جُـزپیشتو
قَلبَـمهَـࢪجـٰامۍرَفـت،گـُمبـود
عِشقهـٰا؎ِغِیراَزتو
سوءِتَفـٰاهُمبـود..⛓♥️
#آقام_حسین🌿✨
☝🏼🌸تذکر خدمت هموطنان عزیز :
❌️عکس و فیلمهای حاوی تصاویر کشف حجاب یا توهین به مقدسات را به هیچ وجه منتشر نکنید
❗️این کار ، نشر منکر و حرام شرعی میباشد
چه در فضای مجازی و چه واقعیت...!
💡این ساز و کاری است که دشمن به راه انداخته ؛
تا از ما و امکاناتمان بر علیه خودمان استفاده کند...
❗️با این کار در پازل عادی سازی گناه مشارکت میکنیم
✅️اگه جایی با توهین به مقدسات یا کشف حجاب مواجه شدید محترمانه نهی از منکر کنید و رد شوید ،
به قول مقام معظم رهبری(مدظله) :《بگویید و بروید...》
🔻عزیزان توجه داشته باشید که امر به معروف و نهی از منکر یک واجب شرعی و کمک به عادی سازی گناه حرام است!
💚🍃علی بصیرتِ عماروار میخواهد...!
چله#زیارت_عاشورا
به نیابت از#شهید_نوید_صفری
هدیه به#حضرت_عباس
حاجت روایی شما بزرگواران😍
روز: یازدهم
ڪانال رسمـے شهیـد نوید صفرے♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلسلهجلسـات: #چگونه_گناه_نکنیم
🎙سخنـرانی:
_- استاد رائفی پـور -_
#جلسه_سوم
#پیشنهاد_دانلود🔥
{🍀🦋} ☜ #ترک_گناه
سلام خدمت همراهان گرامی
کسانی که به جمع ما اومدن خوش آمد بهشون میگیم ان شاءالله که همگی تون حاجت روا بشید😍❤️
این #وصیت نامه رو برای دوستان و آشنایان و کانال هاتون بفرستید
مطمئن باشید اگر یک نفر به وسیله ی شما با #شهید اشنا بشه و به نیتش#زیارت_عاشورا بخونه شما هم در این ثواب سهم دارید
زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست
https://eitaa.com/Navid_safare
نوید دلها 🫀🪖
این #وصیت نامه رو برای دوستان و آشنایان و کانال هاتون بفرستید مطمئن باشید اگر یک نفر به وسیله ی شما
در حد توان این پست رو نشر بدید😍❤️
صدقه#جاریه
چِہجُرمرَفتڪہبـٰامـٰاسُخَننِمۍگویی
چِہڪَردهایمڪہبِہهِجرانتوسِزواریم . . !••
#شاه_خراسان🌿💛
این روزها از زلزله ترکیه تصاویر دلخراشی دیدیم، قابی متفاوت از #زلزله_ترکیه
نماز خواندن امدادگر هلال احمر ایران در فرودگاه قاضی آنتپ کشور ترکیه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی 🦋
نویسنده: میم بانو🌸
قسمت_صد_بیست_ششم
بخش_دوم
نه خواب به چشم خاله شیرین آمده نه عمو محمود .
آنها هم تصمیم گرفتند تا صبح بیدار باشند .
برای اینکه دور هم باشیم همگی به حال میرویم و سجاد مدام سر به سر همه میزارد تا بخندیم .
کمی بعد صدای زنگ در بلند میشود .
همه تعجب میکنیم اما با دیدن چهره شهریار در آیفون تعجب هایمان به خنده تبدیل میشود .
از شهریار بیش از این نمیشود توقع داشت .
نه به ساعت توجه دارد نه به شرایط ، هر وقت بخواهد کاری بکند و دلش هوای چیزی را کند ، تمام منطق ها و استدلال ها را زیر پا میگذازد و کارش را میکند .
با آمدن شهریار جمعمان صمیمی تر و شوخی خندیمان بیشتر میشود .
مگر میشود در محفلی شهریار باشد و از آن جمع صدای خنده بلند نشود .
، همه می خندیدیم ، از ته دل می خندیدیم اما با غم میخندیدیم .
خنده هایمان مثل شکلات تلخ بود .
اسم شکلات آدم را یاد چیز های شیرین می اندازد اما شکلات تلخ با دیگر شکلات ها متفاوت است .
ظاهرش مثل شکلات معمولیست ، اسمش هم شکلات است ، اما تا آن را نچشی تلخی اش را درک نمیکنی .
خنده های ما هم درست همینطور است .
اسمش خنده است ، ظاهرش هم مثل خنده های از سر شادیست ، اما فقط کسانی تلخی این خنده ها را درک میکنند که آن را چشیده باشند .
کسانی که مثل ما مدافع حرم دارند .
کسانی که مثل ما عزیزانشان را به جایی میفرستند که بازگشتشان با خداست .
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
سجاد از آغوش خاله شیرین بیرون میاید و رو به روی من می استد .
سر تا پایش را بر انداز میکنم .
چقدر خوب لباس سبز رنگ نظامی در تنش نشسته .
ابهتش را بیشتر کرده .
مرد تز شده است .
دستی به چشم های اشک آلودم میکشم و لبخند بی جانی میزنم .
سجاد با نگاهش تک تک اجزای صورتم را میکاود .
نگاهش آغوش طلب میکند اما خودش را بخاطر بزرگتر ها کنترل میکند .
تنها خم میشود و پر چادرم را میبوسد و بعد لبخند شیرینش را میهمان چشم های خسته ام میکند .
چشم هایش برق شادی میزنند .
من هم اگر جای او بودم ذوق میکردم ، بعد این همه سال به آرزوی پنهانت برسی زوق کردن ندارد ؟
با خودم میگویم کاش بتوانم یک دل سیر نگاهش کنم ، اما هر چقدر هم نگاهش کنم دلم سیر نمیشود .
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🦋رمان_لبخند_بهشتی 🦋 نویسنده: میم بانو🌸
قسمت_صد_بیست_ششم
بخش_سوم
نگاهم را از سجاد میگیرم .
سجاد تنها خم میشود و گوشه چادرم را میبوسد .
بعد از من به سمت شهریار میرود و محکم در آغوش میکشدش .
دریای چشم های شهریار طوفانی میشود .
اشک در چشم هایش حلقه میزند اما باز هم لبخندش را خفظ میکند .
آرام به کمر سجاد میکوبد
_دلم میخواهد برات دعای خیر کنم بگم ایشالا شهید بشی ولی دلم نمیزاره بگم .
روی شانه سجاد را میبوسد و از آغوشش بیرون می آید .
سجاد چیزی در گوش شهریار زنده میکند که لبخند شهریار را عمیق تر میکند .
دوست سجاد به در تکیه داده و دست به سینه به زنین خیره شده است .
معلوم است که خیلی معذب شده .
به اصراره خاله شیرین به داخل خانه آمد .
خاله شیرین ریز ریز گریه میکند و مادرم دلداری اش میدهد .
همگی به حیاط میرویم .
خاله شیرین قرآن برای سجاد میگیرد و سجاد چند بار از زیر آن رد میشود و در نهایت آن را میبوسد .
همراه دوستش از در خارج میشود و چمدانش را پشت ماشین قرار میدهد .
نگاه اشک آلودم را که میبیند به لبخند میزند و اشاره میکند کا من هم بخندم .
لبخند میزنم تا دلش نگیرد .
بعد از خداحافظی مجذ سوار ماشین میشود و ماشین شروع به حرکت میکند .
نگاهی به کاسه آب در دستم می اندازم .
گلبرگ های گل رز ردی آب شناور هستند و آرام حرکت میکنند .
آب را پشت ماشین میریزم و تا لحظه ای که ماشین از دیدم پنهان شود به آن چشم میدوزم .
سجاد هم تا آخرین لحظه از آینه بغل من را نگاه میکند و لبخند میزند .
همگی دوباره به داخل خانه برمیگردیم .
انگار با رفتن سجاد همه جا سوت و کور شده .
انگار با رفتن سجاد روح از بدن ما هم خارج شده .
در چشم همه غم است اما برای حفظ ظاهر لبخند تصنعی به لب دارند .
مادر قطره اشک گوشه چشمش را پاک میکند و لبخند میزند
_بریم خونه نورا جان ؟
نگاهم را به خابه شیرین میدوزم
+اگه خاله شیرین و عمو محمود اجازه بدن میخوام تا ظهر اینجا باشم ، تو اتاق سجاد .
قبل از اینکه مادرم فرصت پیدا کند چیزی بگوید خاله شیرین میگوید
_آره دورت بگردم بمون ، خوب کاری میکنی ، اتفاقا منم میخواستم بکم بمونی گفتم شاید دلت نخواد تو رو در وایسی قبول کنی .
تو واسم مثل سجاد عزیزی ، بوی سجادو میدی . قبل از اینکه عروسم بشی بچم بودی .
عین آتشفشان درحال فوران بودم ، حالا محبت های خاله شیرین باعث شد نتوانم جلوی اشک هایم را بگیرم .
خودم را در آغوشش می اتدازم و میرنم زیر گریه .
مگر یک انسان چقدر توانایی دارد ؟ چقدر میتواند صبر کند ؟ چقدر میتداند جلوی بغض و گریه اش را بگیرد ؟
به قول خود سجاد اگر غم را در دلت نگه داری آسیب میبینی باید گریه کنی تا تخلیه شوی .
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دعــای تـعجیل فــرج ...
دوای درد مـا اسـت .....🤲🏻🌱
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج🤲🏻✨
❗️رفیق
یک دقیقه بیشتر وقتتو نمیگیره..🍄
نوید دلها 🫀🪖
دعــای تـعجیل فــرج ... دوای درد مـا اسـت .....🤲🏻🌱 إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَ
"یابْنَ الصِّراطِ الْمُسْتَقيمِ"
مهدی جان ♥️
راهیام کن به راهت...!
که هر چه راه غیر مقصدت بروم
بیراهه است ....🙃
#امام_زمان♥🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه میگفت:
یه شھید انتخاب ڪنید،
برید دنبالش بشناسیدش؛
باهاش ارتباط برقرار کنید
شبیهش بشید حاجت بگیرید . . .
شما هم ”#شھید میشید.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
💔
✨نماز زیر رگبار تیربار
تیر تراش میزدند. دوشکا و تیر بار را کار گذاشته بودند توی خاک، درست مماس با زمین. سرت را که می آوردی بالا می زدند.
علی خوابیده بود روی زمین. همان جا دستش را زد توی خاک و تیمم کرد. دراز کش نمازش را خواند.
پیش آیت الله دستغیب که رفته بود، پرسید: «تکلیف آن نماز چه می شود؟»
شهید دستغیب جواب داده بود: «حاضرم تمام عمرم را بدهم ثواب دو رکعت نماز شما را بگیرم.»
📚کتاب یادگاران، جلد ۳۰
شهادت ۲۲ بهمن ۷۹ / جنوب فکه🥀
#شهید_علی_محمودوند
#شهید_تفحص
منِ عزیزم! صبور باش
خدا حواسش به همه چیز هست،
او ما را ناامید نخواهد کرد.جسور باش،
ادامه بده، لبخند بزن، محکم بایست! درختها
زمین را محکم میکنند و امید، ما را...بگذار امید در تو ریشه بدواند و خاک ذهن و روان تو را استحکام ببخشد، بگذار جوانههای اکنون،شاخههای خشکیدهی فردات را بارور کنند. بگذار کودک ترسیده و بیپناه درونت به خدای مهربان خودش پناه ببردو آرام بگیرد باور کن، باور کن هیچ اتفاق بدی قرار نیست بیفتد. نگرانی و اندوههای ممکن و ناممکن را ازخودت دور
کن و صبور باش و ببین خدایی که همیشه با نام و عشق به او آغاز کردی و به مرحمتش امید داشتی، چگونه برایت معجزه خواهدکرد.
صبور باش و نگاه کن...
#نرگس_صرافیان_طوفان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۵ࢪوزٺانیمہشعبان🙂💛:)))!
#استوری🌿
#نیمه_شعبان
نوید دلها 🫀🪖
۱۵ࢪوزٺانیمہشعبان🙂💛:)))! #استوری🌿 #نیمه_شعبان
همراهان گرامی😍
برای نیمه شعبان در حال خرید پک فرهنگی هستیم🤩❤️
ان شاءالله عکس و فیلم گذاشته میشه
منتظر بمانید...♥️🦋
وَ مَن یَرحَمُني إن لَم تَرحَمْني
و چه کسی به من رحم کند
اگر تو به من رحم نکنی؟
#خدایمهربونم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•💛✨•⊱
.
وَنھـٰایَتِرِزقِجَھـٰادِ
خآلصـٰانھ،شَھـٰادتاست🕊
#اݪݪهماݪرزقناشهادتفیسبیݪڪ🍃