eitaa logo
گلچین نکته های ناب
1.7هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
76 فایل
خوش آمدید بزرگواران نشر صدقه جاریه🌴💎🌹💎🌴 #آقا_تنهاست کانال شعرمون @Yas8488 خادم @Yasamanha @YaAbootorab8488
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آی دونه دونه دونه نون و پنیر و پونه قصه بگم براتون؟ قصه ای عاشقونه؟ یه وقت نگین دروغه یه وقت نگین که وهمه اون که قبول نداره نمی تونه بفهمه بریم به اون فصلی که اوج گرمی ساله ماجرای قصه مون داخل یک کاناله کانالی که تو این دشت مثل قلب زمینه دور و بر این کانال پر از میدون مینه یک کانال که تو این دشت مثل قلب زمینه دور و بر این کانال ببین چه دلنشینه اون یکی پا نداره روی زمین افتاده اون یکی رو ببینین چقدر قشنگ جون داده رنگ و روی اون یک از تشنگی پریده همون که روی پاهاش سر دو تا شهیده اونجا که نوزده نف کنار هم خوابیدن ببین چقدر قشنگن تمامشون شهیدن شعر از زنده یاد 🌴🌹🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴💎🌴سه آیه ای که پدر شیخ بهایی به فرزند خود وصیت کرد 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴💎🌴حضرت مشکل گشا ما برای خودمان و برای دوستانمان نذر می‌کنیم. گرهی به کارمان می‌افتد، ختم می‌گیریم، به خدا قول می‌دهیم اگر گره گشوده شد، فقیر یا مؤمنی را اطعام کنیم. به اندازۀ کوری گره یا محبّتی که به دوستانمان داریم، نذرمان سنگین می‌شود. همین که گره از کارمان گشوده می‌شود یا لبخند بر لب دوستمان می‌نشیند، الساعه نذرمان را ادا می‌کنیم. دارم در خاطراتم می‌گردم به دنبال آخرین نذری که برای تو کردم. برای باز شدن دل‌ گرفته‌ات، برای گشودن گرهی که به آمدنت افتاده و برای نشستن یک لبخند از ته دل روی لبت، خاطره‌ای پیدا نمی‌کنم.🌴🍁🌴 من از همۀ‌نذرهایی کردم،‌ همین امشب توبه می‌کنم و برای همۀ گره‌هایی که با این نذرها گشوده شد پیش تو ابراز شرمندگی می‌کنم. یک روز برای تو سفرۀ حضرت رقیه می‌اندازم و با اطعامی که می‌کنم، از خدا می‌خواهم که گره وا کند از مشکل آمدن تو و جانم را نذر تو می‌کنم، نذر می‌کنم وقتی که آمدی، اوّلین جایی که تو بخواهی، جانم را فدایت کنم.🌴💎🌴 یک روز روضۀ باب الحوائج علی اصغر را می‌خوانم و خدا را به اشک‌های رباب قسم می‌دهم که لبخندی روی لب تو بنشاند و نذر می‌کنم وقتی که آمدی، هر هفته روضه بگیرم به شکرانۀ باز شدن گره از کارت. مرا ببخش که برای مشکلات خودم به تو التماس کردم؛ ولی برای حل شدن مشکل تو به خدا التماس نکردم.🌴💎🌴 شبت بخیر حضرت مشکل گشا! 🌴💎🌴 🌴🍁💎🍁🌴
مهم ‌اینه‌ که هرجا هستی ‌و فهمیدی داری ‌راهُ اشتباه‌ میری‌، برگردی 🌴✅🌴
[خوشحال کردنِ انسان محزون، چه با بخشش مال، چه با سخن نیکو، و چه با کنار او نشستن، گناهان را پاک می‌کند...] ⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌴💎🌹💎🌴
‌ بازی مار و پله را که به خاطر دارید؟ به قول امروزی‌ها، خیلی روی اعصاب بود. چند روز پیش، فرصتی دست داد تا بعد از سال‌ها این بازی را انجام دهم. تجربه جالبی بود، اگر مدتهاست که بازی‌اش نکردید، توصیه می‌کنم این کار را بکنید. گاهی مرور آن‌چه در کودکی اتفاق افتاده، می‌تواند درس‌های جدیدی به ما بیاموزد. منطق مار و پله، گذشته از عددی که طاس به صورت رندم یا اتفاقی نشان می‌دهد، بر مبنای پاداش و جزاست. هر کجا که نردبان جلوی پایت بود، صعود می‌کنی و ره چندین ساله را یک شبه می‌روی، و هر زمان هم که بر روی نیش مار، متوقف شدی، سقوط می‌کنی و سال‌ها عقب می‌افتی و باید راه‌های طی شده یا میان‌بر زده شده را مجددا طی کنی، مگر این‌که اقبالی دیگر، میان‌بری دیگر جلوی پایت بگذارد. بارها تا نزدیکی‌های پایان، تا یک خانه مانده به پایان می‌رفتیم، اما مار لعنتی نیشمان می‌زد و ما را برمی‌گرداند به خانه شماره یک، خیلی مار درازی بود این مار آخری، خدا ازش نگذرد زندگی هم شبیه مار و پله است، لحظه به لحظه‌اش حرکت است، گام به گام این شماره‌ها طی می‌شوند🌴💢🌴 هر کار خوبی که انجام می‌دهیم، نردبانی است که جلوی پایمان گذاشته می‌شود و هر کار بد و گناه آلود نیز، ماری است در سر راهمان، طول این نردبان‌ها و مارها برایمان مکشوف نیست.🌴💎🌴 گاهی یک کارخوب خیلی کوچک، ما را سال‌ها جلو می‌اندازد و بالا می‌برد، کاری‌که اصلا فکرش را نمی‌کردیم و بالعکس یک کار زشت بسیار کوچک ماری می‌شود که ما را به قهقرا می‌برد، برای همین هم هست که توصیه شده: کار بد، مصلحت آن است که مطلق نکنیم چرا که خاطر یار نازک است و باید از این نازکی ترسید، مبادا ترک بردارد و از آن‌طرف هر کار خوبی که برایمان پیش آمد، با رغبت انجامش دهیم. خدا را چه دیدید، شاید یکی از همین کارهای خوب، همان به اصطلاح مهره مار ما باشد و دنیایمان را تغییر مثبت دهد. 🌴💎🌹💎🌴
میدونی چیه؟ وقتی شیری... طعمه اش را با آمدن لاشخورها رها میکند، نشان ترس نیست... بلکه باورش این است که طعمه اش دیگر ارزش خوردن ندارد 🌴💎🌹💎🌴