eitaa logo
فلسفه ذهن
892 دنبال‌کننده
138 عکس
68 ویدیو
21 فایل
محتوای تخصصی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی توسط: مهدی همازاده ابیانه @MHomazadeh عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران با همکاری هیئت تحریریه
مشاهده در ایتا
دانلود
نفس از سنخ انرژی است؟ 🔷 به نظر می‏رسد آن‏چه به عنوان یا جسم لطیف، واسطه بین بدن و نفس نزد فیلسوفان مسلمان تلقّی می‏ شد که قوای حسّی حرکتی را از طریق عروق و عصب‏ها به اعضاء بدن انتقال می‏ دهد، در واقع متناظر با انرژی الکتریکی خاصّی است که توسّط مایع درون آکسون نورون‏ها حمل می‏ شود و در مغز و بدن جریان می‏ یابد. 🔶 بنابراین می‏ توان به وجود واسطه‏ ای از سنخ ، بین بدن و نفس اذعان داشت که انتقال و ارتباط بین این دو را تسهیل می‏ کند. بدین ترتیب بخشی از اشکالات و ابهامات درباره چگونگی ارتباط یک فرامکان با یک مکان‏ مند، تا حدّی پاسخ داده می‏ شود: در این میانه یک واسطه که حظّی از تجرّد دارد (انرژی)، ایفای نقش می‏ نماید. این تعبیر (حظّی از تجرّد) را برای مطلق نفس، اعمّ از نفس حیوانی و انسانی بکار می‏ برد. (صدرالمتألهین، اسفار، ج8، ص17) 🔷 شاید بتوان فرضیه‏ ای جدید را هم مدّ نظر قرار داد که پا را یک قدم فراتر نهاده و با داعیه تطبیق بر چارچوب نظریه صدرایی و همچنین، همخوان با یافته‏ های علوم اعصاب، نفس را نیز از سنخ انرژی بی‏نگارد. 🔶 به تعبیر صدرا، نفس از انقسام مادّی و کثرت مکانی مبرّاست و نه از هر کثرتی. همچنین ترکیب نفس و بدن در اندیشه او، یک ترکیب مادّی و سازنده یک نوع واحد طبیعی است. وی نفس را یک جوهر مستقل از «جوهر مادّی منغمر در ماده» و «جوهر مجرّد» می‏ داند. تمامی این مشخّصه‏ ها قابل انطباق با انرژی و ارتباط آن با مادّه است. ضمن آن‏که با دستاوردهای علوم اعصاب و کشف نکات مختلف درباره انرژی الکتریکی جاری در اعصاب، هماهنگی بسیار بیشتری دارد. 🔷 همان‏طور که تبدیل انرژی الکتریکی مغز به صورت دیگر - مانند تبدیل به انرژی جنبشی - سبب حرکت عضلات می‏ شود، می‏ توان تبدیل صورت اعلایی از انرژی - که همان نفس است - را به صورت دیگر - یعنی انرژی الکتریکی اعصاب - لااقل بعنوان یک فرضیه طرح کرد. در نتیجه، یک سلسله مراتب تبدیل صور مختلف انرژی از بدن به نفس - در تأثیرات علّی بر نفس - و از نفس به بدن - در تأثیرات علّی بر بدن - را شاهد خواهیم بود. 🔶 اما به نظر می‏ رسد همراهی با این فرضیه‏، دشواری‏های زیادی دارد. صور مادّی همگی «علی وتیره واحده» و به یک منوال مشخّص عمل می‏ کنند، حال آن‏که نفس این‏گونه نیست. انرژی‏هایی که ما می‏ شناسیم نیز همگی بر فرمول و منوال واحدی عمل می‏ کنند و حرکت و تأثیر ارادی‏ ای را نشان نمی‏ دهند. 🔷 با این اوصاف، چطور می‏ توان ظهور در نفس را صرفاً در قالب این‏که رتبه اعلایی از انرژی است، توضیح داد؟ در صورتی ‏که در صور و رتبه‏ های پیشین انرژی (مانند انرژی الکترومغناطیسی و انرژی حرکتی و ...)، اساساً پدیده اراده وجود نداشته است. این مطلب تا حدّ زیادی درباره ظهور شقوق مختلف آگاهی در نفس هم قابل طرح است. مگر آن‏که وجود انواع مختلف آگاهی را در همه صور انرژی نیز بپذیریم که دشوار می‏ نماید. 🔶 نکته دیگر آن است که در ، علاوه بر تبدیل مادّه به انرژی، سخن از تبدیل انرژی به مادّه هم وجود دارد و مثال‏ها و شرایطی هم برای آن ذکر می‏ شود. ولی در دیدگاه ، نفس در پی تامّ یافتن و جدا شدن از بدن، امکان تبدیل به مادّه را ندارد؛ ولو از طریق تبدیل شدن به وسائطی مانند انرژی الکتریکی و حرکتی. 🔷 اصولاً نفس در نظر صدرا، بعد از تجرّد تام، جوهری کاملاً مجزّا از مادّه و فارغ از جمیع کثرات مکانی و زمانی است. این در شرایطی است که مطابق آن‏چه گفتیم، انرژی و مادّه – بعنوان دو صورت مختلف از یک حقیقت بنیادین مانند میدان – اساساً تنیده در فضا-زمان هستند و هویّت آن‏ها در نسبت با سه بُعد مکانی و یک بُعد زمانی تعریف می‏ شود. نه تنها مادّه و انرژی، بلکه هر رویداد فیزیکی، در چارچوب فضا-زمان رخ می‏ دهد و با آن عجین است. بنابراین فرض وجود انرژی در ورای فضا-زمان، مستلزم خروج از ماهیّت آن خواهد بود. همازاده ابیانه، مهدی، دوئالیسم سینوی - دکارتی و مونیسم صدرایی از منظر فیزیکالیسم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۷، صص۱۴۱-۱۳۴ مهمترین مباحث فلسفی درباره نفس/ذهن را اینجا ببینید: https://eitaa.com/joinchat/183304263Cbe50a0e2d9