☘ #شهید_امروز
شهید رضا شهرکی میرانی
🔸 تاریخ شهادت : 1396/10/14
🔸 محل شهادت : خاش
🔸 علت شهادت : درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر
🔹 سوداگران مرگ موضع مناسبی داشتند و رضا و رفقایش در خطرناکترین وضعیت ممکن . ناگهان از سه طرف به سمت ماموران فراجا تیراندازی شد. شلیک ها به صورت رگبار بود و فرصتی برای جابجایی به قربانیان نداد. دو نفر همراه رضا شهید شدند و خودش مجروح و خون آلود پشت فرمان ماشین افتاده بود. او هنوز داشت با یکی از قاچاقچی ها حرف می زد که دیگری از پشت سر آمد و به او تیر خلاص زد. بعد هم ماشین رضا را با هر سه سرنشین شهیدش به آتش کشیدند تا همه بفهمند مبارزه با مواد مخدر چه هزینه هایی دارد!
🌱 یاد و خاطرش گرامی
#شهدای_فراجا
#شهدای_امنیت
#عس_سیستان_و_بلوچستان
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سی_ام
💠 دوسال پیش به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانوادهام قرارگرفتم و حالا دوباره عشق سوری دیگری دلم را زیر و رو کرده و حتی شرم میکردم به ابوالفضل حرفی بزنم که خودش حسم را نگفته شنید، هلال لبخند روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد:«یه ساعت پیش بهش سرزدم، به هوش اومده!»
از شنیدن خبر سلامتیاش پس از ساعتها لبخندی روی لبم جا خوش کرد و سوالی که بیاراده از دهانم پرید:«میتونه حرف بزنه؟» و جوابم در آستین شیطنتش بود که فیالبداهه پاسخ داد:«حرف میتونه بزنه، ولی #خواستگاری نمیتونه بکنه!»
💠 لحنش بهحدی شیرین بود که میان گریه به خنده افتادم و او همین خنده را میخواست که به سمتم آمد، سرم را بوسید و برادرانه به فدایم رفت:«قربونت بشم من! چقدر دلم برا خندههات تنگ شده بود!»
ندیده تصور میکرد چه بلایی از سرم رد شده و دیگر نمیخواست آسیبی ببینم که لب تختم نشست، با دستش شکوفههای اشکم را چید و ساده صحبت کرد:«زینب جان! #سوریه داره با سر به سمت جنگ پیش میره! دو هفته پیش دو تا ماشین تو #دمشق منفجر شد، دیروز یه ماشین دیگه، شاید امروز یکی دیگه! سفرای کشورهای خارجی دارن دمشق رو ترک میکنن، یعنی غرب خودش داره صحنه جنگ رو برای #تروریستها آماده میکنه!»
💠 از آنچه خبر داشت قلبش شکست، عطر خنده از لبش پرید، خطوط صورتش همه در هم رفت و بیصدا زمزمه کرد:«#حمص داره میفته دست تکفیریها، #شیعههای حمص همه آواره شدن! #ارتش_آزاد آماده لشگرکشی شده و کشورهای غربی و عربی با همه توان تجهیزش کردن! این تروریستهام همه جا هستن، از کنار هر ماشین و آدمی که تو دمشق رد میشی شاید یه انتحاری باشه، بهخصوص اینکه تو رو میشناسن!»
و او آماده این نبرد شده بود که با مردانگیِ لحنش قد علم کرد:«البته ما آموزش نیروهای سوری رو شروع کردیم، #سردار_سلیمانی و #سردار_همدانی تصمیم گرفتن هستههای #مقاومت مردمی تشکیل بدیم و به امید خدا نفس این #تکفیریها رو میگیریم!»
💠 و دلش برای من میتپید که دلواپس جانم نجوا کرد:«اما نمیتونم از تو مراقبت کنم، تو باید برگردی #ایران!»
سرم را روی بالشت به سمت سِرُم چرخاندم و دیدم تقریباً خالی شده است، دوباره چشمان بیحالم را به سمتش کشیدم و معصومانه پرسیدم:«تو منو بهخاطر اشتباه گذشتهام سرزنش میکنی؟»
💠 طوری به رویم خندید که دلم برایش رفت و او دلبرانه پاسخ داد:«همون لحظهای که تو حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) دیدمت، فهمیدم #خدا خودش تو رو بخشیده عزیزدلم! من چرا باید سرزنشت کنم؟»
و من منتظر همین پشتیبانی بودم که سوزن سِرُم را آهسته از دستم کشیدم، روی تخت نیمخیز شدم و در برابر چشمان متعجب ابوالفضل خجالت کشیدم به احساسم اعتراف کنم که بیصدا پرسیدم:«پس میتونم یه بار دیگه...»
💠 نشد حرف دلم را بزنم، سرم از #شرم به زیر افتاد و او حرف دلش را زد:«میخوای بهخاطرش اینجا بمونی؟»
دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم، برادرم اینجا بود و حس حمایت مصطفی را دوست داشتم که از زبانش حرف زدم:«دیروز بهم گفت بهخاطر اینکه معلوم نیس سوریه چه خبر میشه با رفتنم مخالفت نمیکنه!» که ابوالفضل خندید و رندانه به میان حرفم آمد:«پس خواستگاری هم کرده!»
💠 تازه حس میکرد بین دل ما چه گذشته که از روی صندلی بلند شد، دور اتاق چرخی زد و با شیطنت نتیجه گرفت :«البته این یکی با اون یکی خیلی فرق داره! اون مزدور #آمریکا بود، این #مدافع_حرم!»
سپس به سمتم چرخید و مثل همیشه صادقانه حرف دلش را زد:«حرف درستی زده. بین شما هرچی بوده، موندن تو اینجا عاقلانه نیست، باید برگردی ایران! اگه خواست میتونه بیاد دنبالت.»
💠 از سردی لحنش دلم یخ زد، دنبال بهانهای ذهنم به هر طرف میدوید و کودکانه پرسیدم:«به مادرش خبر دادی؟ کی میخواد اونو برگردونه خونهشون #داریا؟کسی جز ما خبر نداره!»
مات چشمانم مانده و میدید اینبار واقعاً #عاشق شدهام و پای جانم درمیان بود که بیملاحظه تکلیفم را مشخص کرد:«من اینجا مراقبش هستم، پول بلیط دیشبم باهاش حساب میکنم، برا تو هم به بچهها گفتم بلیط گرفتن با پرواز امروز بعد از ظهر میری #تهران انشاءالله!»
💠 دیگر حرفی برای گفتن نمانده و او مصمم بود خواهرش را از سوریه خارج کند که حتی فرصت نداد مصطفی را ببینم و از همان بیمارستان مرا به فرودگاه برد.
ساعت سالن فرودگاه #دمشق روی چشمم رژه میرفت، هر ثانیه یک صحنه از صورت مصطفی را میدیدم و یک گوشه دلم از دوریاش آتش میگرفت. تهران با جای خالی پدر و مادرم تحمل کردنی نبود،دلم میخواست همینجا پیش برادرم بمانم و هر چه میگفتم راضی نمیشد که زنگ موبایلش فرشته نجاتم شد...
#ادامه_دارد
#دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سی_ام
#تولیدی_عس_زنجان
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سی_و_یکم
💠 به نیمرخ صورتش نگاه میکردم که هرلحظه سرختر میشد و دیگر کم آورده بود که با دست دیگر پیشانیاش را گرفت و بهشدت فشار داد.
از اینهمه آشفتگیاش نگران شدم، نمیفهمیدم از آن طرف خط چه میشنود که صدایش در سینه ماند وفقط یک کلمه پاسخ داد:«باشه!»و ارتباط را قطع کرد.
💠 منتظر حرفی نگاهش میکردم و نمیدانستم نخ این خبر هم به کلاف دیوانگی سعد میرسد که از روی صندلی بلند شد،نگاهش به تابلوی اعلان پرواز ماند و انگار این پرواز هم از دستش رفته بود که نفرینش را حواله جسد سعد کرد.
زیر لب گفت و خیال کرد من نشنیدهام،اما بهخوبی شنیده و دوباره ترسیده بودم که از جا پریدم و زیرگوشش پرسیدم:«چی شده ابوالفضل؟»
💠 فقط نگاهم میکرد، مردمک چشمانش به لرزه افتاده و نمیخواست دل من را بلرزاند که حرفش را خورد و برایم دلبری کرد:«مگه نمیخواستی بمونی؟این بلیطت هم سوخت!»
باورم نمیشد طلسم ماندنم شکسته باشد که ناباورانه لبخندی زدم و او میدانست پشت این ماندن چه خطری پنهان شده که پیشانی بلندش خط افتاد و صدایش گرفت:«برمیگردیم بیمارستان، این پسره رو میرسونیم #داریا.»
💠 ساعتی پیش از مصطفی دورم کرده و دوباره میخواست مرا به بیمارستان برگرداند که فقط حیرتزده نگاهش میکردم. به سرعت به راه افتاد و من دنبالش میدویدم و بیخبر اصرار میکردم:«خب به من بگو چی شده!چرا داریم برمیگردیم؟»
💠 دلش مثل دریا بود و دوست داشت دردها را به تنهایی تحمل کند که به سمت خط تاکسی رفت و پاسخ پریشانیام را به شوخی داد:«الهی بمیرم، چقدرم تو ناراحت شدی!»و میدیدم نگاهش از نگرانی مثل پروانه دورم میچرخد که شربت شیرین ماندن در #سوریه به کام دلم تلخ شد.
تا رسیدن به بیمارستان با موبایلش مدام پیام رد و بدل میکرد و هر چه پاپیچش میشدم فقط با شیطنت از پاسخ سوالم طفره میرفت تا پشت در اتاق مصطفی که هالهای از اخم خندهاش را برد، دلنگران نگاهم کرد و به التماس افتاد:«همینجا پشت در اتاق بمون!»و خودش داخل رفت.
💠 نمیدانستم چه خبری شنیده که با چند دقیقه آشنایی، مصطفی مَحرم است و خواهرش نامحرم و دیگر میترسد تنهایم بگذارد. همین که میتوانستم در #سوریه بمانم، قلبم قرار گرفته و آشوب جانم حس مصطفی بود که نمیدانستم برادرم در گوشش چه میخواند.
در خلوت راهروی بیمارستان خاطره خبر دیروز، خانه خیالم را به هم زد و دوباره در عزای پدر و مادرم به گریه افتادم که ابوالفضل در را باز کرد، چشمان خیسم زبانش را بست و با دست اشاره کرد داخل شوم.
💠 تنها یک روز بود مصطفی را ندیده و حالا برای دیدنش دست و پای دلم را گم کرده بودم که چشمم به زیر افتاد و بیصدا وارد شدم.
سکوت اتاق روی دلم سنگینی میکرد وظاهراً حرفهای ابوالفضل دل مصطفی را سنگینتر کرده بود که زیر ماسک اکسیژن، لبهایش بیحرکت مانده و همه #احساسش از آسمان چشمان روشنش میبارید.
💠 روی گونهاش چند خط خراش افتاده بود، گردنش پانسمان شده و از ضخامت زیر لباس آبی آسمانیاش پیدا بود قفسه سینهاش هم باندپیچی شده است که به سختی نفس می کشید.
زیر لب سلام کردم و او جانی به تنش نبود که با اشاره سر پاسخم را داد و خیره به خیسی چشمانم نگاهش از غصه آتش گرفت.
💠 ابوالفضل با صمیمیتی عجیب لب تختش نشست و انگار حرفهایشان را با هم زده بودند که نتیجه را شمرده اعلام کرد:«من ازشون خواستم بقیه مدت درمانشون رو تو خونه باشن!»
سپس دستش را به آرامی روی پای مصطفی زد و بامهربانی خبر داد:«الانم کارای ترخیصشون رو انجام میدم ومیبریمشون داریا!»
💠 مصطفی در سکوت، تسلیم تصمیم ابوالفضل نگاهش میکرد و ابوالفضل واقعاً قصد کرده بود دیگر تنهایم نگذارد که زیرگوش مصطفی حرفی زد واز جا بلند شد.
کنارم که رسید لحظهای مکث کرد ودلش نیامد بیهیچ حرفی تنهایم بگذارد که برادرانه تمنا کرد:«همینجا بمون،زود برمیگردم!»و به سرعت از اتاق بیرون رفت و در را نیمه رها کرد.
💠 از نگاه مصطفی که دوباره نگران ورود غریبهای به سمت در میدوید، فهمیدم ابوالفضل مرا به او سپرده که پشت پردهای از شرم پنهان شدم.
ماسک را از روی صورتش پایین آورد، لبهایش از تشنگی و خونریزی، خشک و سفید شده و با همان حال، مردانه حرف زد:«انتقام خون پدر و مادرتون و همه اونایی که دیروز تو #زینبیه پَرپَر شدن،از این نامسلمونا میگیریم!»
💠 نام پدرومادرم کاسه چشمم را از گریه لبالب کرد و او همچنان لحنش برایم میلرزید:«برادرتون خواستن یه مدت دیگه پیش مابمونید!خودتون راضی هستید؟»
نگاهم تا آسمان چشمش پرکشید و دیدم به انتظار آمدنم محو صورتم مانده و پلکی هم نمیزند که به لکنت افتادم:«براچی؟»..
#ادامه_دارد
#قسمت_سی_ویکم
#دمشق_شهرِ_عشق
#تولیدی_عس_زنجان
#نهج_البلاغه
🪐إِنْ أُعْطِىَ مِنْهَا لَمْ یشْبَعْ، وَإِنْ مُنِعَ مِنْهَا لَمْ یقْنَعْ
🌎از کسانى مباش که) اگر چیزى از دنیا به او برسد سیر نمى شود و اگر نرسد هرگز قانع نخواهد بود
✍اشاره به این که در زندگى قانع باش.
🔷 اگر گرفتار محرومیت شدى صابر و اگر مواهب الهى شامل حالت شد شاکر باش.
🔶 نه مانند دنیاپرستان که هرگز از دنیا سیر نمى شوند و هرقدر بیشتر از مواهب دنیا در اختیارشان قرار بگیرد تشنه تر مى گردد، همان گونه که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ مَاءِ الْبَحْرِ کُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى یَقْتُلَه; مَثَل
❇️دنیا همچون آب #شور دریاست که هر قدر تشنه اى از آن بیشتر بنوشد بیشتر گرفتار #عطش مى شود تا او را در کام مرگ فرو برد»
#قانع_بودن
#حکمت_۱۵۰
#انس_با_نهج_البلاغه
#همه_باهم_مبلغ_باشیم
#فرمایشات_امیرالمومنین_علی_ع
#تولید_ع_س_فارس_شهرستان_جهرم
📡 لطفادرصورت ممکن برای☝️نفر ارسال نمایید.
✅کانال روابط عمومی پلیس
┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄
🆔@PR_Police
#امیرالمومنین_ع_مدح
💐دهه ولایت برهمگان مبارک💐
شخص نبى مدينهی علم است و در على است
يعنى كه از زمين و زمان با خبر على است
در كهكشان روشن توحيد و معرفت
خورشيد شد محمد و قرص قمر على است
در جلوهی شهود، شهيد است و شاهد است
در محضر خدا، سند معتبر على است
حكم قضا به مِهر على مُهر مىشود
دست خدا و كاتب لوح قدر على است
جز او كسى صلاى «سلونى» نمىزند
بر شام جهل، مژدهی صبح سحر على است
غير از خدايىاش كه فقط عين ذات اوست
مجموعهی صفات خدا جمله در على است
پیوسته از اثر به موثر رسیدهایم
آرى مؤثر است خدا و اثر على است
تا كوى دوست قافله سالار اولياست
سير و سلوك اهل دل از هر نظر على است
سرسبز از طراوت لبخند او بهشت
نخل بلند باغ خدا را ثمر على است
تفسير و شرح و ترجمه آيههاى وحى
«المؤمنون و بسمله، قدر و زُمر» على است
مسند نشين كاخ جلالت كه در جهان
كرد اكتفا به زندگى مختصر على است
از كودكى براى دفاع از مرام حق
آزادهاى كه بست به همت كمر على است
در #ليلة_المبيت كه جاى رسول خفت
معلوم شد هر آينه مرد خطر على است
دريا دلى كه پشت به دشمن نكرد و كرد
در پيش دوست سينهی خود را سپر على است
شير افكنى كه فتنهگران در مصاف او
فرياد مىزنند كه : «اين المفر ؟» على است
ديدند قدسيان شبِ أسرى به كائنات
با حضرت رسول خدا همسفر على است
جز آن كه با حبيب خدا در ظهور بود
در روح انبياء رسل مستتر على است
نوح و خليل و يوسف و يعقوب و شيث و هود
آدم، شعيب، موسى و عيسى نگر على است
ركن و مقام و سعى صفا، مروه، عمره، حج
خيف و منا و مشعر و حِجر و حَجَر على است
دنيا و آخرت على و دين و دين على
سرور على، سُرور على، سِرّ و سَر على است
روز غدير دست على را نبى گرفت
فرمود: بعد من به همه تاج سر على است
حجت على، امير على، مقتدا على ...
مولا على، امام على، راهبر على است
با ماست در بهشت هر آنكس كه با على است
بر ماست آن دلى كه پر از كينه بر على است
شور و شعور و فضل و کرامت، شرف، «کمیل»
در يك نفر خلاصه شد آن يک نفر على است
✍ #کمیل_کاشانی
✅کانال روابط عمومی پلیس
┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄
🆔@PR_Polic
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برپایی موکب الحسین علیه السلام شهدای فراجا و قرارگاه فرهنگی خدماتی پنج تن آل عبا به مناسبت میلاد امام علی النقی(ع) و دهه امامت و ولایت توسط سفیران شهدا یگان ویژه استان خراسان جنوبی در سطح شهر بیرجند
#پلیس_برای_امنیت
#پلیس_برای_آرامش
#ایران_اسلامی
#پلیس_خدمتگذار
#پلیس_انقلابی
✅با ما همراه شوید.
#پلیس_ویژه
┄┄┅┅┅❅❁❅┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┄┄
به کانال فرهنگی _اجتماعی عقیدتی سیاسی یگان ویژه استان خراسان جنوبی بپیوندید 👇
🌹https://eitaa.com/r_y_v_khjo🌹
لبریز ز فریاد سکوت است قلم
بر دوش نحیفش بکِشد بار اَلَم
دریای خروشانِ نوشتارِ نکو
با خود ببرَد جهل به دامان بَلَم
#فرح_یارمحمودی (صبا)
🌺۱۴ تیرماه روز قلم برتمامی اهل قلم مبارک
✅کانال روابط عمومی پلیس
┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄
🆔@PR_Police
قاآنی: فلسطینیها در جنین در دهان اسرائیل زدند
فرمانده نیروی قدس:
🔹 امروز شاهد هستیم رژیم صهیونیستی تمام نیروی خود را در اردوگاه جنین به میدان آورده ولی جوانان فلسطین در دهان او زدند.
🔹برای دشمن شخصیتی چون سردار سلیمانی قابل تحمل نبود زیرا بالاترین سلاح شهید سلیمانی منطقش بود لذا استکبار و آمریکا به دنبال این هستند که ما را از مسیر مستقیم منحرف کنند.
🔴بالاخره بساط بی حجابان در کیش جمع شد
♦️ چندی بود که از شهروندان گزارشاتی مبنی بر اینکه بی حجابان آزادانه و با خیال راحت در کیش جولان می دهند، می رسید و این موضوع مطالبه # حجاب را در کیش به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعات اجتماعی تبدیل کرده بود.
سلبریتی هایی که با راه انداختن یک واحد صنفی در کیش و گردن کشی جلوی قانون بر زخم باز معضل حجاب نمک می ریختند و به قانون زبان درازی می کردند و یا واحدهای صنفی و میلیاردی که سود را بر واجب شرعی ترجیح می داند و با استفاده از متصدیان بی حجاب و یا ارائه لباس های خارج از عرف هرگونه جامعه ی متمدنی، سعی در اشاعه فرهنگی بدون حجاب دمی کردند. این افراد کیش را به عنوان حیاط خلوت می شناختند و فکر می کردند که قانون به سراغ آنها نمی رود.
با پیگیری های انجام شده بالاخره پلیس اماکن فراجا وارد عمل شد و بالاخره بساط این افراد برچیده شد.
🔰مواردی از واحد های صنفی که در روز های اخیر توسط پلیس اماکنت فراجا پلمپ شده اند به شرح زیر هستند:
کافه کارینو پارک -متعلق به سلبریتی رضا رشید پور - مجتمع کوروش برند سنتر
علت پلمپ واحد صنفی: کافه مورد اشاره بعلت عدم رعایت قوانین و مقررات (عدم داشتن مجوز) و بی توجهی به تذکرات قبلی در روز ۱۴۰۲/۰۴/۱۲ پلمپ گردید.
پوشاک و کیف و کفش گریدر-بازار پردیس ۲ کیش
علت پلمپ واحد صنفی: در راستای طرح عفاف و حجاب؛ واحد فروش پوشاک و کیف و کفش بعلت کشف حجاب متصدی و با توجه به بی توجهی به تعهدات و تذکرات قبلی پس از صدور اخطاریه در روز ۱۴۰۲/۰۴/۱۰ پلمپ گردید.
رستوران صبای اصفهان
علت پلمپ واحد صنفی: رستوران مورد اشاره بعلت عدم رعایت قوانین و مقررات (نداشتن مجوز ) و بی توجهی به تذکرات قبلی سرانجام در روز ۱۴۰۲/۰۴/۱۲ پلمپ گردید.
لباس زیر زنانه نانا-بازار مروارید کیش
علت پلمپ واحد صنفی: در راستای طرح عفاف و حجاب؛ واحد فروش لباس زیر زنانه بعلت کشف حجاب بهره بردار و با توجه به بی توجهی به تعهدات و تذکرات قبلی پس از صدور اخطاریه در روز ۱۴۰۲/۰۴/۱۱ پلمپ گردید.
لباس زیر زنانه آنیل-بازار دیپلمات عربها کیش
علت پلمپ واحد صنفی: در راستای طرح عفاف و حجاب؛ واحد فروش لباس زیر زنانه بعلت کشف حجاب بهره بردار و با توجه به بی توجهی به تعهدات و تذکرات قبلی پس از صدور اخطاریه در روز ۱۴۰۲/۰۴/۱۰ پلمپ گردید.
پوشاک و کیف و کفش مزون- بازار مرکز تجاری کیش
علت پلمپ واحد صنفی: در راستای طرح عفاف و حجاب؛ واحد فروش پوشاک و کیف و کفش بعلت کشف حجاب متصدی و با توجه به بی توجهی به تعهدات و تذکرات قبلی پس از صدور اخطاریه در روز ۱۴۰۲/۰۴/۱۰ پلمپ گردید.
🔆زنگ عبرت
🔴 تفسیر دقیق «وجوب حفظ نظام» در کلام رهبر معظم انقلاب
🔰 رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهایشان با جمعی از دانشجویان فرمودند:
" اینکه امام فرمودند [حفظ نظام] از اوجب واجبات است یا اوجب واجبات است، بعضی تصوّر میکنند که منظور از نظام که در اینجا گفته میشود صرفاً همین ساختار سیاسیِ موجود است که این را ما باید به هر قیمتی حفظ کنیم؛ [نه]، تنها این نیست، نظام فقط ساختار سیاسی نیست؛ نظام یعنی ساختار سیاسی با مجموعهی اهداف و آرمانهایی که در آن است. حفظ نظام، یعنی حفظ همهی ارزشهایی که نظام اسلامی خودش را متعهّد به آنها میداند "
#یعنی اگر تلاش مسئولین صرفا معطوف به حفظ ساختارها شد ولی نسبت به اهداف و آرمانهای انقلاب که همان ارزشهای اسلام ناب محمدی(ص) است دچار بی رغبتی بشوند این حفظ ساختار نشان از تعهد آنها ندارد بلکه نشان میدهد این مسئولیت برای آنها صرفا ابزاری برای حفظ قدرت میباشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 کلیپ : چطور واقعه غدیر خم فراموش شد ؟!
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
https://eitaa.com/nouralquran
30.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
📹 بیست و هشتمین دوره مسابقات استانی قرآن کریم ویژه کارکنان پایور و وظیفه و پنجمین دوره مسابقات خانواده های محترم کارکنان فرماندهی انتظامی استان گلستان
اعزام اولین کاروان دوره های تربیت و تعالی خانواده ها و کارکنان انتظامی استان فارس به عتبات عالیات در سال ۱۴٠٢
#کربلا_اولی_ها
#لبیک_یاحسین
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#عتبات_عاليات #تولیدی_عس_فارس
تیتر فعلا این باشه:
توزیع آب آلبالو و آب انار در حجم بسیار زیاد بین معترضین فرانسوی توسط پلیس مهربان فرانسه!
#سلاطین_تناقض
#جریان_تحریف
#تولیدی_عس_شهید_بهشتی
🖼 برپایی ایستگاه صلواتی موکب الحسین علیه السلام؛در مقابل اداره گذرنامه غرب استان تهران توسط ستاد پلیس اطلاعات و امنیت عمومی فاویژه غرب استان تهران
#بزرگداشت_غدیر
#دهه_امامت_ولایت
#پلیس_ایرانی_اسلامی
#محتوای_پلیس_غرب_استان_تهران
📸 #گزارش_تصویری
🌸برپایی ایستگاه صلواتی موکب الحسین علیه السلام شهدای انتظامی به مناسبت ایام دهه ولایت و امامت در ستاد فرماندهی انتظامی استان یزد
#موکبالحسین_شهدایانتظامی
#غدیر
#پلیس_ترازانقلاب
#تولید_عس_یزد
🔺نماینده ولی فقیه در فراجا
حجتالاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی
امروز مدعیان آزادی و دموکراسی مردم خود را به خاک و خون میکشند. در مقابل اسلام، کمونیست و سایر مکاتب را به وجود آوردند تا تلألؤ نور اسلام را خاموش نمایند؛ لیکن نتوانستند.
#دشمن_شناسی
#جهاد_تبیین
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_همدان
برگزاری بیست و هشتمین دوره مسابقات استانی قرآن کریم کارکنان پایور و وظیفه و پنجمین دوره مسابقات استانی قرآن کریم خانواده های کارکنان فرماندهی انتظامی استان فارس
#مسابقات_استانی_قرآنکریم_فراجا
#پلیس_قرآنی
#پلیس_مکتبی
#پلیس_مومن
#تولیدی_عس_فارس
🔆زنگ عبرت
⁉️دولت علیل چگونه دولتی است؟!
♦️بنده فکر میکنم اگر دولتی ۸ سال برای تکه نانی به دولت دیگری آویزان شود و در نهایت هم چیزی دستش را نگیرد، این یک دولت علیل است؛ اگر دولتی به هوای یک توافق پوچ و سرِ کاری تمام شئونات مملکت خود را تعطیل کند، به خود کفایی اعتنا ننماید، به توان جوانان و متخصصان داخلی اعتماد نکند، و صرفا دل به نگاه ترحم آمیز غرب ببندد و در نهایت نیز، در حالی که همه امتیازات را داده، یک شاهی کف دستش نگذارند، این یک دولت علیل است!
♦️دولت علیل بی تردید دولتی است که در دو دوره متوالی نه تنها خانه ای برای مردم نمیسازد که حتی زحمات دیگران را نیز مزخرف میداند! دولت علیل بی شک دولتی است که خزانه را پر تحویل میگیرد ولی پس از ۸ سال آن را منفی تحویل میدهد! دولت علیل یقینا دولتی نیست که با اتکا به توان داخل و با گسترش بضاعت فنی دست به ساخت هواپیمای ترابری بومی میزند، دولت علیل قطعا دولتی است که زیر دُم یک یک ایرباس مرجوعی جشن میگیرد!
♦️دولت علیل دولتی است که کشور را تا خرخره در رکود و تورم فرو میبرد نه آن دولتی که تورم را کاهش، و به گواه صندوق بین المللی پول سبب رشد اقتصادی مملکت میشود! دولت علیل آنی است که ۸ سال پشت درب شانگهای میماند و به دلیل غربگرایی مفرط، او را راه نمیدهند!
♦️دولت علیل دولتی است که توسط جیبوتی تحقیر میشد، پیش پای امیر کویت زانو میزد، به طیاره وزیرش بنزین نمیدادند، و آن وزیر در نیویورک بیش از ۸۰۰ متر اجازه تردد نداشت، نه دولتی که اسرائیل را محاصره کرده، تهدیدات را مدیریت کرده، عربستان را پای میز آورده، به شانگهای پیوسته، در آستانه عضویت در بریکس است، هیچ سایت هسته ای را تعطیل نکرده، قوی ترین موشکها را آزمایش نموده، غنی سازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد افزایش داده و در عین حال اجازه نداده مواد غنی شده از کشور خارج شود!
♦️دولت علیل دولتی است که در تابستان برق کم می آورد، آب را نمیتوانست مدیریت کند و در بلایای طبیعی کاسه چه کنم به دست میگرفت؛ دولت علیل دولتی بود که ملت را در صف سبد کالا خفت میداد؛ دولت علیل دولتی بود که نتوانست واکسن برای مردم تهیه کند؛ دولت علیل دولتی بود که از پرداخت حقوق کارمندان خود هم عاجز بود؛ دولت علیل دولتی بود که حتی آب خوردن مردم را معطل FATF و برجام کرده بود.
♦️دولت علیل دولتی بود که بجای پاسخگویی و عمل به وظایفش به مردم میگفت خودت بمال! دولتی که به یک خبرنگار خانم بی احترامی میکرد؛ دولت علیل دولتی بود که اعتقاد داشت ایرانی فقط میتواند آبگوشت بزباش درست کند؛ دولت علیل دولتی نیست که ابرقدرتهایی مثل چین و روسیه به او تکیه میکنند؛ دولت علیل دولتی نیست که مشکل چندین ساله آب در بوشهر و کرمان را حل کرده است؛ دولت علیل دولتی که رکورد فروش نفت و بازگشت پولش به کشور را شکسته نیست؛ دولت علیل دولتی است که از تیم مذاکراتی اش چندین جاسوس بیرون می آید!
♦️دولت علیل دولت احیاگر دریاچه ارومیه نیست؛ دولت علیل دولتی بود که محیط زیست کشور را عرصه جاسوسان کرده بود. دولت علیل دولتی بود که رئیس جمهورش جرات آمدن بین مردم را نداشت؛ دولت علیل دولت #رئیسی نیست؛ دولت علیل دولت ناتوان اما طلبکار روحانی بود که مردم را به اوج عصبانیت رساند
🚨 یک گروگانگیر در شیراز به هلاکت رسید
🔸فرمانده انتظامی استان فارس:
🔹حدود ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه سیزدهم تیر ماه ۱۴۰۲، شخصی با یک دستگاه خودرو پراید به قصد اخاذی به داروخانه ای در شهرک صدرا در شیراز مراجعه و با یک قبضه اسلحه گرم اقدام به تهدید، تیراندازی و گروگان گرفتن پنج تن از عوامل داروخانه و شهروندان حاضر در آن مکان می کند.
🔹با حضور عوامل انتظامی در محل، فرد گروگانگیر اقدام به تیراندازی به سمت ماموران کرده و علی رغم هشدارهای پلیس از تسلیم شدن خودداری کرده و ضمن تهدید جانی گروگانها، به درگیری با ماموران ادامه میدهد.
🔹در نهایت با تلاش ماموران انتظامی همه افراد گروگان گرفته شده به صورت صحیح و سالم آزاد و فرد گروگانگیر نیز در درگیری متقابل به هلاکت میرسد