eitaa logo
📖 کانال آموزشی غیر رسمی استاد احمد پاکتچی 📖
1.4هزار دنبال‌کننده
252 عکس
22 ویدیو
87 فایل
OstadPakatchi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷 ┈••✾•🦋 ﷽ 🦋•✾••┈ 🌀امام کاظم (ع) و آغاز تدوین حدیث در محافل امامیه 🔹 شواهد نشان‌‌‌‌ می‌دهد امامان کاظم (‌علیه‌السلام) و رضا (‌علیه‌السلام) شاید به اقتضای اینکه در مکالمات بین مذاهب، اهل سنت از جایگاه حدیث نبوی نزد امامیه پرسش‌‌‌‌ می‌کردند، بیشتر کوشش داشتند تا اسانید متصل خود به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را ارائه کنند و همین موضوع موجب شده بود تا محفل آنان برای اصحاب حدیث عامه نیز پرجاذبه باشد؛ نمودی از جاذبه، استقبالی است که محدثان نیشابور، چون اسحاق بن راهویه از امام رضا (‌علیه‌السلام) داشتند و حدیث سلسله الذهب را از ایشان شنیدند (نک: ابن بابویه، التوحید، ۲۵؛ اربلی، ۳/۱۰۱). 🔹 در همین راستا تألیف مسندهایی مشتمل بر روایات این دو امام از پدرانشان از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در شمار سبکهای حدیثی سده‌ی ۲ق جای گرفته است. مهمترین نمونه از چنین نسخه‌هایی از امام کاظم (‌علیه‌السلام) آن است که به نام مسند موسی بن جعفر (علیهما السلام) شناخته شده و گردآورده‌ی ابوعمران موسی بن ابراهیم مروزی شاگرد آن حضرت است (چ بیروت، ۱۳۸۹ق). نمونه‌ی دیگر، کتابی به نقل از امام کاظم (‌علیه‌السلام) مشتمل بر احادیث نبوی است که توسط پسر آن حضرت، اسماعیل بن موسی تدوین شده (نجاشی، ۲۶) و در کتابشناسی حدیث امامیه، به نام یکی از راویان پسین، یعنی ابن اشعث به الاشعیثات یا به نام امام صادق (‌علیه‌السلام) که نامش در اسانید کتاب تکرار‌‌‌‌ می‌شود، به الجعفریات شهرت یافته است (چ قم، ۱۴۱۳ق). 🔹 نسخه‌های مشابهی از امام رضا (‌علیه‌السلام) نیز وجود دارد که به روایت کسانی چون احمد بن عامر طایی و داوود بن سلیمان غازی در دست است و نام صحیفه الرضا (‌علیه‌السلام) یا مسند الرضا (‌علیه‌السلام) شناخته‌‌‌‌ می‌شود (نسخه طایی، مآخذ؛ نسخه غازی، چ قم، ۱۴۱۸ق؛ برای معرفی تحریرها، نک: مقدمه‌ی صحیفه الرضا (‌علیه‌السلام)، ۱۳بب). به گواهی اسانید و اجازات، این سبک از آثار حدیثی نه تنها در میان امامیه، که در میان زیدیه و اهل سنت نیز رواجی گسترده داشته اند. 🔹 در آن نیم سده، همچنین باید به آثاری اشاره کرد که به دنبال گردآوری اقوال شخص آن دو امام بود؛ از آن دست است: مسائل علی بن جعفر که مشتمل بر پرسش و پاسخ‌های مؤلف از برادرش امام موسی کاظم (‌علیه‌السلام) است (چ قم، ۱۴۰۹ق)، نسخه‌‌‌ای در تفسیر از امام کاظم (‌علیه‌السلام) که در سده‌ی ۶ق از منابع ابن شهرآشوب بوده است (مناقب …، ۳/۱۰۷، جم)، الرساله الذهبیه یا طب الرضا (‌علیه‌السلام)، مشتمل بر مضامین بهداشتی و طبی که خطاب به مأمون خلیفه نوشته شده است (چ مشهد، ۱۴۰۶ق)؛ مجموعه‌‌‌ای از رساله‌های امام رضا (‌علیه‌السلام) که از حیث اعتبار موقعیت‌های متفاوتی دارند، شامل رساله الحباء و الشرط (متن: ابن بابویه، عیون …، ۲/۱۵۲-۱۵۷؛ قطعه: یعقوبی، ۲/۴۵۱)، رساله فی محض الشرائع (ابن بابویه، همان، ۲/۱۲۰-۱۲۶؛ ابن شعبه، ۴۱۵-۴۲۳) و رساله به عبدالله بن جندب (متن: فرات، ۱۰۳-۱۰۴). 🔹 فارغ از آنچه گفته شد، از اواسط سده‌ی ۲ق تا سال‌های انتقال به سده‌ی بعد، دوره‌ی تدوین همه یا بخش بزرگی از متون حدیثی مرجع است که در فرهنگ شیعه به اصول اربعمائه یا اصل‌های چهارصدگانه شهرت یافته است. این مفهوم در جمله‌‌‌ای از شیخ مفید بازتاب یافته است، مبنی بر اینکه عالمان امامیه از زمان امیر المؤمنین (‌علیه‌السلام) تا امام حسن عسکری (‌علیه‌السلام) ۴۰۰ کتاب مسماً به اصل را تألیف کرده‌‌اند (ابن شهرآشوب، معالم، ۳). این در حالی است که برخی اصول چهارصدگانه را همگی نوشته‌ی شاگردان امام صادق (‌علیه‌السلام) تلقی کرده‌‌اند (مثلاً محقق، المعتبر، ۱/۲۶). هر چه باشد بخش مهمی از این اصول از سوی شاگردان آن حضرت نوشته شده و موجب شده است تا در نیمه‌ی اخیر سده‌ی ۲ق، حجم عظیمی از احادیث در فضای امامیه مدون گردد. گفتنی است با شکل گیری مکتب جعفری توسط امام صادق (‌علیه‌السلام) و پالایش وسیعی که امامیه در باره‌ی میراث حدیثی پیشین انجام دادند، این موج تألیفِ اصول، توسط اصحاب آن حضرت، نوعی باززایی حدیث نزد امامیه بود و از همین روست که اصول اربعمائه، چنین خاطره‌ی ماندگاری از خود برجای نهاده است. در نیمه‌ی دوم سده‌ی ۲ق، کمتر اصولی یافت‌‌‌‌ می‌شدند که مانند کتاب سلام بن ابی عمره خراسانی به جد به ضبط اخبار متقدمان چون جابر بن یزید و ابوحمزه ثمالی و حتی اخبار ابن عباس اهتمام ورزند (نک: الاصول، متن ۱۲؛ قس: همان، متن ۵).
🔹 در باره‌ی اینکه اصول از نظر تألیف چه سبکی داشتند،‌‌‌‌ می‌توان بر اساس قراین سخن گفت؛ اینکه شیخ طوسی اصول را در تقابل با مصنفات ـ یعنی کتب باب بندی شده ـ قرار داده (الفهرست، ۲۵) و چند نمونه از اصول که برای ما برجای مانده است (چ ضمن الاصول السته عشر، نک: مآخذ) نشان‌‌‌‌ می‌دهد که این متون صرفاً نوشته‌هایی در راستای ضبط حدیث، فاقد ترتیب و موضوع بندی و اغلب کوتاه بوده‌‌اند (نیز نک: آقابزرگ، ۲/۱۳۴؛ هـ د، ۹/۲۱۸-۲۲۰). دو فهرست امامی از شیخ طوسی و نجاشی، عدد بسیاری از متون حدیثی نوشته شده توسط اصحاب امام صادق (‌علیه‌السلام) و دیگر عالمان جعفری در نیمه‌ی اخیر سده‌ی ۲ق را معرفی کرده‌‌اند و با وجود آنکه بسیاری از این آثار امروزه به طور مستقیم در اختیار نیستند، اما حجم عظیمی از مضامین آنها عملاً در کتب اربعه و دیگر منابع حدیث امامی مضبوط گشته است. در این میان به خصوص باید ۱۸ تن را مورد تأکید قرار داد که در سنت امامیه به عنوان اصحاب اجماع شناخته‌‌‌‌ می‌شوند و معتبرترین راویان نزد امامیه محسوب شده‌‌اند (نک: کشی، ۲۳۸، ۳۷۵، ۵۵۶). در میان آنان نام مشاهیر و رجال اثرگذاری چون زراره بن اعین، ابوبصیر اسدی، محمد بن مسلم، عبدالله بن بکیر، یونس بن عبدالرحمان، صفوان بن یحیی، ابن ابی عمیر و احمد بن محمد بزنطی شایسته ذکرند. 🔹 از میان انبوهی از اصول نوشته توسط اصحاب امام صادق (‌علیه‌السلام)، تنها چند اصل مربوط به زید زراد، عاصم بن حمید حناط، زید نرسی، عبدالملک بن حکیم خثعمی، مثنی بن ولید حناط، خلاد سندی، حسین بن عثمان عامری، عبدالله بن یحیی کاهلی (چ ضمن الاصول، متن ۱، ۳، ۴، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱) و بخشی از اصل‌های علاء بن رزین و درست ابی منصور واسطی (همان، متن ۱۵، ۱۶) بر جای مانده و بر اساس نسخه‌‌‌ای که به وجاده باقی مانده، به چاپ رسیده است. با یک نسل تأخر باید به اصل عباد عصفری و اصل جعفر بن محمد بن شریح (همان، متن ۲، ۵) و در نسل پسین به اصل محمد بن مثنی حضرمی و بخش بازمانده از نوادر علی بن اسباط (همان، متن ۶، ۱۳) اشاره کرد. به اینها باید شماری دیگری از اصول متقدم را علاوه کرد که به طور کامل یا گزیده در قرب الاسناد حمیری (سراسر کتاب) و مستطرفات السرائر (ابن ادریس، ۳/۵۴۹ بب) درج شده اند. از نوشته‌های حدیثی ویژه در سال‌های انتقال از سده‌ی ۲ به ۳ق، باید به مجموعه‌‌‌ای موضوعی در فقه اشاره کرد که توسط صفوان ین یحیی گرد آمده بود (ابن ندیم، ۲۷۸؛ نجاشی، ۱۹۷؛ طوسی، الفهرست، ۱۱۰) و از نخستین مجموعه‌های مدون محسوب‌‌‌‌ می‌شد. 🔹 از اوایل سده تا سال ۲۶۰ق، آخرین بخش از دوره‌ی حضور ائمه (علیهم السلام) طی شده که مشتمل بر امامت امامان جواد،‌هادی و حسن عسکری (علیهم السلام) بوده است. به شخص این سه امام تنها مواردی از رسائل و کتب منتسب شده است که عبارتند از: نسخه‌‌‌ای مشتمل بر احادیث، به روایت عبدالعظیم حسنی از امام جواد (‌علیه‌السلام) (ابن بابویه، عیون، ۱/۵۳-۵۵)، رساله فی الرد علی اهل الجبر و التفویض که گفته‌‌‌‌ می‌شود از سوی امام‌هادی (‌علیه‌السلام) خطاب به اهل اهواز نوشته شده است (متن: ابن شعبه، ۴۵۸-۴۷۵؛ قطعه: طبرسی، ۲/۲۵۱-۲۵۷)، جواب مسائل یحیی بن اکثم از همان امام (ابن شعبه، تحف، ۴۷۶-۴۸۱؛ الاختصاص، ۹۱-۹۶)، نامه امام حسن عسکری به اسحاق بن اسماعیل نیشابوری (متن: کشی، ۵۷۵-۵۸۰؛ ابن شعبه، ۴۸۴-۴۸۶) و کتاب فی الحلال و الحرام از همان امام (قطعه: ابن شهرآشوب، مناقب، ۴/۴۲۴). گفتنی است کتابی با عنوان تفسیر امام حسن عسکری (‌علیه‌السلام) در طی سده‌های متمادی در میان امامیه رواج داشته که بر اساس مقدمه، املاء آن حضرت و کتابت دو شاگرد استرآبادی ایشان بوده است (التفسیر …، ۹-۱۰)، اما محققان تردیدهای مختلفی را در صحت این انتساب روا داشته‌‌اند (نک: هـ د، ۱۵/۷۴۲-۷۴۳). 🔹 بخش اصلی نوشته‌های حدیثی امامیه در آن نیم سده، ادامه‌ی تألیف اصول و مصنفات با همان قوتی است که در سده‌ی پیش آغاز شده بود. در شمار اصحاب امامان و عالمان مذهب در این دوره‌ی تاریخی، مؤلفان بسیاری را‌‌‌‌ می‌شناسیم که به تألیف کتب کوتاه حدیثی، اعم از نوشته‌های بی ترتیب و مرتب شده دست زدند که نام آنها و معرفی آثارشان در سراسر الفهرست طوسی و رجال نجاشی نقش بسته است که در آن میان چهره‌هایی بس متنوع دیده‌‌‌‌ می‌شوند:
🔹 محمد بن ابی عمیر ازدی (د ۲۱۷ق) که افزون بر ۹۴ اثر، تألیف کرد که بسیاری از آنها در آبگرفتنی آسیب دیده و چکیده‌‌‌ای از آثارش را با عنوان النوادر عرضه نمود (هـ د، ۲/۶۸۷)؛ احمد بن محمد بزنطی (د ۲۲۱ق) از ارکان جریان قطعیه در منازعات امامی پس از وفات امام کاظم (‌علیه‌السلام) که با تألیف آثاری چون الجامع و النوادر، از بنیانگذاران هر دو سبک در حدیث امامی بود (هـ د، ۱۲/۹۷)؛ حسن بن محبوب سراد (د ۲۲۴ق) که در میان آثارش شاخص ترین آن کتاب المشیخه، ابتکاری مهم در طبقه بندی شیوخ روایی و مرویات آنان بوده است (هـ د، ۴/۵۸۵-۵۸۶)؛ حسن بن علی بن فضال (د ۲۲۴ق)، عالمی از فرقه‌ی فطحیه که ارتباطی نزدیک با محافل اصلی امامی داشت و نقشی مؤثر در حدیث امامی برجای نهاد (نک: نجاشی، ۳۴-۳۶)؛ حسین بن سعید اهوازی که با تألیف مجموعه‌‌‌ای مشتمل بر ۳۰ کتاب (مبحث)، در مباحث فقه و عقاید و تفسیر، متنی را پدید آورد که تا زمان تألیف کافی، محوری ترین مجموعه‌ی حدیثی مبوب نزد امامیه بود (هـ د، حسین بن سعید) و سبک او توسط شاگردش علی بن مهزیار اهوازی دوام یافت (نجاشی، ۲۵۳)؛ محمد بن خالد برقی محدث قم که بنیاد مجموعه‌‌‌ای حدیثی مشهور به محاسن را او نهاد (نک: ابن ندیم، ۲۷۶-۲۷۷)؛ ابراهیم بن‌هاشم از شاگردان یونس بن عبدالرحمن که از کوفه به قم مهاجرت کرد و به عنوان نخستین مروج حدیث کوفیان در قم شناخته‌‌‌‌ می‌شد (نجاشی، ۱۶) و از آثارش کتاب قضایای امیر المؤمنین (‌علیه‌السلام) به روایت نواده اش محمد بن علی بن ابراهیم برجای مانده و با عنوان عجائب احکام امیر المؤمنین (‌علیه‌السلام) به چاپ رسیده است (قم، ۱۴۱۹ق)؛ فضل بن شاذان نیشابوری (د ۲۶۰ق)، شخصیتی متکلم و برآمده از مکتب هشام بن حکم که محوری در حدیث امامی خراسان بود و بخش مهمی از آثار ۱۸۰گانه او مضمونی حدیثی داشت (نک: هـ د، ۴/ ۵۲). 🔹 جریانهای علمی و تألیفی مربوط به نیمه‌ی اخیر سده‌ی ۳ق، کمابیش ادامه‌ی آن است که در نیم سده‌ی قبل پای گرفته بود؛ اما وقایعی مانند رخداد غیبت در سال ۲۶۰ق و غلبه یافتن فضای اصحاب حدیث بر محافل امامی و به حاشیه رفتن متکلمان از جمله مواردی است که هم نیاز به ضبط و تدوین احادیث را افزون‌‌‌‌ می‌ساخت و هم چنین فعالیت‌هایی مقتضای غلبه‌ی محدثان بود. این جهت گیری‌ها موجب شده است تا کسانی که انتظار‌‌‌‌ می‌رود ادامه دهنده‌ی رویکرد متکلمان، به ویژه مکتب هشام بن حکم در خراسان و قم باشند، با وجود حفظ مبانی آن مکتب، اهتمام اصلی خود را بر ضبط احادیث و نه تألیفات نظری نهاده اند. از آن جمله‌‌‌‌ می‌توان به محمد بن مسعود عیاشی، عالم بزرگ سمرقند و بنیانگذار مدرسه‌‌‌ای امامی در ماوراء النهر اشاره کرد که مؤلفِ ده‌ها اثر با مضمون روایی بود و از آن میان نیمی از تفسیر اوست که برجای مانده است (نک: مآخذ). دیگر باید از علی بن ابراهیم قمی یاد کرد که تعلیم او ادامه‌ی تعلیم کوفی پدرش ابراهیم بود، در خصوص ارج گزاری بر هشام بن حکم و شاگردش یونس بن عبدالرحمن با عالمان سنت گرای قم درگیری داشت (نجاشی، ۱۷۷، ۲۶۰)، اما بر خود او نیز وجهه‌ی روایی غالب بود و در تحریر آشفته‌‌‌ای که از کتاب التفسیر او برجای مانده، این وجهه کاملاً قابل مشاهده است (چ نجف، ۱۳۸۶-۱۳۸۷ق‌). حجم انبوهی از مضامین در کافی کلینی را روایات او تشکیل داده است. 🔹 در نقطه‌ی مقابل، باید به جریانی در قم اشاره کرد که شاخص آن در یک نسل احمد بن محمد بن عیسی اشعری (د بعد ۲۸۰ق) و در نسل بعد سعد بن عبدالله اشعری (د ۳۰۱ یا ۲۹۹ق‌) است؛ اینان از یک سو با هواداران مکتب هشام در ستیز بودند (نجاشی، همانجا) و از سوی دیگر، به ستیز با محدثانی برخاستند که از نظر آنان، ضوابط لازم در اعتبارسنجی حدیث را لحاظ‌‌‌‌ نمی‌کردند و مروج احادیث ضعیف در محافل امامیه بودند. داشتن چنین رویکردی و برخوردار از اقتدار اجتماعی در قم، موجب شد تا احمد محدثانی چون احمد بن محمد برقی و ابوسمینه صیرفی را از قم اخراج کند (ابن غضائری، ۳۹، ۹۴؛ نجاشی، ۳۲). از محصولات خود این جناح باید به نوادر احمد بن محمد بن عیسی اشعری متعلق به سبک نوادرنویسی اشاره کرد که اکنون تنها بخشی از آن باقی است (چ قم، ۱۴۰۸ق) و کتاب الرحمه از سعد بن‌ عبدالله‌ را نام برد که مجموعه‌ای موضوعی از احادیث محدود به مباحث عبادی از فقه است ‌ (نجاشی، ۱۷۷؛ طوسی، الفهرست‌، ۱۰۱) و از متون‌ اساسی ابن‌بابویه‌ در تدوین‌ من‌ لا یحضره‌ الفقیه‌ بوده‌ است‌ (نک: ۱/۳-۴). محمد بن‌ حسن‌ صفار قمی (د ۲۹۰ق‌) دیگر از پیوستگان این جناح است که از میان آثار متعددش (نک: طوسی، الفهرست‌، ۱۷۰؛ نجاشی، ۳۵۴)، تنها بصائر الدرجات‌ الکبری برجای مانده (نک: مآخذ) که مجموعه‌‌‌ای بزرگ از احادیث در فروع مبحث امامت است.
🔹 در موضعی سوم، محدثانی هستند که باید آنان را به وسعت مشرب در ارج نهادن به حدیث بازشناخت؛ شاخص ترین فرد از این دست احمد بن محمد برقی است که به همین سبب از قم اخراج شد (سطور قبل) و نام او با تألیف کتاب المحاسن، به عنوان یک جامع حدیثی در موضوعات متنوع عقاید و فقه و اخلاق و لطائف ماندگار شده است، مجموعه‌ی بزرگی که تنها بخشی از آن برجای مانده است (هـ د، ۱۱/۷۴۲؛ برای چاپ، نک: مآخذ). از همین جناح‌‌‌‌ می‌توان به اثر مهم دیگر، نوادر الحکمه، نوشته‌ی محمد بن‌ احمد بن‌ یحیی اشعری (ابن بابویه، من لایحضر، ۱/۳؛ نجاشی، ۳۴۹) اشاره کرد که برخلاف نامش کتابی به‌ سبک‌ جامع‌ بوده‌ است‌ (نک: طوسی، الفهرست‌، ۱۷۱؛ قس: ابن ندیم، ۲۷۷). به عنوان طریقه‌‌‌ای وسطی میان جناح احمد بن محمد بن عیسی و مکتب هشام نیز جا دارد از عبدالله بن جعفر حمیری (د بعد ۲۹۰ق) یاد شود که سعی داشت حرمت هر دو جناح را محفوظ دارد (نجاشی، ۲۲۰) و شاید همین میان داری او موجب شده بود تا به روزگار خود به عنوان شیخ و “وجه” (چهره‌ی شاخص) قمیان شناخته شود (همو، ۲۱۹)؛ از میان آثار متعدد او (همو، ۲۱۹-۲۲۰؛ طوسی، الفهرست، ۱۲۸)، تنها قرب الاسناد او برجای مانده (نک: مآخذ) که خود تنها نمونه‌ی بازمانده از سبکی است که مقید به ارائه‌ی کوتاهترین سلسله‌ی سندها به ائمه (علیهم السلام) است. ♻️ منبع: جزوه ی تاریخ حدیث دکتر پاکتچی 🌀 برای اطلاع بیشتر از این نشست وارد لینک زیر شوید: 🌐 https://b2n.ir/u26935 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وبینار مبانی روش شناختی گفتگو میان علوم دینی و علوم تجربی(2)-3-12-1400.mp3
27.89M
🔹 مرکز سلامت معنوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان: 🔹 وبینار: مبانی روش شناختی گفتگو میان علوم دینی و علوم تجربی (جلسه دوم) 🔹با سخنرانی: دکتر احمد پاکتچی 🔹زمان: سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 وبینار نقش یونسکو در حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 🔹 با حضور: دکتر پاکتچی، دکتر شریف کاشانی، دکتر زالی 🔹 زمان: چهارشنبه، 11 اسفند 1400 - ساعت 15 🌀 لینک ورود به نشست: http://aparat.com/sbumsuniversity/live http://instagram.com/sbmuniversity http://live.sbmu.ac.ir 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نکوداشت استاد نشانه‌ها؛ دکتر فرزان سجودی دانشیار پیشین دانشگاه هنر تهران 🔹 با سخنرانی: دکتر پاکتچی، دکتر شعیری، دکتر نجومیان، دکتر صفوی و دکتر بزرگمهر 🔹 زمان: یکشنبه ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۰ - از ساعت ۱۶ تا ۱۸ 🔹 مکان: مجموعه فرهنگی هنری آسمان، واقع در خیابان زعفرانیه، نبش خیابان فیروزکوه، شماره ۴۷ و ۴۹ 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
51.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 وبینار نقش یونسکو در حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 🔹 سخنران: دکتر پاکتچی 🔹 زمان: چهارشنبه، 11 اسفند 1400 🆔 @OstadPakatchi
نقش یونسکو در حوزه بهداشت درمان و آموزش پزشکی - 11 اسفند 1400.mp3
14.52M
💠 وبینار نقش یونسکو در حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 🔹 سخنران: دکتر پاکتچی 🔹 زمان: چهارشنبه، 11 اسفند 1400 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 معاونت پژوهشی و فناوری دانشگاه بین المللی اهل بیت علیهم السلام برگزار می‌کند. 🔹 موضوع: روش‌شناسی قرآن‌پژوهان در غرب 🔹 سخنران:دکتر احمد پاکتچی 🔹 زمان: دوشنبه 27 اسفند ماه 1400 - از ساعت 9:30 تا 12 🌀 لینک ورود به نشست: https://elc2.dpm.ir:443/rdyv1s5d32mi http://www.instagram.com/ahlul_bayt_university/?hl=en 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روش‌شناسی قرآن‌پژوهان در غرب - 23 اسفند.mp3
26.07M
💠 معاونت پژوهشی و فناوری دانشگاه بین المللی اهل بیت علیهم السلام: 🔹 موضوع: روش‌شناسی قرآن‌پژوهان در غرب 🔹 سخنران: دکتر احمد پاکتچی 🔹 زمان: دوشنبه 23 اسفند ماه 1400 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 آغاز انتشار مجلّۀ داخلی مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی دبا: نخستین شمارۀ مجلّۀ داخلی مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی) با نامِ «افق دبا» به سردبیریِ حمیدرضا محمّدی در ٢۴ صفحه منتشر شد. 🔹در این شماره، افزون بر شرحی از رخدادهای این نهاد پژوهشی در سال ١۴٠٠، یادنامه‌ای برای «آذرتاش آذرنوش»، مدیر پیشین بخش ادبیّات عرب و عضو شورای عالی علمی این مرکز که وداع با او در پانزدهم مهر، تلخ‌ترین اتّفاق سال جاری بود، تدارک دیده شده است و در آن، ژاله آموزگار، کاظم موسوی بجنوردی، علی بهرامیان، ، عنایت‌الله فاتحی‌نژاد، بابک فرزانه و رضوان مسّاح یادداشت‌هایی را قلمی کرده‌اند و گفتاری منتشرنشده از آذرنوش هم به آن علاوه شده است. «کاظم موسوی بجنوردی»، رئیس مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی در بخشی از سرمقالۀ خود با نام «بیم و امید» نوشته است: 🔹«یک‌ سال دیگر با همۀ بیم‌ها و دلهره‌ها و دشواری‌ها گذشت و این همه، کم‌تر جایی برای امید باقی می‌گذاشت. دست خشم‌گین طبیعت از آستینِ «ویروس منحوس» به در آمد و چهرۀ ایران و جهان اندک‌اندک رو به دگرگونی نهاد. 🔹درست است که در روزها و ماه‌های آغاز تاخت و تاز بیماری امور جهانی کمابیش به عهدۀ تعطیل و تعویق افتاد، خوش‌بختانه و به لطف خداوند و مدد پیشرفت‌های علمی، ارادۀ انسان بار دیگر فائق آمد و کارها اندک‌اندک رونق گرفت و زنـدگی در فضایی آکنده از بیم و امید و نگران از بیماری جانی تازه یافت. 🔹مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی هم از آنچه بر ایران و جهان در آن ایام می‌رفت برکنار نماند و به لطف خداوند و پای‌مردی و ایستادگیِ «اصحاب دائرة‌المعارف»، چراغ این مرکز علمی هم‌چنان روشن و تاب‌ناک باقی ماند. 🔹آنچه اینک در برابر نظر قرار دارد، گزارشی مجمل از فعالیت‌های مرکز در سال ۱۴۰۰ است و سرتاسر آن نشانه‌ای از پای‌مردی اعضای وفادار این نهاد پژوهشی در روزهای سخت و دشوار این سال است.» 🌀 لازم به اشاره است «افق دبا» مخففِ افق مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی است. https://www.cgie.org.ir/fa/news/266703 🆔 @OstadPakatchi
140012-CGIE-Ofoq-e-Deba-001.pdf
19.05M
🔹 نخستین شمارۀ مجلّۀ داخلی مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی) با نامِ «افق دبا» 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 کارگاه آموزشی جایگاه عواطف در زیست فردی و اجتماعی انسان از منظر قرآن کریم 🔹 مدرس دوره: دکتر احمد پاکتچی 🔹 زمان و ساعت برگزاری: از هجدهم فروردین تا دهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در ساعت ۲۱ تا ۲۲:۳۰ 🔹 نحوه برگزاری: به صورت آنلاین در بستر اسکای روم مدرسه عالی علوم انسانی و اجتماعی 🔹 هزینه دوره: مبلغ ۲۰۰۰۰۰۰ ریال برای اساتید و دانش آموخته‌ها، ۱۵۰۰۰۰۰ ریال برای طلاب و دانشجویان و ۱۰۰۰۰۰۰ ریال برای دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام. 🔹 آخرین مهلت ثبت نام: هجدهم فروردین ۱۴۰۱ 🔹 برای کسب اطلاع بیشتر از جزئیات زمان بندی جلسات و چگونگی ثبت نام و دریافت لینک ورود به جلسات به شماره ۰۹۳۶۰۷۰۷۶۵۷ در واتس آپ، تلگرام و بله مراجعه نمایید. 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀 آیات الاحکام در فقه امامیه: 🔹 کتاب خدا همواره به‌عنوان ثقل اول از «ثقلین» در فرهنگ امامیه مطرح بوده، و در آثار آنان همچون دیگر مذاهب، نخستین دلیل از ادلـۀ فقهی دانستـه شده است (نک‍ : مفید، ۱۸۶؛ طـوسی، عـدة ... ، ۱/ ۲۰۱ بب‍ ؛ ابن‌ادریس، ۳). البته براساس نظریۀ غالب در میان قدمای امامیه، مبنی‌بر اینکه در قرآن آیات محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، عام و خاص و جز آنها وجود دارد، موجب می‌شد تا ثقل کتاب به‌گونۀ مستقل از ثقل عترت مطرح نشده، ظواهر کتاب بدون تبیین ائمه (ع) مورد استناد مستقیم قرار نگیرند. این نظریه در متنی کهن، دست‌کم از سدۀ ۳ ق/ ۹ م، از زبان امام جعفر صادق (ع)، به شکلی تفصیلی، با ذکر نمونه‌ها بیان شده است. این متن که به المحکم و المتشابه یا تفسیر النعمانی شهرت یافته، در ۱۳۱۲ ق/ ۱۸۹۴ م در ایران به چاپ سنگی رسیده، و نسخه‌ای دیگر از آن به همراه جلد ۹۰ از بحار الانوار مجلسی چاپ شده است. در کتب پیشینیان امامیه، گاه این نکته گوشزد شده که تمسک به ظواهر ظنی آیات‌الاحکام در تأیید حکمی که توسط ائمه بیان شده، از باب حجت برای مخالف، یا از باب فضیلت است (نک‍ : سید مرتضى، ۶؛ طوسی، الخلاف، ۱/ ۴۵؛ راوندی، ۱/ ۴). درعمل می‌توان گفت با اندکی تسامح، نموداری که می‌شود برای میزان حجیت «ظن» نزد مکاتب گوناگون فقه امامیه ترسیم کرد، خود نمودار میزان استناد آنان به ظواهر ظنی‌الدلالۀ کتاب، و پرداختن آنان به آیات‌الاحکام نیز هست. 🔹 بنابر آنچه گفته شد، روشن است که در سده‌های نخستین، فقهای امامی به تألیف کتب مستقل دربارۀ آیات‌الاحکام چندان عنایتی نکرده باشند، هرچند که در کتب تفسیری خود، مانند التبیان طوسی، و در آثار پراکندۀ دیگر چون الناسخ و المنسوخ به این موضوع پرداخته‌اند. طوسی در مقدمۀ التبیان بررسی آیات مورد استناد امامیه را در اثبات صحت دیدگاه خود از اهداف کتاب برشمرده است (۱/ ۲). 🔹 اولین اثر شاخص امامیه که مستقلاً دربارۀ آیات‌الاحکام تألیف شده، کتاب فقه القرآن از قطب‌الدین سعید بن هبة‌الله راوندی (د ۵۷۳ ق/ ۱۱۷۷ م) است. او در مقدمۀ کتاب یادآور شده که از امامیه تألیفی در این موضوع، پیش از خود نمی‌شناخته است (۱/ ۳-۴). در همان عصر، ابن‌شهرآشوب (د ۵۸۸ ق/ ۱۱۹۲ م) در کتاب متشابه القرآن، به‌ویژه در باب «فی ما یحکم علیه الفقهاء» به آیات‌الاحکام پرداخته (۲/ ۱۵۸-۲۲۶)، و طبرسی در مجمع البیان، چنان‌که خود در مقدمه متذکر شده، به بررسی آیات‌الاحکام، نظری خاص داشته است (۱/ ۱۱). 🔹 در سدۀ ۷ ق/ ۱۳ م که دور از دسترس بودن طرق قطعی بیش از پیش احساس می‌شد، استنباط فروع فقهی از طرق ظنی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و درنتیجه توجه به آیات‌الاحکام نیز فزونی یافت (نک‍ : محقق حلی، ۱۷۹-۱۸۰، جم‍ ؛ ابن‌میثم، ۱۳۷؛ علامۀ حلی، ۲۴۰، جم‍ ‌). علامۀ حلی ضمن برشمردن شرایط اجتهاد، یکی از شرطها را آگاه‌بودن مجتهد از آیات‌الاحکام دانسته است (ص ۲۴۲). بر اثر قوت‌گرفتن این طرز فکر در مکتب حِلّه، آخرین شاگردان این مکتب چون ابن‌متوج و فاضل مقداد سیوری به تألیف آثاری مستقل در زمینۀ آیات‌الاحکام پرداختند. گفتنی است که این حرکت پس از حلیان، به‌ویژه از طرف فقیهان ایرانی دنبال شد و هرگز آن خلأ نسبی‌ای که میان فقه القرآن راوندی تا نوشته‌های ابن‌متوج و فاضل مقداد سیوری موجود است، در دوره‌های بعدی به نظر نمی‌آید (برای نحوۀ استناد به آیات‌الاحکام در سده‌های ۱۲ و ۱۳ ق/ ۱۸ و ۱۹ م، نک‍ : صاحب‌قوانین، ۳۹۳- ۴۰۹).
🌀 کتب آیات‌الاحکام به‌جز فقه القرآن راوندی که از آن یاد شد، آثار شاخص در زمینۀ آیات‌الاحکام تا سدۀ ۱۱ ق/ ۱۷ م از این قرارند: ۱. منهاج الهدایة، از احمد بن عبدالله، ابن‌متوج بحرانی (د ۸۲۰ ق/ ۱۴۱۷ م) که آقابزرگ نسخه‌ای خطی از آن را دیده، و وصف کرده است (۲۳/ ۱۸۱). ۲. کنز العرفان فی فقه القرآن، از فاضل مقداد سیوری (د ۸۲۶ ق/ ۱۴۲۳ م)، که بارها به چاپ رسیده، و مهم‌ترین مرجع فقهای متأخر در میان کتب آیات‌الاحکام است (برای آخرین چاپ، نک‍ : مآخذ). ۳. معارج السؤول فی مدارج المأمول، از کمال‌الدین حسن بن محمد استرابادی (تألیف: ۸۹۱ ق/ ۱۴۸۶ م)، که نسخه‌های خطی آن در کتابخانه‌های آستان قدس رضوی، مجلس شورا، آصفیۀ هند، و ایندیا آفیس لندن نگهداری می‌شود (آستان قدس، ۱/ ۶۷- ۶۸، ۴/ ۴۵۵، ۱۱/ ۶۸۶-۶۸۷؛ شورا، ۱۰/ ۱۹۰۰؛ فهرست ... ، ۱/ ۳۸۱؛ لوی، شم‍‌ ۱۸۱۰). ۴. تفسیر آیات الاحکام، از شرف‌الدین علی شیفتکی (د ۹۰۷ ق/ ۱۵۰۱ م)، که افندی از آن یاد کرده است (۴/ ۱۰۸). ۵. معدن العرفان، از ابراهیم بن حسن دراق (اوایل سدۀ ۱۰ ق/ ۱۶ م) که نسخه‌ای خطی از آن در کتابخانۀ دانشگاه لس‌آنجلس موجود است (نک‍ : مرکزی، ۱۱-۱۲/ ۷۰۸- ۷۰۹). ۶. تفسیر شاهی، از ابوالفتح حسینی جرجانی (د ۹۷۶ ق/ ۱۵۶۸ م)، به زبـان فـارسی، که مجلسی بر معتبربودن آن تـأکید کرده (نک‍ : ۱۰۷/ ۱۷۴) و در ۱۳۸۰ ق/ ۱۹۶۰ م به کوشش ولی‌الله اشراقی در تبریز به چاپ رسیده است. ۷. زبدة البیان فی فقه القرآن، از مقدس اردبیلی (د ۹۹۳ ق/ ۱۵۸۵ م)، که پس از کنز العرفان، بیش از دیگر آثاری که دراین‌باره تألیف شده، متداول بوده است و یک بار در تهران (۱۳۰۵ ق/ ۱۸۸۸ م) به چاپ سنگی رسیده، و بار دیگر به کوشش محمدباقر بهبودی در تهران (کتابخانۀ مرتضویه) چاپ شده است. ۸. تفسیر قطب‌شاهی، از قاضی یزدی (تألیف: ۱۰۲۱ ق/ ۱۶۱۲ م)، به زبان فارسی، که نسخه‌هایی از آن در کتابخانه‌های دانشکدۀ الٰهیات مشهد و آصفیۀ هند موجود است (فاضل، ۲/ ۳۳؛ استوری، I(2)/ 1198-1199؛ برگل، I/ 145). ۹. آیات الاحکام، از محمد بن علی استرابادی (د ۱۰۲۸ ق/ ۱۶۱۹ م)، که در ۱۳۵۳ ق/ ۱۹۳۴ م به کوشش محمدباقر شریف‌زادۀ گلپایگانی در تهران به چاپ رسیده است. ۱۰. مسالک الافهام الى آیات الاحکام، از فاضل جواد کاظمی (تألیف: ۱۰۴۳ ق/ ۱۶۳۳ م) که در تهران (کتابخانۀ مرتضویه) به کوشش محمدباقر شریف‌زادۀ گلپایگانی چاپ شده است. ۱۱. مفاتیح الاحکام فی شرح آیات الاحکام، از محمدسعید طباطبایی قهپایی (د ۱۰۹۲ ق/ ۱۶۸۱ م) که نسخه‌های خطی آن در کتابخانه‌های آیت‌الله مرعشی، مجلس شورا و جز آن وجود دارد (مرعشی، ۶/ ۱۵۰؛ شورا، ۱۲/ ۱۹۸- ۱۹۹). ۱۲. آیات الاحکام الفقهیة، از ملک‌علی تونی (تألیف: ۱۰۹۸ ق/ ۱۶۸۷ م)، به زبان فارسی که آقابزرگ نسخه‌ای از آن را در کتابخانۀ آستان قدس رضوی نشان داده است (۱/ ۴۴؛ برای دهها اثر دیگر از امامیه در این موضوع، نک‍ : همو، ۱/ ۴۰-۴۴؛ حائری، شم‍ ۱۵- ۱۹). 🌀 منبع: دبا (مدخل آیات الاحکام) 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روش شناسی انسان شناسی تاریخی و کاربرد آن در مطالعات اسلامی و سخنرانی دکتر فاضلی 11 مهر 97.mp3
25.52M
🔹 نخستین هم اندیشی «انسان شناسی و اسلام» 🔹 سخنرانان: دکتر پاکتچی «با موضوع: روش شناسی انسان شناسی تاریخی و کاربرد آن در مطالعات اسلامی»؛ دکتر فاضلی. 🔹 مکان و زمان: دانشگاه شهید بهشتی - 11 مهرماه 1397 🆔 @ostadpakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀 پماک (1) 🔹پماک، نام‌ قومی‌ مسلمان‌ و اسلاو در منطقۀ بالكان‌ كه‌ زیستگاه‌ اصلیِ آنان‌ كوهستان‌ رودوپ‌ در منطقۀ تراكیاست‌؛ در تقسیمات سیاسی‌ كنونی‌، بخشی‌ از آن‌ در خاك‌ بلغارستان‌، بخشی‌ در یونان‌ و بخشی‌ نیز در جمهوری‌ مقدونیه‌ قرار گرفته‌ است‌. جمعیتی‌ از پماكهای‌ مهاجر نیز در تركیه‌ زندگی‌ می‌كنند. این‌ نام‌ را هم‌ پماكها خود، هم‌ بلغارها، هم‌ تركها و هم‌ یونانیها به‌كار می‌برند (ولینوف‌، 26). صورت جمعِ نام در زبان‌ محلی‌ پوماتسی‌[۱]، و ضبط تركی‌ عثمانی‌ آن‌ پوماق‌ است‌. 🔹هویت‌ این‌ قوم‌ تا اواسط سدۀ ۱۳ق‌ / ۱۹م‌، مورد توجه‌ قرار نگرفته‌ بود و پماك‌ به‌ عنوان‌ یك‌ نام‌ قومی‌، از آن‌ سده‌ در منابعْ خود نموده‌ است‌ (سیپل‌، 43؛ ولینوف‌، همانجا). با آنكه‌ در منابعِ پیش‌تر، از بلغارهای‌ مسلمان‌ سخن‌ به‌ میان‌ آمده‌، چنین‌ نامی‌ بر آنان‌ اطلاق‌ نشده‌ است‌ و این‌ نام‌ از زمانی‌ در برگهای‌ تاریخ‌ دیده‌ می‌شود كه‌ جدایی‌ بلغارستان‌ از خاك‌ عثمانی‌ و شكل‌گیری‌ ملیت‌ بلغار مطرح‌ شده‌ است‌. البته‌ در طی‌ ۵ / ۱ سدۀ اخیر نیز هویتِ پماك‌ به‌ شدت‌ در پس‌ هاله‌ای‌ از ابهامِ ناشی‌ از مناقشات‌ سیاسی‌ ـ قومیِ بالكان‌ بوده‌ است‌. 🔹 در نخستین كاربردهای شناخته شده‌، پماك نامی‌ برای‌ بلغارهای‌ مسلمانِ ناحیۀ توروپ‌ بوده‌ است‌؛ همین‌ كاربرد به‌ تعبیری‌ دیگر در اواخر سدۀ ۱۳ق‌ / ۱۹م‌، نزد شمس‌الدین‌ سامی‌ نیز دیده‌ می‌شود. وی‌ پماكها را جماعتی‌ مسلمان‌ در «روم‌ ایلی‌» دانسته‌ است‌ كه‌ به‌ زبان‌ بلغاری‌ سخن‌ می‌گفته‌اند ( قاموس‌الاعلام‌، ۳ / ۲۳۱۷، قاموس‌ تركی‌، ۳۶۴)؛ اما از همان‌ اواخرِ سدۀ ۱۹م‌، دامنۀ اطلاقِ این‌ نام‌ قومی‌ در منابع‌ اسلاوی گسترش‌ یافته‌ بود، از جمله‌ دائرةالمعارف‌ بروكهاوس‌ روسی‌ (۱۳۱۶ق‌ / ۱۸۹۸م‌) به‌ صراحت‌ پماك‌ را ــ افزون‌بر ساكنانِ منطقۀ رودوپ ــ به‌ بلغارهای‌ مسلمان‌ منطقۀ لُوِچ‌ [۲](لوفچه‌) نیز تعمیم داده‌ است‌ .(XXIV / 495) این‌ تعمیم‌ دربارۀ لوچ‌ در ۱۳۱۷ق‌ / ۱۸۹۹م‌ از سوی‌ میلتیچ‌ تأیید شده است‌ (ص‌ ۶۷-۶۸) و پژوهشگران‌ بعدیِ اسلاو چون‌ ساووف‌ و ایوانف‌ نام‌ پماك‌ را برای‌ بلغارهای‌ مسلمان‌ لوِچ‌ به‌كار برده‌اند (نك‍ : گوزلر[۳]، مقدمه‌). در طول‌ سدۀ ۱۴ق‌ / ۲۰م‌، نام‌ پماك‌ به‌ عنوان‌ نامی فراگیر برای همۀ بلغارهای مسلمان كاربردی عام یافت‌. پذیرش‌ عامِ این‌ تعمیم‌ در منطقه‌ نزد پماكها و دیگران‌ و هماهنگیِ آن‌ با ضرورتهای‌ سیاسی‌ ـ اجتماعیِ بالكان‌ برای‌ همۀ طرفهای‌ درگیر، در واقع‌ باید تحولی‌ تاریخی‌ در كاربرد این‌ نام‌ تلقی‌ گردد. در این‌ مقاله‌ از این‌ گروه‌ نیز به‌عنوان‌ پماك‌ یاد می‌شود. 🔹 در اوایل‌ قرن‌ ۲۰م‌، گاه‌ با تعمیمی‌ مسامحه‌آمیز به‌ صربهای‌ مسلمان ساكن مقدونیه ــ موسوم به توربشی‌ [۴]ــ نیز پماك‌ می‌گفتند. این‌ كاربرد با تلقی‌ای‌ عامیانه‌ همراه‌ بود كه‌ پماك‌ نامی‌ عمومی‌ برای‌ اسلاوهای‌ مسلمان‌ دانسته‌ شود. این‌ تلقی‌ گاه‌ به‌ آثار پژوهشی‌ نیز راه‌ یافته‌ است‌ (حاجی‌ واسیلیویچ‌، 187-188, 207, 236؛ EI1) و گاه‌ موجب‌ این‌ خلط شده‌ كه‌ توربشی‌ نامی‌ است‌ كه‌ از سوی مردم‌ مقدونیه‌ به‌ پماكها داده‌ شده‌ است‌ (مثلاً بروكهاوس‌، XIV / 792؛ «دائرةالمعارف‌ ترك[۵]‌»،XXVII / 83 ). تنها در سالهای‌ اخیر این‌ خلط مورد نقد قرار گرفته‌ است‌ (استانف‌، npn.؛ گوزلر، npn.). 🌀 منبع: دبا (مدخل پماک) 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا