شبکه یک سیما: سریال رخنه
داستان سریال «رخنه» مربوط به یکی از دانشمندان کشورمان است که بر روی موشکهای ماهوارهبر و فضایی تحقیق میکند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان روبهرو میشود.
در این سریال بازیگرانی همچون نادر فلاح، رامتین خداپناهی، امیرحسین صدیق، خسرو شهراز، بهرام ابراهیمی، مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، حدیث نیکرو، سپیده خداوردی، علیرضا جلالی تبار، ایوب آقاخانی، علیرضا مهران و علیرام نورایی به ایفای نقش پرداخته اند.
https://eitaa.com/Noorkariz
📷واتس اپ گرفتن اسکرین شات از عکس های پروفایل را ممنوع می کند
https://eitaa.com/Noorkariz
🔺افزایش موارد ابتلا به سرخک در منطقه سیستان
🔹️معاون دانشگاه علوم پزشکی زابل: بهدلیل ترددهای قانونی و غیرقانونی اتباع بیگانه از افغانستان و افزایش مسافرتهای داخل و خارج استانی مردم، شاهد افزایش موارد مشکوک ابتلا به سرخک در منطقه سیستان هستیم.
https://eitaa.com/Noorkariz
🔴 نماینده مجلس: جریمه «کشف حجاب» ۴.۵ میلیون تومان است
بانکی پور، نماینده اصفهان در مجلس در اولین نشست فراکسیون گام دوم انقلاب اسلامی مجلس دوازدهم درباره لایحه عفاف و حجاب گفت:
🔹عدهای میگفتند که کاری با افرادی که «بیحجاب» شدهاند نداشته باشیم که این اشتباه است، لذا سه روش پیشنهاد شد روش اول بازداشت بود، روش دوم اعمال مجازات سنگین ۲۴ میلیونی بود که مرکز پژوهشها پیشنهاد کرد و روش سوم اعمال جریمه در دو مرحله و بعد در نهایت مرحله سوم مجازات باشد.
🔹براین اساس آنچه در لایحه آمده این است که جریمه معلق «کشف حجاب» ۱.۵ میلیون تومان باشد؛ اگر فردی مجددا بعد از صدور پیامک «بیحجاب» بیرون آمد مشمول جریمه قطعی ۳ میلیونی میشود یعنی در مجموع جریمه ۴.۵ میلیون تومانی اعمال میشود و قرار بود این جریمه از حساب افراد کم شود که مجمع تشخیص به آن ایراد گرفت، لذا مقرر شد که اگر این جریمه ظرف یک هفته پرداخت نشود، محدودیتهایی اعمال شود.
🔹طرف «بیحجاب» در خیابان میآید اما همین فرد اول وقت نماز میخواند یعنی چادر از مسجد گرفته و نمازش را خوانده و بعد از نماز چادر را برمیگرداند، پس باید صف آدمهایی را که به دلایل مختلف روحی و روانی، سختی و فشارهای اقتصادی و فرهنگی وارد این گروه شدهاند و «کشف حجاب» کردهاند را از گروهی که معاندانه این کار را انجام میدهند جدا کرد. جریمه بهترین راه برای جدا کردن این صف بود چون نمیشود همه را بازداشت و کیفری کرد./ ایلنا
https://eitaa.com/Noorkariz
🔴فردا یارانه دهک اول تا سوم واریز میشود
🔹 فردا ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ یارانه کمک معیشتی این ماه خانوارهای اول تا سوم به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان به حساب سرپرستان خانوارها واریز میشود.
https://eitaa.com/Noorkariz
مادرم اگر ذره ای شک داشت هرگز او را به اینجا راه نمی داد.
حتماً او بهتر می داند چه به روز این دختر آمده.
جلوی آینه ایستاده و موهایش را شانه می زند.
نگاهم را پایین می کشم و به خودم تشر می زنم.
قدم های آهسته برمی دارم.
پا روی پله می گذارم و صدایش را می شنوم.
از گوشه ی چشم می بینم لای پنجره باز است و دست خودم نیست که در جا می ایستم.
با خودش حرف می زند انگار.
- تصمیمت و بگیر، مریم. ببین چند وقته دست دست می کنی. چیه! نکنه فکر کردی الان بگی برات غش و ضعف می کنن!
منظور حرفش را نمی فهمم.
- خواب دیدی خیر باشه مریم خانم.هیچم دلت و صابون نزن، از این خبرا نیست. یعنی از اولشم نبود تو داشتی خودت و گول می زدی
خودش را گول زده!
آخر برای چه!؟
گیج و منگ ابرو بهم می کشم.
- نمی تونم.. می فهمی! یه نفری نمی تونم
مکثش به لحظه نمی کشد.
- فکر کردی دلم نمی خواد! می خواد ولی نه اینجوری
#پارت_126
نام رمان :#به_تو_عاشقانه_باختم
📍 کپی با ذکر صلوات برای ظهور و نام نویسنده
https://eitaa.com/Noorkariz
کاش می گفت دلش چه می خواهد.
مادرم صدایش می زند.
- جانم حاج خانم.. اومدم
دستگیره در را پایین می کشم و مادرم را صدا می زنم.
- اینجام پسرم.. خوش اومدی
صدایش از اتاق پدرم می آید.
نمی دانم آنجا چه می کند!
جلو نمی روم.
مبادا دخترک را معذب کنم.
- خیر باشه زری خانم.. تو اتاق حاجی چیکار می کنی؟
صدای مادر بغض دارد انگار.
- داشتم عکسای قدیمی رو نشون دخترم می دادم
صدایش از پیش مادر می آید.
- غذا حاضره آقا سید، بیام سفره بندازم؟
نمی دانم چرا لبخند می زنم.
- عجله ای نیست خانم.. به کارتون برسین
یک دفعه انگار یادش می افتد سلام نکرده و با دستپاچگی حرف می زند.
- واای.. دیدی چی شد! یادم رفت سلام کنم.. سلام
علیک می گویم و خنده ام را قورت می دهم.
لحن بامزه اش آدم را وسوسه می کند سر به سرش بگذارد.
#پارت_127
نام رمان :#به_تو_عاشقانه_باختم
📍 کپی با ذکر صلوات برای ظهور و نام نویسنده
https://eitaa.com/Noorkariz
یک نفر با عتاب صدایم می زند.
رسم امانت داری را از یاد برده ای سید!
از خودم خجالت می کشم.
زیر لب شیطان را لعنت می کنم.
----------
" مریم"
شانه برمی دارم و لای موهایم می کشم.
نگاهم به آینه است و با دختری حرف می زنم که تکلیفش را نمی داند.
دختری که ذوق زدگی اش را هنوز به یاد دارد و کلافگیِ روزهای بعدش را هم.
با خودم درد دل می کنم.
آشناتر از خودم کسی پیدا نمی کنم.
خیلی وقت است خودم را گول نمی زنم.
حالا دیگر می دانم که از پسش بر نمی آیم.
دلِ وامانده ام اما ساز دیگر می زند.
انگار تایید من را نمی خواهد.
- مریم جان.. یه دیقه بیا مادر
چشم از خودم برمی دارم.
- جانم حاج خانم..اومدم
بیرون می روم و چشم می چرخانم.
پیدایش نمی کنم.
صدایش می زنم.
#پارت_128
نام رمان :#به_تو_عاشقانه_باختم
📍 کپی با ذکر صلوات برای ظهور و نام نویسنده
https://eitaa.com/Noorkariz