🔹استاد علی اکبر #رائفی_پور
✍چه کسی به امام زمان می رسد؟
🔸در صدر اسلام، پیامبر نماز جمعه می خواند یک کاروانی آمد و سر و صدا راه انداخت. همه مردم حاضر در مسجد رفتند و فقط 12 نفر که از اهل بیت و کسانی که بعد پای امیرالمومنین ایستادند، در مسجد ماندند. بقیه دنبال تجارت و لهو و لعب رفتند.
🔹آخرالزمان هم همین می شود. امام زمانشان را به تجارت و لهو و لعب می فروشند.
🔸یعنی مردم پول در می آورند یا پول را خرج لهو و لعب می کنند.
🔹 فلذا کسی به مهدی می رسد که بتواند از این دو مورد بگذرد.
🔸«ترکوک قائما» می گوید اگر تو تنها ماندی، دلیلش همین دو مورد است.
🌠🔹🌠🔹🌠🔹🌠
@ NokatArzeshmand
📢 #فایل_صوتی
✔️ #چگونه_گناه_نکنیم
👤استاد علی اکبر #رائفی_پور
💢اولین قدم های اصلی برای ترک گناهان
🌠🔹🌠🔹🌠🔹🌠
@ NokatArzeshmand👇👇
#داستان_های_اخلاقی
⭕️خاطره ای از #شهید #زین_الدین
✍️وقتی به خط پدافندی پاسگاه زید رسیدیم، شب بود. یکی از بچه های اطلاعات عملیات گفت: برویم تو سنگر اطلاعات بخوابیم تا صبح بشود و ببینیم تکلیف چیست.
وسط سنگر یک نفر خوابیده بود و پتو را روی سرش کشیده بود. چه خر و پفی هم می کرد. کنارش دراز کشیدیم، ولی مگر خوابمان می برد. خسته بودیم، کلافه شدیم. من با لگد به پایش زدم، گفتم: برادر، برو آن طرف تر بخواب، ما هم جایمان بشود بخوابیم. بیشتر منظورم این بود که بیدار شود و از صدای خر و پفش راحت شویم. او هم خودش را کشید آن طرف تر و هر سه خوابیدیم.
می دانستم زین الدین هم به خط پدافندی آمده اما نمی دانستم همان کسی است که من به او لگد زده ام. تا این که یکی آمد و صدایش کرد: آقا مهدی، برادر زین الدین!
تمام تنم یخ کرد، پتو را روی سرم کشیدم تا شناخته نشوم. حسابی خجالت کشیدم ولی شهید زین الدین بلند شد و بدون این که به روی خودش بیاورد، رفت.
بعد از نیم ساعت آمد و دوباره سرجایش خوابید، انگار نه انگار. اگر من به جایش بودم، لااقل آن لگد را یک جوری تلافی می کردم.
📚به نقل از: تو که آن بالا نشستی، ص 77
🌠🔹🌠🔹🌠🔹🌠
@NokatArzeshmand
#کلیپ حکیم روازاده
🔹واکسیناسیون طبیعی
🌠🔹🌠🔹🌠🔹🌠
@NokatArzeshmand👇👇
📣📣 توجه 📣📣
🍃سلام
🍃دوستان عزیز به اطلاع شما بزرگواران میرسانیم:
🍃کلاس تدبر در قرآن این هفته استثناً چهارشنبه
ساعت ۹:۳۰ صبح برگزار می شود
🍃بنابراین فردا یکشنبه کلاس تعطیل میباشد
@NokatArzeshmand