تقابل رئالیسم و ایدئالیسم.mp3
40.99M
👥 #گفتگو | تقابل رئالیسم و ایدئالیسم
➖ معنا و پیشینه رئالیسم و ایدئالیسم
➖ خوانش از بارکلی، کانت و هگل
➖ آیا لزوما ایدئالیسم سفسطه است؟
➖ تمایز آگاهی با متعلق آگاهی
➖ بررسی راهحل شکاف ذهن و عین
👤 دکتر #محمدمهدی_اردبیلی
👤 دکتر #میلاد_نوری
📚 #فلسفه_غرب | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖼 #حکمتانه | ویکتور فرانکل:
📌 وقتی انسان نتواند معنای عمیقی در زندگی پیدا کند، حواس خود را با لذت ها پرت می کند.
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۲۹
🧩 نظریه كانت (واقعگرایی) ۲
✍نقد و بررسی نظریه اخلاقی کانت
📌 نظریه اخلاقی کانت با نقدهای متعددی مواجه شده است که برخی از آنها به مبانی نظری و اصولی مربوط میشوند و برخی دیگر نقدهای جدی و مبنایی به شمار میآیند.
🔻 ۱. تنگنظرانه بودن
یکی از ایرادها این است که بر اساس این مبنا، تعداد کارهای اخلاقی در عالم بسیار کم خواهد شد. به عبارت دیگر، انسانهای بسیار اندکی وجود دارند که کارهای خود را صرفاً به انگیزه تبعیت از قانون انجام دهند و هیچ چشمداشتی به پاداش یا نتایج نداشته باشند. این نقد به این معناست که فهم متعارف از اخلاق، که شامل انگیزههای مختلف انسانی است، با نظریه کانت همخوانی ندارد. البته کانت میتواند در پاسخ بگوید که کمیّت مهم نیست و باید به استدلالهای نظریه توجه کرد. او میگوید که ارزش کارهای اخلاقی به کیفیت و نیّت آنها بستگی دارد و نه به تعداد آنها.
🔻 ۲. افراطی بودن معیار
در نقد دیگری گفته شده است: کانت بر این باور است که راستگویی همواره خوب است و هیچ استثنایی ندارد. در حالیكه ما میبینیم راستگویی همواره و در همه جا خوب نیست؛ به عنوان مثال، در شرایطی که راستگویی ممکن است منجر به کشتن چندین انسان بیگناه شود. کانت ممکن است در پاسخ به این اشکال بگوید که وظیفه ما همواره راست گفتن است و نتایج آن اهمیتی ندارد.
🔻 ۳. بطلان پیشینی دانستن احکام عقل عملی
کانت بر این باور بود که احکام عقل عملی پیشینی و مستقل از تجربهاند. اما باید دانست؛ ما دو نوع عقل نداریم و سخن از عقل عملی و نظری به معنای تنوع مدرکات عقل است. یکی از احکام مستقل عقل عملی، حسن عدل و قبح ظلم است. در تعریف عدالت گفته شده است: «حق هر کسی را به او دادن». اکنون سوال میشود که منظور از «حق» چیست؟ بهترین تعریفی كه برای «حق» میگویند: این است كه «حق» چیزی است كه مطابق عدالت باشد. با اندك دقتی دانسته میشود كه این مطلب، مبتلا به دور است. بنابراین تعیین حق هر فرد نیازمند شناخت موازین نظری و واقعیات عینی است. به عنوان مثال، برای قضاوت درباره حکم ارث، باید تفاوتها و نقشهای اجتماعی زن و مرد را شناخت.
🔻 ۴. بطلان مطلقگرایی کانتی
یكی دیگر از اشكالات نظریه اخلاقی كانت، افراط در مطلقگرایی است. توضیح آن كه كانت بر این باور است كه احكام اخلاقی همیشه و همه جا و برای همه كس ثابتاند و هیچ گونه استثنایی هم ندارند. به عنوان مثال، اگر راستگویی موجب قتل هزاران انسان بیگناه شود باز هم كاری نیكو است و وظیفه ما این است كه از آن تخلف نكنیم. اما روشن است كه این حكم خلاف عقل و فطرت انسانی است. خود كانت مدعی بود كه احكام عقل عملی احكامی بدیهی هستند و همه انسانها آنها را درك میكنند. حق آن است كه حسن راستگویی و دیگر افعال اختیاری انسان را بدون توجه به نتیجه و غایت آنها نمیتوان فهمید.
🔻 ۵. رابطه «تکلیف» و «واقعیت»
کانت میگوید که عمل اخلاقی باید مطابق با وظیفه باشد. وظیفهای که به بداهت قابل درک است؛ درحالیکه مسؤولیت و تكلیف، یك مفهوم فلسفی انتزاعی است و تصدیق به این كه انسان دارای وظایفی است متوقف بر وجود حقایقی است كه باید آنها را به عنوان یك واقعیتهای موجود درك كند.
🔻 ۶. جایگاه «نیت» در فلسفه اخلاق کانت
توجه به مسأله نیت در حقیقت یكی از نقاط قوت نظریه اخلاقی كانت است. اما متأسفانه ایشان درباره متعلق نیت به كج راهه رفته است. در اینجا به ذكر این نكته بسنده میكنیم كه نیّت صورت گزافی و گترهای در انسان پدید نمیآید، بلکه نیازمند مقدمات و مبادی نفسانی خاصی است که مبتنی بر شناختهای عقل نظری است. سخن اینجاست که ورای نیت انجام وظیفه، نیّتی دیگر وجود دارد که فرد به دنبال کمال است. و اگر چنین نباشد به تسلسل میانجامد. اما کانت تأکید میکند که اگر کسی برای رسیدن به کمال کاری انجام دهد، آن عمل اخلاقی نخواهد بود.
🔻 ۷. ناکافی بودن معیار
كانت معیار اخلاقی بودن یك كار را تعمیم پذیری قاعدهای كه آن كار بر اساس آن صورت میگیرد میدانست؛ در حالی كه تعمیمپذیری یك قاعده، به خودی خود، اخلاقی بودن، آن را تضمین نمیكند.
🔻 ۸. عدم ارائه راه حل برای موارد تزاحم
کانت ادعا میکند که وظایف اخلاقی همگی مطلق بوده و هیچ گونه استثنایی را نمیپذیرند. با این وجود وی نمیتواند برای مواردی که وظایف با هم در تعارض افتند، پاسخی ارائه دهد. در واقع برای رفع تزاحم رفتاری، برنامهای ندارد.
📘#محمدتقی_مصباح_یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۹۲-۲۹۸
📚 #فلسفه_اخلاق | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
تغییر در متافیزیک تحلیلی و نظریه حرکت جوهری.mp3
88.79M
🏃♂ #خردنوا | تغییر در متافیزیک تحلیلی و نظریه حرکت جوهری
00:14 اهمیت حرکت جوهری
02:59 پیشینه متافیزیک تحلیلی
13:05 دیدگاهها در مسئله ویژگیها
20:28 تروپیسم در فلسفه اسلامی
26:38 بقای اشیاء در طول زمان
34:35 طرح دو دیدگاه مهم
48:35 دلایل امتدادگرایی
1:01:37 اشکال استمرارگرایان
1:23:42 دیدگاه ملاصدرا
👤 دکتر #محمود_مروارید
📚 #فلسفه_تحلیلی | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖼 #حکمتانه | علامه مصباح یزدی:
📌 اگر دین در جامعه کمرنگ شود، نظارت بیرونی هم کارآیی نخواهد داشت؛ چراکه بازرس نیز با رشوه قابل خریدن خواهد شد.
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
چیستی و نحوه وجود فرهنگ.mp3
32.62M
🎭 #خردنوا | چیستی و نحوه وجود فرهنگ
03:28 نحوه وجود انسان
11:35 هویت فلسفی جامعه
20:36 چیستی فرهنگ
26:59 خارجیت معقولثانی
37:41 نحوه وجود فرهنگ
47:47 تاريخمندی فرهنگ
56:53 آیه حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ
👤 استاد #سیدیدالله_یزدانپناه
📚 #فلسفه_فرهنگ | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۳۰
🧩 مکتب سعادتگرایی (واقعگرایی)
سعادتگرایی ریشه در اندیشههای حکمای یونان باستان دارد. این مکتب بر این باور است که سعادت و کمال، هدف نهایی اخلاق و ارزشهای اخلاقی هستند. هرچند در تعریف سعادت و کمال اختلاف نظر وجود دارد، اما همگی بر اهمیت آن تأکید دارند. در این فصل، دیدگاه سه فیلسوف بزرگ یونان، سقراط، افلاطون و ارسطو، مورد بررسی قرار میگیرد.
۱. دیدگاه سقراط:
سقراط بر خودشناسی و اهمیت فضیلت تأکید دارد و معتقد است که فضیلت و دانش ارتباط نزدیکی دارند. او به حیات اخروی و جاودانگی روح نیز اعتقاد داشت و بر این باور بود که انسانها باید خود را بشناسند و از طریق تحصیل فضیلت و حکمت به سعادت دست یابند. او همچنین بر اهمیت تعریف مفاهیم اخلاقی تأکید میکرد و میکوشید تعاریف کلی و صحیحی از مفاهیم مانند عدالت و دوستی ارائه دهد. وی معتقد بود که علم و فضیلت یکی هستند و هیچ کس آگاهانه بدی نمیکند. به این ترتیب، شناخت صحیح از مفاهیم اخلاقی میتواند انسان را از نسبیگرایی اخلاقی نجات دهد و به او کمک کند تا به فضیلت و سعادت واقعی دست یابد.
۲. دیدگاه افلاطون:
افلاطون، که شاگرد سقراط بود، با نظریه «مُثُل» خود، مفاهیم کلی را واقعی و مستقل از اشیاء محسوس میداند. او معتقد است که این مُثُل، واقعیتهای عینی و ابدی هستند که انسانها باید به شناخت آنها بپردازند. افلاطون بر این باور است که سعادت حقیقی در پیروی از فضیلت و شناخت حقایق نهفته است. او همچنین به ازلی و ابدی بودن روح اعتقاد دارد و میگوید که روح قبل از تعلق به بدن، با عالم مُثُل ارتباط داشته و پس از ورود به این دنیا، آن دانستهها را فراموش کرده است. بنابراین، سعادت در بازگشت به آن عالم و شناخت مجدد حقایق است.
۳. دیدگاه ارسطو:
ارسطو، در مقایسه با سقراط و افلاطون، نظریهای نظاممند ارائه میدهد و سعادت را به عنوان هدف نهایی انسان معرفی میکند. او فضیلت را به دو دسته عقلانی و اخلاقی تقسیم میکند و معتقد است که فضیلت در انتخاب حد وسط میان افراط و تفریط نهفته است. ارسطو همچنین بر این نکته تأکید دارد که سعادت باید در طول زندگی تحقق یابد و نه فقط در لحظات خاص. او بر این باور است که فضیلت اخلاقی چیزی است که انسان را در وصول به این هدف فطری یاری میدهد.
✍ نقد و بررسی:
۱. مسأله حیات ابدی:
نقطه مثبتی که در نظریه سقراط وجود دارد و به نظر میرسد از اهمیت زیادی برخوردار است، تأکید بر حیات ابدی و جاودانگی روح است. در حالی که ارسطو به این حقیقت توجه چندانی ندارد. آیا میتوان سخن از خوشبختی واقعی به میان آورد بدون توجه به حیات ابدی و حقیقی انسان؟
۲. نظریه مُثُل:
سعادتگرایی افلاطونی مبتنی بر نظریه مُثُل است. درستی این مبنا محل بحث است. آیا واقعاً مثالهایی که افلاطون معتقد است، واقعیت دارند و با ادله عقلی قابل اثباتاند؟ این مسأله نیاز به بررسیهای عمیقتری در مباحث فلسفی و معرفتشناسی دارد.
۳. علم به عنوان علت تامه عمل:
سقراط و افلاطون علم را علت تامه عمل میدانستند و حکمتی را که به فضیلت منجر میشود، ام الفضایل تلقی میکردند. اما این سخن قطعاً درست نیست. تجربیات شخصی هر فرد نشان میدهد که دانستن، علت تامه عمل کردن نیست. بسیاری از افراد با وجود آگاهی از بدی یک عمل، به آن عمل دست میزنند. این موضوع در آیات قرآن نیز مورد تأکید قرار گرفته است؛ «وَ جَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوّاً»
۴. ناکافی بودن معیار اعتدال:
نقطه مثبتی که در نظریه ارسطو وجود دارد، مسأله اعتدال است. اما به نظر میرسد این معیار از کارآیی لازم برخوردار نیست. با این معیار نمیتوان فضایل و رذایل اخلاقی را به درستی شناخت. برای شناخت فضایل و رذایل، ابتدا باید همه قوای انسانی و هدف نهایی را شناخت و سپس به بررسی تزاحم این قوا پرداخت.
۵. ناکافی بودن علم حصولی:
اشکال دیگری که به طور مشترک بر نظریه سقراط، افلاطون و ارسطو وارد است، این است که کمال حقیقی انسان تنها در سایه علوم حصولی نیست. علم حصولی هرچند قوه عاقله را تقویت میکند، اما این همه مقام انسانیت نیست. بسیاری از افراد با وجود داشتن علم، از نظر اخلاقی و معنوی در سطح پایینی قرار دارند. این موضوع نشان میدهد که کمال و سعادت انسانی نیازمند ارتباط با خدا و علم حضوری است.
📘#محمدتقی_مصباح_یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۹۹-۳۲۴
📚 #فلسفه_اخلاق | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
28.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗳 #خردنما | آیا حکومت بدون ایدئولوژی داریم؟
➖ آیا بخاطر ایدئولوژی چهل سال محروم شدیم؟
➖ ایدئولوژی لیبرال دموکراسی
➖ رالز و تئوری عدالت
➖ مشروعیت هیتلر
👤 آیت الله #صادق_لاریجانی
📚 #فلسفه_سیاسی | #عمومی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🕋 #مکتب | امام جواد ﴿؏﴾:
📌 اَلقَصدُ اِلَی اللهِ تَعالی بِالقُلُوبِ اَبلَغُ مِن اِتعابِ الجَوارِحِ بِالاَعمالِ.
♻️ با پای دل به سمت خدا رفتن ، رساتر از رفتن با پای بدن است.
🔻 علامه مصباح: وقتی رفتن با دل به سمت خدا با رفتن با اعضا و جوارح، در مقابل هم قرار میگیرند به این معناست كه اگر فرصت تقرب با اعمال برای فردی فراهم نیست و مثلا فقیر است و نمیتواند به كسی كمك كند، یا ناتوان است و نمیتواند به عمل عبادی بپردازد، نه تنها نباید ناامید باشد، بلكه باید امیدوارتر هم باشد كه خداوند اجری بیشتر نصیب او كند.
📥 دانلود با کیفیت بالا
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🧩 #درسگفتار | درآمدی بر فلسفه ذهن
🎙 ۱۸ فایل صوتی و موضوعی
👤 دکتر #صفدر_الهیراد
📚 #علوم_شناختی | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
📗 درآمدی بر فلسفه ذهن ۱
📌 آشنایی با علوم شناختی
02:00 تعریف علوم شناختی
03:45 اهداف علوم شناختی
14:00 پرسش و پاسخ دانشجویان