اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
♦️ سمرةبنجندب آدم بدى بود، اما وجدانش حاضر نشد، گفت نه من اين كار را نمىكنم. به كسانى كه واسطه اين
🔰 در ماجراى صلح و بعد از صلح آنچنان كلمات قاطع و كوبندهاى از اين بزرگوار نقل شده رد
كه از كلمات اميرالمؤمنينعلیهالسلام در مواردى كوبندهتر و تيزتر به نظر مىرسد.
📿 من در كلمات اميرالمؤمنين آنجور كوبندگى و قدرت را كمتر ديدم در مقابله با دشمنان؛ شايد بهخاطر اين
بوده كه اميرالمؤمنين با آنچنان دشمنانى روبهرو و از نزدیک مواجه نشده بوده كه اينقدر وقيح و خبيث باشند.
〽️ بنابراين هيچگونه كمبودى در كار امام حسن نيست. كمبود در شرايط زمانه است. قدرتمندانه ايستاده براى دفاع، اين يكى از روشهاست، تا آنجايى كه ممكن است.
🔸 يك جاهايى ايستادگى قدرتمندانه به ضرر تمام مىشود و هميشه همينجور است. يك جاهايى ايستادگى و ادامه كار قدرتمندانه به ضرر تمام مىشود.
〰 تغيير روش و مانور در انتخاب
روشها يك كار اساسى و لازم است.
🔵✔️
⬅️ دوم، تبليغ، كار تبليغ در دستگاه حق اهميتش بسيار زياد است. ➡️
🔺 منتها ـ همانطور که گفتیم ـ جريان حق در تبليغ دستش بسته است. از هر شيوهاى، از هر روشى نمىتواند استفاده كند.
➖🔹 آن چيزى را كه حق و واقع هست فقط بيان مىكند، يك چيزهايى هست توى ذهن مردم، در ذهن مردم مطلوب است، جريان باطل هيچ ابايى ندارد كه آنها را به همان شكلى
كه مردم دوست مىدارند بيان كند؛ اما جریان حق نخیر، حق را بيان مىكند ولو تلخ باشد.
❇️ شما مىبينيد اميرالمؤمنين در مواجه با ياران خودش گاهى با آنها آنچنان تلخ حرف مىزند كه انسان تعجب مىكند.
⚜ ماها که با اینکه دوست میداریم که روشهایمان همان روشها باشد، برای ما هم حتی تعجبانگیز است در مواردی.
👈 معاويه هيچوقت اين كار را نمىكرد. معاويه تملق مردم را مىگفت. معاويه سعى مىكرد به هر قيمتى هست حمايت مردم را جلب كند.
✅ علىبنابيطالب اين كار را نمىكند. نه اينكه بلد نيست؛ برخلاف تقوى است، برخلاف اصول است و خود علىبنابیطالب فرمود: «لَو لا التقی لَکنتُ اَدهی العرب۱»
اگر مسئله تقوا
نبود و ملاحظات ارزشها نبود، من از معاويه زرنگتر بودم.
🔚 توی این کارها، واقعش هم همین است، اصل و ريشه على و سابقه نزديكى او با پيغمبر و افتخارات عظيم او و آن ذهن و روح با عظمت او؛ معلوم است كه از معاويه واردتر و بلدتر و زرنگتر است و مىتواند خيلى كارها بكند. منتها حق اجازه نمىدهد.✔️
ــــــــــــــــــــــ
۱(الکافی/ ج۸/ص۲۴)
ارزشگرایی؛ و شيوه ديگر اصرار بر حفظ ارزشها
💠 آن چيزى كه در دستگاه حق خيلى مهم است و در شيوههاى آنها مورد توجه است اين است كه اصرار دارند كه ارزشها را به هر قيمتى هست حفظ كنند، و در نهايت عقبنشينى تا حد و مرز حراست از بقاى مكتب.
👌 اين را هم توجه داشته باشيد؛ يعنى حق اگر ديد كه ايستادن او موجب مىشود كه اصل مكتب به خطر بيفتد عقبنشينى مىكند، ننگ و عارش نمىآيد از عقبنشينى كردن.✅
🌺 امام حسين فرمود: «المَوت خيرٌ من ركوب العار وَ العارُ خیرٌ من دخول النار» من اگر قرار باشد ننگ را
قبول بكنم، قبول مىكنم اما داخل آتش جهنم نمىشوم.✔️
⚡️ يك جاهايى هست كه بعضىها براى
اينكه ننگشان مىآيد يك كارى را انجام بدهند حاضرند عذاب و سخط الهی را
جلب كنند.🔥
⁉️ ننگ چيست؟
👈 اصل اين است كه انسان رضاى خدا را جلب كند.👉
🔷 اصل اين است كه انسان وظيفهاش را انجام بدهد، ولو برگشتن از يك حرفى باشد، برگشتن از يكخطى
باشد، عقبنشينى از يك موضعى باشد.
✨ هرچه كه خدا مىخواهد، هرچه كه خدا راضى است؛ ✨
⏪ ببینید اين يك اصل است در زندگى ائمهعليهمالسلام؛
💡 در زندگی امام حسن هم همینجور، آنوقتى
كه امام حسن بهخاطرضرورتها و فشار واقعيتها ناچار شد صلح با
معاويه را قبول بكند، درحالیکه تا آنوقت مرتب لشکر مىفرستاد، تحريص۳ بر جنگ مىكرد، و نيروها را جلب مىكرد و نامه مىنوشت و همه كارهايى كه براى يك جنگ تمام عيار لازم است امام حسن انجام مىداد، بعد كه ديد نمىتواند،
صلح را قبول كند.
🔷 🔛🔶
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(بحارالانوار/ ج۷۵ /ص۱۲۸)
۲(سخط: خشم و غضب)
۳(حرص: برانگیختن برگشتند.)
دعای عهد- حاج آقا حسینی.mp3
4.21M
🌷 پویش کشوری قرائت دعای"عهـــد"
✅ هرروز، بعد از نماز صبح
🍃تنها مسیر آرامش_رمضان۹۹
🎙 حاجآقا حسینی
🌺@Organizational_Work
✨ راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق در جزء بیستم و ششم✨
@Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
🔰 در ماجراى صلح و بعد از صلح آنچنان كلمات قاطع و كوبندهاى از اين بزرگوار نقل شده ردكه از كلمات ام
➖🔸 دوستان نزديكش حتى از او برگشتند.
..آنوقت بعد از آنىکه امام حسن صلح را قبول كرد خيلىها خوشحال شدند، ته دلشان از جنگ ناراحت بودند؛ اما همانهايى هم كه حتی شاید در دلشان خوشحال شده بودند، برگشتند به امام حسن بنا كردند آن حضرت را ملامت كردن، كه آقا! شما چرا از حرفت برگشتى؟⭕️
⚡️نزديكان حتى، بزرگانى كه من نمىخواهم اسم آنها را بياورم، جزو صحابه داراى چهرههاى
تابناك، آنها آمدند به امام حسن تعبيرات ناشايستى را كردند.⚡️
☝️اما آن بزرگوار، عقبنشينى كرد
براى حفظ مكتب.✔️✔️
🚨 مسئله بعدى تحليل شكست جريان حق است. علت شكست امام حسن عبارت بود از ضعف بينش عمومى، علت اصلى، و آميختهشدن ايمان به انگيزههاى مادى.
👥💖✔️
😇 در زمينه ضعف بينش عمومى، مردم بسيار بسيار ناآگاه بودند انصافا، و ايمان مذهبىشان هم آميخته شده بود به انگيزههاى مادى.❣
🔶 برايشان ماديت شده بود اصل. متزلزل شدن ارزشها از ده، بيست سال قبل از آن؛ از حدود ده پانزده سال قبل از ماجراى صلح امام حسن، ارزشها ذرهذره متزلزل شده
بود.
🔻🔺 يك مقدار تبعيض و يك مقدار اين چيزها بهوجود آمده بود و همه اينها موجب شد كه امام حسن نتواند مقاومت كند.
〰 و اما رفتار گروه فاتح با گروه مغلوب اين بود كه بهجاى اينكه بيايند امام حسن و يارانشان را بگيرند در زندان بياندازند يا بُكشند، وقتی که مسلط شدند نه خیلی هم، علىالظاهر احترامشان را حفظ كردند؛ و با حضرت دیدار کردند خیلی احترام کردند، اما معاويه و گروه فاتح تصميم گرفت بر محو شخصيت و تضعيف شخصيت.😒
✖️ شخص را حفظ كردند تا شخصيت را نابود بكنند.✖️
🚥 اين روش آنها بود كه همانطور كه گفتم در تبليغات اين را اصل قرار دادند.
⁉️ و اما گروه مغلوب با گروه فاتح چه كردند؟ آنها استراتژىشان را اين قرار دادند كه در ميان اين فضاى بسيار فتنهآميز و غبارآلوده و بسيار خطرناك و مسموم، يك جريان حقى راسازماندهى
كنند و شكل بدهند و به عنوان ستون اصلى حفظ اسلام اين جريان را پيش ببرند.
💢 حالا كه نمىتوانيم كل جامعه را در پوشش تفكر درست اسلامى قرار بدهيم، پس بهجاى روى آوردن به يك جريان رقيق و رو به زوال ـ كه همان جريان عمومى است ـيك جريان عميق و
اصيل را در اقليت و در زير پوشش نگه مىداريم تا بماند و تضمينكننده حفظ اصالتهاى
اسلام باشد.
👈 اين كار را امام حسن كرد.
يك جريان محدودى را بهوجود آورد، يا بهتر بگویيم سازماندهى كرد، كه اين جريان همان جريان ياران و صحابه اهلبيتاست، جريان تشيع.👉
📆 كه اينها در طول تاريخ اسلام، در طول دورانهاى سياه و خفقانآلود، ماندند و موجب شدند و تضمين كردند بقای اسلام را.
🗯 اگر اينها نبودند بهكلى همهچيز دگرگون مىشد، جريان امامت و جريان بينش اهلبيت كه تضمينكننده اسلام واقعى بود.
➖🔷 و اما فرجام؛ فرجام اين شد كه گروه غالبان و فاتحان و زورمندان شدند محكومان، و مغلوبان و ضعيفشمردهشدگان شدند حاكمان و فاتحان در ذهنيت جهان اسلام.✅✅
⚜ امروز شما اگر نگاه كنيد آن ذهنيتى كه در دنياى اسلام وجود دارد، كمابيش ذهنيتى است كه امام حسنمجتبى
و اميرالمؤمنين آن را ترويج مىكردند، نه ذهنيتى كه معاويه و بعد از او يزيد و بعد از او عبدالملك و مروان و خلفای بنىاميه ترويج مىكردند.
❎ آن ذهنيت آنها بهكلى شكست خورد و از بين رفت، در تاريخ ديگر نيست.
☄ ذهنيت آنها را اگر بخواهيم ما اسمى رويش بگذاريم همان نواصبند.
🍂 نواصب كه يكى از
فرق به حساب مىآيند كه امروز هم در دنياى اسلام برافتادند،
وجود خارجى ندارند ظاهراً.👌
❌ نواصب يعنى كسانى كه دشنام مىدادند به خاندان پيغمبر و اسلام
آنها را قبول نداشتند، كه جريان ذهنى آنها آن بود.
🔻 اگر قرار بود كه معاويه فاتح و حاكم بشود امروز بايستى آن جريان بر دنياى اسلام حاكم باشد، درحالیكه نخیر،
🖇 امروز بهعکس جريان فكرى اميرالمؤمنين و امام حسن در دنيا حاكم است؛ اگرچه در برخى از فروع و پارهاى از عقايد درجه دو و دستدوم عينا همانها منتقل نشده، اما مجموع جريان اين است.
🌺 امام حسن بنابراين فاتح شد و جريان او جريان پيروز بود.✅
⏪ اين يك خلاصهاى از ماجراى صلح امام حسن از ديدگاه تأثير آن در كل تاريخ اسلام بود.
دعای عهد- حاج آقا حسینی.mp3
4.21M
🌷 پویش کشوری قرائت دعای"عهـــد"
✅ هرروز، بعد از نماز صبح
🍃تنها مسیر آرامش_رمضان۹۹
🎙 حاجآقا حسینی
🌺@Organizational_Work
✨ راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق در جزء بیستم و هفتم✨
@Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
➖🔸 دوستان نزديكش حتى از او برگشتند. ..آنوقت بعد از آنىکه امام حسن صلح را قبول كرد خيلىها خوشحال
فصل ششم
حضرت امام حسین (علیهالسلام)
⭕️ خطراتی که اسلام را به عنوان يک پديده عزيز تهديد میکند، از قبل از پديد آمدن و يا از آغاز پديد آمدنش از طرف پروردگار، پيشبينی شده است و وسيله مقابله با آن خطرات هم ملاحظه
شده و در خود اسلام و در خود اين مجموعه، کار گذاشته شده است.
💪مثل يک بدن سالم، که خدای متعال قدرت دفاعیاش را در خود آن کار گذاشته است، يا مثل يک ماشين سالم، که مهندس و سازنده آن، وسيله تعميرش را با خود آن همراه کرده است.
✳️ اسلام يک پديده است و مثل همه پديدهها، خطراتی آن را تهديد میکند و وسيلهای برای مقابله لازم دارد.
🔆 خدای متعال اين وسيله را، در خود اسلام گذاشت. اما آن خطر چيست؟
💢 دو خطر عمده، اسلام را تهديد میکند که
⬅️ يکی خطر «دشمنان خارجی»
⬅️ و ديگری خطر «اضمحلال داخلی» است.
🔺دشمن خارجی يعنی کسی که از بيرون مرزها، با انواع سلاحها، موجوديت يک نظام را با فکرش و دستگاه زيربنايی عقيدتیاش و قوانينش و همهچيزش هدف قرار میدهد. ..از بيرون
❓يعني چه؟ نه از بيرون کشور. از بيرون نظام؛ ولو در داخل کشور. دشمنانی هستند که خودشان را از نظام، بيگانه میدانند و با آن مخالفند.
*اينها بيرونند.
*اينها غريبهاند. اينها برای اينکه نظامی
را نابود کنند و از بين ببرند، تلاش میکنند.
⭕️❌⭕️