دارد و ضجههایی میزند. همین را ادامه دهد، او را آهستهآهسته به اینجاها میکشاند.
🔵 پرواز روح
✅ حضرت استاد می فرمود: روز بر اثر کسب معاش و تحصیل معاد، فراغ بال نداریم. روایات «جوع» را نگاه کنید. خیلی لطف دارد. در این حالت روح به بدن اشتغالِ کمی دارد. وقتی انسان سیر است، نفس مشغول به بدن است. اما در زمانی که گرسنگی مفید داریم، بهترین حالت است برای پرواز روح. این حالت در سحر بیشتر پیدا میشود.
🔵 بهترین اوقات در روایات
✅ کسانی که با روایات اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین آشنا هستند، میدانند بهترین اوقات چه زمانی است. بینالطلوعین و وقت زوال از این اوقات هستند. مسجد که محل رفت و آمد ملائکه است، اثر دارد. یک زمان خاص مثل ظهر شرعی اثر دارد. وقتی آفتاب به وقت زوال میرسد، ملائکه در رفت و آمد هستند. ماه مبارک رمضان افضل شهور است. شب قدر، از هزار ماه برتر است. کسی همین را بشنود که «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» از آن خیلی چیزها بهدست میآورد. میشود قاعده بهدست آورد: «چه زمان؟» «چگونه؟» «چرا؟». برخی اسرار در شریعت گفته شده است و برخی را با تأمل عقلی هم میتوان فهمید چه خبر است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 بهترین زمان ✅ به طور کلی، هر وقت انسان حال معنوی بهتری دارد و میتواند خلو
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
🔵 بخشی از کتاب نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور
✅ «شك نيست كه مناسبات زمانيّه از اتم مناسبات است. (یعنی رمز جان اینجا باز میشود). چنانكه نفس كينونت در شهر اللّه مبارك رمضان براى نفوس مستعدّه اثر تكوينى دارد، [برخی از نفوس مستعده هستند که از حالشان میفهمند که چه زمانی آمده است. مثلاً کسانی از اهلالله، ولو اینکه ندانند ماه رجب شده است از احوالشان میفهمند که ماه رجب شده است.] و در نزل و قدوم ماه اصبّ رجب براى رجبيّون شهود خاصّى است چنانكه در «فتوحات مكّيّه» در وصف رجبيّون عنوان شده است و چند بار اين شهود خاصّ رجبى به بعضى از فقرا نيز روى آورده است [که منظور خودشان است. یک بندهخدایی میگفت: در ماه رجب در خیابان راه میرفتم، دیدم که اسم باطن حق برایم مکشوف شد؛ دیدم در بطون عالم هستم. قطعاً اینها کسانی هستند که مناسبت دارند.] و الحمد للّه ربّ العالمين. و سيّدبنطاوس در كتاب «اقبال» گفته است: «انّ لأوقات القبول أسرارا للّه جلّ جلاله ما تعرف الاّ بالمنقول»؛ (آخر باب ۶ از اعمال ذىالحجة ص ۵۲۷ ط ۲). و برخى به معقول نيز شناخته مىشود. [مثل سحر که با تأمل و دقت عقلی، میبیند در سحرها نفسش آزاد شده است.] و با شعورى مرموز ادراك مىشود» (نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور، صفحۀ ۵۸).
🔵 اَرِحنِی یَا بَلال
✅ اوقات اثر دارد و شریعت کاری کرده است که این اوقات اثری ویژه داشته باشد. علاوه بر اینکه ظهر اثر دارد، اذان ظهر هم اثر دارد. برای مثال، نفسِ گذاشتنِ نماز صبح در آن وقت، بیدلیل نیست. و حتی اذان هم به آن سبکی که اجازه داده شده است که با صدای بلند گفته شود، بیدلیل نیست. صوت خوش بیاثر نیست. حضرت رسول به بلال میفرمود: «اَرِحنِی یَا بَلال».
🔵 انسان خاکی و مادی
✅ شریعت کاری میکند که بهتدریج عموم مردم اهل سلوک شوند. اما برخی آنچنان گرفتار دنیا هستند که این اِعدادهای شریعت خیلی برایشان اثر ندارد. چرا؟ چون غرق در عالم ماده هستند. وقتی انسان خاکی شود، غلظت پیدا میکند و آنسویی بودن را احساس نمیکند. اما آنها که ایمان دارند ولو اندک، همین کمک میکند که مسیرشان عوض میشود.
🔵 تنعم پرهیزکاران
✅ «ديلمى در باب بيست و يكم «ارشاد القلوب» آورده است كه «قال علىّبنالحسين عليهما السّلام: انّ بين اللّيل و النّهار [وقتی که شب میخواهد به روز وصل شود] روضة يرتع في نَورها [شکوفههایش] الابرار و يتنعّم فى حدائقها المتّقون» الحديث. مراد از روضه مابينالطّلوعين است و نور- به فتح نون- به معنى شكوفه است»؛ همانا در حد فاصل میان شب و روز، مرغزاری است که نیکوکاران در شکوفههایش میخرامند و پرهیزکاران در باغهایش متنعماند. (نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور، صفحۀ ۵۸).
🔵 بیداری بینالطلوعین
✅ حضرت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه فرمود: نشد روزی آفتاب طلوع کند و من در خواب باشم. در باب فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در این خصوص روایاتی هست. در روایتی از یکی از ائمه آمده است که میفرمود: پدرمان نمیگذاشتند بینالطلوعین بخوابیم و ما را بیدار نگاه میداشتند. همین یک روایت برای بیان اهمیت بینالطلوعین کافی است. باید بچهها را طوری بیدار کرد که اذیت نشوند. ولی حداقل برای خود ما معیار است.
🔵 زمان استجابت دعا
✅ «در كتاب دعاى «كافى» بابى در اوقات و احوال اميد اجابت دعاء است» (نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور، صفحۀ ۵۸).
وقتی باران می آید، وقت استجابت دعا است. یا مثلاً استعمال عطر خوش، خیلی باعث تلطیف میشود. البته عطر واقعی نه این عطرهایی که ما استفاده میکنیم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 بخشی از کتاب نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور ✅ «شك نيست كه مناسبات زماني
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش چهارم
🔵 اسرار سلوکی روایات
✅ شریعت دستوراتی دارد که جان آدم را تلطیف میکند. این را بدانید که این روایات همه معنادار است و نباید اینها را به تعبد معنا کرد. کسی که نمیداند به تعبد معنا میکند. همین که اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین فرمودهاند کافی است. ولی باور کنید برای اهلش تعبد نیست. همۀ احکام شرعی که در بیانات اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین آمده است، برای فقها تعبد نیست. آنها میتوانند از منظر فلسفۀ حقوق آنها را توضیح دهند. چرا؟ چون اهل اجتهادند.
✅ اگر در کارهای معنوی اجتهاد شود، بسیاری از رمزهای شریعت گشوده میشود. باور کنید همین دعا به این شکل که دستها را بالا میآوریم، اگر کسی اهلش باشد، از آن دستور سلوکی بیرون میکشد و لطف و عمقش را میفهمد. اگر کسی اهلش باشد، این را میفهمد. اما اگر دست دیگران بیفتد، میگویند چون اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین فرمودهاند، ما عمل میکنیم. ولی لطف مسئله را نمیفهمند.
✅ مثلاً ما سجده میکنیم، ولی اگر کسی اهلش باشد، میتواند بفهمد در سجده چه میگذرد. چرا اقرب شرایط تقرب را در سجده باید پیدا کرد. اینها لطفی دارد که باید فهمید و درک کرد. بعضیها به شکل تعبدی میبندند، ولی به نظرم اگر کسی اهلش باشد، تعبد نیست و در آن خیلی لطف هست.
✅ «در كتاب دعاى «كافى» بابى در اوقات و احوال اميد اجابت دعاء است. حديث ششم آن به اسنادش از امام صادق عليهالسّلام است كه فرمود: قال رسولاللّه صلىاللّهعليهوآلهوسلّم: خيرُ وقتٍ دعوتم اللّه عزّ و جلّ فيه الأسحار، و تَلا هذه الآية في قول يعقوب عليهالسّلام: سوف استغفر لكم ربّى (یوسف،۹۸). قال: أخّرهم إلى السّحر. [سحر وقت خاص است. سحر وقت ارتباط حقیقی با خدا است. سحر دل آزاد میشود و بهتر با خدا ارتباط برقرار میکند.] و بدانكه امكنه را هم چون اوقات تأثيرى خاصّ است و اگر في مقعد صدق عند مليك مقتدر قرار گرفتهاى كه «ليس عند ربّك صباح و لا مساء» گوارا بادت.
✅ تبصره: آنكه گفتهايم انسان آنچه را ادراك میكند از حيث توحّد و احديّت وجودى خود ادراك میكند از اين رو است كه معانى را كه علوم و حقائقاند صورت جمعى و وحدانى است كه تفرّق و تشتّت از آن عالم طبيعت است و بين غذا و مغتذى سنخيّت شرط است. فافهم.
✅ و اين توحّد و احديّت وجودى بدون اطمينان خاطر حاصل نمیشود و با اضطراب خاطر نيل به صور جمعى معارف الهى صورت نمیيابد و همچنين با حديث نفس و هواجس نفسانى ذكر و دعا صافى و خالص نمیگردند و اثر شايسته نمیدهند»(نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور، صفحات ۵۸ و ۵۹).
🔵 لزوم سنخیت یافتن با آنسو
✅ با حقیقتی که باید با آن ارتباط برقرار کنیم، مانند خدا، توحّد و واحدیت دارد و آنسویی است. حقایق و معارفی هم که باید به ما داده شود و مکاشفات یا علومی که باید به ما داده شود، آنسویی است. من باید مناسبت و سنخیت پیدا کنم تا آنها را به من بدهند. این سنخیت غذا و مغتذی است. غذا و مغتذی باید با هم سنخیت داشته باشند. یعنی من هم باید به شکل آن درآیم تا آن غذا را تحمل کنم.
✅ مناسبت من با چه چیزی بهدست میآید؟ با سحر. با سحر ما توحّد پیدا میکنیم. سحر ما را به توحّد میکشاند و با حقایق توحّدی مناسبت پیدا میکنیم. یعنی سحر ما را لطیف میکند و با حقایق لطیف سنخیت پیدا میکنیم و همنشین میشویم. خاصیت سحر این است. این توحد یک طمأنینه هم میخواهد که انشاءالله در جلسه بعد آن را توضیح میدهم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 354 (1400.9.20 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۴ (۹) (۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۶جمادیالاولی / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 مکتب سلوکی علامه حسنزاده آملی
✅ حضرت علامه ذوالفنون حسنزاده آملی یکی از قلههای عینیتیافتۀ حوزه است. این مسیر طی شده است و اینطور نیست که ما بگوییم این راه را باید رفت و معلوم نیست که میرسیم یا نه. حضرت استاد خودشان این راه را رفتهاند و رسیدهاند و از کسانی هستند که از جهات متعدد در قلّهاند. ایشان هم از نظر علمی و هم از نظر سلوکی و هم از نظر تعامل با مردم در قلّهاند، لذا با توجه به این موارد ما باید به مکتب سلوکی ایشان توجه کنیم.
✅ این قاعدۀ استاد که میفرمودند: «ره چنان رو که رهروان رفتند» را قبلاً توضیح دادیم. این قاعده کلی است. ببینید دیگران در این مسیر چگونه رفتهاند و به این مقامات رسیدهاند، شما هم همین راه را طی کنید. اصل و اساس کلام استاد به دو کلمه ختم میشود: ۱. تحصیل ۲. طهارت. هم کار علمی و هم طهارت معنوی و تهذیب نفس و خودسازی. در بیان بسط این قاعده هستیم.
✅ برای مُنتهیها که به مراحل بالا رسیدهاند، دستوراتی هست. من به یکی از آنها اشاره کردم که کسی که عرفان نظری خوانده است، از آن چگونه در کارهای معرفتیسلوکی استفاده کند. بعضی از دستورات سلوکی حضرت استاد به منتهیها را اشاره نکردم. آن دستورات برای اهلش است و باید در جای خودش گفته شود. نکتههای نابی است که چشم و گوش را خوب باز میکند و نوع تعامل را تغییر میدهد؛ نوع تبیینهای ما را در کنشها تغییر میدهد. اگر آنها را بدانیم، سبک دیگری میشود. این برای منتهیها است، اما برای طلبههای دیگر که یا در آغاز راهاند یا در میانه راه، حضرت استاد دستوراتی دارند. ایشان چند راه را معرفی میکردند.
1️⃣ انجام واجبات و ترک محرمات. مواظب خود باشیم که شب و روز در حال ساختن خود هستیم. گناه نکنیم؛ واجبات را انجام دهیم؛ نیتها را خالص کنیم.
2️⃣ قرآنخواندن. هر روز یک جز قرآن بخوانیم.
3️⃣ تحصیل علم مناسب و شنیدن مباحث معرفتی که هم شوق و هم عزم و هم بصیرت ایجاد میکند. گاهی فردی چهل سال مباحث عمومی شنیده و به جایی نرسیده است، اما وقتی دو سال مباحث معرفتی میشنود، رشد چشمگیری میکند. شنیدن این مباحث اینقدر مؤثر است. البته این دست مطالب را باید از اهلش شنید تا بهدرستی منتقل شود.
4️⃣ آبادکردن سحر
✅ ما در بحث سحر بحثهای فنی را از حضرت استاد نقل کردیم: باید توحّد داشت؛ تعقل با تعلّق نمیسازد. باید توحّد داشت و توحّد در سحر بهدست میآید. این تحلیل دقیقی است که چشم و گوش را باز میکند؛ فایدۀ سحر را بیان میکند. چرا باید سحر داشت؟ مشابه سحر چیست؟
✅ حضرت استاد میفرمود: شما این همه درس نزد این استاد و آن استاد میروید، آیا نباید پیش خدا بنشینید و خدا به شما درس دهد و معلم شما شود؟ یک ساعت هم با خدا خلوت کنید و از او درس بگیرید و با او راز و نیاز کنید. راجع به سحر یکیدو نکته مانده است که عرض خواهم کرد.
🔵 راههای پُرکردن سحر
✅ بینالطلوعین چه کار کنیم؟ آن مواردی که شریعت بیان کرده خیلی عالی است: نماز و تعقیبات نماز. برخی تمام عایدیهایشان در نماز است، اما همه این توان را ندارند. ممکن است فردی نماز با حال بخواند و دمبهدم القای خوش معنوی میآید. گاهی در نماز حقایقی به او میدهند و طبق آن حقایق پیش میرود. مثلاً در نماز میبیند که عالَم، ریزشی است از سوی خدا. یعنی در حال صحبت با خدا این حالت را میبیند که همه ریزشی است از خدا. همه چیز برای خدا است. با نماز معرفت هم بهدست میآورد. کسانی که این حال را دارند، نمازشان را طولانی میکنند و سورههای طولانی میخوانند. من نمیگویم اینگونه عمل کنید، چون اینطور عملکردن برای عدۀ خاصی است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۴ (۹) (۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۶جمادیالاولی / شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
۱. تعقیبات
✅ تعقیبات نماز صبح خیلی عالی است. تعقیبی که در مفاتیح در تعقیب نماز صبح از امام رضا صلواتاللهعلیه آمده است، خیلی تعقیب عجیبی است: «بِسْمِ اَللَّهِ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ فَوَقٰاهُ اَللّٰهُ سَيِّئٰاتِ مٰا مَكَرُوا لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ نَجَّيْنٰاهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اَللّٰهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ مَا شَاءَ اَللَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ مَا شَاءَ اَللَّهُ لاَ مَا شَاءَ اَلنَّاسُ مَا شَاءَ اَللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ اَلنَّاسُ حَسْبِيَ اَلرَّبُّ مِنَ اَلْمَرْبُوبِينَ حَسْبِيَ اَلْخَالِقُ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ حَسْبِيَ اَلرَّازِقُ مِنَ اَلْمَرْزُوقِينَ حَسْبِيَ اَللَّهُ رَبُّ اَلْعَالَمِينَ حَسْبِي مَنْ هُوَ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ كَانَ مُذْ كُنْتُ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي حَسْبِيَ اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِيمِ».
🔵 فلسفۀ تعقیبات
✅ فلسفۀ تعقیبات هم امر عجیبی است. برای این تعقیبات را قرار دادهاند که اگر از نماز بهره نگرفتی، با این تعقیبات جبران شود. تعقیبات بهترین چیز است. انواع تعقیبات هست: مشترکه و خاصه. انواع تعقیبات را در اسرارالصلاه توضیح دادیم. این تعقیبات چند نوع هستند: برخی توحیدی و برخی ولایی هستند و هر یک حالتی ویژهای مانند خضوع و استغفار را ایجاد میکنند. خیلی مفید است. به حسب حال خود یکی را انتخاب کنید و چند دقیقه به تعقیبات بپردازید.
۲. دعا
✅ دعا طبیعیترین راهِ ارتباط با خدا است. انسان فقط باید حال و حس دعا را برای خود ایجاد کند. به صورت عمومی دعا کنید که شامل همه بشود. دعای معنوی کنید تا عزم ایجاد شود؛ خدایا، این را میخواهم؛ خدایا، این نقص را از من بگیر.
✅ چون ارتباط با خدا از طریق دعا طبیعی است، بهراحتی حضور حضرت حق احساس میشود. دعای جانانه این حس را ایجاد میکند که خدا در بَرِ شما است و با او در حال صحبت هستید: آن خدایِ قادرِ شنوایِ بصیرِ سمیع.«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ»؛ و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم (بقره، آیۀ ۱۸۶). دعا قرب به حقتعالی را هم میآورد.
🔵 چند دستور
✅ در شریعت چند دستور خیلی مهم وجود دارد: ۱. نماز ۲. ذکر ۳. دعا. اینها بیدلیل نیست و دلیل دارد. اینها شیوههای تمرکز نسبت به حضرت حق است؛ شیوههای اتصال به حضرت حق است؛ شیوههای تقرب و نشستن با حضرت حق است؛ شیوههای گذشتن از خود است و همه آنها هم توحیدی است.
۳. ذکر
✅ سعی کنید ذکرهای عمومی را انتخاب کنید و یاد بگیرید به سمت باطن بروید.
🔵 لنگانلَنگان
✅ تأکید میکنم هیچ عجلهای نداشته باشید و آهستهآهسته ادامه دهید. اینطور در نظر بگیرید که دو هزار سال وقت دارید و قرار است لَنگانلَنگان بروید. به شما قول میدهم اگر همین حرکت لَنگانلَنگان را ادامه دهید، آنقدر شتابان میشود که نمیشود آن را جمعوجور کرد. لَنگانلَنگانی که جان بتواند با آن کنار بیاید و هضم کند. به تعبیر حضرت امام (ره) آهستهآهسته لقمه را در کام جان بریزید. کار سختی نیست. شدنی است.
✅ ذکرهایی مانند «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» یا «لَا إِلَهَ إِلَّا الله» را انتخاب کنید. اینها ذکرهای مناسبی است. بعد مضامینی در آنها اشباع شود. مثلاً در ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» اینطور در نظر بگیرید که در ظلمت قرار دارید و هیچ مفَرّی ندارید و فقط خدا مفرّ شما است.
۴. قرآنخواندن
🔵 «عَفواً عَفواً»
✅ میتوانید انواع برنامههای دیگری هم داشته باشید. مانند این دستور که گفته شده است بعد از نماز صد مرتبه «عَفواً عَفواً» گفته شود. درباره امام باقر صلواتاللهعلیه تا هفده هزار مرتبه گفته شده است. میدانید این ذکر قرار است با ما چه کند؟ یعنی انسان اعمال خودش را جلوی چشم بیاورد و بگوید این نمازی که خواندم، هیچ؛«عَفواً». این وضعیت روز من که خوب نبود، «عَفواً». خدایا، من که با تو مناسبتی ندارم،«عَفواً». این را ادامه دهید. بعد به شما القائاتی میشود و میگویند اینگونه«عَفواً» را معنا کن و بگو.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ۱. تعقیبات ✅ تعقیبات نماز صبح خیلی عالی است. تعقیبی که در مفاتیح در تعقیب نم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
🔵 خودشکنی با استغفار
✅ استغفار بهترین راه نزول عواید معنوی است. نزول معنوی میخواهید، ابتدا باید خود را بشکنید. مؤمن دائماً خودش را متهم میکند. «عَفواً» یا استغفار یعنی میخواهم این «من» را بِشکنم؛ البته با «عقلانیت». نه اینکه به گونهای باشد که موجب ناامیدی شود.
🔵 عقلانیت در سلوک
✅ مسلمات را هیچگاه از دست ندهید. من میخواهم از نفس خودم فرار کنم نه اینکه مأیوس شوم و هیچ کاری انجام ندهم. مسلمات و بیّناتِ دین واضح است. بعضیها وقتی کار روحی میکنند و یک مسئلهای پیش میآید، آن را کِش میدهند. با عقلانیت آن را یاد بگیریم. عقل، یار خوبی است. در سلوک به عقلانیت نیاز داریم. مثلاً وقتی به بدن زیاد فشار میآورید، عقلانیت میگوید نباید به بدن اینقدر فشار آورد. یا وقتی گریه میکنید به گونهای که به بدن زیاد فشار میآید، عقلانیت میگوید گریه را به اندازه نگاهدار. اجازه نده که بدنت که مرکَبت است، از بین برود. گریه مفید داشته باشید؛ ولی بدانید تا کجا باید ادامه دهید. بعد سطح توقع را هم بالا ببرید؛ چون خداوند فرموده شما برای اینگونه کارها هستید. یاد بگیرید و انجام دهید.
✅ برای پرکردن سحر یکی از راهها خواندنِ زیارت امینالله است. این زیارت هم زیارت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه یا هر یک از ائمه است؛ هم مباحث توحیدی فراوان و عمیقی دارد. فقط کاری را انتخاب کنید که با جانتان سازگار باشد. چنین برنامهای را باید انتخاب کرد.
🔵 برنامه برای همیشه
✅ برنامه مستمر و ادامهدار باشد. در روایات آمده است اگر برنامهای را شروع میکنید، حداقل تا یک سال آن را ادامه دهید. بنده میگویم برنامه را تا آخر عمر ادامه دهید. پس میتوان سحر را با تمام این امور صحیح که همه آنها در شریعت آمده است، پر کرد. مثلاً یک مورد دیگر محاسبۀ نفس است.
۵. تفکر فطری
✅ تفکر فطری داشته باشید. تکفر در سحر داشته باشید؛ آنطور که رسولالله هر وقت از خواب بیدار میشدند و میخواستند وضو بگیرند، بیرون از اتاق میرفتند و به آسمان نگاه میکردند و میفرمودند: «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛ پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريدهاى؛ منزهى تو! پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار. (آل عمران، آیۀ ۱۹۱).
🔵 تفکر دربارۀ مرگ
✅ حضرت آیتالله بهاءالدینی عمده مدارجی که طی کردند، از راه تفکر بوده است. تفکر فطری به این صورت است که من باید از این دنیا بروم. مقدار زیادی هم از عمرم باقی نمانده است. موضوع تفکر میتواند مرگ باشد. چقدر انسان را آباد میکند؟ این تفکر چنان انسان را دگرگون میکند که سبک و سیاق زندگی را تغییر میدهد.
🔵 نکته و تذکر
✅ برنامه سحر را جوری پر نکنید که چهار تا انجام دهید و شش تا باقی بماند؛ چرا که اینگونه عملکردن موجب تشویش خاطر میشود؛ بلکه باید با یک آرامشی همراه باشد.
🔵 بخشهایی از رساله نور علی نور
✅ حضرت استاد میفرمود: در سحر توحّد و احدیت میآید. در سحر باید تمرکز بیاید تا ما وصل شویم. «و اين توحّد و احديّت وجودى بدون اطمينان خاطر حاصل نمیشود و با اضطراب خاطر نيل به صور جمعى معارف الهى صورت نمیيابد و همچنین با حدیث نفس و هواجس نفسانی ذکر و دعا، صافی و خالص نمیگردند و اثر شایسته نمیدهند» (رسالۀ نور علی نور، ص ۵۹).
🔵 رنگ تعلق
✅ نفس مطمئنه یعنی تشویشهای نفسانی انسان کم شده است. تا تعلق هست، همه امور ما را رنگ میزند؛ حتی عبادات را. باید آهستهآهسته نفسانیت را کنار زد. خود سحر هم کمک میکند؛ قوت میدهد؛ خلوت میآورد؛ چشم را باز میکند؛ فجایع نفس را میفهمد. اما برخی از اینها را باید در روز مراقب بود و بهتدریج نفسانیت را کم کرد.
🔵 درس پفکی
✅ کسی که در طول روز درس میخواند که بگوید من اینگونه هستم، در کام خودش تکبر میریزد و در شب هم اینگونه است. اما اگر کسی که درس میخواند تا به حقیقت برسد، شب هم همینگونه است و میخواهد دیگران را هم به اینجا برساند و به حقیقت برساند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 خودشکنی با استغفار ✅ استغفار بهترین راه نزول عواید معنوی است. نزول معنوی م
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش چهارم
🔵 در مقابل هوای نفس بایست!
✅ امیال خاکی را باید بهتدریج کم کرد. این موضوع را در بحث نفس اماره توضیح دادیم. ظاهراً امام جواد علیهالسلام فرمود: اگر نفس از تو قوت و غذایی خواست و میلی در او پیدا شد، همین که یک بار در برابرش بایستی، او همین مقدار ضعیف شده است. «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ»؛ و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد، و نفس خود را از هوس بازداشت، پس جايگاه او همان بهشت است. (نازعات، آیات ۴۰و۴۱). علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه میفرماید: نه اینکه هوای نفس نیست؛ هوای نفس هست، ولی باید با آن جنگید. یک بار هم که بجنگید، میل نفس دیگر به اندازۀ قبل نیست. همین که انسان از تکرار جلوگیری کند، ولو در جان هست، این خودش پیروزی است. باید این را مراقبت کرد تا اثر بگذارد.
🔵 تلنگر در خواب
✅ ممکن است کسی اهل مکاشفه باشد و با اینکه مکاشفه دارد، ولی در خواب میبیند که یک تاریکی و ظلمتی دارد. این همان ظلمت نفس او است که به این شکل در خواب به او نشان داده شده است. یا به او القایی میشود و میبیند در آن خلیطی وجود دارد. همین که در خواب این تاریکی و ظلمت را میبیند، برای سالک تلنگری است تا حواسش را جمع کند و نفسانیتش را کم کند و در نهایت حذف کند. چرا؟ برای اینکه توحّد درست شود.
✅ «و با اضطراب خاطر نيل به صور جمعى معارف الهى صورت نمیيابد و همچنين با حديث نفس و هواجس نفسانى ذكر و دعا صافى و خالص نمیگردند و اثر شايسته نمیدهند»(رسالۀ نور علی نور، ص ۵۹).
🔵 سرریزِ دغدغهها
✅ باید حواسمان به به این اضطراب خاطر باشد. تا تشویش خاطر هست، تمرکز و توحد و با خدا نشستن بهخوبی حاصل نمیشود. نفسِ سحر دغدغه را کم میکند، ولی وقتی دغدغههای ما زیاد باشد، به گونهای که خودش را در زندگی ما نشان دهد، تشویش میآورد. مثلاً در دعا و ذکر این دغدغهها سرریز میشوند و تشویش میآورند. درست مانند یک پارازیتی که دایماً میرود و برمیگردد.
🔵 احساس پرواز
✅ یکی از بیانات حضرت استاد این بود که زیاد برنامه نگذارید تا تشویش خاطر برایتان بیاورد. میخواهی بیست مورد را در سحر اجرا کنی، همین امر تشویش میآورد. تشویش نباید بیاید. اصل این است: «هر کس آرام است، احساسِ پرواز میکند».
✅ برای آرامکردن جان شیوههایی هم داریم. برخی از بزرگواران آنقدر اشتغالات اجتماعی دارند که برای آرامشدن درون، قبل از نماز پنج دقیقه مینشینند تا تمرکز حاصل شود و بعد نماز میخوانند. خیلی کار سختی نیست. با تمرین میتوان بر این تشویشها غلبه کرد.
✅ هم به لحاظ معرفتی و هم به لحاظ عملی میتوان بر این تشویشها غلبه پیدا کرد. راههای متعددی دارد. یک نمونه از لحاظ معرفتی بیان میکنم.
🔵 مأمور به وظیفهایم نه نتیجه
✅ بندهخدایی میگفت: کل عالم را با بمب منفجر کنند، مگر چه میشود؟ ما را که از دارِ وجود بیرون نمیکنند. ما در محضر حق هستیم. خدا است که خدایی میکند. به من چه ربطی دارد. وظیفه سر جای خودش و باید فعالیت در اجتماع داشت و وظیفه است. من منکر این نیستم. حضرت امام رحمتاللهعلیه میفرمود: ما مأمور به وظیفهایم نه نتیجه. من وظیفهام را انجام دادهام. به بقیه و به نتیجه چه کار دارم. خدا از من وظیفه خواسته است نه نتیجه. خداوند میگوید: نتیجه را یا من میدهم یا نمیدهم؛ تو کار خودت را بکن! این نوع نگاه به مسائل، همۀ دغدغه و ناراحتیها را میخواباند و آرامش میبخشد.
🔵 گردو شکستن در میدان جنگ!
✅ یکی از فرماندهان، در اوج جنگ و بمباران داشت گردو میشکست. یکی گفت: الان وقت گردو شکستن است؟ از زمین و آسمان آتش میبارد، تو داری گردو میشکنی؟ او فرمانده بود و برای اینکه آرامش را به دیگران منتقل کند، گردو میشکست تا بقیه آرام شوند.
🔵 رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست
✅ یکی از سرداران گفت: حاجقاسم به ما دستور داد به سمت نیروهای آمریکایی بروید و آنجا را فتح کنید. باید این کار را بکنید. توجه داشته باشید و یقین هم داشته باشید که آمریکاییها شما را میزنند و شهید میشوید. این را به من گفت و ما با چند نیرو رفتیم. همین که رفتیم، آمریکا ما را زد و تمام تجهیزات ما منهدم شد. دشمن قانع شد و گمان کرد دیگر کاری از ما ساخته نیست. چند نیروی سوری همراه من بودند. ما زنده ماندیدم. من آمدم بیرون شروع به رقصیدن کردم! همۀ نیروها ترسیده بودند. اما همین که دیدند من دارم میرقصم، ترسشان ریخت و همراه من آمدند و آنجا را فتح کردیم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 در مقابل هوای نفس بایست! ✅ امیال خاکی را باید بهتدریج کم کرد. این موضوع
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش پنجم
🔵 دل خوش دار که جدا نِئی از دلدار
✅ بندهخدایی میگفت: حرم حضرت امام (ره) رفتم. اشراقی به من شد: «دل خوش دار که جدا نِئی از دلدار». این معنا به من القا شد که تمام دشمنان اسلام مانند آمریکا و اسراییل، هر کاری میخواهند بکنند، ولی «دل خوش دار که جدا نِئی از دلدار» و خدا خودش امور را به دست دارد. البته این به معنای ترک وظیفه نیست. بلکه باید به وظیفه عمل کرد. اما این نوع نگاه، باعث میشود انسان آرامش پیدا کند.
🔵 بدون تشویش
✅ به لحاظ عملی هم یک نمونه بیان کنم. بندهخدایی شصت سال دائماً در تشویش بود. قلبش نیاز به عمل پیدا کرد. دکتر به او گفت: تو از این به بعد نباید هیچ دغدغهای داشته باشی. بعد از آن دیگر خبری از آن تشویشها نبود. اگر مثلاً بچه میافتاد در او اثری نداشت. باور کرده بود که باید مواظب خودش باشد. لذا خیلی آرام و عادی برخورد میکرد. این یک نوع کنش قلبی است که جلوی تشویش و اضطراب و دغدغه را میگیرد. گرچه انکار نمیکنم که گاهی دغدغه میآید و شیوه عبور از آن را باید یاد گرفت.
🔵 سحرِ بیدغدغه
✅ پس برای این که در سحر دغدغه نداشته باشیم:
۱. دغدغههای روز را به گونهای نباشد که در سحر سرریز شود.
۲. برنامه را سنگین نکنیم.
۳. در وقت سحر، دغدغه افزوده برای خود درست نکنیم. مثل اینکه با گوشی به دنبال اخبار باشیم.
وقتی آرامش ایجاد شود، کمکم ابواب سحر باز میشود.
✅ این سبک نشان میدهد که یک روش ویژهای در سحرداری است؛ درست مانند آن کسانی که از نمازشان محافظت میکنند (باید از این وقت محافظت کرد).
✅ در ادامه حضرت استاد، درباره نفس مطمئنه توضیح داده است. در دروس اشارات، نمط نهم درباره نفس مطمئنه توضیح میدهند. در آنجا، بحث سکینه و فنا را توضیح میدهند که باید دل از تشویشات در بیاید.
✅ «نمیبينى كه حق سبحانه میفرمايد: أيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ. ارْجِعى الى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّهً. فَادْخُلى في عِبادى. و ادْخُلى جَنَّتى. و در ربّ مضاف به خود هم تأمّل و دقّت بنما تا بيابى كه ربّ تو كيست و هر كس میگويد ربّى و يا ربّ. اين ربّ همان جدول وجودى هر كلمه نورى موجودى از ذرّه تا بيضا است كه از بحر بيكران وجود مطلق و صمد حق منشعب است.
جدولى از بحر وجودى حسن بیخبر از جدول و درياستى
و اين ارباب كلمات جزئيّه در راه استكمالاند كه به ربّ كامل مكمّل خود برسند كه انَّ الى رَبِّكَ الْمُنْتَهى. آن ارباب نهرهايند و اين ربّ رود نيل قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّى لَنَفِدَا الْبَحْرُ قَبْلَ أنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّى وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً (كهف: آیۀ ۱۱۰) »(رسالۀ نور علی نور، ص ۵۹).
✅ بحث سحر را به پایان میرسانیم.
🔵 نکتهای سلوکی
✅ اگر کسی نتوانست سحر را به هر شکلی آباد کند، حتماً یک بدیلی برایش بگذارد. حتی نفس بیداربودن در بینالطلوعین به همه لحاظ، حتی به لحاظ طبی خوب است؛ ولی جای دیگر آن را پر کند. برخی از اوقات شریعت چنین چیزی دارد.
✅ در قرآن گاهی روی شب تأکید شده است که منظور بینالعشائین است. مخصوصاً این ایام که شبها طولانی است، میشود در شب برنامههای دیگری گذاشت.
✅ کسانی را دیدهام که هر نمازشان با تعقیبات چهل و پنج دقیقه طول میکشد.
✅ اگر نتوانستید سحر را آباد کنید، هفته را آباد کنید: مانند شب جمعه و عصر جمعه. یا وقت زوال یا وقت عشائین یا وقت خواب. ولی بهترین وقت سحر است. اینها را میشود به صورت تقویتی یا بدیل داشت.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸