eitaa logo
پایه های پوشالی در نقد مدعی یمانی ( احمدالحسن )
689 دنبال‌کننده
404 عکس
405 ویدیو
39 فایل
بررسی پایه های استدلالات احمدالحسن بصری همبوشی و ادعاهای او . در تلگرام: https://t.me/PayehayePooshaly وبلاگ: http://payehayepooshaly.blogfa.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 8 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://eitaa.com/PayehayePooshali 💠 (على رأس السابع منا الفرج) ❇️ بخش اول: یکی از شیوه‌های رایج عوام فریبی در فرقه همبوشی ــ مدعی یمانی ــ به جهت اثبات حقانیت خود، تمسک به روایات ضعیف و غیر مشهور است. ✅ اساساً همه فرقه‌های پوشالین برای اثبات حقانیت خود به روایات و و و و استناد می‌کنند. 👈 عدم آشنایی توده مردم با روایات صحیح و متواتر 👈 وسوء استفاده همبوشیان از این عدم آگاهی، موجب می‌گردد تا همواره عده‌ای از مردم در تشخیص حق از باطل دچار مشکل شده و در دام فرقه‌های پوشالین بیفتند. یکی از آن روایات ضعیف و غیر مشهور، روایتی است منسوب به امام صادق (صلوات الله علیه) که در زیر به آن اشاره نموده و سپس نکاتی تقدیم عزیزان می‌گردد. قَالَ [علي بن أحمد العلوي الموسوي] وَ حَدَّثَنِي حَنَانُ بْنُ سَدِيرٍ عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ الْأَبْرَصِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى رَأْسِ السَّابِعِ مِنَّا الْفَرَج. غیبت شیخ طوسی ص53 ترجمه: امام صادق (صلوات الله علیه) فرمودند که بر سر از ما، فرج است. ⛔️ مبلغین فرقه همبوشی با استناد به این حدیث می‌گویند: ((ششمین فرزند امام صادق (ع)، امام زمان (عج) می‌باشند. پس مراد از هفتمین فرزند امام صادق (ع) کیست؟)) وبا این استدلال کودکانه، قصد اثبات حقانیت احمداسماعیل همبوشی را دارند. ✅ بررسی: 1⃣ مرحوم شیخ طوسی این حدیث را از کتاب (فی نصرة الواقفة) تالیف علی بن احمد علوی موسوی نقل می‌نماید. کتب رجالی از این شخص نامی به میان نیاورده‌اند اما آنچه از کلام شیخ طوسی فهمیده شده و مسلم به نظر می‌رسد ــ که در پاراگراف بعدی به آن اشاره می‌شود ــ وی یکی از پیروان فرقه واقفیه می‌باشد. 🔅 شیخ طوسی قبل از اشاره به روایات کتاب (فی نصرة الواقفة) می‌گوید: فأما ما ترويه الواقفة 👈 فكلها أخبار آحاد لا يعضدها حجة و لا يمكن ادعاء العلم بصحتها 👈 و مع هذا فالرواة لها مطعون عليهم لا يوثق بقولهم و رواياتهم 👈 و بعد هذا كله فهي متأولة، و نحن نذكر جملا مما رووه و نبين القول فيها 👈 فمن ذلك أخبار ذكرها أبو محمد علي بن أحمد العلوي الموسوي في كتابه في نصرة الواقفة. غیبت شیخ طوسی ص43 ☘ ترجمه: ((اما آنچه که واقفیه روایت کرده‌اند 👈 [اولاً: ] همگی هستند که هیچ حجت و دلیلی آنها را تقویت نمی‌کند و ادعای علم به صحت آنها ممکن نیست. 👈 [ثانیاً: ] علاوه بر این راویان آنها هم مورد و غیر قابل اعتماد هستند و نمی‌توان به قول و روایتشان اعتماد کرد و 👈 [ثالثاً: ] بعد از همه این توضیحات، تمام روایات آنها قابل و توجیه هستند. وما تعدادی از آنها را ذکر کرده و بحث در آنها را روشن می‌نماییم 👈 و از جمله آن اخبار، روایاتی است که ابومحمد علی بن احمد علوی موسوی در کتابش (فی نصرة الواقفة) ذکر نموده است)) پس در نظر مرحوم شیخ طوسی روایت فوق، خبری واحد است و راوی آن ــ علی بن احمد علوی موسوی ــ از فرقه واقفیه بوده و مطعون وغیر قابل اعتماد می‌باشد. 2⃣ موسوی این روایت را از (حنان بن سدیر) نقل می‌نماید. حنان بن سدیر به تصریح شیخ طوسی در کتاب (اختیار معرفة الرجال ص555) واقفی مذهب بوده اما در کتاب (الفهرست ص164) از او با عنوان (ثِقةٌ) یاد می‌نماید. (صفحه بعد)📄👇👇👇 .
https://t.me/PayehayePooshaly ـ📄👆👆👆 4️⃣ سپس [امام صادق ع] به من فرمودند: اين را ذکر کردم تا از گواهان خدا بر زمين باشی. همانا از ما بعد از رسول‌ الله (ص) اوصياء هستند که امام بوده و اطاعت آنان واجب است. آنان است ان شاء الله. همانا خداوند عزيز و حکيم است و هر چه را بخواهد مقدم می‌کند و يا تأخير می‌اندازد و او عزيز و حکيم است 👈 سپس بعد از قائم يازده مهدی از فرزندان حسين (ع) است. گفتم: مولای من 👈 هفتمين کيست؟ خدا مرا فداي شما کند، امر شما بر سر و دو چشم است ــــ اين را سه بار تکرار کردم ــــ حضرت فرمودند: 👈 سپس بعد من، امام شما و قائم شما است ان شاء الله. 5️⃣ همانا پدرم که خوب پدری بود و رحمت خدا بر او باد مي‌فرمود: اگر سه نفر را می‌یافتم، علم را در آنان به ودیعه می‌نهادم در حالی که آنان اهل آن باشند. سخن می‌گفتم به چیزی که احتیاج به نظر در حلال و حرام خدا نباشد و سخن می‌گفتم به آنچه که تا روز قيامت می‌باشد. همانا حديث ما دشوار است که به آن ايمان نمی‌آورد مگر بنده مؤمنی که خداوند قلب او را به ايمان امتحان کرده است. 6️⃣ سپس فرمودند: به خداوند سوگند همانا از ماست خزانه داران الهی در زمين و در آسمان، ما خزانه دار طلا و نقره نيستیم. و همانا از ماست حاملان عرش در روز قيامت، محمد و علی و حسن و حسين هستند، و کسی که خدا بخواهد، چهار نفر ديگر، هر کس که خدا بخواهد که باشند. 📙منبع: الاصول الستة عشر، ص266 💥 نقد و بررسی با صرف نظر از حدیث، نکاتی خدمت عزیزان تقدیم می‌گردد: 🔹 نکته اول: در این حدیث 👈 فقط سخن از وجود 11 مهدی از فرزندان امام حسین (ع) پس از قائم به میان آمده است 👈 و هیچ دلالتی بر فرزندی مهدیین نسبت به امام زمان (ع) و مقام امامت آنان ندارد. بنابراین ادعاهای ناظم العقیلی مبنی بر این که: ـ امامت در 12 امام محصور نبوده و مهدیین بعد از امام زمان (ع) مقام وصایت و امامت دارند. ـ مهدیین همان عترت و فرزندان امام زمان (ع) هستند. از این حدیث اثبات نمی‌شود. 📌 همین یک نکته برای بطلان استدلال ناظم العقیلی به حدیث ششم کفایت می‌کند اما به جهت رسوایی بیشتر او، نکات و اشکالات بعدی را بیان می‌نماییم. 🔹 نکته دوم: مدلول این روایت در تایید می‌باشد. واقفیه کسانی هستند که قائل به هفت امام بوده و امامت امام رضا (ع) را قبول ندارند. 🔅 مرحوم شیخ حر عاملی در مورد روایات کتاب (الاصول الستة عشر) می گوید: اعلم أنّي تتبّعت أحاديث هذه الكتب الأربعة عشر 👈 فرأيت أكثر أحاديثها موجودا في الكافي أو غيره من الكتب المعتمدة، و الباقي له مؤيّدات فيها، و لم أجد فيها شيئا منكرا 👈 سوى حديثين محتملين للتقية و غيرها. ترجمه: بدان که من احادیث این کتب 14گانه را بررسی کردم 👈 و اکثر احادیث آن را در کافی یا غیر کافی از کتب مورد اعتماد دیدم و برای مابقی احادیث مویداتی در کتب است و در آن شیء منکَری نیافتم 👈 به جز دو حدیث که احتمال تقیه و غیر تقیه را دارد. 📌 یقیناً می‌توان گفت که یکی از آن دو حدیث منکَر، همین حدیث مورد بحث بوده که در تایید فرقه واقفیه می‌باشد. 📌 لذا به جهت مدلول منکر و غیر قابل قبول این حدیث، هیچ یک از محدثین شیعه این روایت را از کتاب (الاصول الستة عشر) در تالیفات خویش ذکر نکرده‌اند. لازم به ذکر است که نسخه‌ای از کتاب (الاصول الستة عشر) نزد مرحوم شیخ حر عاملی بوده و عبارت فوق، در پشت نسخه به خط ایشان نوشته شده که در مقدمه چاپ این کتاب توسط موسسه دارالحدیث در سال 1381 به آن اشاره شده است. 🔴 توجه: به نظر می‌رسد حدیث ذریح در کتاب الاصول الستة عشر تلفیقی از چند روایت باشد که البته ضمن این تلفیق، مطالبی منکَر هم در بخش چهارم حدیث به جناب ذریح نسبت داده شده است. ✅ مثلا شبیه بخش اول روایت در منابع حدیثی به این صورت نقل شده است: ... عَنْ ذَرِيحٍ‏ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْأَئِمَّةِ بَعْدَ النَّبِيِّ (ص) فَقَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) إِمَاماً ثُمَّ كَانَ الْحَسَنُ (ع) إِمَاماً ثُمَّ كَانَ الْحُسَيْنُ (ع) إِمَاماً ثُمَّ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع) إِمَاماً ثُمَّ كَانَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) إِمَاماً مَنْ أَنْكَرَ ذَلِكَ كَانَ كَمَنْ أَنْكَرَ مَعْرِفَةَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مَعْرِفَةَ رَسُولِهِ (ص) ثُمَّ قَالَ قُلْتُ ثُمَّ أَنْتَ‏ جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَأَعَدْتُهَا عَلَيْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ لِي إِنِّي إِنَّمَا حَدَّثْتُكَ لِتَكُونَ مِنْ شُهَدَاءِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي أَرْضِهِ. 📙 کافی، ج1ص181 (صفحه بعد)📄👇👇👇 .
https://t.me/PayehayePooshaly ـ📄👆👆👆 ✅ و یا شبیه بخش ششم روایت در منابع حدیثی به این صورت نقل شده است: ... عَنْ ذَرِيحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ نَحْنُ‏ لَخُزَّانُ‏ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَ خُزَّانُهُ فِي السَّمَاءِ لَسْنَا بِخُزَّانِهِ عَلَى ذَهَبٍ‏ وَ لَا فِضَّةٍ وَ إِنَّ مِنَّا لَحَمَلَةُ عَرْشِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. 📙 بصائرالدرجات، ج1ص106 📌 بنابراین همانطور که ذکر کردیم به نظر می‌رسد شخصی، دست به تلفیق احادیث فوق زده و در ضمن این تلفیق، بخش چهارم را ـ که در بین منابع روایی شیعه مویدی برای آن وجود ندارد ـ اضافه نموده است. 📌 احتمالا همین بخش چهارم حدیث سبب گشته تا این روایت را دیگر محدثین متقدم نقل نکرده و به ذکر احادیث فوق اکتفا نمایند. 🔹 نکته سوم: با توجه به حدیث ذریح 👈 آن 11 مهدی بعد از امام موسی کاظم (ع) هستند که این مطلب با ادعای همبوشیان مبنی بر وجود مهدیین بعد از امام زمان (ع) در تعارض می‌باشد. مجددا به فرازهایی از حدیث دقت کنید: 🔅 (( ذریح گفت: در مورد امامان بعد نبی (ص) از او پرسيدم. حضرت [صادق ع] فرمودند: آری، امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) امام بعد از پيامبر (ص) است، [سپس حسن ع و سپس حسین ع] سپس علی بن حسين (ع)، سپس محمد بن علی (ع)، سپس امام شما ... سپس [امام صادق ع] به من فرمودند: ... همانا از ما بعد از رسول‌ الله (ص) 👈 هفت نفر اوصياء 👉 هستند که امام بوده و اطاعت آنان واجب است 👈 هفتمين آنان قائم است ان شاء الله ... سپس بعد از قائم یازده مهدی از فرزندان حسين (ع) است. گفتم: مولای من کيست؟ ... حضرت فرمودند: 👈 سپس بعد من، امام شما و قائم شما است ان شاء الله )) 📌 به تصریح این حدیث، امامان بعد از پیامبر (ص) هفت نفر بوده که به 6 نفر از آنها در ابتدای حدیث اشاره شده و هفتمین آنها ـ یعنی امام کاظم (ع) ـ همان قائمی است که 11 مهدی بعد از او وجود دارند. همانطور که سابقا عرض کردیم اعتقاد به وجود هفت امام بعد از پیامبر (ص) و قائمیت امام کاظم (ع)، از عقاید باطل می‌باشد. 🔹 نکته چهارم: اگر همبوشیان بگویند: ((فرقه واقفیه در این حدیث دست برده و عبارات (همانا از ما بعد از رسول‌ الله9 هفت نفر اوصياء هستند که ... هفتمين آنان قائم است ان شاء الله ... گفتم: مولای من، هفتمين کيست؟ ... حضرت فرمودند: سپس بعد من، امام شما و قائم شما است ان شاء الله ...) را به حدیث اضافه نموده و مابقی حدیث مشکل دیگری ندارد)) 🖌 در پاسخ می‌گوییم: علی فرض پذیرش این ادعا، باز هم از این حدیث مقام امامت مهدیین و فرزندی آنان برای امام زمان (ع) ثابت نمی‌شود که در نکته اول به آن پرداختیم. 📌 مضافا این که ناظم العقیلی چنین ادعایی نکرده و تمام حدیث را قبول داشته و پیرامون بحث هفت امام، مطالبی را بیان می‌نماید. 🔹 نکته پنجم: ناظم العقیلی پس از نقل حدیث ششم می‌گوید: (( این روایت به طور آشکار بر وجود مهدیین از فرزندان حسین (ع) بعد از امام مهدی (ع) دلالت می‌کند که از این نظر با روایات گذشته و روایاتی که بعد به آن خواهیم پرداخت، نقطه مشترک دارد ...)) 📌 وی خیلی زیرکانه وجود مهدیین پس از امام مهدی (ع) را به مخاطبین القاء می‌کند اما در حدیث 👈 هیچ سخنی از امام مهدی (ع) وجود ندارد بلکه سخن از 11 مهدی پس از است 👈 و مراد از قائم در این حدیث، امام هفتم حضرت کاظم (ع) می‌باشد. 🔹 نکته ششم: ناظم العقیلی در ادامه می‌گوید: (( اما امری باقی می‌ماند که شرح آن نتیجه بخش است و آن کلام حضرت است که فرمودند (همانا از ما بعد رسول الله ص هفت نفر از اوصیاء، امام هستند که اطاعت از آنان واجب است وهفتمین آنان قائم است) که مقصود از ظاهر آن، بعد از امام صادق (ع) هفت امام است که هفتمین امام، قائم است ...)) 🖌 در پاسخ به این عوام فریبی می‌گوییم: اولا: ادعای ناظم العقیلی مبنی بر این که (بعد از امام صادق (ع) هفت امام است که هفتمین امام، قائم است) سخنی گزاف بوده زیرا در حدیث آمده است (از ما بعد رسول خدا ص هفت نفر . . .) . ثانیا: وقتی راوی از هفتمین امام سوال می‌کند، حضرتش می‌فرمایند: (سپس بعد من، امام شما و قائم شما است ان شاء الله). 📌 بنابراین به تصریح این حدیث 👈 امام بعد از امام صادق (ع) به عنوان هفتمین امام و قائم معرفی می‌شود و دیگر جایی برای عوام فریبی ناظم العقیلی ـ مبنی بر این که بعد از امام صادق (ع) هفت امام داریم ـ باقی نمی‌ماند. (صفحه بعد)📄👇👇👇 .
https://t.me/PayehayePooshaly ـ📄👆👆👆 🔹 نکته هفتم: وی در ادامه حدیث می‌گوید: (( پس مقصود امام از فرموده خویش (از ما) خودشان را می‌فرمایند یعنی (از من) که من از وجود و ذریه رسول الله (ص) هستم که این فرموده ایشان را روایات بعدی تایید می‌کند. امام صادق (ع) فرمودند: گشایش و فرج بر سر هفتمین از ماست . . . واین همان روایتی است که شیخ طوسی طی احتجاج در مقابل واقفیه به آنان پاسخ داد و فرمود: ( احتمال می‌رود که هفتمین 👈 آنان باشد زیرا این امر از فرموده حضرت (از ما) بر می‌آید که حضرت به خودش اشاره کرده و مانند این است که بگوییم هفتمین امام از ایشان قائم به امر است و هرگز در خبر نیامده که هفتمین امام از اول ما و اگر این احتمال را بگوییم، تعارض از میان می‌رود) و زمانی که مقصود امام صادق (ع) هفتمین فرزند ایشان باشد پس امام مهدی (ع) هفتمین فرزند نیست 👈 بلکه هفتمین فرزند، همان مهدی اول (احمد) از ذریه امام مهدی (ع) است ...)) 🖌 در پاسخ عرض می‌کنیم: اولا: همانطور که قبلا عرض کردیم، در خبر ذریح تعداد امامان پس از پیامبر (ص) 👈 هفت نفر اعلام شده و به 6 نفر از آنها در ابتدای حدیث اشاره می‌شود و امام بعد از امام صادق (ع) به عنوان 👈 هفتمین امام و قائم معرفی می‌شود. بنابراین عوام فریبی ناظم العقیلی مبنی بر این که مراد امام صادق (ع) هفت نفر از فرزندان ایشان می‌باشد، سخنی گزاف و بیهوده است و این حدیث نمی‌تواند دلیلی برای اثبات وجود مهدیین پس از امام زمان (ع) باشد. ثانیا: ناظم العقیلی در بیان و توضیح کلام مرحوم شیخ طوسی ــ پیرامون استدلال فرقه واقفیه به حدیث (گشایش و فرج بر سر هفتمین از ماست) ــ را مرتکب می‌شود. 🔅 توضیح این که: واقفیه برای توقف خود بر امام کاظم (ع) و عدم اعتقاد به امامان بعد از ایشان به حدیثی منسوب به امام صادق (ع) استناد کرده و می‌گویند: (گشایش و فرج بر سر هفتمین از ماست). 📌 واقفیه بر اساس این حدیث، تعداد امامان را در 👈 هفت نفر محصور کرده 👈 و امام کاظم (ع) را قائم دانسته و امامت ائمه بعدی را قبول ندارند. مرحوم شیخ طوسی در برداشت واقفیان از این حدیث اشکال می‌کند و می‌گوید: (( قال ابوعبدالله (ع): علی راس السابع منا الفرج. 👈 يحتمل أن يكون السابع منه، لأنه الظاهر من قوله (منا) إشارة إلى و كذلك نقول السابع منه هو القائم بالأمر، و ليس في الخبر السابع من أولنا و إذا احتمل ما قلناه سقطت المعارضة به‏ )) ترجمه: امام صادق (ع) فرمودند که بر سر هفتمین از ما فرج است. احتمال می‌رود که 👈 هفتمین از او باشد، چون ظاهر از گفته حضرت که فرمودند (از ما) اشاره به دارد و ما نیز این چنین می‌گوییم که از او، همان به امر است، و در خبر نیامده که (هفتمین از اول ما) و زمانی که این احتمال باشد معارضه [با احادیث متواتری که قائم را امام 12 معرفی می‌کنند] ساقط می‌شود. 📌 مرحوم شیخ طوسی در این عبارات تصریح دارند که شاید مراد، هفتمین از خود امام صادق (ع) باشد ــ یعنی اولین نفر از هفت امام، خود امام صادق (ع) است ــ که در نتیجه 👈 قائم همان امام 12 می‌شود و دیگر تعارضی با احادیث متواتر دیگر وجود نداشته و این حدیث نمی‌تواند دست آویزی برای فرقه واقفیه باشد. 😡 اما متاسفانه ناظم العقیلی ضمن استدلال به حدیثی منقول از فرقه واقفیه، کلام شیخ طوسی را دگرگون کرده و خیانتی نابخشودنی را مرتکب می‌شود. او بیان می‌کند که مراد مرحوم شیخ 👈 هفتمین از فرزندان امام صادق (ع) می‌باشد و به این طریق قائم را فرد سیزدهم معرفی می‌کند و پای مهدی اول (احمد) را وسط می‌کشد. ثالثا: اعتقاد مرحوم شیخ طوسی در کتاب الغیبة پیرامون تعداد امامان ــ که منحصر در عدد 12 می‌باشد ــ کاملا مشهود بوده و نسبت دادن غیر آن به ایشان، چیزی جز تهمت و غرض ورزی نمی‌باشد. 🔅 ایشان صراحتا می‌گوید: (أن الأئمة (ع) بعد النبي (ص) 👈 اثنَا عَشَر لا يزيدون و لا ينقصون‏) ترجمه: همانا ائمه بعد از پیامبر (ص) می‌باشند، نه زیاد می‌شوند و نه کم.‏ و سپس روایات فراوانی را در این موضوع بیان می‌نماید.‏ (صفحه بعد)📄👇👇👇 .
https://t.me/PayehayePooshaly ـ📄👆👆👆 🔅 عنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ (ع)‏ نَحْنُ‏ الْمَثَانِي‏ الَّتِي أُوتِيَهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ نَتَقَلَّبُ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ ... ترجمه: هارون بن خارجه گوید که امام رضا (ع) به من فرمودند: 👈 ما مثانی هستیم که به رسول خدا (ص) داده شد و ما وجه خداییم که بین شما رفت و آمد می‌کنیم. 📌 با توجه به این احادیث، مراد از سبع مثانی همه اهل بیت (ع) می‌باشند 👈 همانطور که مراد از (وجه الله و عین الله) در احادیث فوق همه اهل بیت (ع) می‌باشند. بنابراین احادیث سه گانه ناظم العقیلی که سبع مثانی را مربوط به ذکر می‌کند، در تعارض با احادیث فوق می‌باشد. 🤔 جالب‌تر این که ناظم العقیلی برای رسیدن به غرض خود 👈 هیچ اشاره‌ای به احادیث فوق نکرده و فقط به ذکر همان سه روایت ـ که سبع مثانی را در مورد هفت امام بیان می‌کند ـ اکتفا می‌کند. ثانیا: روایاتی را که ناظم العقیلی در مورد سبع مثانی و هفت امام ذکر می‌نماید در هیچ یک از منابع متقدم 👈 جز تفسیر عیاشی وجود ندارد اما روایاتی را که ما نقل نمودیم 👈 در چندین منبع متقدم ــ از جمله کتاب ، ، و ــ ذکر شده است. 📌 بنابراین در تعارض بین روایات ما و روایات ناظم العقیلی، روایات ناظم کنار گذاشته شده و قابل استناد نمی‌باشند. ثالثا: مرحوم علامه مجلسی پس از ذکر روایاتِ ذیل آیه در مورد هفت امام، وجوهی بیان می‌نماید که به آن اشاره می‌شود: ( و لا يبعد أن تكون تلك الأخبار 👈 من روايات الواقفية أو من الأخبار البدائية 👈 و في بعضها يحتمل أن يكون المراد بالسابع السابع من الصادق (ع) فلا تغفل) ترجمه: بعید نیست که آن اخبار 👈 از روایات واقفیه باشد یا از اخبار بدائیه باشد 👈 و در بعضی از آنها هم این احتمال می‌رود که مراد از ، هفتمین از امام صادق (ع) باشد [یعنی اولینِ از هفتمین امام، امام صادق (ع) باشد که مرحوم شیخ طوسی نیز به همین مطلب اشاره کرده بود]، پس غافل مشو [از این مطلب]. رابعا: در سه روایتی که ناظم العقیلی پیرامون آیه سبع ثمانی و هفت امام ذکر می‌کند، اشاره‌ای نسبت به 👈 امام سیزدهم یا ائمه 12گانه وجود ندارد لذا آن روایات موید فرقه واقفیه و مربوط به آنها می‌باشد. 👈 بنابراین با توجه به اعتقاد واقفیه، آن ائمه هفت گانه پیاپی بوده و تسلسل دارند. اما ناظم العقیلی ادعا کرده بود که در آن سه روایت هیچ دلیلی بر تسلسل وجود ندارد. خامسا: اگر در آن سه روایت، دلیلی بر تسلسل وجود ندارد، دلیلی هم بر عدم تسلسل وجود ندارد. سادسا: مترجم کتاب ناظم العقیلی جمله (ولدُ الْولد) را در حدیث (إِنَّ ظَاهِرَهَا الْحَمْدُ وَ بَاطِنَهَا ولدُ الْولدِ وَ السَّابِعُ مِنْهَا الْقَائِمُ ع) اینگونه ترجمه نموده است: . 👈 در حقیقت مترجم، جمله فوق را به صورت (وُلدُ الْوُلد) خوانده است لذا به (فرزندان فرزندان) ترجمه نموده است. 📌 این در حالی است که ممکن است اعراب جمله فوق به صورت 👈 (وَلَدُ الْوَلَد) باشد که ترجمه آن (فرزند فرزند) می‌شود. در این صورت، این هم دلیلی دیگر بر تسلسل هفت امام بوده و ادعای ناظم العقیلی ـ یعنی عدم وجود دلیل بر تسلسل ـ باطل می‌گردد. (صفحه بعد)📄👇👇👇 .
https://t.me/PayehayePooshaly ـ📄👆👆👆 🔵 جمع بندی: ــ در حدیث ششم کتاب ناظم العقیلی 👈 فقط سخن از وجود 11 مهدی از فرزندان امام حسین (ع) پس از قائم به میان آمده است و حدیث هیچ دلالتی بر فرزندی مهدیین نسبت به امام زمان (ع) و مقام امامت آنان ندارد. مضافا این که مدلول روایت در تایید می‌باشد. لازم به ذکر است که همین یک نکته برای بطلان استدلال ناظم العقیلی به حدیث ششم کفایت می‌کند. ــ به نظر می‌رسد این حدیث از چند روایت باشد که البته ضمن این تلفیق، مطالبی منکَر هم در بخش چهارم حدیث به جناب ذریح نسبت داده شده است. ــ به تصریح این حدیث، امامان بعد از پیامبر (ص) هفت نفر بوده که به 6 نفر از آنها در ابتدای حدیث اشاره شده و آنها ـ یعنی امام کاظم (ع) ـ همان قائمی است که 11 مهدی بعد از او وجود دارند. ــ متاسفانه ناظم العقیلی ضمن استدلال به حدیثی منقول از فرقه واقفیه 👈 کلام شیخ طوسی را دگرگون کرده و خیانتی نابخشودنی را مرتکب می‌شود. او بیان می‌کند که مراد مرحوم شیخ، هفتمین از فرزندان امام صادق (ع) می‌باشد و به این طریق قائم را فرد معرفی می‌کند و پای مهدی اول (احمد) را وسط می‌کشد. ــ اعتقاد مرحوم شیخ طوسی در کتاب الغیبة پیرامون تعداد امامان ـ که منحصر در عدد 12 می‌باشد ـ کاملا مشهود بوده و نسبت دادن غیر آن به ایشان، چیزی جز تهمت و غرض ورزی نمی‌باشد. ــ روایاتی را که ناظم العقیلی در مورد سبع مثانی و هفت امام ذکر می‌نماید در هیچ یک از منابع متقدم 👈 جز تفسیر عیاشی وجود ندارد اما روایاتی را که ما نقل نمودیم در چندین منبع متقدم ـ از جمله کتاب ، ، و ـ ذکر شده است. بنابراین در تعارض بین روایات ما و روایات ناظم العقیلی، روایات ناظم کنار گذاشته شده و قابل استناد نمی‌باشند. 🔴 نکته: همانطور که سابقا عرض کردیم کتاب (40 حدیث مهدیین) ناظم العقیلی مورد تایید احمد اسماعیل همبوشی بوده لذا جهالتها و غرض ورزیهای موجود در این کتاب، دروغین بودن احمد اسماعیل را آشکار کرده و بطلان فرقه او را ثابت می‌نماید. 🙏 با آرزوی بیداری هر چه زودتر عزیزان در دام افتاده . . . 🌹🌹🌹 https://t.me/PayehayePooshaly https://eitaa.com/PayehayePooshaly 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 .
📩 ‏ ‏ پایه . . . . . . . . . . . 13 ‏— < ( بسم الله الرحمن الرحیم ) > —‏ صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═‏ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ‏═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان ‏💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 نقد کتاب (40 حدیث مهدیین/ناظم العقیلی) ✅ لینک بخش قبل: 🆔 https://eitaa.com/PayehayePooshali/824 🔹 : همانطور که سابقا عرض شد، ناظم العُقیلی در مقدمه کتاب (چهل حدیث مهدیین) ادعاهایی را مطرح کرده و برای اثبات آنها به 40 حدیث اشاره می‌نماید. او مدعی است: 1️⃣ امامت در 12 امام محصور نبوده و مهدیین بعد از امام زمان (ع) مقام وصایت و امامت دارند. 2️⃣ مهدیین همان عترت و فرزندان امام زمان (ع) هستند. جهت دیدن ادعاهای ناظم العقیلی در مقدمه کتابش، به لینک زیر مراجعه فرمایید: 🆔 https://eitaa.com/PayehayePooshali/727 اما دلایل قبلی کتاب او ــ با صرف نظر از وپذیرش صدور آنها ــ ادعاهای فوق را ثابت ننموده بلکه دروغین بودن احمد اسماعیل بصری را رقم می‌زد. 📌 لازم به ذکر است کتاب مورد تایید احمد اسماعیل همبوشی بوده 👈 لذا هر اشکالی که بر این کتاب وارد شود، حکایت از احمد داشته و است بر پیشانی فرقه همبوشی. 📌 با این که ضمن بخشهای گذشته ایرادات فراوانی بر کتاب ناظم العقیلی بیان نمودیم و دیگر نیازی به نقد ما بقی کتاب نمی‌باشد، اما به جهت بیان رسوایی‌های بیشتر این فرقه، حدیث کتاب را از نظر گذرانده و ارتباط آن را با ادعاهای فوق مورد بررسی قرار ‌می‌دهیم. 🔹 حدیث هفتم: عن أبى حمزة عن أبى عبد اللّه عليه السّلام فى حديث طويل قال: يا ابا حمزة ان منا بعد القائم احد عشر مهديا من ولد الحسين (ع). امام صادق (ع) در حدیثی طولانی فرمودند: ای ابا حمزه! همانا از ما بعد از قائم، 11 مهدی از فرزندان حسین است. 💥 نقد و بررسی با صرف نظر از حدیث، نکاتی خدمت عزیزان تقدیم می‌گردد: 🔹 نکته اول: در این حدیث 👈 فقط سخن از وجود 11 مهدی از فرزندان امام حسین (ع) پس از قائم به میان آمده است 👈 و هیچ دلالتی بر فرزندی مهدیین نسبت به امام زمان (ع) و مقام امامت آنان ندارد. 📌 بنابراین ادعاهای ناظم العقیلی در مقدمه کتابش مبنی بر این که: ـ امامت در 12 امام محصور نبوده و مهدیین بعد از امام زمان (ع) مقام وصایت و امامت دارند. ـ مهدیین همان عترت و فرزندان امام زمان (ع) هستند. از این حدیث اثبات نمی‌شود. ✅ همین یک نکته برای بطلان استدلال ناظم العقیلی به حدیث هفتم کفایت می‌کند اما به جهت رسوایی بیشتر او، نکات و اشکالات بعدی را بیان می‌نماییم. 🔹 نکته دوم: ناظم العقیلی پس از ذکر حدیث فوق می‌گوید: ((مقصود از در این روایت، از فرزندان امام مهدی (ع) است و او همان کسی است که بعد از او 11 مهدی است ــ همانطور که در روایت قبل گذشت ــ و اما پس از امام مهدی (ع) 12 مهدی وجود دارد، بنابراین بین روایات نیست ...)) ناظم العقیلی، قائم در روایت فوق را 👈 بر مهدی اول تطبیق می‌دهد و سپس اشاره‌ای به روایت قبل ـ یعنی حدیث ششم کتاب چهل حدیث مهدیین ـ کرده و به این طریق 👈 تعارض بین این روایت و روایت (12 مهدی بعد از قائم) را حل می‌کند. 📌 اما غافل از این که در روایت قبل ـ یعنی حدیث ششم ـ مراد از قائم، امام کاظم (ع) است و آن حدیث مربوط به فرقه بوده که شرح مفصل آن در بخش قبل بیان شد. بنابراین ادعای ناظم العقیلی ــ مبنی بر این که مراد از قائم در حدیث هفتم، مهدی اول می‌باشد ــ سخنی گزاف و بدون دلیل می‌باشد و همچنان تعارض حدیث هفتم با احادیث دیگر مهدیین که دلالت بر وجود 12 مهدی بعد از قائم دارد، بر جای باقی می‌ماند. (صفحه بعد)📄👇👇👇 .
📩 ‏ ‏ پایه . . . . . . . . . . . 13 ‏— < ( بسم الله الرحمن الرحیم ) > —‏ صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═‏ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ‏═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان ‏💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 نقد کتاب (40 حدیث مهدیین/ناظم العقیلی) ✅ لینک بخش قبل: 🆔 https://eitaa.com/PayehayePooshali/845 🔹 : همانطور که سابقا عرض شد، ناظم العُقیلی در مقدمه کتاب (چهل حدیث مهدیین) ادعاهایی را مطرح کرده و برای اثبات آنها به 40 حدیث اشاره می‌نماید. او مدعی است: 1️⃣ امامت در 12 امام محصور نبوده و مهدیین بعد از امام زمان (ع) مقام وصایت و امامت دارند. 2️⃣ مهدیین همان عترت و فرزندان امام زمان (ع) هستند. جهت دیدن ادعاهای ناظم العقیلی در مقدمه کتابش، به لینک زیر مراجعه فرمایید: 🆔 https://eitaa.com/PayehayePooshali/727 اما دلایل قبلی کتاب او ــ با صرف نظر از وپذیرش صدور آنها ــ ادعاهای فوق را ثابت ننموده بلکه دروغین بودن احمد اسماعیل بصری را رقم می‌زد. 📌 لازم به ذکر است کتاب مورد تایید احمد اسماعیل همبوشی بوده 👈 لذا هر اشکالی که بر این کتاب وارد شود، حکایت از احمد داشته و است بر پیشانی فرقه همبوشی. 📌 با این که ضمن بخشهای گذشته ایرادات فراوانی بر کتاب ناظم العقیلی بیان نمودیم و دیگر نیازی به نقد ما بقی کتاب نمی‌باشد، اما به جهت بیان رسوایی‌های بیشتر این فرقه، حدیث کتاب را از نظر گذرانده و ارتباط آن را با ادعاهای فوق مورد بررسی قرار ‌می‌دهیم. 🔹 حدیث هشتم: عن كعب الأحبار قال: هم اثنا عشر 👈 فإذا كان عند انقضائهم فيجعل مكان اثنى عشر اثنا عشر مثلهم و كذلك وعد الله هذه الأمة فقرأ (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ) و كذلك فعل ببني إسرائيل‏. 🔅 ترجمه: کعب الاحبار گوید: آنها 12 نفر هستند پس زمانی که هنگام آنها رسد به جای آن 12 نفر، 12 نفر را قرار می‌دهد و این چنین خدا این امت را وعده داد. سپس این آیه را خواند (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ) و همین طور خدا با بنی اسرائیل انجام داد. 📕 تفسیر ابن ابی حاتم، ج8ص2628 💥 نقد و بررسی با صرف نظر از حدیث، نکاتی خدمت عزیزان تقدیم می‌گردد: 🔹 نکته اول: عبارات فوق، حدیث نبوده بلکه گفتار (1) یکی از جاعلان معروف حدیث می‌باشد. مضافا این که 👈 تفسیر ابن ابی حاتم از منابع اهل سنت بوده و هیچگونه حجیتی بر شیعیان ندارد. 📌 همین نکته اول برای استدلال ناظم العقیلی به حدیث هفتم کفایت می‌کند اما به جهت رسوایی بیشتر او، نکات و اشکالات بیشتری را بیان می‌نماییم. ✅ همانطور که شاهد بودید، همبوشیان از ابتدای کتاب (چهل حدیث مهدیین) تا کنون قادر به اثبات و فرزندی آنها برای امام زمان (ع) از احادیث نشده‌اند لذا به ناچار تمسک به سخنان افرادی چون کرده تا بلکه بتوانند در تایید فرقه خود سخن پراکنی نموده و عوام الناس را در دام خویش گرفتار نمایند. ـــــــــــــــــــــ : (1) او ابو اسحاق کعب بن ماتع حمیری یمانی، معروف به کعب الاحبار است. امام باقر (ع) ضمن حدیثی او را خوانده و فرمودند: كَذَبَ كَعْبُ الْأحْبَار. الکافی، ج4ص240 (صفحه بعد)📄👇👇👇 .
https://t.me/PayehayePooshaly ـ📄👆👆👆 ثانیا: اگر مراد از جابر، امام زمان (ع) بوده و مراد از مهدی، مهدی اول باشد اعتقاد همبوشیان پیرامون بر باد می‌رود زیرا آنان معتقدند کسی که امت پیامبر (ص) را اصلاح کرده و دنیا را پر از عدل و داد می‌کند می‌باشد اما در کلام عبدالله بن عمر، ـ یعنی امام زمان(ع) ـ به عنوان معرفی شده است. بنابراین با توجه به نقل کتاب (افتتاح الدعوة) 👈 مهدی همان جابر بوده و به آسانی ادعای همبوشیان باطل می‌شود، مضافا این که 👈 در سخن عبدالله بن عمر، شخص آگاه به ادبیات عرب را به همین نتیجه نیز می‌رساند. ⛔️ اگر گفته شود که: (با توجه به سخن عبدالله بن عمر، مهدی همان جابر بوده اما مراد از مهدی، مهدی اول می‌باشد) 🖋 در جواب گوییم: این سخن، ادعای گزافی بیش نیست زیرا در مهدی اول ــ البته با فرض پذیرش وجود مهدیین ــ به عنوان اصلاح کننده امت پیامبر (ص) و پر کننده زمین از عدل و داد مطرح نشده است بلکه با توجه به روایات فراوان، این شئون مربوط به امام دوازدهم حضرت مهدی (ع) می‌باشد. به روایات نمونه زیر دقت فرمایید: • در روایتی امیرالمومنین (ع) پیرامون اوصیاء پس از امام حسین (ع) مطالبی فرموده وگفتند:‏ ‏. . . وَ مِنْ بَعْدِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِه‏ . . . 👈 تاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِي يَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَ عَدْلًا بَعْدَ ‏جَوْرِهَا. 📕 بحارالانوار، ج 36ص253 . 🔅 ترجمه: و بعد از حسین، 9 نفر از صلب او هستند . . . آنها همان است که زمین را پر از نور و عدل می‌کند پس از ظلمت و جور زمین. • ضمن حدیث دیگری امام باقر (ع) فرمودند:‏ . . . مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا تَبْدِيلَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ قِيَامُ قَائِمِنَا . . . ‏بِأَبِي وَ أُمِّي الْمُسَمَّى بِاسْمِي وَ الْمُكَنَّى بِكُنْيَتِي 👈 السَّابِعُ مِنْ بَعْدِي بِأَبِي مَنْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا. ‏ 📕 غیبت نعمانی، ص86‏ . 🔅 ترجمه: از امور حتمی که تبدیلی برای او در نزد خدا نیست قیام قائم ما می‌باشد . . . پدر و مادرم فدای کسی که هم نام و هم کنیه من است، همان که بعد از من است، پدرم فدای کسی که زمین را پر از عدل و داد می‌کند بعد از آن که پر از ظلم و جور شده است. • در حدیث دیگری پیامبر خدا (ص) ضمن نام بردن تک تک اوصیاء خود، پیرامون وصی دوازدهم فرمودند:‏ . . . 👈 ثمَّ ابْنُهُ الْقَائِمُ‏ بِالْحَقِّ مَهْدِيُّ أُمَّتِي الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما. 📕 کمال الدین ج1ص258‏ . 🔅 ترجمه: سپس قائم به حق، مهدی امت من است کسی که زمین را پر از عدل و داد می‌کند بعد از آن که پر از ظلم و جور شده است. واحادیث فراوان ومتواتر دیگر که جهت مشاهده آنها می‌توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید: 🆔 https://eitaa.com/PayehayePooshali/869 📌 بنابراین اگر اگر اگر سخنان عبدالله بن عمر ناظر به مساله مهدیین باشد ــ که نیست ــ اسم به عنوان مشخص می‌گردد که این مطلب با اعتقاد همبوشیان در تعارض است زیرا آنان نام مهدی اول را منحصر در (احمد، عبدالله و مهدی) ذکر می‌کنند. (صفحه بعد)📄👇👇👇 .