eitaa logo
کانال دوستان پاتوق
2.7هزار دنبال‌کننده
122.2هزار عکس
88.3هزار ویدیو
266 فایل
سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما سروران وبزرگواران کانال پاتوق بهترین جملات زیبا, مذهبی , واشعار وبهترین جملات ناب لینک کانال @Patoghedoostanha
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد تمام دختران شهدا🌸🌸 @Patoghedoostanha
این روزها که کمبود رفاقت داریم، تو رفیق خوبی ماندی و گذاشتی رفیق خوبی برایت بمانم... خودمانی بگویم رفاقت یعنی چترِ بالای سرش شوی وقتی بلا میبارد بر سرش، یعنی وقتی بلند بلند از ته دل میخندد بایستی در کناری و کیف کنی از دیدن خنده هایش، یعنی با دست به تو اشاره کند که بیا کنارم یعنی تو رفیقی تو شریک غم و شادی بودی، یعنی درد که دارد بفهمی، از نگاهش حرفهایش را بخوانی... رفاقت یعنی رفیقَت هرچه هستو هر آنچه باید باشد تو هوایش را داشته باشی مراقبش باشی شده از دور یا از نزدیک... این روزها رفیق کم است و دوست بسیار؛ اما تو عوض نشو تو رفیق بمان... 🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
تکرار فاطمه است عبور تو ، توصیف زینب است مرور تو معصومه نام داشت حضور تو ، اما تو را کریمه صدا کردند ای تا همیشه کار تو کارستان ، اثبات کرده شوکت تو هر آن هرگز نکرده اند همه مردان ، کاری چنان که فاطمه ها کردند … 🌸🍃🌸🍃🌸🍃
♥️پيامبر خدا {صلى الله عليه و آله } فرمودند:  چہ خوب فرزندانی هستند دختران با حيا ، هركس يکی از آنها را داشتہ باشد، خداوند آڹ دختر را براے او مانعی در برابر آتش دوزخ قرار می دهد:) مكارم الأخلاق : 1/472/1613 ✨ 😍❤️ @Patoghedoostanha
‍ آیت الله مجتبی تهرانی: پدرم از عبدالکریم کفاش پرسیده بود چرا امام زمان به دیـــدن تو می آید؟ سید عبدالکریم گفت: حضرت به مـن فرمود: چون تـو نفــس را کنار زده‌ای من به دیدنت می آیم @Patoghedoostanha
💌 طعم شیرین تقرب ما نیاز داریم در هر عملی نیت قربه الی الله داشته باشیم، که لازمه آن فهم عمیق و علاقه فراوان به تقرب است؛ ولی ما نمیتوانیم قبل از مقرب شدن مزه تقرب را بچشیم و پیش از تجربه شیرین تقرب، معنای نیت قربه الی الله را درک کنیم. پس باید با تفکر فراوان درباره تقرب، شیرینیش را حدس بزنیم. «استاد پناهیان» @Patoghedoostanha
روز دختر مبااااارڪ😍🌹 😌🤩😻☺️😍 شنیدم تو خونتون گل دارید گلاب دارید عطر بهار ناب دارید. شنیدم تو خونتون جای چراغ یک ماه دارید. شنیدم نگین دارید طلا دارید یک جواهر ناب دارید.شنیدم هل دارید هلو دارید دختر زیبا رو دارید....... تقدیم به همه مادرهایی که دختر خانم گل دارند پیشاپیش میلاد با سعادت کریمه اهل‌بیت حضرت معصومه سلام الله علیها برشما عزیزان مبارک❤️ @Patoghedoostanha
🍃آرزو می کنم شب هایتان همیشه پر ستاره و زیبا باشد ماه وقتی میان ستاره ها می درخشد زیباست زیبایی ماه برای شما وسعت آسمان برای شما... شبتون بخیر مهربونا ❤️ @Patoghedoostanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آغاز جشن‌های دهه کرامت 💖نقاره‌زنی و تعویض پرچم حرم حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در شب میلاد کریمه اهل‌بیت(علیهم السلام) @Patoghedoostanha
💠♥️💠 ♥️💠 💠 خودم را درآینه برانداز میکنم. لباس بلند آبی روشن،با آستین هاي بلند و کلوش،با کمربند قرمز، طوري که نه گشاد است و نه برآمدگی هایم را نشان میدهد. شال قرمز و صندل هاي قرمز را میپوشم. ترجیح میدادم مشکی سر کنم،براي حال زار و تنهایی ام سیاه بپوشم. اما منیر نگذاشت و گفت، سال تحویل نباید تیره بپوشم... دستبندم را میبندم و کیف قرمزم را برمیدارم. قرآن کوچکم را داخلش میگذارم تا لحظه ي آغاز سال نو،آرامش را از آن وام بگیرم. موبایلم را برمیدارم و به عمو پیام میدهم:من دارم میرم عمو، برام دعا کنید. سریع جوابم را میدهد:مراقب خودت باش،کاش اونجا بودم... آرزوي مرا گفت...کاش اینجا بودي عمو.... شالم را محکم و لبنانی سر میکنم و در آینه به خودم خیره میشوم،بعد از دوسال،این اولین بار است که میخواهم دوباره به همان جمع باز گردم. اضطراب در وجودم لانه میدواند. مامان وارد اتاق میشود. نگاهی سرشار از یأس به سرتا پایم میاندازد و میگوید:حداقل یه چیزي به صورتت بمال. بذا یه کم رنگ بیاد تو صورتت.. از اتاق خارج میشود. پوست روشنم،رنگ پریده به نظر میرسد و لب هایم خشک و بی روح شده. زیر لب میگویم:به قول حافظ: (بهآب و رنگو خالو خط چهحاجترويزیبارا) با سلام و صلوات،از خانه خارج میشوم . خدایا خودم و دلم را به تو میسپارم . و از همه مهم تر: ایمانم را.... ****. مامان،دستش را دور بازوي بابا حلقه میکند و راه میافتند. زیر لب(الا بذکر اللّه تطمئن القلوب) میگویم و پشت سرشان حرکت میکنم. آشکارا،اضطراب در جانم دویده و حرکت پاهایم باتعلل و آرام است. وارد ساختمان ویلا میشویم. هُرم گرما صورتم را گرم میکند. صداي موزیک از دور میآید. خدمتکارها به استقبالمان میآیند و بارانی بابا و پالتو و شال مامان را میگیرند. مامان دستی به موهایش میکشد و مرتبشان میکند. خدمتکار به طرف من برمیگردد. پالتویم را درمی آورم و به دستش میدهم. منتظر است،مامان به شالم اشاره میکند:نیکی... آرام لب میزنم:نهبه مرد میگویم:بفرمایید آقا خدمتکار تعظیم کوتاهی میکند و چند قدم،عقب میرود. نگاهی به خانه که نه،به کاخ روبه رویم میاندازم. شبیه قصر رویاهاست. من قبلا هم اینجا آمده ام،سه سال پیش... آقاي رادان،صاحب ویلا و میزبان،به همراه همسرش شهره به استقبالمان میآید. رادان دست هایش را باز میکند و بابا را به گرمی در آغوش میگیرد. مامان و شهره هم یکدیگر را بغل میکنند. بعد،رادان با مامان دست میدهد و بابا با شهره. حس میکنم سرانگشتانم یخ زده اند. رادان به طرفم میآید:به به نیکی جان،مشتاق دیدار و دستش را دراز میکند،حس میکنم قفل کرده ام. همانطور که عمو سفارش کرده،به روش اروپایی ها،دو طرف دامنم را میگیرم و تعظیم میکنم. رادان ماتش برده، شهره دستش را دراز میکند و با تمسخر می گوید:با من که دست میدي؟ به سردي چهار انگشتش را می فشارم. صداي موزیک،کم است اما سوهان روحم شده.. رادان سرتا پایم را نگاه میکند و پوزخند میزند: قدیما این همه سرمایی نبودي،چه پتوپیچ کردي خودتو. 💠 ♥️💠 💠♥️💠
کانال دوستان پاتوق
💠♥️💠 ♥️💠 💠 #part58 خودم را درآینه برانداز میکنم. لباس بلند آبی روشن،با آستین هاي بلند و کلوش،با ک
💠♥️💠 ♥️💠 💠 متلکش تا مغز استخوانم را میسوزاند. طرز پوشش و لباس هاي نامناسبم را یادآوري میکند. لبخند تلخی میزنم:سرمایی نشدم؛فقط واسه چشماي غریبه محدوده تعیین کردم. مامان چشم و ابرو بالا میاندازد و بابا سرفه میکند. رادان خودش را نمیبازد؛عاقل اندر سفیه نگاهم میکند: امیدوارم زودتر بیدار بشی،بعدا میفهمی این رویاي قشنگ،کابوس وحشتناکی برات میشه. سرمـ را پایین میاندازم. از بلبل زبانی برابر بزرگترها خوشم نمیآید . شهره،سردي جو را حس میکند:اذیتش نکن رادان،جوونه دیگه. بفرمایید،خواهش میکنم بفرمایید داخل سالن. به طرف سالن میرویم. این تازه اول ماجراست.. هزاران نفر،با چشم هاي تشنه،منتظر دختر مهندس نیایش هستند که دو سال است از تمام مهمانی ها و دورهمی ها کناره گرفته. میدانم حرف پشت سرم زیاد است... خدایا،تو اینجایی،در قلبم،روي چشمانم. تنهایم نگذاشتی،این بار هم نگذار. داخل سالن میشویم. صداي موزیک بلندتر و واضح تر به گوشمیرسد. به طرف میزها میرویم. بابا و رادان از دوستان صمیمی و همکاران قدیمی هستند. مامان و بابا پشت میز مینشینند و رادان و شهره هم کنارشان. میخواهم بنشینم اما شهره میگوید:نه نیکی جان،برو پیش بچه ها (و صدایش را بلند میکند)مهتا،مهتا بیا اینجا مهتا را میشناسم،دختر یکی از همکاران بابا و رادان. به طرفم میآید، چقدر عوض شده،قبلا چهره ي دخترانه و معصومی داشت،با چشمهایی تیره و پوستی روشن ،یادم است بینی اش هم عقابی بود و به صورتش میآمد. اما الآن برنزه شده،لنزهاي آبی گذاشته و دماغش را عمل کرده. آرایش غلیظ و زننده اي صورتش را رنگ کرده و لباس یک وجبی پوشیدهـ. قبلا نگاهش گرم و صمیمی بود،اما حالا نمیدانم چرا زیر سرماي لنزهایش یخ میزنم. با سرانگشتانش،با من دست میدهد و میگوید:چقدر عوض شدي لحن و صدایش،بی تفاوت است اما سرشار از هزار عشوه و ناز. میگویم_:تو هم همینطور،خیلی عوض شدي لبخند میزند:خوشگل شدم،نه؟ :_خب...آره....ولی قبلا هم خوشگل بودي :+بیا بریم پیش بچه ها،خیلیا منتظرتن. تو این دو سال کجا بودي؟راه می افتد و به دنبالش میروم. صداي قهقهه و خنده هاي مستانه میآید،به طرف ابتداي سالن میرویم. چهره هاي آشنا،به چشمم میآیند. دخترها و پسرهاي جوان دور میزها نشسته اند و مشغول بگو و بخند هستند. مهتا بلند و با عشوه میگوید: بچه ها ببینید کی اومده؟ یک دفعه همه ي صداها خاموش میشود و نگاه ها به طرف من برمیگردد. چشم ها،سر تا پایمـ را میکاود. پریا دختر رادان بلند میشود و با خنده اي تصنعی به طرفم میآید:نیـــــکــی...... چقدر عوض شدي..... و سمت چپ صورتم را میبوسد. به طرف بچه ها برمیگردد:چرا ماتتون برده بچه ها؟ دوباره صداي همهمه بالا میرود. واژه هاي نامعلوم سلام و احوال پرسی را میشنوم. کنار مهتا و پریا مینشینم. صداي پچ پچ ها و درگوشی ها بالا میرود. سرم را که بالا میآورم،نگاه هاي دزدکیشان را میبینم. میشناسمشان،کامل؛اول پچ پچ میکنند و نگاه میکنند و پوزخند میزنند. بعد کم کم متلکهایشان شروع میشود. 💠 ♥️💠 💠♥️💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
# باهم زمزمه کنیم دعای عهد را اللهم رب نور العظیم و رب الکرسی الرفیع و رب بحر المسجور التماس دعا🙏 @Patoghedoostanha
مولای غریبم ‌العجل🙏 مهدی جان❤️ 🌹تمام پنجره ها رو بہ آسمان باز اسٺ 🌹ببارحضرٺ باران ڪہ فصل اعجاز اسٺ 🌷ڪجا قدم زده اے تا ببوسم آنجا را 🌷ڪہ بوسہ بر اثر پایٺ عین پرواز اسٺ... ❤️الهی بحق زينب الکبری سلام الله علیها ❤️عجل لوليک الفرج 🙏 @Patoghedoostanha
بین الحرمین یعنی چی؟..✨🌹 ب:باز ی:یک ن:ندای عظیم ا:از ل:لبیک یا ح:حسین ع ر:رسید ولی م:مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) ی:یار ن:ندارد . @Patoghedoostanha
🌸 آیه ای از کلام نور 🍃 وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ🍃 56 💠و در زمين پس از آن فساد مكنيد و با بيم و اميد او را بخوانيد كه رحـــمت‏ خدا به نيكوكاران نزديك است. 📒سوره مبارکه الأعراف آیه ۵۶ @Patoghedoostanha
کلام مولاامیرالمومنین علی علیه السلام: 🔶اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَر... 🔷 زبان، درنده‌اى است كه اگر رهايش كنى میگزد! 📙 نهج البلاغه حکمت60 ❗️ زبان جِرمش کم است، اماّ جُرمش زیاد... مواظب زبانمان باشیم ✋ @Patoghedoostanha
روزمون روپر برکت کنیم با فرستادند صلوات بر حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) و خاندان مطهرش🍀🍃 🌸🍀الّلهُمَّ 🌸❤️صلّ 🌸🍀علْی 🌸❤️محَمَّد 🌸🍀وآلَ 🌸❤️محَمَّدٍ 🌸🍀وعَجِّل 🌸 ❤️ فرَجَهُم @Patoghedoostanha
📆تقویم روز امروز‌ سه شنبه 👇 🌞 3 تیرماه 1399 هجری‌شمسی 🌙۰۱ ذیقعده 1441 هجری قمری 🌲 23 ژوئن 2020 میلادی 📿ذکر روز سه یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه @Patoghedoostanha
امام رضا علیه السلام : هر کس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى(عبدالعظیم‌حسنی) یا خواهرم را در «قم» زیارت کند زیرا زیارت آنان ثوابِ زیارت مرا نصیبشان میکند. 📚منبع : زبدة التصانیف،ج ۶، ص۱۵۹، 📚وکتابِ کریمه اهل بیت، ص. ۳ @Patoghedoostanha
🍃🌸روزِ تولدِ گلی از گلستان🌸🍃 🍃نام: فاطمه معصومه سلام الله علیها 🍃میلاد: اول ذی‌القعده سال ۱۷۳ قمری 🍃زادگاه :مدینه 🍃نام پدر: امام موسی کاظم (علیه السلام) 🍃نام مادر: نجمه خاتون 🍃القاب: معصومه، کریمه اهل بیت، طاهره، حمیده، رشیده، تقیه،نقیه؛ رضیه، مرضیه، سیده، اخت الرضا‌علیه‌السلام. 🍃حضرت معصومه‌س بخاطر عدم حضور پدر؛ 21 سال تحت تربیت و سرپرستی برادرشان امام رضا ع که حدود ۲۵ سال از ایشان بزرگتر بودند قرار داشتند لقبِ «معصومه» را امام رضا علیه السلام برایشان انتخاب کردند. 🍃🌸 حضرت معصومه‌سلام الله علیها : 🍃💖دختر امام، 🍃💖خواهر امام؛ 🍃💖 و عمه امام هستند؛ @Patoghedoostanha
🍃🌸روز دختراس امروز🌸🍃 وقتی که خداوند لبخند زد ؛ نشان از آفرینشی آرامبخش و مهربان بود. و اینگونه دختری با قلبی فرشته گونه و روحی الهی پا بر زمین نهاد. برای همه دختران مهربان و صبور سرزمین ایران زیبا: چهره‌ ای پراز لبخند و آرامش روزگاری خوش و خوشبختی آرزو میکنیم. @Patoghedoostanha
🌷گل را به عزیزان مي دهند 🌼و محبت را به مهربانان 🌷ڪدام لایق شماست 🌼ڪه هم عزیزيد هم مهربان 🌷سبد سبد گلهاي زیبا 🌼تقدیم به دلهاي مهربانتان 🌷امروزتون قَشنگ🌼عیدتون مبارک🌹 @Patoghedoostanha