💢 #خردخوان | تفاوت «فلسفه دین» با «کلام»، «کلام جدید» و «الهیات فلسفی»
1️⃣ موضوع و مسائل
🔻 رابطه میان مسائل فلسفه دین و مسائل کلام و الهیات فلسفی عموم و خصوص من وجه است. فلسفه دین به موضوعاتی میپردازد که در فهم حقیقت دین و پذیرش آن تاثیر گذارند. ولی کلام و الهیات فلسفی همه آموزههای اعتقادی را مورد بحث قرار میدهند.
🔻 بنابراین فلسفه دین با کلام و الهیات فلسفی یک حوزه مشترک و دو حوزه متفاوت دارند.
حوزه مشترک میان اینها مباحثی مانند اثبات وجود خدا، صفات خدا، فعل الهی، معجزه و مسئله شر است.
حوزه اختصاصی کلام و الهیات فلسفی، باورهای فرعی اعتقادی هستند، مانند ویژگیهای برزخ و قیامت است. همچنین آموزههای خاص هر دین در الهیات آن دین بحث میشود، مانند تثلیث و تجسد در مسیحیت یا وحی و مهدویت در اسلام.
حوزه اختصاصی فلسفه دین شامل مباحثی همچون علم و دین، عقل و ایمان، زبان دین و تجربه دینی میشود که بیشتر جنبه معرفتشناختی دارند.
2️⃣ روش
🔻 کلام از هر روشی که برای اثبات، تبیین و دفاع از دین مفید باشد، استفاده میکند. حتی ممکن است از جدل یا مغالطه نیز بهره ببرد ولی در قرون اخیر متکلمین سعی کردهاند روشهای نادرست را کنار بگذارند و از روشهای معرفتزا اعم از عقلی، نقلی و تجربی استفاده کنند. بر خلاف الهیات فلسفی و فلسفه دین که فقط با روش عقلی سروکار دارند.
3️⃣ غایت
🔻اولا، کلام یا الهیات دغدغه اثبات صدق دین و مدعیاتش را دارد، ولی فلسفه دین دغدغه اثبات صدق را ندارد بلکه صدق و کذب را بررسی میکند. ممکن است حکم به صدق کند و ممکن است حکم به کذب کند. از همین رو نمیتوان خبر از متکلمی بیدین داد، اما فیلسوفان دین ملحد به وفور یافت میشوند.
🔻ثانیا، الهیات متصدی اثبات و دفاع از دین متبوعش است ولی برای فلسفه همه ادیان اهمیت دارند.
🧩 نکته مهم: باید میان هدف علم و هدف عالم تفاوت قائل شد. آنچه گفته شد، در مورد هدف علم است نه عالم. از این رو ممکن است فیلسوف دینی که متعهد به دین خاصی است، با روشی کاملا سکولار به بررسی مسائل فلسفه دین بپردازد و مطالبش را به نحوی ارائه دهد که هیچ نشانی بر جانبداریش وجود نداشته باشد.
✏️ استاد #سیدمصطفی_میرباباپور
📚 #فلسفه_دین | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
📒 #خردخوان | خدای دین و خدای فلسفه؛ مغایرت یا اینهمانی؟!
❓ برخی از فیلسوفان خداناباور غربی همچون جانهاسپرز و متألهان مسیحی مانند جان هیک اعتقاد دارند خدایی که در براهین فلسفی به عنوان واجب الوجود، علت نخستین، طراح کیهانی و... اثبات میشود، مغایر با خدایی است که دین توصیفش میکند و فیلسوفان خداباور مجوزی برای یکی انگاشتن این دو ندارند.
❓برخی دیگر معتقدند خدای دین شایسته محبت و پرسش است و انسان باید در مواجهه با وی کرنش و خضوع نماید، در حالی که خدای فلاسفه، تنها یک واجب الوجود است که شوری در دلها نمیافکند؛ خدای فلسفه یک امر خشک و انتزاعی است که متعلق مجادلات علمی و مناقشات ذهنی است.
🧩 در مقام بررسی این ادعا نخست باید توجه داشت که ادیان گوناگون حتی ادیان الهی تصویر واحدی از مسئله خدا به دست نمیدهند، مسیحیت رایج مدعی تثلیث است، حال آن که شعار اسلام در توحید تجلی یافته است، از سوی دیگر، مکاتب و نظامات فلسفی نیز نگرش واحدی به خداوند ندارند. بر این اساس، مدعای تغایر خدای فلسفه با خدای دین را نمیتوان در قالبی کلی بررسی کرد، بلکه باید مقضود خود از دین و فلسفه را مشخص کنیم. ما این مدعا را از منظر قرآن کریم به مثابه کتاب مقدس دین اسلام و فلسفه اسلامی بررسی میکنیم، خدای قرآن با اسم علم «الله» شناخته میشود و رایجترین تعبیر برای خدا در فلسفه اسلامی عنوان «واجب الوجود بالذات» است.
🔸 مدعای دوگانگی خدای دین با خدای فلسفه از منظر قرآن و فلسفه اسلامی پذیرفتنی نیست؛ زیرا بر طبق قرآن، یکی از اوصاف منحصر در فرد الله تعالی، «شیء غیرمخلوق» است؛ در نگرش قرآنی، همه موجودات مخلوق الله هستند و او تنها موجودی است که وصف «شیء غیرمخلوق» را دارد. در جانب فلسفی نیز، واجب الوجود که با براهینی ابتدا وجودش و سپس وحدتش اثبات میشود، تنها موجود بدون علت است. پس «شیء غیرمخلوق» وصف انحصاری الله قرآن و واجب فلسفه است. بنابراین، مصداق الله و واجب الوجود یکی است.
🔸 اما مدعای دوم مبنی بر تفاوت نسبت انسانی با خدای فلسفه و خدای دین نیز با تمرکز بر صفات ذاتی و فعلی خداوند قابل بررسی است. در فلسفه الهی، تنها به اثبات وجود خدا بسنده نمیشود، بلکه پس از مرحله اثبات ذات، به سراغ اثبات و بررسی اقسام گوناگون اوصاف الهی میروند. اوصاف فعلی خداوند بیانگر روابط گوناگون خداوند با مخلوقات از جمله انساناند، اما صفات ذاتی چگونگی ذات الهی و کمالات او را توصیف میکنند.
🔻 در سطح عامه مردم، توجه به اوصاف فعلی خداوند و نقش او در هستی و زندگی انسان، شایستگی او برای محبتورزی و پرستش را نشان میدهد و عموم مردم با ادراک این اوصاف و مناسبات متعدد میان خود و پروردگارشان، به او محبت پیدا کرده، در مواجهه با سر تعظیم فرود می آورند.
اما فیلسوفان فراتر از این معرفت عمومی، خداوند را به اوصاف کمالش میشناسند و این معرفت به کمال بیپایان و زبیایی کرانناپیدای خداوند عشقی عقلانی در دل ایشان میافکند که فراتر و والاتر از محبت برآمده از اوصاف فعلی حق است؛ والذین آمنوا أشد حباً لله.
✏️ استاد #مهدی_عبداللهی
📚 #فلسفه_دین | #نیمهتخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🎙 #درسگفتار | خداشناسی
(بر اساس کتاب #طرح_ولایت، نوشته عبدالرسول عبودیت و مجتبی مصباح)
🧩 ۴۰ فایل صوتی کوتاه و موضوعی
👤 استاد #محمد_سربخشی
📚 #فلسفه_دین | #نیمهتخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
AudioCutter_3FilesMerged_۱۲۱۱۲۰۲۲(3).mp3
6.72M
🔗 #خردنوا | ارتباط رنج و رشد
۱) آیا لزوما برای رشد کردن، باید متحمل رنج و مشقت شویم؟
۲) محرومیتهای جبری انسانها در دادگاه الهی چگونه محاسبه می شود؟
👤 استاد #محمد_سربخشی
📚 #فلسفه_دین | #نیمهتخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
✝ #خردخوان | ریشۀ مبحث تعارض علم و دین در غرب مسیحی
⭕️ ناسازگاری برخی اعتقادات، ارزشها، و احکام دینی با برخی دانستهها و خواستههای بشری از دیرزمان وجود داشته است و به دین خاصی محدود نمیشود. ولی آنچه تعارض علم و دین نامیده میشود و به صورت یک معضل نظری و عملی مطرح شده، فیلسوفان و متکلمان را به تکاپو برای نظریهپردازی و تلاش جهت حل و فصل آن واداشته است از خصوصیات عصر مدرن به حساب میآید. این فعالیت فکری از یک سو ریشه در آموزههای مسیحیت کنونی دارد، و از سوی دیگر زاییدۀ گرایشهایی فکری و فرهنگی است که از پسِ جنبشهای فرهنگی قرون پانزده به بعد در اروپا رخ نمود.
1⃣ شاید بتوان گفت: نگاه تحقیرآمیز، بلکه تکفیرآلود، کتاب مقدس و کلیسا به علم، بیشترین سهم در شکلدادن نوع نگاه جهان غرب به رابطۀ میان علم و دین را داشته است. کتاب مقدس که از دو بخش عمدۀ عهد قدیم و عهد جدید ترکیب شده است، در توصیفی تحریفشده از جریان خلقت حضرت آدم و حواعلیهما السلام، «علم» را همان میوۀ ممنوعهای معرفی میکند که تناول آن موجب خشم خداوند و اخراج حضرت آدم وحوا (و نسل بنیآدم) از بهشت عدن شد؛ عملی که به زعم نویسندگان کتاب مقدس، به «گناه جبلّی» بنیآدم تبدیل شد و موجب گشت تا هر انسانی از روز تولد گناهکار به دنیا بیاید! چنین علمی آشکارا با دین، ارادۀ الهی، و سعادت بشر در تعارض است.
2⃣ عامل دیگری که تعارض علم و دین را در ذهنیت انسان مدرن اروپایی نهادینه کرده است، آموزههایی غیرعقلانی، ضداخلاقی، و ضدعلمی مانند تثلیث، بخشش گناهان توسط کشیش، آموزۀ زمینمرکزی، و توصیه به ظلمپذیری در کتاب مقدس است که همگی نمونههایی است از تحریفهای وارد شده در دین مسیحیت. چنین دینی به روشنی در برابر عقل و فطرت بشری قرار دارد و تعارض آن با علم و عقلْ دور از ذهن نیست.
3⃣ عامل سومی که با آغاز دوران رنسانس به عوامل پیشگفته اضافه شد و جرقۀ یک انقلاب فکری و فرهنگی بر ضد دین را در دوران مدرن روشن کرد، گسترش و تسلط گرایشهای ماتریالیستی و سکولار در اروپا بود. پیدایش نظریات هستیشناسانه و معرفتشناسانهای که بر محور مادیگرایی و حسگرایی دور میزد و با پیشرفتهای چشمگیر علوم طبیعی همراه شد توانستند توهّم خودبسندگی معرفتی را در انسان غربی پدید آورند. گرایش سکولار بر این پایه استوار شد که انسان مدرن در نظر و عمل خود نیازی به دین ندارد، بلکه آنگونه که کانت مدعی شد، باید خود را از قید و بند وابستگی تصنّعی و خودخواستهاش به دین و ارباب کلیسا رها سازد و همچون انسانی بالغ روی پای خود بایستد. به جرأت میتوان گفت که تحریفهایی که در دین یهودیت و مسیحیت انجام شده بود نقشی بهسزا در پیدایش و رشد این عامل سوم داشتند.
💢 مجموعۀ این عوامل دست به دست هم دادند و شرایطی را فراهم آوردند که امروزه تعارض علم و دین گویا به یکی از بدیهیات برای متفکران غربی تبدیل شده است، و آنچه باقی مانده پیداکردن راه حل برای این تعارض است. کسانی که در این مبحث به اظهار نظر پرداختهاند، برای رفع تعارض و تعیین تکلیف نظری و عملی انسان پیشنهادهایی گاه متعارض داده اند.
📘 #محمدتقی_مصباح_یزدی، رابطه علم و دین، ص137-140
📚 #فلسفه_دین | #نیمهتخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🧩 #درسگفتار | خداشناسی
🎙 فایلهای تصویری و موضوعی
👤 استاد #مجتبی_مصباح
📚 #فلسفه_دین | #عمومی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
💡#خردخوان | انواع براهین وجود خدا
🔰 به طور کلی براهین ناظر به ذات خدا، در تقسیمی اولیه، به دو دسته تقسیم میشوند:
۱) دستهای که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، نشان میدهند که وجود خدا بینیاز از استدلال است و
۲) دسته دیگری که به اثبات وجود خدا میپردازند.
➖ اما دسته اخیر خود دو گروه اند:
۱) گروه اول براهینی که از صرف مفهوم خدا در ذهن، وجود خدا را در خارج ثابت می کنند؛ این گروه از براهین را «براهين وجودی» یا «براهين وجود شناختی» مینامند.
۲) گروه دوم براهینی هستند که با اعتراف به وجود شیئی عینی خارجی و با تکیه بر آن، وجود خدا را ثابت می کنند.
➖ این گروه اخیر خود شامل دو قسم برهان است:
۱) قسم اول براهینی که وجود خدا را با تکیه بر وجود شیئی غیر از او ثابت میکنند. این قسم از براهين را «مخلوق محور» مینامیم.
۲) قسم دیگر شامل براهینی است که با اینکه مبتنی بر واقعاند، به نحویاند که ولو وجود مخلوق انکار شود، باز هم وجود خدا را ثابت میکنند و به اصطلاح موجود محورند، چنين براهینی را «براهين صديقين» میگویند.
👇 اگر دقت کنیم، در مییابیم که حصر فوق عقلی است. بنابراین براهینی که به اثبات ذات خدا میپردازند عقلا سه نوعاند:
۱) مفهوم محور یا براهین وجودی؛
۲) مخلوق محور؛
۳) موجودمحور یا براهین صدیقین.
📘 #عبدالرسول_عبودیت، در آمدی بر نظام حکمت صدرایی، ج۲، ص ۱۵۷ و ۱۵۸
📚 #فلسفه_دین | #نیمهتخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
26.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪐 #خردنما | مادیگرا محال است نفی خدا کند.
💎 تبیین ساده و دقیق از رابطهی ماتریالیسم با موجودات ماوراءالطبیعی
👤 استاد #حسن_رحیمپور_ازغدی
📚 #فلسفه_دین | #عمومی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 #خردنما | چطور میگید عالم تصادفی ساخته شده؟
✍ نقدی ساده و دقیق به دیدگاه ماتریالیستی؛ تصادفی بودن عالم ماده
👤 استاد #حسن_رحیمپور_ازغدی
📚 #فلسفه_دین | #عمومی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👁 #خردنما | چرا خدا را نمیبینیم؟
👤 استاد #مسعود_عالی
📚 #فلسفه_دین | #عمومی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
20.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓ #خردنما | چرا عالم بدون شر خلق نشد؟
👤 استاد #محمد_سربخشی
📚 #فلسفه_دین | #عمومی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
طبیعتگرایی روششناختی و رابطه علم و دین.mp3
33.86M
🔬 #خردنوا | طبیعتگرایی روششناختی و رابطه علم و دین
آیا برای فهم طبیعت میتوان پای خدا و ماوراء را وسط کشید؟
فرق طبیعتگرایی روششناختی با پوزیتویسم و طبیعتگرایی هستیشناختی
بیطرفی طبیعتگرایی روششناختی؟!
چرا نظریه تکامل نسبت به نظریه خلقت ترجیح پیدا کرد؟
👤 استاد #سیدمصطفی_میرباباپور
📚 #فلسفه_دین | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات